چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۱۳۵- Aug, 13, 2003
ورزش
Front Page

نگاهي به كلاس ايويچ
راز جاودانگي مكتب گاسپادين
امير عربي- توميسلاوايويچ دو نشست از كلاس مربيگري اش كه هفته گذشته در كمپ تيم هاي ملي برگزار شد، را به آناليز ديدارهاي رئال مادريد مقابل منچستر يونايتد در اولدترافورد و رئال مادريد مقابل يوونتوس در دل آلپي پرداخت. آنچه ايويچ را به تحقيق و مباحثه جدي درباره اين دو ديدار واداشت، در واقع به روحيه كنكاشگري او برمي گردد.
005630.jpg

پيرمرد كروات- كه به گفته بسياري از حاضران در كلاس به اندازه چند جوان علاقمند به كشفيات تازه بود- تلاش داشت تا با بررسي سيستم رئال و به ويژه يوونتوس و دلايل شكست رئال آينده فوتبال را پيش بيني كند كه كرد.
ايويچ براي آناليز ديدار رئال مادريد در برابر يوونتوس ابتدا به بررسي آرايش دو تيم پرداخت.
«عزيزان من هميشه به سيستم خود پايدار باشيد، اما هرگز از حريف خود غافل نشويد. به ويژه اگر آنها قويتر از شما باشند.» سرمربي سابق مارسي با اين گفته اهميت آناليز بازي حريفان را پيش از بازي خاطرنشان كرد و انديشه هاي ليپي براي بستن راههاي رئال براي رسيدن به دروازه يوونتوس را به درك واقعيات حركتي رئال توسط او ربط داد.
رئال مادريد پيش از رويارويي با يوونتوس به ديدار منچستر يونايتد رفته بود و مارچلو ليپي- به قول ايويچ گاسپادين ليپي- با تماشاي چندباره آن ديدار نتيجه گرفته بود:
۱- رئال مادريد پاس مي دهد و پاس مي دهد و پاس مي دهد. بيش از بيست بار و سي بار پاس عرضي و پاس طولي با مسافت كمتر از پنج متر. ضد تاكتيك ليپي گماردن يك بازيكن، بين دو بازيكن رئال بود. در واقع پاس عرضي كه بين دو بازيكن رئال رد و بدل مي شد با حضور يك بازيكن در اين بين قطع مي شد و اين روند حركتي رئال را متوقف مي كرد.
۲- رئال مادريد به درستي براي تعويض منطقه بازي و بردن توپ از ناحيه پرفشار دفاعي حريف به ناحيه كم فشار از چند رابط- گوتي، زيدان، كونسه سائو- استفاده مي كرد. اين رابطها پس از دريافت توپ به زماني براي چرخش نياز داشتند. گاسپادين ليپي نتيجه گرفت بايد زمان مفيد را از اين رابطها براي چرخيدن گرفت. با بهره گيري از پرس شديد توسط پنج هافبك- تاكيناردي، داويدز، ندود، زامبروتا و دل پيرو- كه بايد مي دويدند و مي دويدند، اما آنچه باعث نگراني ليپي مي شد كم دويدن دل پيرو در ميانه زمين بود.
چيزي كه شايد باعث به چالش كشيده شدن تفكرات ليبپي مي شد. براي جلوگيري از اين، سرمربي متفكر يوونتوس از چهار هافبك ديگر خود خواست بيشتر بدوند.
۳- رئال مادريد در تغيير حالت از حمله به دفاع دچار مشكل است، به خصوص اينكه كلود ماكه له له در اين ديدار غايب داد و غيبت او راه را براي هافبكهاي هجومي يووه بازمي گذارد. در ضمن فرناندو هيرو مدافع كهنه كار رئال آن قدر سرعت ندارد كه بتواند در برابر حركات ويرانگر دل پيرو مقاومت كند. با اين وصف سيستم حمله يوونتوس اينگونه انتخاب شد: بلافاصله پس از بدست آوردن توپ، بايد به طور مستقيم به مركز دفاعي رئال فرستاده شود. اين انتقال توپ در كمترين زمان سازماندهي و انسجام را از خط دفاع رئال مي گيرد.
ليپي با اين نتيجه گيري ساده برآمده از آناليز متفكرانه بازي رئال آرايش تيمش را به صورت (۱-۵-۴) طراحي كرد، طوري كه در زمان حمله رئال در هر لحظه يك بازيكن يووه ميان دو بازيكن سفيدپوش قرار مي گرفت و اين مانع بزرگي بود براي نظم يافتن حملات رئال. پنج مرد مياني يوونتوس بسان يك زنجيره متصل اين طرف و آن طرف مي رفتند و با الگوي دفاع توپ گرا- دفاع براساس موقعيت توپ- با حمله به سمتي كه توپ در آنجا قرار داشت، با پرسينگ وحشتناك خود زمان تفكر را از هافبكهاي رئال مي گرفتند. پنج هافبك يوونتوس در آن ديدار بسيار دويدند، آنچنانكه خط دفاع چهار نفره يووه به خوبي با الگوهاي تهاجمي رئال خو گرفته بود و مدافعان اين تيم مثل چهار برادر در برابر حملات رئال موضع مي گرفتند.
خط دفاع چهار نفره يووه به سياق خط هافبك تيم براي پرسينگ در ناحيه دفاعي الگوي دفاع توپ گرا را انتخاب كرده بود. با اين وصف جريان بازي به كناره ها متمايل مي شد . توميسلاو ايويچ در تمام نشستهايي كه با مربيان ايراني داشت يك نكته را بسيار خاطرنشان كرد: «تيمي داراي انسجام دفاعي است كه در عرض و طول فشرده آرايش بگيرد.» در واقع او علت شكست منچستر را در برابر رئال بازبودن هافبكها ومدافعان اين تيم دانست . يوونتوس در برابر رئال اين نكته را رعايت مي كرد و زنجيره خط هافبك و خط دفاع اين تيم در كنار هم فشردگي لازم را در عرض و طول زمين به وجود آورده بودند. در بسياري از دقايق بازي فضاي خالي باورنكردني در جهت مخالف جريان بازي- محل به حركت درآمدن توپ- پديد مي آمد. فضاهايي كه رئال را مجاب به تعويض هاي بي شمار منطقه بازي مي كرد. ايويچ هنگام توضيح روشهاي دفاعي به يك نكته مهم در دفاع توپ گرا اشاره كرده بود: «بازيكناني كه در دورترين نقطه نسبت به موقعيت توپ جايگيري مي كنند، بايد سريعترين، جنگنده ترين و قويترين مردان باشند.» ليپي با رعايت اين اصل در الگوي دفاع توپ گرا، تورام و زامبروتا را در راست و بريندلي و داويدز را در چپ به كار گرفت. چهار بازيكني كه در به بارنشستن تفكرات ليپي نقش حيرت انگيزي را ايفا كردند. تعويض منطقه بازي در سريعترين زمان سه ثانيه طول مي كشد. سرعت زامبروتا و داويدز، مانع از تصميم گيري سريع مرد صاحب توپ در جناح مخالف مي شد، آنچنان كه ديگر مدافعين و هافبكها به سرعت به نزديكيهاي محل توپ مي رسيدند. اين روش زماني توسط يوونتوس اجرا مي شد كه آنها توپ را در اختيار نداشتند. يوونتوس هنگام بدست آوردن توپ چه برنامه هايي را دنبال مي كرد؟ 
005650.jpg

ايويچ استراتژي حمله يوونتوس را اينگونه توصيف كرد:« بدست آوردن توپ و رساندن آن در كمترين زمان به خط حمله. يوونتوس در بازي رفت خود از تعداد كم ضد حملات خود نتيجه گرفته و به يك گل رسيده بود. پس گاسپادين ليپي از شاگردان خود خواست، هنگام تصاحب توپ بلافاصله آن را با يك پاس بلند به سوي مركز دفاع رئال بفرستند. ترزگه و دل پيرو- كه در اين زمان به خط حمله اضافه مي شد- با پشتيباني ندود و زامبروتا مي بايست از اين توپها استفاده كنند. حال اگر يووه به صورت مستقيم از اين توپ بهره نمي گرفت و رئالي ها به توپ مي رسيدند، اين مجال براي خط دفاع و هافبك يووه وجود داشت كه با حمله به سوي فرد صاحب توپ رئال، اين تيم را در زمين خودي متوقف كنند.» با اين استراتژي يووه به سه گل باورنكردني دست يافت و توانست رئال قدرتمند را از پيش رو بر دارد. اما چرا رئال نتوانست در اين ديدار يك تيم عمل كننده باشد؟ ايويچ در پاسخ به اين سئوال خاطرنشان كرد: «غيبت رونالدو سرعت را از حملات عمقي و ضدحملات رئال گرفت. تماشا كرديم كه آمدن او يك پنالتي را براي سفيدپوشان دربر داشت. در ضمن ماكه له له يك عنصر مؤثر در خط مياني رئال بود كه غيبتش در واقع سازماندهي حملات اين تيم را به چالش كشيد.» در فوتبال يك تيم نبايد به فرد وابسته باشد. بلكه شناخت از الگوها با استفاده از بازيكنان متخصص- فوق متخصص- در پياده سازي اين الگوها يك تيم را به موفقيت مي رساند. آيا رئال با اين الگوها آشنايي نداشت؟ ايويچ در اين باره گفت: «داشت. اما بازيكن متخصص نداشت. در واقع رئال بايد بازي را به كناره ها مي برد كه برد. اما در اين هنگام بازيكن متخصصي وجود نداشت كه در آن سه ثانيه از آن توپ يك مجال گل بسازد، با يك پاس به جلوي تند و سريع و يا يك سانتر مواج.»

حقيقت فوتبال در ده سال آينده
ايويچ از ضعفهاي رئال در ايجاد خطر روي دروازه يوونتوس به يك نتيجه جالب دست يافت: «آنها به بازيكني مثل ديويد بكام نياز داشتند.» و نتيجه گيري كرد: «خريد بكام جدا از مسايل تبليغاتي به طور دقيق به نيازهاي فني رئال برمي گردد.» همچنانكه خورخه والدانو مدير فني رئال نيز اين ويژگي بكام و نياز رئال به اين ويژگي- پاس به جلو هاي سريع و بدون مكث- را خاطرنشان كرده بود.
توميسلاو ايويچ هنگامي كه به اينجا رسيد، در مقام يك محقق فوتبال، حقيقت اين بازي در ده سال آينده را پيش بيني كرد: «حقيقت فوتبال- نتايج آن- در ده سال آينده، در كناره هاي زمين رقم مي خورد. پيچيدگي تاكتيكهاي دفاعي به ويژه در مركز زمين خود به خود بازي را به كناره ها متمايل مي كند. در اين هنگام آنچه كه باعث موفقيت مي شود داشتن بازيكناني با ويژگي هاي ديويد بكام است. براي همين ما در دهه پيش رو بايد درپي كشف بازيكناني از جنس بكام باشيم.»
آنچه ايويچ آن را به عنوان حقيقت فوتبال در ده سال آينده پيش بيني كرد، در واقع براي تيمهايي است كه تصميم به حمله مستمر- بازي غيرمستقيم - مي گيرند. مدرس كلاس مربيگري در پاسخ به سئوال محمد احمدزاده كه پرسيده بود، راهكارهاي شما براي حمله مستمر چيست، پاسخ چندان قانع كننده اي نداد، اما گفت: «ما بايد برويم به سمت كناره ها و استفاده از پاسهاي رو به جلو. در جام جهاني ۶۷ درصد از پاسهاي ارسال شده از سمت راست به گل تبديل شد. آنچنانكه ۳۷ تا ۴۰ درصد از پاسهاي ارسال شده سمت چپ. در اين بخش ما به فضاسازي در كناره ها نيازمنديم. چگونه مي توانيم گوشها- بازيكنان كناري- را به توپ برسانيم آن هم در فضاي خالي؟»
مربيان ايراني در پاسخ به سئوال ايويچ سكوت كردند. خودش پاسخ داد: «بازي تركيبي پيچيده و فكر شده براساس جايگيري هافبكها و مدافعان حريف- كاري كه رئال با اعتماد بيش از حد به خلاقيت زيدان آن را انجام نداد- و اورلپهاي فراوان، سازماندهي دفاعي حريف را به هم مي ريزد و سرعت عمل در تصميم گيري را از آنها مي گيرد.» حتي مدافعان يوونتوس؟ ايويچ گفت: «حتي يوونتوس. منچستر يونايتد چگونه يوونتوس را به زانو درآورد؟ با همين حركات تركيبي و سرعت در حمله از كناره ها.»
005660.jpg

ذهنيت صحيح از تاكتيك تيمي
ويژگي مهم بازيكنان يوونتوس مقابل رئال، ذهنيت صحيح بازيكنانش بود نسبت به خواسته هاي گاسپادين ليپي. دانايي تاكتيكي آنها به جايي منجر شد كه بازيكنان حمله ور رئال در طول بازي چندان شانسي براي گلزني نيافتند. بازيكنان يوونتوس چگونه به اين آمادگي ذهني رسيده بودند؟ اين سئوالي بود كه با ديدن فيلم بازي وونتوس- رئال به ذهن بسياري از حاضران در كلاس خطور كرد. لابد آنها شنيده بودند كه يوونتوس در قفسهاي كوري تمرين مي كند، اما ايويچ آنها را بيشتر با تمرينات يووه آشنا كرد: «يوونتوس از آن تيمهايي است كه هميشه دوست دارد بهترين باشد. براي رسيدن به اين هدف آنها بسيار تمرين مي كنند. در قفسهاي توري، بازي در فضاي محدود را بسيار تمرين مي كنند. وقتي شما بازي در عرض و طول محدود مي كنيد و فشرده، بايد بازيكناني را داشته باشيد كه در فضاي محدود بهترين كارايي را داشته باشند. به همين دليل گاسپادين ليپي در زمين  تمرين يووه قفسهايي را ايجاد كرده، بازيكنانش را به درون آن مي فرستد و بازي تك ضرب، دو ضرب، چندضرب و بازي فيزيكي را در فضاي محدود به آنها مي آموزد.
بازيكنان يووه نيز كه پيشتر از بين نخبگان فوتبال انتخاب شده اند، پيشرفت مي كنند و پيشرفت مي كنند تا آنجا كه در يك بازي با كمترين اشتباه خواسته هاي مربي شان را پياده مي كنند. در واقع راز جاودانگي مكتب گاسپادين ليپي در يووه در نوع تمرين دادن او نهفته است.» اما آيا همه بازيكنان يووه در اين تمرينات پيشرفت مي كنند؟ ايويچ پاسخ داد: «يووه هر سال با تحقيق به دنبال بازيكنان مورد نياز خود مي رود. آنها را پرورش مي دهد تا آنجا كه جاي پيشرفت دارند. زيدان در يوونتوس به بالاترين حد از فوتبال رسيد. او ديگر جاي پيشرفت نداشت و داشت افت مي كرد، پس به فروش رسيد. در حقيقت مسئولان يووه بازيكني كه پس از چند سال در جا بزند را نگه نمي دارند. اين حقيقت حتي در مورد دل پيرو نيز صدق مي كند.
ليپي در صحبتهايي كه با هم داشتيم از نوع بازي دل پيرو انتقاد مي كرد. يوونتوس نيز بارها او را در فهرست فروش قرار داده، اما فشار رسانه ها مانع از به فروش رفتن او شده. دل پيرو در گوش چپ يك بازيكن فوق متخصص است، او اما در ناحيه مركزي يك بازيكن معمولي است كه اگر دويدن هاي ديگر هافبكهاي يوونتوس نباشد، تاكتيك يوونتوس به بن بست مي رسد.» راز جاودانگي يوونتوس و تيمهاي سطح بالا در اين تفكر نهفته است، بازيكني كه پيشرفت نمي كند بايد برود. در تيمهاي ما- ملي، اميد و تمام تيمهاي باشگاهي- چند بازيكن وجود دارند كه پيشرفت نمي كنند و سالهاست دارند بازي مي كنند؟

نقدي بر برنامه هاي فدراسيون شنا
005675.jpg

بهرام توكلي- با نگاهي به كسب نتايج ضعيف قهرمانان عزيز تيم ملي شنا كه به همراه بهرام پازوكي مربي هميشگي تيم ملي در دهمين دوره مسابقات شناي قهرماني جهان بارسلون اسپانيا به دست آمده است ببينيم فدراسيون چگونه به اين مسئله مي نگرد. سالهاست وحيد مرادي سكاندار مديريت اجرايي فدراسيون شنا است. شايد در حدود ۱۶ سال. يعني بر اساس مباني علم مديريت، يك دوره بلندمدت جهت برنامه ريزي در اختيار ايشان قرار داشت. اگر ايشان از بدو تصدي مشاغل اجرايي در فدراسيون شنا با علم مديريت و خصوصا مديريت ورزشي و اصول مدون برنامه ريزي هاي كوتاه مدت و ميان مدت و بلند مدت آشنا باشد، حتما در اين لحظه بايد مديري قوي در شنا در فدراسيون شده باشد. تعصبات دوستانه و بهادادن به رفاقت ها در عرصه ورزش قهرماني تا حدودي كه به حيثيت ملي لطمه وارد نكند قابل پذيرش است. اينگونه حمايت كردن ها از سرمربي تيم ملي شنا و ناديده گرفتن نتايج موجود، چشم بر روي حقيقت موجود بستن است. دو ميليارد تومان بودجه ساليانه فدراسيون شنا مي بايست برابر يك برنامه ريزي مدون و بلندمدت و در كنار آن وجود برنامه هاي كوتاه مدت و ميان مدت در جهت نيل رسيدن به اهداف اصلي هزينه گردد و عدم ايجاد تحولات بنيادين در ورزش شنا، باعث كسب نتايج ضعيف توسط شناگران باغيرت و متعصب ايراني است و هرگاه چنين نتايج ضعيفي منعكس گردد به مرور با عدم حضور علاقه مندان اين رشته و خانواده ها و از همه مهمتر عدم رغبت باشگاهها روبرو خواهيم شد. تا كي مي بايست بصورت موردي با ورزش شنا رفتار كرد و تابع يك برنامه مشخص و مدون نبود. نمونه اين بي برنامگي را در برگزاري مسابقات واترپلو قهرماني نوجوانان كشور شاهد بوديم، مسابقاتي كه در هر فدراسيون از اهميت و اعتبار خاصي در كشور برخوردار است. درست در فاصله ۲ روز به آغاز مسابقات به يكباره محل ديدارها از اصفهان به كاشان تغيير مي يابد. و بدون هيچگونه برنامه ريزي مسابقات در كاشان كه در تيرماه داراي هواي طاقت فرسايي است و به شدت گرم وبدون حضور رئيس فدراسيون شنا و نايب ايشان در واترپلو كه در سواحل بارسلون نظاره گر مسابقات قهرماني جهان بودند آغاز مي گردد. آيا فدراسيون شنا نمي توانست زمان شروع مسابقات را تغيير دهد كه هم تيم ها دچار سردرگمي نشوند و هم مديران فدراسيون حضور داشته باشند. برنامه مسابقات بارسلون از ۵ سال قبل اعلام شده بود و برنامه ريزي مسابقات داخلي كه به خودمان ارتباط داشت. در اين مسابقات حتي مربي درجه ۳ كروات تيم ملي هم حاضر نشد تا به كاشان برود. مربي كه تابع راي و نظر و دستور فدراسيون شنا نيست! او بايد به كاشان مي رفت و بهترين هاي ايران را براي حضور در تمرينات تيم ملي انتخاب مي نمود كه چنين نشد!!
ورزش شنا را با برنامه به پيش ببريم و برنامه ها را بخوبي كنترل كنيم و آزمودگان را دگربار نيازماييم كه خطاست.
همشهري:
فدراسيون شنا در شرايط فعلي مي تواند با توجه به نقدهاي دلسوزانه از جمله ارزيابي كوتاه بهرام توكلي به كمبودها توجه بيشتري كند و موازي با برنامه هاي برون مرزي به رويدادهاي داخلي هرچند كوچك  نيز به ديده مثبت بنگرد. اميدواريم فدراسيون شنا كه حركت هاي تازه اي را در عرصه توسعه و گسترش اين رشته انجام داده است با درايت بيشتر و نگاهي بازتر تمام مسائل را زير نظر داشته باشد.


سايه روشن ورزش

همه در تكاپو
005645.jpg

معراج مژده- همه به دنبال حل مشكلات پرسپوليس به تكاپو افتاده اند. از رئيس سازمان تربيت بدني گرفته تا مسئول خدمات تيم بزرگسالان و تماشاگران هر كس با ذهنيت و ديدگاه خود آينده پرسپوليس را ترسيم مي كند.
در تازه ترين اقدام، فدراسيون فوتبال به فكر افتاده است تا پروين را در رأس مديريت فني تيم ملي قرار دهد. بيچاره همايون شاهرخي، حالا بايد ديد در پشت اين پيشنهاد چه برنامه اي وجود دارد كه تيم ملي ما به پروين نياز پيدا كرده و اين كمبود واقعاً حس شده است.اول بايد مشكلات پرسپوليس را حل كرد و بعد...
جليل سازگارنژاد عضو هيأت مديره پرسپوليس معتقد است افقهاي روشني پيش چشم پرسپوليس قرار دارد. سازگارنژاد گفت: تمام تلاش هيأت مديره باشگاه پيروزي ساختن باشگاهي با فرهنگ، فني و قوي است كه تا به حال نيز در اين راستا به موفقيتهاي بي شماري دست پيدا كرده ايم و تأكيد كادر فني تيم پرسپوليس در حال حاضر بر استفاده از بازيكنان جوان است كه در اين راستا به پيشنهاد و ينكوبگوويچ سعي شده است، كمتر به خريد بازيكن از ساير باشگاه ها بپردازيم چرا كه معتقديم دستيابي به موفقيت و بازيكن سازي تنها با ريشه اي كار كردن و الگوپروري امكان پذير مي باشد.

تيم ملي از نگاه برترين بازيساز تاريخ واليبال ايران
005665.jpg

علي شاكري: در جريان يكي از دو ديدار تداركاتي تيم ملي واليبال بزرگسالان ايران برابر لوژينكي روسيه اصغر نائيني بازيساز قهار و اسبق تيم ملي را با اشتياقي وصف ناشدني در حال برانداز كردن بازي اين تيم با حريف روسي اش در سالن آزادي ديدم.
با خودم فكر كردم چه كسي بهتر از اصغر نائيني با آن همه سابقه درخشان بازيگري كه او را بدل به يكي از نام آورترين پاسورهاي تاريخ واليبال ايران ساخته مي تواند راجع به نقاط قوت و ضعف اين تيم قبل از حضور در مسابقات آسيايي اظهارنظر كند. به همين خاطر از او خواستم با ديدن كامل بازي دوم ايران مقابل لوژينكي برداشت خود را از اين بازي در اختيار روزنامه همشهري و خوانندگان پرشمار آن قرار دهد. آنچه كه در پي مي آيد ماحصل برداشت كاپيتان سابق تيم ملي از بازي بازيكنان اين تيم در مقابل حريف روسي است.

نقاط قوت
۱- نقطه قوت تيم ايران مثل هميشه در حمله روي تور بود (البته به هنگامي كه توپ با ساعدهاي جفت و جور سالم به دستان بازيسازان تيم امير حسيني و شريعتي مي رسيد)
۲- يكي ديگر از نقاط قوت تيم ايران، حضور مهاجمي چون محمد تركاشوند بود. بازيكني كه ضرباتش در ارتفاع كم هميشه امتيازآور است.
۳- يكي ديگر از نقاط قوت تيم ايران حضور يك ليبروي آماده و شجاع بود. احسن الله شيركوند با جاگيري هاي مناسب هم در توپرساني خوب عمل مي كرد و هم در دفاع داخل ميدان يك بازيكن فداكار بود.
005635.jpg

نقاط ضعف
۱- توپ گيري داخل ميدان
۲- دفاع روي تور (به خصوص ضعف روي كارهاي سرعتي حريف)
۳- سرويس (هنوز بازيكنان ايران قادر به زدن سرويس هاي هدفدار نيستند)
۴- عدم استفاده از پاس هاي تركيبي و سرعتي -باتوجه به اين كه تيم هاي ژاپن، كره و چين از سرعت بسيار خوبي برخوردارند- تيم ايران نياز مبرمي به ترميم ضعف هاي ياد شده در سطور بالا را دارد. اگر خواهان پيروزي بر اين تيم ها هستيم، دريافت خوب در وهله اول و در وهله بعد استفاده از پاس هاي سرعتي و تركيبي مهم ترين عامل پيروزي ساز براي تيم ما در مقابل حريفان شرق آسيايي خواهد بود.

مقايسه سه پاسور حاضر در اردوي تيم ملي
نائيني كه خود يكي از كامل ترين بازيسازان تاريخ واليبال ايران است پيرامون همتاهاي جوان خود در تيم ملي مي گويد: امير حسيني و محمد شريعتي سبكي مشابه در بازيسازي دارند با اين تفاوت كه امير حسيني در تيم هاي مطرح تري بازي كرده است. البته شريعتي هم پاسوري شجاع و نترس است و مي توان به هر دوي آنها اعتماد كرد. هر دو در دادن پاس سرعتي و تركيبي از بهبودي بهترند. اما واقعيت آن كه عليرضا بهبودي جدا از برتري فيزيكي از نظر سرويس و دفاع بر دو همتاي ديگرش مي چربد. او در كارهاي قدرتي بيشتر مد نظر مربيان خواهد بود. واقعا انتخاب دو پاسور از بين سه بازيساز كار مشكلي است و من نمي دانم كه مربيان تيم ملي روي چه فاكتورهايي پاسورهاي مورد نظر خود را برمي گزينند؟

آشنايي با باشگاههاي ايتاليا
پارما

نام رسمي: پارما
005640.jpg

اسامي مستعار: جيالوبلو (زرد و آبي ها) بيانكو اسكوداتي (صليب سياه)
تأسيس: ۱۹۱۳
رئيس باشگاه: استفانو تانزي
سرمربي: كلوديو پراندلي (۱۹۵۷)
استاديوم: اينرتارديني ۲۰ هزار نفر
زمين تمرين: پارما كوچيلو
لباس اصلي: راه راه افقي آبي و زرد
لباس دوم: پيراهن آبي با سرشانه هاي زرد
حاميان مالي: كمپاني لبنياتي محصولات پارمالات و آرم تجاري «جوي»
طراح لباس: چامپيون
افتخارات داخلي
نايب قهرمان سري A (۹۷) 
۲ بار قهرماني جام حذفي (۹۲ و ۱۹۹۹)
يك قهرماني سوپر جام (۱۹۹۹) 
005655.jpg

افتخارات اروپايي
قهرماني در جام در جام اروپا(۹۳-۱۹۹۲) 
۲ بار قهرماني در جام يوفا(۹۹-۱۹۹۸، ۹۵-۱۹۹۴)
يك عنوان قهرماني در سوپر جام اروپا(۹۴-۱۹۹۳)
بهترين پيروزي: پنج بر صفر مقابل پروجا (۲۰۰۱-۲۰۰۰)
بدترين شكست: پنج بر صفر مقابل يوونتوس (۹۱-۹۰)
بهترين گلزن تمام دوران: هرنان كرسپو(۸۰) گل
بيشترين بازي: ايووكوچوني (۳۰۸) بازي
اسطوره باشگاه: ايووكوچوني
مقام فصل پيش: مقام پنجم با (۵۶) امتياز
پيش بيني مقام اين فصل: بين سوم تا پنجم
اولين بازي اين فصل« بولونيا خارج از خانه
بازيكنان تازه وارد:
بلازي (هافبك- پروجا)، بولانو(هافبك - سامپدوريا)، كاردونه (مدافع - ويچنتزا)، دونادل، فاوارو(ميلان)، گريكو (مهاجم -امپولي)، ماركيوني(هافبك -پياچنتزا)، مورتي (مدافع- ميلان)،مورفئو (هافبك- اينتر)، پوجي (مهاجم- ونتزيا)، سريچ(مدافع- برشا)، سويليا(مدافع- آتالانتا).
بازيكنان خارج شده:
آدرين موتو(چلسي ) بوناتزولي (رجينا)، دي آنا(سامپدوريا)، فلاسيني (رجينا)، لاموشي(اينتر)، ماتوزالم (برشا)، تافارل(بازيكن آزاد)
اهداف خريد:
سيگان (مدافع_ آرسنال)،  ده سانچتيز (دروازه بان - ادوينزه)، گالاس(مدافع- چلسي)، دي ناتاله(مهاجم-امپولي)، هينز(مدافع- پاري سن ژرمن)، لائورسن(مدافع- ميلان)، پروتا (هافبك -كيه وو)، سرنا(مهاجم- هايدوك اشپيلت)، ون بوتن (مدافع- مارسي)،وديچ (مدافع - ستاره سرخ بلگراد).
يك ستاره در ستون دفاعي
منطقه فقيرنشين ناپل معدن استعدادهاي ناب فوتبال ايتالياست. شهري كه مارادونا روزي نام آن را به فوتبال پيوند زد. در ۲۶ جون سال ۱۹۷۳ در منطقه جنوبي اين شهر فابيوكاناوارو به دنيا آمد.
جوانكي لاغراندام و كشيده و خجول. كاناوارو به فوتبال علاقه وافري داشت و در كوچه پس كوچه هاي اين شهر ابتدا با قوطي هاي خالي كنسرو استعداد خود را آزمود. پدر فابيو كه عاشق ناپل بود از نزديك بازي هاي ناپل را تعقيب مي كرد، بعدها پسرش را با خود به ورزشگاه ناپل مي برد.
005670.jpg

او آرزو داشت فرزند پسرش روزي با لباس ناپل به ميدان برود. فابيو بزرگتر شد و پدرش او را به تيم جوانان ناپل فرستاد و در سن ۱۷ سالگي در حالي كه ناپل در رقابت هاي سري B حضور داشت به تيم بزرگان راه يافت.
او در فصل ۹۹-۱۹۹۸ تنها دو بار به ميدان آمد ولي در فصل بعد به عنوان يكي از اركان اصلي تيمش شناخته شد، اما ناپل توانايي اين را نداشت به دسته اول صعود كند. در سال ۱۹۹۹ تيم متمول و قدرتمند پارما به سراغ اين ستاره گمنام آمد تا زمينه جهش او را در دنياي فوتبال فراهم نمايد. او كه مدافعي با خصوصيات ويژه بود خيلي زود پله هاي ترقي را پيمود و به تيم ملي نيز راه يافت.
او در كنار بازي در تيم باشگاهي در رقابت هاي جام جهاني ۹۸ فرانسه نيز عضو تيم ملي ايتاليا بود اما افسوس خروس هاي فرانسه مانع از صعود اين تيم به مرحله نيمه نهايي شدند و آرزوهاي اين مدافع جوان نقش برآب شد.
اما راه براي كاناوارو همچنان باز است تا بتواند در سطوح مختلف به درجات بالاتر برسد. او يك بار نيز در فينال جام ملتهاي اروپا اشك هايش سرازير شد تا در عين ناباوري جام را به فرانسوي ها تقديم كنند.
او در طول دوران بازيگري اش در مقطع سال ۲۰۰۱-۲۰۰۰ به طور قرضي به ورونا رفت ولي در سال ۲۰۰۲ به پارما بازگشت تا بتواند در سال ۲۰۰۳ با پارما به مقام قهرماني برسد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   روزنت  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |