شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۰۶۹
آب و كشاورزي
Front Page

رئيس سازمان جنگل ها و مراتع كشور:
مساحت جنگل هاي ايران ۴/۱۲ ميليون هكتار است نه ۳/۷ ميليون هكتار
براساس گزارش فائو در يك دوره ۱۰ ساله (۲۰۰۰-۱۹۹۰) مساحت جنگل هاي ايران با پوشش بالا ي ۱۰درصد ۳/۷ميليون هكتارو مساحت كلي جنگل ها ۴/۱۲ ميليون هكتار است
002775.jpg
هفته گذشته معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كشور در گفت وگويي با ايرنا، خواستار توقف كامل بهره برداري تجاري از جنگل هاي شمال شده بود و مديريت فعلي جنگل هاي كشور را در امر حفظ و توسعه جنگل ها ناموفق ارزيابي كرده بود.
انوشيروان نجفي، با ارائه آماري از ميزان توليد و برداشت چوب از جنگل هاي شمال مي گويد: توجه به شاخص هاي ملموس نشان مي دهد كه جنگل هاي شمال از نظر كمي و كيفي پسرفت داشته اند و براساس آمار ارائه شده توسط فائو، وسعت جنگل هاي ايران از ۱۸ ميليون هكتار به ۷ ميليون هكتار و كيفيت چوب ها از درجه يك به درجه دو، سه و چهار كاهش يافته است.
از آنجا كه در گفت وگوي انوشيروان نجفي با ايرنا، نكات مبهمي وجود داشت و مشخص نبود ۱۱ ميليون هكتار از سطح جنگل هاي ايران در چه مقطع زماني كاهش يافته و چرا تا پيش از اين، آمارهاي ارائه شده مساحت ديگري را براي جنگل هاي كشور نشان مي داده است، مناسب ديديم با مسؤول مستقيم جنگل هاي ايران يعني رئيس سازمان جنگل ها،  مراتع و آبخيزداري كشور گفت وگوي كوتاهي انجام داده و از كم و كيف قضيه بيشتر آگاه شويم. آنچه در پي مي آيد، حاصل اين گفت وگوي كوتاه است.
آقاي مهندس صمدي، تا چند ماه پيش در آمارها مساحت جنگل هاي كشور بيش از ۱۲ ميليون هكتار ذكر مي شد، اما ناگهان از سوي معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كشور اعلام شد كه مساحت جنگل ها به ۷ ميليون هكتار رسيده است. اين كاهش ۵ ميليون هكتاري چگونه اتفاق افتاده است؟ 
اتفاقاً براساس آخرين آمار فائو مساحت جنگل هاي ايران ۴/۱۲ ميليون هكتار است.
پس قصه كاهش مساحت جنگل ها به ۷ ميليون هكتار چيست؟
فائو در گزارش خود مساحت جنگل ها را براساس درصدهاي مختلف پوشش گياهي اعلام كرده است. در گزارش فائو مساحت جنگل هاي ايران براي پوشش بالاي ۱۰ درصد، ۳/۷ ميليون هكتار اعلام شده است. اتفاقاً فائو گزارش خود را در يك دوره ۱۰ ساله ارائه كرده است و براساس اين گزارش در سال ۱۹۹۰ مساحت جنگل هاي ايران با پوشش بالاي ۱۰ درصد ۳/۷ ميليون هكتار بوده و اين مساحت در سال ۲۰۰۰ نيز بدون تغيير باقي مانده و مساحت آن ۳/۷ ميليون هكتار است.
بالاخره مساحت جنگل هاي ايران براساس گزارش فائو و براساس واقعيت ها چقدر است؟
مساحت جنگل هاي ايران براساس پوشش هاي مختلف طبق گزارش فائو ۴/۱۲ ميليون هكتار است. طبق گزارش فائو مساحت كلي جنگل هاي ايران در سال ۱۹۹۰ حدود ۴/۱۲ ميليون هكتار برآورد شده و در سال ۲۰۰۰ نيز اين مساحت بدون تغيير مانده است، ضمن آن كه۳/۲ ميليون هكتار مساحت جنگل هاي در دست كاشت ايران است كه در آمار ۴/۱۲ ميليون هكتار لحاظ نشده است. بنابراين به نظر مي رسد كه دوستان بايد در ارائه آمارها دقت كافي انجام دهند و اگر از مأخذي آماري ذكر مي كنند، توضيحات آن را نيز به طور كامل ارائه كنند و نبايد اقدامات صورت گرفته براي حفظ جنگل ها را با اين اظهارنظرها كم رنگ كرد.
آقاي صمدي، معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كشور در مصاحبه خود گفته بود كه مساحت جنگل ها از ۱۸ ميليون هكتار به ۷ ميليون هكتار رسيده. در اين مورد چه توضيحي داريد؟
هيچ مستندي براي اين كه مساحت جنگل هاي ايران ۱۸ ميليون هكتار بوده است وجود ندارد. در سال ۱۳۱۹ براساس يك تخمين مساحت جنگل هاي ايران ۱۸ ميليون هكتار اعلام شده بود اما هيچ سند رسمي براي اين رقم وجود ندارد اما براي مساحت ۴/۱۲ ميليون هكتار آمار رسمي وجود دارد آماري كه با آمار فائو هم منطبق است.

رئيس ستاد حوادث غيرمترقبه كشور:
سرما يك هزار و ۶۰۰ ميليارد ريال خسارت به كشاورزان ايران  وارد كرد
مديركل ستاد حوادث غيرمترقبه ايران گفت: از ابتداي امسال تاكنون سرما يك هزار و ۶۰۰ ميليارد ريال خسارت به كشاورزان كشور وارد كرده است.
به گزارش ايرنا سيدعباس جزايري با بيان اين مطلب گفت: سرمازدگي بيشتر در قسمت هاي شمال، شمال غرب و شمال شرق كشور روي داده است.
وي خشكسالي را يكي ديگر از مشكلات كشاورزان در سطح كشور دانست و افزود: در سال جاري هشت استان كشور با مشكل كم آبي دست و پنجه نرم خواهند كرد. هرمزگان، سيستان و بلوچستان،  كرمان، جنوب خراسان، فارس، يزد، لرستان و ايلام استان هايي هستند كه خشكسالي امسال هم در آنها ادامه دارد.
وي اضافه كرد: طي سال زراعي جاري خشكسالي بالغ بر ۱۴ هزار و ۹۰۰ ميليارد ريال خسارت بر جاي گذاشته است.
جزايري گفت: ميزان خسارت هاي خشكسالي طي چهار سال گذشته ۹۱ هزار ميليارد ريال بوده است.
مديركل ستاد حوادث غيرمترقبه كشور، بيمه محصولات كشاورزي را يكي از راهكارهاي مفيد در كاهش مشكلات روستاييان دانست و گفت: در ابتداي برنامه سوم دولت ،تنها يك ميليون و ۵۰۰ هزار هكتار از مزارع كشاورزي كشور زير پوشش بيمه قرار داشت 
در حالي كه اين ميزان در حال حاضر به چهارميليون و پانصد هزار هكتار افزايش يافته است.

صادرات كاغذ جنگل هاي فنلاند را نابود كرد
صادرات بي رويه كاغذ فنلاند جنگل هاي كهن و زيست بوم اين كشور را در معرض نابودي قرار داده است.
«گرين پيس» ضمن اعلام اين مطلب هشدار داد: قطع درختان جنگل هاي فنلاند براي افزايش صادرات كاغذ ضمن تخريب مناظر طبيعي، حيات بيش از ۵۰۰ گونه حيواني و گياهي منطقه را نيز رو به زوال قرار داده است.
بر پايه اين گزارش آلمان كه در حال حاضر عمده واردكننده كاغذ از فنلاند است ۴۰ درصد از محصولات سلولزي و ۲۰ درصد از كاغذ مصرفي خود را از فنلاند تأمين مي كند.
گرين پيس در ادامه گزارش خود با اشاره به فعاليت هاي اعتراض آميز ۹ كشور جهان مبني بر جلوگيري از ادامه روند نابودي جنگل هاي فنلاند افزوده است: دولت فنلاند بدون هيچ اقدام بازدارنده هنوز براي قطع درختان در راستاي افزايش صادرات و توليد كاغذ مجوز مي دهد.

سياست آب
مترجم: اميرحسين ملكوتي
تلاش هاي بسيار عراقي ها براي پيدا كردن ردپاي آب در جنگ اخير آنها را به اين باور رسانده است كه اتفاقاتي عظيم براي قطع كردن جريان اين منبع تمام نشدني در اين كشور در حال وقوع است. اما به غير از اين مورد آنچه مشخص است اين كه در سراسر دنيا كه عراق را نيز شامل مي شود، منابع آب رو به اتمام است.
اين اواخر موضوع بسياري از مقالات روزنامه ها، مجلات و نيز كتاب هاي منتشر شده مربوط به بحران جهاني آب است و امروزه جملاتي نظير «كمبود آب»، «استفاده منصفانه» و «مديريت آب» بسيار شنيده مي شود.
پذيرفتن اين امر كه اكثر تنش هاي منطقه خاورميانه بر سر مذهب و ملي گرايي است آسان است، اما حقيقت چيز ديگري است. به عنوان مثال جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ بين اسرائيل و كشورهاي عربي، دليل اين مدعاست. به گفته آريل شارون نخست وزير اسرائيل«اين جنگ در حقيقت دو سال و نيم زودتر، زماني كه اسرائيل تصميم به انحراف رودخانه اردن گرفت شروع شده بود».
اسرائيل آب رودخانه اردن را براي تأمين آب مردم كشورش منحرف كرد. رودخانه اردن از نهرهايي تشكيل مي شد كه سرچشمه آنها در سوريه، لبنان و اردن قرار داشت. اتحاديه سران عرب از اين اقدام اسرائيل در جهت انحراف بخش هاي پايين رودخانه بسيار خشمگين شده و تصميم گرفت تا قسمت هاي بالاي رودخانه را كه در اختيارشان بود منحرف كند.
اسرائيل به همسايگانش هشدار داد كه اگر آنها درصدد قطع كردن يكي از منابع آب اسرائيل برآيند بايد منتظر اقدامات تلافي جويانه باشند.
آنها اين كار را كردند و اسرائيل هم تهديدات خود را با بمباران پروژه هاي آبي رودخانه هاي «حصباني»  و «وازاني» در لبنان و سد رودخانه «يارموك» در سوريه عملي كرد و سپس «ارتفاعات جولان» (متعلق به سوريه) را ضميمه خاك خود كرد و بدين گونه كنترل قسمت هاي بالايي رودخانه اردن را تضمين كرد.
در اواخر سپتامبر زماني كه ميان لبنان و اسرائيل بر سر ساخت پروژه هاي آبي لبنان براي پمپاژ آب از رودخانه «وازاني» براي تأمين آب شهرهاي جنوب لبنان كلمات و صحبت هاي خشمگينانه رد و بدل مي شد ديپلمات هاي آمريكايي براي ميانجيگري به منطقه دعوت شدند.
امروزه اسرائيل كنترل اغلب منابع آبي ساحل غربي و نوار غزه را در دست گرفته و آب اين ماده حياتي به موضوعي براي كشمكش تبديل شده است. اسرائيل براي همه ساكنانش كه قصد حفر چاه دارند، مجوز صادر مي كند. حاكمان و قانونگذاران مجوزها و تسهيلات بيشتري را براي مهاجران يهودي نسبت به فلسطينيان در نظر گرفته اند تا آنجا كه يهودي ها مي توانند چاه هايي به عمق ۷۵۰ متر حفر كنند در حالي كه فلسطيني ها تنها تا عمق ۱۴۰ متر اجازه حفر چاه دارند. در اينجا آب تنها «سياست» است.
اين موضوع در تمام دنيا حاكم است، چنان كه تركيه در منازعه بر سر رودخانه هاي دجله و فرات مزاياي بيشتري در استفاده از آب دارد. تركيه در حال ساخت سدهايي براي در اختيار گرفتن كنترل آب دو رودخانه بسيار مهم دجله و فرات براي آبياري، مصرف و توليد نيروي برق است. آب شاخه هاي پاييني رودخانه در سوريه و عراق رو به كاهش است. سياست دولتمردان تركيه در مقابل سوريه و عراق در اين شعار خلاصه شده است «شما نفت داريد، ما هم به آب دسترسي داريم».
اردن، دجله، فرات، نيل، ايندوس و ريوگراند همه مثال هايي از حوزه هاي رودخانه اي بين المللي هستند. كشورهاي زيادي در آب اين رودخانه ها سهيم هستند و همه معتقدند كه در استفاده از آب اين رودخانه ها حقوقي دارند.
در سال ۱۹۹۰ زماني كه ساخت سه سد بر روي نيل آبي در اتيوپي كه رودخانه نيل از آنجا سرچشمه مي گيرد، برنامه ريزي شد قائم مقام وزارت خارجه مصر اظهار داشت: ساختن هرگونه سد بر روي قسمت هاي بالايي رود نيل باعث وقوع جنگ خواهد شد.
آيا آب يك حق است مثل هوايي كه آن را تنفس مي كنيم يا يك نياز است مثل نفت كه به آن وابسته ايم؟
يونسكو حداقل آب تميز مورد نياز هر فرد را در يك روز ۵۰ ليتر اعلام كرده است كه اين مقدار براي آشاميدن، پخت و پز، شست وشو و بهداشت مورد استفاده قرار مي گيرد. اما به راستي با وجود بحران هاي فعلي و جنگ هايي كه صورت مي گيرد و كمبودهايي كه اكنون هم وجود دارد و برخي مردم دنيا به اين مقدار آب دسترسي ندارند، مردم نقاط ديگر كه فعلاً اين ميزان آب را در اختيار دارند تا چه زماني به اين ميزان آب سالم دسترسي خواهند داشت؟ تا سال ۲۰۲۵ يا... پس از آن چه بايد كرد؟

انقلاب بيوتكنولوژي
بيوتكنولوژي بي  هيچ ترديد نقشي اساسي در توسعه اقتصادي كشورهاي جهان ايفا مي كند. از اين رو بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه در كشورهاي در حال توسعه بيوتكنولوژي بايد مبناي برنامه ريزي در سطح ملي و بين المللي باشد. بيوتكنولوژي نوين در كمتر از دو دهه گذشته پديد آمده است با اين حال به دليل اهميت و نقش راهبردي آن در تمام ابعاد توسعه اعم از اقتصادي،  اجتماعي، علمي و صنعتي بسياري از كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه در اين زمينه به تدوين برنامه هاي راهبردي و ملي كوتاه مدت و ميان مدت پرداخته اند.
بيوتكنولوژي در يك شكل خود از زمان ماقبل تاريخ شروع شده است. هنگامي كه انسان هاي نخستين فهميدند كه مي توانند محصول خود را بكارند و دام هاي خود را پرورش دهند، در حقيقت راه استفاده از بيوتكنولوژي را آموختند. با كشف تخمير آبميوه به شراب، تبديل شير به پنير و ماست مطالعه بيوتكنولوژي آغاز شد. زماني كه نانوايان براي اولين بار طبخ نان متخلخل را به جاي كلوچه سخت آموختند، به عنوان بيوتكنولوژيست هاي مبتدي شناخته شدند.
گستردگي و تنوع كاربردهاي بيوتكنولوژي، ديدگاه ها و نقطه نظرهاي گوناگوني را به وجود آورده است كه هر يك از دريچه خاصي به آن مي نگرند. برخي بيوتكنولوژي را مترادف ميكروبيولوژي صنعتي و استفاده از ميكروارگانيسم ها و برخي مهندسي ژنتيك را بيوتكنولوژي مي دانند.
اما در خالص ترين شكل خود، بيوتكنولوژي به استفاده از ارگانيسم هاي زنده يا محصولات آنها به منظور اصلاح وضعيت، سلامت و محيط زيست انسان اطلاق مي شود.
با استفاده از تكنيك هاي اتصال ژن و نوتركيبي DNA امروزه قادر به تركيب اجزاي ژنتيكي دو يا چند سلول زنده هستيم. تكنيك هاي بيوتكنولوژي از لحاظ درجه پيچيدگي گستره اي وسيع دارند كه از تكنيك هاي ساده و بسيار رايجي نظير پرورش و تكثير ياخته در محيط مصنوعي، تكنولوژي ريزوبيوم و تخمير، تا تكنيك  هاي بسيار پيشرفته مهندسي ژنتيك را دربر مي گيرد.
مي توان بخشي از DNA را از يك ارگانيسم گرفت و در داخل سلول هاي ارگانيسم ديگر قرار داد. به اين ترتيب براي مثال مي توانيم باعث شويم باكتري ها، پروتئين هاي انساني را بسازند و گاوها در حالي كه همان مقدار غذا مي خورند، شير بيشتري بدهند.
به نظر مي رسد كه بيوتكنولوژي يك انقلاب جديد را رهبري مي كند، به اين طريق ما را به جهاتي از محصولات مهندسي شده با تكيه بر استفاده بهينه از طبيعت و نه با استفاده بي رويه از شيمي يا صنعت رهنمون شده است.
تصور غلطي كه به طور شايع در ميان افراد وجود دارد آن است كه بيوتكنولوژي تنها شامل DNA و مهندسي ژنتيك است. در حالي كه تعاريف مختلفي براي بيوتكنولوژي ارائه شده است. كاربرد تكنيك هاي مهندسي ژنتيك در توليد محصولات كشاورزي صنعتي، درماني و تشخيص با كيفيت بالاتر و قيمت ارزان تر و محصول بيشتر و كم خطرتر يكي از تعاريف بيوتكنولوژي است.
اما جامع ترين تعريفي كه براي بيوتكنولوژي توسط متخصصان آمريكايي ارائه شده عبارت است از: «بيوتكنولوژي (با مفهوم قديم و جديد) دربرگيرنده هرگونه فن و روشي است كه از موجودات زنده و يا بخش هايي از آنها استفاده كند تا فرآورده هايي را توليد، اصلاح و يا تغيير دهد و به بهينه سازي گياهان و جانوران بپردازد و يا ميكروارگانيسم هايي را براي كاربردهاي ويژه توليد كند».
بيوتكنولوژي در ابتداي قرن بيستم با تركيب صنعت و كشاورزي آغاز شد. از بيوتكنولوژي در حال حاضر در زمينه هاي بسياري چون كشاورزي، بهداشت زيست، توليد انرژي استفاده مي شود و استفاده از انگشت نگاري DNA در پزشكي قانوني رو به افزايش است.
توليد انسولين و ساير داروها از طريق تكثير ناقلان ژن هاي انتخابي انجام مي شود. بررسي هاي ايمونولوژيك تنها در پزشكي براي ارزيابي سطح خوني داروها، تست بارداري و... به كار نمي رود بلكه كشاورزان نيز براي ارزيابي سطوح خطرناك حشره كش ها، علف كش ها و سموم در فرآورده هاي دامي و گياهي خود از آن استفاده مي كنند. همچنين اين روش ها زمينه  انجام تست هاي سريع را براي ارزيابي مواد شيميايي صنعتي موجود در آب، رسوب و خاك فراهم كرده است. در كشاورزي، مهندسي ژنتيك براي توليد گياهان مقاوم به حشرات، علف هاي هرز و بيماري هاي گياهي مورد استفاده قرار مي گيرد. تكنيك هاي جديد بيوتكنولوژي به دانشمندان اجازه دستكاري در صفات مورد علاقه شان را داده است. بيوتكنولوژي امروزه در علوم پايه اي از جمله بيوشيمي، فيزيك، زيست شناسي و همچنين در علوم مهندسي نظير شيمي، پليمر، الكترونيك و... كاربردهاي فراواني دارد. انفجار تكنيك ها، سه شاخه عمده بيوتكنولوژي را سبب شد: ۱- مهندسي ژنتيك، ۲- تكنيك هاي تشخيصي و ۳- تكنيك هاي سلولي- بافتي. در تاريخ به ندرت مي توان موردي را همانند پژوهش هاي بيوتكنولوژي يافت كه در آن، پژوهش هاي پايه با سرعت زياد به حد كاربرد رسيده باشد. اين پيشرفت در مقابل سه موضوع مهم انجام مي شود و ادامه پيشرفت بيوتكنولوژي مي تواند هر سه مورد را تحت تأثيرات عميق قرار دهد: بازنگري در اقتصاد فراگير جهاني، تغييرات عميق سياسي كه مطرح كننده دورنمايي براي بهبود و ارتقاي همكاري علمي- بين المللي است و بالاخره بحراني فزاينده و همه جانبه در كيفيت محيط زيست.
مهمترين عامل رشد سريع بيوتكنولوژي،  توسعه فوق العاده در رشته هاي زيست شناسي مولكولي، ژنتيك و تكنولوژي ژني است. امروزه بيوتكنولوژي از نظر قابليت كاربرد جهاني و سودمندي آن در زندگي روزمره انسان ها به عنوان يك ابزار بالقوه توانمند در توسعه آينده اقتصاد شهرها و روستاها، هم در كشورهاي پيشرفته و هم در كشورهاي درحال توسعه به طور فزاينده  شناخته شده است. امروزه بيوتكنولوژي آثار خود را به طور مستقيم و يا غيرمستقيم در زندگي روزمره انسان و در عرصه هاي گوناگون علمي، پژوهشي، اقتصاد، صنعتي، اجتماعي و فرهنگي ظاهر ساخته است.
استفاده از گياهان به عنوان عوامل و منابع توليد فرآورده هاي زيستي و شيميايي از جمله به منظور توليد بسياري از پروتئين هاي انساني كه نقش مهمي در درمان و تشخيص بيماري ها دارند، وارد كردن ژن هاي فراوان مربوط به صفات گوناگون به بيش از ۵۰ گياه، امكان تغيير ژنتيكي در راه هاي بيوسنتز گياهان در آينده نزديك جهت توليد انبوه موادي مانند روغن هاي خوراكي موم ها و نشاسته ها كه در حالت عادي به ميزان بسيار جزئي توليد مي شوند، نمونه اي از تأثيرات بيوتكنولوژي، در زمينه علوم كشاورزي و مواد غذايي است.
در زمينه علوم پزشكي و دارويي مي توان به ابداع روش هايي كاملاً جديد براي تشخيص مولكول مكانيسم هاي بيماري زا، امكان تشخيص علل اساسي بيماري هاي پيش از تولد و پس از آن، ژن درماني (درمان ژنتيكي با اصلاح ژن معيوب) كه انتظار مي رود در آينده روشي عمده و اصلي در پزشكي جديد به شمار آيد و همچنين تشخيص به موقع بارداري و بسياري از بيماري ها مانند ايدز و هپاتيت و همچنين روش هايي جهت مبارزه با سرطان ها، به نفوذ بيوتكنولوژي و قدرت آن اشاره كرد.
بيوتكنولوژي در زمينه صنعت نيز براي بشر كاربردهاي فراواني دارد. استخراج و بازيافت فلزات پرارزش مانند طلا، نقره، مس و اورانيوم از كاني ها، توليد صنعتي اسيدهاي آلي مانند اسيد سيتريك، اسيد استيك و همچنين اسيد لاكتيك و توليد روغن هايي با تركيبات اسيدهاي چرب ويژه كه داراي ارزش بالايي در صنايع غذايي و مواد پاك كننده هستند را مي توان نمونه كوچكي از اثرات اين علم در عرصه صنعت و زندگي بشر صنعتي به شمار آورد.
اثرهاي اقتصادي بيوتكنولوژي
بررسي هاي اقتصادي، اثرهاي بسيار عمده اي را كه بيوتكنولوژي بر بخش هاي بهداشت و درمان، كشاورزي و مديريت محيط زيست داشته و خواهد داشت، كاملاً تأييد مي كند. تجاري كردن بيوتكنولوژي به نحوي كارآمد، در واقع به معني گسترش ارتباط تحقيقات پايه اي و توسعه اي يا پيوند بخش تحقيقات پايه با بخش خدمات و صنعت است. آگاهي عمومي جامعه از بيوتكنولوژي بيشتر محدود به كاربردها و فرآورده هاي بيوتكنولوژي مدرن است. داده ها و آمار صنايع بيوتكنولوژي آمريكا نشان مي دهد كه رشد فروش سالانه فرآورده هاي بيوتكنولوژي از صفر در سال ۱۹۸۰ تا ۹/ ۵ ميليارد دلار در سال بوده است. اين ميزان در سال ۲۰۰۲ به بيش از ۶۰ ميليارد دلار رسيده است.
به موازات گسترش كاربردهاي بيوتكنولوژي در زمينه هاي بهداشت و درمان، كشاورزي غذا و محيط زيست اثرهاي اقتصادي بيوتكنولوژي نيز فراگير شده است.
اين اثرها با توجه به روند يكپارچه شدن مسائل اقتصاد جهاني افزايش بيشتري نيز خواهد يافت. براي نمونه با افزايش فشار زيست محيطي براي كاهش مصرف سموم و حشره كش هاي شيميايي كه اثرهاي زيان آوري دارند بازار حشره كش هاي بيولوژيك رو به افزايش است.
گزارش هاي صنايع تجارتي بيوتكنولوژي گوياي اين است كه با افزايش حجم و كميت فرآورده ها و تنظيم و تسهيل قوانين زيستي، در دهه هاي آينده، فعاليت هاي بيولوژيك به ويژه در بخش خصوصي، افزايش خواهد يافت، ضمن آن كه فعاليت در عرصه بيوتكنولوژي بسيار اشتغال زاست.
با وجود آن كه بيوتكنولوژي در دنيا با سرعت بسيار زيادي در حال پيشرفت است كشورهاي مختلف سرمايه گذاري هاي كلاني را در اين عرصه انجام مي دهند تا از قافله جهاني عقب نمانند، اما اين رشته متأسفانه هنوز در ايران متولي مشخصي ندارد. اين در حالي است كه به گفته معاون اول رئيس جمهور بيوتكنولوژي يكي از اولويت هاي دولت در برنامه چهارم توسعه است. اما هنوز بجز تك حركت هاي محدود در بخش هاي مختلف، در عرصه بيوتكنولوژي ايران كاري جدي صورت نگرفته است. اين درحالي است كه ايران در بخش هاي كشاورزي، پزشكي، محيط زيست و... از استعدادها و ظرفيت هاي بالقوه فراواني چه به لحاظ وجود منابع پايه و چه از نظر نيروي انساني برخوردار است.
به گفته كارشناسان، ايران مي تواند در صورت انجام سرمايه گذاري مناسب و داشتن يك برنامه مدون كه كنترل و نظارت دقيق نيز بر انجام آن صورت پذيرد، در آينده اي نزديك به يكي از قطب هاي اصلي بيوتكنولوژي حداقل در سطح منطقه تبديل شود.
سيدمحمدرضا گلستانه

|  آب و كشاورزي  |   انرژي  |   بين الملل  |   صنعت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |