آران
امشب لاليگا به ايستگاه پاياني مي رسد. اما قطار اسپانيايي در كجا متوقف خواهد شد: «باسك يا مادريد»؟

آريستيا ساران (راست) مدير رئال سوسيه داد در كنار خاوير اوريا (چپ) رئيس درگذشته آتلتيك بيلبائو يك اتحاد بزرگ در فوتبال باسك تشكيل دادند

در ليگ معجزات و شگفتي ها، رئال مادريد نمي تواند با خيالي كاملاً آسوده از قهرماني پاي به واپسين ديدار بگذارد، چرا كه نام «باسك» دو دهه پس از آخرين قهرماني هاي آتلتيك بيلبائو و رئال سوسيه داد در لاليگا با سرنوشت فوتبال اسپانيايي گره خورده است. دربي دوگانه «باسك ـ مادريد» حكم يك فينال تاريخي براي يكي از شگفت انگيزترين فصول سال هاي اخير فوتبال اسپانيا و اروپا را دارد. رئال پايتخت ميزبان آتلتيك باسك است و رئال باسك ميزبان آتلتيكوي پايتخت. به قول فيل بال نويسنده انگليسي در اسپانيا همه مناسبت ها با هم تقارن مي يابند. حالا چالشي كه يك فصل تمام ميان نماينده كوچك تر ايالت چهارم ـ يا همان باسك ـ با سمبل حكومت مادريد ادامه يافته بود، به يك تقابل همه جانبه ميان ملت استقلال طلب يوسكادي ـ نام سنتي باسك ها كه خود را برخاسته از قفقاز مي دانند نه اسپانيايي ـ با مادريدي ها آن هم درست در روز تعيين سرنوشت لاليگا بدل شده است.
با وجود شكست هفته گذشته سوسيه داد در خانه سلتاويگو كه سبب برچيده شدن جشن قهرماني مردم سن سباستين و تغيير موقعيت صدرنشيني شد، شايد باسك ها بدشان نيايد، پرچم سبز و سفيد و سرخ يوسكادي از طريق يك چالش جدي با مادريد در روز پاياني به اهتزاز در آيد تا عطش براي خيزش دوباره شان را با پيروزي بر دشمن تاريخي فرونشانند. اوجگيري رئال سوسيه داد و نزول ناگهاني آتلتيك بيلبائو و آلاوس دو تيم مشهورتر اين منطقه، در آغاز فصل سبب پديد آمدن چشم و هم چشمي هاي گسترده اي ميان مردم سه بخش مختلف باسك يعني ويسكايا (بيلبائو)، گيپوسكوا (سن سباستين) و ريورا (آلاوا) شد و هم زمان شدت گرفتن فعاليت احزاب تندروي «اتا» و «باتاسونا» پيش از انتخابات سراسري اسپانيا، به ذهنيت ضرورت خيزش دوباره ملت باسك دامن زد. حالا كه در روزهاي پاياني فصل نگاهي به وضعيت نهايي سه نماينده اصلي باسك، بيلبائو، سوسيه داد و الاوس و همچنين تيم نيمه باسكي اوساسونا مي اندازيم به وضوح مي بينيم آنها هريك در وضعيت به خصوصي نسبت به فصول گذشته قرار گرفته اند. رئال سوسيه داد مدعي قهرماني است، آتلتيك بيلبائو پس از سه فصل به جام يوفا راه يافته، آلاوس سقوط كرده و اوساسونا تيم گمنامي كه پيش بيني مي شد در لاليگا دوام نياورد تا نيمه نهايي جام حذفي بالا رفته و در دسته اول باقي مانده است. بدون ترديد اين عملكرد ويژه نمايندگان باسك حاصل دگرگوني شرايط اجتماعي و تغيير ماهيت انگيزه هاي پشت سرشان است.
معجزه يك حقيقت است
در دهه گذشته شاهد اتفاقات غيرمنتظره اي در رويارويي هاي مستقيم ميان نماينده اصلي تر باسك، آتلتيك بيلبائو و رئال مادريد بوده ايم. آخرين مورد از رويدادهاي ويژه تبديل بازي يكشنبه شب دو تيم در برنابئو به فينال فصل جاري و مرگ رئيس باشگاه آتلتيك در آستانه چنين مسابقه حساسي قلمداد مي شوند. سخنگوي باشگاه رئال مادريد كمي مانده به نبرد حساس برنابئو خبر داد هواداران خود را براي همخواني سرود قهرماني در روز يكشنبه آماده مي كنند. اما شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهند احتمال خوانده شدن سرود قهرماني در ورزشگاه آنوئتاي سن سباستين توسط هواداران رئال سوسيه داد نيز كم نيست. ققنوس هاي مادريد در شرايطي شيرهاي بيلبائو را در برنابئو پذيرا مي شوند كه با وجود دو امتياز پيشتازي نسبت به سوسيه داد وضعيت متزلزلي دارند. اين ظن در اسپانيا قوت گرفته كه آتلتيكو مادريد رقيب همشهري ال رئال (مادريد). پس از شكست سنگين هفته گذشته در استاديوم خانگي اش ويسنته كالدرون كه جشن صد سالگي روخي بلانكوها را به كامشان تلخ كرد، درصددند در بازي پيش رو در خانه لارئال (سوسيه داد) با واگذاري سه امتياز به حريف انتقام خود از رئال را بستانند. حرف هاي خسوس گيل مدير مستعفي آتلتيكو مادريد مبني بر اينكه نمي خواهد در صدمين سال تولد باشگاهش قهرماني رئال مادريد را ببيند و موضع گيري مشابه پسر و جانشين او بر صندلي رياست آتلتيكو بسيار تامل برانگيزند. آتلتيكو مادريد باشگاهي است كه توسط چند دانشجوي باسك پايه گذاري شده و از همان آغاز سوداي رقابت با ال رئال را داشته است. بي دليل نيست كه پيراهن راه راه سفيد و قرمزشان، شكل كلي آرم رسمي شان و پيشوند آتلتيك اول نام باشگاه دقيقاً از روي آتلتيك بيلبائو الگوبرداري شده است. البته در طول يك قرن آتلتيكو مادريد هويت خاص خود را به دست آورده ولي هنوز بر سر يك موضوع با باسك ها مشترك است: «دشمني با رئال مادريد!» اگر آتلتيكو مادريد مقابل لارئال (سوسيه داد) ببازد قهرماني آبي و سفيدپوشان سن سباستين تنها منوط به يك نتيجه مساوي در بازي «بيلبائو ـ مادريد» خواهد شد زيرا امتياز مساوي دو صدرنشين كار را به احتساب بازي هاي مستقيم آنها مي كشاند و آن وقت روزي به ياد آورده مي شود كه پس از پيروزي ۴ بر ۲ مقابل ال رئال، شاگردان رينال دنوئيكس از خوشحالي فرياد سر دادند: «ما قهرمان اروپا را برديم.»
آتلتيك بيلبائو در مجموع ۶۶ مسابقه اي كه در برنابئو برگزار كرده ۴۴ شكست متحمل شده و تنها ۱۲ بار توانسته است تيم پادشاهي را شكست دهد. آخرين برد شيرها در مادريد به سه فصل پيش باز مي گردد و در سه بازي پس از آن سرخ و سفيدهاي باسك با اختلاف بازي را واگذارده اند. يكي از دلايل شكست هاي پرگل آتلتيك بيلبائو مقابل رئال در سال هاي گذشته سبك فوتبال كاملاً باز و تهاجمي آنها بوده است كه از
(Long ball) انگليسي الهام مي گيرد. اما اين فصل يوپ هاينكس آلماني مربي جديد بيلبائو بيشتر روي قدرت دفاع و بازدارندگي تيمش تاكيد كرد و هر چه گذشت انسجام بيشتري بر اين تيم يكدست باسكي حكمفرما كرد تا بدانجا كه آتلتيك بيلبائو كه در نيم فصل اول تا نزديكي منطقه سقوط رفته بود در نيم فصل دوم ده بازي از نوزده بازي اش را با پيروزي پشت سر گذاشت. آتلتيك در حالي پاي به برنابئو مي گذارد كه تيم سوم مجموع بازي هاي نيم فصل دوم محسوب مي شود و همين باعث اميدواري برادران باسكي آنها در سن سباستين شده است.
جنگ رسانه اي
بدين ترتيب آتلتيك باسك با متوقف كردن رئال مادريد خود را در جشن قهرماني رئال سوسيه داد سهيم خواهد كرد. مقاله نويس روزنامه «ال موندو دپورتيوو» نيز براساس همين تحليل ادعاي مسئولان رئال مادريد مبني بر حتمي بودن قهرماني شان را به فروختن پوست خرس پيش از شكار آن تشبيه كرد. جالب اينجاست كه خوش بيني مقامات رئال سوسيه داد به تسليم پذيري آتلتيكو مادريد در آنوئتا نيز به همين ضرب المثل شباهت مي يابد. روزنامه ال موندو دپورتيوو به معناي جهان ورزش كه رقيب آس و ماركا دو روزنامه پرتيراژ ورزشي چاپ مادريد است، در واقع جبهه مشترك تمامي دشمنان رئال مادريد به شمار مي رود. اين روزنامه كه يك سايت اينترنتي فعال هم دارد در اصل ارگان بارسلوناست. چنانكه رنگ لوگو و عمده جهت گيري هاي آن گوياي همين موضوع هستند اما در عين حال باسك ها هم در كنار كاتالان ها از اعتبار و نفوذ ال موندو دپورتيوو سهم مي برند.
اين روزنامه علاوه بر پوشش كامل اخبار و تحليل هاي مربوط به بارسا كه در اولويت قرار مي گيرد به نوعي حافظ منافع اسپانيول ديگر تيم كاتالان، آتلتيك بيلبائو، سوسيه داد، آلاوس نمايندگان باسك و حتي آتلتيكو مادريد نيز هست. به همين خاطر در روزهاي حاضر كه بحث بر سر سرنوشت ساز بودن نقش آتلتيك بيلبائو، رئال سوسيه داد و آتلتيكو مادريد در مواجهه با رئال مادريد نقل همه محافل بود، ال موندو دپورتيوو نقش رهبر رسانه اي اين جريان را ايفا مي كرد و با مطرح كردن شعارها و احتمالات مثبت در مورد قهرماني سوسيه داد و پيروزي بيلبائو يك تنه در مقابل آس و ماركا كه رئال دوست محسوب مي شوند ايستاد. «ال موندو دپورتيوو» روز يكشنبه (امروز) را «روز حساب» نام نهاد كه در آن همه دشمنان رئال مادريد براي بازداشتن سفيدها از قهرماني متحد خواهند شد. نكته جالب توجه اين است كه پيروزي يا تساوي آتلتيك بيلبائو مقابل رئال مادريد كه شرط لازم قهرمان نشدن مادريدي ها است منجر به عدم راهيابي مستقيم بارسلونا به جام يوفا خواهد شد كه يك پله پايين تر از تيم باسكي در جاي هفتم نشسته است.
اما مقاله نويس بخش ويژه پوشش اخبار سوسيه داد در مقاله اي كه از روز بزرگ آنوئتا و جشن قهرماني سوسيه داد در روز يكشنبه خبر داده بود در انتها به نقل از يك هوادار كاتالان نوشت: «ما راضي هستيم. همه راضي هستند. فقط نبايد رئال قهرمان شود!» از نظر او عدم دستيابي رئال به عنوان اين فصل لاليگا به معناي شكست تاكتيكي انتقال جنجالي رونالدو به برنابئو خواهد بود. البته به سختي مي توان چنين ادعايي را پذيرفت زيرا بازي هاي كلاسيك رئال در فصل جاري چه در اروپا و چه در اسپانيا و همين طور هنرنمايي هاي چند باره رونالدو هواداران مادريدي را به اندازه كافي ارضا كرده و محال است آنها صرفاً به خاطر بي عنوان ماندن در يك فصل خم به ابرو بياورند، ضمن اينكه تا همين جاي كار رئال در تجارتي كه به «تجارت ستارگان» معروف شده كاملاً موفق بوده است. در نقطه مقابل اين جبهه متحد به رهبري ال موندو دپورتيوو و با نبرد سوسيه داد درخط مقدم، ماركا ارگان رئال مادريد يك آلترناتيو مشابه علم كرده است. سلتاويگو پديده ديگر اين فصل لاليگا است. گرچه سلتا چند فصلي به محدوده صعود به ليگ قهرمانان (چهار تيم اول) نزديك بوده است اما تا هفته پيش نتوانسته بود جواز نهايي حضور در سطح اول فوتبال اروپا را بگيرد. سلتا مثل دپورتيوو لاكرونيا و والنسيا هرگز يك قدرت باثبات در موازات رئال و بارسا نبوده است اما يك غول كش به تمام معناست. از حدود يك ماه پيش شاگردان ميگل آنخل لوتينا پروژه قتل عام اميدهاي قهرماني را با شكست رقيب گاليسيايي شان دپورتيوو لاكرونيا كه در كورس باقي مانده بود آغاز كردند و درست در همان زمان كه رئال مادريد ـ به خوش خدمتي آسماني پوشان دل بسته بود ـ دو امتياز حساس از ال رئال گرفتند. سرانجام هفته گذشته سلتاويگو سومين و مهم ترين ضلع قهرماني لاليگا، سوسيه داد را از صدر به زير آورد و توأمان سبب حذف والنسيا از مسير ليگ قهرمانان شد. زمستان سال گذشته همين سلتا بود كه حكم اخراج ون گال هلندي را با پيروزي دو بر صفر بر بارسلونا صادر كرد و حالا در شرايطي كه موقعيت آنتيچ با مديريت جديد بارسا متزلزل به نظر مي رسد ادامه روند غول كشي توسط اين تيم گاليسيايي مي تواند به تغيير و تحولات تازه اي بر نيمكت مربيگري بارسا منجر شود.
مرگ در يك قدمي روز حساب
بعدازظهر چهارشنبه ۱۸ ژوئن ۲۰۰۳ پيش از آنكه مردان سرخ و سفيدپوش آتلتيك بيلبائو وارد زمين تمرين شوند «خاوير اوريا» رئيس باشگاه كه چند سالي با سرطان در جدال بود درگذشت. اين حادثه ناگوار به فاصله ۲۴ ساعت پس از اعلام كناره گيري يوپ هاينكس آلماني مربي تيم و در آستانه نبرد حساس آتلتيك بيلبائو در برنابئو روي داد. او يك قهرمان ملي براي باسك ها محسوب مي شد كه به داشتن فكري بلند و قلبي شجاع شهره بود. اورياي ۴۱ ساله سياستمداري فعال به شمار مي آمد كه چند سالي از طرف حزب ملي باسك در پارلمان محلي و شهرداري هاي گوناگون نماينده بود. وقتي دو سال پيش جانشين ايبايگان رئيس سابق شد با ۳۹ سال سن جوان ترين مدير تاريخ آتلتيك بيلبائو نام گرفت. اوريا اچه بريا به عنوان يك مدير اقتصادي ـ سياسي وظيفه تحول در ساختار باشگاه را بر عهده داشت و از اين نظر با همتايش در رئال مادريد، فلورنتينو پرس قابل قياس بود كه براي تجارت و ورزش به يك اندازه ارزش قائل بود و اتفاقاً دوستي محكمي با پرس داشت. همان طور كه از رابطه دوستانه اي با آريستياساران مدير سوسيه داد و ساير سران باشگاه ها بهره مي برد. او فصل پيش يوپ هاينكس آلماني را به سن ماميس آورد و نتيجه اين كار كه با انتقاد مطبوعات ويسكايان همراه بود صعود به جام يوفاست. گرچه خود اوريا نيست تا جشن قهرماني احتمالي باسك ها پس از دو دهه را در كنار آريستياساران برپا كند. مردي كه امشب جايش در استاديوم برنابئو كنار فلورنتينو پرس خالي است. او يكي از دوست داشتني ترين مديران ورزش اسپانيا محسوب مي شد. به طوري كه آندوني زوبي زارتا دروازه بان اسطوره اي اسپانيا و بارسلونا در مراسم ختم او مثل يك كودك مي گريست. زوبي زارتا با روي كار آمدن اوريا در سال ۲۰۰۱ بود كه از والنسيا به باشگاه مادري اش برگشت و با حمايت هم او بود كه به مديريت فني تيم منصوب شد و هم اكنون نيز نامزد نخست جانشين يوپ هاينكس محسوب مي شود. روز پنج شنبه مراسم تشييع اوريا در زادگاهش ايرونيا برگزار شد كه روساي باشگاه هاي بارسلونا، سوسيه داد، آلاوس و رئال مادريد به طور جداگانه پيام هاي تسليتي براي خانواده او فرستادند. گررو ستاره بيلبائو نيز پس از اين مراسم از هم تيمي هايش خواست كه پيروزي يكشنبه مقابل رئال را به روح اوريا تقديم كنند.

اعلام قطعي شدن انتقال ديويد بكام هافبك تيم فوتبال منچستر يونايتد و كاپيتان تيم ملي انگليس به رئال مادريد اسپانيا خبرسازترين رويداد روز در انگليس است.
پس از هفته ها شايعه و جنجال بالاخره ديويد بكام توانست با به كرسي نشاندن خواسته خود به درخواست بارسلونا پشت كرده و به مقصد دلخواه خود رئال مادريد برود. وي قانوناً مي توانست همانند مورد بارسلونا به خواسته مسئولان رئال مادريد نظر منفي داده و تا دو سال ديگر و پايان مدت قراردادش همچنان در باشگاه قديمي خود باقي بماند.
در شرايط كنوني و با توجه به مناسبات سرد و بحراني بكام با مسئولان منچستر و به خصوص سرآلكس فرگوسن سرمربي اين تيم اگر بكام براي ماندن در اين تيم اصرار مي كرد احتمالاً به سرنوشتي همانند دوايت يورگ مهاجم ترينيدادي سابق منچستر دچار مي شد.
دو سال پيش زماني كه يورك از چشم فرگوسن افتاد و نيز پيشنهاد انتقال خود به تيم هاي ديگر را هم رد كرد، نهايتاً مجبور شد تا يك فصل را بدون بازي در تيم اصلي پشت سر گذارده و حتي به ندرت اجازه يابد تا بر روي نيمكت ذخيره ها نيز ظاهر شود.
منچستر يونايتد به ازاي قرارداد چهارساله بكام ۲۵ ميليون پوند دريافت خواهد كرد و دستمزد هفتگي وي نيز ۹۰ هزار پوند تعيين شده كه با افزوده شدن حق السهم او از تبليغات و فروش كالاهاي تجاري تيم به حدود ۱۲۰ هزار پوند در هفته خواهد رسيد.
با اين همه سوال مهم اين است كه آيا بكام با اين انتقال دوران شكوفايي جديدي را تجربه خواهد كرد و يا دوران افول تدريجي او در رئال آغاز خواهد شد.
نخستين چالش بكام دستيابي به محلي مناسب در تركيب ثابت رئال است. با توجه به پست هاي دلخواه وي كه هافبك راست يا هافبك آزاد است او از هم اكنون براي حضور در بين ۱۱ نفر اصلي اين تيم بايد خود را آماده دوئل با فوق ستارگاني چون زيدان و فيگو كند.
فوتبال اسپانيا فوتبالي خشن و فيزيكي است و بازيكنان نسبتاً ظريفي چون بكام حتي اگر بتوانند از مهلكه ضربات بي محاباي مدافعان خشن اسپانيايي جان سالم به در برند به راحتي قادر به ارائه توانايي هاي تكنيكي خود نخواهند بود.
براي توجه به اهميت اين مسئله بايد به ياد بياوريم كه بكام در آستانه جام جهاني ۲۰۰۲ بر اثر يك برخورد بسيار خشن با مدافع تيم اسپانيايي ديپورتيوو لاكرونيا دچار مصدوميت از ناحيه ساق پا شد و تا مدت ها از صحنه فوتبال حرفه اي به دور ماند.
ريچارد تنر مفسر فوتبال روزنامه ديلي اكسپرس چاپ لندن معتقد است كه عزيمت بكام به رئال يك چالش بسيار سرنوشت ساز و تعيين كننده است، چرا كه وي بازيكني نيمكت نشين نيست.
«او يا بايد قدرت و مهارت خود را به رخ فوتبال باشگاهي اسپانيا بكشد و يا به سرعت با دنياي شهرت و افتخار خداحافظي كند.»
برخي از كارشناسان فوتبال انگليس معتقدند كه اگر بكام به بارسلونا مي رفت بخت بيشتري براي حضور در زمين مي يافت، ولي هم اكنون وي بايد به مراتب بيشتر از دوران طلايي اش در منچستر بكوشد تا در بين يازده نفر اصلي رئال قرار گيرد.
يكي ديگر از مسائل جالب در ارتباط با انتقال بكام از منچستر يونايتد به رئال مادريد مبلغ نسبتاً پايين پيش پرداخت رئال در مقايسه با شهرت و آوازه اين بازيكن بود. در اين مورد بايد توجه داشت كه هم اكنون وضع مالي اكثر باشگاه هاي مطرح اروپايي به دليل ركود اقتصادي پس از وقايع يازدهم سپتامبر چندان مساعد پرداخت پيش پرداخت هاي افسانه اي گذشته نيست و در طول يك سال اخير هنوز هيچ قرارداد ركوردشكني در فوتبال اروپا بسته نشده است.
ديگر آنكه براي بكام مسئله جدا كردن هر چه سريع تر راه خود از منچستر و عزيمت به اسپانيا به هر بهايي اهميت داشت و او بيشتر به دستمزد خود توجه مي كرد تا مبلغ دريافتي منچستري ها.
در اين ميان برخي از مسئولان منچستر يونايتد به شدت نگران كاهش محبوبيت اين تيم پس از بكام هستند، ولي بسياري از جمله لو مكاري يكي از ستارگان پيشين اين تيم معتقد است كه طرفداران منچستر به سرعت بكام و جار و جنجال او را فراموش كرده و با ستارگان جديد انس خواهند گرفت.
به گفته مكاري، براي باشگاهي كه بيش از يكصد سال سابقه فوتبال حرفه اي دارد، بكام نه اولين ستاره تيم بوده و نه آخرين قهرمان هواداران آن باقي خواهد ماند.
فرگوسن از هم اكنون در تلاش است تا با آوردن بازيكنان مطرح و توانايي چون رونالدينهو تيمش را از نظر تكنيكي و روحي تقويت كرده و موجب سكوت منتقدانش در مورد صدور اجازه فروش بكام به رئال و تكرار موفقيت هاي گذشته خود شود.
گران ترين بازيكنان تاريخ فوتبال جهان

• تحول لوگوي فيفا
با گذشت ده سال از زمان استفاده فيفا از آرم (لوگوي) فيرپلي، اين فدراسيون با افزودن شعاري به آن تصميم گرفته تاثيرگذاري اين لوگو را بيشتر كند.
«My Game is Fair Play» بازي من جوانمردانه است؛ شعار جديدي است كه فيفا ابداع كرده و آنچنان كه مسئولان مي گويند تنها به كلمات منحصر نمي شود. بلكه نشان دهنده تلاش هاي دوباره فيفا براي گسترش بازي هاي جوانمردانه است. در اين راستا عوامل اجتماعي عصر ما نيز تاثير به سزايي دارند.
اهداف فيفا فراتر از گسترش دادن روحيه ورزشي در زمين بازي و در جريان رقابت ها است. علاوه بر تلاش هاي متعددي كه براي تقويت و غناي روح ورزش در ميان نمايندگان فوتبال سراسر كشورهاي جهان به عمل مي آيد، فيفا در نظر دارد كه در كليه جوامع كوچك و بزرگ هم به تقويت اين روحيه بپردازد. ضمن اينكه قرار است نمونه اي از شيوه برخورد صحيح و منسجم بين تك تك افراد هم نشان داده شود. تصوير جديد ارائه شده از سوي فيفا، طي تمامي مسابقات جام كنفدراسيون ها، روي تمامي تابلوهاي اطراف زمين هاي بازي فرانسه نصب مي شوند. علاوه بر آن، پيش از شروع هر بازي صفحات نمايشي بزرگ استاديوم پاريس نيز ويدئوكليپ هايي را كه نشان دهنده روحيه ورزشي جوانمردانه هستند به نمايش مي گذارند. فيفا به همه شبكه هاي تلويزيوني جهاني توصيه كرده كه پيش از پخش بازي ها آنها هم اين ويدئوكليپ ها را نمايش دهند.

• فيفا و كمك به كودكان نيازمند
چهل و چهار كودك نيازمند بين ۶ تا ۱۲ سال كه در دهكده هاي سازمان جهاني كمك به كودكان به سر مي برند، پيش از شروع اولين ديدار جام كنفدراسيون ها بازيكنان را همراهي كردند. در بازي اول و دوم نيمه نهايي و همچنين بازي فينال كه در استاد دوفرانس برگزار خواهد شد، اين كودكان به همراهي فوتباليست ها خواهند پرداخت. كمك فيفا به كودكان نيازمند از زمان رئيس سابق فدراسيون بين المللي فوتبال يعني ژائو هاوه لانژ در سال ۱۹۹۵ آغاز شد. بلاتر نيز تصميم دارد سياست هاي او در كمك به سازمان هاي بشردوستانه را همچنان ادامه دهد. بلاتر معتقد است كه اين كار «يكي از زيباترين تجلي هاي ابعاد اجتماعي فوتبال» است. سازمان دهكده هاي جهاني كمك به كودكان يك سازمان بشردوستانه خصوصي است كه بدون در نظر گرفتن اختلافات سياسي و مذهبي جهان در صدوسي ويك كشور به فعاليت مي پردازد. در حدود پنجاه هزار كودك و نوجوان در بيش از ۴۳۰ دهكده متعلق به اين سازمان زندگي مي كنند. بيش از ۳۰۰ ساختمان نيز براي سكومت در اختيار جوانان قرار داده شده. اين سازمان با مهدكودك ها، مدارس و مراكز اجتماعي و پزشكي نيز در ارتباط است و سعي دارد روزبه روز برنامه هاي كمك رساني خود را گسترش دهد. در حال حاضر بيش از سيصد هزار كودك تحت پوشش اين سازمان قرار دارند.