يكشنبه ۲۲ تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۰۵ - July . 13, 2003
شهر
Front Page

كاربري ناسازگار در پهنه هاي شهري
تهران ؛ مسئله بافت هاي فرسوده (بخش پاياني)
003735.jpg
مهندس محمد حسين جهانشاهي
در بافت هاي شهري آميخته با كاربري هاي صنعتي ، كارگاهي و خدمات فني ، كاربري هابه شكل خطي و راسته اي يا پهنه اي و پراكنده در بافت مسكوني شكل گرفته اند. دلايل تشكيل اين بافت ها در شهر به شرح زير قابل توجه است:
الف - پايين بودن قيمت زمين در اراضي حاشيه اي يا درون شهرها
ب - استقرار بافت در دروازه ها و ورودي شهرها
ج - مكان گزيني آگاهانه مسئولان برنامه ريزي و مديريت شهري با اعتقاد به جداسازي اين كاربري ها از شهر و تعيين مكاني در حاشيه و خارج شهر.
در تمامي موارد يادشده ظهور خانه هاي مسكوني در درون يا پيرامون اين كاربري ها و يا رشد شهر و ادغام اين كاربري ها در درون بافت شهري، بافت مسئله دار شهري ظهور كرده و سبب بروز و مشكلات متعدد اجتماعي، اقتصادي، كالبدي و زيست محيطي شده است. به سبب كاهش قيمت زمين، اقشار كم درآمد اجتماعي در مكان سكونت گزيده اند. دانه هاي كوچك مسكوني، كارگاهي و خدماتي با دانه هاي درشت صنعتي و كارگاهي تركيب شده اند. نسبت مردان به شدت بر نسبت زنان و كودكان فزوني گرفته است. تردد وسايل نقليه سنگين نظير كاميون و تريلي در بافت، مشكلات و ناهنجاري هاي خاص را ايجاد نموده است.
در حل اين مشكلات، عموما انتقال اين صنايع و كارگاه ها به بيرون شهر مورد توجه قرار گرفته و گاه نسبت به آن اقدام نيز شده است كه هر چند ممكن است آن پهنه ويژه شهري در صورت اتخاذ تدابير مكمل و بعدي اصلاح شود، ليكن مشكل اصلي به محلي خارج از شهر انتقال يافته است كه خود مي تواند پيامدهاي ناخوشايند بعدي را نيز به همراه بياورد.
به طور كلي صنايع و كارگاه هاي شهري بايد با ساماندهي مناسب در شهر حضور داشته باشند ليكن بايد از شكل پهنه اي و راسته اي كه در مجموع يك كاربري عظيم غيرشهري را تشكيل مي دهند، خارج شوند و هر واحد با عملكرد و ابعاد هندسي مناسب خود در ارتباط با هر خيابان مشخص با نقش و عملكرد متفاوت در شهر و حفظ فاصله لازم از موارد مشابه،طراحي و ساماندهي شوند. راهبردهاي ضروري براي ساماندهي اين گونه بافت ها عبارت اند از:
برچيدن كارگاه هاي پراكنده در بافت و در امتداد خيابان، انتقال به مكان هاي مناسب ديگر شهر در صورت ازدحام زياد، انتقال صنايع غيرشهري به خارج از شهر، ساماندهي محلات مسكوني، توسعه و جانشيني كاربري هاي ضروري با هدف ايجاد تنوع كاربري، ساماندهي شبكه ارتباطي و پيوند مناسب با شهر.
بافت هاي متاثر از حضور انواع كاربري هاي ناسازگارشهري
وقتي صحبت از ناسازگاري كاربري با شهر به ميان مي آيد، ابتدا كاربري هايي نظير صنايع آلوده ساز در شهر مجسم مي شوند، ليكن ناسازگاري از ابعاد بزرگ و نامتناسب هندسي، توليد و جذب سنگين سفر و انتشار انواع آلودگي ها نيز پديد مي آيند.
صنايع بزرگ،پايانه ها (ميادين ،انبارها، ترمينال ها و...)، بيمارستان ها، مراكز بزرگ دولتي و انواع كاربري هاي فرامنطقه اي و گاه فراشهري كه وجود خود را عموما به اشكال ساختماني بدهيبت و غيرانساني به شهر تحميل نموده اند، مشكلات فراواني را در بافت شهري ايجاد مي نمايند.
ساماندهي اين فضاها چه در درون و چه در بيرون شهر اشكال و راه حل هاي متفاوتي دارد كه باتوجه به موقعيت و مكاني كه در ارتباط با شهر ايجاد نموده اند تدابير متفاوتي را مي طلبد. ليكن موضوع تنوع استفاده به ويژه در زمينه گذران اوقات فراغت و گردشگري مي تواند به تلطيف و سازگاري اين عناصر با شهر و بافت پيرامون آن كمك كند. البته در شرايطي كه حضور آن در شهر مناسب نباشد، تنها چاره، مكان يابي آن در خارج شهر و انتقال به بيرون خواهد بود.
بافت هاي متأثر از نارسايي تأسيسات
و زيرساخت هاي شهري
نارسايي تأسيسات و زيرساخت هاي شهري نظير راه، كانال، فاضلاب، آب، برق و تلفن، دفع آب هاي سطحي و... سبب ايجاد مسئله و فرسودگي بافت شهري مي شوند. همچنين عبور نامطلوب اين عناصر از ميان بافت شهري براي خدمات رساني به كل شهر، نظير عبور اتوبان ها و بزرگراه ها، راه آهن، شبكه فشار قوي با پايه ها، دكل ها و كابل هاي هوايي، عبور كانال ها و مسيل هاي سر باز از درون شهر «به ويژه اگر با زباله، فاضلاب و زايدات شهري نيز همراه باشند»، همه عناصر ناسازگاري هستند كه به دليل بي توجهي به دريافت راه حل و ساماندهي آن براي سازگاري با محيط شهري سبب افت قيمت زمين هاي همجوار و ظهور بافت ناكارآمد و مسئله دار شهري در پيرامون خود شده اند.
بافت هاي مسئله دار و فرسوده در معرض انواع آلودگي هوا و زمين
انتشار آلودگي به ويژه در هوا سبب مهاجرت و جابه جايي ساكنان و فرسودگي بافت مي شود. هم اكنون آلودگي هوا و توليد صدا در بافت مركزي و مياني تهران مردم را به شمال، شمال شرقي و شمال غربي شهر و با گسترش آلودگي در شمال، به اطراف و حومه انتقال داده است. به نحوي كه بسياري از واحدهاي مسكوني و دفاتر و ادارات در بافت مركزي و حومه بدون استفاده مانده اند و نوسازي نمي شوند. تعادل جمعيت روز و شب به هم خورده است و جمعيت محلي و مسكوني كاهش يافته است.
علت اصلي آلودگي اين بافت ها در اثر تردد خودروهاي سواري اعم از خصوصي يا مسافركش ها در شهر و فقدان حمل و نقل عمومي مناسب است كه چاره آن نيز ايجاد محدوديت براي تردد خودروهاي سواري و ساماندهي نظام حمل و نقل عمومي است. البته بحث انتشار آلودگي در زمين از طريق جوي ها و كانال ها، فاضلاب و زباله صنايع و بيمارستان ها، سيستم دفع فاضلاب، شبكه پوسيده آبرساني و... بررسي و تحقيق ويژه و جدي تري را مي طلبد، ولي در اين زمينه تنها به اين نكته بسنده مي شود كه موضوع انتشار آلودگي در شهرها دامنگير همه ساكنان شهر اعم از غني و فقير، صاحب منصب يا دون پايه خواهد شد. به ويژه در كلانشهرها موضوع از عرصه شهر فراتر مي رود، منطقه و جهان را تهديد مي كند. ازاين رو چنانچه تدبيري براي حل اين مشكل نشود روزگاري با مداخله جهانيان بايد به راه حلي ناگزير تن درداد.
بافت هاي مسئله دار اجتماعي
بروز مسائل و مشكلات اجتماعي، از تمامي مواردي ناشي مي شود كه بيان گرديد. ايجاد امنيت اجتماعي كه خود مهم ترين موضوع اجتماعي در شهر است با حضور شب و روز مردم و استفاده ۲۴ ساعته از فضاهاي شهري ميسر است. اين حضور، به مفهوم حضور سرزنده، فعال و مسئولان مردم در شهر است، نه حضوري بي تفاوت و غيرمسئول. براي تحقق چنين حضوري، وجود فضاهاي سرزنده و متنوع همراه با تأمين آرامش و انساني ساختن محيط و به طور خلاصه ارتقاء كيفي محيط مورد نياز است تا متقابلا حس تعلق و مسئوليت در ساكنان ايجاد شود. آنچه از نظر اجتماعي بروز ناهنجاري ها را سبب مي شود، عبارت اند از:
افزايش نسبت مردان به زنان و كودكان در فضاهاي شهري و عمومي، افزوني جمعيت روز به شب و غلبه جمعيت كار به ساكن، افزايش تراكم جمعيت ساكن در يك بافت فشرده مسكوني به نحوي كه امكان شناسايي مستقيم مردم را تضعيف مي كند.
تقسيم فقر و ثروت و جداسازي پهنه هاي سكونتي اقشار فقير و كم درآمد از بافت هاي مسكوني ثروتمند و متوسط در شهر.
-راهبردهاي مواجه با بافت هاي فرسوده و مسئله دار و پيشگيري از بروز شرايطي كه منجر به ناكارآمدي بافت شهري مي شود، به شرح زير قابل توجه اند:
دوازده موردي كه ذكر شد وجوه اشتراك و مشابهت بسياري با يكديگر دارند كه هر بار نقش يك يا چند مورد عمده مي گردد و مبناي بروز بقيه مشكلات در بافت شهري مي شود. در اين زمينه درك اين مطلب مهم است كه بافت فرسوده شهري اسباب و علل فرسودگي را از درون خود پديد مي آورد و هر بافت نوساز شهري نيز مي تواند علت هاي فرسودگي را از بدو پيدايي در خود نهفته باشد. لذا دريافت شاخص ها و علل مسائل و مشكلاتي كه در ابتدا سبب ايجاد مشكل و مسئله در بافت مي شود و منجر به فرسودگي آن مي گردد ما را به دريافت راهبردها، براي اصلاح و بهسازي بافت يا براي پيشگيري و پرهيز از آن موارد راهنمايي مي كند. اين گونه راهبردها به شرح زير قابل جمع بندي هستند:
* ايجاد تنوع كاربري در بافت و در امتداد خيابان هاي اصلي در تركيب با محلات مسكوني، با توجه به حفظ آرامش محلات مسكوني، و جلوگيري از نفوذ فعاليت ها به درون محلات مسكوني.
* توسعه وايجاد نظام فضاهاي گردشي و فرهنگي به شكل گسترده در سراسر شهر و درون محله ها همراه با توسعه وساماندهي پياده روها حركت دوچرخه و ايجاد نظام سبز در شهر.
* آرام سازي ترافيك شهري محدوديت تردد سواري و توسعه حمل و نقل عمومي.
* حفظ واحياء تاريخ شهر وتلاش در ايجاد هويت با الهام از تاريخ معماري و شهر.
* ساماندهي انواع فعاليت ها در بلوك هاي متراكم به نحوي كه تمامي امتداد خيابانها را اشغال ننمايند و جلوگيري از نفوذ اين فعاليت ها به درون خيابان هاي فرعي و محلات مسكوني.
* پرهيز از ايجاد فضاها و پهنه هاي بزرگ با فعاليت يك منظوره در شهر و تغيير مكان يا ساماندهي فضاهايي كه تاكنون ايجاد شده اند به فضاهاي بزرگ چندمنظوره و چندعملكردي در شهر.
* پرهيز از بروز لايه بندي شديد اجتماعي بين فقير و غني در شهر و ساماندهي مناطق و نواحي اي كه تاكنون به اين شكل پديد آمده اند به منظور ايجاد يك سطح متوسط زندگي در تمامي شهر.
* ساماندهي صنايع و خدمات فني در شهر و اصلاح راسته ها يا بافت هاي شهري كه اين كاربري ها به شكل خطي يا پهنه اي در آن پديد آمده اند.
*پيوند شهر در برابر عناصري نظير بزرگراه ها، راه آهن و كاربري هاي بزرگ كه سبب پارگي بافت شهري شده اند.
* ساماندهي و انطباق شكل زمين با بافت شهري روييده بر آن تا حد امكان.
* توسعه شبكه فاضلاب شهري و دفع آب هاي سطحي و حل مشكل دفع زباله شهري.
* نظام بخشي شبكه تأسيسات زيربنايي شهر.
* جلوگيري از آلودگي هوا با محدوديت تردد خودروهاي سواري، به كارگيري فناوري جديد براي كاهش مصرف انرژي و استفاده از انواع انرژي غيرآلاينده براي مصارف مختلف و تجهيز ساختمان ها و مقاوم سازي آنها در برابر تغييرات حرارتي و صوتي.
فايق آمدن بر مشكلات، يافتن مسائل و راه حل ها، استفاده بهينه از امكانات و افزايش توانايي ها نيازمند يك نظام مديريت پويا و استوار مبتني بر مشاركت مردمي است. در خلأ و فقدان چنين مديريتي، مشكلات مانند سيل بنيان كن همه ارزش ها را با خود خواهند برد و زندگي شهري در گل و لاي باقيمانده از آن دفن مي شود.
بسياري از مشكلات در شهر هرچند كه ممكن است از يك پهنه يا بافت شهري آغاز شده باشد، ليكن به گونه اي است كه از مرزها فراتر مي رود و كل شهر را دربرمي گيرد، از مرز كلانشهرها مي گذرد، منطقه و حتي جهان را تهديد مي كند.
آلودگي هاي زيست محيطي ناشي از فقدان سيستم فاضلاب شهري و دفع زباله، تكثير جانوران موذي به ويژه موش و سوسك را به همراه دارد كه ناقل امراض خطرناك و همه گير هستند. بيماري «سارس» كه گفته مي شود ناقل آن سوسك است از مرز شهرها مي گذرد و جهاني مي شود، جمعيت موش ها در تهران به سرعت تكثير مي شود، تنها راه مبارزه با آنها نرسيدن خوراك به آنهاست و خوراك آنها زباله هاي شهري است كه از طريق جوي ها و نهرها براي آنها تأمين مي شود.
آلودگي هوا، توليد و انتشار گازهاي سمي، جنوب يا شمال شهر نمي شناسد و غني و فقير را از هم تميز نمي دهد و اقشار متفاوت اجتماعي را به يكسان تهديد مي كند. اين روزها ديگر شمال تهران نيز از آلودگي هوا مصون نيست و اين آلودگي اگر كنترل و مهار نشود، از مرزهاي تهران نيز فراتر خواهد رفت و سبب ايجاد مشكلات در منطقه اي فراتر خواهد شد.
تردد خودروهاي سواري و ناوگان فرسوده عمومي در تهران بيشترين منبع توليد و انتشار آلودگي در هواست و هيچ چاره اي جز روي آوردن به حمل و نقل عمومي سالم، توسعه مترو و نظام اتوبوسراني مناسب و تراموا وجود ندارد كه در كشورهاي پيشرفته جهاني نيز بر استفاده از آنها تأكيد مي شود. گذشته از آن كه توسعه بزرگراه ها در شهر، ناامني شهروندان و گسيختگي شهر را به همراه دارد، در عين حال راه حل مناسبي نيز براي مشكل سفرهاي شهر شناخته نمي شود. هرچه بر تعداد بزرگراه ها و گسترش عرض خيابان ها براي حركت سواري افزوده شود، تقاضاي سفر افزايش مي يابد و مشكلات ارتباطي در شهر افزون تر مي شود. پس راه حل اساسي، توسعه راه هاي سواره رو نيست، بلكه توسعه حمل و نقل عمومي همراه با توسعه پياده راه ها و مسيرهاي دوچرخه براي حفظ بهداشت محيط و سلامت شهروندان است.
پس به جاست كه مسئولان و مديران با تعمق و برخورد جدي تري به نظام مديريت شهري و مشاركت مردم براي حل مشكلات دامن گير بينديشند و در اين زمينه تجارب جهاني را نيز به فراموشي نسپارند تا ضمن پيشگيري از فرسودگي بافت هاي موجود شهرهاي كشورمان، راه حل هاي مناسب براي ترميم و احياء بافت هاي فرسوده را نيز بيابيم و در مسير بهسازي آنها گام نهيم. به اميد آن روز.

|   اجتماعي زنان    |    اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهر    |    شهري    |    علمي    |    علمي فرهنگي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |
|   صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |