و جامعه اتصال حلقه ;رسانهها
سياستگذاران
گفتوگو يك كتاب ، يك
و جامعه اتصال حلقه ;رسانهها
سياستگذاران
(پاياني بخش) - خارجي سياست و مطبوعات
سياست در رسانهها جايگاه گذشته ، شماره دو در:اشاره
،"كللند مك ديويد".گرفت قرار بررسي مورد كشورها خارجي
بيان چنين جمله چند در را مقوله اين آمريكايي جامعهشناس
فرهنگي روابط زمينه در ارتباطات تئوري":ميكند
شيوه و آن بازخورد و عمومي افكار كشورها ، بين بينالمللي
بررسي ضمن بخش ، دو اين در "است اعمال قابل تصميم ، اخذ
روابط زمينه در مهم تحقيقات:جمله از تعريف اين جزئيات
بخش در.گرفت قرار بررسي مورد خارجي سياست و رسانهها
برابر در مطبوعات متفاوت نقشهاي به نويسنده پاياني ،
و ذينفع گروههاي و رسانهاي ديپلماسي خارجي ، سياست
.است پرداخته رسانهها
انديشه و فرهنگ گروه
رويدادها انعكاس و مطبوعات -1
مورد در اطلاعات جمعآوري مطبوعات ، مسئوليت آشكارترين
نياز تصميمگيري و قضاوت براي جامعه كه است موضوعهايي
فراهمسازي مطبوعات ، وظيفه بهترين رو ، اين از.دارد
روشنفكرانه قضاوتهاي مردم ، توانايي بهترين و اطلاعات
تا ميرسانند مردم به را واقعي اطلاعات مطبوعات.آنهاست
.كنند قضاوت خارجي سياست موضوعات درباره بتوانند آنها
.دارد مطابقت آزاد مطبوعات كلاسيك فلسفه با وظيفه اين
دموكراتيك جامعه يك در كه هستند مردم اين كه معني بدين
.ميگيرند تصميم
آمريكا خارجي كمك برنامههاي كوهن ، برنارد زمينه اين در
مينويسد و مينمايد مطرح مثال عنوان به را جنگ از بعد
ساير در كه دارد وجود پايهاي سياست يك مورد اين در كه
يك بخاطر عمومي حمايت آن ، و نميشود ديده هرگز زمينهها
روشنگري ايناست خردورزانه و سخاوتمندانه نفعطلبي
رسانههاي طريق از وسيعي طور به آموزش اين و عمومي
به مداوم و روزانه واقعي گزارشهاي نتيجه در ارتباطي
(10).ميشود داده جامعه
نوعي به وي كه است اين كوهن ديدگاه در توجه جالب نكات از
:مينويسد و دارد اعتقاد نيز جهتدار اطلاعرساني
موضوع يك با ارتباط در بيتفاوتي ايجاد يا و منحرفسازي"
آموزشدهي وظيفه از بخشي نيز خارجي ، امور به مربوط
مسائل و سياسي ترجيحات به توجه با اما.است مطبوعات
با و ميشود ابهام دچار مطبوعات اطلاعرساني نقش ارزشي ،
اتصال برقراري وظيفهاش ، كه مطبوعات از تعريف اين
فرآيند در فعال مشاركتكنندگان ميان بيطرفانه
تناقض ، اين اما.ميكند پيدا تناقض است ، سياستگذاري
دوگانه نقش به ثانيا و نيست هميشگي و مداوم اولا
(11)".برميگردد حرفهاي وظيفه يك عنوان به خبرنگار
يك دارد ، اشاره آن به كوهن كه دوگانهاي نقش به توجه با
گزارش را گذرا رويداد يك كه حال عين در روزنامهنگار
ممكن كه طوري به هست ، نيز رويداد صحنه از بخشي ميكند ،
ادوار همه در دوگانگي اين.نباشد واقعه آن موافق است
ميان جدال حالت در معمولا او و ميخورد چشم به وي كاري
و بيطرف روزنامهنگار يك عنوان به خود حرفهاي نقش
بنابراين.ميگيرد قرار خويش مشاركتي نقش از ناشي اثرات
يك رسمي نگاه مشاركتي ، نقش از تاثيرپذيري دليل به
او نقش بر اغلب سياستگذاري ، كامل فرآيند به روزنامهنگار
تاثير مردم ، خدمتگزار و واقعه ثبتكننده يك عنوان به
عموم براي زيانهايي و ضرر با است ممكن اين كه ميگذارد ،
.باشد همراه
رويدادها تفسير و مطبوعات -2
پايهاي نقش يك عنوان به كه اطلاعرساني وظيفه كنار در
تشريح و تفسير وظيفه ميشود ، شناخته خارجي امور حوزه در
درباره قضاوت به اشاره ظاهرا تفسير نقش.دارد وجود نيز
و تشريح به خبري اگر حقيقت ، در ولي دارد ، وقايع معني
به بيطرفانه بهطور ميتوان باشد ، داشته نياز تفسير
به مواردي در بيطرفانه ، تفسير حتيپرداخت آن تشريح
خبر" آن به كه ميآيد ، خبر خود از اساسي جزيي عنوان
.ميشود گفته "تفسيري
با را تفسيري نقش كه است آسان روزنامهنگار يك براي
اهميت امروزه.نمايد همساز مطبوعات در بيطرفي مفهوم
آنها انتقال سرعت و تنوع و اطلاعات انفجار و خارجي سياست
فاصله با يا و همزمان اتفاقات از بسياري كه است شده باعث
رويدادها پيوستگي اين و باشد پيوسته هم به دنيا در اندك
هر.آنهاست ميان آگاهانه و منطقي ارتباط برقراري نيازمند
مطالعه و اطلاعات از خارجي امور روزنامهنگار يك چقدر
و وقايع ميان روابط تشريح امكان باشد ، برخوردار بيشتر
امروزه كه طوري به.ميگردد فراهم بيشتر آنها سوابق
آنكه بدون است واقعه آن از بخشي واقعه يك خبر توضيح
يا كرده تفسير صرفا آيا كه شود ترديد دچار خبرنگار
.است نشسته ذهني قضاوت به اينكه
از روزنامهنگار يك توسط خارجي اخبار تفسير و تحليل
دارد وجود احساس اين اينكه ، اولدارد خاصي اهميت دوجهت
متوجه مردم اغلب و است پيچيده خارجي امور خبر موضوع كه
آنها براي شفاف طور به حقايق اينكه مگر نميشوند ، آنها
مختلف خبرگزاريهاي از اخبار اين از بسياري.گردد روشن
به مطالب اين كه است اين واقعا مشكل و ميگردند دريافت
شدن پيچيدهتر بهخاطر كه است اين دوم دليل.معنياند چه
هر خارجي سياست كه نقشي و گذشته به نسبت خارجي سياست
با همچنين و ميكند ايفا بينالمللي امور قبال در كشوري
اخير ، دهههاي در جمعي ارتباطات تكنولوژي توسعه به توجه
امروزه.ميگردد احساس پيش از بيش وقايع تشريح لزوم
حد تا اينترنت شبكه مانند پيشرفته اطلاعرساني وسايل
فراهمكنندگان اولين عنوان به را روزنامهها جاي زيادي
از تلويزيونها ، و راديو همچنين.گرفتهاند فوري اخبار
نقش لذاپيشتازترند روزنامهها از اخبار پخش فوريت نظر
ملموستر رويدادها و وقايع تفصيل و تشريح در روزنامهها
.است
دولتي اطلاعرساني و مطبوعات -3
تلاش كامل اعتقاد با كه هستند آنهايي بيطرف مطبوعات
قضاوت احساس و نمايند منعكس داده ، رخ را آنچه كه دارند
مخاطبان به بيشتر را موضوع آن اهميت و معني درباره كردن
كه دولتي مقامات اظهارات اخبار.نمايند واگذار خود
اخبار منابع اولين عنوان به دولت ، در موقعيتشان براساس
را مصداق همين نيز ميگيرند ، قرار مطبوعات توجه مورد
خارجي ، سياست در تصميمگيري سطوح به بسته.ميكند پيدا
در مثال ، طور به.است اجتنابناپذير مقامات نظر اعمال
خبر ميتواند هميشه جمهور رئيس بيانات جمهوري ، رياست سطح
نمايد امر ارتباطي رسانههاي به است قادر او و گردد تلقي
سطوح در اما.سازند مطرح را سياسياش ديدگاههاي تا
چشم به كمتر مساله اين دولت ، خارجي سياست پايينتر
از بيطرفي روزنامهنگار ، يك نظر از البته.ميخورد
به كه امر اين به نسبت او و است برخوردار بالايي اهميت
دارد منفي نگرشي گيرد ، قرار مصرف مورد دولت ابزار عنوان
كه روزنامهنگاراني واقع ، در اما.است متنفر آن از و
با دائما و است دولتي دستگاههاي در فعاليتشان ، حوزه
.برخوردارند سختي كاري شرايط از هستند ، تماس در مقامات
خبرگيري استمرار و واقعيتها انعكاس ميان مجبورند زيرا
قدرتمند منابع.نمايند برقرار هماهنگي و توازن يك خود ،
به ميتوانند روزنامهنگاران ، در نفوذ طريق از دولتي
روزانه خبري منبع صورت به منابع اينيابند دست رسانهها
احتمالا كه خبري ، منابع ساير كه حالي در ميآيند ، در
به بيشتري تلاش خبر درج براي بايد ميشوند ، گرفته ناديده
.آورند عمل
مطبوعات مشاركتي نقش (ب
روند در فعال مشاركتكننده عنوان به مطبوعات نقش وقتي
به است ممكن مطبوعات ميشود ، مطرح سياستگذاريخارجي
اين.شوند گرفته نظر در حكومت چهارم شاخه عنوان به راحتي
ميان صميمانه و مستمر تعامل طريق از ميتوانيم را مشاركت
مطبوعات اينكه.نماييم درك مملكتي قواي ساير و مطبوعات
بخشهاي ساير و خود برداشت آشكار تفاوتهاي تشريح به
موضع از معمولا مطبوعات.است ترديد محل بپردازند ، جامعه
كه است اين علت.ميكنند دفاع ديگران مواضع برابر در خود
قائلند ، خود براي روزنامهنگاران كه مشاركتي نقش طبيعت
ذينفع گروههاي به معمولا كه نقشهايي موازي است نقشي
كوهن برنارد.ميشود داده نسبت مدرن سياسي سيستمهاي در
خارجي سياست زمينه در مطبوعات مشاركت براي را نقش چهار
ايدئولوژي سازنده عناصر عنوان به ميتوان كه ميشمرد بر
(12):شد قائل تمايز آنها ميان خارجي ، امور روزنامهنگاران
جامعه نمايندگان عنوان به مطبوعات -1
مطبوعات ، بالاخص رسانهها كه دارند اعتقاد بسياري امروزه
حساب به جامعه صداي خارجي ، امور همچون موضوعاتي در
به فشار اعمال براي مردم نماينده عنوان به و ميآيند
مختلف ، سوالات طرح با مطبوعات.ميكنند عمل دولتي مقامات
حساب عمومي ، افكار جلب براي كه ميسازند مجبور را دولت
.بدهد پس
كه دارند نظر در را نكته اين روزنامهنگاران از برخي
طي در روزنامهنگاران از كه را آنچه دولتي ، مقامات
در يا ميشنوند مطبوعاتي كنفرانسهاي و مصاحبهها
امر اين.ميدهند قرار توجه مورد ميخوانند ، روزنامهها
سياست زمينه در عمومي افكار انتقال براي عامل مهمترين
آشكارا مطبوعات ترتيب ، بديناست دولتي مقامات به خارجي
جاي به و هستند عمومي افكار نماينده مستقيم طور به و
براي را مشابهي فرصت كه ميگويند سخن كثيري جمع
اگر حتي موارد ، از بسياري در.ندارند مقامات از بازخواست
بر اثرگذاري براي تلاشي خارجي سياست روند در رسانهها
دريافت مورد در كه هستند سياستگذاران اين ننمايند ، دولت
به روز هر خارجي ، سياست مورد در عمومي افكار نظر
ميان اتصال حلقه رسانهها بدينسان ، .نيازمندند رسانهها
خارجي امور سياستگذاران و هستند سياستگذاران و جامعه
رغبت خارجي سياست موضوعات در رسانهها مشاركت به نسبت
.ميدهند نشان
دولت منتقد عنوان به مطبوعات -2
تاريخي آزاد ، جامعه يك در آزاد رسانههاي انتقادي نقش
در مطبوعات ، ويژه به رسانههادارد افتخارآميز و طولاني
را دولت كنترل وظيفه ميشود ، ناميده آزادي فلسفه كه آنچه
نقش ، اين.نشود خارج خود حدود از تا دارند عهده بر
.است برخوردار بالايي ارجحيت از خبرنگاران براي امروزه
غلط به دولت كه را آنچه كه است اين مطبوعات وظايف از يكي
چهارمين عنوان به مطبوعات.نمايند گوشزد ميدهد ، انجام
را دولت اعمال بايد و هستند نظارت به موظف حكومت ، شاخه
دارند حق مطبوعات.دهند قرار تفسير مورد و گرفته نظر زير
دولت فعاليتهاي مورد در را خويش خاص ديدگاههاي كه
نقش از خارجي امور تحليلگران و نويسندگان.سازند منعكس
و واژهها با دولت ، خارجي سياست منتقد عنوان به رسانهها
اطلاعرساني ، نقش مانند و ميكنند ياد مثبت عبارات
عليرغم امادارد وجود نقش اين مورد در بالايي نظر اتفاق
صاحبنظران و است موجود نيز ابهام نوعي نظر ، اتفاق اين
انتقادات اين بايد جاهايي چه در فرضا اينكه مورد در
.دارند نظر اختلاف پذيرد ، صورت
خارجي سياست مدافع عنوان به مطبوعات -3
مطبوعات مشاركتي نقش دو خارجي ، سياست از دفاع و نقد
زيرا ميآيند ، حساب به مطبوعات آزادي دستاورد كه هستند
منافع كه دارند حق جامعه ، نمايندگان عنوان به مطبوعات
تفسير مورد ميدانند ، مناسب كه گونه آن را جامعه عمومي
پذيرفته عملكردهاي از خارجي ، سياست از دفاعدهند قرار
آن ، درج محل بهترين و است روزنامه يك شده شناخته و شده
روزنامهنگاران اغلب صفحه ، اين دراست سرمقاله صفحه
آن ، طريق از و ميپردازند خود نقطهنظرات ارائه به آشكارا
كوهن كه همانگونه.برميخيزند خارجي سياست از دفاع به
نيز خارجي سياست از دفاع دارد ، اشاره نقادي نقش مورد در
مطالب كه صورت بدين.دهد روي خبري صفحات در ميتواند
معمولي خواننده به خاصي معني و احساس با همراه خبري
يك اين البته.ميگيرد قرار او توجه مورد و ميشود منتقل
جمله از و روزنامهنگاران همه كه است عمومي پديده
.مينمايند آن انجام به مبادرت خارجي امور روزنامهنگاران
سياست مورد در مطبوعات شيوه دورهها ، اغلب در ايران در
بر را فرض اگر.است بوده مدافعهگري با همراه خارجي
بگذاريم ، ملي منافع و علائق به توجه و دوستي ميهن احساس
نظر بهباشد تحسينبرانگيز ميتواند مطبوعات رفتار
تخصص وجود عدم از ناشي مدافعهگريها اين از برخي ميرسد
روزنامهنگاران سوي از گري حرفهاي احساس و كافي تبحر و
مطبوعات كه است بوده آفتهايي از خودسانسوري بعضا و است
از ناشي تحولاتساختهاند انتقادگري روح فاقد را
مطبوعات رشد و شمسي سال 1376 در جمهوري رياست انتخابات
خارجي سياست از دفاع يا انتقاد به كه سياسي امور در فعال
سالهاي در حاكم سياسي فضاي كه داد نشان ميپردازند ،
ساخته خارجي سياست از دفاع مهياي تنها را محيط گذشته ،
بعضا كه ساله هشت جنگ دوران در ايران خارجي سياست.بود
جنگ دوران در ميگيرد ، قرار مطبوعات نقادي مورد هماكنون
.ميگرفت قرار مدافعه مورد غالبا
سياستگذار عنوان به مطبوعات -4
امور حوزه روزنامهنگاران مشاركتي نقشهاي اوج نقطه
از مطبوعات آن ، طريق از كه است سياستگذاري نقش خارجي ،
در و ميشوند سياستگذاري ساختار و جريان وارد نزديك
در.ميكنند ايفا نقش تصميمگيري و سياستگذاري فرايند
اين بازيگران كه خارجي ، امور روزنامهنگاران نقش ، اين
هم و عموم انديشه در هم كه ميكنند هستند ، تلاش فرايند
و عيني اطلاعات خبرنگار يك وقتي.نمايند رسوخ مقامات
بازيگر يك عنوان به واقع در ميسازد ، فراهم را واقعي
خام مواد تهيه.مينمايد ايفا را خود نقش خارجي سياست
معمولا.ابزارهاست موثرترين از يكي سياستگذاران ، براي
دست به مطبوعات از را اطلاعات بيشتر سياستگذاران ،
اطلاعات علاوه به.ديپلماتيك منابع از تا ميآورند ،
امروزه.است دسترسي قابل سريعتر مطبوعات در منتشره
از ويژه به اطلاعرساني امكانات به آسان و سريع دسترسي
اغلب مستقيم دريافت از را سياستگذار اينترنت ، طريق
نمايندگيهاي و ديپلماتيك مجاري طريق از لازم اطلاعات
هر در مهم حادثه يك وقوع محض به و ميسازد بينياز سياسي
دريافت رسانهها طريق از آن جزئيات حتي گيتي ، كجاي
تنها اطلاعاتي سرويسهاي و ديپلماتيك مجاري ميگرددو
خبرگيري براي موردنياز اطلاعات چالههاي كردن پر براي
.ميشوند فعال
روزنامهنگاران سياستگذاري نقش مورد در ديگر برجسته دليل
كه است خاص مطالب و موضوعات انعكاس تناوب خارجي ، امور
.بگذارد تاثير عمل ، اين طريق از است مايل روزنامهنگار
طريق از آن پيگيري و خبر انعكاس با روزنامهنگار يك
با مصاحبه ازجمله سياستگذاري ، و خبري مختلف منابع
اثر ميتواند ديپلماتها و سفارتخانهها درگير ، طرفهاي
ميتواند او.بگذارد خارجي سياست سمتگيري بر زيادي
و خارجي سياست دستگاه حتي كه كند طرح را مطالبي
.باشند نينديشيده آن به ديپلماتها
رسانهاي ديپلماسي (5
به عام ، صورت به رسانهاي سياست يا رسانهاي ديپلماسي
ارتقاء و طبقهبندي براي رسانهها كارگيري به معناي
آن آمريكايي محقق (1983) "پراساد راما".است خارجي سياست
ميان ديپلماتيك فعاليت در مطبوعات كه نقشي" عنوان به را
تشريح براي.است كرده تعريف (14)"ميكنند بازي كشورها
ديپلماسي" مانند خاصي واژههاي از رسانهاي ، ديپلماسي
ديپلماسي" و "تلويزيوني ديپلماسي" ،"روزنامهاي
ديپلماسي مقوله.ميگردد استفاده نيز "ماهوارهاي
.طلبد مي مستقلي بررسي گستردگي دليل به رسانهاي
رسانهها و ذينفع گروههاي (6
خطمشي بر كه دارند حضور نخبه گروههاي جامعهاي هر در
را نخبه گروههاي.ميگذارند تاثير سياستگذاري و سياسي
:نمود تقسيم دسته چهار به ميتوان
و بالا رده منتصبين منتخب ، رهبران شامل:سياسي نخبگان -1
شامل:ديوانسالار و اداري نخبگان -، 2 احزاب رهبران
شامل:ذيفنع نخبگان -، 3 مجريه قوه متخصص اعضاي
نخبگان -، 4 خطمشيگرا گروههاي از وسيعي بخش نمايندگان
...جمعي ارتباط وسايل
هر در نخبه رسانههاي واقع ، در جمعي ارتباط وسائل نخبگان
ميگذارند تاثير سياستگذاري جريان بر كه هستند جامعهاي
بررسي مورد را آن قبلا ما و ميپذيرند تاثير آن از يا
نخبگان از يك هر كه است اين مهم نكته اماداديم قرار
يا نخبگان و ديوانسالاران سياسي ، نخبگان يعني شده ياد
توجه جلب قصد جمعي ارتباط وسائل طريق از ذينفع گروههاي
از يكي.دارند را دولت و عمومي افكار بر اثرگذاري و مردم
رسانهها ، و سياستگذاري جريان بر موثر عوامل مهمترين
از كوچكي و بزرگ مجموعههاي كه هستند ذينفع گروههاي
درك به نسبت عامه ناتواني".دربرميگيرند را مردم
براي خاصي اهميت موجب آن ، از ناشي تفاوتي بي و موضوعات
اقليت گروههاي و علاقهمند نخبگان فشارهاي و ابتكارات
غالب بينالمللي ، ملايم تشنجهاي شرايط در.ميشود
موضوعيتي تقريبا خارجي سياست و ديپلماسي روزانه تصميمات
(15)".ندارد
جامعه آنها مهمترين مانند ، ذينفع گروههاي ميان در
هيچ خارجي ، سياست بر اثرگذاري نظر از كه هستند يهوديان
بسزايي تاثيرات گروه ، اين.نيستند ازآنها موفقتر گروهي
و خاورميانه تحولات قبال در آمريكا خارجي سياست در را
طرحريزي هرگاه و گذاردهاند برجاي اسرائيل بهويژه
است ، نبوده جهت هم اسرائيل اهداف با آمريكا خارجي سياست
اختيار در كه ابزارهايي طريق از و شده فعال يهوديان لابي
.ميدهند تغيير اسرائيل نفع به را سياسي فضاي دارند ،
بوده استوار فرض براين اسرائيل برابر در آمريكا سياست"
موقعيت تغييرات به نبايد و نميتواند واشنگتن كه است
فرض ، بنابراين.دهد در تن اسرائيل نخبگان و مردم
يكديگر با ارتباط بدون اسرائيل خارجي و داخلي سياستهاي
كوچكترين كه طوري به ميشوند ، اجرا و گرفتهاند شكل
(18) ".ندارد وجود آنها بين هماهنگي و ارتباط
امروزه ، .نيست آمريكا متحده ايالات خاص موضوع اين
كشورهاي از بسياري جمعي ارتباط رسانههاي بر يهوديان
مثال طور به.دارند سيطره جنوبي آمريكاي و اروپايي
طرفدار يهوديان نفوذ و كنترل تحت نيز انگليسي رسانههاي
ورود با و دوم جهاني جنگ يافتن خاتمه با"هستند اسرائيل
بودند ، شمالي آمريكاي از عمدتا كه خارجي سرمايهداران
.شدند عمدهاي تحول دستخوش انگليس گروهي رسانههاي
امپراطوري كه بودند كانادايي "آستور" و "بيربروك"
"ماكسول" آن دنبال به و نهادند بنا انگليس در را رسانهاي
وارد استراليا و چك سرمايهداران از تن دو "مرداك" و
دست به را كشور اين رسانههاي اعظم بخش و شدند انگليس
را انگليس رسانههاي گردانندگان اكثر اكنون هم...گرفتند
(19)".ميكنند اداره يهوديها بهويژه و خارجيها
كه است درست نماييم ، اشاره بايد بحث اين پايان در
"غرب رسانههاي توطئه" ،"خبري امپرياليسم" مانند مفاهيمي
اين اما نيستند ، واقعيت از خالي يكسره كاملا غيره و
در دربست روزنامهنگاران ، كه داشت نظر در بايد راهم
از بسياري.نيستند قومي گروههاي يا سياستمداران اختيار
.هستند آزادهاي انسانهاي روزنامهنگاران و نويسندگان
و تعبير در آنها كه گرفت ناديده نميتوان هم را اين
جوامع رويدادهاي بهويژه اجتماعي ، رويدادهاي تفسير
آنها براي كاملا سياسيشان و فرهنگي پيشينه كه بيگانه
(20).شوند خطا دچار است ممكن نيست روشن
فرآيند در رسانهها حضور مثبت جنبههاي از يكي
عنوان به ميتوانند آنها كه است اين سياستگذاري ،
.نمايند فعاليت موضوعات صلحآميز حل براي مكانيسمهايي
دو هر مواضع اينكه و ميانجيگرانه برخوردي با كه طوري به
شبيه هم به آنها از بخشهايي يا يكسانند حد چه تا طرف
سياست به مربوط مذاكرات موفقيت در ميتوانند هستند ،
طرفين ، مخالف مواضع از صحيح گزارش ارائه.شوند شريك خارجي
و فهمي كج از ميتواند يكدلي مفهوم كارگيري به هدف با
آگاهي تبليغات به طرفين ، اگر.كند جلوگيري مطالب تحريف
ديگران مواضع رسانههايخودي ، در و دهند نشان علاقه بخش
شرايط درميرسند توافق به سهولت به نمايند ، درك را
از ميتوانند جمعي ارتباطات خارجي ، سياست در ميانجيگري
تا را ميانجيگري وظيفه ميانجيگران ، به بخشي شخصيت طريق
ارتباط رسانههاي كه گفت بايد نهايت در.نمايند آسان حدي
و نخبگان دولت ، روحي حالات بر تاثيرگذاري طريق از جمعي
غير سهم خارجي امور تصميمگيري فرآيند در جامعه ، عموم
از منفي و مثبت تاثيرات ميتوانند و دارند انكاري قابل
.گذارند برجاي خود
ور بخت رضا محمد
.است موجود روزنامه دفتر در منابع
گفتوگو يك كتاب ، يك
كجاست؟ ايران سراي
دكتر اثر "چيست؟ بودن ايراني فلسفي پرسش" كتاب ;اشاره
ايران و اسلام بازشناسي مركز توسط كه است ديباج سيدموسي
اين با بيشتر آشنايي جهت.است رسيده چاپ به نسخه در 3000
پي از كه گرفته صورت آن نويسنده با كوتاهي گفتوگوي اثر
.ميآيد
انديشه و فرهنگ گروه
است؟ بوده چه كتاب اين تاليف از جنابعالي انگيزه *
براي آرزو يك جز چيزي كتاب ، اين تاليف از من انگيزه -
كه من بدانم داشتم دوست هميشه.است نبوده خودم شناخت
كه ميكردم درك من چيست؟ ايراني و هستم چه هستم ، ايراني
چه هستم ، مادري چنين از وقتي هستم ، چه هستم ، پدر با وقتي
وقتي هستم ، كه اما است زادگاهم سده و هستم اصفهاني.هستم
با را همين كه كردم سعي نوشته اين در و هستم ايراني كه
عبارت به يا و "فلسفي هستم چه":كنم بيان فلسفي زبان
."فلسفي هستيم چه" بهتر
"چيست بودن ايراني" پرسش كردهايد اشاره خود كتاب در *
.است بوده همراه شانه به شانه تاريخي موضوعهويت با
.دهيد توضيح رابطه ، اين در مقداري لطفا
مبنايي تاريخي تحقيق يك جاي ايرانشناسي ، مطالعات در -
است ايراني تاريخي شعور اين.است خالي خودمان شعور براي
.گفتهاند كمتر آن ، از سرزمين اين فلاسفه و انديشمندان كه
و پرداختها همان فرهنگ ، كه بوده اين تصور كه بهطوري
عنوان چنانچه حداكثر ، و است فرهنگي توليدات و آثار
در.ميشود موسوم فرهنگي ميراث به كند ، پيدا تاريخي
را قوم يك فرهنگ و تمدن كه است تاريخي شعور اين حاليكه
.ميرساند كمال به و ميدهد رشد ميآورد ، بوجود اساس در
را ايراني شعور اين چگونه كه بوده مهم اين من براي
به ايراني شعور كنيم؟ بازسازي تاريخي نحو به و بيابيم
فضاي در را آن بايد كه است كتاب اين سخن موضوع مطلق نحو
خودمان سرزمين انديشههاي و هنرها فرهنگها ، از گستردهاي
تاريخي شعور يافتن براي است كوششي واقع در كنيم ، مطالعه
در شعور اين اينكه و تاريخي آثار و حوادث لاي لابه از ما
تكوين و تحقق به است نگاهي و باشد ميتواند چه خود ، كليت
جهاني مطلق شعور از پرسش.جهاني مطلق شعور سلسله در آن
و موضوع يگانه هگل ، بخصوص و مورخان فيلسوفان ، برخي براي
يك واقع در كتاب ، اين.است فلسفي پرسشهاي امهات ام
.است شدن ايراني چگونگي از تاريخي مطالعه
مورد در پرسشهايي يوناني اصيل و كهن متون در فقط آيا *
اين نيز ملل ساير متون در يا است شده مطرح ايراني هويت
است؟ داشته وجود پرسشها
ملي شعور يا ملت يك شعور و چيست ملت يك اينكه از پرسش -
و سقراط از پيش آثار در و يونان در ريشه چيست ، ملت يك
از اروپايي اقوام و ملل بازيافتن.دارد آن از پس و سقراط
نوشتههاي و آثار در ايرانيان ، با آنان مواجهه طريق
من عقيده به.ميكند آشكار را خود مانده جاي به و مكتوب
در اروپايي بزرگ ملل تاريخي شعور پايههاي از بسياري
ايراني ناگفته تاريخي شعور با آنها مواجهه نحوه يافتن
مرجعي عنوان به ايراني شعور از فلسفي بزرگ آثار در.است
و مخالفت انتقاد ، مورد نيز اوقات گاهي كه شده استفاده
عبارت به.است شده واقع اروپايي اقوام عناد مورد حتي
بزرگ اقوام با چگونه اينكه دريافتن براي آنها ديگر ،
قدرت برابر در را خود قدرت بتوانند و كنند مقابله ايراني
ناچار كنند ، حفظ باستان ايران نيرومند بسيار و يكپارچه
و نيست اروپايي كه "ديگري" كه هستند مساله اين يافتن از
در را ملاحظه اين ردپاي و چيست و كيست است ، "ايراني"
هگل ، روح پديدارشناسي در.ديدهايم بزرگ فلاسفه از آثاري
و طنز شده ، منعكس ملتپروس تاريخي شعور قوام چگونگي
با مقايسه در آلماني شعور درمورد نيچه كه هم انتقادي
قوم شعور جمله از اقوام ديگر شعور يا و انگليسي شعور
و اروپاست تماميت از انتقادي نگاهي ميكند ، مطرح يهود ،
ميرسد بنظر.ببريم علمي بهرههاي ديدگاه اين از بايد ما
بنيان را پروسي دولت و آلماني مرد تاريخي تماميت هگل ، كه
برابر در ما كه وظيفهاي.است ساخته موجه را آن و نهاده
شعور كه است اين داريم ، اروپايي انسان و اروپايي شعورهاي
ايراني انسان شما قول به يا ايراني مرد و ايراني تاريخي
.بسازيم مبنايي بصورت را آن و كرده بازشناسايي را
"ايراني بودن" و "بودن ايراني" مفاهيم به كتابتان در *
دو اين ميان تمايزاتي و تفاوتها چه.كردهايد اشاره
دارد؟ وجود مفهوم
.ميدانم متمايز را اصطلاح دو اين من وضعيت يك در -
نسبت ما كه برميگردد افتخاري حس همان به "بودن ايراني"
اما.داريم نيستيم ، ديگري اينكه و خود بودن ايراني به
شعور شناختي هستي مباني به بيشتر "ايراني بودن" اصطلاح
در كه است انساني مثابه به ايراني هويتميگردد باز ما
خود از را خاصي بودن اروپا ، -آسيا روابط در و آسيا تاريخ
"ايراني بودن" در ديگر عبارت به.داشت خواهد و داشته
حال و است هويت اين شناختي هستي مباني بر بيشتر تاكيد
كنشها ، احساسات ، ادراكات ، ،"بودن ايراني"در آنكه
ما تعامل نحوه و ما زندگي نحوه عواطف ، روحي ، انفعالهاي
را تصويري كلي بهطور اينكه و است مندرج اقوام ديگر با
ملتهاي از ديگر تصويرهاي برابر در كه داريم خود ملت از
.كردهايم توصيف "بودن ايراني" به ديگر
اكرمي الميرا:گفتوگو
|