را قزوين استان ريشتري زمينلرزه 1/5
لرزاند
بشريت فرداي تضمين ;كودكان از مراقبت
مبتني كيفري نظام:وكلا كانون رئيس
شود احيا بايد بردادسرا
دستگيري مخدر ، مواد با مبارزه راه تنها
نيست
عليه خشونت شدن متوقف خواستار ايران
شد جهان كودكان
دامغان رانندگي درسانحه 3قرباني
انداز چشم
تهران در هموفيلي تنديس از پردهبرداري
را قزوين استان ريشتري زمينلرزه 1/5
لرزاند
ديروز تهران دانشگاه ژئوفيزيك موسسه گزارش به
ساعت دروني امواج مقياس در بزرگي 1/5 به زمينلرزهاي
.لرزاند را قزوين استان دقيقه 16/18
گزارش قزوين شهرستان حوالي در زمينلرزه اين وقوع محل
با رابطه در گزارشي هيچ خبر تنظيم زمان تا.است شده
.نشد گزارش مالي يا و جاني احتمالي خسارات
بشريت فرداي تضمين ;كودكان از مراقبت
و بيماري ، دخالت و خشونت فقر ، شوم چرخههاي شكستن براي
هنگام به بايد اقدام
زودتر كار اين هرچه و گيرد صورت كودك زندگي آغاز از و
است بهتر نتيجهاش شود انجام
ضرورت بيشترين درجايي كودكان خردسالترين به توجه:اشاره
يعني:است همراه دشواري بيشترين با آن تضمين كه دارد را
بيماريهاي و خشونت علاجناپذير ، فقر با كه كشورهايي در
آرزوهاي و اميدها و گريباناند به دست نابودكننده واگير
از برخاسته موانع با فرزندانشان براي مادران و پدران
اقتصاد كه اين با.ميكنند برخورد زندگي تلخ واقعيتهاي
به فقر در همچنان كودكان است ، اكثريت رونق حال در جهاني
سر در را صلح به اميد جهان كه حالي در.ميبرند سر
و جنگ آتش و سودجويي از ناشي مناقشات ميپروراند ،
به را كودكان روح و هستي و است شعلهور قومي جدالهاي
ايدز HIV /به ابتلا كه زماني در و ميافكند خطر
رها خود حال به كودكان ميكند ، تباه را خانوادهها
.كنند نرم پنجه و دست زندگي مخاطرات با خودشان تا ميشوند
در كودكان آينده خاطر به روز هر مددكاران و والدين
مبارزهاي چنين وقف را خود زندگي لحظه لحظه و تلاشاند
و بحرانها با وقفه بدون بايد كه آنجا از اما.ميكنند
نيرويي چندان غالبا بجنگند ، نيز خود زندگي فشارهاي
و خردسال كودكان وقف را آن كه نميماند باقي برايشان
زندگي ، فشارهاي كثرت و شدت كه وقتي.كنند خود نوپاي
براي كودكان حقوق باشد ، درآورده زانو به را بزرگسالان
.ميگيرد قرار خطر معرض در بالندگي و رشد بقا ،
درشتنمايي تمام با موانع ، اين بر غلبه حال ، اين با
براي راههايي حال هر در مردم كه زيرا نيست ، ناممكن
مطلبي.ميكنند ايجاد و مييابند خود كودكان از مراقبت
نخست دوران كه ميپردازد بحث اين به ميآيد پي در كه
چرخههاي با مقابله براي موثري پادزهر ميتواند كودكي
و است شده تهيه يونيسف توسط كه باشد فقر و ستيزه خشونت ،
.كردهاند ترجمه را آن شمس شهاب محمد و پويان حسن
كودكي نخست دوران بر فقر اثرات
ميبرد ، فرو خود كام رادر فقرخانوادهاي كه هنگامي
بيشترين و ميخورند لطمه همه از بيش خردسالترينها
به آنها بالندگي و رشد بقا ، حقوق و دارند را آسيبپذيري
حال در جهان در امروز كه كودكي ده هر از.ميافتد خطر
هست احتمال اين نفرشان چهار براي ميآيند ، دنيا به توسعه
تمام مفرط ، فقر اينكنند زندگي مفرط فاقه و فقر در كه
آب از سوءتغذيه ، محروميت از را ، كودك هستي جنبههاي
كوتاهي و كافي بهداشتي وسايل كمبود تا سالم ، آشاميدني
ميليونها علتالعلل فقر.ميگيرد خود سلطه تحت عمر ، طول
پاسخ پرسشها اين به و پيشگيرياست قابل مير و مرگ مورد
را مدرسه چرا تغذيهاند ، سوء دچار كودكان چرا كه ميدهد
استثمار سوءاستفادهو ستم ، مورد چرا و ميدهند دست از
نقض اصلي هسته و درمغز كه است آفت همين و ميگيرند قرار
.دارد قرار كودكان حقوق گسترده
مراقبت براي لازم اطلاعات از بيسواد مادران و پدران
و بيماري خطرات اين ، و بيبهرهاند خود كودكان از بهينه
دنيا به بچههاي.ميدهد افزايش را كودكان مير و مرگ
احتمال نرفتهاند ، مدرسه به خود كه مادراني بطن از آمده
است كودكاني برابر دو سالگي ، يك به رسيدن از پيش مرگشان ،
را ابتدايي دوره از بعد تحصيلات آنها مادران كه
.گذراندهاند
نتيجه بهعنوان هم تغذيه ، سوء سال ، دو زير كودكان براي
سوء.دارد عميقي تاثير بويژه فقر ، علت عنوان به هم و
و دائمي آسيب آمدن وارد باعث مورد اين در تغذيه
.ميشود خردسال دختر يا پسر روح و جسم بر جبرانناپذير
به بيشتري احتمال به تغذيه سوء و فقر به مبتلا كودكان
قابل امراض ساير و سرخك اسهال ، تنفسي ، بيماريهاي
از كه دارند را آن بخت كمتر و ميشوند دچار پيشگيري
يكي در دستكمشوند برخوردار بهداشتي لازم مراقبتهاي
از پيش كودكان از درصد امروز ، 80 تانزانياي بخشهاي از
به آنها پاي هرگز كه بيآن ميميرند ، سالگي به 5 رسيدن
روبهتوسعه جهان در فقط فقر ولي باشد رسيده بيمارستان
.ندارد وجود
شكل به آنجا و اينجا نيز صنعتي دنياي سراسر در فقرزدگي
اروپا ، اتحاديه عضو كشور در 15.ميخورد چشم به پراكنده
ميليون تقريبابه 3 ندارند دائمي مسكن كه افرادي شمار
كل از درصد تقريبا17 متحده ايالات در.ميرسد نفر
كافي غذاي بدون -كودك ميليون تقريب 12 به يا -كودكان
كه مادراني و پدران صنعتي جهان سرتاسر درميشوند بزرگ
خود بچههاي براي هستند ، خردسال بسيار كودكان داراي اغلب
.ميگيرند كمك مربوط مراكز از
كودك جسماني تندرستي و بقا حق بر فقر ژرف تاثير با آنچه
و رشد به كودك حقوق بر فقر اثرات ميكند ، برابري
حال در كشورهاي در.است روحي و عاطفي رواني ، بالندگي
به دست خانواده كاركرد اختلال و فقر دو ، هر وصنعتي توسعه
از محروميت به را كودكان وخردسالترين ميدهند هم دست
براي كه مواظبتي و تشويق و ترغيب دلسوزانه ، پرورش
.ميسازند محكوم است ، لازم سالم بالندگي
.نميشود متوقف و نميكند بسنده فرد يك عمر به فقر چرخه
خيلي كه است محتملتر آمده دنيا به فقر در كه دختري براي
دوره هنوز كه حالي در و كند ازدواج -پايين سن در -زود
با خود كه دختري.شود بچهدار ميگذراند ، را نوجواني
همچنان كه ميشود مادري به تبديل است ، شده بزرگ سوتغذيه
.ميآورد دنيا به كم وزن با بچهاي و است سوءتغذيه دچار
وتيرهبخت ، فقير بچههاي گونه اين كه است محتمل طبعا
به را خود فقر مادرانشان ، و پدران مانند شدند ، بزرگ وقتي
.دهند انتقال بعدي نسل
مقدارش ندارد ، اندازهگيري واحدي شاخص كه آن سبب به فقر ،
سطح بودن پايين مانند سادهاي ملاك.نيست آسان هميشه
جنبههاي كه است عيب اين داراي فقر ، شاخص عنوان به درآمد
طرد و حذف تبعيض ، قبيل از فقر اندازهگيري غيرقابل
حساب به را انساني آبروي و شان از محروميت يا اجتماعي ،
است تبعيض ، عنصري اروپا ، سراسر در مثال ، براي.نميآورد
جمعيت بر فقر اثرات تركيب در جداييناپذير طور به كه
از اروپا ، در ديگري جمعيتي گروه هر با مقايسه در روما ،
روما كودكان مير و مرگ ميزان در 1991 ، .است پايينتر همه
بقيه مير و مرگ برابر دو از بيش سابق چكواسلواكي در
.است بوده كشور آن جمعيت
زنان به نسبت خشونت اثرات
كودكي نخست دوران بر
توسعهجهان حال در يا صنعتي كشور هر در تقريبا خشونت
تحميلي را زندگي خشونت ، .است همگاني سلامت با مرتبط امري
و ميانجامد معلوليتها و آسيبها به ميكند ، دشوار و
موارد برخي در كه مينهد برجاي رواني و جسمي جراحاتي
.نمييابند التيام هرگز
عاملان حال عين در و قربانيان محتملترين فقير ، مردمان
آماج كه كودكاناند و زنان همه ، از بيشتر و خشونتاند
مجموعه سبب به كه ميگيرند قرار تهاجمي و خشم موج
در فرهنگي و اجتماعي سياسي ، اقتصادي ، دلايل از پيچيدهاي
.است اوجگيري حال در عالم قارههاي سراسر
خود ضربات عمر مراحل تمام در زنان با خشونت كه آنجا از
كودكان و نوزادان نتيجتا ميكند ، وارد آنها حقوق بر را
از نخست ، بار.ميگيرند قرار آن معرض در دوبار خردسال ،
جنوب بهويژه -جهان مناطق دربعضي.است مستقيم حملات طريق
جاري روش يك شكل به را كودكان ، خود به نسبت خشونت -آسيا
تولد ، محض به دختران كشتار يا جنين ، كشتار "نظاممند" و
كودكان به نسبت خشونت ديگر ، مناطق برخي دردهد مي نشان
كمتر (اثراتش لحاظ از نه و) خود بيروني جلوههاي در
"مغذي" كيفيت كه غذاهايي از بودن بيبهره:است نمايان
تحصيل و بهداشتي مراقبتهاي از محروميت و باشند داشته
و خاموش مرگي معنايشان دهند ، هم دست به دست وقتي
و است خردسال كودكان از نامعلومي شمار براي بيسروصدا
قرار بيشتري خطر معرض در خصوصا معلول اطفال يا دختركان
.دارند
و نوزادان براي خشونت خطر معرض در گرفتن قرار شكل دومين
كه زنان بودن ضعيف.آنهاست با مادرانشان رفتار كودكان ،
آنان به نسبت ستمگري و بدرفتاري از هم و نابرابري از هم
هر دراست كودكان و نوزادان براي خطري ميگيرد ، سرچشمه
مردن و جنين سقط از ناشي مرگ مورد ميليون به 8 نزديك سال
گريبانگير تولد ، از پس ماههاي يا روزها نخستين در
بهداشت بد كيفيت چون عواملي را آن علل كه ميشود كودكان
بودن ناكافي بارداري ، دوران در مادران تغذيه و
پزشكي مراقبت نبود و زايمان جريان در باليني مراقبتهاي
.ميدهند تشكيل نوزاد براي
ميدهد نشان است گرفته انجام نيكاراگوئه در كه مطالعهاي
از جسمي يا و جنسي بدرفتاريهاي با كه زناني بچههاي كه
ديگر كودكان برابر شش بودهاند ، روبهرو خود مردان جانب
.بميرند سالگي از 5 پيش كه دارند قرار خطر اين معرض در
هستند خود شوهران بدرفتاري و ستم قرباني كه زناني كودكان
به كه ميشوند روبهرو احتمال اين با كودكان ساير از بيش
كودكان ، ساير با مقايسه در باز و شوند محكوم سوءتغذيه
برابر در مصونيت كسب براي كه است محتمل بيشتر برايشان
در يا شوند مايهكوبي ميكشند را خردسالان كه امراضي
بدن ، رفته دست از آب جبران براي اسهال ، به ابتلا صورت
.شوند درماني مايع
است مسالهاي ميدهد روي خانه در كه خشونتي.خانگي خشونت
و آموزشي اقتصادي ، قضايي ، و حقوقي بهداشتي ، جنبههاي كه
بشر حقوق با مرتبط جنبه بالاتر ، همه از و رشدي پرورشي ،
فرهنگ ، مرزهاي آن ، از ناشي مسائل و خشونت نوع اين.دارد
آنها و نميشناسد سال و سن و قوميت پرورش ، و آموزش طبقه ،
.مينوردد در را
را توجهي و است پنهان نسبتا كه خانه در خشونت
عليه خشونت شكل گستردهترين و رايجترين برنميانگيزد ،
در تنها كه است آن از حاكي برآوردها.است دختران و زنان
هر در زن ميليون تا 4 ميليون بين 2 تعدادي متحده ، ايالات
قرار خود شوهران حمله مورد خشونتآميزي طرز به سال ،
.ميگيرند
در كه كودكاني و ميافكند خطر به را كودك بقاي خشونت ،
خودشان يا و ميشوند بدرفتاري شاهد خويش چشمان برابر
از بودن بيبهره ميگيرند ، قرار بدرفتاري و ستم مورد
.ميگذارند نمايش به زندگي در را رفتاري مشكلات و تندرستي
بايد كه ميشود نقض كساني تهاجمي اعمال براثر آنها حقوق
حساب آنها دلسوزي از برخورداري روي ميتوانستند برعكس ،
.باشند داشته را آنان جانب از شدن حمايت توقع و كنند
جراحات ميشوند ، واقع جنسي سوءاستفاده مورد كه كودكاني
نميتوانند ديگر كه طوري به مييابند ، ماندگاري روحي
بالندگي و رشد براي كه صميميت و اعتماد بر مبتني روابطي
.سازند برقرار دارد ، اساسي ضرورت آنها سالم
كودكان و زنان كه است سرنوشت غمانگيز ريشخندهاي از
بزرگترين با جايي در يعني خانواده ، كانون در معمولا
آنجا در را امنيت بيشترين بايد كه ميشوند روبهرو خطر
برضد خشونت معادل اغلب زنان عليه خشونت.كنند احساس
ميبخشد تداوم را خشونت چرخه روند ، اين و است كودكان
كودكي به منفي نقشهاي و ويرانگر رفتارهاي قالب در زيرا
در دائما خشونتآميز منظرههاي و ميشود بزرگ دارد كه
مارتا ، مييابد انتقال دارند ، قرار او مراقب نگاه معرض
كه منازلي كودكان ساير مانند نيز گريس و كولمن آنجلا ،
كه هستند روبهرو خطر اين با است ، رايج آنها در خشونت
خانواده اين ساله شش پسرك.شوند خانگي خشونت قربانيان
.باشد آموخته پدرش از را زدن كتك حالا همين تا شايد
همان از كه شكست ميتوان صورتي در فقط را خشونت چرخه
دست از فرصت كه نگذارند و شوند عمل وارد برضدش ابتدا
هاي"پويايي" اصطلاح به كردن جابهجا كه است روشن.برود
كودكان براي فرخندهاي نتايج مردان ، و زنان بين در قدرت
نيز را مردان كه زمينه اين در تانزانيا حركتبردارد در
زندگي مراحل نخستين از كودكان ، از مراقبت برنامههاي در
مثبتي نتايج كه است خردمندانهاي اقدام ميگنجاند ، آنان
به نسبت اجتماع و خانواده رفتارهاي اصلاح با.دارد پي در
تبعيض و خوردن كتك عمر يك از شايد نيز ماهه گريس 9 زنان ،
.يابد نجات
كودكي نخست دوران بر مسلحانه كشمكشهاي اثرات
چهار در مسلحانه كشمكش مورد حدود 20 مفروض ، روز هر در
فقير كشورهاي در بيشترشان كه ميدهد روي جهان گوشه
عميقي زخمهاي و اثرات جنگ ، .ميگذرند
امور و زندگيها كردن مختل آنها كمترين كه ميگذارد برجا
شرايط در كودك حقوق گذاشتن زيرپا احتمال.است روزمره
را كودك ميليون گذشته 2 دهه در تنهاميشود بيشتر جنگي
دچار يا مجروح شدت به آنها از ميليون كردهاند ، 6 سلاخي
بيخانمان ديگر نفر ميليون و 12 شدهاند دائم معلوليت
بين 80 است ، آمده عمل به كه برآوردي برطبق.گرديدهاند
مجروح يا كشته مسلحانه كشمكشهاي در كه كساني درصد تا 90
يا كودكان نيز را آنها اكثر و هستند نظامي غير ميشوند ،
بيش بيستم ، قرن دهه آخرين در.ميدهند تشكيل مادرانشان
يا شدند يتيم مسلحانه مناقشات براثر كودك ميليون يك از
.افتادند جدا خود خانوادههاي از
كودكان اواخر ، اين جنگهاي تازهترين از برخي در
اعضاي قتل و شكنجه شاهد اوگاندا شمال و سودان سيرالئون ،
فدراسيون) چچن و كنگو كودكان و بودند خود خانوادههاي
در.ديدند چشم به را مكرر انفجارات و بمبارانها ،(روسيه
گرفت ، 502هزار در رواندا در سال1994 به كه عظيمي كشتار
خاطر به در 1999 ، را كوزوو كودكان.شدند قتلعام كودك ،
خانههايشان از زور ، به"قومي تصفيه و پاكسازي"
خانوادهها از كردند ، بيخانمان را آنها درآوردند ،
انس بدان كه چيزهايي همه شدن ريشهكن به و كردند جدايشان
جوامع مادرهاي و پدر كه حالي دركردند داشتندمحكومشان
بالندگي تحريك براي كه ميكنند جدل هم با مرفه و ثبات با
از آهنگي است بهتر آيا خردسالشان بسيار كودكان مغز
"برامس" تصنيفهاي از يكي يا بگذارند برايش را "موتسارت"
جنگي مناطق مادرهاي و پدر است ، مفيدتر منظور اين براي
صداي از و ميدارند نگه بغل در تنگ را خود كوچك بچههاي
چه اگرميلرزند خود بر تفنگها شليك و بمبها انفجار
ميتواند زندگي كنترل تحت و مطمئن شرايط درباره مطالعات
و مهر از حاكي هاي"بغبغو" اصطلاح به كه كند ثابت
دوران آغاز در كودك بر مثبتي اثرات مادرانه نوازشهاي
نميتوان گمان و حدس با جز ولي ميگذارد ، او كودكي
واقعيت گرماگرم در خردي ، همان به كودكي براي كه دريافت
ماهيت كه كودكاني.ميافتد اتفاقي چه جنگ ، كنترل از عاري
به است ممكن ميشوند ، متحمل را جنگ انسانيت از فارغ
كه داغهايي شكل به روحي شديد فشار از ناشي اختلالهاي
به و گردند دچار ميماند جا بر رواني شديد جراحات از
بالندگي فرايند كه شود وارد آنها روح بر زخمي ديگر بيان
سخت جراحات سال ، سه زير كودكان مورد در.كند مختل را
باقي آنان در را زخم داغ عاطفي نظر از فقط نه روحي
براي نيز را مغزشان شيميايي اعمال و حالت بلكه ميگذارد
جنگ قربانيان خردسالترين اين بنابر.ميدهد تغيير هميشه
التيام.دارند رواني و جسمي مراقبتهاي به ويژهاي نياز
جان جنگ از كه دهد اجازه ميتواند كودكان جسمي زخمهاي
جنگهاي جلوي است ممكن آنان روح التيام و برند ، در به
.بگيرد را آينده
دوستانه فضاهاي و صلح مناطق
كودكان براي
متحمل كه ميرود انتظار جنگي مناطق در گرفتار كودكان از
در.شوند توضيحناپذير امور درك و تحملناپذير چيزهاي
با كس هر بحران ، سختترين از آكنده زمانهاي اين طول
از بيش چيزي ميتوان چگونه كه ميپرسد خود از سرگرداني
به محدودي و محقر جاي و آب غذا ، يعني بقا اساسي وسايل
نوپا كودكان شيرخوار ، بچههاي براي سرپناه و مسكن عنوان
كه هنگامي.كرد فراهم خانوادههايشان و چندساله ، و
جهاني جامعه دارند ، اولويت آشكارا فيزيكي و مادي نيازهاي
جنگزدگان رواني مراقبت و ذهني بالندگي به توجه است ممكن
بحران ، شرايط در حتي ولي.بنگرد تجملي چيز يك چشم به را
براي بلكه نيست آب و غذا خاطر به فقط كودكان فغان و گريه
كاري نظر اين از اگر.هست هم محبت و آسايش از برخورداري
ممكن شده جريحهدار روحش كه كودكي نگيرد ، صورت دخالتي و
كه دلهرهاي خاطرات با و شود "منجمد" زمان درون در است
طفل اينبرد بسر است بسته نقش حافظهاش در هميشه براي
و جهان از و ميشود ناآرام و ميكشد پس را خود كوچك
غلبه او بر وحشت كه نوپا كودك.ميگيرد فاصله جهانيان
درميآيد بچهاي صورت به و ميگردد باز عقب به است ، كرده
كودك.ميمكد را خود شست و ميكند خيس را خود جاي كه
پا و دست مصيبتها گرداب در غريقوار كه پيشدبستاني
نشان پرخاشگرانه اعمال با يا را خود اندرون ميزند ،
.ميبرد پناه خاموشي به يا و ميدهد
داده نجات كودكان ذهنهاي هم و جسمي زندگي هم اينكه براي
از بسياري در ميكوشند همكارش نهادهاي و يونيسف شوند ،
"كودكان براي دوستانه فضاي" و "صلح مناطق" بحراني ، وضعيات
ديگر ، كشورهاي و سودان سريلانكا ، در.آورند وجود به
كردهاند مذاكره جنگ طرفين با ديگر سازمان چند و يونيسف
غذا ، رساندن امكان كه كنند موافقت مخاصمههايي ترك با تا
اين پي در.كند فراهم را كودكان ايمنسازي و دارو ،
سازي ايمن كه دادند اجازه متخاصم نيروهاي مذاكرات ،
.برود پيش برنامه با مطابق امراض ، برابر در كودكان
در.نميمانند باز هميشه "صلح دالانهاي" اين متاسفانه
مورد چهار از مورد دو سيرالئون گذشت ، كه سالي همين
سر از سبب به را ايمنسازي ملي روز شده برنامهريزي
.كرد لغو مخاصمات شدن گرفته
اوضاع بودن عادي احساس كودكان ، براي سرپناه و غذا تامين
.ميآورد پديد است غيرعادي كه وضعيتي در را
آن شود ، فراهم هم مشاوره و بازي و رفتن مدرسه موجبات اگر
.ميكند ايجاد كاملتري بسيار نحو به را احساس
عظيم موج كه وقتي كوزوو ، در قومي كشمكش جريان در
هر از قبل امداد آژانسهاي شد ، سرازير آلباني به آوارگان
اختيار در غذا و سالم آشاميدني آب واكسن ، دارو ، كار ،
كودكان نوزادان ، ومير مرگ از تا ميدادند قرار آوارگان
اين كه آن از پس.كنند جلوگيري مادرانشان و خردسال
كمك دريافتكنندگان نگهداشتن زنده براي اوليه راهبردهاي
براي دوستانه فضاهاي ايجاد ابتكار درآمدند ، اجرا به
دبستاني ، و پيشدبستاني آموزشهاي نوزادان ، از مراقبت
كودكان و نوزادان از رواني مراقبت تفريحي ، فعاليتهاي
تامين هم را خانوادههايشان و كودكان براي مشاوره و نوپا
.كردند
رنگارنگ لباسهاي كه كودكاني دادن قرار هم كنار
با ميكنند ، پايكوبي و ميرقصند دسته دسته و دربردارند
پيكر كنار ميكشند ، جيغ وحشتزده كه كودكاني چهرههاي
در غرقه پارچههاي روي يا غنودهاند ، مادر يا پدر زخمي
اين با.است دردآوري مقايسه كشيدهاند ، دراز خودشان خون
جنگ ، وحشت از مالامال كودكان اين از مراقبت در حال ،
نيز خردسال قربانيان اين عاطفي آسيب به بايد امدادگران
.كنند توجه آنها جسماني جراحات مانند
كودكان و نوزادان حق خوردن
فاقه و فقر به را ملتي جنگ ، .است گران جنگ هزينه
-را مردمش روح بلكه ميربايد ، را ثروتش فقط نه و ميكشاند
غارت به -كودكاناند كه را شهروندانش آسيبپذيرترين و
و جسمي زخمهاي بر علاوه يافته سازمان خشونت.ميبرد
نيز را كشور گرانبهاي منابع ميآورد ، بار به كه عاطفي
بالندگي و زندگي ساختن صرف ميتواند كه پولي.ميخشكاند
به.ميرود كار به نابودي و ويرانگري در شود ، كودكان
صدها اتيوپي و اريتره مرزي ، اخير جنگ يك در مثال ، عنوان
ميليون يك كه حالي در كردند ، اسلحه خرج دلار ميليون
.هستند روبهرو قحطي با اتيوپيايي ميليون و 8 اريترهاي
از بيش جان بهاي به تاكنون كه سريلانكا در داخلي كشمكش
كشانده توقف به را كشور اقتصاد شده ، تمام نفر هزار 60
كه ميدهد اطلاع گزارشي طي سريلانكا مركزي بانك.است
و ايلام تاميل ببرهاي آزاديبخش جنبش بين مسلحانه كشمكش
از بوده عبارت نتيجهاش تاكنون سينهالي اكثريت حكومت
كه نازلي اقتصاد و متوسط سطح در اقتصاد يك بين تفاوت
دفاعي بودجه سريلانكا دولت.است آن گرفتار هماكنون كشور
افزايش دلار ميليون به 880 دلار ميليون از 700 را خود
.است داده
معناي به ميشود جنگي هواپيماي خريد صرف كه دلاري هريك
.گردد كودكان صرف بايد كه است پولي از "رفتن كش" دلار يك
خطرند در كودكان
گواه دارند قرار آن معرض در كودكان كه هولناكي غفلت
زندگي اخلاق از عاري عصري در كه براين است آشكاري
خواهد فرو گردابي ورطه در را ما كجرويها اينميكنيم
ارزشها":ميآيد درست نظر به نيچه گفتار آن در كه كشيد
".نميارزند چيزي به ديگر
از 250 بيش كه است بشر نسل تمام خجلت و شرمساري مايه
آنها.ميشوند استثمار جهان سراسر در امروز كودك ، ميليون
غذا لقمهاي براي را زباله سطلهاي كه ميبينيم را
خواب براي امني گوشه شب ظلمت در و ميكنند جستجو
چنين داديم اجازه چگونه است؟ ننگآور چه.ميجويند
واداشته خودفروشي به كودكان اين از برخي بيفتد؟ اتفاقي
سالگي ، شش يا پنج سنين در حتي ديگر ، عدهاي.ميشوند
و طولاني كارهاي به آلوده و كثيف كارگاههاي در ناگزير
دارند ، بيشتري شانس كه آنها.ميشوند گماشته طاقتفرسا
چيزي يا برده چون ديگر بسياريميبرند خانه به پشيزي
يا قانوني حمايت هيچگونه ميكنند ، بيگاري آن به نظير
يا جراحات عفوني بيماريهاي از آنها.نيست كار در پزشكي
سوءاستفاده انواع دستمايه و ميبرند رنج اندام قطع از
و ثروتمند و بزرگ شهرهاي در چه را آنها.ميگيرند قرار
آمريكاي در.يافت ميتوان فقير بسيار كشورهاي در چه
در.ميشوند بهرهكشي كودك ميليون از 15 بيش لاتين ،
يا ميكشند دلار دويست يا صد براي را كودكان ما ، شهرهاي
را اندامهايشان تا ميرسانند قتل به و ميدزدند را آنها
اين به ما كه شقاوتي و رنج.بفروشند آزمايشگاهها به
زخم ايناست بيرون حد از داشتهايم ، روا كودكان
آن براينكه است آشكاري دليل جهان خيابانهاي در خونچكان
.است گذاشته زوال به رو ما انسانيت از بخش
در كه ميشود رفتاري بد آنچنان كودكان اين با
كودكي دوران طبيعي معصوميت از اثري ديگر نگاههايشان
هميشگي و عميق سوءظن و است ترس هست آنچه نميبينيم ،
و پدر بدون را زندگيشان سالهاي نخستين ناگزير كه كساني
از تنها نه كودك ، ميليونها اينكردهاند سپري مادر
تمام همه ، ما ، كه بيبهرهاند خود خانوادههاي حمايت
با را آنها ناتواني و درماندگي كه جهان زنان و مردان
خود حال به را آنها ميكنيم ، نظاره بياعتنا ، نگاهي
دامنگير آخر به تا نخست سالهاي هراس اين.واگذاشتهايم
.ماند خواهد باقي آنها
كه ما از دسته آن پرشكوه احساس از پسران و دختران اين
خود انتظار در را مختلف امكانات از سرشار فردايي
مدرن جوامع شده رها كودكان اين.نميدانند هيچ ميبينيم ،
ديگر كه شدهاند واقع سوءاستفاده مورد بيرحمانه آنچنان
نميتوانيم نيز ما از يك هيچ.ندارند باور را چيز هيچ
.كنيم تضمين آنها براي را شايستهاي زندگي
خباثت پذيراي و بايستيم سادگيگوشهاي به نميتوانيم ، ما
پنجم چهار از بيش انباشتن آن اعجاز تنها كه باشيم نظامي
كه حالي در.است آن جمعيت از يكپنجم دردست جهان ثروت
از رقتآور فقري در جهان ، سراسر در كودك ميليونها
.ميميرند گرسنگي
خواهش آنها از -ميگوييم جهان رهبران به ما كه است اين
تكتك كه وعدههايي به كه -ميكنيم التماس ميكنيم ،
را كودكانمان از مراقبت.كنند عمل دادهاند ، آنها
بايد بلكه.كنيم قلمداد ديگر وظيفه يك صرفا نميتوانيم
به متزلزل بشريت اين بازگشت براي ضروري راه يگانه را آن
از ارزشمندتر تلاشي هيچ.كنيم تلقي خود درست مسير
براي ما از كه هركاري.نيست راه اين به همگاني فراخواني
بايد دولتها.است اضطراري و الزامي برآيد ، جهان كودكان
درطول جهان كودكان از مراقبت گرو در ما سرنوشت كه بفهمند
و دموكراسي تحكيم در اين.است زندگيشان سالهاي نخستين
.دارد محوري و اساسي نقشي بشريت فرداي تضمين
خشونتي به زدن دامن بشري جنبههاي رعايت بدون قدرت اعمال
.كرد مقابله آن با نميتوان نيز آتشين سلاح با حتي كه است
معناي بايد آييم ، فائق خشونتي چنين بر ميخواهيم اگر
جهان رهبران كه است لازم.كنيم درك را همبستگي گستردهتر
تمامي به را كودكان بهروزي از مراقبت خطير مسئوليت
كه كنند آماده را آنها و كنند حمايتشان گيرند ، برعهده
شرافت از آكنده جهاني برادرانشان ، و خواهران كنار در
.كنند بنا انساني
پاسخ آن به بايد ما كه است حكمي تنها كودكان اين نگاه
انسانيت كه است جنايتي نگاهها اين كردن نااميددهيم
.برد خواهد سوال زير را ما
ما همه":بياوريم شاهدي داستايفسكي كلام از دهيد اجازه
قدمي بياييد ".مقصريم چيز همه براي كس ، همه برابر در
اين از كه حقوقي برداريم ، جهان كودكان حقوق از دفاع براي
سالهاي نخستين در آنها كه حقوقي است ، شده دريغ كودكان
.دارند نياز آن به شدت به زندگيشان ،
كودكان اينزنيم باز سر مسئوليت اين از نميتوانيم ما
.باشند ما خود خون و گوشت از كه انگار هستند ، ما آن از
هدف صادقانهترين و ما تلاشهاي انگيزه نخستين بايد آنها
.باشند ما كوششهاي
شوم چرخههاي شكستن
و بيماري ، دخالت و خشونت فقر ، شوم چرخههاي شكستن براي
و گيرد صورت كودك زندگي آغاز از و هنگام به بايد اقدام
كودكان.است بهتر نتيجهاش شود انجام زودتر كار اين هرچه
كشور يك توسعه براي -كلمه كامل معناي به سالم -سالم
انباشته سنگيني كه هنگامي.دارند اساسي اهميت
دايمي و جاري امري صورت به كشور يك درون در نابرابريها
باشد ، نيرومند ظاهرا اگر حتي را ، كشور آن درآيد ،
سرحدات داخل در موجود نابرابريهاي و كرد خواهد بيثبات
فقير كودكان:ميزند برهم را ملتها بين موازنه كشور ، هر
آمدن پديد باعث سلامت ، از بيبهره و سوءتغذيه دچار و
طعمههاي صورت به كه ميشوند ناتواني و فقير دولتهاي
آنجا ازدرميآيند توانمندتر دولتهاي براي كننده وسوسه
نتيجتا شده ، كوتاهي كودكان نابسامان روزگار بهبود در كه
.است رفته دست از نيز ميزيند آن در كه كشوري بخت
سالهاي نخستين در كودكان روي سرمايهگذاري با كشور هر
توسعه امر به بلكه خانوادهاش ، و كودك به فقط نه عمرشان
جزء كودكان روي سرمايهگذاري.ميكند خدمت نيز پايدار
كشور هر رهبران كه است تصميماتي انديشانهترين دور
هرگز جهل و بيماري و گرسنگي.كنند اتخاذ ميتوانند
و مردمسالاري اقتصادي ، پايدار رشد براي شالودهاي
سرآغاز يك كردن فراهم.نبودهاند بشر حقوق به احترام
آفاتي زدودن به است كمكي زندگي ، در كودكان براي شايسته
اكنون آنچه.ميكشانند انسداد به را انساني توسعه كه
كودك حقوق به نسبت دوباره و نو است تعهدي است ، نياز مورد
چگونه كودكان براي جهان كه باره اين در بصيرتي و
تلاش هرگونه به زدن دست براي شهامتي و باشد ميتواند
دست بر كه تيرهروزي گرههاي و بندها گشودن و بريدن براي
.شدهاند بسته نسلها پاي و
مبتني كيفري نظام:وكلا كانون رئيس
احياشود بايد بردادسرا
بر مبتني كيفري نظام به بازگشتن اينكه در:اجتماعي گروه
نظام اين ولي نيست ترديدي دارد ، قطعي لزوم دادسرا ، وجود
خود خاص اشكالات و ضعفها بشر ، ذهن ساختههاي ساير مانند
را اشكالات قانونگذاري ، در دقت با ميتوان كه دارد را
.رساند حداقل به
با گفتوگو در دادگستري وكلاي كانون رئيس كشاورز ، بهمن
اولا ;است متصور زمينه چند در دادگاه تقويت:گفت ايسنا
آموزشي كادر تقويت مستلزم كه قاضي شخص فني و علمي تقويت
خدمت حين آموزش تعميق و توسعه و قضايي علوم دانشكده در
مقام در قاضي تقويت ثانيا.ميباشد كيفي كاملا صورت به
جز شرايطي هيچ تحت را قاضي خدمت محل كه مفهوم اين به قضا
شده بزرگ بسيار انتظامي تخلف يا جرم مرتكب كه موردي در
مادي جنبه تقويت طريق از ثالثا.داد تغيير نتوان باشد ،
و حل كلي طور به قاضي مالي مشكلات كه معنا اين به موضوع ،
اعضاي همچنين شود ، فراهم اعلا حد در وي رفاه موجبات
قرار رفاهي نظر از مطلوبي كاملا شرايط در دادگاه دفتري
قضائيه ، قوه كه معنا اين به اجتماعي ، بعد از رابعا.گيرند
هيچ كه كند اتخاذ اجتماعي و سياسي مسائل در مواضعي چنان
اين ناچار كه نيايد ذهن به آن بيطرفي مورد در ترديدي
سرايت نيز قوه اين دادگاههاي كل به ترديد عدم و اطمينان
.ميكند
موقعيت و مقام شناساندن مساله به بايد اينها ، جوار در
كرد ، اشاره جامعه افراد به (باشد بايد كه آنچنان) قاضي
آشنا خود حقوق با بايد دبستان از كودكان كه معنا اين به
باعث اين كه بشناسند را وكيل و قاضي و دادگاه شوند ،
و شوند قايل ارزش پديدهها ، اين براي بعدها شد ، خواهد
.دادگاههاست تقويت شدن ، قايل ارزش آن نتيجه
به نيز قوه اين محترم مقامات بنده گمان به:كرد اضافه وي
از را اين و هستند جازم و قائل تغييراتي چنين ايجاد لزوم
ايشان همكاران ديگر و قوه محترم رياست مختلف گفتههاي
از حكايت نيز دادسرا اعاده لايحه تصويب و دريافت ميتوان
.دارد قضائيه قوه در تلقي طرز همين وجود
دستگيري مخدر ، مواد با مبارزه راه تنها
نيست
:گفت مخدر مواد با مبارزه ستاد كل دبير:اجتماعي گروه
و جرايم امالفساد كه موادمخدر با مبارزه دربحث
.نيست دستگيري مبارزه راه تنها است ديگر مفاسد
هماهنگي شوراي جلسه در چهارشنبه فلاحعصر محمد
با ساري در مازندران استان مخدر مواد با مبارزه
ارتباط در نفر هزار گذشته700 سال در اينكه به اشاره
:افزود شدند ، كشور زندانهاي وارد مختلف جرايم با
.نيست مشكلات حل راه دستگيري
زندان وارد روز يك حتي اگر فردي هر:كرد اضافه وي
ارتكاب در كه ميشود دستگير درحالي بعدي درمرحله شود
.است بوده قبل از ماهرتر جرم
شدند زندان وارد كه افرادي از درصد وي 47 گفته به
از كمتر هم درصد و 66 بودند زندان در روز ده از كمتر
راه در:كرد تصريح وي.بردند بسر درزندان ماه يك
اندازه به درجهان كشوري هيچ مخدر مواد با مبارزه
.نداشتهاست اعدام و دستگيري ما
فرد يك اعدام با آيا كه پرسش اين طرح با وي
است مشخص آيا و ميشوند ما طرفدار بستگانش و خانواده
حفظ:داد ادامه ؟ چقدراست اعدام خسارتهاي كه
در:افزود فلاح.نميشود شلاق و اعدام با حكومت
كه است كاري اساسيترين آموزش مخدر مواد با مقابله
وجود جوانان تحصيل مراحل آخرين تا مهدكودكها بايداز
.باشد داشته
بهشدت كه كشورهايي از برخي اينكه به اشاره با وي
حل را معضل اين آموزش با داشتند مخدر مواد مشكل
رسيده نتيجه اين به تجربه به دنيا:گفت كردند ،
قهريه قوه با شود فراموش آموزش اگر كه است
.كرد حل را معضل اين نميتوان
شود دنبال بيشتري شدت با فرهنگي كار اگر:افزود وي
و آمد خواهد پايين مصرف و شود مي ارزانتر مخدر مواد
افزايش مواد قيمت و مصرف آمار شود بيشتر دستگيري اگر
.مييابد
به دركشور مردم از زيادي تعداد سال هر:گفت وي
آزمايش از بعد درحاليكه شوند مي دستگير اعتياد اتهام
.نيستند معتاد و است منفي جواب اعتياد
مثبت افراد اين اعتياد آزمايش درصد افزود50 فلاح
ما ملت شان در اين است؟ خدمت كار اين آيا نيست ،
اضافه كشور مخدر مواد با مبارزه ستاد دبيركل.نيست
به افراد و بوده همراه زور با كه دستگيريهايي:كرد
تاثيري هيچ شدند اعزام بهزيستي اعتياد ترك مراكز
وي.نميكند اعتياد ترك زور به كس هيچ نداشت ،
موادمخدر توليد كه درمراكزي بايد ما:داد ادامه
سرمايهگذاري ميشود كشورما وارد آنجا از و ميشود
.كنيم
كار افغانستان دركشور كه پيش دوسال از:گفت فلاح
موادمخدر كشت درصد كرديم 75 شروع را سرمايهگذاري
.يافت كاهش
به مربوط كاهش اين از بخشي البته:افزود وي
ما سرمايهگذاري خاطر به هم بخشي و بوده خشكسالي
مدت اين طي:كرد اضافه وي.است بوده درآنجا
جدي كاهش با كشور شرق امنيتي مولفههاي درتمام
پارسال:داد ادامه وي.بوديم مواجه ناامني
به نسبت درصد آماركشتهها73
درسال وي گفته به.است داشته كاهش آن قبل سال
موادمخدر با درارتباط نفر يكهزارو803 79 ،
به 482 رقم اين گذشته درسال درحاليكه كشتهشدند
.رسيد نفر
سال 79 با درمقايسه پارسال ما عملياتهاي:افزود وي
نيز موارد دربقيه همينطور و داشت كاهش درصد حدود 19
.بوديم مواجه جدي كاهش با
عليه خشونت شدن متوقف خواستار ايران
جهانشد كودكان
جمهوري خارجه وزارت بشر حقوق رئيس:اجتماعي گروه
شدن متوقف خواستار ژنو در پنجشنبه روز ايران اسلامي
.شد جهان مختلف كشورهاي در كودكان عليه خشونت
ژنو در بشر حقوق كميسيون نشست در "هستهاي پيمانه"
سال نشست در جهان كشورهاي سران اينكه برغم:افزود
را كودكانتعهداتي وضعيت بهبود براي ميلادي 1991
زندگي شرايط در سوم هزاره آغاز در اما بودند داده
.است نشده حاصل جهانبهبودي كودكان
در كودكان عليه خشونت امروزه:داشت اظهار وي
بكارگيري ديدهميشودو مناطقجهان از بسياري
و فيلم ساخت تجارت ، مانند خلاف كارهاي در كودكان
.است يافته رواج جنسي استثمار و مستهجن تصاوير
با ارتباط در ايران اقدامهاي درباره هستهاي پيمانه
زمينه در ايران اسلامي جمهوري:افزود كودكان مساله
اجتماعي وامنيت تغذيه و بهداشت فرهنگ ، هنر ، آموزش ،
.است يافته دست توجهي قابل پيشرفتهاي به
دامغان رانندگي درسانحه 3قرباني
كه رانندگي سانحه يك جريان در نفر اجتماعي3 گروه
نفر و 2 كشته داد رخ دامغان كيلومتري پنج در شب چهارشنبه
شهرستان اجتماعي تامين رئيس حادثه اين درشدند مجروح
.دادند دست از را خود جان همسرش اتفاق به دامغان
ولوو كاميون و پرايد دستگاه دو بين رانندگي سانحه اين
پرايد خودروي سرنشينان از تن سه آن اثر بر كه داد روي
.شدند مجروح نيز ديگر تن دو و كشته
انداز چشم
!باشيد خود پليس
مواجه تهران شهر كنار و گوشه در جمله اين با بارها شايد
بهراستي ".باشيد ما پليس شما بار اين":شدهايد
اين باشند؟ انتظامي نيروهاي پليس ، ميتوانند شهروندان
.است نشده داده بدان صحيحي جواب تاكنون كه است پرسشي
جريان در ،(1)عصر روزنامه يك گزارش به بنا پيش روز چند
گلوله ضرب به سالهاي مرد 56 تهرانسر ، پنجم فاز درگيري
نشان گزارش اين روايتهاي.شد كشته تهرانسر گشت پليس
.است نشده متحقق فوق شعار ميدهد
ساعتي جوانان:است چنين حادثه از جنايي كشيك قاضي روايت
آنها از پليس گشت مامور و شده جمع هم دور خود خانه جلوي
پليس خواسته آنها وقتي و برگردند خود منازل به كه خواسته
بازداشت را آنها داشتند قصد ماموران ندادهاند انجام را
به اقدام همسايگان و جوانان مادر و پدر كه كنند
كه اين گمان به پليس مامور اما ميكنند ميانجيگري
تير شليك به اقدام دارند را او به حمله قصد محل ساكنان
...نمود مستقيم سپس و هوايي
وصول لحاظ به:ميكند گزارش چنين را سانحه پليس
كلانتري و پليسي 110 فوريتهاي مركز به مكرر گزارشهاي
قصد گشت افسر محل ، اين در مزاحمت بر مبني تهرانسر 150
نموده خمر شرب آنان از ميشوديكي متوجه كه داشته بررسي
عدم علت وبه ميرسد مشام به وي دهان از مشروب شديد بوي و
از تعدادي بررسي خلال در.نيست خود كنترل به قادر تعادل
و شده حملهور آن سرنشينان و گشت واحد سمت به وي دوستان
وظيفه به بنا گشت افسر كه داشتند را آنان سلاح خلع قصد
اين دراختيار سلاح كه اين از جلوگيري جهت به خود قانوني
كمري سلاح با هوايي تير سه شليك به مبادرت گيرد قرار فرد
.مينمايد خود
بيان روشن شكلي به را حادثه وقوع رسمي ، گزارش دو هر *
است ، نشده مطرح جنايي قاضي روايت در نكته يك اما ميكنند
افراد از يكي خمر شرب و مزاحمت رفع براي مكرر تماسهاي
صحت هم پليس رسمي گزارش چنانچه اينحال با حادثه ، درگير
افراد حمله و مزاحمت رفع بهانه به نميتوان باشد داشته
اين در كساني البته و كرد عمل اينگونه لايعقل و مست
!بودهاند واقعه حاشيه در كه ميشوند خسارت دچار ماجرا
مامورين توسط سلاح بكارگيري قانون كه گفت بايد خاتمه در
تبصره در بهروشني سال 1372 ماه دي مصوب 28 مسلح نيروهاي
و پائين به كمر تيراندازي هوايي ، تير شليك به ماده 9 3
.است كرده اشاره بالا به كمر تيراندازي رعايت
در اقدامي هرگونه از قبل انتظامي ضابطين است لازم لذا
تسلط رواني ، و جسمي سلامت داشتن ضمن سلاح بكارگيري زمينه
به كامل آشنايي محوله ، ماموريتهاي در لازم آموزش و
تاسفباري وقايع چنين تا باشند داشته مقررات و قانون
چيز هر از قبل گفت بايد اين بر بنا.نشود تكرار مجددا
"!باشيد خود پليس"
اميري محمد
شماره17354 - 29/1/81- ص 15 - كيهان روزنامه (1)
تهران در هموفيلي تنديس از پردهبرداري
افتتاح بموازات و (آوريل 7) هموفيلي جهاني روز با همزمان
تقاطع در ايران هموفيل كودكان جامع درمانگاه دوم فاز
جهان در هموفيلي تنديس اولين زرتشت ، و فلسطين خيابانهاي
.گرديد پردهبرداري ايران خون انتقال سازمان رئيس توسط
و هموفيلي جهاني فدراسيون نماينده بر علاوه مراسم اين در
فرانسه ، انگلستان ، سوئد ، كشورهاي از خارجي ميهمانان
بهداشتي مسئولين و مجلس نمايندگان از تعدادي مصر و آلمان
.داشتند حضور درماني و
|