نامتعادل خارجي سياست و امنيت
ايران در تعزيه درباره پژوهشي
نامتعادل خارجي سياست و امنيت
يكديگر قبال در را كشورها همه شدن جهاني امروزه:اشاره
با صلحآميز و نزديك روابط در را آنها و كرده مسئول
خارجي سياستهاي عمر رو اين از.ميخواند فرا يكديگر
خود و بوميگرا صرفا تماميتخواه ، رهيافتهاي بر مبتني
.است رسيده پايان به محور
سياست يك تشكيل امكان به توجه با ميآيد پي در كه مطلبي
نگارش به آن تحقق راه سر بر موانع و پويا و متعادل خارجي
:ميخوانيم هم با.است آمده در
اين امروزه و است بوده بشر اوليه مسائل جزو همواره امنيت
تامين ، .ميسازد نمايان را خود اهميت پيش از بيش مسئله
كشور يك معقول و متعادل خارجي و داخلي سياستهاي برآيند
عنصر به دستيابي براي.است بينالملل روابط صحنه در
كشورهاي در بويژه افراطي روشهاي و نگرشها تعديل تامين ،
و بينشها.بود خواهد مفيد و موثر راهكار يك جنوب ،
و ناامني تداوم و ايجاد عوامل از معمولا افراطي روشهاي
يك وضعيت ، اين تعديل اين بنابر.هستند ثبات عدم
از اعم امنيت تحكيم و بسط ايجاد ، براي مناسب زمينهسازي
را رابطه اين.ميباشد بينالمللي و منطقهاي ملي ،
:نمود تصوير ذيل نمودار در ميتوان
تامينتعديل
نظر در توسعه مترادف اينجا در ميتوان را تامين مفهوم
و داخلي سياستهاي كه نمود مطرح را مفروض اين و گرفت
سوال يك.ميانجامند توسعه به عليالقاعده متعادل خارجي
كه است اين است مطرح بحث موضوع با رابطه در كه اساسي
سوال اين پاسخ نيست؟ تامين كشور يك موقع چه اساسا
هم به كشور ، نادرست اداره:همچون اصلي مفاهيم دربردارنده
مناسب جايگاه از شدن تبعيد داخلي ، و خارجي سياست ريختگي
تامين عدم آتيه ، تامين عدم و بينالمللي صحنه در خود
ميتوان را تامين عدم علل.است منافع تامين عدم و معاش
متغيرهاي.خارجي و داخلي علل:كرد تقسيم دسته دو به
.نيستند منفصل يكديگر از تامين عدم خارجي و داخلي مستقل
امنيت كميت و كيفيت تامين در مشتركا دو هر اين بنابر
.هستند سهيم
غبارهاي و غوغاها)داخلي مرج و هرج و برهم و درهم اوضاع
.است ملي امنيت افتادن خطر به براي مهمي عامل (متراكم
انواع پذيرش مستعد كه نحيفي و ضعيف انسان بدن مثل
يا جامعه چنين است بديهي.است بيماريها و ميكروبها
منسجمي تصميم و تفكر عادي ، روند يك در نيست قادر انساني
است اين جامعهاي چنين بروندادهاي جمله از.كند توليد را
موضع گاهي مختلف ابعاد در ضدامنيتي اقدامات قبال در كه
اتخاذ مخالف موضع هم گاهي بيتفاوتي ، گاهي بيطرفي ،
موافق نحوي به غفلتا را خود است ممكن هم گاهي و ميكند
قبال در اصولي موضع كه است حالي در اين و دهد نشان
ديگري چيز قاطعانه مخالفت جز مسري ، ضدامنيتي اقدامات
امنيت كه عاملي گونه هر با مخالفت هم آن باشد ، نميتواند
ميتوان اين بنابر.مياندازد خطر به را عادلانه صلح و
:كه داد پاسخ اينگونه فوقالذكر مهم و اساسي سوال به
و مثبت كار كاهش به داخلي انجماد و انسداد فضاي -
بحرانها اقسام و انواع براي زمينهسازي و جدي فعاليتهاي
داخلي و خارجي سياستهاي تداوم.ميانجامد ناامنيها و
.نيست آنها صحت بر دال افراطي
به.ميسازد دشوار را كارها خارجي ، سياست مبهم مواضع -
اعتماد خارجي ، روابط در مبهم و پهلو دو مواضع ديگر عبارت
از را كشور و مواجه مشكل با را بينالمللي همكاريهاي و
بر مشتمل مبهم مواضع.ميسازد دور خود مناسب جايگاه
و نامربوط ناهماهنگ ، و ناصحيح دقيق ، غير استفاده
مواضع اينگونه.است كلمات از (ناكارآمد)غيركاربردي
هر من":كه است مديريتي ناصحيح بينش و روش اين بر مبتني
ميگويم ، كه هم كاري هر و ميكنم بخواهد دلم كاري
"!دهند انجام بايد چرا و بيچون ديگران
با عادي روابط داشتن موضوع يكديگر ، از مسائل تفكيك عدم -
در پيش از بيش را آن و ميسازد پيچيدهتر را كشورها ساير
.ميبرد فرو ابهام پرده
مواضع تكرار و خارجي روابط در ستيزهجويي عنصر بر تكيه -
كار اصولا ملي ، امنيت و منافع با تناسب فاقد و بيحاصل
سياسي تجزيهطلبي نوع يك واقع در و نيست عاقلانهاي
احساس سمت به تدريج به را جامعه كه بود خواهد بينالمللي
تهي درون از كشور سرانجام و داده سوق بيمحتوايي و پوچي
پيدرپي و مختلف تهديدات و تهاجمات انواع معرض در را شده
.داد خواهد قرار ملي كيان به نسبت
نظم تغيير به تمايل دليل به عمدتا افراطي خارجي سياست -
منافع تامين جهت در و نشده كنترل خشونت به توسل با موجود
ميكند فراهم را كشور يك انزواي زمينه باندي ، و فرقهاي
.ميسازد بدل بينالمللي جامعه نامطلوب عنصر به را آن و
حقوق فقيد استاد مقتدر دكتر عقيده به بينالمللي جامعه
تهران ، دانشگاه بينالملل روابط و عمومي بينالملل
"نه" افراطي كشورهاي به مختلف شيوههاي به ميتواند
و اعتبار از (داخلي و)خارجي سياست در افراطگري ، !بگويد
و نامطمئن وضعيتكاست خواهد كشور يك بينالمللي وجهه
به كشورها تمايل از مانع كشوري چنين ناامن و متزلزل
كشور آن انزواي موجب نتيجه در و آن با مناسبات گسترش
.شد خواهد
معمولا كه نظاميگرايانه خارجي سياست كارگزاران -
نميتوانند ميكنند ، فرض نامحدود را خود اختيارات
آنها.سازند برقرار خارج دنياي با را مناسبي ارتباطات
را (رفتارشان و زبان)خودشان درستي به نيستند قادر اساسا
نوع اين رابطه.كنند جمعوجور اصطلاح به و كنترل
و دعوا و (قلدري) زورگويي به عاقبت دنيا ، با سياستگذاري
به نسبت سوءظن و تنفر توقع ، ميزان.ميشود كشيده سردي
.است زياد مجموع در سياسي ، روش و بينش نوع اين در ديگران
ارتباط افراطي گزينههاي با نامتعادل خارجي سياست -
ديپلماسي دستگاه كار حاصل ديگر ، عبارت به.دارد مستقيم
تشكيل افراطي بروندادهاي غالبا را نامتعادل و ضعيف
:از عبارتند بروندادها اين مهمترين از برخي.ميدهند
كشور تبديل و تسليحاتي نامحدود هزينههاي به تقيد و تعصب
ذخيرهسازي شامل كه عادي غير صورت به سلاح انبار به
ويژگي وضعيت اين.ميشود نيز (ABC) متعارف غير سلاحهاي
،(صحرا جنوب بهويژه) آفريقا همچون مناطقي تاريخ مشترك
و چين شرقي ، جنوب آسياي هند ، خاورميانه ، شرقي ، اروپاي
.است لاتين آمريكاي
و خارجي سياست مسئله يك مود در متناقض مواضع اتخاذ -
و كشور يك اعتبار به تناقضات اينگونه بيمحاباي تكرار
را وضعيت اين.ميسازد وارد لطمه بينالمللي صحنه در ملت
كه نمود قلمداد ملي امنيت عليه تهديدات مهمترين بايداز
بر فراوان خسارتهاي و بحران تحميل و كشيدن درازا به موجب
.ميشود آن مردم
ملت جدايي به تجاوزگرانه و افراطي خارجي سياست -
مردم.انجاميد خواهد دولت و (جامعه فرهيختگان بهويژه)
كارگزاران از عاقبت جهان ، در خود حرمت و آبرو حفظ براي
فاصله آنها از و جست خواهند تبري افراطي خارجي سياست
متعادل شخصيت داراي كه جامعه فرهيختگان.گرفت خواهند
زمينه در افراطگرايي و فرقهگرايي از طبعا ميباشند
به اينآورد نخواهند عمل به حمايت داخلي و خارجي سياست
داخل در حتي افراطي خارجي سياست كارگزاران انزواي معناي
معمولا افراطي و نامتعادل ديپلماسي دستگاه است كشور آن
طريق از بينالمللي سياسي مسائل راهحل جستوجوي در
ناكام دولتها بين و ملت و دولت بين علائق توازن ، ايجاد
.ميماند
ممكن بزرگ قدرتهاي سلطهگرانه (خارجي) سياستهاي برخي -
در يا عقبمانده كشورهاي افراطي خارجي سياستهاي با است
پيدا همپوشاني يا متداخل متقاطع ، حالتهاي توسعه ، حال
مدت يك در مزبور خارجي سياستهاي صورت ، اين در.كنند
لازم حالت و نموده فراهم را يكديگر تداوم موجبات نامعين
.ميكنند پيدا يكديگر به نسبت ملزوم و
هر كار اصولا و ساده كار يك بجا ، و موقع به موضعگيري -
و كلمات وحدت و هماهنگي محتاج صحيح ، موضعگيري.نيست كسي
تفسير نميتواند صحيح موضعگيري مبناي.است نفرات
مفهوم ميبايست بلكه باشد ، رخدادها و پديدهها خودسرانه
و كرد درك هست كه همانگونه را حوادث و پديدهها مضمون و
عاقلانه تفكيك در ممارست به نياز البته مهم اين
.دارد اندازهشناسي و مسئوليتها
كرماني توكلي حميد
ايران در تعزيه درباره پژوهشي
گفتوگو يك كتاب ، يك
مردم فرهنگ قلمرو پژوهندگان جمله از همايوني صادق:اشاره
و تعزيه" جمله از كتاب چندين او.است تعزيه بويژه و
تعزيه" ،(و 1377 1355)مشير حسينيه ،(1353) "تعزيهخواني
(1377) "تعزيه خاستگاه شيراز" و (و 1380 1368) "ايران در
كتاب چاپ تجديد انگيزه به.است رسانده چاپ به باب اين در
درباره گفتوگوهايي و گفتارها" نيز و "ايران در تعزيه"
كتاب بازار به شيراز نويد نشر بهتازگي كه "تعزيه
پي از كه دادهايم انجام گفتوگويي وي با درآورده ،
:ميآيد
سال دوازده گذشت از پس اكنون كه شد چه !همايوني آقاي *
فكر به (ش._ه 1368) "ايران در تعزيه" كتاب چاپ اولين از
افتاديد؟ آن چاپ تجديد
ايران در تعزيه كتاب چاپ تجديد در ميتوانم دليل چند -
افزوده پيشين چاپ بر صفحه دويست به نزديك حجمي اكنون كه
شدن فروخته و كتاب بازار در بودن ناياب نخست:بياورم شده
پژوهشگران درخواست و قيمت برابر چندين به مانده نسخههاي
اين ميخواستم نيز خودم ديگر سويي از و علاقهمندان و
در بويژه كتابي هر نظرم به كه چرا شود ، انجام كار
نو مواد افزايش و بازنگري يك نيازمند پژوهشي حوزههاي
كتاب اول چاپ از كه سالي دوازده طي در خوشبختانه.است
ديدم لازم كه بود شده فراهم زيادي يادداشتهاي ميگذشت ،
.بيفزايم كنوني چاپ در
چيست؟ دهيد ، بهدست تعزيه از تعريفي بخواهيد اگر *
واژه از فرهنگها و واژهنامهها در كه لغوي معناي -
عزاداري معناي در تعزيت ريشه از را تعزيه است ، شده تعزيه
و دردمنديها نمايش اصطلاح در ولي گرفتهاند ، كردن
تعزيه البته.است رفته دين بزرگان بر كه است مصيبتهايي
توانسته اسطورهاي ريشههاي و هنري ويژگيهاي به توجه با
ميشود ديده رو اين از و آمده بيرون سوگواري صرف قالب از
.ميشوند برگزار شادماني جنبه با حتي تعزيههايي كه
ارائه و معاندان تمسخر براي بيشتر شادماني اين البته
همين كه بوده آنها از سخرهآميز و خندهدار چهرههاي
تئاتر هنر در تحول اساس ميتوانسته خودش نوبه به مساله
از تا شده سبب عاملهايي و علتها متاسفانه ولي باشد ملي
.بازماند پيشرفت اين
پيتر چون پژوهاني تعزيه و شرقشناسان نيز و شما *
در پويايي عنصرهاي تعزيه كه باوريد براين چلكوفسكي
ايران ملي تئاتر بالندگي در ميتواند كه دارد ساختارش
بهرهگيري عدم در دليلهايي به اكنون شما ولي افتد موثر
را آن علتهاي ميتوانيد.داشتيد اشاره امكانها اين از
برشماريد؟
به.آوردهام كتابهايم در را مساله اين دلايل من البته -
از برخي كه بود زيادي بسيار تندرويهاي:يكي نظرم
قاجار دوران پايان در (تعزيهگردانها) تعزيه كارگردانان
واقع در و بردند كار به مضحك چهرههاي دادن نشان براي
برخاستند مخالفت به ديني علماي كه كردند عمل بهگونهاي
ملي اصالتهاي به توجهي كه هم روشنفكران ديگر سويي از و
سرد برخورد تعزيه با ديگري صورت به نداشتند ، خويش بومي و
آغازههاي در و بازماند حركت از تعزيه كه شد اينداشتند
.گرديد ممنوع كلي به كه بود اول پهلوي دوران
چرا؟*
نظر ميخواست كار اين با رضاشاه سو يك از كه چون -
سو ديگر از و كند جلب حكومت به را روشنفكران و روحانيان
چنين طبيعتا بود ، داده دست از را چهرهاصيلش تعزيه چون
زمان آن دولت كه رسيد جايي به كار و بود انتظارش در چيزي
نتيجه در.كرد اعلام ممنوع شهرها در را تعزيهخواني
به اينكه يا و شستند تعزيه از دست يا تعزيهخوانها
هر بهآوردند پناه افتاده دور و پرت شهرهاي و روستاها
.رفت كامل زوال به رو تعزيه تا كشيد طول مدتها صورت
با نيز روشنفكران قشر شد اشاره كه همانگونه هم ، بعدها
زمينه بنابراين و كردند برخورد تعزيه با بياعتنايي
.شد فراهم نظر همه از آن نابودي
در كه مهمي جايگاه به توجه با تعزيه كه داشتيد اشاره *
به ملي تئاتر بالندگي در ميتواند دارد ، ما بومي فرهنگ
چگونه؟ ولي شود بسته كار
كه است ايراني فرهنگ شاهكارهاي از كه ميكنم فكر -
در كه ذهني و ديني اسطورهاي ، خميرمايههاي از ميتواند
متناسب را آن و گيرد بهره دارد ، ماوجود اجتماعي ضمير
از يكي را اين من.دهد پرورش اجتماعي وضعيت و زمان با
به توجه با.ميدانم ايران ملي فرهنگ ماندگاري رازهاي
فكر ما ، فرهنگي خميرمايههاي و تعزيه در نهفته كيفيتهاي
باشد داشته وجود تعزيه در تواناييهايي آنچنان كه ميكنم
آن از بتوانند هم جهان كارگردانهاي بزرگترين حتي كه
.آنهاست از يكي هم بروك پيتر كه همچنان شوند ، بهرهمند
برگزاري به اقبال اخير سالهاي در كه ميرسد نظر به *
دليلهايي چه شما نظر به.است يافته گسترش تعزيه مردمي
باشد؟ داشته ميتواند
و كردم عرض قبليام گفتههاي در ميكنم فكر را دليلش -
ما اجتماعي ضمير با تعزيه ذات در كه است ذهني ارتباط آن
اين در البتهاست گرديده تعزيه شدن زنده سبب همين و هست
.ساخت مطرح زمانه با متناسب را آن و كرد دقت بايد زمينه
نيز ديگري كتاب "ايران در تعزيه" كتاب با همزمان گويا *
.درآمد نشر بازار به تعزيه باب در
"تعزيه درباره گوهايي و گفت و گفتارها" دوم كتاب.بله -
اين.است رسيده چاپ به شيراز نويد نشر توسط كه دارد نام
كه است گفتوگوهايي و مقالهها مجموعهسخنرانيها ، كتاب
در اين از پيش مقاله اين از برخي.داشتهام تعزيه درباب
اين در.بود رسيده چاپ به كشور داخل نشريههاي از بعضي
لهستاني تعزيهپژوه چلكوفسكي ، پيتر با من گفتوگوي كتاب
.است رسيده چاپ به
|