پنج شنبه۲۳ مرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۳۶ - Aug. 14, 2003
انديشه
Front Page

علما و تأسيس مشروطيت
اشاره: مشروطيت نهضتي ديني- مردمي به رهبري علما بود كه با هدف نجات ايران از دست اندازي هاي بيگانگان و استبداد قاجاريه و برپايي عدالت و رفع موانع پيشرفت كشور آغاز شد و با حمايت همه جانبه مردم به پيروزي رسيد.
009085.jpg

با صدور فرمان مشروطيت عده اي كه از ابتدا با انگيزه هاي غيرديني در بدنه نهضت نفوذ كرده بودند با آشكار نمودن مقاصد غيرملي خود درصدد ترويج غربگرايي و حذف دين برآمدند. علماي شيعه كه در تأسيس مشروطيت نقشي اساسي داشتند به منظور تصحيح مشروطيت رفته رفته به مصاف غربگرايان رفتند. آغازگر اين جريان شهيد آيت الله شيخ فضل الله نوري بود كه ضمن درك نيات سوء غربگرايان از نزديك شاهد تلاش آنان براي انحراف نهضت مشروطيت بود. آشكارتر شدن مواضع ضدديني و ضدملي افراطيون، علماي مشروطه خواهي نظير آيات عظام آخوند خراساني، ملا عبدالله مازندراني و سيد عبدالله بهبهاني و سيدمحمد طباطبايي و علامه نائيني را مجبور به اتخاذ موضع در مقابل آنان كرد كه تماماً به منظور اصلاح مشروطيت صورت گرفت. اعلاميه ها و اشارات ذيل بيانگر گوشه اي از اقدامات علما در تأسيس و تصحيح مشروطيت است.
نويسنده: موسي حقاني
آيت الله سيدكاظم يزدي طي تلگرافي خطاب به علماي تبريز مي گويد:« خدمت علماء اعلام كثرالله امثالهم تلگراف شما موجب تشويش خاطر همگي گرديد البته به شرط كمال موافقت مجلس با شرع مقدس محمدي صلي الله عليه و آله و اطمينان به اسلاميت و ديانت اهل آن و عدم ترتب مفسده بر آن عموم اسلاميان اهتمام به آن خواهند نمود و ذات اقدس اعليحضرت شهرياري خلدالله ملكه نيز بذل مراحم ملوكانه مي فرمايند.» اين اعلاميه نشان مي دهد كه ايشان با مجلس اسلامي موافقت داشتند.
تحصن علما در حرم حضرت معصومه در قم نقطه عطفي در تاريخ نهضت مشروطيت محسوب مي شود كه از آن به عنوان مهاجرت كبري ياد مي شود.
اين واقعه بزرگ،رژيم قاجار را با بحران مشروعيت مواجه كرد و آخرين مقاومت هاي دستگاه استبدادي را در هم شكست. تمام تلاش قاجاريان مصروف بازگرداندن علما از قم شده و عضدالملك به همين منظور به قم رفته و تلاش داشت آنها را به ترك تحصن ترغيب نمايد. مظفرالدين شاه تلگرافي را به عضدالملك يك روز قبل از امضاي فرمان مشروطيت مخابره كرد.
شاه در اين تلگراف جوابيه خود را به عليرضا عضدالملك مبني بر ابراز خشنودي از خبر سلامتي نامبرده و موظف نمودن وي در ابلاغ مراتب التفات شاه به سيد عبدالله، سيدمحمد و شيخ فضل الله و توصيه به بازگشت فوري آنها از قم به تهران جهت ملاقات حضوري اعلام كرد.
009080.jpg

سند ۱:به دنبال امضاي فرمان مشروطيت و تلاش مشروطه خواهان براي تأسيس مجلس و تدوين قانون اساسي، زمزمه هايي از سوي برخي جريانات غرابگرا در خصوص مباني ديني مشروطيت ايران برخاست كه نگراني فراواني در بين متدينين و علما ايجاد كرد. اعلاميه زيرجلوه اي از بروز اين نگراني در بين مردم و علما است كه طي آن از نمايندگان مجلس پيرامون ماهيت مشروطيت، حدود اختيارات مجلس، مغايرت يا انطباق مصوبات مجلس با شرع مقدس، مقصود از آزادي و حد و درجه آن سؤال مي شود.
سند ۲: پاسخ مجلس شوراي ملي به سؤالات فوق نشان دهنده گرايش ديني مشروطيت مي باشد كه بعدها مورد تطاول حراميان قرار گرفت. براساس پاسخ مجلس كه در حاشيه به تأييد بزرگاني نظير سيدمحمد طباطبايي، سيد عبدالله بهبهاني، حاج شيخ فضل الله نوري و... رسيده است مشروطيت براي حفظ حقوق ملت، تحديد حدود سلطنت و تعيين تكليف كارگزاران دولت است و قوانين موضوعه نيز با قواعد شرع مخالفت نخواهد داشت و هر قانون مخالفت با شريعت اسلاميه سمت قانونيت پيدا نخواهد كرد. هر چند با غلبه سكولارها هيچ گاه اين وعده ها تحقق پيدا نكرد، اما اين اعلاميه نشان مي دهد كه مشروطيت ايران از نظر علما و مردم منطبق با قوانين اسلامي بود.
سند ۳: عليرغم تأكيدات علما بر انطباق مجلس و مشروطيت با قواعد اسلامي، هنگام تدوين قانون اساسي و مذاكرات پيرامون آن، تمايلات غيرديني برخي از مشروطه خواهان آشكار شد، اين امر منازعات فراواني را بوجود آورد. پايمردي حاج شيخ فضل الله نوري در جلوگيري از اين انحرافات منجر به تصويب اصلي در متمم قانون اساسي شد كه براساس آن تمامي مصوبات مجلس مي بايست به تصويب هيأتي پنج نفره از علماي طراز اول برسد.
009090.jpg
تصويب اين طرح عليرغم اطمينان از عدم اجراي آن خشم محافل غربگرا و حاميان آنان را برانگيخت. جامعه متدين ايران و علماي نجف با تصويب اين طرح تا حدودي احساس آرامش كردند، آرامشي كه ديري نپاييد و با عدم رعايت اين اصل به طوفاني ويرانگر عليه اسلام و روحانيت شيعه تبديل شد.
تلگراف حجج اسلام و ساير علما و طلاب اصفهان به مجلس شوراي ملي در مورد توهين و جسارت به رؤساي علماي شيعه در زاويه مقدسه (حضرت عبدالعظيم) در زمان تحصن حاج شيخ فضل الله در آنجا
سواد تلگراف حضرات آقايان و حجج اسلاميه اصفهان- مجلس شوراي ملي
تهران: حضور امناي مجلس شوراي ملي دامت بركاتهم توهينات و جسارات عوام آن به رؤساي علماي شيعه كه در زاويه مقدسه هستند و اشتمال بعضي روزنامه ها بر توهينات به شرح نوعي و شخصي بلكه كفريات و منقولات معروفه از بعضي واعظين و جزء نشدن فصل نظارت علما كه مرجع تقليد ناس باشند بدون عضويت به مجلس و بدون تقيد به علم به اقتضاي وقت در قانون اساسي كه جزء شدن اين فصل باعث بقاي اساس اسلام است مهيج علما و متشرعين و طلاب غير در دين شد از امناي مجلس دامت بركاتهم رفع مراتب مسطوره را فوراً مستدعي هستيم والا خوف حدوث فتنه و اينكه زحمت كامله يك ساله هدر رود هست (علماي اصفهان).
(داعي شيخ محمدتقي نجفي- داعي شيخ نورالله- الاحقر شيخ مرتضي- الاقل الحاج آقا منيرالدين- الاقل محمد تقي مدرس- داعي محمدباقر الموسوي. ساير علما و طلاب)[۲۸۱- ق]
با شروع اعتراضات علما نسبت به انحرافات افراطيون، دستگاه تبليغاتي وابسته به غربگرايان كليه مخالفين خود را مستبد و ضد آزادي معرفي كردند، گويي كه آنان هيچ نقشي در برقراري مشروطيت نداشتند. در چنين فضايي اسلام گرايان بخشي از تلاش خود را صرف محو كردن شبهات ايجاد شده پيرامون خود كردند. لوايح زير نمونه اي از اين دست است.
لوايح متحصنين زاويه مقدسه (ياران حاج شيخ فضل الله نوري)
صورت لايحه اي از سيد احمد طباطبايي
اول كسي كه براي اعلان كلمه اسلام و رفع يد ظالم برآمد اينجانب بود و اشخاصي كه فعلاً خود را مشروطه طلب مي دانند در آن وقت ضديت مي كردند. من قبل از همه كس اقدام كردم و صدماتي خوردم.
در اين ايام به واسطه اشاعيه كفريات و منكرات و توهينات به شرع مهاجرت به حضرت عبدالعظيم نمودم، معروف كرده اند كه كليه مهاجرين با مجلس مخالفند، چطور معقول است، كساني كه در اول امر با اساس مجلس مقدس همراه بوده حال مخالف باشند، مقصود ما تطبيق مجلس است با قانون اسلام و مشروطيتي كه خواسته شده است، بايد در امور دولت باشد، نه در امور ديني، دين مشروطيت بردار نيست و همين طور غرض رفع يد اين فرقه جديه ضاله است كه به عنوان آزادي موهوم مي خواهند دين اسلام را پايمال كنند و براي شخص مخصوصي مهاجرت ننموده ام وغرضم ترويج احكام اسلام است.
دستخط شيخ فضل الله نوري ذيل تلگراف آيت الله آقا سيد كاظم يزدي
برادران ديني ما در تلگرافات علماي نجف تأمل كنند تا دو مطلب مكشوف شود: يكي آن كه از سلسله علما هيچ كس منكر مجلس شوراي اسلامي نيست. دوم آن كه تمام اهتمام در جلوگيري مرتدين و دشمنان دين است. خواه پيروان باب و خواه جماعت فرنگي مآب...
كه با خيالات خبيثه خودشان مشغول كارند و مي گويند: «مجلس را ما برپا كرديم... اين مجلس دارالشوراي كبراي اسلامي است و به مساعي حجج اسلام قائم شده و براي خدمت دولت شيعه تأسيس گرديده. ممكن نيست آثار پارلمنت پاريس و انگليس بر آن مترتب شود و قانون آزادي و اقلام تغيير شرايع احكام از آن گرفت و بر افتتاح قمارخانه ها و اشاعه فواحش و كشف مخدرات و اباحه منكرات نايل گردد.»
لوايح متحصنين زاويه مقدسه حضرت عبدالعظيم (ياران شيخ فضل الله نوري)
احدي از مهاجرين منكر مجلس نيستند. مهاجرين جز تقويت اسلام و حفظ دعاي مسلمين و اصلاح امور عامه مقصدي ندارند. پس مجلسي را كه علماي نجف مي خواهند مجلسي است كه مقوي اسلام باشد، نه مروج كفر.
پس دسته دسته طبيعي ها و جماعت بابيها... كه همه منكر اسلام هستند همه بايد از مجلس...خارج شوند ورخنه تصرفات آنها بايد مسدود گردد. دارالشورا را از پارلمنتهاي فرنگ فرق بگذارند. علماي اسلام كه حافظ دينند بايد ناظر در آن باشند.
مردم ايران مانند اهالي فرنگستان بي قيد و بي باك در فحشا نگردند والا احدي از مهاجرين منكر مجلس نيستند.
009095.jpg

اعلاميه (لايحه) متحصنين زاويه مقدسه حضرت عبدالعظيم
بر عموم اهل اسلام اعلان و اعلام مي دارد كه امور مجلس شوراي ملي منكر ندارد، نه از سلسله مجتهدين و نه از ساير طبقات. اين كه ارباب حسد و اصحاب غرض مي گويند و مي نويسند و منتشر مي كنند كه جناب... شيخ فضل الله سلمه الله تعالي منكر مجلس شوراي ملي مي باشد دروغ است، دروغ است، دروغ ،مكرر در همين موقع توقف زاويه مقدسه مطلب خودشان را بر منبر... اظهار نمودند و مخصوصاً روز جمعه گذشته به اين شرح نطق فرمودند كه:
نطق شيخ در زاويه مقدسه
ايهاالناس من به هيچ وجه منكر مجلس شوراي ملي نيستم. بلكه من مدخليت خود را در تأسيس اين اساس بيش از همه كس مي دانم. زيرا كه علماي بزرگ ما كه مجاور عتبات و عاليات و ساير ممالك هستند، هيچ يك همراه نبودند و همه را به اقامه دلايل و براهين من همراه كردم! از خود آقايان عظام مي توانيد اين مطلب را جويا شويد. الان من همان هستم كه بودم، تغييري در مقصد و تجديدي در رأي من به هم نرسيده است. صريحاً مي گويم همه بشنويد و به غائبين هم برسانيد كه: من آن مجلس شوراي ملي را مي خواهم كه عموم مسلمانان آن را مي خواهند، به اين معني كه البته عموم مسلمانان مجلسي مي خواهند كه اساسش بر اسلاميت باشد و برخلاف قرآن... شريعت محمدي و برخلاف مذهب مقدس جعفري قانوني نگذارد. اين بنده هم چنين مجلسي مي خواهم.
... من و عموم مسلمين بر يك رأي هستيم. اختلاف ميانه ما و لامذهبها است كه منكر اسلاميت و دشمن دين حنيف هستند، چه بابيه، چه مزدكي مذهب و چه طبيعه فرنگي مشرب!... خداي تعالي راضي مباد از كسي كه درباره مجلس شوراي ملي غير از تصحيح و تكميل و تنقيح خيالي داشته باشد.
بر سخط و غضب الهي گرفتار شوند كساني كه مطلب را برخلاف واقع انتشار مي دهند، و بر مسلمانان تدليس و اشتباه مي كنند و راه شبهه را از هر جهت مسدود مي سازند تا سخن ما به گوش مسلمانان نرسد و به خرج مردم بدهند كه فلاني و ساير مهاجرين منكر اصل مجلس شوراي ملي شده اند!
پس از فتح تهران و غلبه مشروطه خواهان بر محمدعلي شاه، زمام امور به دست آنان افتاد. جناح افراطي مشروطه خواهان كه از تهديد و ارعاب مشروطه خواهاني نظير ميرزا كوچك خان، سپهسالار تنكابني، ثقه الاسلام تبريزي و ديگر افراد معتدل نيز ابايي نداشت، طي اقدامي بي سابقه اما قابل پيش بيني، حاج شيخ  فضل الله نوري مجتهد بزرگ تهران را در سيزدهم رجب ۱۳۲۷ به دار آويخت. اين اقدام هشداري بود به تمام علما و متدينين كه سوداي برپايي عدالت اسلامي و برقراري مشروطيت ديني را در سر مي پروراندند. افراطيون به حذف شيخ شهيد اكتفا نكرده و پس از تصفيه حساب با علماي مشروعه خواه به مصاف علماي مشروطه خواهي نظير سيدعبدالله بهبهاني، آيت الله آخوند خراساني و ملاعبدالله مازندراني و... رفتند. ترور سيدعبدالله بهبهاني كمتر از يك سال پس از شهادت حاج شيخ فضل الله نوري و بي اعتنايي به دستورات آيات عظام نجف آشكار ساخت كه افراطيون پس از حذف موانع اوليه ديگر نيازي به اعلام تبعيت از علماي نجف و علماي مشروطه خواه ايران در خود احساس نمي كنند و تلاش دارند آنان را نيز از سر راه بردارند. در چنين فضايي آيت الله آخوند خراساني با تلاشي جانكاه سعي كرد آب رفته را به جوي برگرداند.
ادامه دارد
پي نوشت:
۱-محمدعلي كاتوزيان،... تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، ص ۷۴۶
۲- محمدعلي تهراني (كاتوزيان)، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، ص ۷۴۵
۳- محمدعلي تهراني (كاتوزيان)، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران
۴- (علي دواني، نهضت روحانيون، ج۱، ص ۱۲۴)

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |    شهر    |
|   شهري    |    علمي    |    علمي فرهنگي    |    گلستان كتاب    |    ورزش    |    ورزش جهان    |
|   صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |