تئاتر به عشق
و دانشگاه استاد حكاك كريمي محمود دكتر با گفتوگو
اول بخش -تئاتر كارگردان
قبل ماه شش حكاكحدود كريمي دكتر با گفتوگو;اشاره
قرار.بود آمده ايران به كاري سفري براي وي كه شد انجام
يابد ، اختصاص ايران تئاتر آسيبشناسي به گفتوگو محور بود
بر كه ماجرايي از وي و دادم فشار را ضبط دكمه وقتي اما
فضاي گفت ، سخن رفت "تابستان نيمهشب روياي" نمايش اجراي
را تئاتر كه آنهايي.ماند باقي محدوده همان در گفتوگو
نزديك بسيار حقيقت با تئاتر نسبت كه ميدانند ميشناسند
محتسبمزاجي و دورويي هرگونه از نمايش و تئاتر و است
بدان ميخوانيم را درددل وگوو گفت ايناست گريزان
داشته آن براي قانعكننده پاسخي تئاتر مسئولان كه اميد
.باشند
مختاباد ابوالحسن سيد:گو و گفت
ديده تئاتر عرصه در آنچه به بنا و گذشته سال چند در *
رو روبه رشد با كشور تئاتر كه معتقدند عدهاي است ، شده
فعاليت رشته اين در كه كسي بهعنوان شما.است بوده
گذشته سال چند در را تئاتر تحولات نزديك از و داشتهايد
نه؟ يا همعقيدهايد گروه اين با ميكرديد ، تعقيب
از عزيز خوانندگان براي علاقهمندم ابتدا در -
.بگويم بودم ، ايران در كه سالي چند در خودم فعاليتهاي
عنوان به آمريكا مريلند دانشگاه طرف از سال1992 در
به تحقيقات از پارهاي براي دانشگاه اين رسمي استاد
و هنر به علاقهمندان شدم متوجه سال آن درآمدم ايران
امكانات نبود ازقبيل كمبودها از پارهاي با دانشجويان ،
رشته اين در روز به و مناسب كتابهاي نبود آموزشي ،
و بمانم اينجا در گرفتم تصميم نتيجه در.هستند روبهرو
در تا99 سال93 از.كنم كمك جوانان اين به گونهاي به
جمله از ايران معتبر دانشگاه چهار در و بودم ايران
مدرس تربيت و سوره دانشگاه هنر ، دانشگاه تهران ، دانشگاه
.كردم تدريس
تحويل تئاتري پروژه و124 داشتم مختلفي سخنرانيهاي
پروژههاي تمام متاسفانه كه دادم ايران تئاتر سازمانهاي
در ميآيد يادم.شد روبهرو مثبت پاسخ عدم و سكوت با من
رئيس با كه جلساتي از يكي در خاتمي آقاي از قبل برههاي
من به ايشان صراحتا داشتم ، وقت نمايشي هنرهاي مركز
فعاليت به و كنم كار بتوانم اينجا اينكه براي گفتند
به من اعتقاد و وفاداري نوعي به بايد دهم ، ادامه خودم
از اما.شود داده نشان كارم در خاص سيستمهاي از يكي
نبايد و نميگنجند سياست در هنرمند و هنر معتقدم كه آنجا
كار داشتم دوست كه چرا.كردم مخالفت مسئله اين با بگنجند
.سياسي كار نه كنم ، هنري
لطفا.ميآيد بهنظر ذهن از دور كمي !تئاتري پروژه 124
بودند؟ موضوعاتي چه درباره پروژهها اين دهيد توضيح
كه اسطورهاي.بود گيلگمش اسطوره براساس پروژه ، اولين -
داستان اولين و افتاده اتفاق بينالنهرين در و است شرقي
در و كردم كار آمريكا در را اين.است بشريت تاريخ
گروهي كه بهگونهاي شد ، رو روبه خوبي استقبال با آمريكا
تئاتر اين تا خواست من از آمريكا تئاتر فستيوال نام به
براساس كه بعديام كار.كنم كار فستيوال آن براي را
و رفت فستيوال اين به بود مولانا فرخزادو فروغ شعرهاي
رئيس دادم ، ارائه را گيلگمش پروژه وقتي.شد جايزه برنده
البته.كرد كار نميتوان را پروژه اين گفت جوابم در مركز
پيشنهاد را ديگري پروژه يك گفتند.نفهميدم را آن چرايي
اين گفتند.دادم ارائه را "مدهآ" پروژه نيز من.بدهيد
ديگري پروژه يك كرد ، كار آنرا نميشود و است كلاسيك
با دوباره كه بود پروژهاي سومين آنتيگونهكنيد ارائه
اينكه تا كرد پيدا ادامه روال همين.شد روبهرو مخالفت
تئاتر ازتاريخ شمارهاي پنجاه ليست يك سال1995 در
شما كه را كدام هر گفتم و كردم تقديم و نوشتم جهان
...و كرد خواهم كار من بخواهيد ،
كار خارجي نمايشنامه زمان آن در ميدانم من كه آنجا تا*
!نميگرفت تعلق آن به نيز بودجهاي و نميشد
آقاي كارگرداني به آنتيگونه سال همان در درست خير ، -
حتي رفت ، صحنه روي به نيست خاطرم در اسمش الان كه جواني
داود آقاي توسط شيكاگو در پيروزي آن از قبل سال چند
نمايش آن از قبل حتي و بود رفته صحنه روي به رشيدي
آن در كه جعفري آقاي توسط ميلر آرتور "دوشنبه خاطرات"
در.بود رفته صحنه روي به بودند شهر تئاتر رئيس زمان
چه كه نيست مهم شدم متوجه من كه آنجايي تا و حقيقت
را كار آن كسي چه كه است آن مهم بلكه.شود كار نمايشي
روزنامهها در و ميآمد كسي مثلااگرميدهد انجام
چنانكه ،"هستم خاصي اصول به متعهد من":كه مينوشت
فرد اين كه است طبيعي كردند ، را كار اين برخيها
دوستان از خيلي مثل يا.بدهد انجام را كار آن ميتوانست
كه صورتي در كردند ، كار را "شن روزهاي خاطرات" كه ما
روساي.است نبوده مذهبي كارهاي اصلا آنها ، كاري سابقه
كه كنند ثابت داشتند دوست و ميخواستند زمان آن در وقت
در و معتقد هنرمندي است ، كار مشغول هماكنون كه هنرمندي
كه بودم معتقد من.است آنها ايدههاي مطرحكننده حقيقت
شان در دريوزهگري.نيست خاصي سوي به سرنهادن هنرمند كار
كه كساني به نگاهي اگربود نخواهد و نبوده هنرمند
باشيم داشته هستند ، كار به مشغول ايران تئاتر در امروزه
كه كسي ميبينيم ببينيم ، را آنها گذشته سيسال پرونده و
نيز هماكنون است ، بوده شهر تئاتر رئيس سابق دوران در
بدون شهر تئاتر در او نيم و متر يك در متر بزرگ 2 عكس
است شده گذاشته يككارگردان عكس اسم به تنها دليلي هيچ
چگونه هنري نظر از كارش فرد اين اينكه ، به توجه بدون و
.نه يا است كار به مشغول هماكنون است ،
اين با ايدئولوژيك منظري از هم شما خود ميرسد ، نظر به *
رئيس سابق در كه فردي ميكنيد ، عنوان و برخورد موضوع
كه ندارد را حق اين است ، بوده نمايشي هنرهاي مركز
كند؟ كار تئاتر هماكنون
حق ايشان ميگويم من.نيست اين من منظور اصلا خير -
.دارند كردن كار حق هم بقيه او كنار در اما.دارد كاركردن
هنر ، سنجش محل بايد معيار ضابطهو كه است اين نظرم من
.نيستم موافق رابطه با من.باشد هنري كار ارزشيابي و دانش
جايزه پنج با كشور از خارج از هنرمندي اگر ببنيد
يا كه بگوييم بايد ما طبيعتا برميگردد ، بينالمللي
به فستيوال پنج اگر يا نميشناسند ، را تئاتر جهان تمام
محك خودش كشور در كه دارد را اين ارزش ميدهند ، جايزه او
بلكه.نيستم ديگران سانسور به معتقد وجه هيچ به.شود زده
هنري كارهاي انجام در هيچكسي جلوي كهنبايد معتقدم
داشته وجود هنرمندي هيچ براي اجبار اين نبايد.شود گرفته
او به كار اجازه بعد كند ، ثابت را برادريش ابتدا كه باشد
.شود داده
در اما.بدانيم صحيح خارجي بخش درباره را شما صحبت اگر *
هيچ و برد صحنه روي به را نمايشي بيضايي آقاي زمان همان
.نداشت وجود ايشان كار در اجباري حالت
اختلاف هم با ما كمي ميكنم فكر زماني نظر از البته -
آقاي كه سالي همان درست سال 76 در بيضايي آقاي.داريم
"بيدخش بندار كارنامه" نمايش بودند جمهورشده رئيس خاتمي
.بردند صحنه روي به را
را تئاتر بردن صحنه روي به قصد قبل يكسال از ولي *
بودند؟ كار اين دنبال به و داشتند
خبر با ماجرا از دقيقا منندارد صحت چيزي چنين.خير -
كه سالي همان جشنواره 76 شروع از قبل نيم و ماه يك.هستم
شدند ، ارشاد وزير مهاجراني آقاي و جمهور رئيس خاتمي آقاي
نمايشي هنرهاي مركز رئيس با ملاقاتي تا خواستند من از
در چه و من دفتر در چه ملاقاتها اين تمام.باشم داشته
آقاي.ديد را آنها ميتوان و است شده ثبت آنها دفتر
.كنم راشروع كارم كه خواستند من از جلسه آن در سليمي
موافقت اماكنم آماده را كارم جشنواره براي تا خواستند
انتخاب هنرپيشه هفته شش عرض در ميخواستند آنها.نكردم
حقيقت در.ببرم صحنه روي به كار و كنم تربيت را او كنم ،
ناخواسته يا خواسته داد ، رخ جشنواره آن در كه اتفاقي
بايد چرا بيضايي آقاي.بود مملكت اين اسطورههاي شكستن
من جلوي و بيايد جشنواره آن در تئاتر تجربه اين با
من تئاتر تمرين شما محترم حضار":بگويد و بايستد تماشاچي
با اصلا.نداشت زمان كه اين بخاطر !چرا؟ ".ميبينيد را
حال در پيش نيم و يكسال از ميگوييد كه شما حرف اين
چهار اگر بيضايي زيرا.نيستم موافق بود كارش كردن آماده
به قوي احتمال به.بود آماده كارش حتما داشت ، فرصت ماه
داده كردن كار اجازه قبل نيم و ماه يك از نيز ايشان
نكرده كار كه بود مدتها بيضايي كه آنجا از اما.بودند
كمي دليل به ولي پذيرفت را كار داشت ، كاركردن عطش و بود
نمايش از نيز خودش كه رسيد مرحلهاي به متاسفانه وقت
.ميخواست معذرت تماشاچي از آن اجراي از قبل و نبود راضي
دكتر حضور در مريض يك بدن مثل تئاتر كارگردان يك تمرين
با بيمار يك بيماري از ندارد حق پزشك كه همانطور.است
يك ناكام كار ندارد حق هم تماشاچي يك بكند ، صحبتي كسي
مجبور را تئاتر كارگردان اگر.ببيند را تئاتر كارگردان
تماشاچي ديد معرض در را تمامش نيمه نمايش كه ميكنيم
.است كارگردان آن اسطوره شكستن هدفمان حقيقت در بگذارد ،
كه شنيديم محافل در آن از بعد ميدانيد كه همانطور
اين كارشان در ".نبودند چيزي نيز ما بزرگان":ميگفتند
بسياري مورد در كه بود زيركانهاي ترفند اين.بود مشخص
.شد برده كار به ما كارگردانهاي از
شدند مجبور جشنواره همان در كرماني ناظرزاده دكتر آقاي
آن در وقتي.نبودند راضي آن از كه بدهند انجام را كاري
من از كار اين دادم جواب شد ، من به پيشنهاد اين زمان
كه ميبينند را نبوغ اين خود در ديگران شايد.نيست ساخته
ببرند ، صحنه روي به را نمايش اندك زمان اين در بتوانند
به احتياج و كنم انتخاب را بازيگرم كه دارم نياز من اما
از بعد تا كن فراموش پس گفتند ، نيز آنهادارم وقت
.جشنواره
دوباره جشنواره پايان از بعد درست سال آن ماه اسفند در
و كردم آمادگي اعلام و داشتيم جلسهاي سليمي آقاي با
با كه دادم ارائه را پيشنهادي نمايشنامههاي از فهرستي
موارد تمام از اينكه علت به "تابستان نيمه شب روياي"
اين ايشان جمله عين.كردند موافقت بود "بيبوتر" ديگر
آن از دهيد ، انجام شما كه هركاري كه دارد امكان" كه بود
كنيد كار بيخطر كمدي يك شما.كنند ديگري تعبير نوعي به
من خوب ، بسيار:گفتم نيز من."نيايد وجود به مشكلي تا
.پذيرفتم و است كارگرداني كارم و هستم تئاتر كارگردان
را ترجمه ماه يك ظرف كه شد قرار.كردم ترجمه را آن بعد
كار فروردين 77 در.بدهم ادامه را كار سپس و بدهم انجام
.كردم دريافت رسيد و شد داده تحويل متن و شد تمام ترجمه
از ميگويم كه را مواردي تمام و هستم آكادميك شخص يك من
مدارك اين تمام تا باشد موقعيتي اميدوارم و دارم مدرك آن
كه شود انجام بودجه برآورد شد قرار آن از بعد.شود چاپ
ميانه تا افتاد عقب هفته به هفته و ماه به ماه متاسفانه
پاكدل آقاي حضور با جلسهاي در بالاخره.سال 77 تابستان
هنرهاي مركز حسابدار كه !!حسن آقاي و خدايي شريف آقاي
معتقد كه را بودجه من دستياران از تن دو و هستند نمايشي
سه و چهل كنيم استفاده مملكت بنام هنرمندان از بودند
بعد هفته يك كه شد قرار و كردند برآورد تومان ميليون
سال همان پاييز به تبديل بعد هفته يك.ببنديم داد قرار
آماده قرارداد كه وقتي.انجاميد طول به ماه سه يعني.شد
در.است شده تهيه ميليون نوزده مبلغ در قرارداد ديدم شد ،
كيانيان رضا مثل بنامي هنرمندان با كه صحبتي:گفتم جواب
نه است بوده قرارداد قبلي مبلغ براساس دادهام انجام
مبلغي اين هرحال به:گفتند جواب در.ميليون نوزده مبلغ
.بدهيد انجام را كار آن به توجه با ميتوانيد شما كه است
كار اين به وحدت تالار شد قرار و كردم قبول نيز من
به تا كشيد طول يكماه قرارداد تايپ.شود داده اختصاص
اجرا محل شده تايپ قرارداد اين در.رسيديم سال همان آبان
دوازده به ميليون نوزده از بودجه و بود شده گذاشته خالي
از چرا گفتم و كردم اعتراض.بود كرده پيدا تغيير ميليون
شدهام مجبور زيرا.نداديد قرار را بودجه همين اول
را بودجه نداشتن.كنم بودجه برآورد چندينبار تاكنون
.كردند بهانه
بود؟ پايين آنها بودجه و ميگفتند راست واقعا شايد *
را زيادي بودجه !دوستان از يكي زمان همان در !نه -
بود نتوانسته چون و كند كار را خسيس نمايش تا بود گرفته
.رفت "خون عروسي" نمايش سراغ به دهد انجام را كار اين
و جوانان از عدهاي با بود قرار كه آنجا از بالاخره
كار كنارم در بودند راضي تنها كه كنم كار دانشجوياني
تومان دوازدهميليون همان با نميخواستند پولي و كنند
خواستم.كنم كار وحدت تالار در شد قرار اما كردم ، قبول
مخالفت اما شود قيد قرارداد برروي وحدت تالار نام تا
حالي در اين.كنم پيشنهاد را ديگر سالن يك گفتند و كردند
اين و بود آماده نيز صحنه طراحي ماكت بود ماه شش كه بود
عوض اگرسالن و بود گرفته انجام وحدت تالار برمبناي طراحي
با و متاسفانه اما.ميريخت هم به نيز طراحي تمام ميشد
درست كه شدم خبر با دانشجويانم از يكي توسط كار پيشرفت
وحدت تالار كنيم شروع را كار ميخواستيم ما كه زماني در
مركز بهشد داده تحويل تئاتري دوستان از ديگر يكي به
به تنها هستم اينجا اگر من گفتم و كردم اعتراض و رفتم
و هستم دانشگاه رسمي استاد من.عشق فقط است ، عشق خاطر
.بيايم ايران به است شده باعث كه است عشق همين تنها
نفر چهل كه نمايشي براي توماني ميليون دوازده بودجه
من كه صحنهاي آن و لباس دست بيستوسه و دارد بازيگر
شما دانشجوي كه داد جواب مركز.بود كم بسيار بود مدنظرم
در تا خواستم.ندارد صحت صحبتي چنين و است گفته دروغ
و كردند مخالفت اما كنند ، قيد را مكان نام قرارداد
آقاي آنجا در و گذاشتند رفيعي دكتر آقاي با جلسهاي
قول من به را سالن اين آينده اجراي بله":كه گفت رفيعي
اين داشتند دوست بسيار كه سليمي آقاي بالاخره ".دادهاند
انتخاب را ديگري سالن كه دادند پيشنهاد شود ، اجرا نمايش
نمايش و داده تطبيق سالن آن با را دكور بتوانيم تا كنيم
به بيشتر كه سالني نهايت در.ببريم صحنه به آنجا را
در كه شد نظرگرفته در آزادي موزه زير در بود ، شبيه خرابه
ساخته ايران گذشته از اسلايد دادن نشان براي قبل رژيم
.است نشده ساخته تئاتر براي اصلا سالن اين.بود شده
.ندارد تئاتري آكوستيك و صدايي نوري ، امكانات هيچگونه
كار يك بتوانم اينكه براي تنها كردم ، قبول نهايت در
.باشم كرده تئاتري
را نمايش كه داشت كاركردن عطش بيضايي آقاي گفتيد شما *
كار اين شما چرا حساب اين با.برد صحنه روي به گونه اين
بود؟ كرده سرايت هم شما به عطش اين يعني داديد؟ انجام را
تئاتري تاريخچه بيضايي آقاي.كرديد خوبي بسيار سوال -
كه بود شده شايع صحبت اين من براي.ميداند را مملكت اين
اين تا من.كند كار نميتواند و ميزند حرف فقط فلاني
دست در كه چيزي تنها و بودم نكرده كار ايران در لحظه
هيچ طبيعتا.بود تقديرنامه عكسو و جايزه مقداري داشتم
بخواند را تقديرنامه و بيايد اينكه حوصله عادي تماشاگر
نميكند چاپ را تقديرنامه روزنامهاي هيچ همچنين.ندارد
و كرده كار خارج در را نمايشها اين نفر يك بشود مشخص كه
نميشناخت را من كه كسي زبان از خودم.است برده صحنه روي
دكتر به اجرايي كار در ميخواهم كه هستم كسي كرد فكر و
كار تاكنون كه حكاك دكتر:ميگفت كه شنيدم كنم كمك حكاك
در.دهد انجام كار نيست بلد هنوز است ، او نداده انجام
و باشم داشته حفاظتي سيستم كه دانستم لازم وضعيتي چنين
ببرم صحنه روي به نمايش يكبار ميخواستم.بدهم انجام كار
اقسام و انواعهستم كاره اين من كه بفهمند مردم تا
يكساعت كه زنده برنامه يك در اينكه تا شد كارشكنيها
درباره تا شد داده فرصت من به دقيقه هشت تنها بود ونيم
كه كساني آن و ميدهند آموزش كه اساتيدي و تئاتر آموزش
رفتار و جوانها و تئاتر مديريت و ميدهند انجام تئاتر
كه كردم اعلام برنامه آن در.كنم صحبت...و مسئولان
روبهروي چهارراه در "تابستان شب نيمه روياي" تئاتر
خود با تا خواستم تماشاگران از و ميشود اجرا وحدت تالار
ندهند من به را جايي اگر كه بودم مصمم زيرا.بياورند چتر
.كنم اجرا راآنجا آن
|