دوشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۸۲ - سا ل يازدهم - شماره ۳۰۱۲ - April.1,2003
چرا آوارگان نمي آيند
شهروندان آواره عراقي تا نزديك ترين خطوط مرزي عراق با ايران پيش آمده اما ضرورتي براي ورود به خاك ايران و اسكان در اين اردوگاه ها نمي بينند
006985.jpg
آيا اميد به خاتمه سريع جنگ، عراقي ها را تشويق به استقرار در داخل خطوط مرزي كشور خود نموده است و يا اساسا عراقي ها ملتي هستند كه قادرند در شرايط بي نظمي، بي آن كه از پاي درآيند، به زندگي ادامه دهند؟
امروز (دوشنبه يازدهم فروردين) مصادف با دوازدهمين روز تهاجم نظامي نيروهاي ائتلاف آمريكا و انگليس عليه عراق است؛ تهاجمي كه براساس گمانه زني ها و تحليل هاي اوليه بسياري از كارشناسان و صاحبنظران امور نظامي و سياسي، قاعدتا مي بايد به از هم پاشيدگي سريع شيرازه حكومت حزب بعث بر عراق منجر مي شد. طبعا براساس همين تحليل و تجاربي از قبيل وقوع جنگ سال ۱۹۹۱ عراق عليه كويت، كشورهاي هم مرز و همسايه با عراق ناگزير شدند با اتخاذ رويكرد عدم سرايت جنگ به سرزمين متبوع خود، بكوشند براساس اصول همزيستي مسالمت آميز و نيز ملاحظات انسان دوستانه بين المللي، تمهيداتي براي سامانمند كردن تبعات انساني جنگ ـ از جمله هجوم آوارگان و پناهندگان عراقي به داخل خطوط مرزي كشورهاي همسايه ـ بينديشند. بهره برداري هاي زيركانه طرفين متخاصم از تبعات انساني اين جنگ هم قاعدتا نكته اي نبوده كه از موضع گيري هاي مديريت بحران حاكمان بغداد به دور بماند و شايد اساسا برهمين مبناست كه طبق اخبار رسيده، فرماندهان نظامي عراق بسياري از ادوات زرهي از جمله تيربار و ضدهوايي هاي خود را بر فراز بام هاي اماكن عمومي از جمله بيمارستان هاي شهرهاي بزرگ عراق مستقر كرده اند تا بدين وسيله عملكرد نيروهاي ائتلاف در راستاي نابود كردن اين ادوات از طريق بمباران هاي هوايي، به نوعي، قتل عام بيماران بستري در بيمارستان ها را در پي داشته و در نهايت افزايش تلفات انساني اين نبرد، به كسب وجهه اي براي محق بودن عراق در ادامه جنگ از يكسو و پاي بند نبودن مهاجمان به رعايت ابتدايي ترين حقوق انساني (عدم تعرض به جان بيماران) از سوي ديگر منتهي شود.
لحاظ كردن ضرورت حفظ جان شهروندان عراقي اگر از منظر فرماندهان حكومت توتاليتر عراق، در اولويت نخست دستور جلسات نظامي اين فرماندهان جايي ندارد، اما چنان كه گفته شد، به دلايل متعدد از جمله ضرورت هاي پيش روي كشورهاي همسايه عراق ـ از جمله ايران ـ بوده است. در همين راستا، ايران از مدت ها پيش با برپايي اردوگاه هايي چند در استان هاي مرزي كشور، به گفته برخي مسئولين از جمله وزير كشور آمادگي خود را براي پذيرش حدود دويست هزار آواره عراقي اعلام كرده است. اينك، اما با گذشت دوازده روز از جنگ اين اردوگاه ها همچنان خالي باقي مانده و شاهد سرريز شدن سيل آوارگان عراق ـ طبق پيش بيني هاي قبلي ـ نبوده و اين پرسش را پديد آورده كه «چرا شهروندان آواره عراقي تا نزديك ترين خطوط مرزي عراق با ايران پيش آمده، اما ضرورتي براي ورود به خاك ايران و اسكان در اين اردوگاه ها نمي بينند؟ آيا انتشار اخباري دال بر مين گذاري خطوط مرزي توسط حكومت صدام و ايجاد سپر انساني پشت خطوط مين گذاري شده، از جمله دلايل بي رغبتي آوارگان براي ورود به خاك ايران است؟ آيا خاطرات قديمي جنگ ايران و عراق، ذهنيتي در افكار عمومي شهروندان آن كشور براي عدم پناهنده شدن به ايران فراهم آورده است؟ آيا وجود تعارض هاي موجود ميان ايران و آمريكا، امنيت ايران براي اسكان عراقي ها را ناممكن ساخته؟ آيا اميد به خاتمه سريع جنگ، عراقي ها را تشويق به استقرار در داخل خطوط مرزي كشور خود نموده؟ آيا عراقي ها به راستي ملتي هستند كه توانايي زندگي در شرايط بي نظمي بدون از پاي درآمدن را دارند؟ آيا. . . » اين پرسش ها با تني چند از صاحبنظران مسائل سياسي و نمايندگان مجلس در ميان گذاشته شده كه در ادامه به بخش هاي مختصري از آن ها اشاره مي شود:
مردم احساس ناامني نمي كنند
علي شكوري راد عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت و نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به اين پرسش كه «چرا آوارگان نمي آيند؟» به چند عامل اشاره مي كند و مي گويد: «براي اين پرسش مي توان به احتمالات گوناگوني انديشيد از جمله اينكه شايد اساسا رژيم صدام مانع خروج شهروندان از شهرها شده و احتمال جابه جايي در جاده ها را هم مهار مي نمايد؛ چون مي داند كه حضور تك به تك شهروندان عراقي به عنوان سپر انساني براي مقابله با نيروهاي مهاجم به نفع تركيب نظامي عراق است.
وي احتمال «عدم بمباران مناطق مسكوني توسط مهاجمان» را از جمله ديگر معادلات اين موضوع برمي شمارد و مي گويد: «احتمالا هدف گيري هاي آمريكا و انگليس نوعا در مناطقي است كه ساكنين شهرها در آن مناطق حضور متراكم و جدي ندارند و با توجه به آمارهاي ارائه شده، پايين بودن تلفات انساني غيرنظامي در اين نبردها، مؤيد اين نكته است كه شهروندان در مجموع از حملات هوايي نظامي مهاجمان احساس ناامني نمي كنند.
شكوري راد در عين حال رواج باور در ميان مردم عراق مبني بر خاتمه سريع جنگ را از ديگر پارامترهاي مؤثر در عدم تمايل آنان به جابه جايي برون مرزي مي داند و معتقد است: مادامي كه مردم عراق بر اين باورند كه جنگ كوتاه مدت خواهد بود و بر همين اساس پيش بيني هايي هم براي تهيه و نگاهداري مواد غذايي، دارويي و. . . شده، طبيعي است كه جان پناه هاي خود را در داخل خاك كشور خويش بجويند ـ ولو موقت ـ و براي سپري شدن دوره جنگ به مناطق امن درون مرزي پناه ببرند.
در غرب خبري نيست، در جنوب زمينه نيست
مجيد انصاري عضو مركزيت مجمع روحانيون مبارز ديگر نماينده مردم تهران در مجلس هم در اين باره معتقد است: پاسخ ساده است؛ بيشتر اردوگاه هاي استقرار يافته ايران، در مناطق غربي كشور سرپا گرديده كه هنوز اساسا مورد تهاجم، بمباران و تخريب هاي جدي قرار نگرفته و به لحاظ همجواري با استان كردستان عراق، مردم طبيعتا تمايل به كوچ يا استقرار موقت در آن مناطق را دارند و در مناطق جنوبي هم كه درگيري ها در خارج از شهرها آنقدر شديد و گسترده است كه عملا زمينه اي براي مهاجرت و جابه جايي مردم و پناهنده شدن آنان به داخل خاك ايران وجود ندارد.
انصاري همچنين اين فاكتور را هم ناديده نمي گيرد كه بر طبق خبرهاي رسيده، خط حركت نيروهاي مهاجم در بخش هاي جنوبي كشور عراق، اساسا بر دور زدن شهرها و عدم درگيري با مردم بنا شده و طبيعتا مادامي كه شهروندان بتوانند در شهرهاي مورد اسكان خود باقي بمانند، دليلي براي آواره شدن آنها وجود ندارد.
«عمق مقاومت مردمي در برابر تهاجم نيروهاي ائتلاف» از ديگر عوامل مورد نظر انصاري براي تبيين چگونگي عدم ورود آوارگان عراقي به ايران است كه وي در اين باره خاطرنشان مي كند: به نظر مي رسد تعمدي در مردم عراق به خصوص در مناطق بصره، نجف و كربلا هست كه با عزمي جدي براي ايستادن در برابر متجاوزين مقاومت كنند و بر همين مبنا بيرون آمدن از شهرها را به نوعي شكست جبهه خود، اشغال سرزمين و نابودي تمدن خود تلقي مي نمايند.
جنگ تميز و سريع، كثيف و طولاني شد
عطاءالله مهاجراني عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي و رئيس مركز گفت وگوي تمدن ها در اين باره بر محور ديگري متمركز مي شود و مي گويد: در روند جنگ جاري ميان نيروهاي آمريكا و انگليس با عراقي ها، ما شاهد چند ويژگي هستيم از جمله اينكه نه تنها شاهد تمايل عراقي ها براي خروج از كشور نيستيم، بلكه در بروز واكنش هايي معكوس، شاهد اظهار تمايل و تظاهرات گروه هاي متعدد شهروندان عراقي خارج از كشور براي عزيمت به سرزمين خويش هستيم؛ از جمله خبري كه در روزهاي اخير منتشر شد دال بر تظاهرات بيش از پنج هزار عراقي ساكن اردن براي بازگشت به عراق.
به باور مهاجراني «وجود همبستگي عميق ميان آحاد مختلف مردم عراق عليه نيروهاي متجاوز» ويژگي ديگر تمايل مردمي شهروندان عراقي براي عدم مهاجرت از كشور به ساير نقاط است كه وي در همين زمينه مي گويد: برخلاف آنچه غربي ها تبليغ مي كردند كه نوعي تفكيك و تفرق ميان شهروندان عراقي وجود دارد، با وقوع جنگ ما برعكس شاهد نوعي پروژه ملت سازي بر مبناي حس همدلي ميان اقشار مختلف ملت عراق هستيم كه همين مسئله به بروز نوعي حس مقاومت و تهييج براي مقابله با متجاوزان انجاميده است.
رئيس مركز گفت وگوي تمدن ها در همين باره مي افزايد: اساسا در طول تاريخ مردم هر كشوري در مقابل تهاجم قواي بيگانه با تكيه بر نوعي حس ناسيوناليستي و دفاع از تماميت ارضي خود، تمايل به برخورد و مقاومت با بيگانگان داشته اند و در جريان جنگ حاضر هم برخلاف تحليل اوليه آمريكايي ها كه مبناي استراتژي خود را بر تحليل «جنگ تميز و سريع» قرار داده بودند، مقاومت هاي مردمي عراقي ها، آنها را ناگزير به پذيرش واقعيت «جنگ طولاني و كثيف» از طريق افزايش نيروي نظامي و بودجه جنگي نمود و به نظر مي رسد كه اين جنگ تحميلي عليه ملت عراق به نوعي به نبردي ملي و ميهني براي عراقي ها تبديل گرديده و قاعدتا در همين چارچوب مي توان عدم تمايل آنان براي پناهنده شدن به ايران، سوريه و ديگر كشورها را تحليل كرد.

گزارشي از تلويزيون عراق
يك روز مانده به جنگ
مجلس عراق آنقدرها هم مجلس نيست يك سالن ساده است و ميز و صندلي هايي كه نه ميكروفن دارد و نه حتي جايي براي پهن كردن دفتر و دستك البته چه نيازي به اينها مي توانسته
باشد
006995.jpg
دجله از ميان بغداد مي گذرد و پل عظيم و زيباي الرشيد كه به نام هارون خليفه عباسي نهاده شده است و يادآور هزار و يك شب، شهر را از اين سو به آن سو مي گذراند؛ اين تصوير نمادين پايتخت صدام است كه تلويزيون عراق به آنتن مي فرستد. يك روز به پايان مهلت آمريكا به عراق مانده و عراقي ها در بخش قديمي شهر كه خانه هاي سه، چهار طبقه احاطه اش كرده اند تظاهرات مي كنند. دوربين تلويزيون عراق كه سر تا ته خيابان را ورانداز مي كند بيش از پنج، شش هزار نفر را نشان نمي دهد، معلوم نيست آن باقي ۵ ميليون بغدادي كجايند، اما در ميان همين مردمي كه ابراز احساسات مي كنند و بالا و پايين مي پرند و بيننده را به ياد كارناوالي شاد مي اندازند همه جور آدمي پيدا مي شود. از چهره هاي نحيف آفتاب سوخته تا زنان روبنددار و بي حجاب و بعثي هاي چاق با لباس سبز حزب كه هنوز كلاشينكف هاي ميراث رسيده از جنگ ايران را در دست دارند و تير هوايي در مي كنند.
چند بعثي كه درجه شان مشخص نيست ـ درجه ها در عراق با ستاره نيست كه با موشك مشخص مي شود، موشك روي شانه سرلشكري را مي رساند و خود صدام هم عقاب نمادين تمدن بين النهرين را بر شانه هايش نشانده و لابد تمثيلي است از سعادت فرود آمده بر مردم عراق ـ روي بالكني ايستاده اند و جمعيت حاضر را بر اين جهش هاي اسپندوار تشويق مي كنند و اسلحه هايشان را بالا و پايين مي برند. تنها چيزي كه بر دست مردم ديده مي شود عكس هاي متنوع صدام است، صدام مثل يك مانكن همه جور لباسي بر تن كرده است و اين مجال را مي دهد كه هر كس با هر لباسي كه دوست دارد از صدام عكسي داشته باشد، با سيگار برگ كوبايي، با دشداشه، كلاه تگزاسي، و كت و شلوار فرانسوي انگار تنوع خريدهاي تسليحاتي عراق صدام را جهان وطني كرده است.
جمعيت يك شعار را بيش از هر حرف و حديثي دم مي گيرد، شعاري كه در اين سي سال جاي هر چه شعر و ترانه اي را گرفته است: «عاش العراق و سلمت يا صدام»، زندگي كن عراق و سلامت باش صدام. يك ساعتي مي گذرد و تلويزيون عراق از پخش اين پايكوبي دست بردار نيست، براي آنهايي كه شبكه ماهواره اي عراق را مي بينند خسته كننده است اما هر لحظه اش كه مي گذرد اين سوال پيش مي آيد كه آيا ۲۴ ساعت بعد و زير بمباران هايي كه به واقع مانند باران باروت بر دجله خواهد باريد، اين دست افشاني ادامه خواهد داشت.
عاقبت براي پخش مستقيم مذاكرات مجلس عراق كارناوال به پايان مي رسد، مجلس عراق آنقدرها هم مجلس نيست، يك سالن ساده است و ميز و صندلي هايي كه نه ميكروفن دارد و نه حتي جايي براي پهن كردن دفتر و دستك، البته چه نيازي به اينها مي توانسته باشد. ميز كار صدام به اندازه وسعت عراق پهنا داشته و براي يك بار «نعم» گفتن نيز نيازي به تجمل و ميكروفن نبوده است. سعدون حمادي پشت ميزي سرتاسري كه ناخودآگاه ميز دادگاه را تداعي مي كند، نشسته. حمادي پير است، قوز واضحي دارد و اندكي خم شده، نگاهش تا رديف اول صندلي ها بيشتر نمي رود، صدايش خسته است و حتي با بلندگو هم رمقي نمي گيرد و با اشاره به نماينده اي كه نوبت نطقش رسيده و نامش را خوانده، فرمان اظهار نظر مي دهد و بعد نماينده بلند شده و شروع مي كند. نام صدام را مي توان در تمام صحبت هاي نمايندگان شنيد كه همچون ورد و حرزي تكرار مي شود، نماينده بعدي همان حرف هاي نماينده قبلي را مي زند، تنها چيزي كه مي تواند گفته ها را با هم متمايز كند، صداهاي زير و بم است، مجلس عراق ملغمه اي است از آنچه بر خاورميانه در اين قرن گذشته، تقابل صوري سنت و مدرنيسم كه فقط در لباس ها تجلي كرده و بر آن تعارض دروني صحه مي گذارد، انواع و اقسام نماينده ها جمع اند، با كراوات، و لباس هاي فاخر عربي كه آل سعود بر تن مي كنند و صدام نيز به گمان رهبري اعراب در يكي از كليپ ها يك باري آن را به تن كرده و جمعيت برايش هلهله كشيده اند، حتي معمم نيز مي توان در ميان نمايندگان ديد. نوبت به يكي از نمايندگان كه گويا منتخب ايلات جنوب عراق است رسيده، بلند مي شود و شروع مي كند به شعر خواندن، قصيده اي ۶۰ ـ ۵۰ بيتي در رثاي صدام و عرق و حميت عربي. رجزهاي جاهلي را به ياد مي اندازد، حضار به وجد آمده اند و برمي خيزند و مشت هايشان را بالا مي آورند و شعار مي دهند كه: «به جان و خونمان حمايتت مي كنيم اي صدام»، حالا ديگر حمادي هم نشسته ابراز احساسات مي كند، مشتش را بالا آورده و چيزي را زمزمه مي كند، جلسه مذاكره مجلس تبديل شده به مشاعره، نه بحثي درمي گيرد و نه مخالف و موافقي در كار است، حتي يك نفر بحث را به روابط ديپلماتيك عراق و اشتباهات گذشته و چگونگي جنگي نابرابر با ابرقدرت دنيا نمي كشاند، كارناوال از خيابان به مجلس آمده است. دجله بي خيال آنچه در پيرامونش مي گذرد، به حركت هزاران ساله اش ادامه مي دهد. ساعت ۹ شب است تنها هفت ساعت تا پايان اولتيماتوم آمريكا مانده است، تلويزيون ساعت القشلقه ساعت قديمي بغداد كه يادگار استعمار انگليس است را نشان مي دهد و بعد از تكرار كارناوال خياباني مجري چشم سبز اخبار با سبيل شسته و رفته سرمي رسد. در عراق گويا همه چيز سبيل دارد. سبيلي كه شايد نشانه همبستگي با صدام است و همه چيز را به شكل صدام درآورده است. مجري اخبار خبر تظاهرات ضدجنگ و اختلاف آمريكا و اروپا را پخش مي كند و مي خواهد به تمامي عراقي ها حالي كند كه دنيا طرفدار عراق صدام است. پس از اخبار كليپ ۴۰ دقيقه اي پخش مي شود كه جمع تمام خوانندگان مرد عراقي در آن جمع است (به هر حال جنگ را مردان راه مي اندازند و صداي مردانه مي طلبد). البته در پشت سر خوانندگاني كه همگي يك آهنگ را مي خوانند كه ترجيع بندش اين است كه ما از عراق، خانه صدام دفاع مي كنيم. يك گروه كر مردانه و زنانه ايستاده اند كه هم همنوايي مي كنند و هم شعرها را با سر تأييد مي نمايند. كليپ بالاخره تمام مي شود و نوبت به يك گزارش از نظرات بغدادي ها مي رسد، مجري سبيلوي عراقي با لباس نظامي سبز حزب بعث از مردم مي پرسد آيا صدام را دوست داريد جواب روشن است «نعم». يكي از حضار هم كاسه داغ تر از آش مي شود و مي گويد اصلا طرح اين سوال غلط است صدام حسين رهبر بزرگ ماست و اسرائيل را از بين مي برد و دشمن صهيونيسم است. خبرنگار حزب بعث به سراغ يك بچه چهارساله كه لباس نظامي تنش كرده اند مي رود و مي پرسد عمو صدام را دوست داري و بچه هم كلي در اين باره حرف مي زند. ديگر چيزي تا زمان حمله نمانده است. گزارشي از شهرستان ها پخش مي شود. مجري با لباس عربي در زير خيمه اي با رئيس و اعضاي قبيله بحمدان نشسته است. رئيس قبيله اعلام مي كند كه قبيله اش آمريكا را شكست مي دهد و از بوش به عنوان بوش صغير نام مي برد آن وقت كليپي از دوران خوش صدام پخش مي شود. صدام ميان قبائل است و رقص شمشير را نگاه مي كند و مي خندد و گاهي تير در مي كند و به جشن مي پيوندد و بعد صدام را در حال شنا كردن با يكي از بعثي ها نشان مي دهند و بعثي عزمش را جزم كرده تا از صدام عقب بماند. دوربين دوباره به جمع بانشاط قبيله بحمدان بازگشته، اعضاي قبيله اين بار قرآني را به دست گرفته اند و قسم مي خورند كه از صدام دفاع مي كنند. برنامه هاي نزديك به ساعت حمله ديگر زنده نيست، كارناوال خياباني تكرار مي شود، سربازان عراقي در سنگرهاي خياباني شعار مي دهند و صدام شنا مي كند و تير مي اندازد، ساعت شش صبح است ۴۰ موشك كروز به عراق شليك مي شود و تلويزيون عراق قطع مي شود.

نگاه خبرنگار
006990.jpg
تغيير در خبررساني جنگي
پيتر گلوتس *
ترجمه: عباس فتاح زاده
اين روياي هر نسلي از خبرنگاران مي تواند باشد كه صحنه هايي زنده از جنگ را براي تلويزيون ها بفرستد. در عراق شاهديم كه بيش از هر جنگ ديگري تصاوير زنده پخش مي شود. ولي به رغم آنكه تكنولوژي پيشرفت كرده صحنه هاي درگيري نظاميان شكل ملموس نداشته و بسيار كم هستند. شايد بتوان گفت هيچ گاه تاكنون كار خبرنگاران در ترسيم جنگ اين قدر دشوار نبوده است. بسياري منتظر بودند كه به يمن پيشرفت تكنولوژي محدوديت هايي را كه به عنوان مثال در جريان جنگ فالكلند و يا جنگ اول خليج فارس در سال ۱۹۹۱ شاهد بوديم كمتر در كار تصويربرداران جنگ ببينيم. اما چنين نشد.
البته موفقيت هايي هم وجود داشته است. گسترش فزاينده گزارش هاي زنده از طريق «ويدئوفون» و تصاوير ماهواره اي از جمله اين پيشرفت ها هستند. پيشرفت هاي اخير باعث شده اند تا انحصار خبري كم رنگ شود و گزارش رساني انفعالي كمتر از گذشته باشد.
شدت اين انحصارشكني به حدي است كه صنعت رسانه اي دنيا مي تواند نسبت به آن افتخار كند. كريس كرامر، رئيس سي ان ان اينترنشنال كه مقر آن در آتلانتاي آمريكا است، مي گويد: «ما مردم را به جبهه هاي جنگ برده ايم تا در آنجا ببينند و بشنوند. گزارش هاي تلويزيوني هم قابل مقايسه با گذشته نيستند. »
به رغم اظهارات فوق امروز بسياري از جمله اروپايي ها معتقدند كه آمريكايي ها در خبررساني اختلال ايجاد مي كنند. دكترين جديد «جنگ اطلاعاتي» كه به خصوص از سوي نيروي هوايي آمريكا اجرا مي شود موجب شده تا نحوه برداشت از وقايع شكل هدايت شده اي پيدا كند.
البته چنين چيزي تا حدودي طبيعي است. هر كس كه جنگي به راه مي اندازد براي خودش دلايلي دارد، لذا نمي خواهد كه ملتش چنين دلايلي را نپذيرند. براي دستيابي به چنين خواسته اي نياز به استفاده از ابزارهاي ارتباطي است. از آنجايي كه سياست «اتحاد خبري» در جريان جنگ قبلي خليج فارس رسانه ها را خشمگين كرده ايالات متحده در جنگ جديد يك سيستم ديگر را به كار گرفت: «خبر رسانه اي درون لانه اي» يا embedded journalis mus اين ايده توسط كريس كرامر ارائه شد. كرامر معتقد بود كه اين يك نوع «خبرنگاري واقعي» است.
در اين روش سعي مي شود خبرنگاران مبدل به جزيي از نيروهاي جنگي شوند. وقتي يك خبرنگار در داخل تانك نيروهاي متحدين حضور دارد و همراه آنها حركت مي كند طبيعي است كه تنها مي تواند چيزي را كه افسران اجازه مي دهند گزارش كند. بدين ترتيب نشان دادن كشته شدگان آمريكايي همان قدر ممنوع است كه نمايش تصوير كودكان مرده عراقي. لذا نمي توان از اين روش ارسال گزارش انتظار بررسي انتقادي را داشت. نتيجه آن مي شود كه بينندگان تلويزيوني صرفا به حرف هايي كه والتر راجرز و كريستين امان پور، خبرنگاران سي ان ان، مي گويند اكتفا نكرده و به سراغ تصاويري كه شبكه ماهواره اي الجزيره پخش مي كند، نيز مي روند.
جسارت خبرنگاران مختلف زياد شده، اما شعاع عمل آنها محدودتر گشته است. حتي در آلمان هم كه مخالف جنگ است بعضا شاهديم برنامه هاي خبري در شبكه هاي مختلف تلويزيوني، نوشته هاي آخر ساموئل بكت را در ذهن تداعي مي كند: «حالا در آن سوي دجله صداي بمب شنيده مي شود. »
گزارش رساني از جنگ هم در حال حاضر و هم در آينده خود نوعي جنگ خواهد بود. يك رسانه اگر مي خواهد تا حد ممكن به واقعيات نزديك باقي بماند بايد حرف هيچ كدام از دو طرف جنگ را بدون قيد و شرط نپذيرد. بايد سعي كرد اطلاعات متناقض، پس زمينه ها و تفسيرهاي متفاوت را در يك جا گرد آورد.
تلويزيون ها و راديوها به سرعت اخبار آخرين حملات هوايي و جديدترين اتفاقات را منتقل مي كنند. هر كس مي خواهد ارتباط وقايع را با يكديگر درك كند بايد به رسانه هاي ديگري غير از راديو و تلويزيون تكيه كند، رسانه هايي نظير روزنامه ها و اينترنت.
* مدير موسسه مديريت رسانه ها و ارتباطات در دانشگاه سنت گالن سوئيس

حاشيه رسانه ها
• دو خبرنگار رويتر در نجف و كربلا
لوك بيكر و اندرو گري، دو نفر از خبرنگاران خبرگزاري رويتر، به ترتيب در شهرهاي كربلا و نجف مستقر شده اند. اين دو نفر نظر به اهميتي كه شهرهاي مذكور براي شيعيان دارند مأمور هستند تا هرگونه اتفاقي را در دو شهر فوق گزارش كنند. اين دو نفر در گزارش هاي خويش از درگيري هاي شديد در حومه دو شهر مقدس فوق خبر داده اند اما به گفته آنها در محدوده اماكن مقدس هنوز اتفاق خاصي نيفتاده است.

• اسارت خبرنگاران ايتاليايي
چندي پيش هفت نفر از خبرنگاران رسانه هاي ايتاليا در عراق مفقود شده بودند. حتي شايعاتي پيرامون مرگ احتمالي آنها نيز انتشار يافته بود. اما اكنون رسانه هاي ايتاليا اعلام كرده اند كه اين هفت نفر توسط نيروهاي عراقي بازداشت شده و در زندان هستند. علت بازداشت آنها چندان روشن نيست.

• والي هرات: خبرنگاران برگردند
«محمد اسماعيل خان» والي هرات از خبرنگاراني كه به نشانه اعتراض اين ولايت را ترك كرده بودند، درخواست كرد به هرات بازگردند. خبرنگاران رسانه هاي خارجي مقيم هرات اوايل هفته گذشته در اعتراض به ضرب و شتم خبرنگار يكي از راديوهاي خارجي توسط مأموران امنيتي و اخراج اين خبرنگار به حكم اسماعيل خان، همگي اين ولايت را ترك كردند. اسماعيل خان والي هرات روز يكشنبه گفت: هر روزنامه نگار و خبرنگار داخلي و خارجي مي تواند با آسودگي خاطر در هرات به فعاليت حرفه اي خود بپردازد.
وي افزود: حادثه اخير كه در هرات رخ داد ناشي از يك سوءتفاهم بوده و اميدواريم كه ديگر چنين حادثه اي رخ ندهد. اسماعيل خان همچنين اظهار داشت: در اين ولايت نسبت به هيچ خبرنگار داخلي و خارجي حساسيتي وجود ندارد و خبرنگاران مي توانند با بازگشت به هرات واقعيت ها و اخبار اين ولايت را به دنيا مخابره كنند.
خبرنگار يكي از راديوهاي خارجي كه بيست و نهم اسفندماه هنگام افتتاح «دفتر كميسيون حقوق بشر» در هرات، پس از طرح سوالي مورد خشم و غضب اسماعيل خان واقع شده بود توسط مأموران امنيتي از مراسم افتتاحيه اخراج و مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.

• خبرنگاران اردن محكوم كردند
«طارق المومني» رئيس سنديكاي خبرنگاران اردن حمله به ساختمان وزارت اطلاع رساني عراق توسط نيروهاي آمريكا و انگليس را محكوم كرد. وي روز يكشنبه در كنفرانسي خبري افزود: بمباران وزارت اطلاع رساني و سازمان راديو و تلويزيون عراق و تيراندازي به سوي خبرنگاران ،جنايت جنگي به شمار مي رود. رئيس سنديكاي خبرنگاران اردن افزود: نيروهاي هم پيمان تنهابه هدف اينكه اين افراد نتوانند حقايق جنگ و عمليات وحشيانه آنها نسبت به سرزمين و مردم عراق را به جهانيان منعكس كنند اقدام به بمباران اين مراكز كردند. المومني گفت: رسانه ها پل ارتباطي بين رهبر، مردم و ارتش در هر كشور هستند لذا نيروهاي مهاجم مي خواهند تا اين ارتباط قطع شده و اين دستگاه ها را از ادامه فعاليت بازدارند. به گفته وي سنديكاي خبرنگاران اردن در امان با حضور گسترده اعضاي خود و خبرنگاران اين كشور در همبستگي با مردم عراق و محكوم كردن جنگ راهپيمايي كردند.

• گزارش «تي. وي. ۵» فرانسه از بمباران
تلويزيون «تي. وي. ۵» فرانسه گفت: روز جمعه گذشته اصابت يك فروند موشك به بازاري در بغداد شوك بزرگي در ميان شهروندان اين شهر ايجاد كرد.
خبرنگار اين شبكه خبري، در گزارشي از بيمارستان «النور» بغداد افزود: يك پدر و مادر عراقي در سردخانه بيمارستان در پي يافتن اجساد فرزندان خود بودند. پدر پس از دقايقي جست وجو در بين كشته شدگان، اجساد دو تن از فرزندان خود از جمله يك دختر بچه سه ساله را شناسايي كرد و شيون و ناله پدر و مادر اين كودكان فضاي بيمارستان را پر كرد.
پدر به خبرنگار اين تلويزيون گفت: نگاه كن كه بوش چگونه زندگي را از فرزندان خردسال ما گرفت.
وي افزود: چرا در رسانه ها به دروغ اعلام مي كنند در اين حملات شهروندان مورد هدف واقع نمي شوند. اين افراد بي گناه، زنان و كودكان معصوم هستند كه در حملات موشكي جان مي بازند. لحظاتي بعد پدران و مادران ديگري نيز در محل تجمع كردند و درصدد يافتن اجساد بستگان خود از ميان انبوهي از كشته شدگان برآمدند. خبرنگار تي. وي. ۵ گفت: ناله زنان و مردان بر سكوت شب غالب شده، تا به عرش آسمان بلند مي شود و انسان را ياراي تماشاي اين صحنه ها نيست.
وي افزود: در گذار به داخل بيمارستان مذكور نيز به خيل عظيمي از افراد برمي خوريم كه به علت جراحات وارده در اتاق ها بستري شده اند. افرادي شتاب زده در تردد هستند تا از وضعيت خويشاوندان خود كه در حمله موشكي به بازار بغداد مجروح شده اند، خبري بيابند.

• بازرسي خبرنگاران و مسافران در مرز اردن
روزنامه «جردن تايمز» روز يكشنبه از بازرسي مسافران و خبرنگاران مسير بغداد به اردن توسط نيروهاي آمريكا و استراليا خبر داد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از امان، دانشجويان و رانندگان اردني در گفت وگو با جردن تايمز گفتند: نيروهاي آمريكايي ما را در بزرگراهي در مسير اردن متوقف كردند و وسايل ما را مورد بازرسي قرار دادند. يك خبرنگار ايتاليايي نيز در گفت وگو با اين خبرگزاري از بازجويي خود از سوي نيروهاي استراليا در مسير حركت به سمت اردن خبر داد. به گفته اين مسافران، اين حادثه در منطقه اي در داخل خاك عراق معروف به كيلومتر ،۱۶۰ حدود ۲۰۶ كيلومتري غرب بغداد اتفاق افتاد. يك راننده اردني در آغاز جنگ در عراق در اثر اصابت يك موشك به اين منطقه، كشته شد.
خبرنگار ايتاليايي گفت: ما هيچ سرباز عراقي در اين جاده نديديم اما يك واحد استراليايي ما را متوقف كرد و از ما بازجويي كرد. يك دانشجوي اردني گفت: سربازان آمريكايي ما را به روي زمين خواباندند و مدارك سفر را از ما خواستند. يك راننده اردني نيز گفت: سربازان آمريكايي من را متوقف كردند و در جست وجوي افراد نظامي عراقي، خودروي من را بازرسي كردند.

شناسنامه
روزنامه صبح ايران: اجتماعي ـ فرهنگي ـ اقتصادي
صاحب امتياز: شهرداري تهران
مدير مسئول : محمد عطريانفر
چاپخانه هاي: افست و ايرانچاپ
نشاني و تلفن هاي همشهري
دفتر مركزي: تهران ـ خيابان آفريقا ـ كوچه تنديس ـ شماره ۱۰
كد پستي: ۱۹۱۵۶ ـ صندوق پستي: ۵۴۴۶/۱۹۳۹۵
شماره نمابر
شماره تلفن
۲۰۴۶۰۶۷
(۹ خط) ۲۰۵۹۳۸۶
دفتر مركزي
پيام گير: ۲۰۴۲۴۹۰
۲۰۵۱۴۹۲
دفتر ارتباطات توزيع و اشتراك
۲۰۵۸۸۱۱
۲۰۴۲۴۹۰
دفتر ارتباطات تحريريه
۶۴۸۰۴۰۰
۳۴۱۲۰۱۷
اشتراك
۲۰۴۶۰۶۷
۲۰۱۲۷۰۰
اشتراك الكترونيكي
نشاني اينترنت: http://www.Hamshahri.org
نشاني اينترانت: http://www.Hamshahri.net
نشاني پست الكترونيكي: Editorial@Hamshahri.org

سازمان آگهي ها: خيابان مطهري ـ چهارراه سهروردي ـ شماره ۹۱
تلفن: ۸۶۰۶۶۰۴ ـ ۸۶۰۶۶۲۲ ـ ۸۶۰۶۵۹۸ ـ ۸۶۰۶۵۹۱ ـ ۸۴۲۳۳۶۲ ـ ۸۶۰۶۶۰۴
نمابر: ۸۶۰۶۶۵۴ ـ ۸۴۰۸۳۱۶ ـ ۸۴۰۶۱۳۲

دفتر مركزي راهنماي همشهري (نيازمنديهاي صبح تهران):
خيابان كريمخان زند ـ خيابان حافظ ـ كوچه امير رضايي ـ شماره ۲۱۴
تلفن: ۸۸۰۶۶۶۶

ساعات شرعي
اذان ظهر: ساعت۳۱و۰۹ـ
اذان مغرب: ساعت ۹۱ و۴۵ دقيقه
اذان صبح فردا: ساعت ۵ و۲۷ـ
طلوع آفتاب فردا: ساعت ۶ و۵۱

صفحه آخر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
علمي
شناسنامه
ساعات شرعي
|  اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   علمي   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |