شبهقاره موسيقايي تنوع و ايران
ندانستن هيچ از نكوهشتر قابل دانستن ، كم
است
شبهقاره موسيقايي تنوع و ايران
هيات عضو و نواحي موسيقي پژوهشگر حميدي حسين با گفتوگو
كرمان نواحي موسيقي جشنواره سومين داوران
.شد متولد اردبيل شهر در سال 1336 در حميدي حسين:درآمد
مادر و داشتند محلي موسيقي به زيادي علاقه وي خانواده
به نيز عموهايش و پدر و گارمون نوازندگان از وي بزرگ
وارد سال 1348 در حميدي.داشتند علاقه آذربايجان موسيقي
سازهاي به سال 1360 از و شد ملي موسيقي عالي هنرستان
و تحقيق آن ، از بعد و داد نشان علاقهمندي بادي محلي
سازهاي مخصوصا ايران محلي موسيقي زمينه در عميقي مطالعه
موسيقي از من عمده شناخت:ميگويد وي.كرد آغاز را بادي
خانم يك فولكلور تحقيق و آوانويسي شنيدن ، از ايران محلي
روستاهاي از تا 1358 سالهاي 1351 طي مجدكه فوزيه
.است شده ناشي شده جمعآوري كشور مختلف
محلي رقصهاي) شاباش به ميتوان او شده ضبط كارهاي از
به ايران مختلف مناطق موسيقي مجموعه) بهشت هشت ،(ايران
،(گيلان محلي موسيقي) گيلان مي ،(سازشناسي كتاب همراه
،(گيلان محلي موسيقي) گيلهلو فارس ، محلي ترانههاي
با مختلف مناطق موسيقي مجموعه) ايران بچههاي بالابان ،
و كودكان فكري پرورش كانون همكاري با محلي كودكان صداي
فرهنگسراي در قبل چندي حميدي.كرد اشاره (نوجوانان
موسيقي بادي سازهاي درباره رودكي تالار در سپس و نياوران
.كرد ايراد پژوهشي سخنراني ايران نواحي
چه درباره كردهايد برگزار حال به تا كه كنسرتهايي*
است؟ بوده موضوعاتي
تا سالهاي 1368 يعني پيش ، سال از 10 ، 11 حدودا من -
آغاز را ايران نواحي موسيقي درباره تحقيق و پژوهش 1370 ،
و كردهام منتشر سيدي و كاست صورت به هم كارهايي و كردم
ايران مختلف مناطق فرهنگشناسي زمينه در اصولا كارهايم
تكنوازي و همنوازي زمينه در مختلفي كنسرتهاي كلا و است
در ماه دي و 14 من 13 اصلي كنسرت ولي كردهام ، برگزار
ماه حدودا 4 كنسرت اين روي ما و شد برگزار رودكي تالار
و قشقايي موسيقي به مربوط كنسرت اول قسمت.كرديم كار
.بود مربوط گيلان موسيقي به آن دوم قسمت
كشور مناطق از يك كدام موسيقي روي خود پژوهشي كار در*
كردهايد؟ كار بيشتر
متنوعي بسيار ملوديهاي و سفر ايران مختلف نقاط به من -
موسيقي ميكنم سعي و كردهام جمعآوري ايران سراسر از را
در مسلما و كنم بازسازي مناطق همان سازبندي با را اصلي
كار اين كنار در و داشتهام تاكيد هم لهجه روي كار اين
سعي داشتهام ، بادي سازهاي به من كه گرايشي به توجه با
تكنيك با مهمتر همه از و كنم جمعآوري را آنها كردهام
بتوانم كه است براين من سعي.شوم آشنا هم آنها نوازندگي
به آكادميك و علمي نگرش يك با را سازها گونه اين
براي سازها گونه اين از اصولا و كنم معرفي علاقهمندان
بسيار كار كار ، اينكرد خواهم استفاده اركستر تشكيل
نشدهام ، اركستر اين تشكيل به موفق هم هنوز و است مشكلي
از ذهني شكل يك توانستهام استوديويي ضبط طريق از ولي
يك كنيد فرض.كنم ايجاد مختلف باندهاي در مختلف سازهاي
بازسازي ساز نوع دادن 20 قرار هم كنار با را محلي ترانه
.ميكنم
بهطور سازها اين از هريك نواختن با واقع در شما يعني *
انجام را اركستر يك كار مختلف باندهاي در و جداگانه
دادهايد؟
اركستر كار و زدهام را بادي سازهاي تنها من.خير -
.است اينها از وسيعتر
مناطق بادي سازهاي روي تنها داشتهايد شما كه پژوهشي *
هم منطقه آن آواز فرم روي يا بوده آن نواختن شيوه و
داشتهايد؟ مطالعه
.دارد عملي جنبه بيشتر كارم و نيستم تئوريسين يك من -
به كه محلي نغمههاي كه بوده اساس اين بر بيشتر من هدف
دارند وجود خود اصيل شكل در دونوازي يا و تكنوازي صورت
دور موسيقي اين از كه نسلي براي بتوانم و كنم احيا را
فردي كار يك كار اين.آورم وجود به تازهاي جذابيت است ،
تنها افراد و دارد احتياج دولتي حمايت به و نيست
وجود به فرهنگي تهاجم مقابل در را جرقههايي ميتوانند
.بياورند
تا كند پيدا عملي جنبهاي ميتواند چطور كار اين *
تنوع و جذابيت كه نهيم بنا كشورمان در را موسيقياي
باشد؟ داشته بسيار
با كهبايد است اركستري گروههاي تشكيل آن راه يك -
برخي كه است كاري ديگر شيوه.شود همراه دولت جدي حمايت
به تا من كه كاري جمله از.ميدهند انجام موسيقي اهل از
در را زيباشناسي ديد نوعي آن در كه دادهام انجام حال
كه دارم كامل اطمينان موضوع اين به من.گرفتهام نظر
آسيب كمترين محليمان موسيقي به كه اين بدون ميتوانيم
اين براي و كنيم بازسازي را آن كنيم ، وارد صدمهاي يا
دارد ، وجود ناحيه همان در كه سازهايي از ميتوانيم كار
بايد زيرا است ، مشكلي بسيار كار اين البته.بگيريم كمك
.بنوازند خوب را ساز آن كه كنيم تربيت را كساني
شد ، برگزار نياوران فرهنگسراي در كه پژوهشي كنسرت در
شده نوشته هارمونيك صورت به كه را قطعهاي بادي ساز چهار
كمترين از كارشناسان گفته به قطعه اين و كردند اجرا بود ،
.بود برخوردار صدا فالشي
از دستهاي ما كه شوند سبب ميتواند كارها اينگونه
آنها از و بنشانيم هم كنار را دارند محلي جنبه كه سازها
.دارند زيباشناسي جنبه كه بگيريم اجراهايي و ملوديها
نيستند؟ فالش تنهايي به محلي سازهاي اين يعني *
ولي.نيست فالش تنهايي به سازها اين از كدام هيچ.نه -
در همنوازي.دارد وجود صدا بودن فالش هميشه همنوازي در
در تنها نه مثلا.است مشكلي كار دنيا سازهاي تمامي
تنها ويولن چند كه هم اركستر يك در بلكه محلي ، سازهاي
با درستي به نتوانند است ممكن مينوازند ، يكديگر كنار
محلي سازهاي در طبيعتا كار اين و شوند همزمان يكديگر
ما كه است محال تقريبا مثلا.ميافتد اتفاق بيشتر
كه بگذاريم هم كنار گونهاي به را سرنا دو بتوانيم
دوئت صورت به ويولن كه گونهاي به بنوازند ، هماهنگ
.ميزند
و تنوع از كه را ايران محلي موسيقي ميتوانيم چطور *
احيا ايران كل براي ميبرد ، بهره فراواني زبان و فرهنگ
كنيم؟
موسيقايي بافت كه است كشورهايي معدود از يكي ايران -
باعث اين و دارد وجود آن متنوعدر بسيار صورت به اقوام
وجود به موسيقي خاص فرهنگ و موسيقايي تنوع كه است شده
يك مثل موسيقي زمينه در ايران تا شده سبب امر همين و آيد
اين همه كه است خوشبختي باعث و كند خودنمايي قاره شبه
تمامي و من.ميكنند زندگي عميق وحدت يك تاثير تحت اقوام
اين داريم دوست ميكنيم ، فعاليت زمينه اين در كه كساني
مجد ، فوزيه خانم مثل.بشناسانيم كشورمان مردم به را تنوع
نصراشرفي جهانگير عليپور ، منيژه مرحومه درويشي ، محمدرضا
از ما انتظار و كردهاند را كار اين كه ديگر خيليهاي و
طرف آن وقتيموسيقيهاي كه است اين كشورمان جوانان
را ايران خودمان كشور موسيقي ميكنند ، گوش را كرهزمين
.كنند گوش هم
كار آن روي كه مناطق بادي سازهاي مورد در كلي توضيح يك *
كنيد؟ بيان كردهايد ،
از كشور وسعت و درايران اقوام تنوع كه علت همان به -
است ، متنوع بودن دريا كنار و بودن كويري كوهستاني ، لحاظ
.است شده مختلف سازهاي و مختلف فرهنگهاي وجود باعث اين
ايران در.است داده تشكيل را عجيبي شاخه خودش براي يعني
كوبهاي سازهاي بادي ، سازهاي زمينه در جالبي بسيار تنوع
در من مثلا.دارد وجود وآرشهاي زخمهاي ، زهي سازهاي و
به را بادي ساز نوع حدود 110 كردم ، برگزار كه كنسرتي
دسترس در آنها از زيادي تعداد هم باز كه گذاشتم نمايش
منطقهاي هر در كه داشت توجه نكته اين به بايد.نبود
فرق سوراخهايش ولي باشد ، داشته وجود سرنا است ممكن
انگشتگذاري وضعيت است ممكن مازندران در مثلا.ميكند
معمولا و كند فرق بلوچستان و سيستان و لرستان با سرنا
شدهاند درست ابتدايي بسيار ابزار از سازها نوع اين
.وغيره كدو شده ، پخته گل استخوان ، مثلا
يا دارد وجود مدون صورت به سازها گونه اين ملودي آيا *
است؟ شده منتقل سينه به سينه صورت به
ميرسد پسر به پدر از و است سينه به سينه كاملا خير ، -
.است شده نوشته شهرها براي تنها مدون صورت به ما موسيقي و
دوست احسان رضا:گفتوگو
ندانستن هيچ از نكوهشتر قابل دانستن ، كم
است
!"پريوش تا بتهوون از" مقاله به پاسخي
تا بتهوون از" عنوان با مطلبي به تاريخ 11/10/80 در
.كرد حيرتزدهام كه برخوردم موسيقي صفحه در "پريوش
مبحثي در اطلاعاتي حداقل داشتن بدون نويسندهاي چگونه
ديدم واجب خود بر لذا.است كرده عقيده اظهار تخصصي چنين
آن از بيش و تهران سمفونيك اركستر اعضاي از يكي بهعنوان
تا بتهوون" از مقاله خوانندگان ذهنيت روشنساختن هدف با
با يادشده مقاله نويسنده.شوم متذكر را نكاتي "پريوش
بيش مشكوه ، فرهاد رهبري ساله هفت دوره به مبهم اشارهاي
كه را تهران سمفونيك اركستر تاريخي سابقه سال از 60
هيچ است ، به گرفته شكل متعددي اجراهاي با طبيعتا
قبل سال هفت به تنها را اركستر اين هنري سابقه و انگاشته
گذشته كه حالي در.است كرده محدود اسلامي انقلاب از
.گردد مي باز شمسي هجري سالهاي 1313 به سمفونيك اركستر
در نويسنده."پريوش تا بتهوون از" مقاله به برميگرديم
مشكوه فرهاد زمان از فقط كه است معتقد خود مقاله اول بخش
كه شد بدل حرفهاي اركستر يك به تدريجا اركستر اين
آن با تكنواز عنوان به "آرائو كلوديو" مانند نوازندگاني
"مشكوه فرهاد" رهبري دوران كه اين در.كردهاند همكاري
موسيقايي دورههاي ازحيث وي اجراهاي گسترده طيف سبب به
ترديدي بوده ، تهران سمفونيك اركستر درخشان دوران از يكي
بسيار تكنوازاني نيز ، وي رهبري دوره از قبل امانيست
همكاري اركستر اين با "آرائو كلوديو" از پرآوازهتر
معرفيشان به نياز بدون آنها از بردن نام كه داشتهاند
و "منوهين يهودي"چون بزرگاني;ميرسد بهنظر كافي
البته...و "اشترن ايزايك" ،"شيوو ژوزف" ،"ميخلين آلكسي"
نام دادن قرار با اركسترتنها يك هنري سطح سنجش
مثال بهعنوان.است نادرست آن كنار در نام صاحب تكنوازان
فن اهل براي معرفي به نيازي كه برلين ، فيلارمونيك اركستر
همكاري آن با كه تكنوازي نام با تنها نه ندارد ،
بلكه است ، نشده بدل معتبر اركستر يك به داشتهاند ،
خود ، نام به بخشيدن اعتبار براي تكنوازانجهان بهترين
عوامل.دارند و داشته اركستر اين با برنامه اجراي در سعي
ذكر كه است ديگري موارد شامل اركستر يك هنري سطح سنجش
.است خارج نوشتار حوصلهاين از آنها
ناصري فريدون آقاي رهبري به شده ياد نوشته بخشبعدي در
(!سالها اولين) انقلاب پساز ايشان كه اين و شده اشاره
سمفونيك اركستر وضعيت به دادن سامان و سر موثريدر نقش
و ناصري فريدون بيشائبهآقاي زحمات.داشتهاند تهران
امروز ، به تا آن اركستروحفظ وضعيت بهبود نقششاندر
و نمانده دور هنرمنديبه هيچ چشم از كه است نكتهاي
كه باشند داشته نظر در گرامي منتقد اين اما.ماند نخواهد
اطلاعات و دقت به نياز پرتيراژ روزنامه يك در نظر اظهار
فريدون آقاي.محفلي گپ يك در عقيده ابراز تا دارد بيشتري
سال 1369 از -تهران سمفونيك فعلياركستر رهبر -ناصري
از پس سال يعني 12 ;گرفتند برعهده را اركستر اين رهبري
شرايط به توجه با و انقلاب از پس.اسلامي انقلاب پيروزي
كه بود حشمتسنجري مرحوم اين روزهامجددا آن بحراني
و گرفته رابرعهده اركستر اين انسجام حفظ و رهبري وظيفه
.برد صحنه روي بر همراهيآن به متعدديرا برنامههاي
خصوص در نويسنده نظريات بررسي بپردازيمبه اما و
كه كنيم شروع آنجا از و اركستر اين اخير سال فعاليتچند
به اركسترشروع ;خارجي رهبران از دعوت با" فرمودهاند
:ميرسانم عرض به خلاصه بسيار بسيار ".نمود غيرجدي كارهاي
پيانو براي شوپن اثر ديگر يا شوبرت سمفوني 8 اجراي اگر
كنسرتو اتريشييا "لربامر رابرت" رهبري اركستربه و
نيكلاي" رهبري موتسارتبه اپراهاي اورتورهاي و پيانو
و تفريحي (اوكرائينيدرجهان رهبر مطرحترين) "دياديورا
و بتهوون از سمفوني يك حتمااجراي پس بودهاند ، جدي غير
توسط برنامه هر در موسيقي جهان مطرح كنسرتوهاي از يكي
و سرخنده از (فرانسه مقيم تواناي رهبر) "صهبايي ايرج"
اشارهاي تنها اينها.است وقتگذرانيبوده و تفريح
اركستر توسط شده اجرا اثر دهها به اجمالي بسيار بسيار
.است بوده اخير سالهاي در تهران سمفونيك
اركستر متوليان و مديران و رفته فراتر هم اين از نويسنده
نمودهاند ، متهم برنامهريزي در ضعف به را تهران سمفونيك
چهار حضور مثال بهعنوان و ايشان نظر به (!)بله ، لابد
برنامهريزي بدون و تصادفي همگي سال ، يك در ميهمان رهبر
و برنامهريزيها و بودهاند سرتقدير از پيشامدهايي و
رياست و ناصري آقاي جناب اركستر رهبر زمانبنديهاي
اين دادن ترتيب در مرادخاني آقاي جناب سرود مركز
.ميروند شمار به اتفاقي پيشامدهايي و برنامهها ، تصادفي
كافهاي اركسترهاي و اشتراوس والسهاي اجراي اما و
به بدل اركستر يك اشتراوس ، والسهاي اجراي با اگر
نيز تهران سمفونيك اركستر پس ميشود ، كافهاي اركستري
...و وين سمفونيك اركستر برلين ، اركسترفيلارمونيك مانند
لازم محترم نويسنده !است پيوسته كافهاي اركسترهاي صف به
اكثر توسط اشتراوس ، تقريبا والسهاي كه بدانند است
اينها همه از.شدهاند ضبط و اجرا جهان معتبر اركسترهاي
كلمه كاربردن به با عزيز منتقد اين گويا بگذريم ، كه
اركسترهاي از خاطراتشان ياد به وين كافهاي اركستر
.ميافتد روحوضي مطرببازيهاي و قديم زار لاله كافههاي
بلكه وين ، كافهاي اركسترهاي تنها نه محترم ، منتقد !خير
بسيار سطح در موسيقي ، مهد شهر اين خياباني نوازندگان حتي
و زمينهنوازندگي در توانايي از بالايي
.دارند قرار موسيقايي بيان
بزرگترين الهامبخش موسيقي ، نوع اين بدانيد بدنيست
عميقترين از پارهاي خلق در موسيقي تاريخ آهنگسازان
از دوم موومان به ميتوان اينجا در.است بوده آثارشان
برگرفته عينا آن ملودي كه كرد اشاره بتهوون پنج سمفوني
.است ويني رقص يك از
يك ساختار درايجاد خود خلاقيت اوج ودر پايان در نويسنده
اثري و همتي جلال نام به فردي به ارزشمند كارشناسانه نقد
آرشيو بگويم بايد.كردهاند اشاره پريوش نام به ايشان از
كه نبود ايشان گستردگي به منزل بنده در اينجانب موسيقي
قطعه ايشان راهنمايي با البته.بشناسم را قطعهاي چنين
پاسخ و شنيدم و نموده تهيه مكافات هزار به را فوقالذكر
.مينمايم موكول ديگري زمان به آنرا باره در مقتضي
داشتن ،"است ندانستن هيچ از تر نكوهش قابل كمدانستن"
قيمت ، هر به آنها انعكاس در سعي و سطحي اطلاعات مشتي
محافل ، خصوصيترين در حتي را فرد علمي اعتبار حداقل
.ميدهد قرار تحتالشعاع
آرشاميني
|