كنگو كريمه تب هپاتيت ، سل ،
بيماريها بازگشت
...باقيماجراها و گرم هواي تابستاني ، نيمروز
نميشود اين از بهتر
كنگو كريمه تب هپاتيت ، سل ،
بيماريها بازگشت
دردهاي سردرد ، لرز ، تب ، با يعني دارد آنفولانزا بيماري مشابه علايمي كنگودرست كريمه تب
است همراه خستگي و ضعف استفراغ تهوع ، عضلاني ،
محصل شهلا
گزارشها ، با ميكنيم باز كه را نشريهاي يا روزنامه تلويزيوني ، شبكه هر روزها اين
متاسفانه كه ميشويم روبهرو نشده كشف و جديد بيماريهاي شيوع درباره آمارهايي و اخبار
و مسئولان اخير سالهاي در ويژه به.ميشود افزوده آنها گوناگوني شمار بر روزبهروز
نادرست شيوههاي نهي در سخنان آنجا و اينجا در گاه درماني و بهداشتي امور صاحبنظران
گويا اما.ميكنند گوشزد بيماريها اينگونه مورد در صحيح اطلاعات ارائه از پنهانكاري
اظهارنظرها اين از بسياري در زيرا ميكنيم ، تصور كه است آن از ديرپاتر بسيار روند اين
ارائه اطلاعاتي و آمار غلط يا درست دلايلي به بنا گاه كه برميخوريم نگرشهايي همان به
.نيست صحيح و مستند چندان كه ميشود
.كرد حل را مشكلات نميتوان آمارها كردن دستمالي و پنهانكاري با كه است اين واقعيت اما
نيز پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزير پزشكيان ، مسعود دكتر پيش چندي دليل همين به درست
اطلاعرساني لحاظ از نتوانيم اگر و است گسترش حال در كشور در ايدز بيماري داد هشدار
.داشت خواهيم پيش در بسياري مشكلات قطع بهطور كنيم اتخاذ را لازم تدابير
امروزه اما رود شمارمي به يكم و بيست قرن در جهان مهم چالشهاي از يكي ايدز بيماري
جنون ،(CCHF) كنگو تب همچون نيز ديگر بازپديد و نوپديد ناشناخته ، بيماريهاي از بسياري
جهاني جامعه سلامت تا ميروند ايدز مانند به آن مختلف انواع در هپاتيت و (TB) سل گاوي ،
نحوه و خطر مورد در عمومي افكار روشنگري رو اين از سازند ، مواجه جدي مخاطره با را
.است انكارناپذير ضرورتي بيماريها اين از پيشگيري
يخي كوه ;ايدز
است شده تكرار بارها و بارها كه است تلخي واقعيت همان اين "است جدي جهان در ايدز بحران"
آنجايي از بيماري اين.ميكشد مرگ كام به را نفر ميليونها ساله همه ايدز واقع به ولي
شده ، مختلف جوامع در خودكشي و طلاق افزايش خانواده ، بنيان تضعيف بيكاري ، فقر ، به منجر كه
قرار تضعيف و تزلزل آستانه در نيز را كشورها اقتصادي و اجتماعي فرهنگي ، بافت رو اين از
يخي كوه همچون ايدز بيماري است باور اين بر كشورمان بهداشت وزير پزشكيان دكتر.است داده
پزشك محرز مينو دكتر اساس همين بر.دارد قرار آب زير ما كشور در آن عمده بخش كه است
شمار گفتوگويي در ايدز با مبارزه كشوري كميته مسئولان از يكي و عفوني بيماريهاي متخصص
.است زده تخمين نفر هزار تا 30 بين 15 كشور در را ايدز ويروس به مبتلايان
عفوني متخصصان.است همراه سل بيماري با اغلب ايدز بيماري كه است اين سكه ديگر روي اما
اغلب و ميكنند پيدا افزايش و پخش يكديگر با سل و ايدز عفونت دو كه باورند اين بر
خطر به توجه با پس دارند قرار نيز سل به ابتلا ريسك در ميشوند مبتلا ايدز به كه افرادي
تصريح نيز گويا دكتر.مييابد افزايش نيز سل بيماري موارد ايدز بيماري شيوع افزايش
و ايدز همچون نوپديد بيماريهاي اخير سالهاي در بيماريها الگوي تغيير دليل به:ميكند
و بلافاصله كه است اپيدمي يك آغاز اين و است آمده وجود به سل همچون بازپديد بيماريهاي
.كرد خواهد پيدا تغيير آن همهگيري شكل نزديك آينده در
بزرگ سوال علامت يك
از يكي آن نشده شناخته يا شده شناخته انواع در نوپديد و بازپديد بيماريهاي امروزه
.است جامعه آحاد و شهروندان اصلي و دائمي دغدغههاي
از پيشگيري و درمان انتقال ، نحوه از كافي شناخت چون كه معتقدند شهروندان از بسياري
كه هستند مواجه واهمه و ترس اين با پيوسته رو اين از ندارند را خطرناك بيماريهاي برخي
.شوند مبتلا بيماريها اين به نيز خود اشتباه برخورد يك دليل به نكند
مسئولان و دولت حمايت بيماريها اينگونه به مبتلايان تعداد به توجه با ;ميگويند آنان
.است ضروري پيشگيري و مشاوره اطلاعرساني ، امر در
مشكلات به اشاره ضمن است شده مبتلا نوپديد بيماريهاي اينگونه از يكي به خود كه فردي
و بيماري به مربوط مشكلات:ميگويد بيماري اين گرانقيمت داروهاي تهيه به مربوط اقتصادي
با كه است غيرانساني رفتارهاي و برخوردها مهمتر نكته كنار ، به گرانقيمت داروهاي تهيه
.ميكند سرايت بيماري هم كردن تنفس و هوا با حتي ميكنند تصور و ميشود بيماران دست اين
در نامطلوبي بسيار تاثير برخوردها اينگونه.هستند احساس داراي بيماران ميشود فراموش
سطح بايد مسئولان ;است معتقد بيمار اين.ميگذارد جا به بيماري روند در ويژه به و روحيه
.شود اصلاح برخوردها تا ببرند بالا بيماريها اينگونه به نسبت را افراد آگاهي و معلومات
شك ، يك با بيماريها اينگونه با برخورد در نيز پزشكان حتي گاهي كه است اين واقعيت
چندي نمونه براي.ميشوند مواجه بزرگ سوالي علامت سادهتر بياني به يا ابهام و ترديد
غربي ، آذربايجان استان در مرودشت روستاهاي از يكي در ناشناختهاي بيماري شيوع پي در پيش
از پس بهداشت وزارت عمومي روابطشدند مبتلا بيماري اين به ساله تا 13 دختر 11 حدود 70
و غربي آذربايجان پزشكي علوم دانشگاههاي علمي هيات اعضاي كه داد گزارش بيماري اين بروز
پس و شدند اعزام منطقه اين به وزارتخانه اين بيماريهاي مديريت مركز كارشناسان و ايلام
مشخص بيماري اين دقيق علت هنوز شد اعلام اپيدميولوژيك بررسيهاي و بيماران معاينه از
.نيست
خبري نشست يك در بعد چندي بهداشت وزارت بيماريهاي مديريت مركز رئيس گويا ، دكتر هرچند
روان ، و اعصاب متخصصان از برخي گفته به ولي كرد عنوان "اضطراب" صراحتا را بيماري عامل
ترديدها و شك اينگونه بيترديد.باشد داشته بيماري اين بروز در نقشي نميتواند اضطراب
CCHF كنگو كريمه هموراژيك تب بيماري شايد.است شده ابهامبرانگيز نيز پزشكي جامعه براي
در ويژه به كه كرد قلمداد ناشناختهاي و مشكوك تقريبا بيماريهاي زمره در بتوان نيز را
سال هر مهر تا فروردين بين يعني بيماري اين شيوع فصول در اغلب و اخير سالهاي
يك كنگو تب بيماري پزشكان اعتقاد به هرچند.دارد خود دنبال به را فراواني نگرانيهاي
بازپديد بيماريهاي رديف در را آن بايد بلكه نبوده جهان و ايران در نوپديد بيماري
دنبال به ساله 13_ دختري 14 ميشنويم وقتي است باورنكردني حقيقتا ولي كنند قلمداد
بستري بيمارستانها از يكي در CCHF به ابتلا احتمال دليل به بيني و لثه از خونريزي
به احتمال بر علاوه پزشكان هرچندميكند فوت شديد عفونت دليل به مدتي از پس و ميشود
اوقات گاهي مردم اكثر آيا ولي ميشوند بيمار اين در نيز خون سرطان نوعي به مشكوك CCHF
نميشوند؟ لثه خونريزي دچار
بيماريها علايم متوجه هم اگر يا و نميشناسند را بيماريها علايم افراد اغلب حقيقت در
.ميگيرند ناديده را آن ترس يا و شرم احساس يا آن از غفلت علت به ميشوند ،
علائمي جمله از تنفسي اشكالات و پوستي التهاب سرگيجه ، تهوع ، سردرد ، معتقدند پزشكان
علايم اين افراد اوقات بيشتر اما باشند بسياري بيماريهاي بر دليل ميتوانند كه هستند
اعتقاد بهشود برطرف خودبهخود بيماريها اين تا ميمانند منتظر و گرفته ناديده را
يك كه باشد جملهاي خطرناكترين ميتواند "شد خواهد برطرف خودبهخود" كه جمله اين آنان
متخصص اسدي ، سرور دكتر كنگو ، تب بيماري علايم مورد در اما.ميآورد زبان به را آن بيمار
با يعني دارد آنفولانزا بيماري مشابه علايمي درست بيماري اين:ميگويد عفوني بيماريهاي
.است همراه خستگي و ضعف استفراغ ، تهوع ، عضلاني ، دردهاي سردرد ، لرز ، تب ،
بيمار عمومي حال ششم تا سوم روز از معمولا:ميكند تصريح عفوني بيماريهاي متخصص اين
پوست ، در دهنده خونريزي علايم و ميگذارد وخامت به رو كنگو هموراژيك تب به مبتلا
آمار آخرين گويا دكتر.ميشود مشاهده بيماران رحم يا معده لثه ، بيني ، همچنين و مخاطها
تاكنون جاري سال ابتداي از:ميدهد گزارش گونه اين را كنگو كريمه تب به مبتلايان تعداد
تعداد ، 35 اين از كه شده گزارش كشور سراسر از بيماري اين به مشكوك مورد 64(15/4/81)
تنها 6 مورد اين 35 مجموع از كه شده ارسال سنگال پاستور انستيتو از آزمايشها جواب مورد
كنگو تب بيماري:ميكند تاكيد وي.شدهاند فوت مورد يك تنها و بوده كنگو كريمه تب مورد
خون ، سرطانهاي برقآسا ، هپاتيت همچون ديگر بيماريهاي با مشابهي كلينيكي علايم داراي
.است ديگر بيماري نوع چند و حصبه شديد شكلهاي
موقع به اطلاعرساني با سلامتي امنيت
كنترل زمينه در هنوز متاسفانه شده انجام تلاشهاي و اقدامات همه رغم به كه بپذيريم بايد
بيشتر آموزش و اطلاعرساني براي زيادي نياز نوپديد و بازپديد بيماريهاي از پيشگيري و
.دارد وجود جامعه آحاد و بيماران پزشكان ،
بيماريهاي انواع از برخي مورد در اطلاعرساني و آموزش در ضعف معتقدند كارشناسان برخي
و فرهنگي باورهاي و اخلاقي اصول برخي با آنها مغايرت از ناشي شايد بازپديد و نوپديد
سياست بهداشت وزارت عمومي روابط كل مدير اعتقاد به.باشد زمان از خاصي برهه در اجتماعي
رسانههاي و عمومي افكار به صادقانه و سريع جامع ، اطلاعات ارائه و اطلاعاتي باز درهاي
و پاسخگويي رو اين از و است "بحران" با مبارزه براي ممكن حل راه بهترين گروهي
.است ضروري و لازم ميشوند ، خطرناك مقاطعي در كه بيماريهايي مورد در اطلاعرساني
ميآورد وجود به را موقعيت اين انسانها سلامتي ارتقاي و حفظ تامين ، كه است اين واقعيت
منشاء و كنند زندگي مطلوبتر كيفيتي با و طولاني مدت به و صفا صلح ، در انسانها كه
زندگي در خاصي تغييرات بهداشت جهاني سازمان دليل همين به.باشند جهان در عظيمي تحولات
زندگي ، به اميد افزايش شيوه در تغييرات اين است معتقد و دانسته ضروري را جهان مردم
تلاش استانداردها ، بهكارگيري طريق از زندگي سالم و ايمن محيط ايجاد فقر ، با مقابله
از پيشگيري بهداشتي ، اوليه مراقبتهاي طريق از همه براي بهداشتي اهداف به دستيابي براي
و بيماريها ريشهكني ايمنسازي ، گسترش برنامه اجراي طريق از بيماريها و مير و مرگ
.است امكانپذير كامل و جامع بهداشتي مراقبتهاي اجراي
است معتقد نيز مجلس درمان و بهداشت كميسيون مخبر موذن پير نورالدين دكتر باره اين در
موزون توسعه نوع هر اوليه بستر و پيشتاز سلامتي امنيت شده ثابت دنيا در كه آنجايي از
حرف سلامتي ، امنيت حضور و وجود بدون رو اين از است كشور در پايدار و پايا همهجانبه ،
.است محال امري نيز همهجانبه توسعه از زدن
تعهد ميزان و منابع توزيع در تبعيض كشورها ، محروميت عمده عوامل از يكي شايد عبارتي به
.دارد جامعه كليدي افراد و دولتمردان ديدگاه به بستگي كه باشد سلامت امر به دولتها
افزايش باعث موقع به اطلاعرساني و جامعه افراد سلامت موقعيت و شرايط بهبود بيترديد
.دارد بانشاط و سالم زندگي يك از جامعه افراد بهرهمندي و سلامتي و زندگي كيفيت
...باقيماجراها و گرم هواي تابستاني ، نيمروز
نميشود اين از بهتر
پنهاني داوود
".است تابستان عزاي چلهنشين هوا":بگويد ميكشد خجالت انگار روزها اين هواشناسي
سربسته جمله اين گفتن به تنها خود هميشگي عادت به بالا و خوشقد سازمان اين كارشناسان
خيابانهاي گرم هواي اين در داري قصد كه تو براي اين و ".است گرم هوا":ميكنند اكتفا
تنها.ندارد اميدواركنندهاي بار كني گز ديگري از پس يكي دور ، مقصدي سمت به را تهران
تكرار با و "..بيچارهها":بگويي ميتواني باشد مانده باقي برايت انصاف اندكي اگر
زير عزيز عمر مسافركشي داغان و درب پيكانهاي در و بزني گرما دل بر نامانوس كلمات همين
نميارزد ، اين از بيشتر كه ما عزيز عمر) كني سپري آلوده خيابانهاي در پيشاني عرق شره
از كه دراز خيابان همه اين و ماندهاي تو.است شده رها خيابان در گرما ولوله (ميارزد؟
كه رانندههايي با لكنتي تاكسيهاي و ماندهاي تو.ميرود سر حوصلهات اساميشان تكرار
پولي پر جيب اگر حتينميدهند نشان خود از جهان سوي اين بشر كردن سوار به رغبتي هيچ
عزيز تهران تابستاني خيابانهاي در دقيقه از 15 كمتر كه نيستي اميدوار باز باشي داشته
.بماني آفتاب زير
"كجا؟ به دوختهاي چشم ولوله اين در تو"
".بگيرد تحويلم و بسوزد برايم دلش رانندهاي بلكه آقا ، وليعصر خيابان پايينهاي به"
...ديگر اينطوريهاست
"...تختطاووس سر آقا"
ماشين همه آن ميان در ميكند ، كار چشم كه آنجا زرتشت ، از پايينتر.ميگذرد يكي اين
ميبيني رنگورورفتهاي پيكان تو چراغ ، شدن سبز انتظار به ايستادهاند كه عجيبالخلقه
دارد هم قراضه پيكان.طرفت به ميآيند ماشينها ميشود ، سبز كه چراغ.پيرمردش راننده با
:ميزني فرياد تو.ميشود نزديكتر.ميآيد
"...تختطاووس سر"
چند تاميايستد جلوتر متري چند نه ، اما (!نميذاره محل ما به اينم نه).ميشود رد
.كردهاي خوش جا پيكان عقب صندليهاي در تو بعد لحظه
"ميكني؟ سوار مسافر ترديد با"
"!داره گير احواله ، ناخوش رخشمبكوبيد محكم درو شدين سوار كه حالا نبود ، مسيرم"
.برساند مقصد به را تو بعد لحظاتي بيشتر ، بال فراغ با راننده تا.محكم ميبندي ، را در
توقف تكيده و لاغر پيرمردي پاي جلوي راننده شوي پياده آنكه از پيش.ميرسي مقصد به
آذري غليظ لهجه با.رسد نظرمي به آداب مبادي و دارد تن به شلوار و كت پيرمرد.ميكند
".سيدخندان پل":ميكند اعلام راننده به را خود مسير
خوشحال تو و ميشود سوار پيرمرد و "اليالله":ميگويد سپس.ميكند تعلل هم باز راننده
بايستي خيابان در دوباره نيستي مجبور بنابرايناست سيدخندان بعديات مسير آخر.ميشوي
...ماجراها باقي و
"...طرفه همون مسيرم من ميري ، سيدخندان اگه"
"...نشو پياده آقا ، باشه"
زخم چسب را صندلي روكش جابهجاي.ميگرداني ماشين داخل به چشمي ميكني ، خوش جا
.هم از زياد و كم فاصلههاي با ضربدري ، .انداختهاند
احتياط با را چپاش پاي.صندلي روي نشسته مودبانه بسيار معذب و مچاله حالت با آذري مرد
نشان راننده به درآورده جيب از نو توماني هزار يك.ميگذارد ماشين كف برآمدگي روي
حين در.ميكند سريعتر را حركتاش گذاشته ، گاز پدال روي پا.ميگيرد هم راننده.ميدهد
.ميكند خرد را پول اينجوري.ميدهد آذري مرد به را كهنهاي و نو اسكناسهاي مسير ،
چند هر و "..تومن صد هم اين ديگه تومن يه 50 هم اين تومن ، اين 50 تومن ، صد اين"
كلافه كه ميداني.نميزند دم و ميگيرد و بگيرد آذري مودب مرد تا كاغذي ، پول يك ثانيه
.آذري مرد شده شكلي همان.است جوري چه شدن
قراضه پيكان.ميكند اعلام پيرمرد راننده به را زندان سهراه مسير جواني پسر جلوتر كمي
نگاه را مچياش ساعت.ميشود سوار پسر.جلوتر كمي قبل ، دفعههاي مثل.ميكند توقف
راننده.ميگيرد ضرب دست انگشت با ورزشياش ساك روي بر باشد داشته هم فرصت اگر.ميكند
:ميگويد نياورده طاقت هم آخر سرميكند وراندازش غريبي نگاه با پيرمرد
"چيه؟ اينا جون پسر"
باز هم از را انگشتانش (است خالكوبي) انداخته اشارهاش و شست انگشت فاصله به نگاهي پسر
...همينطوري.ميگيرد راننده چشم جلوي را آن كرده
پس آذري مرد به را توماني آخرين 50 كه حالي در خنده زير ميزند و ميكند نگاه راننده
"نيست؟ نگرد نبود ، گشتم كردي ، حك خودت دست رو چيه اينا":ميگويد بلند صداي با ميدهد ،
".داشتم دوست كشيدن ، واسهام دادم كردن ، حك نميگن اين به":ميگويد زده ، تلخي خنده پسر
.ميكند نوازش را هوا برده بيرون پنجره از را دستاش.نميزند حرفي.ميشود ساكت راننده
آذري مرد ".ميشين پياده اينجا":ميگويد او به كرده آذري مرد به رو دقيقه چند از بعد
".سيدخندان پل كردم ، عرض بنده جان ، عزيز":ميدهد پاسخاش آرام ، و جدي لحني با
رانندهاي كمترميدين اهميت نرخ به نه دارين توجهي مسير به نه نميكنين ، دقت چرا آقا"
"...ديدم شما مثل
بايد كيك يا.كردم قاطي (است زنش منظور احتمالا) جنگه وزير تولد روز امروز داداش ، اي"
من چون باشه ، هم كيك بهترين اگه كه كيك ميمونه بخره ، دخترم گفتم رو كادو.كادو يا بخرم
جنگ وزير شما اينجورياند جنگها وزير همه.كنه پيدا ايرادي يه بايد بالاخره خريدم
"دارين؟
".آقا نه نه ، "
نميتواند ديگر آذري مرد "ميشد؟ نميشد ، من از بهتر روزتان و حال داشتين اگه معلومه ، "
بلند صداي با جوان پسر قصر راه سه جلوتر ، كمي.خنده زير ميزند بگيرد ، را خودش جلوي
تو ميرويم.شديد.ميگذارد ترمز پدال روي پا راننده "!دار نگه.ميشم پياده":ميگويد
با آذري مرد.ميرود جلو متري چند ميكندو حركت راننده.ميشود پياده پسر.ماشين صورت
"نداد؟ را كرايهاش گويا":ميگويد ادب حالت همان
.ميزند صدا را پسر و كرده باز را ماشين در.ميكند ترمز راننده
"كرايه؟ جوون ، "
سمت به ميكند حركت راننده.ميرود و ميكند عذرخواهي ميدهد ، كرايه ميآيد ، جوان
!داشت پيش در تولدي هم او گويا":ميگويد و ميخندد ادب حالت همان با آذري مرد.سيدخندان
."است آورده هجوم گرما انگار
|