مكتب ناپلئون
|
|
هنگامي كه در دسامبر سال ۱۹۹۹ تيري هانري با يك بليت يك طرفه و بدون برگشت از شهر تورينو عازم شمال لندن و باشگاه آرسنال شد شايد هيچ گاه فكر نمي كرد كه روزي تبديل به يك مهره ثابت در تيم ملي فوتبال فرانسه و باشگاهش بشود. بازيكني كه آرسن ونگر بعد از ورودش به صراحت به خبرنگاران اعلام نمود كه از وي مي خواهد در خط حمله آرسنال استفاده كند، صحبتي كه با تمسخر و لبخند تند كارشناسان و اهالي فوتبال همراه بود.
خود هانري در اين ارتباط مي گويد: به ياد دارم روز اولي كه وارد باشگاه شدم و پس از آن مصاحبه مطبوعاتي آقاي ونگر و گفته هايش مبتني بر استفاده من در خط حمله همه به او خنديدند، حتي خود من آنقدر تعجب كرده بودم كه مدتي ناخودآگاه در چشمان وي خيره شده بودم اما بعداً متوجه شدم كه او واقعاً مربي بزرگي است. وي مرا در پستي قرار داد كه به درستي راه خودم را پيدا كنم و هميشه بعد از گل زدن او را دعا مي كنم، ونگر به من مسائلي از فوتبال را آموخت كه سبب رشد من چه در موناكو و سپس بازيابي مجدد روحيه ام در آرسنال شد و او در تمام اين مراحل دست در دست من مرا ياري داد.
اما در هايبري و باشگاه آرسنال چه جوي حاكم است، كه بازيكناني نظير وي يا پت ويرا حاضر به ترك تيم نيستند و هانري مي گويد: هميشه در فوتبال مسائل حاشيه اي و جانبي وجود دارد كه تأثير بسزايي بر بطن اصلي ورزش مي گذارد. در اينجا اگر ۵۰ يارد بدويد به سوي دروازه برويد ولي ناگهان توپ را به بيرون بزنيد، هيچ گاه از سوي تماشاگران مورد تمسخر و ناسزا قرار نمي گيريد، حتي آنها شما را به خاطر اين سعي و تلاشتان تشويق نيز مي كنند. حتي در خيابان هواداران ساير تيم هاي لندني براي بازيكنان رقيب مشكلي ايجاد نمي كنند، با آنها دست مي دهند و امضا نيز مي گيرند. اما اين وضعيت در اسپانيا و يا ايتاليا به كلي فرق مي كند.
به سال ۱۹۹۴ برمي گرديم. هانري در مسابقات محلي ليگ ۶ گل به ثمر مي رساند و آن زمان مسئولان موناكو به دنبال او مي آيند، يك پسر بچه كم تجربه و شيك پوش پاريسي، كه پرورش يافته يك آكادمي فوتبال در حومه پاريس به نام لوس اوليس بود.
مسئولان موناكو از شنيدن اين خبر شوكه مي شوند، مگر مي شود يك جوان ۱۶ ساله در مسابقات محلي و زير گروه ليگ ۶ گل بزند و هانري به استخدام تيم جوانان باشگاه در مي آيد و زير نظر ژان تيگانا آموزش مي بيند. اولين بازي در لاشامپيونه يا همان ليگ فوتبال فرانسه در اواخر ماه آگوست سال ۱۹۹۴ مقابل ينس رقم مي خورد و ۲ هفته بعد يعني در جشن تولد ۱۷ سالگي اش به تيم بزرگسالان موناكو دعوت مي شود.
در اين بين تيگانا حس مي كند كه اين جوان در صورت حمايت و آموزش هاي فراوان مطمئناً آينده اي درخشان خواهد داشت و تيگانا در اين ارتباط مي گويد: براي اين كه تيري با جو زمين و شيوه مسابقات حرفه اي ليگ بيشتر آشنا شود تصميم گرفتم وي را به عنوان يار جانشين و در نيمه دوم به زمين ببرم و در اين هنگام بود كه حس كردم او با حركات تكنيكي و فريبنده اش مدافعان تيم مقابل را خسته مي كند و مهمتر از همه اين كه به خوبي فضا ايجاد مي كند.
اين روند رو به رشد ادامه پيدا مي كند. هانري ۲ سال بعد يعني در سال ۱۹۹۶ به عنوان برترين بازيكن جوان فوتبال فرانسه انتخاب مي شود و در همان موقع رئال مادريد به سراغش مي آيد و با وي يك قرارداد موقت امضا مي كند و در اين بين رئالي ها نه مبلغي از قرار داد را ذكر مي كنند نه از طريق قانوني به سراغ وكيل هانري مي روند، سپس باشگاه موناكو از مسئولان رئال به فيفا شكايت مي كند و اين حركت از سوي فرانسوي ها در حالي انجام شد كه پرونده اين انتقال مدتها راكد و ساكت بود. به هر صورت تيري تا ژانويه سال ۱۹۹۷ بيشتر در رئال نمي ماند، همان سال سريعاً به موناكو مي آيد و در ۳۶ بازي ليگ ۹ گل به ثمر مي رساند. حالا تيري شناخته شده تر از قبل بود و در چشم مسئولان فدراسيون. وي به تيم ملي جوانان دعوت مي شود و با تيم ملي فرانسه تا مرحله يك چهارم نهايي جام جهاني جوانان در مالزي بالا مي آيد و پس از اين بازي ها براي ديدار با تيم ملي آفريقاي جنوبي در لانس از سوي امه ژاكه به تيم ملي بزرگسالان دعوت مي شود.
خود هانري در ادامه مي گويد: در ۹ بازي اولم براي آرسنال ۲ گل به ثمر رساندم. اما موقعيت هاي فراواني را از دست دادم و آن هم به خاطر اذيت ها و لجبازي هاي پاتريك ويرا با من بود. در طول بازيها توپهاي كمي نصيبم مي شد و بايد همه را به سوي هدف و براي زدن گل پيش مي بردم.
به هر صورت اوضاع به همين منوال پيش رفت تا اين كه در ماه نوامبر بود كه تصميم گرفتم با آقاي ونگر صحبت كنم تا پست مرا به همان بال راست يا چپ برگرداند، اما هنگامي كه به زمين تمرين بازگشتم نظرم به كلي عوض شد و با خود عهد كردم و تصميم گرفتم كه بيشتر تلاش كنم. به خودم مي گفتم، تيري تو توانايي اين را داري كه بهترين باشي، بيشتر تمرين كن و به خودت اعتماد داشته باش و به خاطر همين مسائل تا پايان فصل صبر كردم. به عقيده من اين يك مسأله روحي بود، شايد مي خواستم به خودم تلقين كنم كه من فقط همين قدر توانايي دارم و به دليل اين كه در جام جهاني در پست يك بال بازي كرده بودم و مردم همه مرا در اين قسمت از زمين ديده بودند، اما بالاخره پايان فصل همه چيز درست و روبه راه شد. وي در ادامه مي گويد: بازي با منچستر در آن سال را هيچ گاه فراموش نمي كنم، ما يك بر صفر عقب بوديم، اما در نهايت با ۲ گل پيروز ميدان شديم. به هر صورت در انتهاي آن فصل آرسنال تا مراحل پاياني جام حذفي خوش درخشيد و تيري هانري با ۱۷ گل در ۳۶ بازي يكي از بهترين فصلهاي دوران زندگيش را گذراند.
او در يك سال ابتدايي ورودش در هتل زندگي مي كرد، اوضاع خوبي نبود، اما مربيان تيم و هواداران به شدت او را تشويق مي كردند و مهمتر از همه فرهنگ خاص مردم فوتبالدوست انگلستان كه شهره خاص و عام است به او كمك شاياني نمود و وي در ادامه مي گويد: در ايتاليا شما نهايتاً با يك گل مي بازيد، سيستم اكثر تيمها تدافعي است و به عقيده من اين مسأله از جذابيت فوتبال مي كاهد. در آنجا اگر شما گابريل باتيستوتا باشيد و يك يا دو موقعيت گل را از دست بدهيد همه مي خواهند شما را بكشند اما در اينجا و در پايان هر بازي با توجه به عملكرد ضعيف شما تماشاگران شما را تشويق مي كنند و حتي از شما امضا نيز مي گيرند!!! اما رختكن يك تيم كه هميشه جريانات و اتفاقات در آن به سرعت بر روح و روان بازيكنان اثر مي گذارد مي تواند به نقاط ضعف و يا قوت يك تيم بدل شود و تيري در اين باره مي گويد: رختكن آرسنال يك كلاس درس ارزشمند است. حتي ما در زمين تمرين نيز براي انجام كوچكترين حركاتمان فكر مي كنيم و قبل از اين كه تصميم بگيريم توپي را تكل كنيم و با پاي كسي را مصدوم كنيم به حركت بعد فكر مي كنيم. من در آرسنال ياد گرفتم كه با توجه به تمام فشارهاي موجود در زمين مي توان به راحتي توپ را كنترل كرد و تمام اين پيشرفت ها را مديون آرسن ونگر هستم. من وي را از ۱۶ يا ۱۷ سالگي مي شناسم و سالها با وي زندگي كردم. به عقيده من او آينه تمام نماي يك انسان كامل و با هوش است، او تمام وقت و زندگي اش را وقف باشگاه آرسنال كرده است. به هر صورت هانري در فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ در ۲۷ بازي براي آرسنال ۱۷ گل به ثمر رساند و فصل بعد از آن با ۲۴ گل در ۳۱ بازي به عنوان برترين گلزن ليگ برتر و قهرماني با آرسنال در ليگ و جام حذفي دست يافت و در پايان ونگر در مورد او مي گويد: وقتي تيري در مركز زمين بازي مي كرد كاملاً متوجه شده بودم كه كارآيي لازم را ندارد، اما او فوق العاده باهوش است و سريعاً آموخت كه بايد چگونه جزو بهترين ها باشد، من معتقدم كه او روزي به عنوان برترين فوتباليست جهان شناخته خواهد شد، من اطمينان دارم و به انتظار چنين روزي خواهم نشست.
مترجم: مسيح فرزانه
|