مردمسالاري ناپايدار آزمون
ايران نفت صنعت شدن ملي سالروز انگيزه به
كيفيت و كميت بر موثر عامل مهمترين نفت گذشته ، قرن دريك
و نفت صنايعاست بوده ايران جامعه اقتصادي - سياسي حيات
كه رسيد اهميت از درجه آن به نفت فروش از دولت درآمدهاي
.نبود امكانپذير عامل اين به توجه بدون صنعتي تحول هيچ
اقتصادي ، بافت كل اصلي مستقلو متغير نفت واقع در
در تاثيرگذارترينعامل و پهلوي عصر سياسي و اجتماعي
.است بوده خارجي چگونگيروابط
سياسي ، ثبات تامين كشور ، در عمراني برنامهريزي در نفت سهم
با وجه هيچ به وابستگي تحكيم در سياسيو نظام بقاي در
برخورداري و نفتي درآمدهاي نيست مقايسه قابل ديگر عوامل
وراطبقاتي به دولت از نفت اصلي دريافتكنندگان حمايت از
تحكيم به نتيجه در و حكومتي دستگاه شدن قانوني ورا و
حتي افزود ، برتر مالي و اقتصادي مراكزقدرت وابستگيبه
شرقي ، اعادهاستبداد جهت پهلوي شاه محمدرضا موفق تلاش
.نبود امكانپذير نفت بدون
سريعتر موجبرشد دولت نفتي كهدرآمدهاي چند هر
محصولي تك سياست حفظ بر اصرار ولي ميشد ، توليد نيروهاي
اقتصاد فزاينده كردن ناموزونتر به خود نوبه به كشور
و كشور كردن صنعتي صرف نفت درآمد از بخشي.ميشد منجر
بخش ولي ميشد ، رفاهي امور و اجتماعي گسترشزيرساختهاي
وديوانسالاري تقويتماشينجنگي راه در يا آن اصلي
شركتهاي سهام خريد و غيرتوليدي امور صرف يا و رژيم نظامي
قيمت افزايش ضرورت هميشه شاه البته ;ميشد خارجي ورشكسته
پيوند است ، غرب نفع به كه منطقه تامينامنيت رابا نفت
.ميدهد
بودن انگلي و دولت نفتي سياست بودن غيرعقلايي واقع در
حكومتي ، سازمانهاي ميان ناهماهنگيهاي و حاكم نخبگان
بيشتر صنعتي و سياسي قدرت مراكز به را وابستگيايران
طبقات بين فرهنگي و مادي عوامل ديگر با همراه و كرد
شدت طبقات درگيريهاي وبه انداخت فاصله دولت و جامعه
به دولت بودجه و اقتصاد بيشتر چه هر وابستگي.بخشيد
و نوسانها تابع پيش از بيش را آن نفتي ، درآمدهاي
آن زائده به و كرده جهاني بازار رونق و ركود دورههاي
(1)ساخت تبديل
نفت صنعت شدن ملي در داخلي سياستگذاري نقش
نخست اساسي معضل دهه 1320 اواخر در كه مسائلي از يكي
دوران در كه است نفت امتياز مساله بود ، شده پيشين وزيران
مساله جريان انتشاررسيد خود اوج به رزمآرا زمامداري
(وقت حكومت دستگاه به انتقاد صورت به) مطبوعات در نفت
منتقدين بازداشت و توقيف به تا داشت آن بر را دولت
مطبوعات مديران از چند تني امر ، اين متعاقب.بپردازد
به و گرديده متحصن شانزدهم مجلس در (آذر 1329 روز 27)
در آذر روز 30 نيز مجلس نمايندگان از اقليتي آن ، دنبال
كه بود آن هوادار هميشه مثل شاه ، " (2)كردند تحصن مجلس
;كند تعديل خود قدرت رسمي افزايش سود به را موجود ترتيبات
در حركتي با مساعد وجه هيچ به كشور ، سياسي اوضاع اما
(3)".نبود زمينه اين
اندازهاي تا مجريه و دربار ارتباط نحوه شرايط ، اين در
اشرف توسط رزمآرا طرف ، يك از زيرا:بود مبهم و پيچيده
شاه ديگر ، طرف از و بود يافته نفوذ دربار پود و تار در
وارد را دربار به منتسب افرادي علم ، اسدالله وسيله به
دربار ، اقدام.بود كرده رزمآرا جاسوسي و اداري سازمان
رزمآرا بهمن 1327 ترور 15 جريان در كه بود آن از ناشي
شد ترور رزمآرا كه زماني اساس ، اين بر.شد شناخته مقصر
نتيجه درباره شاه رسيد ، شاه به علم طريق از آن خبر و
قربان ، بله:ميگويد جواب در علم ميكند ، سوال ترور
(4).شديم راحت و كشتند
و ميدانند رزمآرا شكست اصلي عامل را شاه انگليسيها"
اين در تهران در انگليس سفير شفرد ، سرفرانسيس گزارش
گزارش.ميكند منعكس بهخوبي را بدبيني اين ]نيز[ دوران
به كه كشور آن خارجه وزير بوين ، به انگليس سفير محرمانه
متضمن شده ، ارسال (آذر 1329 27) دسامبر 1950 تاريخ 17
شاه:ميخوانيم گزارش اين در.است شاه شخص از انتقاداتي
كه كسي آخرين تلقينات تاثير تحت معمولا و است ضعيفي آدم
بيش اعليحضرت ، اگرميگيرد قرار ميكند ، ملاقات او با
مسائل حل جاي به و نميكرد مداخله دولت كار در اندازه از
خصوصي طور به او وزيران با ،(رزمآرا) نخستوزير با خود
..بود گذشت قابل شاهانه ضعف اين نميگرفت ، تماس جداگانه و
غالبا و غيرقانوني طور به هم ، سلطنتي خانواده اعضاي.
(5)".ميكنند مداخله كارها در بيمورد و بيجا
او طراز هم سياستمداران ميان در ايراني ، ناسيوناليسم
وزيري نخست دوران عمده بخش در خصلت ، اين و بود غيرعادي
در 4...بود مشهود بود ، دربار وزير علاء كه مصدق
جنوب ، در اعتصاب پايان از پس بلافاصله ارديبهشت 1330
نه طرح يك پيشنويس آرا ، اتفاق به مجلس نفت كميسيون
تهيه نفري هفت فرعي كميسيون يك جانب از كه را مادهاي
را شدن ملي اصل اجراي چارچوب كه كرد تصويب بود ، شده
قرار مشورت مورد علاء كه داد گزارش شفرد ، .ميساخت فراهم
اين از پشتيباني به او بيميلي به توجه با و نگرفته
آن ، با موفقيتآميز مخالفت در توانايياش عدم و..لايحه
كرده تسليم را خود استعفاي زمامداري ، روز شش و چهل از پس
(6)".است
مصدق و ضياء سيد رقابت براي زمينه علاء ، استعفاي با
شدن ملي قانون بود صدد در مصدق كه آنجا ازشد فراهم
امامي جمال پيشنهاد وي لذا ;درآورد اجرا به را نفت صنعت
اعتماد راي مجلس دو از سپس و پذيرفت نخستوزيري جهت را
(7).گرفت
به مصدق انتصاب بر مبني !همايوني فرمان آن ، متعاقب
مصدق البته ;شد صادر ماه 1330 ارديبهشت در 8 نخستوزيري ،
مادهاي نه لايحه تصويب به مشروط را زمامدارياش قبول
در 7 (انگليس تهديد به توجه بدون) را آن نيز مجلس كردكه
به ساعته ، پنج پرهيجان جلسه يك از پس ارديبهشت 1330
(8).نمود تصويب آراء اتفاق
به نسبت مساعدي نظر هيچگونه مشاورانش ، بيشتر و شاه"
كه بودند معتقد اما ;نداشتند او آرمانهاي و مصدق
قانون دقيق رعايت يا عمل از خودداري و تحرك عدم استراتژي
بيخطرترين نيز و تخت و تاج حفظ وسيله مطمئنترين اساسي ،
نميشد ، درگير مستقيما وي خود كه مادام شاه ، ..كارهاست
مهمي و اصلي موضع ولي ;كند تاييد را اقدامي هر بود آماده
را مصدق ميتوان وقتي كه بود اين ميكرد ، دفاع آن از كه
.باشد شده ثابت آشكارا او شكست كه كرد بركنار كار از
تماشاچي يك به سياسي ، رويدادهاي در شاه نقش اينكه بهرغم
خواه و مثبت و فعال بهطور خواه هنوز بود ، يافته كاهش
پشتيباني بدون و داشت قاطع تاثير منفي ، و غيرفعال
پيش از نميتوانستند كاري مصدق مخالفان او ، فعالانه
ناخشنودي و خشم با انگليسيها كه بود واقعيتي اين.ببرند
...بودند واقف آن به
متزلزل وجه هيچ به مصدق موقعيت هنوز اوصاف ، اين همه با
خود محبوبيت از تمامتر ، هرچه مهارت با او.نبود
ترتيب با ديگران ، و كاشاني كمك با و ميكرد بهرهبرداري
در را مخالفانش تلاشهاي مجلس ، از خارج در تظاهرات دادن
كردن آماده در زيادي استعداد او ، ميكرد خنثي مجلس
تلاشهايش و نظرات تشريح براي مناسب موقع انتخاب و زمينه
اعتماد راي تقاضاي آن ، از پس و داشت ملي منافع حفظ در
مردم عكسالعمل بيم از بار هر مجلس ، كه ميكرد
(9)".نمايد دريغ او از نميتوانست
انتخاباتيو بينظميهاي ]و[ دربار مداخلات سرانجام"
تعليق به منجر نقاط ، بعضي در خشونتبار برخوردهاي
بهرغمهمه.لاههگرديد از مصدق بازگشت تا انتخابات
نسبتا تعداد انتخاب ميشد وارد دولت به كه اتهاماتي
انتخابات در دولت كه داد نشان آن ، ازمخالفان زيادي
گشايش هفدهم مجلس كه هنگامي و است نكرده چنداني مداخله
به حاضر ميرفت ، انتظار كه طور آن كه شد معلوم يافت ،
انجام از مجلسشانزدهم كه هنگامينيست دولت با همكاري
كه شدند سنا مجلس متوجه مخالفان بازماند ، موثر وظيفه
سنا ، بودند ، كرده مكان نقل آنجا به متحصن روزنامهنگاران
و بود كرده ترك را خود جسارت فاقد اوليه موضع تدريج به
بركنار اصلي اميد و مصدق با مخالفت عمده ابزار اكنون ،
سياسي رفتار سبك و آرمانها اهداف ، .ميشد تلقي او ساختن
چنداني جاذبه سناتورها از بسياري براي مصدق ، شخصي و
مجلس اقليت كردن خنثي در مصدق پيروزي از آنها.نداشت
بر او كه ميترسيدند و كرده خطر احساس بهشدت ملي ، شوراي
...باشد داشته موثرتري كنترل هفدهم مجلس
افتتاحآن تعويق براي كه مانورهايي بهرغم هفدهم مجلس
گشايش رسما ارديبهشت 1331 در 7 سرانجام ميرفت ، بهكار
مخالفان توجهياز قابل شمار كه شد معلوم زودي به و يافت
تشخيص مصدق(10).حضوردارند درآن دولت بالقوه و واقعي
اهداف اجراي در تنها نه سركش ، پارلمان يك با كه بود داده
آسيبپذير دائما بلكه ;شد نخواهد موفق اصلاحطلبانهاش
ششماههاي اختيارات كه كرد تقاضا بنابراين ;بود خواهد
جلسه منتظر كه آن بدون مصدق (11).گردد تفويض وي شخص به
را كابينهاش باشد ، دربارهمسالهاختيارات مجلس رسمي
حق و جنگ وزارت سمت تا داد پيشنهاد و كرد معرفي شاه به
را سهگانه نيروهاي فرماندهان و ارتش ستاد رئيس انتصاب
نيز مصدق و ورزيد مخالفت مساله اين با شاه.نمايد احراز
:گفت و (12).دانست مقصر را شاه و داد بلافاصلهاستعفا
شروع ايران ملت كه را مبارزهاي نيست ممكن فعلي ، وضع با"
اين متعاقب (13)"برساند مقصود به پيروزمندانه است ، كرده
نخستين ترتيب ، بدين و پذيرفت را مصدق استعفاي شاه امر ،
.رسيد پايان به تير 1331 در 25 مصدق نخستوزيري دوره
فرمان اكراه ، بيميليو با شاه مصدق ، استعفاي بهدنبال
قوام البته (تير 1331 27) كرد صادر را قوام نخستوزيري
فرمان كسب از پس وي ، (14).بود برده پي موضوع اين به هم
آن از قسمتي كه كرد صادر را تندي نخستوزيري ، اعلاميه
امور عوامفريبيدر از كه اندازه همان به:است چنين
.منزجرم سالوس و ريا از نيز مذهبي مسائل در بيزارم ، سياسي
ارتجاع افراطيونسرخ ، با مبارزه بهانه به كه كساني
وارد آزادي به شديدي لطمه ;نمودهاند تقويت را سياه
طرف اين به قرن نيم از را مشروطيت بانيان زحمات ساخته ،
مقدسه تعاليم به احترام عين در من ، .دادهاند هدر به
نشر از و داشت خواهم نگاه دور ازسياست را ديانت اسلام ،
بهعموم.كرد جلوگيريخواهم قهقرايي ، عقايد و خرافات
از اطاعت روز و شده سپري عصيان دوره كه ميكنم اخطار
سياستي كشتيبانرا.است فرارسيده حكومت نواهي و اوامر
.آمد دگر
به نسبت مردم بيشتر انزجار موجب اعلاميه ، اين
.گرديد او عليه تظاهراتي باعث نيز و ;شد قوامالسلطنه
خوردهاي و زد ايجاد جز چيزي نخستوزير ، اعلاميه حاصل
و ;طرف يك از نظامي و انتظامي نيروهاي ميان خونين
روز 30 سرانجام كه نبود ديگر طرف از مردم مختلف گروههاي
روز همين در و شد اعلام عمومي تعطيل تهران در ماه ، تير
انجام مصدق از حمايت در و قوام عليه تير ملي 30 قيام هم
مصدقبراي و كرد سقوط قوام بدينترتيب و(15) ;پذيرفت
.گرفت قرار كابينه راس در بار ، دومين
براي تلاش با سياسي دگرگوني براي فشار" وضعيت ، اين در
نفت شركت.بود يافته ناپذير تفكيك پيوند نفت ، شدن ملي
ملاحظهاي نفوذقابل از ايران در انگليس و ايران
در كه ياراني به كمك براي نفوذ ، اين از و بود برخوردار
و ;ميجست بهره شاه ، ]همچنين[ و داشت سنتي طبقهبالاي
نفت مجادله ازموضعانگليسدر آن ، ازاي در نيز آنان
ملي مردمپذيريجنبش هم پيوند ، اين.پشتيبانيميكردند
سياسي دگرگوني براي فشار هم و ميكرد تقويت را نفت شدن
(16)".داد افزايش را
وجود متفاوتي ديدگاههاي ملي ، جبهه داخل در اينكه با
كاهش جهت را اصلاحطلبانهاي اقدامهاي مصدق اما ;داشت
:نمود پيگيري قدرت ساختار كردن دموكراتيك و نابرابري
اجارهداران و وضعدهقانان ، كارگران بهبود براي قوانيني
و آموزشي سازمانهاي اصلاح براي گامهايي ;كرد وضع
قضايي دستگاه و دولت درآمدهاي نظام ;برداشت عمومي بهداشت
در كردنسياست دموكراتيك جهت نيز و ;كرد بازسازي را
(17);نمود تلاشهايي شاه ، قدرت كاهش و محلي سطح
اشكالات تا نمود تلاش نخستوزيري دوره مصدق ، در دكتر
با همراه اقدامات اين ولي ;كند اصلاح را سياسي نظام عمده
راهي دو سر بر را او بهتدريج نفت ، مساله حل در وي شكست
(18).نمييافت آن براي هم حلي راه دادكه قرار
در او موضع شد ، اختيارات كسب به موفق مصدق كه آن از پس"
منشا هم و بود حمايت اصلي منبع هنوز ، هم كه مجلس برابر
حمايت در كه نمايندگاني.گرديد تقويت بسيار دشواري ، اصلي
بودند شده يكديگرمتحد با قوام مخالفتبا و مصدق از
تشكيل عضو از 34 كه كردند تاسيس را ملي نهضت فراكسيون
(19).ميرفت بهشمار دولت پارلماني تكيهگاه و ميشد
تحكيم و آزاد انتخابات ضرورت بر چيز هر از بيش مصدق
آن ضوابط مستمر و صبورانه رعايت با پارلماني ، مباني
مشروعيت و تدريجيحقوق ضدامحاء بر وي ، .داشت تاكيد
خودكامگي تحكيم با كه آن قواعد رفتن ميان از و پارلماني
فراوان ، شهامت با و اعتراضميكرد بود ، شده همراه پهلوي
تاسيس كارخانه كاخها ، احداث جاي به كه بود آن خواستار
(20)".شود
جانب از كودتا دو به سرانجام مصدق ، حكومت آخر روزه چند
مرداد 25) اول كودتاي در.شد منتهي خارجي عوامل و دربار
به دست دولت ، محافظهكار مخالفان و بستگانش و شاه" (1332
شمار و ;كنند سرنگون را مصدق تا بودند داده هم دست
و ميريختند خيابانها به اغلب ايران ، مردم از كاهندهاي
كشور ، داخل در.سرميدادند !مصدق يا مرگ يا شعار
آن از كه بودند مصدق عليه سرگرمتوطئه متعددي كانونهاي
و (شاه اشرف ، خواهر و شاه مادر جمله از) دربار ميان ،
بايد بود ، تاسيسشده تازه كه بازنشستهرا افسران كانون
;كرد تبعيد ايران رااز شاه خواهر و مادر مصدق ، .برد نام
كشور داخل در خود فعاليت به ناشناس بهطور اشرف اما
تيزهوشيمصدق ، و تدبير اثر بر البته(21)".داد ادامه
و (ايران از شاه فرار)دربار شكست نهايتا كودتا اين حاصل
.بود مجريه پيروزي
دومين آمريكا ، جاسوسي عوامل و دربار فعاليت اثر بر
در عليهمصدق ، كودتا
28) نهايي و دوم كودتاي..".گرفت مرداد 1332صورت 28
قبل روز درحقيقت.غافلگيركرد كاملا را دولت (مرداد
حزب سوم ، نيروي ملي ، نهضت احزاب از شخصا مصدق آن ، از
ايران حزب و (ايرانيستها پان از منشعب جناحي) ايران ملت
به را خود هواداران و اعضا مرداد ، روز 28 تا بود خواسته
كه دهد نشان عادي مردم به دولت تا نياورند خيابانها
اين مراكز روزكودتا ، در نتيجه ، در.است مسلط هنوز
ميسر مقاومتي كه آن از قبل و بود خالي تقريبا احزاب
امكان صورت اين غير در.درآمد كودتاچيان تسخير به باشد ،
لحاظ از كه سوم نيروي بويژه سياسي ، احزاب اين كه داشت
احزابديگر از مراتب سازماندهيبه توان و نفرات
بزنند دست جدي مقاومتي به بتوانند بود ، نيرومندتر
اسفند در 9 همانطوركه;بكشانند خيابانها به را ومردم
بار اين چه اگر ;بودند كرده ايفا را نقشي چنين []1329
آمده ميدان به بهتر سازماندهي و بيشتر نيرويي با دشمن
(22)".بود
الهيمنش محمدحسن
دارد ادامه
|