تهديد را انسان بقاي زيست محيط تخريب
مي‌كند
...را جنگل كنيد ، صبر
مقابله براي ويتنام و آمريكا همكاري‌هاي
جنگ از ناشي آلودگي‌هاي با
تهديد را انسان بقاي زيست محيط تخريب
مي‌كند
زندگي تداوم در زيست محيط حفظ و پايدار توسعه نقش
جامعه هر اجتماعي و جغرافيايي بقاي ضرورت زيست محيط حفظ
زيست محيط به رساندن آسيب و اختلال و بود خواهد بهنجاري
شرايط و ساختاري توسعه زندگي ، متعارف وضعيت مي‌تواند
آن بهينه تكامل از و انداخته به‌خطر را جوامع اكولوژيكي
نشان را خويش اهميت آنجا در زيست محيط حفظ.كند جلوگيري
زيستي محيط آسيبهاي بازسازي و ترميم بدانيم كه مي‌دهد
چنداني دو تلاش و زمان به ديگر انساني پديده‌هاي عكس به
و تعرض مورد كه محيطي كه بود نخواهد واين‌گونه دارد نياز
قبل شرايط به محدود زماني در بتواند است شده واقع آسيب
جنگلها تخريب مثلا چنانچه.بازگردد تخريب از
انجام كوتاه زماني فاصله يك در دليلي هر به بنا مي‌تواند
ديگر بار را شده تخريب جنگل همين بخواهيم اگر اما گيرد
خويش طبيعي و اوليه شرايط به را آن و كنيم بازسازي
هزينه و تلاش وقت ، سال دهها به احتياج شايد بازگردانيم
توسعه كمتر جوامع از بسياري در كه بود خواهد سرسام‌آور
و تكنولوژيك توان سرمايه ، منابع ، نبود واسطه به يافته
و جبران غيرقابل اصولا شايد متخصص انساني نيروي
.باشد بازيابي
بوده معاصر انسان دغدغه‌هاي از يكي هميشه محيطزيست حفظ
بيشترين به‌عنوان انسانها اخير سالهاي طي در بخصوص و است
اين به مسئولانه‌تري‌نسبت نگاه زيست محيط از بهره‌بران
هم محيطزيست حفظ مقوله كه گونه آن كرده‌اند پيدا موضوع
با جهاني جامعه مبارزات اصلي گزينه‌هاي از يكي اينك
كيوتو محيطزيستي پيمانميباشد آن تخريبكنندگان
رعايت به ملزم را جوامع تمام بين‌المللي منشوري به‌عنوان
بهداشت گزينه يك از را آن ابعاد و است نموده مساله اين
تبديل بنيادين استراتژي و جهاني راهبرد يك به محيطي
صاحبان كه‌به آنجاست در توافق اين قوت نقطه و است نموده
زيست محيط به زننده آسيب اقتصادي فعالان و صنايع
مخرب سودگرايي نقش و دارد توجه گزينه عمده‌ترين به‌عنوان
به ملزم و داده قرار خطاب مورد فرآيند اين در را سرمايه
.زيست‌مي‌نمايد محيط حفظ حول توافقات رعايت
نتوانسته تاكنون زيست محيط حفظ مساله ايران در متاسفانه
نهادهاي و گردد تبديل توجه قابل و عيني رويكرد يك به است
آن شكل ابتدايي‌ترين در هنوز عرصه اين در فعال مدني
مبادرت نيز فعاليت از حداقلي به كه آنجا در و هستند
مدنظر را تداوم و نگري كلان كه آن از بيشتر مي‌ورزند
فعاليت ، بودن مقطعي جزنگري‌و به باشندبه‌نوعي داشته
زيست‌با محيط حيطه در فعاليت نيز لحاظ يك از و متمايلند
مدني و حزبي تشكلهاي ديگر نظر مورد سودمندي عدم به توجه
بهترين در آني ملموس نتيجه به دستيابي خواهان كه موجود
قدرت و اجتماعي زندگي صحنه در سياسي استفاده يعني آن شكل
يك به‌عنوان بيشتر و است نشده گرفته جدي مي‌باشند ، سياسي
تحت و است داشته قرار مدنظر برنامه فوق تفنني‌و فعاليت
.مي‌دهد ادامه خويش حركت گي‌به روزمره تاثير
نمي‌كنيم نگاه بنيادين به‌طور زيست‌را تنهامحيط نه ما
و سطحي وبسيار موردي ناهنجاري ، بروز شرايط در حتي كه
مصمم روز يك در مثلا.مي‌كنيم برخورد آن با سمبوليك
و كنيم پاك زباله وجود از را كوهستانها كه مي‌شويم
كوه‌پيمايان از بازمانده ظروف و پلاستيك بعضاچندتكه
كه مي‌كنيم فراموش سال بقيه در و مي‌كنيم جمع را ديروزي
از استفاده و پيك‌نيك‌ها كوه‌پيماييهايا در اصولا
فرهنگ يك به‌عنوان را پاك محيط گزينه طبيعي محيطهاي
كاشتن به اقدام درختكاري روز در اينكه يا كنيم رعايت
فراموش روز همان فرداي كه مي‌نماييم درختچه زيادي تعداد
مراقبت و آبياري به احتياج شده كاشته درختان اين مي‌كنيم
.دارند نيز
ياد اينكه يا نخواسته‌ايم هيچ‌گاه را ساده اصل يك
مورد راچنان طبيعت اينكه آن و كنيم رعايت نگرفته‌ايم
بتوانند ديگران نيز ما از پس كه دهيم قرار استفاده
يا برده‌ايم ما كه بهره‌ببرند آن وجود از همانگونه
ثروت يك طبيعت‌رابه‌عنوان و زيست محيط ديگر به‌زباني
تحويل بعدي نسل به گرفته‌ايم تحويل كه همانگونه عمومي
.دهيم
آب ، همچون طبيعي منابع كه بپذيريم نتوانسته‌ايم هنوز ما
مشخصي‌مي‌باشند ظرفيت و محدوديت داراي جنگل ، و هوا خاك ،
و ترميم غيرقابل تخريب ، صورت در منابع ، اين تجديد و
بالا بسيار هزينه‌اي و تلاش به كه اين يا و بازيابي‌است
و بيمارگونه تفكر.است خارج ما توان از كه دارد احتياج
كه مي‌شود ناشي آنجا از زيست محيط حفظ در مسئوليت‌ناپذير
كه مي‌كند فكر انساني موجود مشخص به‌طور يا زنده‌اي گونه
براي را منابع تمام و بود خواهد تاريخ مركز و كانون
بشري تمدن تاريخ كه حالي در كرده‌اند مهيا او استفاده
بر حيات موجوديت و ساله هزار صد چند سابقه از حداكثر
سال ميليونها مي‌تواند كه دارد ساله ميليارد عمر زمين
اين قطره‌اي‌در امروزي انسان و كند پيدا ادامه نيز ديگر
حقوق و حد در دارد حق تنها كه است تاريخ بيكران اقيانوس
چنانچه وحتي كند استفاده منابع اين از خويش محدود
تخريب حق تنها بگوييم سخن مسئولانه‌تر كمتر بخواهيم
را زيستي اقيانوس با مقايسه در قطره‌اي و محدود سهميه
انسانهاي و نسلها حقوق كه بود نخواهد عادلانه و دارد
.كند نقض بي‌مهابا را آينده
و زيستي شرايط كه است موجودي انسان نيز علمي نظر از
در سال هزاران طي در اش بيروني و دروني ساختماني سيستم
و گرفته شكل محيطي شرايط با متقابل تاثير و ارتباط
موجود اكولوژيكي شرايط با نزديكي رابطه آن متابوليسم
شكل به پروسه اين طي در انسان گونه تكامل و است داشته
طي در چنانچه حال.است يافته دست خويش كنوني بهنجار
نادرست استفاده و صنعت جهش به‌واسطه كنوني سالهاي‌محدود
وضعيت زيستي‌اين محيط تخريبگر گزينه‌هاي و آن از
در بزرگي كيفي تحولات گيردو قرار آسيب مورد بهنجار
موجوديت‌انسان مي‌تواند دهد رخ وضعيت‌اكولوژيكي‌جهان
خطر و دگرگوني دستخوش زيستي گونه يك رابه‌عنوان
و نابهنجار شرايط اين كه همانگونه نمايد ، اضمحلال
بسياري اخير يكصدساله در زيست محيط از غيراصولي استفاده
.است كشانده نابودي به را جهان در موجود زنده گونه‌هاي از
خود كه كند ادعا امروزي بشر غرور ، به‌واسطه چنانچه حتي
دانش بالاي سطح و تكنولوژي از استفاده با بود خواهد قادر
معاصر زندگي با موافق را شده دگرگون شرايط اين خويش علمي
در انسان سازي دگرگون خطر و نمايد سازگار امروز وانسان
هم انسان موجوديت كيفي‌در تغيير و خود طبيعي شرايط
شاهد آينده در و باشد خطرناك اندازه همان به مي‌تواند
و نه‌احساس كه باشيم ماهيت و شكل يافته‌در تغيير انسان
.باشد شبيه امروزي انسان به آن تعلقات نه
بيماري‌هاي منفي بسيار رشد شاهد كه است تامل قابل همچنين
بسياري و ام‌اس ايدز ، سرطانها ، انواع صعبالعلاج‌همچون
بي‌شك و معاصر انسان آسيبپذيري‌بالاي از ناشي ديگركه
انسان ارگانيزم ناسازگاري و ناهماهنگي از پذيرفته تاثير
سيستم خوردن هم بر و تكنولوژيك تحولات از غلط استفاده در
هزاره بشر چنانچه. باشيم است ، زمين كره اكولوژيك بهنجار
برانگيز چالش پديده‌هاي بدين نگرانه كلان و عاقلانه سوم
و طبيعي نظم زدن برهم در خويش اشتباه متوجه كند نگاه
.شد خواهد زيست محيط آلودگي
قنواتي
...را جنگل كنيد ، صبر
از شمال جنگلهاي)):مي‌گويد يكي ;است دهنده آمارتكان
يك به انقلاب اوايل در هكتار هزار ششصد و ميليون سه
از بيشتر يعنياست يافته كاهش هكتار هزار ششصد و ميليون
((.است شده نابود جنگل نصف
هكتار ميليون از 18 كشور وسعت‌جنگل‌هاي)):مي‌گويد ديگري
ميليون تنها 2 و است يافته كاهش هكتار ميليون به 4/12
:مي‌گويد ديگري ((.است واقعي شمال ، جنگل جنگلهاي از هكتار
به كويرزايي و مراتع و جنگلها و طبيعي منابع تخريب))
و گيلان استانهاي در و مي‌شود منجر مخرب سيلابهاي افزايش
مخرب سيل حدود 17 دهه 30 در [گلستان ايضا و]مازندران
تا درسالهاي 71 و به 95مورد دهه 60 در كه افتاد اتفاق
تا حدود 5/1 سالانه)) ((.است يافته افزايش مورد به 214 75
شمال جنگلهاي از دولت توسط چوب مكعب متر ميليون 2
و 9/2 مي‌شود قاچاق نيز ميزان معادل‌اين و برداشت
متر و 85هزار سوخت مصارف براي سال در مكعب متر ميليون
برداشت روستايي جوامع در ابنيه و اصطبل ساخت براي مكعب
((.مي‌شود
:مي‌گويد اردبيل استان طبيعي منابع كل مدير موذن پير حميد
و است خاك سايش اخير سالهاي در سيل وقوع اصلي عامل))
اين اصلي عامل گياهي ، رويش از بي‌رويه استفاده همچنين
از مهلكي ضربات گذشته سال طول 50 در.است بوده فرسايش
وارد كشور طبيعي‌مختلف منابع پيكره بر انساني عوامل سوي
مردم همكاري با مسئولان بايد اكوسيستم حفظ براي و آمده
از عاري زمين)):مي‌دانند همه كه وجودي با((.كنند اقدام
سخت خشك ، بگيرد قرار آفتاب مقابل در كه مدتي گياهي پوشش
داخل به را باران آب به‌راحتي‌نمي‌تواند و مي‌شود وسفت
زمين داخل به نمي‌تواند كه آبي نتيجه در و بكشد خودش
مي‌كند حركت زمين سطح روي حالت‌روان به كند ، نفوذ
كسي اما((...مي‌آورد بوجود را سيل آبها اين ومجموعا
و مي‌كنند نگاه ثروت عنوان به جنگلها به و نمي‌كند كاري
خاك است مانده كم كه است دائمي‌دامهايي چراگاه مراتع ،
.ببلعند را
را جنگلها تخريب عوامل سري ، قلعه اصغري سيدحسن
و دقت كمترين كه سرجنگل‌داريها ، )):برمي‌شمرد اين‌گونه
و مجوز صدور و برداشت براي درخت نشانه‌گذاري در را نظارت
است ، درختان تناوري و رويش ظرفيت از خارج كه آن ميزان
پيمانكاريها ، در رشته اين كارشناسان حضور عدم دارند ،
بر علاوه كه برداشت‌كننده شركت‌هاي ناشيانه برداشت
آسيب نيز درختان ديگر به شده نشانه‌گذاري درختان برداشت
روستاييان‌همجوار از بعضي حضور از آسيبناشي مي‌رسانند ،
و كامل نظارت عدم و زراعي زمينهاي يافتن وسعت جنگل ،
قاچاقچيان توسط چوب قاچاق جنگلها ، مديريت ناتواني
بي‌رويه اجراي)) مي‌توان فهرست اين به كه ((... و حرفه‌اي
بلاياي ودامي ، مسكوني واحدهاي عمراني ، احداث پروژه‌هاي
به اماكرد اضافه را ((... و اسيدي بارانهاي طبيعي‌و
نوع مراتع ، و جنگلها تخريب عامل مهمترين نگارنده ، نظر
مساله در حتي نگاه ايناست كشور طبيعي منابع به ما نگاه
اشاره آن به بارها هم رئيس‌جمهور و است بوده موجود نفت
شكل به دارايي‌هاي‌مملكت به ما اينكه آن و است كرده
را جنگل كه است اين مشكل.سرمايه مي‌كنيم ، نه نگاه ثروت
مي و كاغذ صنايع و چوبي فرآورده‌هاي و چوب شكل‌مزرعه به
جنگلها اين نابودي با را سبز اسكناس اندازه چه كه بينيم
.كند تحصيل مي‌تواند
اين از بخشي كه واقعيت اين به توجه با مدام روزها اين
گوناگون‌مي‌باشد ، بهتر رانت‌هاي طريق از بهره‌برداري‌ها
طريق از شكر نظيرواردات مسائلي بررسي هنگام است
ديگر رانت‌خواران رد و بگيريم دست به ذره‌بين رانت‌خواري
كه اينان.كنيم پيدا شمال جنگلهاي نابودي روند در را
مديران و كارگران سنتي‌ترين دست در را دستگاهها مدرنترين
را درخت يك روز در شايد قبلا كه كارگري ، تا مي‌دهند
بر دستاري و بگذارد لبش گوشه سيگاري كند ، قطع مي‌توانست
به را مظلوم و زده بهت درخت دهها روز در و ببندد سر
.كند تبديل الوار
;است شده منعكس نيز مطبوعات در كه مستند گزارش‌هاي به بنا
در رسوب مكعب متر ميليارد يك از بيش سالانه انباشت))
اگر)) مي‌دانيد آيا ?((جنگلهاست تخريب نتيجه انزلي ، تالاب
تمام شمال جنگلهاي ديگر سال تا 30 برود پيش اين‌طور وضع
((.مي‌شوند
با همراه و علمي جنگلها از جهان‌برداشت كشورهاي اغلب در
نهال‌كاري برداشت ، ميزان به و است قوي خيلي نظارت سيستم
متاسفانه اما مي‌گيرد ، صورت منسجم احياء و اصلاح و
و است برخوردار حدت و شدت و سرعت از جنگلها از ما برداشت
منوط كه آنجايي از) آنها واحياي نگهداري و حفظ در نظارت
انجام اصلا يا مي‌گيرد انجام كندي به (است هزينه صرف به
!نمي‌گيرد
آن گرداندن براي كارگر كه 1200 چوب شركت‌هاي از يكي در
شركت و است فعاليت مشغول كارگر اكنون 3200 است ، كافي
بيشتر تخريب به ناچار سنگين هزينه‌هاي اين پرداخت براي
صورت به را چوب كه نبود قرار شركت همين تازه.جنگلهاست
توليد براي چوب از استفاده آن ، وجودي اصل و بفروشد لخت
گرده)) آن فروش عمده مدت اين در اما بود چوبي فراورده‌هاي
ديگري شركت‌هاي جمع اين در.است بوده الوار يا و ((بينه
كاغذ به را دنيا چوبهاي مرغوبترين و بهترين كه هستند
علمي برنامه‌هاي نمي‌توانيم اگر....و مي‌كنند تبديل
كشور طبيعي منابع مورد در را منسجم و مستمر نظارت و دقيق
از تا كنيم درنگ آنها از برداشت در است بهتر دهيم انجام
تا كنيم آشتي طبيعت با و كنيم جلوگيري ديگر بلاياي بروز
.كند آشتي ما با هم طبيعت
نصيري آرش
.است شده نقل كشور مطبوعات از گيومه داخل مطالب *
مقابله براي ويتنام و آمريكا همكاري‌هاي
جنگ از آلودگي‌هاي‌ناشي با
ويتنام در آمريكا توسط گوناگون شيميايي سلاح‌هاي كاربرد
كشور اين محيطزيست و جنگلها به انساني ، ضايعات بر علاوه
كرد وارد سنگيني زيان‌هاي
كردند امضا تفاهم يادداشت يك ويتنام و آمريكا پيش يكشنبه
برگ‌زداي عامل زمينه در پژوهشهايي آن چارچوب در كه
آن سمي تركيب و برد بكار ويتنام جنگ در آمريكا كه نارنجي
.دهند انجام ديوكسين ، يعني
:گفت آمريكا بيانيه يك هانوي ، از رويتر خبرگزاري گزارش به
از ((آن‌ساسامن)) ديدارهاي هفته يك از پس موافقتنامه اين))
نگوك‌سين ، نگوين با آمريكا محيطزيست بهداشت ملي موسسه
((.رسيد امضا به هانوي در ويتنام محيطزيست اداره كل مدير
توافقنامه اين ويتنام ، در آمريكا سفير ،((برگهارت ريموند))
ديوكسين و نارنجي شيميايي عامل تاثير آن پژوهشهاي كه را
مي‌كند ، بررسي محيطزيست و انسان سلامتي و بهداشت روي را
.خواند ((ويتنام با ما روابط در جلو به جديد گام يك))
اين نهايي منافع بگوييم كه است زود خيلي)):افزود وي
دوطرف.است مسلم نتيجه يك اما.بود خواهد چه توافقنامه
((.رسيد خواهند بزرگي دستاوردهاي به زمينه اين در
اما خواند جلو به مهم گامي را موافقتنامه اين هم ساسامن
.دارد قرار رو پيش در واقعي مشكلات هنوز:گفت
.است مساله آسان بخش پژوهشها انجام بر توافق)):افزود وي
كه است پژوهشي بررسيهاي براي برنامه‌ريزي مشكل‌تر وظيفه
ويتنام در را بيماريها پنهاني علتهاي و باشد بخش اطمينان
((.سازد آشكار
جريان در آمريكا توسط شيميايي سلاح‌هاي انواع از استفاده
و خطرناك بيماري‌هاي ايجاد بر علاوه ويتنام ، جنگ
زيان‌هاي كشور اين محيطزيست و جنگلها به صعبالعلاج ،
در آمريكا نيروهاي همچنين.ساخت وارد جبراني غيرقابل
روي را شيميايي سمي مواد ليتر ميليونها جنگ جريان
نگذارند و كرده مسموم را آنان تا ريختند ويتنامي سربازان
اين افشاندن سال 1971 درباشند داشته پوشش و غذا
خطرناكترين حاوي كه دريافتند زيرا شد متوقف ها((اسپري))
ايجاد عامل كه است ((تي‌سي‌دي‌دي)) يعني ديوكسين تركيب
.مي‌باشد زنده موجودات در سرطان
اين معرض در آن شهروند ميليونها كه كرده برآورد ويتنام
عضو نقص هزار دهها بروز و گرفته‌اند قرار شيميايي سلاح
ناشي خطرناك ماده همين از بيماريها ساير و تولد از پس
.است شده
را جنگ خسارت درخواست ادعاهاي ويتنام:مي‌گويد واشنگتن
روابط بهبود به تصميم سال 1995 در كشور دو كه هنگامي
همكاري‌هاي سلسله يك حاضر حال در اما.نمود حذف گرفتند ،
پيامدهاي با مقابله و پژوهشي فعاليت‌هاي براي دوجانبه
عليه جنگ جريان در آمريكا كه شيميايي سلاح‌هاي مرگبار
.است شده آغاز برد ، كار به ويتنام مردم
|
