تابلو نخست؛ تحليل سياست
آنچه از نتيجه و فرآيند به وجود آمده در دنيا مي توان فهميد، درعين پيچيدگي بسيار ساده است. احساس دو سويه اي كه در دو جبهه به نظر مي آيد، انسان را به فكر وادار مي كند.
۱- آمريكا قصد دارد سريع تر قائله را ختم كند و زندگي را بر وفق مراد سازد. از طرف ديگر، اروپا با آرامش تمام سعي در نفوذ به جهان از ديدگاه خود دارد.
۲- از طرفي آمريكا بابت عجله خود و از موضع حق به جانب، خصمانه هم برخورد مي كند، كه از طرف ديگر، اين كار در اكثريت جوامع رد شده و باطل است.
در صورتي كه اتحاديه اروپا با متانت تمام و دادن حق به ديگران، به خوبي وارد ارتباطات نزديك با دولت ها مي شود.
۳- آمريكا در عين بي اهميتي به نظر ديگران و اروپا درعين محترم شمردن ديگر نظرات است.
۴- آمريكا در حال تحمل فشار و متعاقبا سياست زورگويي و فشار براي رسيدن به مقاصد خود است. درحالي كه اروپا در حال رفع فشار و متعاقبا توجه به ديگران و تبادل ديدگاه براي رسيدن به مقاصد خود است.
۵- آمريكا با مخارج جاري و مخارج بسيار زياد پيش رو و مواجهه با كسري ها روبه رو است، در مقابل اروپا و ائتلاف هايش قرار دارد، با اقدامات براي كاهش هزينه ها و مشكلات مالي.
نتيجه به دست آمده، تحليل ها و تصوراتي است كه راجع به آينده انجام مي شود و هم اكنون براساس آن آينده اي مثبت براي يورو در اذهان به وجود آمده است و منجر به كاهش قيمت دلار و افزايش يورو شده است. كارشناسان معتقدند قدرت هاي بزرگ ناچارند راهي را انتخاب كنند كه به توجه مثبت جهاني ختم شود و كشورهاي ديگر هر چند كوچك به رسميت شناخته شوند، زيرا روزي به آنها هم نياز است و در اين كشتي (تمامي دنيا) مي توانند نقش تعيين كننده اي داشته باشند.
تابلو دوم؛ اقتصاد كلان
هيچ نتيجه مثبتي بدون زحمت و انديشه صحيح به وجود نمي آيد. اصلاحات يعني تغيير و تغيير يكي از بدترين مواردي است كه انسان نسبت به آن به دليل عادت گذشته مقاومت نشان مي دهد. اختلاف سليقه نيز از مواردي است كه به مقاومت ها دامن زده و درگيري ايجاد مي كند و بايد طبيعت اين واقعيت را پذيرفت و منتظر نتيجه اين چالش ها بود.
همان طور كه در خبرها آمد، يك نشريه اقتصادي فرانسه آمار رشد ايران را اعلام و درجه اعتماد سرمايه گذاران را بالاتر از گذشته دانست. نتيجه به وجود آمده حاصل همه چالش هايي است كه مردم ايران و دولتمردانش داشتند، لذا در اين مقطع به خود تبريك بگوييم و براي آينده اي بهتر قصدي دوباره كنيم. بايد اذعان كرد كه دولتمردان ايران طي يك سال گذشته با وجود پشت سر گذاشتن همه مشكلات و اختلافات، حاصل دسترنج خود را با رشد اقتصادي ۶ درصدي درو كردند. يادمان باشد ايناني كه ما انتخاب كرده ايم هم امكان اشتباه دارند و بايد اجازه دهيم تا دوره اي كه فرصت دارند، مسؤوليتي كه دارند را به نحو احسن انجام دهند، لذا نتيجه خود گوياي عملكرد نامطلوب يا مطلوب خواهد بود. بستري كه براي سرمايه گذاري بخش خصوصي آماده شده بود به جايي رسيده است كه دولت واقعا واگذاري ها را شروع كرده است، ولي دو شك وجود دارد.
آينده:
۱- شك دولت: دولت معتقد است بخش خصوصي ما قدرت مالي ندارد. اين باور وجود ندارد كه اين بخش بتواند سرمايه گذاري ها را به دست گرفته و جامعه اقتصادي را جلو ببرد. درصورتي كه فرد آتيه نگر معتقد است با توجه به آمار ارائه شده، سرمايه مازاد مردم حدود ۳ برابر بودجه مملكت است و همين پول ها به جاي سازندگي در كالا (ماشين، موبايل، مسكن، طلا و...) مصرف شده است كه جز تورم چيزي به همراه ندارد.
اگر بخش خصوصي پول ندارد چه كسي براي اين همه موبايل اسم نوشت؟ جواب: مردم (بخش خصوصي)
اگر بخش خصوصي پول ندارد چه كسي براي اين همه حواله ماشين نام نويسي مي كند و به گراني و بي كيفيتي كالاها و باز هم تورم دامن مي زند؟ جواب: مردم (بخش خصوصي).
اگر بخش خصوصي پول ندارد چه كسي اين همه ملك و ساختمان را مي خرد و بجز اين كالا، قلك ديگري را نمي شناسد و باعث گراني و اجاره هاي سنگين مي شود و در آخر، باز هم تورم؟ جواب: مردم (بخش خصوصي)
۲- شك مردم: ما مردم نيز پس از سال ها سختي و گذشته اي كه داشته ايم، باور نداريم كه اين دفعه هم دولتمردان ما بتوانند هدف هايي را كه بيان مي كنند به سرمنزل برسانند. در صورتي كه ما معتقديم اگر اديسون ۹۰۰ بار خطا رفت و نتيجه مطلوب حاصل نشد ولي دست از تلاش برنداشت و برق كشف شد، به نظر ما دولت هم تصميم به نجات از بن بست را چند سالي است گرفته است ولي سنگيني و زمان بري پرورش يك خانواده و يك تفكر در يك خانواده كجا و زمان و زحمت ايجاد تفكري نو در يك جامعه كجا؟ بياييد بهتر ببينيم.
اگر دولتمردان با تمام درگيري ها طي دو سال اخير حركتي نكرده بودند، كميسر روابط خارجي اتحاديه اروپا اكنون اينجا نبود. آيا به اين سؤال هرگز فكر كرده ايد؟
اگر دولتمردان با تمام درگيري ها طي دو سال اخير فكر و حركتي نكرده بودند، اكنون رشد اقتصادي ۶ درصدي (كه ديگران اعلام كردند نه خود دولت) محال بود.
اگر دولتمردان با تمام درگيري ها طي دو سال اخير فكر و حركت نكرده بودند، اين همه سرمايه گذار آماده به ورود وجود نداشت و مانند قديم كه هيچ سرمايه گذاري به ايران نگاه هم نمي كرد، همچنان روزمرگي مي كرديم.
اگر دولتمردان با تمام درگيري ها طي دو سال اخير حركت نكرده بودند اين همه ارتباطاتي كه هم اكنون ايجاد شده است و در اين بيست و اندي سال نديديم، وجود نمي داشت.
اگر بخواهيم بشماريم زياد خواهد بود. لذا دولت بايد بنا به نتيجه اي كه به زحمت هم به دست آمده، باور كند به غير از سرمايه گذاري خارجي- كه لازم هم هست- به سرمايه گذار داخلي بها دهد و آن را نديده نگيرد. ما مردم هم كه اين دولت را خودمان انتخاب كرده ايم از جاي ديگر كه به اين دولت را‡ي نداده اند. پس چرا...؟
بايد اذعان كرد ما خودمان نمي دانيم چه ضربه اي به اقتصاد مي زنيم و بعد، انتظار داريم دولت كاري صورت دهد كارستان. ما مي رويم موبايل، خودرو، مسكن و... اسم مي نويسيم نه براي نياز، كه براي كاسبي. چون راه درآمد ديگري را نمي دانيم اما ضررهايش: موبايل چندين و چند سال در انحصار و قيمت بالا مي ماند از كيفيت هم خبري نيست. پس ماييم كه به دولت يا آن شركت اجازه انحصار مي دهيم و دولت و شركت هم به بستر ديگري براي جمع آوري سرمايه ها و گرداندن اقتصاد نخواهند انديشيد.
ماشيني كه ما حواله آن را به قصد كاسبي مي خريم نه تنها سود نبرده ايم بلكه ضرر آن دو چندان است. اول اين كه در بازار تقاضاي كاذب ايجاد مي كند و نه تنها كيفيت بالا نمي رود، حق انتخابي هم باقي نمي گذارد. پس ماييم كه با به وجود آوردن بازار كاذب اجازه انديشه برتر و تفكر جهان انديشي را به شركت ها نمي دهيم.
مسكني را كه ما نه از روي احتياج كه از روي عادت و يك عمر تفكر نادرست مي خريم و احتكار مي كنيم گريبان خودمان را گرفته است نه تنها گران شده است و اجاره نشيني خود ما نيز سخت تر، همچنين به دليل عدم آگاهي از اصول ساخت و ساز چه بسا مصيبت هاي ديگر كه بر سر خود مي آوريم و تقصير اين و آن مي اندازيم.
پيشنهاد
حال كه دولت در تلاش بازارهاي جايگزين و بسترسازي بازارهاي جديد براي سرمايه هاي ماست ما نيز با تحقيق و آگاهي وارد اين بازارها (بازارهاي سرمايه، مالي، تأمين اطمينان) شويم چه بسا هم سودشان بيشتر و هم ضررشان كمتر است. فقط بدانيم كه ۴۰۰ سال است اين بازارهاي براي سودآوري و گردآوري سرمايه ها در دنيا وجود دارند و راه ما براي شناخت آنها آسان تر است و نياز نيست دوباره چرخ اختراع كنيم و يا راه اضافه اي برويم. اگر اين بازارها را نمي شناسيم نگوييم سخت است، بگوييم ما نمي خواهيم بدانيم. مگر زماني كه موبايل آمد كسي چيزي راجع به آن مي دانست و... آنچه را كه بخواهيم بدانيم، آسان نيز خواهد بود.
تابلو سوم؛ بازار سرمايه
بازار سرمايه به خصوص بورس، تغييرات بسياري را در سال جاري به خود ديده است. جالب اين كه اين بازار خود يكي از متغيرترين مكان ها و بازارها است، زيرا هر لحظه اتفاقي و حادثه اي را در خود تجربه مي كند. تحولات زيادي براي بهتر شدن بازار سرمايه و بورس در حال انجام است كه از خبرهايي همچون >نزدك< شدن تالار فرعي، مقابله با سودجويان با توجه به استفاده از اطلاعات نهاني، دگرگوني گزارش هاي مالي و پيشگيري هاي بورس بابت احتمال وقوع جنگ كاملا مشخص است. در مجموع روزبه روز بازار سرمايه در حال ايجاد تسهيلات جديدي است تا سرمايه گذاران بتوانند در آن وارد شده و حتي بيشتر از بازارهاي ديگر سود حاصل كنند. به آمار زير توجه كنيد:
بازدهي واقعي بورس طي ۴ سال گذشته به طور ميانگين ۶۰ درصد بوده است.
- انتظاري كه براي سال آينده از بورس ايران وجود دارد ۵۹ درصد است.
- ريسك اين بازار حدود ۸ درصد محاسبه شده است.
درواقع اگر كسي از هم اكنون در بورس ايران سرمايه گذاري كند به احتمال ۹۵ درصد بين ۴۳ تا ۷۵ درصد سود خواهد برد. توجه داشته باشيد بازدهي واقعي گذشته با تمام بالا و پايين ها، ۱۱ سپتامبرها، جنگ همسايه و تهديدهاي بوش ها به وجود آمده است. آيا هنوز فكر مي كنيد بازار بهتري مي شناسيد؟
تابلو چهارم؛ بازار در ماه گذشته
روند بازدهي بازار طي يك ماه اخير حالتي متفاوت داشته است. در ابتداي ماه روندي مثبت و بسيار سريع وجود داشته و طي ۱۰ روز اخير، شاخص متوقف شده و روندي ثابت را در پيش گرفته است. در اين مدت شاخص كل ۲۸/۴ درصد رشد داشته است. اين در حالي است كه شاخص صنعت و شاخص مالي نيز به ترتيب ۲۲/۵ و ۳۲/۰ درصد رشد كرده اند. واضح است كه شاخص صنعت رشد بسيار مطلوب تر از شاخص مالي داشته است و عمدتا مربوط به رشد سهام صنعت سيمان و دارو است. طي دو هفته ابتداي ماه اخير اين دو صنعت رشدي چشمگير داشته هرچند طي چند روز اخير قيمت اكثر اين شركت ها متوقف شده و از رشد آنها كاسته شده است.
در جدول موجود به بررسي بازدهي شركت ها پرداخته شده است.
در رديف اول انتخاب، شركت ها با سود بالاي ۳ درصد در ماه بر مبناي سود بيشتر از متعارف و مرسوم در بازار غيربورسي، با توجه به ريسك از دست دادن تمام سرمايه كه با آن روبه رو هستند، قرار دارند.
در رديف دوم انتخاب، شركت هايي قرار دارند كه سودي بين ۴۶/ ۱ تا ۳ درصد در ماه داشته اند و بيشتر از اوراق مشاركت سودده بوده اند.
رديف سوم انتخاب، شركت هايي هستند كه سودي بين صفر تا ۴۶/ ۱ درصد در مقايسه با سود بانكي داشته اند.
رديف چهارم شركت هايي هستند كه زيان ده بوده اند.
همان طور كه ملاحظه مي شود در اين ماه نيز شركت ها با بازدهي مثبت نزديك به ۵/ ۱ برابر شركت ها با بازدهي منفي هستند. هرچند كه از لحاظ تعدادي، شركت ها با بازدهي منفي كمي افزايش يافته اند، اما اكثريت اين شركت ها مقدار بسيار ناچيزي منفي بوده اند و اين مطلب را در متوسط بازدهي اين شركت ها مي توان ملاحظه كرد، به طوري كه تعداد شركت هاي با بازدهي منفي ۱۰۲ شركت است، اما شركت هاي با بازدهي بالاي ۳ درصد برابر ۷۴ عدد است، ولي ميانگين بازدهي شركت هاي سودده بسيار بيشتر از شركت هاي زيان ده شده است. اين مطلب باعث رشد بازدهي كلي شركت هاي بورس است. از طرف ديگر اختلاف ميانگين بازدهي شركت ها و رشد شاخص به ما نشان مي دهد كه شركت هايي كه در يك ماه اخير رشد داشته اند از لحاظ وزني و بزرگي بسيار بزرگتر از شركت هاي زيان ده بوده اند. در مجموع تمام پارامترهاي بورس طي يك ماه گذشته مثبت ارزيابي مي شود و سهامداران را به ماندگاري بيشتر در اين بازار تشويق مي كند.
منبع: پارس پرتفوليو
تعداد شركت ها با رتبه نقدشوندگي كمتر از ۱۰۰
|
متوسط بازدهي طي دوره (درصد)
|
درصد
|
تعداد
|
شرح
|
۴۱
|
۲/۱۵
|
۲/۳۲
|
۷۴
|
شركت هايي با سود ماهانه بالاي ۳ درصدي
|
۸
|
۲/۲
|
۴/۷
|
۱۷
|
شركت هاي داراي سود ماهانه بين ۴۶/ ۱ تا ۳ درصد
|
۹
|
۳/۰
|
۱/۱۶
|
۳۷
|
شركت هاي داراي سود ماهانه بين صفر تا ۴۶/ ۱ درصد
|
۴۲
|
۷/۶-
|
۳/۴۴
|
۱۰۲
|
شركت هايي كه زيان ده بوده اند
|
۱۰۰
|
۱/۲
|
۱۰۰
|
۲۳۰
|
جمع
|
|