نوروز و چهارشنبهسوري
در سال زير 15 كودك ميليون يك از بيش
هستند ايدز به مبتلا جهان
بررسي خواستار زنان مشاركت امور مركز
شد بينالمللي مجامع توسط زنان مشكلات علل
مجوز "ميعاد" و "روز اخبار" روزنامههاي
گرفتند انتشار
شد منتشر مطبوعات وقايعنامه
برابر سه اجتماعي تامين بيمهشدگان تعداد
است شده
خصوصي بخش به بهزيستي حمايتي مراكز
ميشود واگذار
رنگ روزها اين ملي هويت:معتبر منوچهر
است باخته
بازتاب
:دادگستري وكلاي كانون مديره هيات عضو
فعاليت نگهبان ، شوراي تصويب صورت در
اين نظارت با ماده 187 طرح پذيرفتهشدگان
شد خواهد انجام كانون
نوروز و چهارشنبهسوري
ابتداي و است طبيعت آغاز روز است ، زندگي شروع روز نوروز
ملي جشنهاي و اعياد همه درصدر و است زايش و رويش و حيات
درستي و خوبي به "طبيعتش" حيث از و لحاظ به دنيا
مذهب شيعي ايرانيان بزرگ عيد اين قداست بر و ميدرخشد
(ع)علي ميلاد وبزرگان محدثين از بعضي كه آنجا ميافزايد
با مقارن خورشيدي سال اساس بر را تشيع عالم مقتداي بزرگ
ماه با آن تقارن علت به امسال نوروزميدانند نوروز
و شادي با ما مذهب شيعه و مسلمان ملت براي بيگمان محرم ،
ماه حرمت نگاهداشت در مردم و نيست همراه هميشگي سرور
ماه شب دومين در كه چهارشنبهسوري خاصه.ميكوشند محرم
نخواهد هميشگي جشنهاي از نشانهاي احتمالا است محرم
براي ميتواند ميكند مطرح حاضر مقاله كه پيشنهادي.داشت
آن مقدمات البته هماكنون از و بيايد كار به بعد سالهاي
.كرد فراهم را
راه جديداز سال و است شدن سپري حال در سال آخر روزهاي
در و مشتاق ايرانيان و جهانيان به را خود تا ميرسد
مشتاقان خيل اين بر قدمش انشاءالله كه دهد نشان انتظار
از متاثر چيز همه و همهجا.باشد پربركت و ميمون ومنتظران
بر تحويل و تغيير اين و است "تحويل" و "استحاله" اين
نگذاشته اثري اثباتا يا و نفيا كه نيست جايي و چيزي
.باشد
"نوروز" و "عيد" را آن ايرانيان ما كه "حسنه سنت" اين
جا كهن ملت اين وجودي ريشههاي و اعماق در ميناميم
اين كه است متمادي قرنهاي و سال ساليان و دارد و داشته
كم شكوهش از تنها نه سال هر و كرده حفظ را خود ديرين رسم
اين تاريخ به.است شده افزوده نيز عظمتش و جلال بر كه
اقوام كه ميبينيم بيفكنيم اجمالي نظري كه بوم و مرز
قصد (ايجابي يا سلبي) نحوي به كدام هر كشور اين به مهاجم
بر داشتند ، ديگري سنت و نمودنرسم جايگزين يا و ازاله
عيد" تحليل به تاريخي و ريشهاي طور به تا نيستم آن
موكول ديگر فرصتي به را "فصل" اين كه بپردازم "نوروز
ملي جشن اين عظمت و نكته اين به اشارتي ميكنمفقط
شب" يا و "سوري چهارشنبه" تحتعنوان مطلب اصل به و نموده
اقوام و ملل ميان در.ميپردازم "سال آخر چهارشنبه
مناسبتهاي به فراواني اعياد جشنهاو گيتي اين گوناگون
حلول. ميخورد چشم به نو سال مناسبت به بهويژه و مختلف
-(ذيحجه آخر) قمري سال -(دسامبر آخر) ميلادي جديد سال
ويژگيهاي داراي هركدام كه جملهاند اين از...و تركي سال
مورد بحث و بسط درصدد فيه نحن ما در هم باز كه است خاصي
ندارم نيز را ملل ديگر اعياد كوچكانگاشتي بناي و نيستم
به طبيعتكه "رستخيز" اين و عيد اين عظمت ميخواهم بل
را (1)است انسان مجدد حيات بر روشني گواه "مولانا" قول
صاحبان اجداد و باستان ايرانيان عقايد در.نمايم عنوان
به دست نوروز در خداوند" كه است آمده كهن كشور اين اصلي
بحث مطلب اين سقم و صحت در "زد آسمان زمينو خلقت
نكنم اشارهاي ظريف نكته اين به نميتوانم ولي نميكنم
اعجاز سند كه مسلمين ما "مقدس مصحف" و "وحي كتاب" در كه
را زمين آفرينش ،"مقلبالقلوب" ميشود شناخته مذهب اين
خلقنا لقد و" ميفرمايد كه آنجا فرموده بيان روز شش در
شارحين و مفسرين با خصوص اين در ،"ايام سته في الارض
.داشتم مجادله و بحث متعددي
گواهي ضميرم كه چيزي ونحوي موضوعي بحثهاي از گذشته ولي
منطق و شعور و عقل و دارم "ايقان" و باور آن بر و ميدهد
سته" از منظور اگر كه است آن ميزند تائيد مهر آن بر نيز
خلقت ايام اين جزما و قطعا باشد دنيوي ششروز "ايام
است ، زندگي شروع روز نوروز كه چرا است بوده "نوروز" زمين
و است زايش و رويش و ابتدايحيات و است طبيعت آغاز روز
حيث از و لحاظ به دنيا ملي جشنهاي و اعياد همه درصدر
عيد اين قداست بر و ميدرخشد درستي و خوبي به "طبيعتش"
از بعضي كه آنجا ميافزايد مذهب شيعي ايرانيان بزرگ
را تشيع عالم مقتداي بزرگ (ع)علي ميلاد وبزرگان محدثين
.ميدانند نوروز با مقارن خورشيدي سال اساس بر
رسوم از يكي طرح قصد كوتاه چندان نه مقدمه ذكراين با
و دارم "چهارشنبهسوري"عنوان تحت را عيد اين با مرتبط
طرح هدفم كه نيست فايده از خالي مطلب اين تذكار هم باز
ناصوابي و درستي يا و مذمت بزرگداشت ، و اعياد اين اساسي
به زاويهاي از ميخواهم نميباشدكه و نيست سنن اين
بعد اين از حال به تا شايد كه كنم نگاه ملي رسم اين
باشد شده هم عنوان و طرح اگر ويا باشد نشده نگريسته
مقالهها و نوشتهها سيل برابر در كه بوده رنگ كم آنقدر
.است نيامده و نميآيد چشم به نبايدها و هشداروبايدها و
و روز هر اخير دهه دو يكي اين سنواتي معمول طبق ايام اين
قضايي ، محترم مسئولين كه ميشنويم و ميخوانيم روز هر
هكذا و لشكري و كشوري درماني ، شهري ، انتظامي ، امنيتي ،
راديو از مختلف رسانههاي طريق از نحو هر به همه و همه
.و هشدار و اعلاميه پخش و روزنامهها تا گرفته تلويزيون و
آتشزا و خطرناك اشياي و ترقه با بازي مضرات و خطرات.
و كوچه در روزها اين در "ديرين رسم" اين بهانه به كه را
از سودجوي عدهاي و نوجوانان و كودكان دست بازيچه خيابان
و صحبت.مينمايند گوشزد درستي به را است شده بيخبر خدا
چرا دارد تشكر و تقدير جاي دلسوز عزيزان اين همه هشدار
سابقه كه دارند لطماتي و تلفات كاهش در قصد همه و همه كه
جز نيست چارهاي و است تزايد روبه سال هر است داده نشان
به آموزش و فاجعه عمق كشيدن تصوير به و تهديد هشدار ،
از مهم اين به ميخواهم كه اينجاست كلام جان بزرگترها ،
به متعلق سنتي"چهارشنبهسوري" آيا كه بنگرم ديگر نگاهي
نه؟ يا است كهن كشور اين
تاريخ در ريشه يا است وتحميليغربي وارداتي پديده يك
و علما ياخير؟ دارد مخالفت آن با انور شرع دارد؟ ملت اين
عمل اين حرمت و برتقبيح حكم متاخر و متقدم بزرگان
دست در سندي يا و روايتي يا و حديثي نه؟ يا و دادهاند
و ائمه كشور اين به اسلام ورود اوليه سالهاي در كه است
به.باشند كرده اقدام سنت اين با مبارزه به سلف بزرگان
در عميق نسبتا مطالعاتي كه سطور اين راقم و نگارنده نظر
متقني و محكم بينه و دليل نميتوان است داشته خصوص اين
قبح مورد بودهو ناپسند و مذموم سنت اين كه داد ارائه
برگزاري نحوه در بحث حال.باشد عقلا بناي و رويه و شرع
واقعيت و داده بسط را مطلب كمي ميخواهم.است مراسم اين
شكوهمند انقلاب پيروزي از بعد.كنم باز را جامعه دروني
ضد" - "طاغوتي" قبيل از واژههايي شدن مد با و اسلامي
و نبود خودمان ميل به را چيزي هر كه قبيل اين از و "ارزش
آن به را ناچسب برچسبهاي اين نميپسنديديم يا
نتيجه "مامنع علي حريص الانسان" مصداق به و ميچسبانديم
سعي انقلاب اوايل در دارم ياد به نيك.ميگرفتيم هم عكس
به گذشت آن ذكر كه بهانههايي با نوروز كردن رنگ كم در
كردن منحصر نوروز ، ايام تعطيلات تقليل طرح آمد ، عمل
عنوان به انقلاب اوليه سنوات در كه روز سه به تعطيلات
مطرح...و زرتشتيگري ترويج عامل و طاغوتي رسومات
ديگر ملي جشنهاي مانند به هم پديده اين به نگرش ميگرديد
داراي كدام هر كه ذلك امثال و سده جشن مهرگان ، جشن مثل
به را آن مقدس شارع شايد كه ميباشد ملي و فطري ريشههاي
فوق قاعده از باشد نموده هم تاييد "امضايي احكام" مصداق
.كذلك و هم خورشيدي سال آخر چهارشنبه و نبود مستثني
اين وادي به ورود و دخول قصد بازهم كنار به اينها همه
يا و تطهير به نميخواهم و ندارم را جالب و عميق مباحث
خود اين كه بپردازم تاريخي و ملي جشنهاي قبيل اين تقبيح
در خداوند ياري به كه ميطلبد كاغذ من هفتاد مثنوي
فقهي قطعيه روايات و احاديث از استمداد با آتي فرصتهاي
هر آنكه و كنم خلاصه را مطلب.كرد خواهم بحث مقال اين در
به كه دارد روزهايي يا و روز خود درتقويم ملتي و قوم
اين و بشر همزاد و مقدس عنصر اين آتش شعف ، و شادي نشانه
است مطهر و اربعه عناصر از كه شرع ديدگاه از مطهر ماده
پاك عنصر اين از استفاده با و مينمايند منور و روشن را
در نيز ميگذارند نمايش به را خود شادي "بيآلايش" و
سال آنها تقويمي مبناي كه دولتهايي و مسيحي كشورهاي
به دور آسياي كشورهاي در كريسمس ، ايام در است ميلادي
به ديگر كشورهاي در -مشابه مذهبي و ملي مناسبتهاي
.ذلك علي قس و استقلالشان سالگرد مناسبتهاي
به سال هر آخر درچهارشنبه همچنين به هم ما عزيز كشور
و قلبي مكدرات و كدورتها و نجاسات و ناپاكيها زدودن قصد
و گرفته عاريت به آتش از را"گوني گل" و "فامي سرخ" ظاهري
در را دروني خباثتهاي و پليدي و ناپاكي و "زردي" عوض در
از استعانت با سال آخر در تا ميسوزانند آتش زبانههاي
عنصر اين وسيله به را خود وجود "والاحوال الحول محول"
را نو سال و نمايد تطهير "الهي نور" اين و مقدس و مطهر
.نمايد آغاز "الحال احسن" با
خام نوجوان و جوان عدهاي دست به ديرپاي سنت اين اگر حال
سنن و آداب و فرهنگ به جاهل و نديده آموزش و بياطلاع و
ديگر نحوي به وزراندوز آگاه عدهاي تهييج و ترغيب و قديم
و اجرا خطرناك برعكس و نامعقول و نابخردانه شيوهاي با و
مردم انفس و اموال براي را مالي و جاني خطر هزار هزاران
احساس با جوانان و نوجوانان فقط مقصر ميآورد ، سوغات به
مباشرين اين از اقوي مسببين كه نيستند شعور و شور با و
ديرينه سنت و رسم اين زدودن قصد تعمدا كه هستند آناني
نيكو رسم اين احياي و صحيح آموزش جاي به و دارند را
ستيز و مبارزه ازطريق آن محو در سعي جاهد و بيجهت
ديگران كنند آن "منع"بر اصرار چه هر كه دارند ناآگاهانه
.مينمايند حريصتر و "حريص" را
و خانمانسوز خطرات اين بروز از جلوگيري براي
خردمندانه و منطقي راهحلي عنوان به و جبرانناپذير
زمان مسير در حركت" و جوان نسل نشاط و شور درك با توام
اين غني فرهنگ اعتلاي و "جوانان فطري و طبيعي خواستهاي و
كارخانههاي و مراكز:ميشود پيشنهاد كهن و اسلامي كشور
آتشزاي و منور صرفا وسائل و مواد شيميايي كوچك
استانداردهاي با منطبق و دنيا سراسر معمولدر بيخطر
از و قرارداده طالبين اختيار در وجه اخذ قبال در را جاري
فروش معرض در با دور چندان نه گذشته بهسان ديگر طرف
جهت در تنها نه بيخطر محترقه اشياي و "بوته" گذاشتن
احساسات از استفاده با كه سودجو عده يك دست كردن خنثي
مادي صرفا استفاده قصد به و سال و سن كم عدهاي خام
تا داده بيخبر جا همه از خانوادههاي به را منفجره مواد
برد ، حادثهاي وقوع انتظار به را شب هر نو سال شرف در
و امنيتي ارگانهاي هماهنگي و همكاري وبا نموده كوتاه
جهت در محترم صداوسيماي بهويژه و شهرداري و انتظامي
اين با و بكوشيم جهانيان به آن مخابره و شب اين انعكاس
و اشتغالزا و صرفه به مقرون و قبول قابل و معقول روشهاي
شايسته برخوردهاي نوع اين و گوناگون جسمي خطرات از عاري
با "ناس" و "شرع" بر مبتني نظامي خورشان در و مشروع و
و زيبا بهار استقبال به شادماني و سرور و "نشاط و شادي"
وواقعبيني خداوند ياري به شايد تا برويم نوروز
گمشده واژههاي اين "نشاط و شادي" ذيربط محترم مسئولين
"سرور ادخال" با و نمايد طلوع دوباره "مفقوده حلقههاي"و
.شود برداشته قدمي "شريعت صاحب" دستور جهت در و
.انشاءالله
فتحي اميرحسين
ريز برگ بعد ز نو بهار اين -1
رستخيز وجود بر برهان هست
در سال زير 15 كودك ميليون يك از بيش
هستند ايدز
به مبتلا جهان
در (يونيسف) متحد ملل سازمان كودكان صندوق:اجتماعي گروه
و ميليون يك:كرد اعلام جهان 2001 كودكان وضعيت گزارش
را جهان در ايدز به مبتلا بيماران مجموع از نفر هزار 300
.ميدهند تشكيل سال زير 15 كودكان
و 300 ميليون كه 34 ميدهد نشان گزارش اين در موجود آمار
.هستند بيماري اين دچار جهان سراسر در نفر هزار
بيمار كودكان اتفاق به قريب اكثر ميافزايد ، گزارش اين
اين.آوردهاند دنيا به "وي آي اچ" به مبتلا مادران را
تولد هنگام به جنيني ، دوران در را بيماري ويروس كودكان ،
.گرفتهاند مادر از شيرخوارگي هنگام به يا و
بالندگي و رشد بقا ، حق اينكه به توجه با گزارش اين در
ميگيرد ، قرار تهديد مورد زندگي آغاز همان از كودكان اين
عمر داراي ايدز به مبتلا كودكان بيشتر:است شده تاكيد
سالگي ده از پس اندكي و نوجواني آغاز در و بوده كوتاهي
.ميميرند
بررسي خواستار زنان مشاركت امور مركز
شد بينالمللي مجامع توسط
زنان مشكلات علل
جمهوري رياست نهاد زنان مشاركت امور مركز:اجتماعي گروه
مجامع از زن جهاني روز مارس هشتم مناسبت به پيامي در
و جهان در زنان مشكلات علل بررسي تا خواست بينالمللي
قرار آنان كار دستور در وكاربردي عملي راهكارهاي ارائه
.گيرد
به محدود زن روز بزرگداشت:است آمده پيام اين از بخشي در
كرامت شرف ، به گذاردن احترام به ترغيب و نيست خاص روز يك
كشورها تمامي برنامهريزي محور بايد زنان انساني شخصيت و
همبستگي اعلام ضمن ديگر بار خود پيام در مركز اينباشد
افغانستان در ملل سازمان ابتكار از افغان ، زنان با
به تاسي با افغان زنان:كرد اميدواري اظهار و استقبال
تجربيات از استفاده با و خود مذهبي و ملي اصيل ارزشهاي
حقوق و واقعي جايگاه به كشورها ساير زنان سازنده و مفيد
.يابند دست خود اساسي و انساني
مجوز "ميعاد" و "روز اخبار" روزنامههاي
گرفتند انتشار
دوشنبه روز در مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
موافقت نشريه انتشار 9 با خود جلسه يكمين و سي در
.كرد
روزنامه ، دو شامل نشريه تعداد اين ايرنا گزارش به
و ماهنامه چهار هفتهنامه ، يك هفته ، در دوشماره يك
به "روز اخبار" روزنامههاي.است دوماهنامه يك
مهدي محمد مسئولي مدير و طههاشمي سيد امتيازي صاحب
محمد مسئولي مدير و امتيازي صاحب به "ميعاد" و فقيهي
.كردند دريافت انتشار مجوز سلطانيفر
هفته در دوشماره انتشار با همچنين نظارت هيات
سيدعلي مسئولي مدير و امتيازي صاحب به "قزوين نامه"
امتيازيعلي صاحب به "ايام" هفتهنامه شهرورزي ،
صاحب به "سينما صنعت" ماهنامه دهشيري ، ابراهيم
ماهنامه جعفرينژاد ، شهرام مسئولي مدير و امتيازي
و سينمايي امور معاونت امتيازي صاحب به "نگار فيلم"
مسئولي مدير و اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بصري سمعي
"علوم و حقوق دانستنيهاي" ماهنامه پزشك ، حسن محمد
نيا ، رسائي ناصر مسئولي مدير و امتيازي صاحب به
مدير و امتيازي صاحب به "مامايي تازههاي" ماهنامه
"زندگي حديث" ماهنامه دو و قطبي روشنك خانم مسئولي
شهري ري محمدي محمد مديرمسئولي و امتيازي صاحب به
.كرد موافقت
سيماي" نشريه نام تغيير با همچنين جلسه اين در
"خاوران" نشريه نام تغيير ،"چيستان" به "خانواده
و فرهنگ" نشريه انتشار مهلت تمديد و "مرور" به
.شد موافقت "ارتباطات
شد منتشر مطبوعات وقايعنامه
قاسمي سيدفريد كوشش به ايران مطبوعات وقايعنامه دهمين
مركز سوي از ايران مطبوعات تاريخ و مطبوعات شاخص محقق
.شد منتشر رسانهها تحقيقات و مطالعات
رويدادهاي مهمترين دربردارنده سال 1381 وقايعنامه
و مطبوعات نشاني و شمارهتلفن نام ، ايران ، مطبوعاتي
.است ضروري اطلاعات و مرتبط مراكز
دستاندركاران و پژوهشگران استفاده براي وقايعنامه اين
برخي بر علاوه آن در و است شده تنظيم و تهيه مطبوعات
قبل سال دو حوادث مهمترين مطبوعات ، تاريخ مهم رخدادهاي
صفحه هر.است شده آورده اختصار و ايجاز به روزنامهنگاري
با مرتبط رويدادهاي و روز يك مشخصات حاوي وقايعنامه اين
.است خاص روز همان در مطبوعات
برابر سه اجتماعي تامين بيمهشدگان تعداد
است شده
سازمان پوشش تحت اصلي بيمهشدگان تعداد:اجتماعي گروه
اسلامي انقلاب پيروزي از پس دوران در اجتماعي تامين
نيز سازمان اين درماني خدمات مشمولان تعداد و 352درصد
آمار دفتر بنابرگزارش.است يافته افزايش درصد از 267 بيش
در اجتماعي تامين سازمان اجتماعي و اقتصادي محاسبات و
يك سازمان اين پوشش تحت اصلي بيمهشدگان تعداد سال 1357
با سال 79 در كه بوده نفر و 436 هزار و 818 ميليون
و هزار و 94 ميليون رقم 6 به برابر حدود 3/3 در افزايشي
.است رسيده نفر 588
درماني دفترچههاي دارندگان تعداد گزارش اين براساس
و بهداشت زمينه در سازمان اين خدمات از كه اجتماعي تامين
از 6 سالها اين فاصله در نيز هستند ، برخوردار درمان
در افزايشي با سال 1357 در نفر و 559 هزار و 896 ميليون
.است رسيده نفر هزار و 361 ميليون به 25 برابر حدود 6/3
خصوصي بخش به بهزيستي حمايتي مراكز
ميشود واگذار
اداره مردمي مشاركتهاي معاون:اسلامي جمهوري خبرگزاري
پوشش تحت حمايتي مركز چهار:گفت شمال منطقه بهزيستي
خصوص بخش به سال 80 در تهران استان بهزيستي شمال منطقه
.است شده واگذار
خبرگزاري خبرنگار با گفتوگو در دوشنبه روز "خاشع شراره"
مشاركتهاي جلب هدف با طرح اين:افزود اسلامي جمهوري
بيشتر رسيدگي و اجتماعي حمايتهاي به مربوط امور در مردمي
.است گرفته صورت معلول و محروم گروههاي و نيازمندان به
در بهزيستي هدف:گفت شمال منطقه مردمي مشاركتهاي معاون
به خدمات ارائه در كيفيت بردن بالا مراكز ، اين واگذاري
از بهرهوري افزايش همچنين و معلولين و بيسرپرست كودكان
.است بوده خدمات كمي و كيفي بهبود و موجود امكانات
مراكز از دست اين واگذاري نحوه خصوص در خاشع شراره
سوي از امنا هيات و شرايط واجد خيريه موسسات:گفت حمايتي
پس و ميشوند معرفي مراكز اين مديران به منطقه بهزيستي
مدت به قراردادي واگذاري ، كميته سوي از لازم بررسيهاي از
.ميشود بسته موسسات اين با يكسال
علاوه بهزيستي سازمان داد ، قرار انعقاد از پس:افزود وي
به شده ، واگذار مراكز در شاغل كاركنان حقوق پرداخت بر
.ميكند پرداخت موسسات به نيز يارانهاي كودك هر ازاي
رنگ روزها اين ملي هويت:معتبر منوچهر
است باخته
هويت:گفت ايسنا با گفتگو در نقاش هنرمند معتبر منوچهر
در كار براي هنرمند كه چرا است ، باخته رنگ روزها اين ملي
صحبت مينياتور چون سنتي هنرهاي از بايد ملي ، هويت حوزه
در مطرح تجسمي هنرهاي تصويري ارتباط كه حالي در ;كند
آثار لذا است ، شده شروع ايران در كه است دهه حدود 5 دنيا
كه نيست خاصي كار و است اروپا پيش سال مشق 50 سياه ما
.باشد شده مطرح آن در ما ملي هويت
بازتاب
نويسندگي شان نويسندگان ، بيمه
جمهوري ، رئيس به نويسندگان سوي از نامهاي ارسال پي در"
همكاري با يافت ماموريت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
اجتماعي ، تامين و برنامهريزي و مديريت سازمانهاي
".كنند تدوين را نويسندگان اجتماعي تامين بيمه راهكارهاي
جايي به را كار پيش چندي مولف و نويسنده معزز قشر مشكلات
خطاب نامهاي امضاي با فرهيختگان اين از جمعي كه كشاند
خواستار ايشان از را خود بيمه مشكل حل جمهوري ، رئيس به
.شوند
شغل) قديمي مشكل اين حل در دولت عالي مقامات اهتمام
است بخش مختلفيمسرت جهات از ( نويسندگي نشدن محسوب
.آنهاست جمله از نويسندگان و فرهيختگان خاطر امنيت كه
ارشاد و فرهنگ وزارت به جمهوري رياست سوي از كه ماموريتي
فرهنگي نهاد اين وظايف يادآور حقيقت در شده ، محول اسلامي
.است
متوليان كه ميشود انجام بخوبي هنگامي خطير ، وظيفه اين
دور به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بويژه و فرهنگي امور
فرهنگ مقوله به همهجانبه نگاهي با نگري ، بخشي نوع هر از
در "نويسنده" كليدي و محوري نقش عملا فرهنگي ، توسعه و
دهند قرار مداقه مورد را فرهنگ پويايي و فرهنگي آثار خلق
شان ارتقاي جهت در موجود ظرفيتهاي و فرصتها تمامي از و
.بگيرند بهره قشر اين وضعيت و
صحرايي فريبا
:دادگستري وكلاي كانون مديره هيات عضو
فعاليت نگهبان ، شوراي تصويب صورت در
اين نظارت با ماده 187
طرح پذيرفتهشدگان
شد خواهد انجام كانون
پذيرفتهشدگان نگهبان شوراي تصويب صورت در:اجتماعي گروه
وكلاي كانون نظر زير سوم برنامه توسعه ماده 187 طرح
.كرد خواهند فعاليت دادگستري
عضو و حقوقي مشاور دادگستري ، وكيل ماچياني پور فرض محمد
خبرگزاري با گفتوگو در دادگستري وكلاي كانون مديره هيات
ايراد مورد اينكه از بعد ماده 187:گفت ايران دانشجويان
از پس و شد اعاده مجلس به گرفت ، قرار نگهبان شوراي
و شد فرستاده نگهبان شوراي به مجددا مجلس در اصلاحات
در و بازگشت مجلس به و شد وارد ماده به ايراداتي دوباره
تامين جهت در و شد نظر تبادل و بحث مجلس قضايي كميسيون
محاكم در مذكور مشاوران حضور" عبارت نگهبان شوراي نظر
براي غيردولتي و دولتي هاي سازمان و ادارات و دادگستري
قبلي مصوبه به "بود خواهد مجاز متقاضيان وكالت امر انجام
.شد الحاق
به ميگويد كه ماده 187 به واقع در عبارت اين:افزود وي
به مردم دستيابي تسهيل و لازم حمايتهاي اعمال منظور
وكلاي كانونهاي به شغلي فرصتهاي ايجاد و حقوقي خدمات
صلاحيت بررسي به نسبت تا ميشود داده اجازه دادگستري
مشاوره تاسيس مجوز اعطاي و قضايي حقوق فارغالتحصيلان
.است شده اضافه كنند ، اقدام حقوقي
ماده به الحاقي جمله تاثير مورد در پايان در حقوقدان اين
قبلا جمله اين:داشت اظهار وكلا كانون كاري روند در 187
نگهبان شوراي مخالفت از بعد بود ، شده ملغي مجلس توسط
مجددا و شد انجام اصلاحاتي نگهبان شوراي نظر تامين براي
باشد مي آن اصلاحيه آخرين اين كه شد وارد آن به ايراداتي
قوه توسط بود قرار كه ماده 187 طبق كه است اين مهم و
كانون نظر زير مصوبه اين با گيرد ، صورت اقداماتي قضائيه
وكلا كانون بعد به اين از و ميگيرد قرار دادگستري وكلاي
كيفيت و حقوقي مشاوران درجه تعيين براي كه بود خواهد
ماده پذيرفتهشدگان به مربوط كه كارهايي و آنان ارتقاي
.ميكند تصميمگيري هستند ، 187
|