يكشنبه ۲۲ تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۰۵ - July . 13, 2003
اجتماعي زنان
Front Page

گزيده يك تحقيق
راهكارهايي براي بهبود زندگي زناشويي
003750.jpg
اشاره:
آنچه پيش روي داريد گزيده يك تحقيق دانشجويي با عنوان بررسي نقش «افكار خود-آيند بر رضايت زندگي زناشويي است ، كه با راهنمايي دكتر علي هومن انجام شده است. هدف اين بررسي شناخت مشكلات زندگي زناشويي و پيشنهاد و ارائه راهكارهاي مناسب جهت تحكيم زندگي و رفع اختلاف و در نهايت كاهش طلاق و گسست خانوادگي است.
بي ترديد يكي از مهمترين تصميم هايي كه در طول زندگي خود مي گيريم، انتخاب شريك زندگي است. ازدواج موهبتي بزرگ و الهي است كه به عنوان مهم ترين و عالي ترين رسم اجتماعي براي دستيابي به نيازهاي عاطفي و امنيتي افراد بزرگسال و به منظور حفظ بقاء نسل بشريت، از ديرباز همواره مورد تأكيد بوده است. همچنين توجه به كانون خانوادگي، روابط و تعاملات ميان فردي كه موجب رشد و پيشرفت افراد مي گردند، از جمله اهداف و نيازهاي ازدواج شناخته مي شوند. شايد عمومي ترين اهداف زوج هاي جوان را بتوان به اين شرح خلاصه كرد:
همبستگي، آزادي، عشق و محبت، تشكيل خانواده، نزديكي جنسي، حفظ نسل و داشتن اولاد.
چالش ها و موانع ارتباطي ازدواج
عشق البته مستلزم تعهد و دلبستگي است و در واقع اين تعهد و دلبستگي، اساس يك رابطه عاشقانه است، ولي تضميني براي موفقيت رابطه اي صميمانه نيست. در ازدواج با چالش هاي مختلفي روبه رو مي شويم. در دوران عشق و عاشقي گرايش طبيعي موجود ميان دو فرد بسياري از گرفتاري ها را حل مي كند. اما پس از مدتي نيروهاي مختلفي مي توانند اسباب فرسودگي احساسات عاشقانه را فراهم سازند. زوجين ممكن است به اين نتيجه برسند كه خواسته هايشان آن طور كه بايد و شايد برآورده نشده است. بنابر اين بيشتر به «بايدها و بهترها» بها مي دهند و كم كم سازش و از خودگذشتگي كه لازمه هر ارتباط صميمي است به نظر ملال انگيز مي رسد. زوج هايي كه هدف را گم مي كنند در ارزيابي سهم يكديگر، كارشان به بحث و اختلاف مي كشد و يكديگر را به زير پا گذاشتن پيمان نامه ازدواج متهم مي كنند. زيربناي اين قبيل، منازعات را بايد در برداشت ها، طرز تلقي ها و نگرش هايي جستجو نمود كه كار را به اختلاف مي كشاند. انكار واقعيت و نبودن آزادي در بين زوجين مي تواند يكي از دلايل عمده حل نشدن مشكل اين گونه خانواده ها باشد. همچنين از ساير عواملي كه مي  تواند بر سر راه ايجاد يك ارتباط خوب و سالم و معنادار مانع ايجاد كند مي توان به موارد زير اشاره كرد: خوب گوش ندادن، گوش دادن به بعضي از مطالب و بي توجهي به مطالب ديگر، اصرار بر مواضع خود، گوش دادن تدافعي، تلاش براي تغيير دادن ديگران به جاي درك آنها، برخورد كليشه اي، برخورد از روي تعصب، طرح انگاره هاي قديمي در لحظه حال، اجازه رشد ندادن به طرف مقابل، واكنش دادن بي تناسب به رفتار و صحبت هاي ديگرِي، طرح نكردن خواسته ها و نيازهاي خود و توقع از ديگري كه به خودي خود و به فراست نيازهاي او را تشخيص دهد، فرضيه سازي درباره طرف مقابل، استفاده از طعنه  به جاي طرح صريح نظرات، گفتن سخنان مبهم به جاي استفاده از عبارات مشخص و معني  دار، انتقال نظرات و دفاع از آنها به هر شكل، انتظارات متفاوت از نقش زوجين در خانه، صرف وقت نكردن با هم، عدم تقسيم  كار، ناكامي در روابط جنسي، مسائل مالي، سوء روابط با اقوام همسر و غيرواقعي نگريستن افراد عاشق كه به ايجاد اختلاف در زندگي زناشويي مي انجامد.
خانم دبورا تانن ميان برقراري و طرز ارتباط زن و مرد تفاوت قائل مي شود و معتقد است كه اين دو، انگار با دو فرهنگ متفاوت با يكديگر روبه رو مي شوند. همچنين گلدبرگ معتقد است زن ها و مردها از آن رو در كار ارتباطي با يكديگر مشكل دارند كه داراي دفاع هاي قطبي شده و ناخودآگاه هستند. وي به خصوص به قطبي شدن بر اساس جنسيت اشاره مي كند و معتقد است كه اشخاص بايد به شدت از آن حذر كنند.
از ديگر موانع ارتباطي سوءتفاهم است. سوءتفاهم اغلب يك فرايند پوياست و زماني ايجاد مي شود كه زن يا شوهر هر يك تصوير مخدوشي از همسر خود در ذهن دارد. اغلب زوج ها عادت  ندارند برداشت ها و توجيهاتي را كه ازيكديگر دارند مورد سؤال و بازبيني قرار دهند. افراد تحت تأثير تعميم شتاب زده از استدلال منطقي محروم مانده و تحت تأثير افكار منفي به نتيجه گيري هاي شتاب زده و باطلي مي رسند. همچنين اسناد بر نحوه واكنش بر رفتار همسرتأثير مي گذارد و منجر به واكنش هاي منفي همچون خشم و افسردگي مي شود. استنتاج هايي از اين قبيل با آن كه غيرمستند و مبتني بر سرنخ هاي مبهم هستند، در زمينه هايي همچون ازدواج بسيار قدرتمند و قوي هستند و تبديل به واقعيت عيني مي شوند.
به رغم اهميت حياتي خانواده در سلامت جسم و روان  انسان ها در تمام جوامع، خانواده جديد در معرض خطرهاي بسياري است و عواملي ثبات خانواده را تهديد مي كند. به دليل اهميتي كه نظام خانواده دارد، روان شناسان نخستين كساني بودند كه به مطالعه ازدواج و خانواده پرداختند. با افزايش آمار طلاق و ازدواج هاي مجدد، تحقيقات گسترده تري انجام گرفت كه هدف آنها بررسي تأثير اختلافات خانوادگي بر سلامت رواني- بدني افراد هر خانواده بود. با وجود تحقيقات فراوان هنوز مسئله خانواده و مشكلات مربوط به آن يكي از مسائل مهم عصر حاضر به شمار مي آيد. به طوري كه در حال حاضر با بيشترين آمار طلاق روبه رو هستيم. طبق داده هاي مركز آمارهاي بهداشتي NCHS(۷) آمريكا، در سال ۱۹۲۰ از هر هفت ازدواج، در سال ۱۹۵۰ از هر پنج ازدواج و در سال هاي ۸۰ تا ۱۹۹۰ از هر دو ازدواج يكي به طلاق و جدايي منجر شده است.
چه بسيارند زوج هايي كه زندگي زناشويي سعادتمندي را انتظار داشتند و حالا در كسالت زندگي مي كنند، چه بسيار زن و شوهرهايي كه قبلاً بر سر همه چيز توافق داشتند و حالا بر سر هيچ چيز توافقي ندارند، چگونه است كه زن و شوهري از توهم به بيداري، از شيفتگي به بيزاري و از رضايت به نارضايتي مي رسند.
دانشمندان علوم رفتاري به علل و پيامدهاي اختلافات خانوادگي توجه كرده اند. طبق يافته هاي تحيقات بسياري، شيوه هاي حل مشكل در خانواده هاي موفق و ناموفق متفاوت است. به اين صورت كه زوج هاي ناموفق هنگام حل مشكل بيشتر رفتارهاي منفي نشان داده و همچنين رفتارهاي منفي بيشتر از رفتارهاي مثبت تلافي مي شود.
در حال حاضر اين نظر مطرح است كه شناخت كامل يك ازدواج مستلزم توجه به بعدهاي شناختي است. به نظر مي رسد وجود اختلافاتي في نفسه خانواده موفق را از خانواده ناموفق متمايز نمي كند. آنچه مهم است نحوه پاسخگويي به اختلافات است. بنابر اين براي شناخت بيشتر مشكلات زناشويي، پژوهشگران عوامل درون فردي اي را كه بر رفتارهاي بين فردي تأثير مي گذارند مورد توجه قرار داده اند. يكي از اين عوامل شناخت ها و محتواي مربوط به آنهاست. كلمه شناخت به مفهوم فكر كردن و به طرز قضاوت افراد و تصميم گيري  و تعبير و تفسير درست يا اشتباه افراد از اعمال يكديگر اشاره دارد. اگر ذهن فرد را استدلال هاي غيرمنطقي و تفسيرهاي نادرست اشغال كرده باشد، در برابر واقعيات كور و ناشنوا بوده و با قضاوت اشتباه و برخورد نادرست، هم خود و هم همسرش را رنج مي دهد. شواهد حاكي از اين است كه نوع خاصي از افكار مشكلات زناشويي را ايجاد و يا تشديد مي كنند. لذا تحقيقات متعددي بر نقش عوامل شناختي در ايجاد اختلافات تأكيد دارند. تمركز و محور اصلي در اين تجزيه و تحليل ها نقش افكار -خود آيند(۹)در اختلافات زناشويي است. در پژوهش حاضر سعي بر آن است نقش افكار خود- آيند (مثبت و منفي) در ميان زوجيني كه رضايت يا عدم رضايت خود را از زندگي زناشويي ابراز مي نمايند مورد بررسي قرار گيرد.
تفكر مثبت و تفكر منفي: افكار به دو صورت مي توانند روي ذهن و احساسات ما تأثير بگذارند. به صورت افكار مثبت (خوشي، پيروزي و ارزشمند بودن) كه تأثير مثبت (دلگرمي، آرامش، انرژي و عشق) بر جاي مي گذارند و افكار منفي (احساس بي ارزشي، ناتواني و ترس) كه نتايج منفي (عصبيت، اضطراب، خشم و خستگي) را در فرد بر جاي مي گذارد. افكار مثبت به ما قدرت مي دهد و باعث مي شود به جهان و نقش خود در آن خوشبين باشيم. مثبت انديشي چيزي بيش از اعتماد كوركورانه است و مثبت انديشان تقريباً در تمام جنبه هاي زندگي بهتر از افراد بدبين عمل مي  كنند و اغلب توفيق بيشتري دارند. فرد بدبين معتقد است كه اتفاقات بد، ريشه در عوامل ماندگار دارد و اتفاقات خوب ريشه در عوامل گذرا و موقتي. ولي فرد خوشبين شكست را به علت هاي زودگذر نسبت مي دهد و موقعيت هاي مطلوب را به علت هاي پايدار. شخص بدبين اجازه مي دهد تا نااميدي در يك جنبه از زندگي به تمام زندگيش سرايت كند اما شخص خوشبين اجازه نمي دهد يك شكست تمام جوانب زندگيش را در برگيرد. وقتي كارها وفق مراد نيست، فرد بدبين خود را سرزنش مي كند، در صورتي كه شخص خوشبين اين حادثه را به حسن اتفاق نسبت مي  دهد و يا از حادثه تجربه جديدي كسب مي كند.
نتايج پژوهش:
به منظور بررسي و كشف رابطه احتمالي بين دو متغير افكار خود- آيند (مثبت و منفي) و رضايت زناشويي، پژوهشي بر روي ۵۸۶ نفر (شامل ۲۹۳ زوج) ساكن شهر تهران در سال ۸۱-۱۳۸۰ به وسيله پرسشنامه افكار خود- آيند (مثبت و منفي) ATQ و مقياس زناشوييENRICH، با استفاده از يك نمونه گيري خوشه اي از پنج منطقه مختلف آموزشي، همچنين تعدادي از زوجين مراجعه كننده به مراكز مشاوره خانواده و نيز گروهي از نظاميان قابل دسترس اجرا شد. بر اساس شواهد و بررسي هاي به عمل آمده، يافته هاي پژوهش نشان داد كه فرضيه اصلي تأييد شده است. يعني «بين افكار خود- آيند(مثبت و منفي) و رضايت زناشويي رابطه وجود دارد.» همچنين از رهگذر تأكيد بر تفاوت ميانگين ها و نتايج آزمون هاي همبستگي به پرسش هاي پژوهش، پاسخ هايي منطقي داده شده است كه مي توان نتايج حاصل را در موارد زير خلاصه كرد:
۱- بين نمره هاي افكار خود- آيند مثبت و ميزان رضايت زناشويي رابطه مستقيمي وجود دارد.
۲- بين نمره هاي افكار خود- آيند منفي و ميزان رضايت زناشويي رابطه معكوس وجود دارد. بدين معني كه با افزايش سطح نمره هاي افكار خود- آيند منفي از ميزان رضايت زناشويي زوجين كاسته مي شود.
۳- ميزان افكار خود- آيند مثبت مردان و زنان متأهل يكسان است.
۴- ميزان افكار خود- آيند منفي مردان و زنان متأهل يكسان است.
۵- ميزان رضايت زناشويي مردان نسبت به زنان در سطح بالاتري است.
علاوه بر اين نتايج فرعي پژوهش حاضر نشان مي دهد كه:
۱- تنها بين افكار خود- آيند منفي و متغير سن زوجين رابطه معكوس وجود دارد. به اين معني كه با افزايش سن زوجين از ميزان افكار خود- آيند منفي در آنها كاسته مي شود.
۲- ميزان افكار خود- آيند (مثبت و منفي) و رضايت زناشويي با طول مدت ازدواج افراد رابطه ندارد.
۳- با افزايش اختلاف سني زوجين از ميزان رضايت زناشويي در زنان كاسته مي شود.
۴- ميزان افكار خود- آيند منفي در ميان افراد نظامي بيشتر از افراد غيرنظامي است.
توصيه هايي براي بهبود روابط زوجين:
انسان تنها موجودي است كه مي تواند به مشكلات خود بيانديشد و به موفقيت و شادكامي دست يابد. بنابراين راه رسيدن به موفقيت را، انديشه هدايت مي كند. توصيه مي شود حقايق و مشكلات را موشكافانه ارزيابي و تجزيه و مطالعه نماييد. نقاط ضعف و قوت و مخالفت ها و موافقت ها را در نظر بگيريد و مورد بررسي قرار دهيد. قوه تخيل خود را به كار گيريد، تخيل يك نيروي حياتي و يكي از توانايي هاي ذهني خلاق است. تخيل مي تواند موجب پيشرفت و ترقي يا سد راه همه تلاش ها شود. تخيل خود را روي موضوعات سازنده متمركز كنيد و اجازه ندهيد تا درگير افكار بي ارزش و منفي گردد. تخيل منفي احساس و باور منفي را در فرد ايجاد مي كند. تخيل منفي را با تخيل سازنده جايگزين نماييد. با به كار بردن اين روش ها و بيرون  راندن افكار منفي هدايت ذهن خود را در اختيار گيريد. ذهن بايد دائماً تحت كنترل و سازماندهي قرار گيرد تا نتايج سازنده در پي داشته باشد. ذهن را با افكار ارزشمند مشغول نگه داريد. سعي كنيد با افكار منفي مبارزه كنيد. افكار منفي را با افكار مثبت جايگزين كنيد. افكار مثبت به فرد قدرت مي  دهد و باعث مي شود به جهان و نقش خود در آن خوشبين باشد. ارزيابي درستي از خود داشته باشيد. به خود اعتماد كنيد و به موفقيت هاي گذشته تان اعتراف كنيد. موفقيت هاي خود را جشن بگيريد. اگر به دستاوردهاي خود مباهات كنيد، اين عمل احساس با ارزش بودن به شما مي دهد. اهداف را مشخص كنيد. رسيدن به هدف ها نيازمند قدرت اراده و قدرت انتخاب راه است. هدف هاي بزرگ را به هدف هاي كوچكتر تقسيم كنيد تا رسيدن به آنها سريعتر امكان پذير گردد. از شكست ها درس عبرت بگيريد. مبارزه را مي توان تجربه مثبت تلقي كرد. مبارزه فرصتي است براي رشد فردي و حرفه اي. از خود پرسش مثبت و با ارزش بپرسيد. سؤالاتي كه با چرا آغاز مي شود، به گذشته تأكيد مي كند سؤالاتي كه با چگونه آغاز مي شود، باعث خلاقيت ذهن مي شود. بهترين راه شاد بودن و رضايت از زندگي آن است كه در همه موقعيت ها به نكات مثبت توجه كنيد. تأكيد بر نكات مثبت يك انتخاب است. خوشبيني را برگزينيد. زندگي تلفيقي از خوبي و بدي و نكات منفي است. وقتي به نكات مثبتي كه در اطرافمان وجود دارد توجه كنيم، احساس بهتري داريم. بايد بدانيد همان طور كه ما دوست داريم به روش خودمان كارهايمان را انجام دهيم، همسرمان نيز به روش مخصوص خود علاقه  دارد. او فرد ديگري است. پس نبايد انتظار داشته باشيم همه چيز را مثل ما و به دلخواه ما انجام دهد. پس تلاش كنيد يكديگر را با وجود تمام عيوب و نقص ها، بي قيد و شرط بپذيريد.
هنگام بروز اختلاف به دقت به حرف هاي طرف مقابل گوش دهيد. آنچه را كه از حرف هاي او دريافته ايد برايش تكرار كنيد تا مطمئن شويد حرف هايش را درست فهميده ايد و بعد عكس العمل نشان دهيد. اين همان است كه از آن به عنوان احترام متقابل ياد مي كنيم. در زندگي زناشويي، به تواضع و از خودگذشتگي بيش از حد توصيه مي شود و نه نخوت زياده از حد. همه چيز بايد به طور مساوي و مشترك ميان زوجين تقسيم شود. اين به زندگي معنا و زيبايي مي بخشد. بنابراين مي توان به وسيله خود ارزيابي مثبت، خود تقويتي فرد، خود تكلمي مثبت، تقويت افكار مثبت، به روابط رضايتبخشي دست يافت. همچنين مي توان از هر يك از روش هاي فوق به عنوان يك رويكرد درماني شناختي در حل اختلافات زناشويي بهره مند شد.
*منابع در دفنر روزنامه موجود است.

|   اجتماعي زنان    |    اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهر    |    شهري    |    علمي    |    علمي فرهنگي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |
|   صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |