شرايط حصول تغيير رفتار در دوره هاي آموزشي
|
|
مديران و سرپرستان واحدهاي سازماني، همگي به موقعيت سازمان خود مي انديشند. يكي از راه هايي كه آنان، زمينه ساز موفقيت سازمان در نظر مي آورند، شركت دادن كاركنان در دوره هاي آموزشي است. مديران بر اين باورند كه دوره هاي آموزشي مي تواند قابليت هاي دانشي و مهارتي و نگرش مناسبي را در كاركنان پرورش دهند. با اين همه، گاه عوامل زمينه ساز تغيير رفتار و كاركنان را مورد غفلت قرار مي دهند؛ كه چنين غفلتي تمام كوشش هاي آنان را در راستاي موفقيت سازمان با ناكامي رويارو مي سازد.
براي آن كه در رفتار كاركنان از جنبه هاي دانشي، نگرشي و مهارتي تغييري پديد آيد، فراهم شدن شرايط مورد اشاره در زير الزامي است:
۱- كاركنان خود را ناگزير از تغيير بدانند؛ به ديگر سخن، كاركنان انگيزه تغيير در خود و رفتارشان را داشته باشند.
۲- كاركنان از وظيفه محوله و كاري كه بايد انجام دهند آگاه باشند. فقدان آگاهي يا كمبود آگاهي نسبت به وظيفه و شيوه انجام دادن آن، مانعي براي گرايش به تغيير در رفتارهاي موجود است.
۳- كاركنان بايد هر كدام در جايگاه شغلي متناسب با قابليت هاي شخصي و توانمندي هاي عملياتي قرار گرفته باشند. كاركناني كه ارتباط بين علايق و تحصيلات و نيز آينده شغلي خود و دوره آموزش طراحي شده نمي يابند غالباً در دوره هاي آموزشي شركت نمي كنند، و در صورت شركت انگيزه اي براي يادگيري نشان نمي دهند.
۴- براي تغيير در رفتار نيازمند پاداش و ارائه انواع تقويت كننده هاي مثبت است. «تغيير» نتيجه يك فرايند است؛ اگر كاركنان از نتيجه تغيير متنفع نگردند و آثار آن را در رشد شخصي و پيشرفت شغلي خود احساس نكنند براي «تغيير رفتار» برانگيخته نمي شوند.
فرض بر آن است كه دوره هاي آموزشي بايد توان آن را داشته باشند كه ضرورت تغيير را به كاركنان نشان دهند ونياز به تغيير را ناگزير نشان دهند. همچنين، در چارچوب دوره هاي آموزشي است كه كاركنان بايد از وظايفي كه دارند و شيوه هايي كه براي برآوردن انتظارات شغلي وجود دارد آگاه گردند. ايجاد شرايط كاري مناسب به عهده مدير و سرپرست است و بنا به تناسب وظيفه و حساسيت آن هم كاركنان بايد تقويت گردند و از پاداش هاي شايسته بهره مند گردند.
محققان، پنج نوع فضاي سازماني يا جو رواني در محيط كار را براي ترغيب يا ممانعت از پديد ايي تغيير در رفتار كاركنان در سازمان ها شناسايي كرده اند. به زعم، پژوهشگران حوزه آموزش، فضاي سازمان مورد نظر عبارتند از: فضاي مانع تراش، فضاي رغبت زدا، فضاي خنثي، فضاي ترغيب كننده و فضاي درخواست كننده. در ادامه به طور مختصر، ويژگي هاي هر يك از فضاهاي بيان شده، ارائه مي گردد.
۱- فضاي مانع تراش Preventing)): در اين فضاها، مدير يا سرپرست از كاربست آنچه كاركنان در دوره هاي آموزشي آموخته اند هراس دارد. اين نوع هراس به احتمال زياد، هراس مدير يا سرپرست از «مدير يا مديران فرادست» اوست. افزون بر اين، هراس مدير يا سرپرست از كار بست آموخته هاي كاركنان امكان دارد ناشي از احتمال تغيير در سبك رهبري او باشد.
۲- فضاي رغبت زداDiscouraging) ) : در چنين فضاهاي سازماني اي، مدير يا سرپرست هرگز، نمي گويد:«شما قادر به كاربرد آموخته هايتان نيستيد» بلكه او به روشني در عملكردش نشان مي دهد كه اگر تغيير در رفتار كاركنان رخ دهد، ناخرسند خواهد شد يعني او علاقه اي به تغيير رفتار كاركنان ندارد. افزون بر اين ، در فضاي رغبت زدا، مدير آموخته هاي كاركنان را از دوره هاي آموزش الگوي عمل قرار نمي دهد؛ همين امر محيط منجمد كننده اي را پديد مي آورد.
۳- فضاي خنثي :(Neutral) در چنين فضايي مدير شركت كاركنان در دوره آموزشي را مورد مسامحه قرار مي دهد. مديراني از اين دست به كار معمول سازماني مي پردازند. آنچه اين مديران مي خواهند انجام وظايف محوله است. اگر نتيجه تغيير رفتار مانعي براي انجام امور محوله ايجاد نكند، مدير واكنشي نشان نمي دهد؛ در غير اين صورت، مدير نقش مانع تراش و رغبت زدا ايفا خواهد كرد.
۴- فضاي ترغيب كننده (Encouraging): در فضاي ترغيب كننده، مدير كاركنان را براي يادگيري و كاربست يادگيري هايش در انجام دادن وظايف شغلي تشويق كرده و حمايت مي كند در چنين فضايي، مدير مي گويد: «علاقه مندم بدانم چه يادگرفته ايد و چگونه مي توانم به انتقال آموخته ها براي انجام وظايف شغلي كمك كنم.» مديراني از اين دست، پيش از برگزاري دوره هاي آموزشي با كاركنان جلسات بحثي برگزار مي كنند و پس از پايان دوره آموزشي هم با كاركنان دست به هم انديشي مي زنند تا يافته هاو فراگرفته هاي حاصل از دوره هاي آموزش را در عمل به كار ببندند.
۵- فضاي درخواست كننده (Requiring): در چنين فضايي، مدير از فراگرفته هاي كاركنان آگاهي دارد و اطمينان مي دهد كه زمينه كاربست آموخته هاي آنان را در انجام وظايف شغلي به كار بگيرد.
از اين رو، مدير اعلام آمادگي مي كند كه براي اطمينان خاطر كاركنان، از اين نظر كه آموخته هايشان به كار بسته خواهد شد، با آنان قراردادي تنظيم مي كند. قرارداد كاربست آموخته هاي كاركنان معمولاً در خاتمه دوره آموزشي بسته مي شود.
انتظار مي رود، مديران و سرپرستان پس از مطالعه نوشته حاضر، رفتارهاي سازماني خود را با توجه به نكات ارائه شده بسنجند و درباره نتايج سنجش رفتار خود داوري كنند. در صورتي كه، مدير رفتار و فضاي سازماني از نوع سه نوع فضاي- مانع تراش، رغبت زدا، و خنثي داشته باشد، الزاماً بايد دست كم به خاطر تعهد به موفقيت سازمان به ايجاد تغيير در فضاي سازماني بكوشد.
ترجمه: دكتر محرم آقازاده
منبع:
Kirkpatrick,D.L(1998).Evaluating TrainingPrograms(2ed),San Francisco:Berrett-Koehler Publishers,INC.
|