پنج شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۵۶ - May . 22, 2003
محيط زيست
Front Page

تنوع گياهي از ۵۰ ميليون سال پيش آغاز شده است
015145.jpg
دانشمنداني كه بر روي گياهان فسيلي در آرژانتين مطالعه مي كنند، معتقدند كه تنوع بيولوژيك گسترده اي كه در جنگل هاي استوايي امروزي در آمريكاي جنوبي شاهد آن هستيم، بسيار پيش تر از آن چه قبلا تصور مي شد، آغاز شده است.
پيتر ولف، عضو تيم تحقيقاتي و استاديار زمين شناسي دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا، توضيح داده است كه آمريكاي جنوبي استوايي، منطقه اي است كه متنوع ترين تنوع بيولوژيك را در دنيا داراست.
ولف مي گويد: معمولا تصور مي شود كه غناي اين منطقه از نظر زمين شناسي جديد است. در مورد تاريخچه تنوع گياهي منحصر به فرد در مناطق استوايي آمريكاي جنوبي، شواهد كم و بحث هاي فراوان وجود داشته است. ولف، عضوي از تيم بين المللي دانشمنداني است كه يافته هاي خود را در نسخه چهارم آوريل مجله ساينس منتشر كردند.
فسيل هاي ياد شده، در منطقه پاتاگونيا در آرژانتين در ۸۰۰ مايلي جنوب غربي بوئنوس آيرس پيدا شده اند. پژوهشگران بيش از ۱۵۰۰ فسيل جمع آوري كرده اند و بيش از صد گونه برگ فسيلي مختلف را علاوه بر گونه هاي متنوعي از دانه، ميوه و گل شناسايي نموده اند.قدمت فسيل ها بين ۵۲ تا ۵۳ ميليون سال تخمين زده شده است و دانشمندان معتقدند كه اين منطقه صحرايي معتدل، ۵۲ ميليون سال پيش، گرم، بدون يخبندان، مرطوب و پوشيده از گياهان پرپشت بوده است. ولف توضيح داده است كه: تصور رايج بر اين بوده است كه تنوع فراوان گونه هاي استوايي ريشه در دو ميليون سال پيش، يعني زماني كه احتمال مي رود عصر يخ موجب كاهش جنگل هاي باراني شده باشد؛  يا بيست ميليون سال پيش، زماني كه رشته كوه هاي آند شروع به پيدايش كردند، دارد.
گرمترين دوره تاريخ زمين در ۷۰ ميليون سال پيش به وقوع پيوسته است و اين زمان، قبل از تشكيل رشته كوه هاي آند بوده است، كه اكنون مانع از عبوررطوبت از اقيانوس آرام و رسيدن آن به منطقه مي شود. ولف مي گويد: با اطلاعات خوب تعيين زمان و زيادي تعداد گونه ها، ما مي توانيم بگوئيم كه تنوع گياهي آمريكاي جنوبي، در گذشته بسيار دور آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
منبع: اينترنت
ترجمه: فريده خرمي

به مناسبت روز جهاني تنوع زيستي (اول خرداد- بيست و دوم ماه مه ميلادي)
گونه هاي زيستي، اين زيبايي جهان
اشاره : امروزه در شرايطي كه بشر به دليل رشد روزافزون جمعيت نياز به خوراك، پوشاك، دارو و مكان زندگي دارد، متأسفانه بيش از هر زمان ديگر شاهد از دست رفتن غم انگيز و فاجعه آميز منابع جبران ناپذير و بي بديل حيات است. نابودي گونه ها و از دست رفتن توانايي اكوسيستم ها (زيست  بوم ها) براي رفع نيازهاي روزافزون بشر، نابودي منابع ضروري و مورد نياز براي رفع احتياجات امروز و آينده ماست. كاهش تنوع زيستي به معناي كاهش توانايي ما براي به دست آوردن غذاي كافي، دارو و پوشاك مورد نياز، محيط زيست سالم و انواع مايحتاج زندگي است. روز جهاني تنوع زيستي مجالي را بدست مي دهد تا همه انسانها در سراسر كره زمين به اين مسأله مهم و حياتي، كه كم اهميت پنداشته شده است بپردازند و چاره اي براي نجات آن بينديشند.
015140.jpg

تنوع زيستي به معناي گوناگوني موجودات زنده، از انواع گياهان و جانوران كوچك و بزرگ تا قارچ ها، جلبك ها و انواع موجودات ذره بيني است. موجودات زنده گوناگون كه در سراسر دنيا پراكنده اند از نظر انواع خصوصيات ظاهري، رفتاري، زيست محيطي و از نظر ژن هايشان بسيار متفاوت مي باشند و اين تنوع، تنوع زيستي منظومه حيات كره زمين را تشكيل مي دهد. خوش بينانه ترين تخمين ها تعداد گونه هاي زيستي را كمتر از ۱۰ ميليون گونه برآورد كرده اند و اين همه آن چيزي است كه از منابع زيستي در دسترس داريم. شايد در نگاه اول اين تعداد گونه ها زياد به نظر رسد اما وقتي به ياد آوريم كه سالانه حدود ۳۰۰۰۰ گونه موجود زنده براي هميشه از بين مي روند، بيش از ۵۴۰۰ گونه از جانوران و ۵۷۰۰ گونه از گياهان در شرايط بحراني و در معرض خطر انقراضند و تا پايان اين قرن نيمي از گونه هاي موجودات زنده، يعني نيمي از تنوع زيستي زمين را از دست خواهيم داد مي بينيم كه اين تعداد گونه هاي موجود در جهان خيلي زياد نيست و با ادامه روند كنوني نابودي تنوع زيستي، به زودي اين سرمايه جبران ناپذيررا از دست مي دهيم.
شواهدي از انقراض گونه ها و كاهش تنوع زيستي
تعداد انقراض هاي گونه اي مستند در طي قرن گذشته در مقايسه با تعداد پيش بيني شده آنها براي دهه هاي آينده، اندك است. علت اين تفاوت، شتاب روند نابودي زيستگاه ها طي سده هاي اخير و همچنين مشكل عدم وجود انقراض هاي مستند است. اكثريت قريب به اتفاق گونه ها حتي هنوز هم شناسايي و تشريح نشده اند و بسياري از آنها ممكن است حتي قبل از آنكه شناخته شوند از بين بروند. علاوه بر اين ، گونه ها اغلب تا سالها پس از اين كه براي آخرين بار ديده شده اند به عنوان «گونه منقرض شده» معرفي نمي شوند و به همين دليل اسناد كافي و شواهد مستند زيادي براي آنها ثبت نگرديده است. بالاخره اين كه بعضي از گونه ها كه جمعيت هاي آنها در اثر نابودي زيستگاه هايشان تا حد كمتر از مقدار لازم براي بقاي طولاني مدتشان كاهش يافته است ممكن است به مدت چندين دهه بدون هيچ اميدي براي بهبود دوام آورند تا اين كه جمعيتشان تدريجاً  زوال يابد. تمامي اين عوامل، ثبت دقيق انقراض گونه ها و بدست آوردن شواهد و اسناد كافي براي آنها را مشكل مي سازند. عليرغم اين مشكلات شواهد در مورد انقراض گونه ها فراوانند. در سال ۱۹۹۰ گونه اي سمور دريايي در ندرلندز منقرض شد و در سال ۱۹۹۱ انگلستان انقراض گونه اي خفاش گوش موشي را گزارش داد. در شرق اقيانوس آرام، افزايش دماي دريا در دهه ۱۹۸۰ موجب انقراض مرجان آبي شد. در دهه گذشته حداقل ۳۴ گونه يا جمعيت منحصر به فرد از گياهان و مهره داران در ايالات متحده آمريكا، عليرغم اعمال شيوه هاي حفاظتي، منقرض شدند. از سال ۱۶۰۰ بيش از ۷۰۰ انقراض در مورد مهره داران، بي مهرگان و گياهان آونددار در سراسر جهان ثبت شده است و هيچ كس نمي داند كه چندين گونه ديگر بدون اينكه ثبت شده باشند منقرض شده اند.
نابودي زيستگاه ها علاوه بر اين كه باعث از دست رفتن گونه هاي آنها مي شود نمايانگر كاهش كل تنوع زيستي دنيا نيز هست. در بسياري از كشورها قسمت بسيار اندكي از زيستگاه ها و پوشش گياهي طبيعي از دستكاري انسان دور مانده است. در بنگلادش فقط ۶ درصد از پوشش گياهي طبيعي و اوليه باقي مانده است. جنگلهاي اطراف درياي مديترانه به وسعتي كمتر از يك دهم وسعت اوليه شان رسيده اند و در ندرلندز و بريتانيا كمتر از ۴ درصد اراضي مرطوب ،تالابها و جلگه اي به حالت اوليه خود باقي مانده اند و از تخريب حفظ شده اند. اين ميزان نابودي زيستگاه ها خود نشانگر آن است كه تعداد گونه هاي منقرض شده و در حال انقراض، بيش از آن است كه ما تصور مي كنيم.
نابودي تنوع ژنتيكي
نابودي گونه ها و اكوسيستم ها خطري بسيار بزرگ و جدي براي تنوع ژنتيك است. حدود ۹۴۲ جمعيت مجزا از نظر ژنتيك از گونه هاي درختي در سراسر دنيا در معرض خطرند و در شمال غربي ايالات متحده آمريكا۱۵۹ جمعيت مجزا از نظر ژنتيك از ماهيان مهاجر اقيانوس در شرايط بحراني به سر مي برند و اينها فقط دو نمونه از شواهد مستند از نابودي تنوع ژنتيك هستند.
كشاورزي مي تواند خطر بزرگي عليه تنوع ژنتيك باشد و كاهش تنوع ژنتيك، دسترسي به منابع غذايي لازم براي جمعيت روز افزون بشر را با مشكل اساسي مواجه مي  كند. مشكل مي توان گفت كه تاكنون چه مقدار از پايه ژنتيك (تنوع ژنتيك) كاهش يافته است اما مشخص است كه از دهه ۱۹۵۰ انتشار انواع جديد و اصلاح شده ذرت، گندم، برنج و ساير محصولات زراعي باعث نابودي و انقراض بسياري از نژادهاي بومي شده است. واريته هاي جديد و اصلاح شده در ۴۰ درصد از مزارع برنج آسيا در طي ۱۵ سال مورد كاشت قرار گرفتند و در فيليپين، اندونزي و برخي كشورهاي ديگر بيش از ۸۰ درصد كشاورزان در حال حاضر اين واريته ها را مي كارند. در اندونزي ۱۵۰۰ نوع برنج بومي در ۱۵ سال اخير منقرض شده اند. اخيراً مطالعه اي در مورد سطوح زير كشت انواع وحشي قهوه در كنيا نشان داده است كه اين گياهان قهوه در دو تا از اين جايگاه ها به كلي ناپديد شده اند، در سه جايگاه به شدت در معرض خطر نابودي اند و در شش تا از آنها در معرض خطر احتمالي قرار دارند.
فقط انواع بومي و وحشي گياهان (و دام ها) و وجود تنوع ژنتيك زياد در ميان آنها باعث مي شود كه در صورت شيوع هرنوع آفت يا بيماري، گروهي از اين انواع متنوع كه ژنهايشان سازگاري و مقاومت را دارا هستند به حيات خود ادامه دهند و از بين نروند ولي هنگامي كه اين انواع نابود مي شوند و فقط نوع و ژنوتيپ خاصي غلبه مي يابد يا به عبارتي يكساني ژنتيك اتفاق مي افتد بروز بيماريها منجر به نابودي ناگهاني و سريع كل محصول مي گردد و انواع گوناگوني وجود ندارند كه برخي از آنها دوام آورده، زنده بمانند. نمونه هاي فراواني از اين نابودي محصول در اثر كاهش تنوع ژنتيك وجود دارد. در سال ۱۹۹۱ همانندي ژنتيك درختان پرتقال برزيل باعث شد كه با شيوع آفت زدگي اين درختان، بدترين نابودي آنها در اين كشور به وقوع بپيوندد. در سال ۱۹۷۰ كشاورزان ايالات متحده آمريكا در اثر نوعي بيماري كه به علت حساسيت يكسان واريته هاي ذرت به شدت شيوع يافت دچار يك ميليارد دلار خسارت شدند. به همين ترتيب نابودي سيب زميني ايرلندي در سال ۱۸۴۶، از دست رفتن قسمت اعظم محصول گندم روسيه در سال ۱۹۷۲ و شيوع آفت زدگي مركبات در فلوريدا در سال ۱۹۸۴ همگي نتيجه كاهش تنوع ژنتيك بودند و خسارات مالي و جاني زيادي را در پي داشتند. در كشورهايي مثل بنگلادش كه حدود ۶۲درصد از واريته هاي برنج آنها داراي ژنوم يكسان هستند، اندونزي و سري لانكا كه اين رقم در آنها به ترتيب ۷۴ و ۷۵ درصد است و همچنين در كشورهاي ديگري از اين قبيل نيز احتمال وقوع چنين بلايايي در هر زمان وجود دارد.
015150.jpg

بانك هاي ژن جهاني اگر چه روند نابودي تنوع ژنتيك را تا حدي كند كرده اند ولي هزينه هاي بسيار بالاي توليد دوره اي بذرها و احتمال خطاهاي مكانيكي ضمانت آنها را بسيار كاهش مي دهد. در سال ۱۹۸۰ متخصصان برآورد نمودند كه حتي در كشورهاي توسعه يافته بين نصف تا دوسوم بذرهاي جمع آوري شده در دهه هاي گذشته از بين رفته اند. لذا تنها راه مقرون به صرفه و تضمين شده فقط تنوع ژنتيك، حفاظت از محيط زيست و حفظ گونه هاست.
كاهش تنوع زيستي، كاهش تنوع فرهنگي
از دست رفتن تنوع زيستي، گونه اي و اكوسيستم ها مي تواند منجر به از دست رفتن تنوع فرهنگي شود. فرهنگ هاي متفاوت، انواع بسيار متفاوت و گوناگوني از محصولات زراعي، دام ها و زيستگاه ها را مورد بهره برداري قرار مي دهند و حفظ مي كنند. بر اين اساس، نابودي گياهان زراعي خاص، جايگزين كردن محصولات زراعي سنتي با محصولات بيگانه، انقراض گونه هايي كه تاريخچه ديرين و اسطوره اي دارند و با آداب و سنن رسوم اجدادي و قومي در آميخته اند و انحطاط و تبديل موطن هاي آنها هم باعث نابودي تنوع زيستي و هم باعث از دست رفتن تنوع فرهنگي مي شوند. با نابودي چنين گونه ها و زيستگاه هاي ويژه اي، بسياري از آِيين ها و تاريخچه هاي فرهنگي به فراموشي سپرده مي شوند. متخصصان اعلام نموده اند كه از سال ۱۹۰۰تعداد قابل توجهي از قبيله هاي بومي در برزيل ناپديد شده اتد و تقريباً نيمي از ۶۰۰۰ زبان زنده دنيا احتمالاً  در صد سال آينده از بين مي روند. تسريع روند نابودي تنوع زيستي، روند نابودي تنوع فرهنگي را نيز شدت مي دهد.
تاريخچه انقراض گونه ها
انقراض هاي گونه اي در طول تاريخ حيات روي كره زمين در چند مرحله رخ داده است .ديرين شناسان پنج دوره «انقراض عظيم» را تشخيص داده اند كه دوره هايي نسبتاً كوتاه (۱ تا ۱۰ ميليون سال) هستند كه طي آنها قسمت اعظم تنوع زيستي در مقياسي گسترده از بين رفت. مهمترين انقراض عظيم كه در اواخر دوره پرمين (۲۵۰ ميليون سال پيش) رخ داد احتمالاً ۷۷ تا ۹۶ درصد از گونه هاي زيستي آن زمان را حذف كرد. به جز اين انقراض هاي عظيم، انقراض هاي فرعي نيز به وقوع پيوسته اند. براي مثال در مدت ۲۵۰ ميليون سال پيش ۹ انقراض بزرگ در فواصل تقريباً  ۲۶ تا ۲۸ ميليون سال اتفاق افتاد كه دو تا از آنها، يكي در اواخر ترياس(۲۲۰ ميليون سال پيش) و ديگري در اواخر كرتاسه (۶۵ ميليون سال پيش) انقراض هاي بزرگي بودند.
تنوع زيستي جهان در حال حاضر تقريباً در بيشترين ميزانش نسبت به گذشته است. به عنوان مثال، تنوع گل ها به بيشترين ميزان خود در طي چندين ده هزار سال گذشته رسيد. همچنين تنوع جانوران دريازي به اوج خود در چند ميليون سال اخير صعود كرده است. ولي با نهايت تأسف بايد گفت كه با اين روند سريع تخريب محيط زيست و نابودي گونه ها و تنوع زيستي، انقراض عظيمي كه در كمين تنوع زيستي جهان است نيز در زمره بزرگترين انقراض خواهد بود.
نقش بشريت در انقراض گونه ها
دخالت موثر بشر در انقراض گونه ها شايد در ۱۵۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ سال پيش رخ داده باشد، هنگامي كه شكار پستانداران بزرگ به وضوح منجر به انقراض هاي مهمي در آمريكاي شمالي و جنوبي و استراليا شد يا به آنها دامن زد. اين سه منطقه ۷۴ تا ۸۶ درصد از جنس هاي جانوران عظيم الجثه شان (پستانداران داراي وزن بيش از ۴۴ كيلوگرم) را در هر دوره از دست دادند. اگر چه علت اين انقراض ها مورد بحث است اما حتي اگر بشر، تنها علت اين تغييرات نباشد شكي وجود ندارد كه در طي ميليون ها سال تغييرات قابل توجهي را بر زيستگاه ها و گياهان و جانوران بومي وحشي تحميل نموده است. حداقل ۵۰۰۰ سال پيش در اروپا جنگل  زدايي و تبديل اراضي جنگلي و حاصلخيز به مراتع آغاز شد. در آمريكاي شمالي نيز شواهدي وجود دارد مبني بر اين كه براي مدت ۴۰۰۰ سال مردم بومي، ساختار اجتماعات جنگلي را تغيير دادند و مجالي را براي گونه هاي علفي و گياهخواران مهاجم فراهم آوردند تا محدوده هايشان را گسترش دهند و حداقل موجب انقراض گونه هاي محلي شوند. به طور كلي در هر جايي كه جمعيت انساني سكونت گزيد و جمعيت آنها شروع به افزايش كرد آثاري از انقراض گونه ها به چشم مي خورد. قطع درختان جنگلي و تبديل جنگل ها به مزارع و مراتع، شكار بي رويه جانوران و بهره برداري بيش از حد از گياهان، آتش سوزيهاي عظيم در زيستگاه ها  در اثر فعاليت هاي انساني، وارد نمودن گونه هاي بيگانه به زيستگاه ها و بر هم زدن تعادل اكوسيستم ها، از بين بردن پوشش گياهي زمين و تبديل زمين به محل سكونت، همه و همه در انقراض گونه ها اهميت دارند ولي امروزه نه تنها افزايش شديد جمعيت بشر منجر به چندين برابر شدن اين فعاليت ها و بهره برداري ها شده است بلكه آلودگي ها به وسيله انواع آلاينده هاي سوختي، سموم و ...، فعاليت هاي مخرب صيد ماهي (استفاده از ديناميت يا سموم و ...)، آلودن خاك ها و آبها به آفت كش ها، فلزات سنگين و ساير آلاينده ها، روند تخريب محيط زيست و به دنبال آن نابودي تنوع زيستي را تا حد سرسام آوري تسريع كرده اند.
دولت ها، ملت ها و تك تك مردم در سراسر جهان هركدام به نوبه خود در اين كاهش تنوع زيستي نقش دارند و همه آنها در حفظ آن مسئولند. همگي ما در تمامي روزهاي سال، نه تنها روز تنوع زيستي، بايد اين وظيفه خود را به خاطر داشته باشيم و آن را به درستي انجام دهيم. وضعيت بحراني زيستگاه ها و گونه ها يك حقيقت است و شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت، تنها منجر به تسريع اين فرايند زيانباز مي گردد.
پژوهش: ستاره مدني

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |    شهري    |
|   علمي    |    علمي فرهنگي    |    گلستان كتاب    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |
|   صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |