وامنيت بينالملل روابط
پيرامون تحقيق براي بستري ايجاد مقاله اين هدف:اشاره
اول بخش:ميپذيرد انجام بخش دو در امر اين.است امنيت
بين رابطه بينالملل روابط گرايش بسط از پيروي با
بررسي مورد را بينالملل روابط مطالعه و امنيت مطالعه
اين خودآگاه صورتبندي در جنگ ، و امنيتميدهد قرار
واقع بينالملل روابط كانون در بيستم ، قرن طي گرايش
روابط بطن در امنيت طراحي براي نياز مورد ابزار.شدهاند
روابط بر واقعگرايي نظريه بلندمدت نفوذ بينالملل
بيان دوم بخش.است امنيت جانبي مفهوم همچنين و بينالملل
و كرده تعريف را امنيت مرجع نقطه چطور ديگران كه ميكند
قرار تحليل مورد را تهديدها ماهيت چگونه متعاقبا
.ميدهند
انديشه و فرهنگ گروه
بحثهاي بينالملل روابط پيرامون تفكر سرآغاز مورد در
بسياري اظهارات ميان از مقاله اين در.دارد وجود زيادي
بطور مورد سه ميكنند ، بيان را گرايش اين ايجاد تاريخ كه
در تفكر ظهور موارد ، اين از هريك در.ميشود مطرح كلي
جنگ -جنگ يك نتيجه و ماهيت با بينالملل امنيت مورد
شده آميخته هم در اول جهاني جنگ و سيساله جنگ پلوپونزي ،
عبارت به.(است وابسته يا و دارد مستقيم ارتباط) است
روابط توسعه ماهيت در اصلي موضوعات امنيت و جنگ ديگر
.ميروند شمار به بينالملل
كار.اچ.اي همچون رئاليستهايي قبول مورد كه نظريه ، يك
عقايد با همراه بينالملل روابط كه ميكند بيان ميباشد
و هزار دو در يونان شهرهاي -دولت ميان كشمكش و توسيديد
قدرتمند":توسيديد نظر از.است شده شروع پيش سال پانصد
را چيزي ضعيف و دارد را قدرتش كه ميدهد انجام را چيزي
در مسئله اين تاييد با كار ".بپذيرد بايد كه ميپذيرد
:كه مينويسد گونه اين ساله 19391919 ، بيست بحران كتاب
اطاعت اقليت و است قويتر كه چرا ميكند حكومت اكثريت"
خونين جنگ استدلالي چنين تحت "ضعيفتراست چون ميكند
بين خشونتبار كشمكش ساختن برجسته با پلوپونزي ،
شاخصههاي مرج ، و هرج حالت يك در مستقل موجوديتهاي
نمايش به بينالملل روابط ماهيت براي را اساسي تئوريكي
.گذاشت
اواخر بينالملل روابط كردن تئوريزه براي ديگر سرآغاز
هالستي كالميباشد فاليا وست صلح با همزمان وسطي قرون
نظم و مسلحانه كشمكشهاي:جنگ و صلح معروفش اثر در
در":كه ميكند اشاره نكته اين به بينالملل 19891648 ،
اين سر بر بينالملل روابط انديشمندان و محققان ميان
زمان از دولتها اجتماع يا واحد ، دولتهاي سيستم كه موضوع
".دارد وجود توافق شده ، آغاز فاليا وست پيمانهاي
تئوري اين منشا كه نكته اين بيان با ناستن ، توربيورن
سازگاري شانزدهم قرن با كاملا بينالملل ، روابط پيرامون
در.ميكند اظهار هالستي نظريه با را خود موافقت دارد ،
(ذهني) نظري برابري حاكميت ، چون مفاهيمي زمان همين
بينالمللي جامعه و مشروعيت بينالملل ، قانون دولتها ،
شروع قدرت توازن و ديپلماسي عرصه در اقداماتي با همراه
بينالملل ، روابط ديدگاه اين از.كردند شكلگيري به
فهم صدد در كه دولتهايي رهبران و نظريهپردازان بوسيله
كشمكش محدودساختن براي هنجاري و سياسي نظامي ، محدوديتهاي
.شد ايجاد بودند ، خشونتبار
روابط در علمي تحقيقات كه است اين احتمال سومين
شروع (بريتانيا) ويث آبريست در و سال 1919 در بينالملل
اندازهاي به بزرگ جنگ با رابطه در خشونت سطح.است شده
دلايل تحليل و تجزيه تنها نه كردند احساس بسياري كه بود
جنگ خاتمه و جلوگيري ابزار بلكه است مهم جنگ چگونگي و
به موضوع اين.است برخوردار بسزايي اهميت از نيز
روابط و جنگ مطالعه در ملاحظهاي قابل بررسيهاي
در علمي كرسيهاي و ادارات.گرديد منجر بينالملل
مثال ، عنوان به شدند ، تاسيس متحده ايالات و بريتانيا
در رويال بينالمللي امور موسسه چون تحقيقاتياي موسسات
مجلههاي همچنين و نيويورك در خارجه روابط شوراي و لندن
ايالات در افرز فارن و بريتانيا در افرز اينترنشنال جديد
.متحده
شروع نقطه كه است اين ديدگاه سه اين از هريك اصلي محور
نگرانيها و جنگ پيامدهاي و تجربه ناامني ، آنها از هريك
رو همين از.ميباشد صلح ، جديد ساختارهاي اعتبار پيرامون
بزرگ ، جنگ و سيساله جنگ پلوپونزي ، جنگ به سنتي طور به
ما تئوريكي رهيافتهاي كه ميشود نگريسته محركي عنوان به
امنيت ، اينكه ميدهند ، شكل بينالملل روابط مورد در را
غيرقابل و عجيب چيز ميباشد بينالملل روابط اصلي مفهوم
بينالملل امنيت مفاهيم از يك هيچ..نيست باوري
يا و كند جمع خودش در را متافيزيكي ابعاد تمام نميتواند
.بگيرد اختيار در را "امنيت" انضباطي قدرت
زير از يكي بينالملل ، روابط متفكران ، از بعضي نظر از
ميگويد ما به جرويس مثال براي.ميباشد امنيت رشتههاي
و بازدارندگي مفهوم به بينالملل روابط تفكر با ما":كه
روابط بر كه امنيتي مطالعات اساسي مفاهيم -زور اعمال
يك از.گرفتهايم خو -است متمركز دولتها بين نظامي
مان مايكل متفاوت ، گرايش يك واقع ، در و متفاوت چشمانداز
تئوري شده ، جستجو بينالملل روابط در آنچه كه ميكند بحث
آن و است همه از مهمتر كه است مسئلهاي مورد در اساسي
.ميباشد صلح و جنگ درباره پرسش مسئله
مطالعات.رفت نخواهيم پيش اندازه اين تا ما مطمئنا
روابط فرعي مفهوم عنوان به كتاب ، اين در امنيتي
يك كه است معني بدين اين و است شده ارائه بينالملل
بنيادي تئوريكي دورنماي وسيله به بايستي امنيتي رهيافت
.شود تعريف است ، داشته كاربرد پيشتر كه بينالملل روابط
به كه چرا ميشود ، مشكل ايجاد باعث نظريه اين هرحال به
كاملا اندازهاي چشم به بينالملل روابط گرايش زودي
.شد خواهد تقسيم مخالفي
مورد بينالملل روابط پيرامون تفكر سرآغاز كه موضوع اين
بينالملل روابط بحث اينكه به توجه با است اختلاف و بحث
شده تجزيه متنوعي شاخههاي زير به دهه 1980 ، اواخر در
نيز نام صاحب و مشهور تحليلگران.نيست عجيبي چيز است ،
به اساسي و پايهاي مسايل از بسياري مورد در نميتوانند
ميكردند بحث پيش سال سي باراتز ، و بچراچبرسند توافق
كه ميگويد ما به هاموند.نميباشد قدرت مفهوم به زور كه
معني به سياست براي است نظامي ، شكستي نيروهاي از استفاده
دست هدفش و بوده روانشناختي قدرت ، رابطه كه چرا قدرت ،
با.ميباشد زور از استفاده بدون خواستههايش به يافتن
بين تمايز مستلزم امر اين":كه ميگويد من فريد حال اين
آخرين صرفا و نيست متفاوتي چيز زور."نيست زور و قدرت
اجتنابناپذير قدرت اعمال صورت آن در كه است درك مرحله
به زور ، و قدرت نيز مورگنتائو اثر معروفترين در و ميشود
.رفتهاند بكار مترادف صورت
در بسزايي اهميت از بينالملل ، روابط ماهيت پيرامون بحث
روابط اينكه مورد در.است بوده برخوردار بيستم قرن طول
بلكه ;نيست بحثي است تئوريك پايههاي نيازمند بينالملل
داراي روابط اين اصلا آيا كه است اين سر بر بحث
سال دانشجوي يك كه است ممكن.خير يا هست تئوريك پايههاي
تفكر يك تا كند انتخاب را واحدي سياسي علوم رشته اول
.كند معرفي او به را سياسي تئوري در غني و ماندگار سنتي
است ، بينالملل روابط در تحصيل حال در كه دانشجو يك اغلب
و مطالعه مورد را جاري حوادث و اتفاقات كه اميد اين به
را مقدماتياي واحد و شده برنامه يك وارد دهد قرار بررسي
در را زمينه آن در تئوريپردازي نتايج كه ميكند انتخاب
.نميگيرد بر
ريشههاي بر تاكيد در بينالملل روابط جامعه اكراه
آن بر پوزيتيويستها پست حمله بوسيله كه عقلانياش
يك عنوان به بينالملل روابط شناسايي -گرفت شدت ريشهها
نيست ، چيزي اين البته.كرد تضعيف را مطالعه سزاوار نظم
كه سوال اين با سال 1966 در را نگرانيها اين ويت مارتين
اما ساخت ، مطرح "ندارد؟ وجود بينالمللي تئوري ديگر چرا"
متغير ماهيت در پافشاري و تاكيد تا شد باعث شهامت عدم
مورد حد از كمتر بينالمللي روابط پيرامون تئوريپردازي
مسائل رابطه كردن مطرح براي را ما توانايي و بوده نياز
.كند تضعيف بينالمللي روابط با امنيتي
اولين.دارد وجود بينالملل روابط مطالعه در كلي سنت سه
ناشي اجتماعي علمي تئوريپردازي و سياسي تئوري از سنت
ميباشد تفسير الگوهاي و بيني پيش ايجاد جستجوي در و شده
عرف اساس بر دومي.دارد رواج بسيار متحده ايالات در كه
از بينالملل روابط ادبيات در معمولا كه ميباشد تاريخي
انگلستان در و ميشود ياد "معاصر تاريخ" نام با آن
كه است بينالمللي قانون سنت ، سومين.دارد زيادي كاربرد
بسيار غربي اروپاي در بينالملل روابط توسعه در خصوصا
.است كرده عمل قدرتمند
مابانه روشنفكر ريشههاي اين از تا كردند سعي ها خيلي
به گرايش اين از سياسي انديشمندان.بخشند رهايي را خود
از تاريخدانان.كردند انتقاد تئوريك پيچيدگي فقدان خاطر
و اتفاقات در تفسير يك از بيش چيزي كه خاطر بدين آن
متخصصان ميكنند ، انتقاد نميكند ارائه معاصر حوادث
حقوقدانان.هستند ژورناليستها نهايت در تفاسير اينگونه
مينگرند منعطف بسيار سنت يك عنوان به آن به بينالمللي
به جامعهشناسي.ميباشد قانوني حساسيت گونه هر فاقد كه
ميرود ، شمار به علم مضرترين روشنفكري ريشه يك عنوان
.نشد اصلاح دهه 1980 اواخر تا كه اشتباهي
سوم مناظره يك عنوان به دهه 1980 از بحثها از بسياري
كساني آرمانگراها ، بين جدي مناظره اولين.شدهاند مطرح
و شد مسلط (اول جهاني جنگ) جنگ از بعد ديدگاهشان كه
گفته.داد رخ شدند ، مسلط دهه 1930 اواخر در كه رئاليستها
جهان ، آبادي و بهبود به علاقهمند آرمانگراها كه ميشد
در (باشد؟ بايد چگونه جهان)بودند جنگ حذف طريق از خصوصا
جهان)بودند جهان وضعيت به علاقهمند واقعگراها كه حالي
كه شد شروع دهه 1960 در بزرگ مناظره دومين.(است؟ چگونه
كاپلان و سو يك از نورتج و بول بين بحث در آن چشمگيرترين
مناظره ، اولين در.بود مشاهده قابل ديگر سويي از روزنا و
كه حالي در بود ، موضوع مهمترين صحيح قضاوت و تاريخ فهم
(رفتارگرا)علمي رويكرد يك توسعه به نياز بر مخالفانشان
"بزرگ مناظره".داشتند تاكيد گرايي كميت بر تمركز با
اگرچه ميسازد ، خارج بحث موضوع از را نظم كه كرد تهديد
بروز با نظري كثرتگرايي اما نداد ، انجام را كاري چنين
يافت گسترش دهه 1970 طي گرايي واقع در فرامليگرا چالشي
آن درگير الان ما كه شد منجر سومي مناظره به مساله اين و
.هستيم
واقع در كه چرا دارد وجود مشكلي اينجا در حال هر به
در هماكنون كه ميباشد مناظره سه شامل خود سوم مناظره
و نئورئاليسم بين مناظره اولين.هستند شكلگيري حال
كه آنچه و ساختارگراها بين دومي ;ميباشد نئوليبراليسم
ياد پارادايمي بين مناظره عنوان به آن از بنكس مايكل
در ماميباشد پوزيتيويستها پست شامل سومي و ;بود كرده
نسبيشان اهميت برحسب ترتيب به را اينها از يك هر اينجا
.ميكنيم مرور
نئوليبراليسم و نئورئاليسم بين سوم مناظره نوع اولين
كتاب انتشار زمان از كه عقيدهاند اين بر بسياري بوده ،
سال 1979 ، در والتز كنث توسط "بينالمللي سياستهاي نظريه"
روابط در نفوذ با مكتب يك عنوان به نئورئاليسم
وسيله به مكتب اين دهه 1980 ، در.شد مطرح بينالمللي
هرج مكتب دو هرشد كشيده چالش به رئاليسم از ديگر نوعي
از.دادند قرار پذيرش مورد شروع ، نقطه عنوان به را مرج و
دولتها بين همكاري مرجمانع و هرج نئوليبراليستها ، نظر
از ميكند ، ايجاد فريب براي را محركهايي كه چرا ميشود ،
همكاريها كنند حل را مشكل اين بتوانند نهادها اگر رو اين
هرج شرايط در كه دارند عقيده رئاليستها.شد خواهند شكوفا
عهدشكني مقابل در حفاظت براي برتري قدرت هيچگونه مرج ، و
را اين نميتوانند اساسا نهادها و ندارد وجود تقلب يا
ارتباطي نقاط كه ميرسد نظر به حال هر به.دهند تغيير
آيا اينكه بر تمركز با -هستند نزديك بسيار دو اين بين
خواهان ميتوانند يا باشند نسبي منافع پي در بايد دولتها
آن ويور كه آنچه به ميشود منتهي كه -باشند مطلق منافع
.مينامد نئو -نئو سنتز را
بيان با بنكس مايكل وسيله به "سوم مناظره" از نوع دومين
واقعگرايي ، :شد مطرح دارد وجود پارادايم سه كه اين
و كلاسيك اشكال هم واقعگرايي.گرايي ساختار و تكثرگرايي
به تكثرگرايي ;ميدهد قرار پذيرش مورد را جديد اشكال هم
شامل ساختارگرايي و ;برميگردد ليبراليسم ديگر اشكال
.ورزند تاكيد اقتصادي -سياسي ساختار بر كه است تحليلگراني
حسب بر جهاني سياستهاي به -شمولان جهان يا -ساختارگراها
ميتوان مثال براي.مينگرند شده جهاني اقتصادي نيروهاي
سياستهاي به وي كرد ، اشاره والراشتاين امانوئل به
گذشت با كه مينگرد واحد جهان سيستم حسب بر بينالمللي
داراي سرمايهداري جهان كنوني سيستم.ميكند تغيير زمان
به و بوده جهاني تقسيم پايه بر كه است ، ساله قدمتي 400
مشابه نظريات.ميشود هدايت سرمايه تراكم وسيله
كه آنهايي -وابستگي نظريهپردازان وسيله به ساختارگراها
يا شمال توسط ساختاري طور به پيرامون ، يا جنوب ، ميگويند
نظير نئوماركسيستهايي و -شدهاند بازداشته توسعه از مركز
ميكند بحث هاليدي مثال برايشد مطرح رزنبرگ و هاليدي
:كه
كه است سرمايهداري شدن جهاني پويايي هم هنوز واقع در"
سفرهاي پايان زمان از را بينالمللي كلي سيستم رشد
ميكندكه بيان و كرده تفسير سال 1942 در كريستفكلمب
كرد ، غلبه كمونيستي جهان بر سرد جنگ در غرب چرا و چگونه
.ماند باقي ناتمام كه توسعه براي پروژهاي عنوان به
اجتماعي ، سرمايهداري ، جامعه تنشهاي از محصولي كمونيزم
خودش وسيله به سرانجام كه بود ، بينالمللي و ايدئولوژيك
".شد نابود
اما ميباشد دروني انسجام و پيوستگي داراي پارادايمي هر
به دولتها دولتها ، ) بازيگران حسب بر پارادايمها ديگر با
و مفاهيم متغيرها ، (طبقات حدي تا و ;بازيگران ديگر علاوه
.دارد آناختلاف همانند
عقيده به.شد مطرح لاپيد يوسف توسط "سوم مناظره" آخرين
و رئاليستها بين و 1950 دهههاي 1940 در مناظره اولين وي
رفتارگراها بين دهه 1960 در دومي ;درگرفت ايدهآليستها
است گفتماني سومي و ;شد واقع بحث مورد سنتگراها و
پست مقابل در پوزيتيويسم)تحليلي چارچوبهاي ماهيت درباره
در ساختارگرايي و نئوليبراليسم نئورئاليسم ، .(پوزيتيويسم
پست وسيله به اكنون كه دارند ، قرار پوزيتيويسم مكتب
مدرنيسم پست انتقادي نظريه يك عنوان به پوزيتيويستها ،
.است گرفته قرار مخالفت مورد
بر كه آنهايي براي "سوم مناظرات" اين بين تمايز وجوه
بحث.است اهميت حائز دارند تاكيد متفاوت چشماندازهاي
را پوزيتيويسم -پست (معمولا) و ساختارگرايي نئو ، -نئو
قالب در سوم مناظره به بنكس.ميانگارد ناديده
را آن لاپيد ;پوزيتيويستها -پست نه مينگرد ساختارگراها
"سنتي" اشكال تمام اما ميداند ، فراساختارگراها شامل
.ميدهد جاي طبقهبندي يك در را بينالملل روابط
متفاوتتر ميكند اشاره آن به لاپيد كه سومي مناظره مشكل
.ميدهد قرار نظر مد را پوزيتيويستها پست او كه چرا است ،
به ميكنند؟ حمله آن به گروه اين كه چيست پوزيتيويسم اما
تنها دانش دارد ، كه اعتقاد پوزيتيويست خلاصه و ساده طور
(حقايق يا)عقايد كه اين و است كسب قابل حسي تجربه طريق از
سادهتر عقايد تركيب وسيله به جهان درباره پيچيده
پيچيده عقايد تمام نهايتا اما آمدهاند ، بهدست
.بازگردند حسي تجربه نياز مورد سادهتر عقايد به ميتواند
از -گرفتهاند شكل مختلفي قالبهاي در پوزيتيويستها ، پست
در اما -انتقادي نظريهپردازان و پستمدرنيستها ;جمله
به نه شده ، ساخته اجتماعي صورت به جهان كه تفكر طرز اين
.هستند عقيده هم عيني ، طور
امروز امنيتي مطالعات:منبع
موسوي پور الله فتح سيد: ترجمه/ تريف تري: نوشته
دارد ادامه
|