چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۳۵- Aug, 13, 2003
كتابخواني در همه جا
زير ذره بين
در هر صورت، بعد از كتاب هايي به شكل بادكنك، اسباب بازي هاي بچگانه، كتابهاي پارچه اي و كتاب هاي تاشوي سه بعدي، چشممان به جمال كتاب هاي دستمال مستراحي نيز روشن شد.
005555.jpg
م.مجدفر
بعضي از مفاهيم و اسامي موجود در يك زبان، در طي سال هاي طولاني، بدون تغيير باقي مي مانند و به همان شكل و حالتي كه در هزاران سال پيش مورد استفاده قرار مي گرفته اند، اكنون نيز با همان حالت كاربرد دارند. مثلا واژه آتش، به غير از متون خيلي كهن، تقريبا در دو هزار سال اخير، در زبان فارسي، با همين معني و مفهوم، كاربرد داشته و آنا به معني مادر، در زبان هاي تركي معاصر، به همان معني كه در زبان هاي كهن تركي مورد استفاده قرار مي گرفته، اكنون نيز مورد استعمال دارد؛ ولي برخي واژه ها، چنين نيستند و در طي زمان و به مرور، تغييراتي در آن ها رخ داده، و اين واژه ها، جاي خود را به كلمات ديگري داده اند؛ واژه هايي كه علاوه بر تلفظ، حتي از لحاظ ظاهري هم به واژه پيشين، هيچ شباهتي ندارد.
اگر حمل بر بي ادبي نباشد، يكي از اين واژه ها مبال يا موال است. از اين واژه تا دو سه دهه پيش، در فرهنگ گفتاري ما ايراني ها، به عنوان مستراح -كه اسم مكان است و معني آن از استراحت كردن سرچشمه مي گيرد- ياد مي شد. اين واژه در سير تغييرات خود، به توالت و دستشويي تغيير نام يافت. در حال حاضر نيز هرچند، به غير از شست و شوي دست، كماكان اقدام هاي اساسي ديگري هم در اين مكان انجام مي پذيرد، ولي واژه دستشويي كاربرد گسترده اي يافته است.
البته واژه W.C (۱) هم از آخرين كلماتي است كه اكنون كاربرد فراواني يافته، ولي مراد از آن همان مستراح خودمان است.
غرض از طرح اين نكته، صحبت درباره انتشارات جديدي است كه به تازگي با عنوان نشر مستراح (۲) در آلمان آغاز به كار كرده است. ابتكار جالب اين ناشر براي گسترش فرهنگ كتابخواني در ميان مردم آلمان، با تعجب و البته استقبال همگان روبه رو شده است. اين انتشارات كه در شهر زاربروكن آلمان تاسيس شده، اولين كتاب هاي خود را در شهريورماه سال قبل به شكل «دستمال مستراح» به بازار كتاب عرضه كرد و ۱۱ نويسنده آلماني حاضر شدند، گزيده اي از آثار خود را در اختيار اين موسسه قرار دهند كه روي كاغذ مستراح چاپ شود. اين نويسندگان، همه عضو «كانون نويسندگان آلمان» هستند و معروف ترين آن ها نويسنده اي است برليني به نام لوتس راتندروف. اشعاري از هاينريش هاينه و كريستيان مورگن اشترن نيز در ميان اين آثار ديده مي شود.
نويسنده اي به نام مايك بارتل، مبتكر انتشار كتاب روي كاغذ مستراح است. بارتل، كه نمي خواست اولين اثرش در ميان هشتاد هزار عنوان كتابي كه سالانه در آلمان منتشر مي شود، گم و گور شود؛ به فكر چاره افتاد و زود به اين نتيجه رسيد كه با اين كار، مي تواند توجه محافل ادبي را به خود جلب كند. يكي از توليدكنندگان كاغذ مستراح در  آلمان، از اين فكر استقبال كرد و موسسه نشر مستراح را تاسيس كرد.
هفت كتابي كه اين بنگاه انتشاراتي در سال گذشته به بازار كتاب عرضه كرد، در حوزه داستان هاي جنايي كوتاه، قصه هاي «ميني ماليستي» (۳)، داستان هاي طنز و هزل و اشعار كوتاه بودند. همچنين اين آثار، به شكل بسته هاي كاغذي قابل استفاده در دستشويي ها، در نمايشگاه كتاب فرانكفورت در سال گذشته به نمايش درآمد.
عده اي از كارشناسان طنزپرداز مي گويند شايد بهتر باشد داستان ها و شعرهاي برخي از نويسندگان و شاعران به اين شكل انتشار يابند؛ چرا كه تنها در اين صورت است كه محتواي اثر و شيوه نگارش با شكل كتاب همخوان خواهد بود و بدين ترتيب براي اولين بار در تاريخ ادبيات جهان، اصل ارسطويي وحدت شكل و مضمون كاملا تحقق خواهد يافت.
در هر صورت، بعد از كتاب هايي به شكل بادكنك، اسباب بازي هاي بچگانه، كتابهاي پارچه اي و كتاب هاي تاشوي سه بعدي، چشممان به جمال كتاب هاي دستمال مستراحي نيز روشن شد.
به اميد روزي كه با خلاقيت ناشران و نويسندگان ايراني، روش هاي تازه اي را در توسعه فرهنگ كتابخواني و ترويج مطالعه تجربه كنيم.
پي نوشتها:
Water Closet .1يا C. W در فرهنگ آكسفورد -انگليسي به انگليسي- در مقابل شرح اين واژه، نوشته شده:  توالت به شكل و مدل قديمي.
۲. برگرفته از واژه اي آلماني با نگارش: Klo verlag
۳. قصه هاي ميني ماليستي، به داستان هاي مدرني گفته مي شود كه حجم بسيار محدود و كمي دارند و حتي گاهي كل يك قصه، پاراگراف و يا جمله اي بيش نيست. نويسندگان آلماني از پيشگامان اين سبك از نگارش قصه در جهان به شمار مي روند و كتاب هاي ميني ماليستي فراواني در آلمان و نيز برخي از كشورهاي ديگر دنيا از جمله امريكاي لاتين به چاپ رسيده است. مي گويند توسعه زندگي صنعتي و ماشيني و اوقات اندكي كه بشر امروزي براي فراغت در اختيار دارد؛ يكي از دلايل پيدايش و توسعه قصه هاي ميني ماليستي است.


بازار فرهنگ
«ستاره هاي كاغذي» و «گذر لوطي صالح»
005565.jpg

مصطفي امير كياني از كيهان شروع كرد، از سال ۱۳۳۸ و با امضاي «مصطفي باشي» حضور طولاني در عرصه مطبوعات و فعاليت هاي حرفه اي روزنامه نگاري، به خصوص عرصه گزارش، آن هم از نوع اجتماعي، جنايي و حوادث، نگاهي عينيت گرا و رئاليستي را مي طلبد. اما گويي اين روزنامه نگار تجريشي دهه هاي چهل، پنجاه و شصت، آن گاه كه پاي به عرصه داستان نويسي مي گذارد، سخت رمانتيك مي شود. «ستاره هاي كاغذي» منعكس كننده واقعيت هاي تلخي است كه در حاشيه زندگي شهري جاري است. زبان داستان، ساده و بي تكلف است، نگرش رمانتيك نويسنده به جريانات زندگي همواره با نوعي حسرت گذشته و شايد بتوان گفت بدبيني به مدرنيسم و ماشين گرايي همراه است. نگرش و زباني كه كمابيش در «گذر لوطي صالح» نيز به چشم مي خورد. هرچند كه در اين دومي، نگرش حسرت بار به گذشته آشكارتر و مخالفت با ماشيني شدن بارزتر است. «گذر لوطي صالح» گذري است به دنياي عياران و لوطي ها و سفري است به اواخر سده پيشين.
اين هر دو كتاب را انتشارات حسام با همكاري نشر پورنگ منتشر ساخته است. «ستاره هاي كاغذي» در ۴۰۰ صفحه و در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه اي و «گذر لوطي صالح» در ۳۶۰ صفحه و شمارگان ۳۳۰۰ نسخه روانه بازار نشر شده اند.
نويسنده در مقدمه كتاب «ستاره هاي كاغذي» مي گويد كه تحت تأثير صادق چوبك تصميم گرفته است داستان نويسي را به سبك و شيوه رئاليسم دنبال كند، ولي معلوم نيست از چه روي در اين دو داستان به اين تصميم خود وفادار نمانده و واقعيت گريزي و رمانتيسم را پيشه ساخته است؛ نوعي رمانتيسم لطيف و پراحساس و البته نوستالژيك.

آلتايلاردان سهنديميزه
سال هاي اخير گويي نوبهار كتاب هاي تركي بوده است. كتاب هاي متعدد تركي در زمينه هاي مختلف فرهنگي، تاريخي و ادبي يكي در پي ديگري وارد بازار نشر ايران مي شوند.
«آلتايلاردان سهنديميزه» پژوهشي است كه در بيست و نه فصل و ۵۲۴ صفحه تاريخ و پيشينه فرهنگ و تمدن هاي ترك را به مطالعه مي نشيند. اميد نيايش پژوهشگر و مورخ جوان با استفاده از بيش از هشتاد منبع، در كتاب حاضر توانسته است فرهنگ تركان ايراني را از پگاه تاريخ به بررسي بنشيند. او پس از بحثي مستوفي پيرامون پيدايي زبان هاي التصاقي و زبان تركي مادر، نشان هايي از دوران سنگي و مفرغ به دست مي دهد و فرهنگ مكتوب و شفاهي اقوام مختلف ترك هون، توركيوت، اوغوز، اويغور و... را بررسي مي كند. و به بحث پيرامون پيدايي و گسترش فرهنگ سلجوقيان و ديگر قبايل ترك مي پردازد.
كتاب حاضر نگاهي نو به تاريخ ايران از آغاز تا حمله مغول دارد و هم از اين روست كه بهتر مي بود به زبان فارسي نگاشته مي شد تا هم دايره مخاطبانش فراختر مي شد و هم در بوته نقد گسترده تري قرار مي گرفت. اين كتاب در قطع رقعي و به قيمت سه هزار تومان منتشر شده است و مؤلف در مجلدات ديگر آن، به بررسي تاريخ تركان ايران از دوران مغول تا عصر حاضر خواهد پرداخت.

نايب كنسول ودنسكي در ايران و بخارا
005570.jpg

به تازگي از سوي ولاديمير گنيس، كتاب «نايب كنسول ودنسكي در ايران و بخارا (۱۹۲۰-۱۹۰۶ م) منتشر شده است. اين كتاب با شماره بين الملل X-۱۸۹۰۲۱۶۸-۵ و به قيمت ۳۰ دلار در ۴۱۶ صفحه و به زبان روسي در مسكو انتشار يافته است.
ودنسكي (۱۹۳۸-۱۸۸۰ م) خاورشناس و سياستمدار روسي بود كه به عنوان نايب كنسول روسيه در اروميه (ايران) و نيز در آژانس سياسي روسيه در بخارا (۱۹۲۰-۱۹۰۵) خدمت كرده است.
ولاديمير گنيس، در اين كتاب، زندگينامه و فعاليت ودنسكي را به مثابه يك منشور سياسي در ساخت و اجراي سياست هاي روسيه در قبال ايران و بخارا، در سال هاي پيروزي انقلاب اين كشور مورد بررسي قرار داده است.
جامعيت اطلاعات موجود در آرشيوهاي وزارت امور خارجه روسيه، اين امكان را در اختيار گنيس قرار داده است كه پژوهش او، تصوير دقيق و گران بهايي از اين سال هاي پرآشوب را به دست دهد كه از آن جمله مي توان به سياست هاي استعماري روسيه در شمال ايران پس از ۱۹۰۷ و نيز كشمكش هاي موجود براي اصلاحات در بخارا (۱۹۱۷) اشاره كرد.
همچنين در اين كتاب با استقلال برخي از امارات و بخش هاي بخارا در سال هاي ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۰ (خانات خيوه و بخاراي شريف) و اين كه اين بخش ها چگونه با رژيم شوروي (سابق) پس از پيروزي انقلاب بلشويكي تطبيق داده شده و تحت سيطره قرار گرفتند، آشنا مي شويم.
در اين كتاب، به جهت حضور ودنسكي در نايب كنسولي اروميه، شاهد حضور اسماعيل آقاسيميتقو (سميكو) رهبر ماجراجوي كردهاي ايران در سال هاي آغازين سده شمسي حاضر و ارتباطات او با ژنرال آشوري ال اف ، ميليونرهاي بخارايي پوتلياخوف و محي الدين اف و يك گروه از شخصيت هاي سياسي روس هستيم. كتاب در ۱۶ بخش و دو ضميمه، همچنين اطلاعاتي را درباره زندگينامه برخي از سياست مداران اصلي روس در آن سال ها ارائه مي كند. علاوه بر اين، ۳۲ صفحه از اين كتاب به عكس هاي بازسازي شده آرشيوي اختصاص دارد كه بر روي كاغذ گلاسه به چاپ رسيده است.
از ولاديمير گنيس، پيش از اين، كتاب هاي «ايران در حصار» و «بلشويك ها در گيلان» (مسكو ۲۰۰۰) و تعداد فراواني مقاله در مجلات تاريخي به چاپ رسيده است.
براي كسب اطلاعات بيشتر درباره اين كتاب و سفارش خريد آن مي توان با پست الكترونيكي akhalid@carleton.edu ارتباط برقرار كرد.

طنزهاي آموزشي- ۱۱
سازماندهي كمك هاي مردمي
ابراهيم خيرنديده
كمك هاي مالي خانواده ها به مدارس ساماندهي مي شود.(همشهري ۳۱/۴/۸۲)
از آنجا كه ما براي خودمان صاحب نظر در امور مديريتي، آموزشي، اجرايي و غيره هستيم، لذا براي تسهيل كارهاي عزيزاني كه جهت خدمت رساني به مردم، مي خواهند كمك هاي مالي خانواده ها را ساماندهي نمايند، راهكارهايي را پيشنهاد مي كنيم.
۱.باباي مدرسه- همان سرايدار- مراجعان ثبت نام را پشت در اتاق مدير مدرسه به صف مي كند، براي حفظ نظم بد نيست چوبي يا خط كشي هم دستش بگيرد. والدين محترم يكي يكي به اتاق مدير مدرسه رفته و بعد از مذاكره اي سازنده، جيب هايشان ساماندهي مي شود.
۲. طبق دستورالعملي نيمه محرمانه و دو پهلو، مدير مدرسه مؤظف شود به هر مراجعي اعم از محدوده و غيرمحدوده، خيلي سفت و سخت پاسخ «نه» بگويد و در نهايت براي نشان دادن حسن نيت خود، شماره حساب مدرسه را در اختيار ولي محترم قرار دهد.
۳. ولي دانش آموز را بين جريمه هزار بار نوشتن «كمك هاي مردمي اختياري است» و يا پرداخت كمك هاي مردمي، مخير كنند. براي اين كه جنبه تراژدي قضيه بيشتر شود، بهتر است مشابه همين جريمه را به خود دانش آموز هم داد تا والدين بيشتر دلشان بسوزد. اختيار دست خود والدين محترم است، يا بنويسند يا پرداخت كنند.
۴. مي توان روندي كمي و عملياتي در پيش گرفت تا موضوع شفافيت بيشتري پيدا كند. مثلاً نمره انضباط را با نمره كمك هاي مردمي تراز مي كنيم، هر كسي كمك هاي مردمي اختياري اش بيشتر باشد، نمره انضباط فرزندش سنگين تر خواهد بود.
۵. با توجه به سابقه طولاني و موفق آموزش و پرورش در تشكيل «ستاد»، بد نيست براي كمك هاي مردمي هم ستادي مشابه ستاد ساماندهي يا ستاد تكريم ارباب رجوع با عضويت رئيس منطقه، معاونين وديگران تشكيل شود. در اين ستاد آن قدر درباره روشهاي ساماندهي بحث و گفت وگو مي كنيم كه سال تحصيلي تمام شود، سال تحصيلي هم كه تمام شد موضوعيت مسأله تا اطلاع ثانوي منتفي خواهد شد.
۶. به جاي ساماندهي كمك هاي مردمي، آمارهاي مربوطه ساماندهي شود. درمورد گرفتن كمك هاي مردمي همان رويه معمول را ادامه مي دهيم ولي با آمارهاي مختلف ثابت مي كنيم كه مردم با زبان خوش و اختياري پول داده اند و اصلاً اجبار و تحميلي در كار نبوده است.

آشنايي با دانشگاه هاي ايران- ۱۴
كدام دانشگاه را انتخاب كنيم؟
دانشگاه شهيد چمران اهواز
نشاني: اهواز- گلستان- شهر دانشگاهي/ تلفن: ۱۹-۳۳۰۰۱۲
مشخصات كالبدي:اين دانشگاه در شهر دانشگاهي به وسعت ۲۰۰ هكتار در جنوب شهر اهواز و در منطقه گلستان در كنار رودخانه كارون واقع است، كه در ۱۵ ساختمان مجزا به وسعت ۱۸۸۶۸۱ متر مربع شامل ساختمان هاي آموزشي- كمك آموزشي و سازماني مركزي بنا گرديده است.
سال تأسيس: ۱۳۴۴.
تعداد اعضاي هيأت علمي: ۴۷۸ نفر
تعداد دانشجويان: ۱۴۵۰۳ نفر
تعداد دانش آموختگان (سال تحصيلي ۷۸-۷۷): ۱۵۰۰ نفر
تعداد كل دانش آموختگان از بدو تأسيس: ۲۳۵۰۲ نفر
دانشكده ها
ادبيات و علوم انساني: (تأسيس: ۱۳۵۲)
گروه هاي آموزشي: ۵ گروه آموزشي تاريخ، جغرافيا و برنامه ريزي شهري، زبان انگليسي، زبان فرانسه و زبان و ادبيات فارسي
علوم تربيتي و روانشناسي: (تأسيس: ۱۳۵۲)
گروه هاي آموزشي: روانشناسي، علوم تربيتي و كتابداري.
اقتصاد و علوم اجتماعي
گروه هاي آموزشي: حسابداري، حقوق، علوم اجتماعي، علوم اقتصادي و مديريت.
علوم (تأسيس: ۱۳۴۹)
گروه هاي آموزشي: فيزيك، شيمي، زيست شناسي، زمين شناسي، آمار، رياضي و كامپيوتر.
دامپزشكي (تأسيس: ۱۳۵۴)
گروه هاي آموزشي: بهداشت و كنترل مواد غذايي، پاتوبيولوژي تغذيه و اصلاح نژاد دام، علوم پايه پزشكي و علوم درمانگاهي.
تربيت بدني (تأسيس: ۱۳۵۶)
گروه هاي آموزشي: روانشناسي ورزشي، فيزيولوژي و پزشكي، مديريت و برنامه ريزي ورزشي.
الهيات و معارف اسلامي (تأسيس: ۱۳۵۷)
گروه هاي آموزشي: الهيات و معارف اسلامي و زبان و ادبيات عرب.
مراكز آموزش عالي وابسته
علوم دريايي (تأسيس: ۱۳۵۶)
تربيت دبير شوشتر (تأسيس: ۱۳۷۵)
آموزشكده فني
- مجتمع عالي آموزشي و پژوهشي كشاورزي رامين
-كتابخانه مركزي
كتابهاي فارسي: ۵۴۴۲۶ جلد، غيرفارسي: ۱۴۵۰۰ جلد
مجلات و فصلنامه هاي ادواري، تازه هاي كتابخانه و ۴۸۲ عنوان مجله و فصلنامه فارسي و ۴۳۵ عنوان محله لاتين
نام بانك هاي اطلاعاتي: بانك اطلاعاتي از موجودي كتابخانه مركزي (پارس آذرخش)، كتابشناسي ملي ايران، اطلاعات جامع از مركز اسناد و مدارك ايران و نشريات خارجي موجود در دانشگاه ها.
خوابگاه
خوابگاه مجردين: ۱۱ باب با گنجايش ۴۴۷۱ نفر.
خوابگاه متأهلين: ۲ باب، با گنجايش ۱۲۰ خانواده.
دانشگاه شيراز
نشاني: شيراز- خيابان زند- جنب بيمارستان شهيد فقيهي- ساختمان شماره يك تلفن ۳۳۷۵۸۲
نشاني اينترنت: http:/www. Shirazu.ac.ir
مشخصات كالبدي: مجتمع دانشگاه شيراز داراي فضاي آموزشي به مساحت ۱۸۳۶۵ متر مربع، كمك آموزشي به مساحت ۲۲۵۲۲ متر مربع و خدماتي و رفاهي به مساحت ۲۵۴۳۵ متر مربع است. سال تأسيس: ۱۳۲۵ شمسي.
تعداد اعضاي هيأت علمي: ۵۵۲ نفر
تعداد دانشجويان: ۱۴۱۰۵ نفر
تعداد دانش آموختگان (سال تحصيلي ۷۸-۷۷): ۲۰۲۱ نفر
تعداد كل فارغ التحصيلان از بدو تأسيس: ۳۰۰۰ نفر
دانشكده ها
ادبيات و علوم انساني (تأسيس: ۱۳۳۴).
گروه هاي آموزشي: زبان و ادبيات فارسي، زبان هاي بيگانه و زبانشناسي، تاريخ، اقتصاد، مديريت و حسابداري، علوم اجتماعي، علوم كتابداري، الهيات و معارف اسلامي
مهندسي (تأسيس: ۱۳۴۳)
گروه هاي آموزشي: مهندسي برق و الكترونيك، مهندسي مكانيك، مهندس مواد، مهندس شيمي، مهندس رايانه، مهندس راه و ساختمان (عمران)، مهندس هسته اي.
علوم پايه (تأسيس: ۱۳۳۴)
گروه هاي آموزشي: آمار، رياضي، زيست شناسي، شيمي، زمين شناسي، فيزيك.
دامپزشكي
گروه هاي آموزشي: دامپزشكي عمومي، علوم پايه، علوم درمانگاهي، پاتولوژي
كشاورزي (تأسيس: ۱۳۳۴)
گروه هاي آموزشي: گياه پزشكي، علوم و صنايع غذايي، ماشين هاي كشاورزي، آبياري، ترويج و آموزش كشاورزي خاكشناسي، علوم دامي، زراعت و اصلاح نباتات، اقتصاد كشاورزي، باغباني و مديريت مناطق بياباني.
علوم تربيتي (تأسيس: ۱۳۵۶)
گروه هاي آموزشي: آموزش كودكان استثنايي، مديريت و برنامه ريزي آموزشي، روانشناسي تربيتي، تربيت بدني، آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني و روانشناسي باليني
صنعت الكترونيك (تأسيس: ۱۳۴۹)
حقوق (تأسيس: ۱۳۵۶)
هنر و معماري (تأسيس: ۱۳۷۷)
گروه هاي آموزشي: صنايع دستي، معماري و شهرسازي
تربيت دبير كازرون (تأسيس: ۱۳۷۲)
گروه هاي آموزشي: دبيري ادبيات فارسي
كتابخانه مركزي
كتابهاي فارسي: ۶۰۰۰۰ جلد، غيرفارسي: ۹۰۰۰۰ جلد
مجلات و فصلنامه هاي ادواري: ۲۷۰۰ عنوان مجله و فصلنامه فارسي و غيرفارسي و مجله دامپزشكي، مجله علوم اجتماعي و انساني، مجله گلچين رياضي و مجله انديشه ديني ساير منابع غير چاپي: ۸۰۰ عنوان ميكرو فيلم و ۳۳ عدد CD
مركز خدمات رفاهي و پيشتيباني:
انواع خدمات رفاهي دانشجويي: خوابگاه، وام، غذاخوري
خوابگاه
خوابگاه مجردين: ۲۶ باب، با گنجايش ۶۹۱۱ نفر
خوابگاه متأهلين: ۶ باب، با گنجايش ۲۵۰ خانواده.

بازتاب
صبر و حوصله بايد...
اشاره: به دنبال چاپ گزارش تصويري درباره تخت جمشيد و يادداشت كوتاهي درباره عكس هاي اين گزارش تصويري، روابط عمومي بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد توضيحي را براي روزنامه همشهري فرستاده است كه علي رغم طولاني بودن آن، به طور كامل چاپ مي شود. در توضيحات بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد، تقريبا بسياري از نكات مندرج در همشهري تأييد شده است. اما در بخشي از اين پاسخ آمده است كه عكس ها متعلق به ۱۰ سال قبل است كه اين مطلب صحيح نيست و عكاس روزنامه همشهري اين عكس را در اواخر سال ۸۰ تهيه كرده است.
به دنبال انتشار گزارش تصويري در مورد محوطه باستاني تخت جمشيد به تاريخ ۳۰/۴/۸۲ روزنامه همشهري، شماره ۳۱۱۳ مطالب درج شده در اين خبر مورد بررسي و نظرخواهي پژوهشگران بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد قرار گرفت.
احساس مسئوليت، دلسوزي و ديد هنرمندانه عكاس قابل تحسين است، تعدادي از انتقادها بر حق و بسياري هم نابه جا است. بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد، لازم مي داند در اين مورد توضيحاتي ايراد نمايد.
* در ابتدا بايد اين نكته را متذكر شد كه همه چيز غير از ذات حق فناپذير است و جلوي از بين رفتن هيچ اثري را نمي توان به طور كامل گرفت، وظيفه اين بنياد اين است كه تخريب اين آثار با شكوه را به تأخير بيندازد و آ نها را براي سال هاي آينده و نسل هاي آتي حفظ كند.
همان گونه كه در خبر ذكر شده است تخت جمشيد در سال هاي طولاني و با صبر و حوصله احداث شده است و اكنون هم نيازمند همان صبر و حوصله و حتي دقت بيشتر در مرمت و حفاظت است.
انجام پروژه هاي مرمتي مستلزم صرف وقت بسياري است و اين ناشي از حساسيت كار است، گاهي ممكن است آزمايشات مقدماتي نوع تخريب سنگ و علل آن، ماه ها و حتي سال هاي طول بكشد و در انجام مراحل كار طبيعتا ممكن است از زيبايي تنديسهاي سنگي كاسته شود ، اما در شرايط كنوني حفظ اين يادگاري هاي سنگي، خيلي مهم تر و با ارزش تر از توجه به زيبايي آنهاست.
چنانچه تصوير سرستون مراحل مقدماتي مرمت سنگ را نشان مي دهد. جالب است بدانيد اين عكس حداقل متعلق به ۱۰ سال گذشته است و مراحل مرمت اين سرستون در سال ۱۳۷۲ انجام و پايان پذيرفته است.
005560.jpg

بهتر بود براي مستندبودن گزارش، از عكس هاي جديدتري استفاده مي شد. ضمنا اين سرستون، يك گاو است نه اسب، و اينها همه دلالت بر كارشناسانه نبودن انتقادات مي كند.
لمس كردن نقش برجسته ها، بالارفتن از سنگ ها و نشستن روي آنها، ساليان متمادي است كه سازمان ميراث فرهنگي و تخت جمشيد را با مشكل مواجه كرده و اين دقيقا از نبود فرهنگ صحيح برخورد با ميراث فرهنگي و عدم آگاهي بازديدكنندگان حكايت مي كند، كما اينكه نه تنها محوطه تخت جمشيد بلكه هيچ محوطه باستاني ديگري نمي تواند تك تك بازديدكنندگان را زير نظر بگيرد و به آن ها تذكر دهد، لذا آموزش و آگاهي دادن به مردم وظيفه مهمي است كه بر عهده مسئولان فرهنگي و رسانه هاي گروهي، به خصوص روزنامه هاست كه در اين امر نقش بسيار پرثمري مي توانند داشته باشند.
* به علت وجود اين مشكلات و موارد مشابه ديگر ناچاريم، سرستون شير را كه بي نظيرترين سرستون در تخت جمشيد است، براي مصون نگه داشتن از آسيب و تماس دست هاي كنجكاو در زندان محبوس كنيم و از زيبايي كه همه هنرمندان آن را مي بينند و احساس مي  كنند، بكاهيم.
* وسيع بودن محوطه، تعدد بناها جهت بازديد و خسته شدن بازديد كنندگان به خصوص در ماههاي مرداد و شهريور و بعضي ماههاي سال كه گرما دوچندان مي شود، عواملي است كه موجب مي شود بازديدكننده بعد از پيمودن مسافتي خسته شده و روي سنگ ها بنشيند.
همچنين شرايط آب و هوايي شهرستان مرودشت و اختلاف حرارت زياد در شب و روز، همگي نياز به يك طراحي مبلمان كامل، فكر شده و همه جانبه را نشان مي دهد. طراحي كه شرايط خاص خود را مي طلبد و مخصوص يك مكان تاريخي است و خود نوعي حفاظت را به وجود مي آورد. كه اين نياز مهم، در بخش معماري بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد در حال بررسي است.
* وجود تجهيزات نور و صدا از مشكلاتي است كه خود ما از اولين منتقدان به وجود آمدن آن ها از سال هاي پيش از انقلاب تاكنون هستيم و آنها كماكان به زيبايي هنري اين مجموعه آسيب جدي وارد مي كنند.
* وجود كابل   هاي برق و نورافكن متعدد در محوطه  ، همگي حاكي از نبودن طرحي جامع براي مبلمان تخت جمشيد است.
برنامه هاي نور و صدا مدت مديدي است كه در اين مكان اجرا مي شود و متأسفانه متوقف كردن و جايگزين كردن راه حل مناسب براي آن مستلزم صرف زمان و هزينه بسيار است، چنانچه در گفتگوي انجام شده با مسئول پروژه ايشان عنوان كردند به محض تأمين اعتبار مورد نياز، از فناوري نوين براي برنامه نور و صدا استفاده خواهد شد.
* اساسا بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد به دليل وجود مشكلات بسيار در محوطه تخت جمشيد تشكيل شد و اكنون بعد از گذشت تقريبا ۲ سال، برنامه ريزي هايي در جهت رفع نقايص و ساماندهي تخت جمشيد در حالت تهيه و اجراست.
* قطعا مشكلات متعددي وجود دارد و انتقاد سالم جايز است، همكاري و همفكري مسئولان مي تواند به پيشبرد اهداف پروژه كمك كند.
شايد بهتر بود تخت جمشيد نه تنها از ديد هنرمندانه و زيباشناسانه، بلكه با نگاهي همه جانبه ديده مي شد و سپس مورد انتقاد قرار مي گرفت.
در پايان از همه كساني كه قلبشان براي ايران و حفظ ميراث فرهنگي كشور و زنده نگه داشتن آثار به جاي مانده از پيشينيان مي تپد، صميمانه مي خواهيم كه براي مطرح كردن نظريات، انتقادات و پيشنهاداتشان در مورد محوطه، ابتدا نظر كارشناسان فعال در اين پروژه را بشنوند، تفكر كنند و همه جوانب كار را بسنجند يا اينگونه يكطرفه به قاضي نروند و تلاش گروه هاي متخصص را اينگونه ضايع نكنند.
ما از تلاشي كه مي كنيم و به آن اعتقاد داريم، دفاع مي كنيم و از ديگران انتظار نداريم كه فعاليت هاي نديده و نشناخته ما را به باد انتقاد بگيرند.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
روزنت
سفر و طبيعت
سياست
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  روزنت  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |