ساعت ۲۵ ـ پنجم
تشخيص استفاده مرضي از اينترنت
بررسي علائم، ميزان شيوع و شيوه هاي درمان
ترجمه: مسعود رجبي
نشانه هاي اعتياد به اينترنت ممكن است هميشه در اولين مصاحبه درماني خود را بروز ندهند. از اين رو مهم است كه درمان كنندگان به طور مستمر براي تشخيص اعتياد به اينترنت افراد را معاينه كنند. به منظور تشخيص درست استفاده مرضي از اينترنت لازم است نگاهي به الگوهاي كنترل شده مصرف الكل و آموزش هاي لازم براي ايجاد اعتدال در اختلالات اين چنيني بيندازيم. در موارد فوق الذكر ثابت شده است برخي محرك ها ممكن است بر رفتار ميگساري تأثير داشته باشند. اين عوامل كه در اشكال مختلفي ظاهر مي شوند ممكن است شامل برخي افراد خاص، مكان هاي خاص و يا فعاليت هاي خاص باشند. به طور مثال يك ميكده مورد علاقه بيمار ممكن است در مبتلا شدن فرد به ميگساري افراطي به صورت يك محرك عمل كند. در مصرف مواد مخدر نيز ممكن است هم پالكي هاي بيمار در وابسته شدن قطعي بيمار به مواد تسريع كننده باشند و. . . محرك ها تنها شامل افراد و يا وضعيت هاي خاص نمي شوند. بلكه ممكن است افكار و احساسات منفي نيز به عنوان محرك عمل نمايند (Fanning and Oneil, 1996). هنگامي كه احساساتي از قبيل افسردگي، نااميدي و بدبيني به آينده در فرد پديد آيد ممكن است فرد به مشروبات الكلي روي آورد. افسردگي يا اعتماد به نفس پايين مي تواند به عنوان يك محرك عمل نموده و آغازگري باشد براي رفتار ميگسارانه. اين كار براي خلاصي زودگذر، اجتناب و يا فائق آمدن بر اين افكار و احساسات منفي انجام مي شود.
نهايت آنكه اعتياد به اينترنت نيز ممكن است نوعي عكس العمل و يا واكنش باشد كه محرك آن را يك وضعيت ناخوشايند در زندگي فرد تشكيل دهد (Fanning and oneil, 1996, peele, 1985) بنابراين حوادث بزرگي كه در زندگي روي مي دهند همانند يك ازدواج بد، شكست در شغل و يا اخراج از محل كار ممكن است محركي باشند براي استفاده از الكل يا مواد مخدر. در بسياري مواقع الكلي ها به هنگام اخراج از محل كار بسيار ساده تر مي بينند كه براي فائق آمدن بر مشكلاتشان به الكل پناه برند تا آنكه به دنبال شغل جديدي برآيند. رفتارهاي اعتيادي اغلب به عنوان نوعي تسهيل كننده براي غلبه يافتن بر افسردگي هاي ناشي از نيازهاي فراموش شده يا برآورده نشده عمل مي كنند. اين مسائل در نتيجه شرايط و يا حوادث ناخوشايند زندگي فرد روي مي دهند. به عبارت ديگر اعتياد به طور كوتاه مدت فرد را قادر مي سازد كه مشكلات خود را فراموش نمايد.
در كوتاه مدت ممكن است اين شيوه براي غلبه بر تنش و شرايط سخت مفيد باشد اما رفتارهاي اعتيادآميز براي غلبه بر وضعيت هاي ناخوشايند صرفاً به بدتر شدن مشكل ختم مي شوند. به طور مثال يك الكلي كه به جاي حل مشكلات ازدواج خود به نوشيدن الكل روي مي آورد در نتيجه عدم ارتباط با زوج خود صرفاً فاصله عاطفي خود را با او دورتر و دورتر مي سازد. افراد معتاد صرفاً به اثرات كوتاه مدت مواد درماني خود توجه دارند و اين مسئله را فراموش مي كنند كه مشكلاتشان با گريز از رويارو شدن با مشكل هر روز وخيم تر مي شود. در نتيجه، همين وضعيت ناخوشايند به عنوان يك محرك عمده در استفاده فرد از مواد و استمرار و بالا رفتن ميزان آن عمل مي كند. به طور مثال با وخيم تر شدن اوضاع زناشويي فرد معتاد به الكل، ميزان مصرف فرد براي فرار از مشاجرات خانوادگي بالا مي رود و همين طور برعكس. به همين منوال در اعتياد به اينترنت نيز محرك ها و عواملي وجود دارند كه فرد را به سوي «يك موجود شبكه شدن» سوق مي دهند. من معتقدم رفتارهايي كه به اينترنت مرتبط هستند قادر هستند همان تسكيني را فراهم كنند و به همان رهايي رواني اي منجر شوند و به همان راه هايي براي اجتناب از مشكلات ختم مي شوند كه الكل، مواد مخدر و يا قمار ختم مي شوند.
از اين رو خاستگاه هاي اعتياد به اينترنت را مي توان در چهار محرك يافت كه بايد مورد تشخيص قرار گيرند. اين چهار محرك عبارتند از ۱) كاربردها ۲) احساسات ۳) شناخت ها ۴) حوادث زندگي.
كاربردها: اينترنت اصطلاحي است كه كاربردهاي زيادي را كه به صورت آن لاين (OnLINE) ممكن هستند در بر مي گيرد. از جمله اين كاربرها عبارتند از شبكه گسترده جهاني، اتاق هاي گپ، بازي هاي دوسويه (interactive)، گروه هاي خبري و موتورهاي جست وجوي پايگاه هاي اطلاعاتي. يانگ (۱۹۹۶) خاطرنشان كرده است كه معمولاً معتادان به اينترنت به يكي از موارد بالا اعتياد پيدا مي كنند و همان مورد محركي مي شود براي استفاده افراطي اين افراد از اينترنت. بنابراين درمانگرها بايد تشخيص دهند كه كدام يك از كاربردهاي بالا براي يك معتاد به اينترنت بيش از همه مسئله ساز است. درمانگر بايد از بيمار اين سوالات را چند بار بپرسد:
الف: شما از اينترنت چه استفاده هايي مي كنيد؟
ب: در هفته چند ساعت را براي هريك از كاربردهاي بالا پاي اينترنت مي گذرانيد؟
ج: كدام يك از كاربردهاي بالا برايتان به ترتيب بيشترين اهميت را داراست؟
د: در هر كاربرد شما به چه چيز بيش از همه علاقه مند هستيد؟
در صورتي كه پاسخگويي به اين سوالات براي بيمار دشوار باشد بيمار مي تواند يك دفترچه را دم دست خود در كنار كامپيوتر قرار دهد تا رفتارهاي خود را به هنگام استفاده از اينترنت در آن يادداشت كند. درمانگر بايد پاسخ هاي فرد به سوالات بالا را مورد بررسي قرار دهد تا مشخص سازد كه آيا الگوي خاصي در ميان رفتارهاي فرد وجود دارد. به طور مثال درمانگر بررسي مي كند كه كدام يك از كاربردهاي اينترنت به لحاظ اهميت در مرتبه اول و دوم قرار دارند و براي هريك بيمار چند ساعت وقت صرف مي كند. به طور مثال بيمار ممكن است اتاق هاي چت را در درجه اول اهميت قرار دهد و بيش از ۳۵ ساعت در هفته را به اين كار اختصاص دهد و گروه هاي خبري را در درجه آخر كاربرد خود قرار دهد و هفته اي صرفاً ۲ ساعت به آن اختصاص دهد. بيمار ديگري ممكن است استفاده از گروه هاي خبري را در درجه اول قرار دهد و ۲۸ ساعت در هفته را به اين كار اختصاص دهد و. . .
|