زندگي جوهر عشق
هواپيمايي صنعت ساختار ترميم ضرورت
نوروز و محرم
اجتماعي تامين نوروزي تعطيلات ايام در
رااجراميكند
نوروزي امداد طرح
درخواست با قضائيه قوه رئيس موافقت
در روزنامهنگاران آزادي براي صنفي انجمن
نوروز
غيردولتي تشكلهاي از حمايت كانون نخستين
شد تاسيس زيستمحيطي
جامعه براي شغلي فرصتهاي اطلاعات بانك
ميشود تشكيل پزشكي ،
هواپيماي سانحه كارشناسي بررسي نتايج
شد اعلام توپولف 154
سال فروردين پايان تا زنداني هزار 20
ميشوند آزاد زندان از آينده
زندگي جوهر عشق
شد گل آدم خاك عشق شبنم از
شد حاصل جهان در شور و فتنه صد
زدند روح و رگ بر عشق نشتر صد
شد دل نامش و چكيد آن از قطره يك
(مولانا)
جهان در همهكس و چيز همه در است زندگي روح و جوهر عشق
والاترين عشق است ، لايزال و تغيير بدون خود و هستي
كه دلي هر در عشق.دارد خدا خانه در ريشه و كالاهاست
متعال خداوند نزد جايگاه بالاترين به روح آن كرد غنچه
راه كمكم نيكيها و نيكو فضيلتهاي همه.ميشود برده
پيدا است عشق منزلگاه كه قلبي در حقيقي ، خانه به را خويش
.ميميرند و شده پژمرده ديگر خصلتهاي همه و كرد خواهد
نميشود محدود شرطي هيچ با و ندارد مرزي و حد عشق كه چرا
به خداوند.است مطلق حاضر خدا خود ، منشا همانند و
روح و قلب تمام با كه آنهايي از و ميورزد عشق بندگانش
خود سوي به را آن و ميكند مواظبت ميورزند عشق وي به
عشق كه زيرا است عشق خدا صفت والاترين.ميكند جذب
.است هستي كيهانهاي همه در نيرو ماوراييترين و عظيمترين
صبح آفتاب همچون خداوند الهي صفات عشق ، مجراي از
.ميدرخشند
قالب در ابتدا ميبخشد ، الهام و كرده نوراني را قلب عشق
و دوستان و بستگان و فرزندان و همسر به خدمت انساني ، عشق
گذشتن خود از با قلب گاه آن.است انساني ايدهآلهاي
و عالي عشق جايگاه را قلب شدن ، خالص با و ميشود تصفيه
.است آفرينش اصلي هدف كه ميگرداند پروردگار
بيشتر چه هر است ، عشق دادن طريق از عشق كسب راه تنها
كه است اين عشق دادن راه تنها و ميگيري بيشتر بدهي ،
به و شود لبريز تو از تا كني پر آن از را خود آنقدر
معناست؟ چه به انساني عشق اما و شود بدل عشق مغناطيس
گذشت حالت و نباشد رنجش از نشاني آن در كه است حالتي عشق
افراد با برخورد در كه احساسي باشد ، داشته وجود جاوداني
به كه زماني يا و ميشود ايجاد ما در بيياور و ناتوان
همدردي و همدلي او با تا ميرويم بيماري دوست بالين
ايجاد ما در بخشايندگي و گذشت از حالتي باشيم داشته
نگاه زن ، به مرد محبتآميز پيوند همان اين كه ميشود
با آموزگاران بين ما محبت فرزند ، به مادر احساس از سرشار
...و كارمندان با مديران كارگران ، با سرپرستان شاگردان ،
در خداوند كه است عشق بيكران و عظيم نيروي گوياي همگي
جوهره و است نهاده وديعه به خود كائنات و موجودات تكتك
.است نموده خلق آن واسطه به را حيات هستي و
حقيقي عشق يك به رسيدن موانع
:ترس عامل -1
و فروپاشيدگي و تباهي گونه هر سرچشمه كه را ترس بايستي
گياه همانند ترس.كنيم ريشهكن خود در ميباشد انحطاط
رفتار و ذهن در وقتي كه انسانهاست درون در نهفتهاي هرزه
قدرت و ميپيچد هم در را ذهن ميزند جوانه آدمي
محكم دژي عنوان به و ميكند سلب افراد از را تصميمگيري
همنوعان و اطرافيان به عشق بروز مانع انسان درون در و
.ميگردد
:جاهطلبي عامل -2
جهت را افراد ترس با همراه و است ذهن و روح آفت طلبي جاه
جاهطلبي حقيقت در ميسازد ، محدود موفقيت و قدرت كسب
بيخاصيتي و فرد شدن محصور به كه است فردي سودجويي نوعي
و دوستان همه كه دنيايي در بايستي.ميشود مجبور ذهن
شدن ارضا و موفقيت كسب براي تلاش در ديگران و آشنايان
هيچگونه بدون و كرد زندگي جاهطلبي بدون ميباشند ،
خود محبت و عشق اطرافيان جانب از نتيجه و پاداش انتظار
.كنيم آنان نثار را
:مالكيت احساس عامل -3
كه زماني.ميآورد پديد مانعي عشق برابر در احساس اين
نگاه تملك بهديده افراد و لباس خانه ، ماشين ، به افراد
در.ميكنند پيدا آن به عاطفي پايبندي نوعي ميكنند
مدتي از پس ولي مينامند عشق را خود حس اين كوتاهمدت
امور اين به نسبت كهنگي و بيزاري و خستگي دچار ذهن
رها را بوده وابسته آن به كه آنچه تمامي طبعا و ميكند
بنابر.ميگردد جديد و نو افراد و ابزار دنبال به و كرده
براي و است مالكيت حس وراي عشق كه دانست بايستي اين
و كرده رها را وابستگيها تمام كه بايستي آن ايجاد
.نمود نثار را عشق آزادانه
:سنجش و داوري و قضاوت -4
عشق از نشاني زد سنجش و قضاوت به دست فرد كه زماني
پي در و است داوري و كشش سرگرم همواره كه چرا بود نخواهد
عشق براي جايي اين بنابر است ، ديگران ضعف نقاط يافتن
عشق فرزندانشان به والدين كه هنگامي.نميگذارد باقي
زماني نميسنجند ، ديگر فرزند با را فرزندي هرگز ميورزند
ميسنجند خود از والاتر يا و نيكتر با را خود فرد كه
باقي عشق شدنغنچه شكوفا و دلباختگي براي جايي
.نميگذارد
:وابستگي عامل -5
شدن خرسند و شادمان خاطر به ديگري به رابطه نوعي وابستگي
خواهد برده را فرد ديگران به وابستگي اين و است خويشتن
و پدر به خود زندگي مسير طول در هرگاه كه معني بدين ساخت
شويد وابسته خاصي شيء يا و ايده به يا و همسرتان مادر ،
.است بردگي سرآغاز امر اين
جا همين به تنها عشقمان ميورزيم عشق چيزي به كه هنگامي
در و داريم آن ازاي در چيزي درخواست ما بلكه نميانجامد
براي حالميشويم وابسته ديگري به داشتن درخواست همين
دروني وابستگيهاي رشته ابتدا در بايستي شويد آزاد آنكه
.كنيد رها و كرده پاره را آنها سپس و داده تشخيص را
نيست ، واكنش عشق يكديگرند ، كنار در عشق و آزادي بنابراين
يك اين باشم ، عاشقت داري دوستم كه دليل اين به من اگر
.نيست عشق ولي است فروش و خريد همانند و ستد و داد
باشيم داشته پاداش درخواست كه نيست معنا بدين داشتن دوست
براي.پرداختهايم چيزي دادن به كه كنيم احساس حتي يا و
:مانند آن زيباييهاي به نگريستن و مادي لذتهاي درك
عظمت به نگريستن گياه ، يك پرورش پرنده ، يك پرواز مشاهده
دست به و همنوعان با همياري و همكاري جنگل ، و كوه و دريا
دريچههاي گشودن جهت را لازم حساسيت بايد خردمندي آوردن
حساسيت اين و نماييم زندگي و كرده ايجاد خويش درون
باشيم ، عاشق بايد بودن آزاد براي و است آزادي نيازمند
نه و طغيان آزادي آن نه البتهاست حياتي عشق براي آزادي
و آزادانه برآوردن نه و آنيم خواهان كه آنچه انجام آزادي
كل ادراك از پس كه آزاديي بلكه اشتياقمان ، نهاني يا
آزادي اين آنگاه.ميرسد مركزفرا اين سرشت و ساختار
.است عشق همانا
حسادت ، تنفر ، عشق نيست ، بندگي عشق:گفت بايد انتها در
.نيست نيز شكست از ترس با توام رقابت احساس جاهطلبي ،
.است هدف بدون و با غيرشخصي ، و شخصي باشد ، عشق كه هنگامي
خوشبو گل عطر همانند عشق.است جهان امر عمليترين عشق
آنچه.ببويند را آن ميتوانند بسياري هم و يكي هم است ،
وقتي پس.كيست آن از اينكه نه ، است آن عطر است مهم كه
.نيست عشق هستي ، تو كه هنگامي هست ، عشق نباشي تو
مني تو ني تويي تو ني و منم من ني
مني تو هم تويي تو هم و منم من هم
ختني نگار اي چنانم تو با من
مني تو يا توام من كه غلطم كاندر
(مولانا)
زماني معصومه
روانشناسي ارشد كارشناس
ملكزاده رضا ترجمه مورتي ، كريشنا جوانان ، براي:منابع
ملكزاده رضا ترجمه مورتي ، كريشنا:تغيير ضرورت
هواپيمايي صنعت ساختار ترميم ضرورت
حتي.ميگويند سخن هوايي صنعت در فراگير بحران از همه
رسميت به اگرهايي و اما با را سخنان اين ذيربط مسئولان
از ميگيردكه صورت مجردي سطح در بحثها اين.ميشناسند
.شد نخواهد نتيجهاي به منتج زد حدس ميتوان هماكنون
به براي لازم فاقدتوان و فرسوده صنعت اين ساختار
غفلت با مورد اين در ميرسد نظر به و است خود روزآمدكردن
.روبهروييم فعال
معضلات حل براي. بگذارند انگشت نكته اين بر همه شايد
سر پشت را سياسي موانع كنيم ، تجهيز را كافي منابع كافيست
اين در را عمومي جديدرضايت هواپيماهاي خريد با و بگذاريم
دنبال نزديك از را مسئله كه آنهايي اماكنيم جلب مورد
عميقتر را مسئله مينگرند امور به ژرفتر و ميكنند
شاكلههاي و شده زدايي ساختار دچار هوايي صنعت.مييابند
ما سالها اين تمام دراست داده دست از را خود نظمدهنده
خودجوش صورت به كه كنيم طراحي را روشهايي نتوانستيم
مسايل عقلانيت با و شوند بازتوليد كارآمد و مبرز نيروهاي
و غيرمتخصص نيروهاي حضور خاطر به متاسفانه.ببرند پيش را
و منفعل انساني نيروي با بخش اين در ما عقبمانده روابط
شدن بازنشسته طلاييشان آرزوي كه روبهروييم كرده خودگم
.ميدانند نيافتني دست هم را آن كه چند هر است ، پيشرس
خسته صورت به -هما بخصوص -ايراني پروازهاي در كافيست
هيچكس بشنويد ، آنها از و بيندازيد نگاه ميهمانداران
حقوق.نيست قايل احترامي اجرايي نظام در برايشان
حتي اعتراضي كوچكترين حق و نميشود رعايت قانونيشان
صورت به كه مزايايي.ندارند را قانوني و رسمي ازكانالهاي
.ميشود لاغرتر روز هر ميشد ، پرداخت ديرپا عرف
حضور كه حالي در.مفرطاند بيخوابي دچار گروه اين
رمقي.است هوايي شركت هر بقاي اساسي اصل گروه اين شاداب
بر سعي زودرس پيري تحمل چندبا هر.ندارند لبخندزدن براي
فني بخشهاي در.ميكشند چه درنيابند مسافران دارند آن
هواپيماها فرسودگي با خلباناندارد وجود معضلات اين نيز
.ندارند آن براي چارهاي ولي درگيرند
مديران كه نگرفته شكل اخير ماه چند در شده گفته مشكلات
داشته انتظار آنها از ميتوانيم ولي بدانيم مقصر را فعلي
آنها اصلاح به بايد معيوب ساختارهاي تشديد جاي به باشيم
كردو تكيه انساني نيروي به بايد مورد اين در و پرداخت
به احترام اول شرط كار اين براي.برد بهره خلاقيتشان از
داريم حق ما ميكنيم انتخاب كه شغلي از جدااست همه
را اصل اين بايد مداوم نيز هوايي صنعت.شويم شمرده محترم
در انسان ميليونها زندگي سرنوشت كه چرا يادآورد ، به
.آنهاست عملكرد گروي
محمدآقازاده
نوروز و محرم
نوروز جشن برگزاري يكي.است مغتنم روي دو از رو پيش ايام
مجالس تشكيل ديگري آن و كهن قومي هويت سند عنوان به
با را بودنمان"كه" تا است فرصتي ;اولي.عاشورا عزاداري
يادآوري براي تلنگري ;دومي و بگذاريم نمايش به افتخار
.بودن "چگونه" انتخاب
از اما بياختيار است چرخشي چند هر مناسبت دو اين تقارن
تكههاي گرفتن قرار حقيقت در ;بازتر كمي چشماني با منظري
بوم و مرز اين جاودانگي رمز كليد كه است پازلي آخرين
.ميسازد آشكار را مقدس
شگرفترين هوشمندي كمال در ما فرهيخته پيشينيان كه حال
مناسباتي را اسلام تاريخ واقعه ژرفترين و طبيعت تحول
درك با نيز ما دارد جا ;كردهاند تعريف ممتاز و شاخص
بهتر تاريخ مسير در را خود جايگاه پديده دو اين از روشني
.بشناسيم
صارمي احمد
اجتماعي تامين نوروزي تعطيلات ايام در
رااجراميكند
نوروزي امداد طرح
ارائه كيفي و كمي سطح افزايش بهمنظور:اجتماعي گروه
طرح نوروز ، تعطيلات ايام در بيمهشدگان به خدمات
اجتماعي تامين سازمان درماني واحدهاي نوروزي آمادهباش
.آمد درخواهد اجرا به نوروزي ايام ستاد تشكيل با
سازمان مستقيم درمان مديركل مقدم ، بهزاد محمدحسين دكتر
تسهيلات ستاد:افزود خبر اين اعلام با اجتماعي تامين
استانها اجتماعي تامين درمان مديريت و نوروزي ايام ويژه
وآماده فعال شبانهروز ، صورت به نوروزي ايام تمام در
.ميباشند شدگان بيمه به تلفني تماسهاي و حضوري پاسخگويي
درماني مراكز و بيمارستانها تمامي:كرد تصريح وي
فعاليت نوروزي تعطيلات ايام در اجتماعي تامين شبانهروزي
خواهند ارائه مراجعان تعداد با متناسب را خود تماموقت
مبادي و شهر سطح در پلاكاردهايي نصب با سازمان اين و داد
راهنمايي و اطلاعرساني امر به شهرها خروجي و ورودي
.پرداخت خواهد بيمهشدگان و مسافران
نوروز ايام در:كرد خاطرنشان همچنين مقدم بهزاد دكتر
ويژه به بيماران كليه براي اورژانسي درماني اقدامات
.است شده پيشبيني اجتماعي تامين بيمهشدگان
درمان كل اداره مركزي ستاد نوروزي آمادهباش اعلام با وي
صورت به ستاد اين:افزود اجتماعي تامين سازمان مستقيم
بيماران احتمالي مشكلات رفع و پاسخگويي آماده شبانهروزي
منظور اين به و است شدگان وبيمه
نمابر همچنين و و 6942247 تلفنهاي 6429826 شماره
ايام براي اجتماعي تامين سازمان مركزي ستاد در 6423008
.است شده گرفته نظر در نوروزي تعطيلات
درخواست با قضائيه قوه رئيس موافقت
در روزنامهنگاران آزادي
براي صنفي انجمن
نوروز
انجمن درخواست با:گفت قضائيه قوه رئيس:اجتماعي گروه
زنداني روزنامهنگاران مرخصي براي روزنامهنگاران صنفي
هاشمي سيدمحمود آيتالله.است شده موافقت تعطيلات ايام در
و سردبيران مسئول ، مديران جمع در يكشنبه روز شاهرودي
حجتالاسلام از:افزود قضائيه قوه در رسانهها خبرنگاران
تا است خواسته تهران استان دادگستري كل رئيس عليزاده
در سئوالي به پاسخ در وي.كند فراهم را كار اين مقدمات
در ركودي:افزود اقتصادي مفاسد با مبارزه كندي علت خصوص
از و است نشده حاصل اقتصادي جرائم پرونده به رسيدگي
.ميشود تشكيل دادگاهها اين آينده سال ابتداي
"باقي" و "گنجي"
روند مي مرخصي به هفته يك
براي دوشنبه روز از نيز "باقي عمادالدين" و "گنجي اكبر"
.شد خواهند آزاد اوين زندان از هفته يك مدت
دولت كاركنان قضايي مجتمع شعبه 1410 قاضي ايرنا گزارش به
وايام نو سال تعطيلات مناسبت به اوين زندان مسئولان و
قيد به روزنامهنگار دو اين مرخصي با محرم ماه سوگواري
.كردهاند موافقت كفالت
ميليون يكصد و ترتيب ، 600 به باقي و گنجي كفالت قرار
.است ريال
مرخصي تمديد با دادگاه مسئولان است ، شده اميدواري ابراز
روز 12 تا ديگر هفته يك براي روزنامهنگار دو اين
.شود موافقت نيز فروردين
يك هر رمضان مبارك ماه ايام در بار آخرين باقي و گنجي
مرخصي به روز پنج مدت به ريال ميليون كفالت 500 قيد با
.آمدند
غيردولتي تشكلهاي از حمايت كانون نخستين
شد تاسيس
زيستمحيطي
دولتي غير تشكلهاي از حمايت كانون نخستين:ايرنا
شهرداري خدمات معاونت توسط تهران شهر در محيطي زيست
محدوده در بنا متر هزار دو از بيش با مكاني در تهران
.شد تاسيس پنج منطقه شهرداري
مردمي ارتباطات و فرهنگي مشاور سليمي مسعود دكتر
با مركز اين افتتاحيه مراسم در شهري خدمات معاونت
نخستين صاحب تهران شهر كلان سرانجام ، اينكه بيان
:گفت شد محيطي زيست غيردولتي تشكلهاي از حمايت مركز
از بهرهگيري با دولتي غير تشكلهاي پس ازاين
كرده تحصيل ونيروهاي جوان نسل پوياي انديشههاي
مركز اين در خود هدفمند و منسجم فعاليت به ميتوانند
.دهند ادامه
مسئولان حضور با كه مركز اين گشايش مراسم در
و عامل مديران از زيادي تعداد همچنين و شهرداري
نمايندگان شد ، انجام محيطي زيست تشكلهاي نمايندگان
اين تاسيس تازه بوستان در نهال اصله يك تشكل هر
.كردند غرس مركز
دنيا پيشرفته كشورهاي تمامي در دولتي غير تشكلهاي
حل در و برخوردارند ويژهاي جايگاه و اهميت از
و حمايت را دولتي بخش همواره ملي مشكلات و معضلات
.ميرسانند ياري
جامعه براي شغلي فرصتهاي اطلاعات بانك
ميشود
تشكيل پزشكي ،
عمومي روابط مديركل:اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
بانك:كرد اعلام بهداشت وزارت بينالملل امور و
جامعه براي شغلي فرصتهاي يافتن منظور به اطلاعاتي
.ميشود تشكيل كشور ، از خارج در پيراپزشكي و پزشكي
اشاره با جمعخبرنگاران در فراهاني صفائي منصور دكتر
پيراپزشكي و پزشكي خدمات به مختلف كشورهاي نياز به
بازرگاني شركت همكاري با بهداشت وزارت:افزود ايران
به اقدام پزشكي ، نظام سازمان و ايران درماني خدمات
كشور از درخارج شغلي فرصتهاي يافتن براي هماهنگي
اولين در:داشت اظهار فراهاني صفائي دكتر.كردهاست
از اطلاعاتي بانك تهيه به نياز طرح اين از مرحله
.است كشور از خارج در اشتغال متقاضيان
از خارج در اشتغال متقاضيان:كرد تاكيد همچنين وي
در ارشد كارشناسي يا مدرككارشناسي داراي كه كشور
داراي ميبايست ، هستند مامايي و پرستاري رشتههاي
رشتههاي در مهارت نيز و انگليسي زبان معتبر مدرك
.باشند شده اعلام
هواپيماي سانحه كارشناسي بررسي نتايج
شد اعلام
توپولف 154
ماه يك از پس كشوري هواپيمايي سازمان:اجتماعي گروه
توپولف" هواپيماي سانحه كارشناسي بررسي نتايج بررسي ،
.كرد اعلام را خرمآباد - تهران مسير "154
هواپيمايي سازمان عمومي روابط ومدير مطبوعاتي مشاور
اسلامي جمهوري خبرگزاري با تماسي يكشنبهدر روز كشوري
"هواپيما فرود طرح" تقرب طرح نشدن انجام:گفت
كور درشرايط را هواپيما نهايت در مصوب ، طرح با مطابق
نظرات اجماع:افزود جعفرزاده.است سانحهكرده دچار
سانحه ، در مداركموجود ريز اساس بر تخصصي و كارشناسي
است انسان و ماشين محيط ، سانحهساز عوامل از حاكي
.است قطعي "خلبان اشتباه" عاملسوم كه
ضبط مسجل و متقن (پارامترهاي) عوامل:كرد تصريح وي
است حاكي تخصصي و علمي محاسبات و هواپيما نوار در شده
فرودگاه و ناوبريهواپيما وكمك ناوبري سيستمهاي در
.است نداشته وجود اشكالي خرمآباد ،
سال فروردين پايان تا زنداني هزار 20
ميشوند آزاد
زندان از آينده
گفت20 كشور زندانهاي سازمان رئيس:اجتماعي گروه
تدريج رهبريبه معظم مقام باعفو زنداني هزار
آزاد كشور اززندانهاي سال 81 ماه فروردين تاپايان
از بازديد در يكشنبه روز بختياري مرتضي سيد.ميشوند
گفت20 ايرنا خبرنگار با گفتوگو در مشهد مركزي زندان
تقليل معظمرهبري مقام عفو با نيز ديگر زنداني هزار
.شدند مجازات
بهمناسبتهاي زندانيان ازاين تعدادي:افزود وي
مورد آزادي مشمول بهمن ، اعيادغديروقربان يومالله22
اين آزادي با:داشت اظهار وي.قرارگرفتند عفو
نفر به 157هزار هزار از 177 زندانيان زندانيان ، جمعيت
.يافت خواهد تقليل
|