آسيبپذيري مرزهاي شناخت
آمريكا و ايران روابط در اخير بحران به نگاهي با
براي جهاني عزم آنگاه و سپتامبر يازدهم حادثه:اشاره
.كرد نويني معادلات وارد را جهان تروريسم ، با مبارزه
درراس و ابرقدرتها كه عقيدهاند اين بر برخي ميان اين در
هستند خود نفع به معادله اين تغيير دنبال به آمريكا آنها
دست جديدي ابعاد در ترور و خشونت به اساس اين بر و
اگر كه عقيدهاند اين بر عكس بر نيز ديگر برخيمييازند
باشند عقيدهاي چنين بر او همراه كشورهاي ديگر و آمريكا
به خويش برتر موضع از را آنها جهاني جديد شرايط اما
پيش ثبات و صلح سوي به نهايتجهان در و ميكشد پايين
.ميرود
آمريكا اخير تهديدات با رابطه در ما براي بويژه آنچه اما
اين ماهيت بررسي و شناخت:يكم دارد ، اهميت ايران باب در
عرصههاي در خويش موقعيت نقد و شناخت دوم و تهديدها
با تا ميكوشد حاضر مقاله نويسنده.است خارجي و داخلي
به بيرونيايران و دروني آسيبپذيري مرزهاي به نگاه
.بپردازد اخير بحران
انديشه و فرهنگ گروه
كه آنجا در بخصوص جامعه آسيبپذيري مرزهاي و نقاط شناخت
خواهد توجه قابل الزام يك باشد شده مواجه ملموس تهديد با
به را بحران از عبور براي توانمندي ميتواند كه بود
خواهد سعي مقاله اين در منظور همين بهباشد داشته همراه
جورج اظهارات قالب در آمريكا تازه تهديدات به توجه با شد
چارچوب در آن گنجاندن و ايران به نسبت بوش دبليو
شرايط اين از عبور براي را واقعگرا نگرش ((محورشرارت))
اين به نگاه كه شود اذعان بايد و كند تبيين ناهنجار
از فراتر است سرزميني و ملي كه آن حيطه به توجه با مسئله
با را ايراني وجامعه بود خواهد خاصي گروه يا جناح نگرش
و ملي منافع لحاظ و آن درون تفكرات و گزينهها تمام
.داد خواهد قرار نظر مد را ايران جامعه موجوديت
لزوم و كنوني بحران خاطر به مسئله متن به ورود از قبل
متفاوتي بحرانگزينههاي از گذر براي جامعه آسيبشناسي
را باشد داشته خويش درون در ميتواند آمريكا تهديدات كه
بازكاوي به آن به علمي درك با و كرده بيان اجمال به
را متفاوتي آمريكاگزينههاي تهديد.پردازيم مي شرايط
و ايران موقعيت تست -جمله1 از است داده قرار نظر مد
ايجاد -آن20 سياسي رويكرد در وارعاب فشار جو تاثير
پان احساسات سازي خنثي مشخصا و منطقهاي تهديد در توازن
-عراق30 به نظامي حمله محتمل شرايط عربيسمدر
سياست در را اصلي تصميمگيران ميخواهند آمريكائيان
دارد ، وجود آنان براي كه ابهامي از و بشناسند ايران خارجي
توجه با -شوند40 خارج ايران ، براي حساس شرايط ايجاد با
براي آينده در آنها تهديد و چين و روسيه قدرت رشد به
نوعي به كه كشوري سه به فشار با آنها آمريكا ، منافع
دارند ، هم با نزديكي روابط و ميباشند فوق نظامهاي متحدين
درگير ديگر بار را آنها چين و روسيه قدرت رشد كاهش براي
كه كنند ، آن بالاي هزينههاي تحميل و ديگري سرد جنگ
منع پيمان از آمريكا يكطرفه خروج با مسئله اين همزماني
-ميبخشد50 قوت را فرضيه اين IBM هستهاي تسليحات گسترش
در كشور اين كنوني توانائي از ميتواند ايران به فشار
نقش كلي طور به و صلحخاورميانه روند بر تاثيرگذاري
براي هميشه آمريكائيان -بكاهد60 فلسطين بحران در ايران
بحران ايجاد به رويكرد با خود اقتصادي بحران از خروج
تسليحاتي تجارت رشد به بخشيدن تحرك و جهان در نظامي
كنوني بحران كه كنند مهار را اقتصادي بحران توانستهاند
-ميباشد70 هدف اين خدمت در دقيقا بينالمللي روابط در
مدار از اروپا خروج مهار و جهان بر آمريكا هژموني تثبيت
فعالتر نقش خواهان اخير سالهاي در كه آمريكا ، رهبري تحت
اتوريته به نسبت و بوده جهاني جامعه در مستقلتر و
اين -ميدهند80 بروز را واضحتري واكنش آمريكا يكسويه
و دارد شدن جهاني فرايند با نزديكي رابطه تهديدات
نوع سازي جهاني به روند اين كننده تسهيل ميتواند
توليد در عراق و ايران سهم به توجه با -باشد90 آمريكائي
بر فشار با نفت دنياي كلي طور به و اوپك سياستگذاري و
كاسته آمريكا براي سازمان اين قبول غيرقابل نقش از آنها
به و مركزي آسياي نفت از حمايت با مقابل در و ميشود
سلطه تحت نفتي ازكانالهاي آن ترانزيت و دستگيري
خواهد شكل جهان نفت بر آمريكا بلامنازع حاكميت آمريكا ،
تحليل مسئله اين رويكرد بدبينانهترين و بدترين -گرفت100
صورت تهديد طبق بر آمريكا عملگرائي حول كه است آن ساده
مقاله كه بود خواهد نظامياست ، تهاجم همان كه گرفته
براي ميباشد آن بدترين كه گزينه همين باتبيين حاضر
و پيشگيرانه موقعيت ميتواند اينچنيني شرايط در آمادگي
چندكهاز هر)دهد قرار توجه و نظر مد را ((شر حداقل))
نسبتا محور سه در آمريكا شدن درگير استراتژيك لحاظ
نفع به و نيست عاقلانه و پذيرش قابل منطقهاي قدرتمند
(.نيست نيز آمريكا منابع
منافع و موجود اجتماعي تكثر تمام با ايراني جامعه اعضاي
اقيانوس در كشتي يك سرنشين همگي متضاد ، بعضا و گوناگون
ميتواند آن آسيبپذيري كه بود خواهند جهاني پرتلاطم
خطر به را متكثر جامعه اين تمامي منافع و موجوديت
اقشار و گروهها براي حتي اوليه تصور وراي ودر بيندازد
كه كند دامنگير را بزرگي شر نيز حقه حقوق از نابرخوردار
ايستائي موجب تحول ، و پيشرفت بهسوي شتابنده جهان اين در
دادن دست از و آن عام معني به ملي داشتههاي نابودي و
داشته همراه به را جامعه عيني پتانسيلهاي و توانائي
.باشد
نقش و بزنيم ورق را تاريخ حقايق ، درك براي اگر حال
رشد و افروزي جنگ بشر ، حقوق نقض در را متحده ايالات
دور گذشته به ونخواهيم دهيم قرار ملاحظه مورد تروريسم
گواتمالا آرژانتينو شيلي ، ويتنام ، كره ، از و برويم
و كنيم معطوف اخير دهه به فقط را خويش نگاه و بگوئيم
آمريكائي نوين نظم جديد نگرش در را عيني و روشن مصاديقي
تجربه كه ناچاريم بنگريم را متعارض كشورهاي با برخورد در
در را كشورها ملي منافع نقض و جويانه مداخله رويكرد اين
جديدا عراقو ،(كوزوو و بوسني)يوگسلاوي گونههاي
توجه با آخر مورد اين كه چند هر).كنيم جستجو افغانستان
و مخدر مواد بينالمللي ، روابط با تعارض در آن نقش به
و توسعه براي توجه قابل زيرساختهاي وجود عدم همچنين
پروسه در كمتري بنيادين آسيبپذيري از ملي ثروت توليد
است نداشته چيزي معني يك به و بوده برخوردار تحول و جنگ
توسعه تقريبا كشوري به هجوم بيشك (بدهد دست از كه
آن اقتصادي زيرساختهاي ويراني و يوگسلاوي همچون يافته
بعدي ناچيز دستآوردهاي از ويرانگرتر بسيار مردمش براي
كشور اين تا كشيد خواهد طول سال دهها كه است بوده آن
بتواند شود ، رهبري نيز ممكن شكل بهترين به حتي چنانچه
.برساند تهاجم از قبل شرايط به را خود
به واقعنگرانه و درستي به بخواهيم چنانچه بنابراين
با گزينه اين كنيم نگاه ايران خصوص در آمريكا تهديدات
كه دستهاي و گروه هيچ براي ملي منافع به رويكرد به توجه
و قبول قابل باشد داشته ميهنپرستي و پيشرفت به نگاه
حتي و حاكم نظام درون گروههاي.بود نخواهد پذيرفتني
تاريخ از درستي به را اين بايد نظام با معارض گروههاي
تكامل بر مبتني كه بهنجار و بهينه تحول كه باشند آموخته
يك بخصوص خارجي مداخله كانال از هرگز باشد ترقيخواهانه
زماني تحولي هر بلكه شد ، نخواهد تامين سلطهجو ساختار
نهادينه و اصلاح فرايندتغيير ، كهدر است عيني و واقعي
غير چنانچه و بيافتد اتفاق ساختار درون در مدني حقوق شدن
متروپلها پاي جا مستعمرات قبل سالها بايد ميبود اين از
را پيشرفت و تحول ماهيت بخواهيم اگر حتي.باشند گذاشته
خواهيم متوجه كنيم نگاه نيز عام طور به اروپايي جامعه در
اخير قرون طي در كه اروپائي كشورهاي از دسته آن شدكه
به توانستهاند امروز داشتهاند را صنعتي تحول مايه درون
فرانسه ، انگلستان ، )باشند مطرح يكم درجه ساختارهاي عنوان
نسبت كه اروپائي كشورهاي از گروه آن و (ايتاليا و آلمان
برخوردار پائينتري تكاملي درونمايه از اول گروه به
اول گروه با را خويش فاصله نتوانستهاند هنوز بودهاند
از كه چند هر (يونان و پرتغال اسپانيا ، )ببرند بين از
نيز تعارضي هيچگونه ساختار نوع در و اصولي لحاظ
.نداشتهاند
بود اين اجتماعي شرايط از نمونه دو اين كردن مطرح از غرض
به توجه با بخصوص طلبانه جنگ خارجي مداخله اولا كه
عمليات اولهر مرحله كه آمريكا نظامي استراتژي رويكرد
نظامي ، توانائي تمام نابودي و شديد بمبارانهاي را نظامي
سرمايه با سال دهها طي در كه ميداند جامعهاي اقتصادي
ويرانگري ميتواند مسئله اين.است آمده دست به جامعه ملي
هيچ تحت كه باشد داشته دنبال به را اجتماعي و اقتصادي
سادهانگارانه اينكه ودوم بود نخواهد جبران قابل شرايطي
خارجي مداخله با كه باشد آن فكر به كسي اگر بود خواهد
را تحول درونمايه اينكه بدون آن ، منفي تبعات تمام از جدا
طي را پيشرفت و مدارجترقي بود خواهيم قادر باشيم داشته
كنوني جهان در عينه به كه آنجا در ، بخصوص كنيم
و ميبينيم را سرمايه سودمندگرائي و قدرتها منفعتطلبي
پيروزي و اشغال و نظامي تهاجم يك فرايند در اينكه مضافا
.باشد شده كسب نظامي
ماهيت به توجه با گذار حال در كشورهاي در آنكه سوم
قومي ، اجتماعي ، گروههاي بودن شناور و اجتماعي بيثبات
و تحولات ميكند ايجاب ويژه موقعيت اين كه مذهبي و نژادي
خويش تحول سير طبيعي و بهنجار شرايط يك در اجتماعي تكامل
بيثباتي ميتواند خارجي مداخله صورت در كند ، دنبال را
تعارضات شرايط به كنوني مسالمتآميز شرايط از را اجتماعي
گذشته سال ده كهطي همانگونه دهد سوق آميز خشونت و حاد
.بودهايم شاهد آن داخلي جنگهاي و افغانستان در
هيچ تحت جنگ يقينا شده مطرح مسائل اين به توجه با
كه ميطلبد واقعيت اين و بود نخواهد جامعه نفع به شرايطي
صلحآميز و جنگ ضد فرايند يك براي مصرا ايراني جامعه
حفظ ملي ، منافع به نگاه بايد راه اين در و كند تلاش
اين.داد قرار نظر مد را كشور استقلال و ارضي تماميت
واقعگرايانه ملاحظاتي بايد كارابودن براي (صلح)رويكرد
مرزهاي درست شناخت آن مهمترين از يكي دهد ، پيشروقرار را
و آن شكستن از جستن دوري براي تلاش و جامعه آسيبپذيري
سوي از را كلاني تعهد كه بوده ملي منافع به رساندن آسيب
.ميطلبد مردم تودههاي و مدني نهادهاي حاكميت ،
يكي كه ميافتد اتفاق بعد دو در جامعه هر آسيبپذيري
بعد ديگر و است جامعه خاص اجتماعي ساختار و دروني بعد
مناسبات و بينالمللي ارتباطات در خارجي ساختار و بيروني
.است جهاني جامعه اعضاي ديگر با
دروني آسيبپذيري
و اضمحلال به زماني تاريخ ، طول در جوامع و تمدنها تمامي
عدم ايستائي ، به خويش درون در كه رسيدهاند آسيبپذيري
اجتماعي گروههاي مجموعه منافع گرفتن ناديده و تعامل
زماني تا تاريخ طول در خاص جوامع.باشند نموده سمتگيري
در توانستهاند داشتهاند نظر مد را ملاحظات اين كه
شكستهاي حتي و كنند مقاومت بيگانه قدرتهاي هجوم برابر
تحميل جوامع اين بر را جدي آسيب نتوانستهاست نيز موقتي
در فاشيسم اوليه پيروزيهاي اخير سده در كه همانگونه كند ،
با فاشيسم نهايت در باشدو دوامداشته نتوانست اروپا
تكامل اصل اين بر نهادن گردن به مجبور خويش قدرت تمام
ايران تاريخ بررسي در مقابل ، در ولي.گرديد تاريخي
ساختاري پوسيدگي با ساسانيان حكومت كه ميكنيم مشاهده
به توجه با جامعه تودههاي كه آنجا در خويش
استفاده و طبقاتي افراطگريهاي و فاحش بيعدالتيهاي
ثبات عدم همچنين و دين از افراطي و خواهانه غيرمردم
هجوم يك با كه وقتي شده عواملگفته از منبعث سياسي
تمام با ديد خويش مقابل در را اسلام و گرديد مواجه خارجي
نقطه و شد پذيرا را شكست غيربنيادين و ظاهري قدرت
لازم پس.گذاشت ايران تمدن تاريخ از مرحله يك بر پاياني
خويش پذير آسيب نقاط ترقي ، و ثبات براي ساختار هر كه است
به بپردازد ، بدان كلاننگري با و شناخته درستي به را
ايران معاصر جامعه دروني آسيبپذيري نقاط منظور همين
.ميكنيم بازبيني اجمال رابه
وجهي به بهادادن كم:تمدن مختلف ابعاد به دادن بها كم -1
در مهمي عامل آن ديگر وجه به بهادادن در افراط و تمدن از
ايران جامعه در هماكنون.است بوده جوامع و تمدنها شكست
نگريسته متعارف طور به اجتماعي و تمدني متنوع ابعاد به
ديگر بعدي در تفريط به بعدي ، در افراط وبا نميشود
به عالي توجه خصوص اين در اذعان قابل كه برميخوريم
حول پتانسيل تمام از استفاده و جامعه درون در دين مقوله
از ناسيوناليسم و ملي بعد به بهادادن كم با مقابل ودر آن
غفلت استفاده قابل و عيني پتانسيل اين توانائيهاي
ودفاع تهييج در را دين تاثير ما كه همچنان.نمودهايم
به عنايت با بايد ديدهايم ، گذشته سالهاي در كشور از
حفظ در ملي وحدت مليو غرور ملي ، هويت تاثير به تاريخ ،
نيز جامعه ماندگاري كلي طور به و ارضي تماميت و استقلال
.ببريم مطلوب استفاده پتانسيل اين از و كنيم كافي توجه
مسائل به مبتلا گذار حال در جوامع اصولا:هويت بحران -2
براي را خود ساختار قبلا چنانچه كه شد خواهند تازهاي
هويت عدم بحران يك موجب باشند نكرده آماده بدان پاسخگويي
افتاد خواهد اتفاق مرحله اين از گذار اينكهشد خواهند
ساختاربا كه است آن بهتر و نيست نيز شك قابل هيچگاه
مرحله انتقال اين بهنجار راهكارهاي واقعيت اين به تمكين
حفظ چارچوب در اجتماعي هزينه كمترين و وجه بهترين به را
را آينده هويت اينكه تا دهد قرار توجه مورد جامعه ثبات
.بزند رقم جامعه براي اسلامي -ايراني مدرن هويت يك نيز
گروههاي احزاب ، :مدني نهادهاي از استفاده به توجهي كم -3
جامعه يك در صنفي جوامع و نويسندگان و مطبوعات اجتماعي ،
وظيفه و حقوق از تلفيقي كه دارند عهده به را متفاوتي نقش
شهروندي و مدني حقوق مطالبهجوئي آنها از يكي كه ميباشد
رسميت به و گفتن پاسخ حاكم ساختار وظيفه كه است خويش
حفظ در نهادها اين وظيفه ديگر و ميباشد حقوق اين شناختن
مورد جامعه استقلال و ملي منافع مدني ، ساختار از حراست و
تعارض و نارضايتي كه كرد فراموش نبايد و ميباشد نظر
از دفاع در مسئوليت سلب توجيهكننده نميتواند هرگز
.گيرد قرار مدني گروههاي و نهادها اين توسط جامعه
زارعي اردشير
دارد ادامه
|