فرهنگپذيري در زنان نقش
نقش دليل به و دارند كه اجتماعي جايگاه به توجه با زنان
يعني كودكان فكري رشد و تربيت در سالها كه مشخصي و بارز
عوامل مهمترين جمله از دارند بعد سالهاي كامل انسانهاي
انگارههاي آفرينش عبارتي به يا و فرهنگ كننده منتقل
.هستند فرهنگي
آميزههاي و سنتها از بسياري كه است زنان واسطه به
بعد نسل به و ميشود حفظ فردي حتي و اجتماعي و فرهنگي
اهميت كم يا و انگاشتن ناديده اثر در يا و ميگردد منتقل
بين از كل به يا و شده كمرنگ ايشان سوي از آن دادن جلوه
.ميرود
فرهنگي انتقال اين تاريخچه بيان يا و ذكر به لازم قطعا
در عينيت اين كردن لحاظ با كه چرا نيست ، تاريخ طول در
در قشر اين كه نقشي به ميتوان خوبي به امروز دنياي
.برد پي ميكنند ايفا جامعه
عمومي آموزش عرصه به پا زماني كودكان عبارتي به
اجتماعي ، دانشهاي و كردارها از بسياري كه ميگذارند
را مدنيت مختلف شيوههاي ديگر سخني به و روابط
آشنا ديدگاهها و سنتها از بسياري به آموختهاند ،
.است گرفته شكل فرديشان -اجتماعي رفتارهاي و گرديدهاند
چرا.است كودك آموزيهاي نقش در عامل پرقدرتترين "مادر"
با تولدشان زمان همان از خود كودكان به نسبت مادران كه
ميدهند ، بروز متفاوت مسايل به نسبت كه مختلفي واكنشهاي
و هويت شكل در كه ميكنند بازي را مهمي و قالبي نقش
كودكان.است مطالعه قابل و مهم بسيار كودك دروني شخصيت
محيط و مسايل درباره لازم آگاهيهاي از بسياري
و ميآورند دست به مادرشان طريق از را پيرامونيشان
براي ميدان باشد وسيعتر مادر آگاهيهاي اين گستره هرچقدر
بيشتر ، آگاهيهاي و مسايل به او دستيابي و كودك حركت
.است گستردهتر و وسيعتر
به نسبت مادر واكنشهاي اين كه ميدهد نشان پژوهشها
و ارتقاء و رشد جهت در را او كه است كودك كردار و رفتار
.ميدهد قرار كودك فكري رشد ايستايي و درونگرايي يا
است كرده درك خويش پيراموني محيط از سالها طي آنچه مادر
بتوان كه هرآنچه و گرفته سنن و رسوم و آداب از آنچه يا و
هر و آورد حساب به او فكري و ديني اعتقادات مجموعه در
منتقل او به عينا كودك تولد با اوست باور كه آنچه
محيط به و باشد ديده آموزش زني چنانچه.ميگردد
درك را اجتماعي حقايق و باشد داشته اشراف پيرامونياش
و خلاق انسان يك عنوان به مسلمي شخصيت داراي يا و كند
درك از عاجز و وابسته انساني چه و باشد انديشه صاحب
تمام فرزند تولد با حال هر در پيراموني ، محيط و حقايق
و رشد رويه و پروسه همان در و ميشود منتقل او به اينها
.مييابد تكامل
انواع يادآور مادري كلمههاي جهان مردم بيشتر براي
شامل كه است ، دلپذير غني هيجانات و عواطف از گوناگوني
فداكاري و شكيبايي تحمل ، مهرورزي ، همانند خوبيها همه
اينها تمام بر علاوه كه است اين واقعيت آنكه حال است
منتقل بهترين و فرهنگي انگارههاي بنيان و مظهر مادر
ارائه.است جامعه بريك حاكم فرهنگي آداب و سنن كننده
هويت از نمايي ارائه همچنين و كودك براي شخصيت از تعريفي
كودك اجتماعي و فردي شخصيت شكلگيري در جنسيتي يا جنسي
اغلب كه است مادر فرهنگي ويژگي بارزترين و مشخص از
اين پيرامون توجهي كمتر يا و غافلند آن از زنان و مادران
.است گرديده متمركز مسئله
در تغيير كه گذاشت صحه امر اين به ميتوان يقين طور به
و وسيع بازتاب جامعه يك در زنان فرهنگي و فكري ساختار
تاثير كه چرا.ميگذارد جا به جامعه در گستردهاي بسيار
آزاد تفكر ، تعقل ، دامان در كه كودكي نمو و رشد و پرورش
بسيار ، ميشود انجام شخصيتي و فكري استقلال انديشي ،
دامان در جامعه يك كودكان كه است زماني از متفاوتتر
شخصيتي و فكري استقلال كه مييابند پرورش مادراني
يا و وابستهاند موجوداتي همواره و ندارد معنايي برايشان
اين زندگي در را ممكن زمان حداقل مطالعه ، و تفكر و تعقل
!ميكند پر زنان
خصوص در اجتماعي فعاليتهاي تربيتي ، پروسههاي از بسياري
جهت فعاليتها از بسياري همچنين و جوان نسلهاي تربيت
معاشرتهاي و آداب جامعه ، يك در افراد قانونمندسازي
رابطه در افراد تفكر نحوه در تغيير كلي طور به و اجتماعي
ناكام اغلب جامعه يك در...و تجارت سياست ، اقتصاد ، با
با همزمان آموزشها و فعاليتها اينگونه كه چرا ميماند
عجين او شخصيت شكلگيري با خانواده در كودك نمو و رشد
بايد كه نيستند كودكان اين بار اين كه چرا.است نگشته
از و خانه طريق از آنها آموزش.گيرند قرار آموزش مورد
ساير در بعدي آموزشهاي و گرفته انجام آنها مادران طريق
آنان آموزشهاي از متاثر بسيار و كمرنگ زندگيشان مراحل
ميتوان چطورآنهاست مادران و خانواده كانون در
آنها يا كرد بودن قانونمند به مقيد را جوانان و نوجوانان
صورت به آنكه حال نمود قانون به احترام اهميت متوجه را
.يافتهاند پرورش اين از غير محيطي در عملي و عيني
مادري كه بودهايم صحنه اين شاهد ما تكتك شايد بارها
وحشت و ترس زحمت ، با خردسالش فرزندان يا و فرزند همراه
هر كه را تردد پر بزرگراه يك يا و خيابان يك عرض فراوان
حال ميكند طي ميكند ، تهديد را فرزندانش و او جان لحظه
چند تا راستي به آيا !!!سراوست بالاي پياده عابر پل آنكه
و راهنمايي قانون به احترام در نوجوانان آموزش درصد
از آموزش آيا !بود؟ خواهد موفق...و علايم يا و رانندگي
مختلف اجتماعي فعاليتهاي و برنامهها درسي ، كتب طريق
!گذاشت؟ خواهد را خود تاثير قويا
و زيستي عوامل وسيله به مرد و زن اجتماعي نقشهاي
بيشتر و ميشود تعيين زندگي اجتماعي اقتصادي ، حقيقتهاي
و فرصتها عوامل ، اين با متناسب اجتماعي نظامهاي
.ميكند سازماندهي مرد و زن ميان را موجود مسئوليتهاي
نگهداري و رسيدگي مسئوليت زنان اغلب جوامع بيشتر در
همچنين و دارند را كودكان تربيت و پرورش و فرزندان
را لازم آموزش حداقل آنكه حال !درونخانه مديريت
جامعه فرهنگي بنيانهاي و انگارهها از بسياري.ميبينند
و تحول در يا و ميشود منتقل جامعه از قشر اين دست به
نقش گروه اين تفحص و تفكر و انديشي آزاد فرهنگي ، پويايي
از غير امر واقعيت اما كند ، بازي ميتواند مهمي بسيار
ضرورت به نسبت بياعتقادي و فرهنگي فقر.ميدهد نشان اين
شيوه كه گرديده باعث همواره زنان و دختران جانبه همه رشد
آموزش و شود انگاشته ناديده گروه اين وتعقل آموزش تفكر ،
رشد و تربيت براي آمادهسازيشان و گروه اين ويژه خاص
ويا شود سپرده فراموشي دست به خانواده و كودكان فكري
.كند جلوه بيخاصيت و رنگ كم بسيار
ودختران زنان همه كه ندارد وجود انتظار اين مسلم قدر اما
اعتقادات ، كه باشند بينش اين داراي بالذات مادران و
جامعه در شگرفي تاثير چه آنان ذهني و فكري ساختار
به مسئله اين به نسبت تنها نه همواره كه چرا ميگذارد ،
غلط آموزشهاي با همواره بلكه نشده داده لازم آگاهي آنها
نه كه است ساخته نفوذپذير شخصيتي او از تعصبگرايانه و
در چيزي واقع در بلكه ندارد را تاثيرگذاري توانايي تنها
فرزندانش و بعد نسل به بخواهد كه ندارد خويش وجودي چنته
خويش شدن اجتماعي طول در آنان كه چرا.كند منتقل
قدرت فكريشان ، خط و باشند تسليم بايد كه يادگرفتهاند
مسايل پيرامون ايشان تفكر شيوه حتي و تصميمگيريشان
همواره.باشد خانواده مردان يا مرد تحتتاثير مختلف
فشار خود ذهن به نيست لازم كه شده تلقين او به اينگونه
از بودن آزادانديش و انديشيدن زيرا كند فكر و بياورد
و وپوشاك خوراك به كه است لازم زنان و است مردان خصوصيات
تحقيق ، چون مهمي كارهاي و بپردازند چيزها قبيل اين از
مردان به را...و اجتماعي و فكري توليد و انديشه تفحص ،
!واگذارند
جايگاه در ميتوان را زنان نفوذپذيري اين ريشه البته
زنان معمولا سنتي ديدگاه ازكرد جستوجو آنان اجتماعي
و دارند قرار پائينتري جايگاه در مردان با مقايسه در
افراد از هستند بالاتر جايگاه در كه افرادي اصولا
جايگاه دليل به نيز آنان و دارند توقعاتي پائينتر
.ميشوند آنان تسليم پائين
ميان اجتماعي ارتباط با رابطه در قانون اين آنكه حال
تاثيرشگرفي كه چرا دارد گستردهاي بازتاب مردان و زنان
كودكان فردي و اجتماعي شخصيت وشكلگيري فكري بنيانهاي بر
.ميگذارد
تداوم را آن اجتماعي حركت يك تاثير و گذاشتن صحه با زنان
متوجه خود آنكه بدون اغلب نسلها ، و سالها طي و بخشيده
همسر از را خانوادهشان مجموعه بلكه خود تنها نه باشند ،
وفادار و تعهد به ملزم اطرافيان و فرزندان تا گرفته
كلي طور به و رسوم و آداب اجتماعي حركت يك به ماندن
بر موارد از دربسياري نيز گاه و كردهاند فرهنگي مقوله
!!عكس
شده ترويج يا و افتاده جا جامعه در فرهنگي انگاره كمتر
همراه خانه در زنان و مادران سوي از صحهگذاري با كه
!است نبوده
اجتماعيشان نقشپذيري در آنان هاي محروميت از بسياري
.خانوادههاست فرهنگي ساختار همين معلول نيز
مروج عنوان به "خانواده مادر اين"اصل در كه خانوادههايي
دوران از آموزش و آميزهها از بسياري.بودهاند آن اصلي
دختر كه اوست هم و ميشود منتقل مادران طريق از طفوليت
فكري زمينههاي و !پسر را پسر و ميكند تربيت دختر را
پرداختن.ميگيرد كار به فرزندانش تربيت در را متفاوتي
از بايد زنان رواني بهداشت آموزش ، شكلگيري چون مسايلي به
و محققين كه باشد فرهنگي مقولات مهمترين جمله
درراس را آن جوامع ، اجتماعي اقتصادي سياسي ، برنامهريزان
.دهند قرار برنامهريزيهايشان و پژوهش
زنان آموزش نقش
اجتماعي برنامهريزيهاي در
شد اشاره آن به حاضر متن قبلي قسمتهاي در كه همانگونه
فكريو نظام و ساختار در شگرفي تاثير ميتوانند زنان
سوال اين حال.باشند داشته جامعه يك بر حاكم فرهنگي
وظيفهاي كشيدن بهدوش براي زنان كه ميشود مطرح اساسي
بتوانند كه ميبينند را لازمي آموزشهاي چه مهمي اين به
انسانهاي تربيت زندگي ، نشيبهاي و فراز در را آنها
انسان يك عنوان به حداقل ويا دهد ياري ومستقل آزادانديش
.سازد مستقل وشخصيت اجتماعي هويت يك داراي را آنان
به كه دختري بودكه مرسوم طور اين قديمالايام از همواره
ازدواج زمان كرده پيدا تسلط..و آشپزي امورخانهداري ،
بيانگر واقع در خود همين و است رسيده فرا كردنش شوهر و
او فعاليت حيطه همچنين و ميشده زن از كه بوده تعريفي
وجود نيز آموزشي اگر و زندگي و هستي از او درك وقدرت
پيرامون ندرت به و بس و بوده حدود همين در فقط داشته
به باشد ، قايل اجتماعي شخصيت و هويت خود براي چطور اينكه
به پيرامونياش مسايل درباره كه ميشد داده آموزش او
ميكند سير را خود شكم كه همانگونه و بپردازد وتعمق تفحص
و سازد غني تفكر و مطالعه با نيز را وانديشهاش ذهن
بر علاوه كه ميشد داده آموزش او به ندرت به.كند تغذيه
او انديشه و ذهن آرايش اندازه همان به چهره و ظاهر آرايش
و فكري رشد و ارتقاء در ميتواند و است مهم نيز
دختران گوش در ندرت به همچنين.باشد داشته نقش شخصيتياش
و تسلط درايت ، با ميتواند كه اوست ميشد يادآوري جوان
را خانواده منسجم كانون عقلايي و منطقي ذهنيت يك داشتن
به را فرهنگي انگارههاي كه اوست و دارد نگه استوار
بهتر پسميسازد منتقل فرزندانش و همسر به نحو بهترين
مسايل به وپرداختن ظاهري خودآرايي حلقه از است
شكل و خود به نو نگاهي و آيد بيرون كودكانه پيشافتاده
چنين تنها نه كه افسوس اما.باشد داشته خويش شخصيت گيري
ميل كردن سركوب جهت در تنها آموزشها عكس بر بلكه نبوده
اجتماعي و فردي شخصيت شكلگيري و كنجكاوي حس دانستن به
.است بوده دختران
مادراني و زنان ميرسدكه رشد و پويايي مرحله به جامعهاي
همسر شكم كردن سير بر علاوه كه باشد داده جاي خود در را
وآمادهسازي تشنه مغز سيركردن فكر به فرزندانشان و
تنها بدانند كه مادرانيباشند نيز ايشان كودكان
انديشه پختن بلكه نيست آشپزخانه در آشپزي وظيفهشان
.هست نيز كودكانشان وذهني فكري غناي براي
زنان و دختران به چيزها كماهميتترين حتي براي امروزه
به كاري براي موردي كمتر در اما ميشود داده آموزش جوان
زناشويي ارتباط فرزندان ، و كودكان تربيت اهميت و بزرگي
آموزش...و اجتماعي هويت شكلگيري همسران ، ميان سالم
نسلي شكلگيري جز نيز آن نتيجه و ميبريم بكار را خاصي
اوونسل ميان شكاف كه نسلي.نيست توخالي و تهي قالب با
تمام تنها نه و ميشود عميقتر و ژرف مراتب به قبلياش
فرزندانشان كشاندن تقليد به جهت امروز مادران تلاشهاي
بعدي دورههاي در شده ارائه آموزشهاي بلكه است بينتيجه
ونهادهاي ارگانها سوي از نوجوانان و كودكان اين زندگي
و كمرنگ نيز...و پرورش و آموزش دولت ، همچون اجتماعي
بوده اين سر بر بحث هموارهاست كمي بسيار تاثير داراي
شكل تشكلهايي و برسندوجريانها خود حقوق به زنان كه
و حق از ويا دهند تغيير را اجتماعي قوانين گاه كه بگيرند
اقتصادي و سياسي اجتماعي ، فعاليتهاي در بيشتري حقوق
اگر راستي به كه است اين سر بر بحث اما.گردند برخوردار
بر و باشند داشته طفوليت دوران از را لازم آموزشهاي زنان
جنس را وخودشان باشند واقف جامعه در حضورشان و نقش اهميت
انديشه ، فاقد كه موجودي خود از و نكنند تلقي جامعه در دوم
قطعا حقوق احقاق !ندهند ارائه است فكري انسجام و تسلط
در آنان بيشتر حضور شاهد نيز جامعه و ميگيرد شكل
.بود خواهد اقتصادي و اجتماعي سياسي ، مختلف عرصههاي
انوري مريم
-2/محسني منوچهر دكتر -جامعهشناسي مقدمات -منابع1
-3/گهر نيك عبدالحسين:ترجمه بودون ريمون -اجتماعي منطق
حسين دكتر ترجمه اروئسون ، اليوت -اجتماعي روانشناسي
روانشناسي -5/پهلوان چنگيز دكتر:شناسي فرهنگ -4/شكركن
ترجمه:زنان روانشناسي -6/نوابينژاد شكوه دكتر:زن
-نوراني -جعفري -بيتمشعل -خدارحيمي سيامك:از وتاليف
شيرازي
|