گمشدهمنم آن
نميآيند كه پيكهايي
همسايه جوان
ميگيرند طلاق بيپولها
گمشدهمنم آن
از گاهي مجري ميكند ، حركت مجري حركت امتداد در دوربين و ميخورند ، تكان هوا در دستها
از گاهي و بلند چندان نه نردبان يك پلههاي ميان از گاهي قديمي ، چرخ يك پرههاي ميان
بيشتر را چشمهايش و ميدهد كش اندازه از بيش را لبهايش ميزند ، حرف حصير قطعه دو ميان
حرفهايش كمك به و ميشوند ولو آسمان و زمين ميان همچنان دستهايش و ميكند گشاد حد از
قصد كه جواناني باب در ميگويد چيزي مجري.باشد داشته بيشتري تاثير مثلا تا ميآيند
نه ، يا ميدهند كردن كار اجازه خود همسران به شوهران آيا اينكه و دارند كردن ازدواج
همسر به كردن ازدواج صورت در آيا ميپرسد جواني از گزارشگر آن در كه ميشود پخش گزارشي
اين انجام به حاضر ضوابطي با تنها ميگويد سادگي به جوان و ميدهيد كردن كار اجازه خود
ادامه همچنان ماجرا و نزند لطمه خانهدارياش وظايف به همسر كار اينكه آن و است كار
.ميرسد پايان به جوانان مخصوص برنامه بعد لحظهاي و ميكند پيدا
&&&
دستهاي از كه شد يادآور تلويزيوني برنامهسازان به پاكخوردهاي شير كدام نميدانم
در كه برنامههايي در اينكه جالبتر.بگيرند كمك موضوع فهماندن بهتر براي ميتوانند خود
عبارت برنامهها اينگونه ترتيب بدينميشود مشاهده بيشتر مسئله اين هستند جوانان مورد
و آينه و عرفان و شعر نردبان و چرخ دست ، تكان متنابهي مقدار از كه كوچكي جنگ از ميشود
مبهم و مخدوش همچنان كه آنچه ميان اين در و است شده تشكيل سو آن و سو اين دويدنهاي
به را آن نتوانستند هرگز برنامهها اينگونه كه ماست جوانان واقعي چهره ميماند باقي
سريالهاي در.نميشود ختم برنامهها اينگونه به تنها مسئله اين البته.بگذارند نمايش
لگدمال گاهي را شده مخدوش چهره اين است ، جوانان مسئله به پرداختن آن موضوع كه تلويزيوني
.ميكنند
خانوادههايي.برانگيخت را خانوادهها نگراني قرمز خط تلويزيوني سريال پخش كه همچنان
تا كردند پيدا خوب بهانههاي سريال اين ديدن با بودند خود جوانان مشكلات درگيرودار كه
از چهرهاي نمايش قرمز ، خط سريال متزلزل شخصيتهاي.شوند مظنونتر هميشگي ، مظنونين به
را خود عزم نبود ، باوركردني و تحمل غيرقابل هم چندان كه مشكلاتي بروز با كه بود جوان
توجيه موضوع اين گرچه نكنند ، نگاه را سرشان پشت و بكشند پر آبا سوي آن به كه كرده جرم
اين نخبههاي از رفتند كه آنها اماماست كشور جوانان بيرويه مهاجرت روند براي خوبي
.بگيرند دوش به هم را ديگر نفر چند بار بودند قادر و هستند مملكت
&&&
جواني همان ما ، جوان آيا.است گمشده تلويزيون برنامههاي ميان جوان ، چهره حال هر به
آيا درميآورد؟ را آدم كفر كه است حرفگوشكن آنقدر و متين آنقدر مودب ، آنقدر كه است
و دوست شيطاني وسوسههاي يا شدهاند مخدر مواد گرفتار يا كه هستند آنهايي ما جوانهاي
ميكند؟ تهديد كار اين به را آنها جا هر و لحظه هر رفيق
كه جواناني لباس آيا ميكند ، فكر چطور ميپوشد ، لباس چگونه است ، قيافهاي چه ما جوان
است؟ تلويزيوني سريالهاي قهرمانان لباس مثل ميبينيد ، خيابان در را آنها روز هر شما
ميشود؟ كشيده لودگي به شوخي و طنز جاي به كارهايش گاهي كه است جواني همان ما جوان آيا
&&&
و تغيير تا داشت اين بر را تلويزيونيها كه بود سرسختي رقيب ماهوارهاي شبكههاي حضور
بعد به اين از.آورند وجود به آن اجراكنندگان لباس و دكور و برنامهها نوع در تحولي
آنچناني ، ژلزده موهاي با مرتب ، خيلي مجري يك تا كني باز را تلويزيون پيچ كه بود كافي
بودند شده مهم خيلي ديگر حالا كه جوانترها مخصوصا شما براي را باصفايي شب و خوب روز
مسابقههاي كپي معمولا كه مسابقههايي.دهد تحويلمان آنچناني لبخندهاي و كند آرزو
هر كه مجرياني و شدند ظاهر تلويزيون در روز مد لباس با كه اجراكنندگاني بود ، ماهوارهاي
و تازه اتفاق كه ميداد نشان همه بودند ، شده خنديدن قاهقاه به موظف يكبار دقيقه دو
.است شده گرفته تازهتري تصميم
اما گرفت ، صورت راستا همين در جوان شبكه به سوم شبكه اختصاص و تلويزيوني شبكههاي تعدد
اقبال از و بگيرد قرار ايراني جوان توجه مورد توانست برنامهاي كمتر همه اين با
.بكاهد ماهواره برنامههاي
برنامههاي با مقابله به تا بودند آمده پاپ آهنگهاي با كه خوانندگاني جديد فوج
و تكراري مضامين با اما برانگيخت را همه بهت ابتدا در گرچه نيز بپردازند ماهوارهاي
روز يك اما.كند جلب را ايراني جوانان توجه نتوانست لسآنجلسيها صداي كپي از استفاده
آمد جايي از كسي شايد بالاخره اما كجا ، و كي از نبود معلوم.شدهايم مهم كه شديم متوجه
تامين و جوانها ياد بالاخره و ديد ميشود پهن مدام كه را بيريخت سني هرم اين آن يك و
.افتاد آنها براي برنامه
&&&
و بود جنگ حال در كشور نداشت ، وجود كردن جواني و جوان از حرف تلويزيون در دهه 60 در
فكرها و ذهنها و نداشت مفهومي سرگرمي و تفريح روزها آن شايد جنگ ، ميدان عازم جوانها
ساله كودك 3 از داشت كردن تفريح قصد هركسكنند فكر كردن جواني به كه نبودند آرام آنقدر
و ميشد صورتي پلنگ ديدن مشغول و مينشست تلويزيون روبهروي عصر ساعت 5 ساله مرد 70 تا
با نيز ميشد پخش دوشنبه روزهاي در تنها كه سريالهايي.ميدوخت چشم جري و تام حركات به
.ميكشاند گيرندهها پاي را بسياري كه آينه سريال مثل درست.ميشد روبهرو عمومي اقبال
سني گروه متوجه برنامهسازان بالاخره.شد متفاوت كمي اوضاع رسيد راه از كه هفتاد دهه
.شد شروع نيمرخ برنامه با كار انداختند قلم از را جوانها هم باز اما شدند ، هم نوجوان
دوربين با و ميآورد وجود به مجري گفتار و حركات در كه جنبوجوشي با تا كوشيد نيمرخ
.دارد نگه تلويزيون پاي را نوجوان مخاطبان مناسب فضاسازي با و خود حركت حال در هميشه
خود احساسات آنها و شد سازگار نوجوانها روحيه با حدي تا عرفان و شعر مضامين از استفاده
همين به شايد.شد موفق گامهايش اولين در نيمرخ.ميكردند پيدا جنبوجوشها ميان را
ميتواند نيمرخ مانند قالبهايي در برنامهاي كردندهر تصور برنامهسازان كه بود دليل
همه و گرديد آغاز دستها دادن تكان كه شد اين.كند برقرار ارتباط خود جوان مخاطبان با
مكاشفه به آب و آينه جلوي مدام كه عارف و شاعر دست يك شدند خودشان براي ما جوانهاي
.نبود ما جوان واقعي سيماي هم اين كه است اين واقعيت اما و ميپرداختند خود درون
&&&
ديگر از بيشتر جوانان در ماهواره از استفاده تمايل كه ميدهد نشان تحقيق يك نتايج
به راضي جوانترها توصيه و اصرار به خانوادهها از بسياري حقيقت در.است جامعه اقشار
به تلويزيون برنامههاي كه ميدهد نشان تحقيق همين.ميشوند ماهواره از استفاده و خريد
در مسئله اين معتقدند آنها گرچه.ندارند طرفدار جوانان بين در كافي جذابيت نداشتن دليل
.ندارد وجود نيز ميشود پخش فارسي زبان به كه ماهوارهاي برنامههاي
رشته كارشناسيارشد دوم سال دانشجوي كه محبيزاده فرشاد كه است دليل همين به شايد
ما حوصله تلويزيوني سريالهاي كند روند اولا":ميگويد عصبانيت با است پزشكي مهندسي
ميشود مربوط ما مادران و پدران زمان به شايد سريالها نوع اين.ميبرد سر را جوانترها
را تندتري روند با سريالهايي تحمل و كردهاند عادت آنها ديدن به آنها خاطر همين به
نگاه هم به يكييكي افراد همه و درميزند نفر يك سريالها همه در كه وقتي اما.ندارند
اين شود باز منزل در تا ميكشد طول ساعت دو و "باشه كي ممكنه" ميگويند هم به و ميكنند
طرفدار جوانها بين خارجي سريالهاي دليل همين به.نميخورد جوان روحيه درد به سريال
".ميكند پيدا بيشتري
از انبوهي از شده پر جوانان ويژه برنامههاي و سريالها":دارد ديگري نظر او دوست
در.ميشوند هم رديف تند و تند غيرفني ، ديالوگهاي قالب در كه نصيحتها و حرفها
بپوشانند ، را كردن نصيحت اين كه دارند سعي زيركي با گرچه هم جوانها مخصوص برنامههاي
آموزش و پندآموز نصايح شنيدن به مجبور ما هم باز و ميروند لو و نميشوند موفق هرگز اما
.زندگيميشويم شيوه
برنامههاي ميان در را خودم من":ميگويد روزنامهنگاري آخر سال دانشجوي خرمي شيوا و
آدم كه است واقعيت از دور آنقدر ميشود ساخته خوابگاه از فيلمي اگر نميبينم ، تلويزيوني
خوابگاه به تا نميدهد زحمت خودش به حتي فيلمها اينگونه كارگردانميكند اذيت را
درگير هميشه ما دانشجويان كه ببيند.است خبر چه واقعا آنجا ببيند و بزند سري دانشجويي
.ميكنند فكر جامعه به همه از بيشتر آنها و نيستند خودشان شخصي و آبكي مشكلات
.ميگذرد هفتهنامه يك در ماجرا و ميشود پخش تلويزيون از روزها اين كه سريالي همين يا
گاهي و كردهاند درك را مجله يك واقعي فضاي برنامه اين دستاندركاران نميكنم فكر من
".ميكنند عنوان غلط را اصطلاحات
روزي اگر بوديد ، نگفته كه نگوييد بعدا گفتن ، ما از":ميگويد تاسف با او دوست و
خودش با بيندازد سيما جوانانه برنامههاي به نظري و بيايد مرزها طرف آن از يكي روزگاري
به كه است رواني و ايدزي معتاد ، لوده ، بدپوش ، جوان يك ايراني جوان كه ميكند فكر حتما
".نميخورد شنيدن نصيحت جز كاري هيچ درد
&&&
كه ميخواهيم و ميشويم عارف.دريافتيم را جوان احساس ميكنيم فكر و ميبافيم شعر ما
به سرگردان كه ميدهيم نشان را او خشكيدهاي و برهوت صحراي ميان.باشد همانگونه هم او
به و بگيريم را دستاش ما بيايد و نباشد آنگونه كه ميخواهيم او از و ميزند دري هر
ميدان سر شب تا صبح از روز هر كه جنوبشهري صادق قيافه كو اما.كنيم رهنمونش سلامت وادي
"نفر يك ونك":ميخواند فرا را مسافران راهآهن
ضخيم تارهاي دستهايش تنها و نويسنده ، نه و است شاعر نه كه معصومهاي معصومه ، قيافه كو
به و مينشيند خانه در كنار و ميكند سر چادر بيكاري سر از عصرها و ميفهمند را قالي
سرعت با فقط پدرش ، پولداري زور از كه فرشيدي كجاست ، فرشيد ميكند ، فكر آسمان پرندههاي
است؟ شكلي چه ما امروزي جوان قيافه واقعا.كند خالي را خودش تا ميدهد گاز خيابانها در
گيلاس و سيبگلاب متين و مرتب قيافه با صبح روز هر كه را ما محله دستفروش جوان كسي آيا
.است كشيده تصوير به را ميفروشد خوشطعم
نميآيند كه پيكهايي
كه شدند خوابنما مسئولان يا بود شده كارشناسي كار نميدانم.شد برگزار بسياري جلسات
شدند طرحي نوشتن مشغول تند و تند و نشستند ميز پشت وزيرانش همه با دولت هيات صبح روز يك
.كنند اشتغالزايي جوانها ما براي آن در تا
و دليل هر به كه همانگونه سازمانها.كرد پيدا تسري جامعه بخشهاي همه به كار اين
با رابطه در سمينارهايي و همايشها برپايي به تصميم ميكردند ، برگزار همايش يك عنواني
تير پاي بيكار جوان همه اين براي بلكه تا شدند يكدل همه خلاصه.گرفتند جوانان كار
اين تا چون نماليد ، صابون دلتان به خيلي لطفا خوب.بزنند بالا دست چراغبرقنشين
قول به و باشيم خوشبين كه است اين بهتر نه ، اما.شود آب مادرش دل گردد ، گاو گوساله
.داشتهباشد وجود آبي ليوان در اگر البته.ببينيم پرش نيمه از را ليوان روانشناسان
ستون را دستها و كوچه كنار نشستهاند شب تا صبح از بعضيها كه است دليل همين به شايد
خانم و آقا بگويند و خانهشان در دم برسد آنها كار حكم بشود كي تا كردهاند چانهها
خب ، مكفي مزاياي و حقوق با كنيد كار ما شركت در ميتوانيد صبح فردا همين از شما فلان ،
.شد عوض نظرتان شايد بخوانيد را ساله دبير 24 خانم واقعي ماجراي لطفا ممنوع ، خيالبافي
&&&
پاهايش روي تا كرد جمع را زورش همه و گرفت دندان به را چادرش گوشه كشيد ، عميقي نفس
با كه افتاد روزهايي آن ياد.زد حلقه چشمانش در اشك و ميرفت سياهي چشمهايش.بايستد
غوطه كتابها ميان كه افتاد روزهايي و شبها ياد شد ، قبول سراسري كنكور در رتبه 200
افتاد سنگيني ساك ياد.كند كسب را دانشگاه به ورود جواز بود شده موفق بالاخره و خورده
اندك پول ياد.بود كرده حمل تهران خوابگاه تا خودش شهر از فراوان زحمت با بار هر كه
.داشت را اتوبوس بليط خريدن پول فقط وقتها گاهي كه ميگرفت پدرش از كه افتاد ماهيانهاي
فرو مغزش ميان چنگكي انگار ميكرد ، مرور را خاطرهها ذهنش و شد برپا آشوبي دلش در
آن يادميكشيد بيرون بود خريده جان به كه را مرارتهايي و سختيها يكي يكي و ميرفت
و سرما از بيمارستان يك راهرو در صبح تا شد مجبور و رسيد دير خوابگاه به كه افتاد شبي
.بلرزد ترس
به ذهنش.بود نشسته امتحان جلسه سر گرسنه كه روزهايي و افتاد امتحان سخت روزهاي ياد
.ميخنديد او و ميشد بدل و رد دستها ميان بيست از پر كارنامه كه وقتي.رفت هم عقبترها
مدتها بيماران و شده دكتر كه ميكرد فكر ميگذشت ، آرزو و خيال در چيز همه روزها آن
كه ميديد مهندسي خانم هيبت در را خودش يا كند ، مداوا را آنها او تا مينشينند منتظر
...كه وقتها آن ياد و بود ، دهنپركن كافي اندازه به دختر يك براي هم اسمش
آب جرعه چند كرد ، پيدا آبي شير پارك گوشه درنشست گوشهاي و كرد جمعوجور را خودش
.كرد بهتر را حالش
معلمياش حكم گزينش اين از بعد تا بود شده گزينش براي خود معرفي به موظف صبح ده ساعت
.شود صادر
ديگري از پس يكي سوالها بود گرفته نظر زير را او حركات تمام تيزبين چشم دو شد ، وارد
ناخنهاي به حتي كار شد ، پرسيده هم عواطفش و احساس شخصيترين و خصوصيترين از شد شروع
تازه او و ميكني؟ بلند هميشه را ناخنهايت بود ، پرسيده سوالكننده خانم رسيد ، هم دستش
پيدا فرصت كه بود سالها.كند كوتاه بود كرده فراموش كه ناخني و بود شده دستهايش متوجه
اولين ساله چند اين در كه داد جواب وقتي كند نگاه دقت اين به را دستهايش تا بود نكرده
كوتاه در سهلانگاري خاطر به فقط بلند ناخن اين و شدهام ناخنهايم متوجه كه است باري
قطعي حكم بعد ماه سه.كرد نخواهند باور را او حرف زن دو آن كه ميدانست بوده ، آنها كردن
.داشت مشكل بلند ناخنهاي داشتن دليل به همچنان كه او حكم از غير به شد ، صادر بقيه
كه معتقدند هم بعضيها است ، سختتر دنيا در كاري هر از كردن پيدا كار ميگويند بعضيها
پيدا كار كه باورند اين بر برخي و ميشود حل مشكلات همه كني ، استفاده "پ" بند از اگر
.طرف يك هم كار آن به ورود شرايط از گذشتن طرف ، يك كردن
اگر و بگذريم ، ميكنند ، مشكلتر مناسب كار يك كردن پيدا براي را راه كه قوانيني از اگر
بگذريم هم است مواجه بيكاري بحران با آن جوان جمعيت دليل به كه كشور شرايط از
.بايستيم جا همين پس.شويم رد سادگي به كار براي گزينش و شروطها و شرط از نميتوانيم
و شركت يك در فرد يك استخدام شرايط.نيست حراستي و گزينش شروط هم هميشه شروط اين
و خورشيد و ابر بايد كه ميگويند جوانها.ميشود بزرگ شانس يك به مربوط بيشتر سازمان
ربطي خيلي رفتن كار سر اين.ميرود كار سر نفر يك بعد نيفتد اتفاقي و باشند كار در فلك
.ميكند فراهم را آنها شرايط مجموعه بلكه ;ندارد شايستگيها به
هميشه كارفرماها نيست ، اتفاق يك حادثه اين ديگر كشورهاي در كه ميدهد نشان بررسيها
شغل اين چه براي و چرا كه ميدانند هم كارمندان و ميكنند انتخاب را كسي چه ميدانند
.كردهاند انتخاب را خاص
سطوح در بيكاران از بيشتر عالي تحصيلات با را كشور بيكاران تعداد كارشناسان از بعضي
تن كاري هر به دارند عالي تحصيلات كه آنهايي كه ميكنند ادعا آنها.ميزنند تخمين ديگر
ميشود اينميدهند رضايت هم دمدستتر كارهاي به ديپلمهاند كه آنهايي اما نميدهند
كار مانع آن پرستيژ لااقل تا بزنند را دانشگاه قيد كه ميرسند نتيجه اين به خيليها كه
ميكنند بيشتري دقت خود كارمندان انتخاب در كشورها از بسياري همه اين بانشود كردنشان
اين از نمونهاي.ميكنند استخدام سوالات از برخي به صحيح جوابگويي صورت در را آنها و
سايتهاي از يكي آنچه بنابر آمريكا در كار براي افراد گزينش به ميشود مربوط گزينشها
سوال افراد ، 15 استخدام هنگام كارفرماها آمريكا در معمولا ميگويد آمريكا شغليابي
نفر هزاران به گذشته سال در 20 كه كانادايي روانشناسهاي از يكي عقيده به.ميكنند مشخص
تا آمادهاند مصاحبهشوندهها خوب شروع صورت در كارفرماها است ، كرده كمك كارياب
ذهن در بد شروع اما.دهند قرار بررسي مورد چشمپوشي با را آنها بعدي جوابهاي
ويژگي شش پنج ، مصاحبه ، براي رفتن از قبل كارياب اينكه مهم نكته.ميماند مصاحبهكننده
سوالات به جواب موقع و مشخص غيره و فردي تواناييهاي مهارتها ، تجارب ، زمينه در را خود
او صحبتهاي مصاحبهكننده تا دهد توضيح موارد اين در بايد هم آنقدر.كند تاكيد آنها بر
.كرد تلف زندگي خلاصه گفتن صرفا با را مصاحبه فرصت كه نيست لازم بنابراين.كند قطع را
:است قرار اين از آمريكايي كارفرماهاي همه مشترك سوال اما 15
ميدانيد؟ چه ما از _كنيد؟ 3 كار ما براي ميخواهيد چرا _بگوييد20 خودتان به راجع _1
نقاط _ بكنيد؟ 5 را شغل اين تقاضاي شما تا شد باعث خاصي تواناييهاي و ويژگيها چه _4
تا داريد دوست بمانيد؟ ما شركت در ميخواهيد مدت چه تا _ چيست؟ 6 در شما قوت و ضعف مهم
بخوريد؟ شكست چيزي يا كار در شده حالا تا بفرماييد _باشيد؟ 7 موقعيتي چه در ديگر سال پنج
.باشيد داشته شركت مشتركي طرح در حالا تا شده بفرماييد _كردهايد؟ 8 چه شكست از بعد
ميشد؟ 9 انجام بهتر طرح آن صورت چه در بوديد ، راضي شما آيا بوده؟ چه طرح آن در شما كار
كه درگيري و اختلافنظر درباره قدري لطفا _ بود؟ 10 چه تحصيليتان رشته انتخاب علت _
و طرح به راجع _كرديد؟ 11 حل را آن چگونه بفرماييد و كنيد صحبت داشتهايد چيزي مورد در
و داديد انجام را خودتان وظيفه چطوري كه بگوييد و كنيد صحبت مدرسهتان در مشتركي كار
در حقوقتان داريد توقع _ميگذرانيد؟ 13 چگونه را خود فراغت اوقات _بود؟ 12 چه نتيجه
كنيد؟ كار داريد دوست ديگري شركتهاي چه در و ديگر شغلهاي چه در _باشد؟ 14 چقدر ما شركت
بپرسيد؟ ما از بخواهيد كه هست سوالي _15
&&&
چهار چشمهايمان فقط جوابي ، چه سوالي چه بپرسيم ، شما از كه نداريم سوالي هيچ ما نه ، نه
خبر پيكها ، آن وقتي ميشود ميكنيم فكر.بدهيم قورت نميتوانيم را گلويمان آب و شد تا
آن همراه سوالاتي چنين با نظرخواهي فرم يك آورند ، كوچه سر تا برايمان را خوب كار يك
ميشود؟ يعني باشد ،
همسايه جوان
آمريكا اينترنتدرمدراس و رايانه
كه نكته اين هنوز اما دارند دسترسي اينترنت و كامپيوتر به آمريكا عمومي مدارس درصد 96
مدارس از برخي در علاوه به است نامشخص ميشود آموزش و يادگيري تقويت باعث رايانه چگونه
بعضي در ندارد وجود آموزش براي ديگري شيوه قديمي كامپيوترهاي و اينترنتي ارتباط از غير
تعداد كه اين ضمن.ميكنند استفاده آموزش براي رايانه از اكراه با معلمان نيز مدارس از
فراگيري امر در حد چه تا اينترنت و رايانه كه ميپرسند هنوز والدين و مربيان از زيادي
روميزي رايانههاي و لپتاب كامپيوترهاي از مدارس از برخي در حال اين با است مفيد بچهها
گذاشتن و عكسها كردن اسكن نحوه وب ، اينترنتي پايگاههاي از استفاده نحوه آموزش براي
به را (ايميل) الكترونيكي پست دريافت و ارسال شيوه و ميكنند استفاده رايانه در آنها
.ميدهند ياد دانشآموزان
پايه حقيقت در و رايانه آموزش براي محيط بهترين معلمها از بسياري نظر به حال ، اين با
اين در رايانه از استفاده هدف البته ميشود گذاشته ابتدايي مدارس در رايانه آموزش
استفاده شوق و هيجان دليل به بچهها كه است اين اول مرحله در آمادگي كلاسهاي و كلاسها
در كامپيوتر درس گنجاندن هم هنوز حال اين با بياموزند را اطلاعات كسب نحوه رايانه از
برخي نيز و دارند جديد فناوري از هراس نوعي معلمها از بسياري كه چرا است كند مدارس
بيشتر رايانه كاربردي جنبه بسياري نظر به اما نديدهاند آموزش زمينه اين در كاملا هنوز
روزها اين كودكان ميگويند هم آمادگي معلمان از برخي چند هر است دبيرستان دوره در
.شدهاند گذشته از پيچيدهتر
جاي به روزها اين آنهاباشد آنها پيچيدگي جوابگوي ميتواند رايانه فقط جهت همين به
سوي از.كنند ارسال يا دريافت را الكترونيكي پست پيغامهاي ميتوانند خوردن آبنبات
فعاليتهاي جايگزين را كامپيوتر نميخواهند كه ميگويند نيز آمادگي معلمان از برخي ديگر
بچهها با كلاس در ميكنند استفاده رايانه از كه اين بر علاوه رو اين از كنند خودشان
آموزش در انساني ارتباطات آنها نظر به كه چرا ميكنند اجرا نمايشنامه و ميخوانند شعر
.ميكنند زندگي امروز مدرن جهان در هم بچهها حال هر در اما است مهم بسيار
آموزش براي رايانه از استفاده مورد در هم هنوز تربيتي كارشناسان از برخي اينها همه با
برابر در بچهها طولاني ساعات نشستن ميگويند آنها.دارند ترديد ابتدايي مدارس بچههاي
در رفتاري _ روحي ستد و داد تجربه و خلاق بازيهاي از بچهها ميشود باعث كامپيوتر
منزوي افرادي آينده در نيز شخصيتي و اجتماعي لحاظ به علاوه به شوند محروم خانه از بيرون
چشم خستگي بيماري به مبتلا احتمالا نيز و فربه و تحرك كم آدمهاي بهداشتي لحاظ به و
.شوند
ميگيرند طلاق بيپولها
آمريكايي زوج يك امااست جوان زوجهاي طلاق دليل مهمترين پول مسئله بسياري عقيده به
مشترك مخارج براي شاغلاند دو هر كه زوج اين يافتهاند مسئله اين براي جالبي حل راه
بانكي حساب دارند نيز را خود خاص علائق يك هر ضمن در چون اما دارند مشتركي حساب خانه
حداقل به را خود احتمالي اختلاف ترتيب اين به و كردهاند باز براي هم جداگانه
.رساندهاند
فايده پس ميگويد مادرم مثلا":مخالفاند او عمل با بسياري خانه خانم گفته به اگرچه
نفره دو گروه يك مثل و ميبينيم برابر را همديگر دو هر ترتيب اين به ما اما چيست ازدواج
".ميكنيم كار
برخي و باشد مشترك آنها چيز همه ميخواهند زوجها از برخي نيست اين همه عقيده البته
و صادقانه نفره دو گروه يك عنوان به كه زوجهايي اما ميدهند راي كامل مالي استقلال به
.خوشبختترند معمولا ميكنند كار و ميزنند حرف مالي مسائل درباره هم با راحت
سياست ، مذهب ، درباره معمولا دارند ازدواج قصد كه كساني از بسياري كارشناس يك گفته به
صحبتي اغلب ولي ميزنند حرف هم با عاطفيشان مسائل احتمالا و آينده در بچهها نام
.نميآورند ميان به پولشان و زندگي اقتصادي روش درباره
خود حسابهاي نوع بانك تكليف ازدواج از قبل بايد شاغل زوجهاي خصوص به آنها كه آن حال
.كنند مشخص را خود اقتصادي آينده برنامههاي و
است ما از يك كدام پول درآمدها.دهند پاسخ سوالات اين به صادقانه بايد آنها واقع در
چيست؟ ما از يك هر اقتصادي اهداف است؟ مهم من يا است بيشتر تو درآمد كه اين آيا
دلباز؟ و دست يا است مقتصد مرد يا زن آيا زن؟ يا كند خرج پول بايد مرد آيا
بايد چگونه ما زندگي روش عشق؟ يا مينگرند قدرت ابزار عنوان به پول به كدام هر آيا
و نكند كار اصلا يا و پارهوقت يا كند كار وقت تمام ميخواهند مرد يا زن آيا باشد؟
كند؟ بچهداري
چنين يكي ازدواج هنگام كه زوجهايي خصوص به زوجها گذشته اقتصادي تاريخچه تازه و
بدهيهاي ميخواهد پولدار طرف آيا بگيرد قرار بحث مورد بايد است بدهكار ديگري و پولدار
محض به زوجها از بسياري است خود بدهكاريهاي مسئول فرد هر يا بپردازد را بدهكار طرف
مدتي باشد بهتر شايد چيست كار اين عواقب بدانند كه بيآن ميكنند باز مشترك حساب ازدواج
.كنند عمل گزارش اين اول نمونه زوج همان شيوه به يا و باشد داشته را خود خاص حساب يك
|