رفت سرقت به سپهري سهراب طراحيهاي
سينماي از واتيكان فرهنگ وزير قدرداني
ايران
از نمايشنامهاي اجراي اولين مناسبت به
انقلاب از بعد در مفيد بيژن
سهراب و رستم بازنگري
:اسلامي
تئاتر صحنه بر
معاصر متناقض جامعه از واقعي تصويري
رفت سرقت به سپهري سهراب طراحيهاي
شاعر سپهري سهراب طراحيهاي از قطعه تعداد 60:هنري گروه
به سپهري پريدخت خواهرش منزل از ايراني نامآور نقاش و
.است نيامده بهدست سارقان از اطلاعي تاكنون و رفته سرقت
خبرنگار با تماس در سپهري سهراب خواهر سپهري پروانه
رفتن سرقت به چگونگي درباره مطلب اين بيان ضمن همشهري
آلبوم سراغ به خواهرم كه قبل روز گفت10 طراحيها اين
نيست آلبوم از اثري كه شد متوجه رفت ، طراحيها حاوي بزرگ
و اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت هنري معاونت به آن از پس و
پليس 110 مسئولان كه داديم اطلاع را جريان پليس 110 نيز
.دهيم تشكيل پرونده بايد گفتند
با خواست كشور نگارخانههاي و گالريدارها تمامي از وي
خريد از است فرهنگي مواريث جزو سپهري آثار اينكه به توجه
جريان آن از اطلاع صورت در و كنند خودداري آن فروش يا و
.دهند اطلاع پليس 110 يا ارشاد مسئولان به را
سينماي از واتيكان فرهنگ وزير قدرداني
ايران
در واتيكان فرهنگ وزير پوپارد كاردينال:هنري گروه
در كه مريم پسر ايراني فيلم نقد و نمايش نشست
:گفت كرده شركت واتيكان معنوي فيلمهاي جشنواره
و هنر ويژه انساني ارزشهاي كمال نشانه اينفيلم
اين در پوپارد كاردينال.است ايران سينماي انديشه
و تحسين اخير سال در 20 ايران سينماي:افزود نشست
برانگيخته جهان سطح در را هنر اصحاب گسترده تقدير
مكتب كمتر در:داشت اظهار واتيكان فرهنگ وزير.است
شاهد ميتوان ايران سينماي مانند جهان ، هنري فكري
انساني ، ارزشهاي فكري ، تعهد تلاش ، و حضور تاثيرگذاري ،
و فرهنگي سنن به مطلق و پاك احترام و مدني شجاعت
توان و هوشمندانه قدرت:گفت وي.بود ملت يك مذهبي
توجه مورد ايران سينماي فيلمهاي در تصاوير و روايت
:افزود وياست گرفته قرار غرب مختلف جشنوارههاي
به هنر اين تعلق ايران سينماي در انحصاري ويژگي
بالغاست و انساني جذاب سينماي آنان ، زندگي و مردم
نيز و زنان كودكان ، مسائل و موضوعات به كه
ارتباط:ويافزود.دارد توجه جهان معاصر تناقضات
و اسلامي جمهوري ارشاد و فرهنگ وزارت با واتيكان
ايجاد را باور اين واتيكان ، در ايران سفارت همكاري
نزد فراوان درهاي گشودن براي كليدي سينما كه كرده
خواهند مي كه است افرادي بين و ها دولت و حكومتها
ارتباط هم با متقابل احترام با و شناخته را يكديگر
.باشند داشته
از نمايشنامهاي اجراي اولين مناسبت به
انقلاب از
بعد در مفيد بيژن
سهراب و رستم بازنگري
:اسلامي
براي ويژهنامهاي "تئاتر پرونده" اينكهمجله از بعد
كرد ، منتشر ايران كارگردانتئاتر و نويسنده "مفيد بيژن"
"مفيد" نام چرا. شد مباح "مفيد" نام آوردن بسياري براي
شدند؟ غرق مفيد كارهاي و
اين من تصور":ميگويد تئاتر پرونده سردبير حسيني روزبه
نام حذف كه چرا است نبوده بيش توهمي ممنوعيت اين كه است
كه ميدانم تنگي چشم هنرمندان گردن بيشتر را مفيد
يا او آثار لواي زير يا و كنند انكار را بيژن ميخواستند
حال هر به".زنند تنور در را خود نان شاگردياش نام به
جا به گل و خشت با خويش كوچك دنياي ساختن فكر به آنانكه
پشت را خود خوش دوران بودند كارهايش و مفيد از مانده
به تا داد جرات خود به نمايشي هنرهاي مركز و سرگذاشتند
.بدهد اجرا اجازه مفيد شده شناخته كمتر كارهاي از يكي
روي به مفيد از مهجوري نمايشنامه "سنجاقك و اسب سهراب ، "
قصهها شهر مرد سالها گذشت از بعد بالاخره و آمد صحنه
و اسب سهراب ، ".درخشيد شهر تئاتر بيلبوردهاي بر نامش
به شاهنامه از سهراب و رستم داستان به نگاهي با "سنجاقك
كه نباشد بد شايد.داستانميپردازد اين بازنگري
اين كارگردان "حسيني روزبه" زبان از را بيشتر توضيحات
زيرساخت با نمايشنامهنويسي شيوههاي":بخوانيد نمايش
مهمترين آنچه اما است يافته رواج بسيار امروز شاهنامهاي
متون ساير با را مضمون لحاظ به نمايشنامه اين تفاوت
در كه است جهانشمولي حرف ميكند ، ژرفسازي شاهنامهاي
.دارد وجود متن در ستيز و جنگ با مقابله در و جنگ حيطه
سنجاقك كردن دنبال تاريخ ، بستر در پسركشي مساله واقع در
گوناگون ، ادوار سهراب وسيله به عشق و صلح سمبل عنوان به
تماشاچي براي آشنا بسيار اسطورهاي عنوان به را شاهنامه
براي ايراني تماشاگر آشناي ذهنيت از و برميگزيند ايراني
-جنوبي آمريكاي ويتنام ، فضاهاي در تازه ساختماني سازمندي
در نمايشنامهاي و ميگيرد بهره -قديم تهران ما اجراي در
تحرير رشته به بار نخستين براي ذهن سيال جريان شكل
".درميآورد
بسط با مفيد اما ميشود كشته پدر توسط سهراب نيز بار اين
براي را امكان اين بيرون دنياهاي به شدن كشته اين دادن
دور جنگهاي و شدنها كشته فكر به كه ميآورد وجود به ما
ميتواند جنگي هر كه يادآوريم به و بيافتيم برخود و
كشنده و دردآور افتاد اتفاق سهراب و رستم بين آنچه مانند
كساني و است جنگ كه ميشنويم نمايش سرتاسر در.باشد
از مفيد.ميافتد اتفاق دنيا جاي همه در اين كه ميگويند
داستان به اشاره با را اين و است ناراحت زده جنگ دنياي
حسيني از ميكند تقبيح ما تماشاگر چشم پيش سهراب و رستم
تكيه با نمايش اين اينكه و ميپرسيم جهاني نمايش درباره
يا است فهم قابل خارجي تماشاگر براي آيا ايراني عناصر بر
ويتنام جنگ مساله ;ميكند تقبيح هميشه را جنگ مفيد":خير
از ،"پلنگ و ماه" تا "قصه شهر" از نمونه عنوان به
محور بار اين اما.اوست دغدغه "سهراب" تا "جاننثار"
يافتن ادامه با كه ميدانيم.است جنگ نمايشنامه اصلي
و آمريكا امروز و تاريخ گوناگون اعصار در جنگ فضاي
به منطقهاي جنگهاي حضور فلسطين و بوسني يا افغانستان
پررنگتر و پررنگ را گرم جنگ تفكر جغرافياي پيوسته ، صورت
شنيدم صادقي دكتر از كه اين است ، جالب آنچه اما.ميكند
شاهنامه فضاي با تنها را نمايش اين سال 53 مفيد بيژن كه
سال ورسيون در و است بوده نمايش كارگاه در تمرين حال در
انديشيده نمايشنامه زيرمتن براي فضاها شكستن تجربه به 56
درگير ايران در سال 56 در ما كه است حالي در اين.است
ديگر نقاط به مفيد بيژن اما هستيم داخلي انقلاب حوادث
فضا اين بر مفيد تاكيد من اعتقاد به.ميكند فكر هم دنيا
از و خانمانسوزي مساله روبه جهاني رويكرد شكني زمان و
خارجي تحصيلات وجود با مفيد كه اين ضمن.است پسركشي جمله
اصلي روش اين و است پرداخته ايراني شيوههاي به بسيار
موقعيت طرح و مساله وجود با من نظر به اما.اوست آثار
خاص دغدغههاي واقع در هستيم ، آن در كه عصري در پسامدرن
بيشتر ادبي و نمايشي نوي شيوههاي با تركيب در جغرافيايي
جهانبيني حضور لزوما تا ميشود نزديك بودن جهاني به
صحبت چند هر".انترناسيوناليستي اصطلاح به و گريز سرزمين
سمت به را خواننده ذهن "رستم" و "سهراب" و شاهنامه از
محيطهاي به ربطي اجرا اين اما ميبرد پيش خاص اجراهاي
در اجرا.ندارد موزوني حركت گروههاي و زورخانهاي
را ماجراها تمام نقالي كه ميافتد اتفاق قهوهخانهاي
هم به را ريسمان و آسمان نقال.ميكند تعريف حضار براي
به و ميرود..و جنوبي آمريكاي به شاهنامه از و ميبافد
عوض با بازيگران و ميشوند عوض نورها اجرا در ترتيب همين
و آمريكايي و ايراني محيطهاي خود بازي نوع كردن
شدن عوض با موسيقي و نورپردازيميسازند را قهوهخانهاي
هم دست به دست اينها همه و ميشوند عوض نمايشنامه محيط
شود متوجه خوبي به را صحنهها بتواند تماشاچي تا ميدهند
فرم با اجرا فرم.برود ديگر صحنه به صحنهاي از و
بسيار تمرينهاي از نشان اين و است شده چفت نمايشنامه
و نشاني نه و دارند نامي نه آنها هيچكدام كه است گروهي
عادت ساخت خوش كارهاي به اصولا كه ما تئاتر براي اين
گروه تئوري":ميگويد حسيني.است نادر اتفاقي ندارد
براي "تئاتر آتليه" با مفيد بيژن توسط تئاتري مستقل
ساعته چهار و بيست شكل در كه گروهي.گرفت شكل نخستينبار
يك دنبال به كه است سال چند.ميايستاد خود پاي روي
تجربه نوع اين به بتوانم تا هستم پاركينگ يك يا گاراژ
است سال دو كه است جوان گروهي "وناگهان" گروه.شوم نزديك
اين بچههاي.رفتهاند و آماده زيادي آدمهاي و گرفته پا
تفكر هم ميكنند ، بازي هم كه هستند جواناني از مركب گروه
ميدانستند نوازندگي يا آنها همهدارند اجرا و نويسندگي
تصور.شدند مانوس آواز و ساز با گروه تمرينات در يا
دايمي محل يافتن از پس بتواند "وناگهان" گروه ميكنم
متنهاي ترجيحا و ببرد صحنه روي را نمايشي هر تمرين
.امروز تئاتر در نو شيوههاي با ايراني
فرزانه سام
تئاتر صحنه بر
تئاتر جشنواره نمايشهاي بازبيني ميشود گفته كه حالي در
و است شده آغاز تئاتر اداره در گذشته پنجشنبه از فجر
صحنه ميشوند ، بازبيني شبانهروزي بهصورت نمايشها
متفاوتي نمايشهاي با همچنان نيز تهران تئاتر سالنهاي
زير دردارد قرار علاقهمندان تماشاي و قضاوت معرض در
آنها كارگردانان و بازيگران و صحنه روي نمايشهاي برخي
:ميبريم نام را
ساعت صابري ، پري كار و نوشته خلوتنشين ، رند:وحدت تالار
-تلفن7 شهريار استاد خيابان - حافظ خيابان 30/18
6705101
ساعت دشتي ، اصغر علي كارگرداني به "زن":سنگلج تالار
/ساعت 30 كريمي ، عبادالله كارگرداني به "عدالت زنجير" 18و
.تلفن5625444 بهشت ، خيابان شهر ، پارك 19 ،
توده لطفعلي كارگرداني به "گلبانو افسانه":مولوي تالار
فاطمه كارگرداني به "خالي دستهاي"صبحو ساعت 10 فلاح ،
.تلفن6112834 آذر ، خيابان 16 ساعت 19 ، عربشاهي ،
كار و نوشته "زنكشي مجلس يا عاشقي پرده":انديشه تالار
كوثري ، فريبا بخشي ، عنايت بازيگري با ميرباقري داود
حافظ ، خيابان پورشيرازي ، حسن
.تلفن8804071 هنري ، حوزه سميه ، تقاطع
امجد حميد كارگرداني به "آيينهها و مهر":مهر تماشاخانه
...و زنجانپور اكبر بابك ، رضا رودساز ، كرامت بازي با
.هنري8804071 حوزه ساعت 19 ،
كارگرداني به رضا ياسمينا نوشته "هنر":دانشجو فرهنگسراي
-تلفن5 اسدآبادي ، خيابان ساعت 30/19 ، پيروزفر ، پارسا
.8722114
كار و نوشته "آخر شام و اول شام":شهر تئاتر اصلي سالن
.ساعت 19 آييش ، فرهاد
ساعت قادري ، نصرالله كار و نوشته "سنساره":چهارسو تالار
.30/18
محمد بازخواني و كاسترو نوشته "راهبان دير":سايه تالار
.ساعت 40/18 مهندسپور ، فرهاد كارگرداني به و چرمشير
معصومه كار و نوشته "وحشي ظهر از بعد":قشقايي تالار
بيژن نوشته "سنجاقك اسب ، سهراب ، " و ساعت 18 ، معدنيپور ،
.ساعت 15/19 روزبهحسيني ، كارگرداني به و مفيد
ترجمه ديزنزو ، چارلز نوشته "پوشالي پزشك":شماره 2 سالن
ساعت كاكاسلطاني ، حميد كارگرداني به و حسامي هوشنگ مرحوم
نعيمي ، حميدرضا كار و نوشته "ارغواني شنل با دختري" 18و
.ساعت 15/19
دانشجو ، پارك انقلاب ، - وليعصر چهارراه:شهر تئاتر نشاني
تلفن46460592
معاصر متناقض جامعه از واقعي تصويري
كارگرداني به "پوشالي پزشك" نمايش به نگاهي
كاكاسلطاني حميد
با و ديزنزو چارلز نوشته "پوشالي پزشك" نمايش:اشاره
حميد كارگرداني به و حسامي هوشنگ زندهياد فارسي برگردان
.است صحنه روي به شهر تئاتر شماره 2 سالن در كاكاسلطاني
ايفاي به صفت اكبري سياوش و توفيقي عباس نمايش اين در
عهده بر ذهني سعيد نيز را آن آهنگسازي و ميپردازند نقش
.نمايش اين بر دارد نگاهي زير نوشته.دارد
و سياسي بزرگ تحولات و ارتباطات قرن يكم و بيست قرن
چندگانگي چنبره در انسانهااسير كه قرني.است اجتماعي
سرگردان و حيران و سرگشته شده ، گم هويت دنبال به ماشين
كه معاصر انسان جايگاه.ميبينند خلا در را خود
است ، آورده دست به ميكرده طلب كه را آنچه ميانديشد
كجاست؟
"پوشالي پزشك" نمايش در آمريكايي ، نويسنده "ديزنزو چارلز"
تاريخي و اجتماعي سياسي ، شرايط به نسبت شناخت با خويش ،
الگوي نشانگر كه ميكشد تصوير به را انسانهايي خود ، زمان
.است معاصر انسان كامل
آشفتگي كه است نگراني و سرخورده مايوس ، جوان "آنتوني"
.مييابد معالجه و كمك نيازمند را خود و ميشناسد را خويش
طريق از مييابد ، بسته خود روي به را درها همه كه او
مطب به مراجعه با و مييابد را پزشكي مطب آدرس روزنامه
هزار به مبتلا را خود و ميشود مواجه "فرانك" دكتر با
از پس آنتوني ترديدهاي اما.ميكند معرفي بيدرمان درد
فرانك ، دكتر زعم به.ميشود تشديد فرانك دكتر با ملاقات
چيست ، واقعيت كه اين اما.ميكند فرار واقعيت از آنتوني
دچار خود كه فرانك دكتر.نميداند نيز خود فرانك دكتر
ناكامي و اضطراب در را عمري و است شدهاي سركوب عقدههاي
مسخ ميرسد نظر به و شده ماليخوليا دچار اكنون گذرانده ،
پيچيدن به او تا شده باعث دانستن به تظاهر.است گرديده
كه شده تلقين او به مدام.كند اقدام ناكارآمد نسخههاي
نميكند درك را جوان دنياي او.اوست آن از ايدهآل و حرف
هيچ بدون آنها.نميشود ايجاد ارتباط جوان و او بين و
بدين و ميكنند گفتگو مختلف موضوعات با ارتباط در هدفي
.ميسازند عريان را اجتماعي و فردي نابسامانيهاي وسيله
سركوب عقدههاي از ناشي حقارتهاي همه ميكند تلاش دكتر
نشاط و شادي آنتوني اما.كند آزمايش آنتوني بر را شدهاش
به كه او.ميكند نفي نيز را افراط حال عين در و ميطلبد
حتي است ، آن به رسيدن براي راهي يافتن و خوشبختي دنبال
تمام فرانك دكتر.است شده نيز فيزيكي اختلال دچار
و ميداند جنسي غرايز سركوب از ناشي را جواني نقصانهاي
فرانك دكتر.ميدهد سوق موضوع همين به را راهها همه
و درونگرايي بر اجتماعي و سياسي مختلف عوامل تاثير
طبيعيترين كه اجتماعيميگيرد ناديده را جوان انزواي
اين به.ميگيرد ناديده را نشاط و شادي يعني انساني نياز
يك يا و دندانپزشك جراح ، ميتواند كه جواني كه است ترتيب
آوري جمع صرف را زندگياش لحظات بهترين باشد ، هنرمند
كه است تصويري اين و ميكند مورچهها كشتن يا و سكهها
.ميكند ارائه معاصر متناقض جامعه از ديزنزو چارلز
آگاهانه ، تحليل با نمايش كارگردان كاكاسلطاني حميد
صحنه ، مختلف عناصر بين هماهنگي ايجاد و متن صحيح برداشت
توانايي با را نمايش پيام صحيح ، شناسي زيبايي يك اساس بر
امكانات از خلاقانه استفاده.ميدهد انتقال مخاطب به
به كه شيشهاي گوي بر موضعي نور انعكاس جمله از صحنه ،
اشراف از نشان ميرساند ياري دراماتيك ويژه تاثير افزايش
خلق با كاكاسلطاني حميد.دارد اثر اين بر كاكاسلطاني
كه شخصيتهايي از خاص كاريكاتورهاي خلق و گروتسك فضاي
بيرون را اثر در نهفته تلخ طنز ميشوند ، بدل تيپ به گاه
در بازيگران صحيح هدايت.ميبخشد جان صحنه بر و كشيده
اين مثبت ويژگيهاي ديگر از اثر در نهفته مفاهيم خدمت
يكدست و روان بازي از كاكاسلطاني بهرهگيري.است اجرا
.است افزوده اجرا توان به توفيقي عباس بويژه بازيگران
واقعيت اين بيانگر فرانك دكتر نقش در توفيقي عباس بازي
ارائه در موفقيت بر علاوه تجربه با بازيگر اين كه است
نيز و مدرن آثار نقشهاي ايفاي در كلاسيك ، آثار شخصيتهاي
.است برخوردار چشمگيري توان از نيز غيرهواقعگرايانه
توانسته نيز آنتوني نقش بازيگر "صفت اكبري سياوش" همچنين
مريض نقش ايفاي در حسي ، ساژهاي پا مناسب تغيير با است
او بازي تنوع.كند ارائه را خوبي تصوير نمايش ، رواني
شخصيت با است لازم كه گاه آن مخاطب تا ميشود باعث
فاصله ، ايجاد با مناسب ، جاي در و كند پنداري همزاد آنتوني
.شود فراهم مخاطب تفكر موجبات
حميد توفيق بر كه پوشالي پزشك مثبت ويژگيهاي ديگر از
و ايجاد ميگذارد ، صحه اثر كارگردان عنوان به كاكاسلطاني
هماهنگي ايجاد با اجرايي گروه.است مناسب ضرباهنگ حفظ
اين نمايش ، ساختار با صحيح ارتباط برقراري و لازم
.كردهاند رعايت را ضرباهنگ
دقت با را نمايش موضوع تاتماشاگر شده سبب نظر دقت اين
در نورپردازي و موسيقي.كند تعقيب پايان تا آغاز از و
شايسته تدبير عنوان به صرفا اثر ، با كامل هماهنگي
استفاده مورد نمايش نوستالژياياين صحنه در دراماتيك
.گرفتهاند قرار
شهر تئاتر شماره 2 سالن در همزمان اجراي دو همزماني گرچه
كه نمايشي دكور استقرار و است كرده وارد اثر به جدي آسيب
دكور آن رويت و صحنه در ميشود ، اجرا پوشالي پزشك از بعد
مجموع در اما است كرده وارد آسيب نمايش اين اجراي به
در اجتماعي تلخ وقايع كشيدن تصوير به با پوشالي پزشك
اجرا به شماره 2 سالن در را موفق نمايشي طنز ، نگاهي
آرزو موفقيت گروهش و كاكاسلطاني حميد براي.است گذاشته
انتظار به گروه اين ديگر آثار ديدن براي و كرده
.مينشينيم
آبادي دولت حسن
|