|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بزهكاري نوجوانان
|
|
از نظر قانوني ، بزهكاري نوجوانان هر نوع عملي است كه برخلاف هنجارها ، موازين، مقررات ، ارزشها و فرهنگ جامعه باشد و در سن زير ۱۸ سالگي از فرد سر بزند و طبق قانون تنبيه در پي داشته باشد. بعضي از اعمال بزهكارانه مانند دزدي ، حمله شديد ، تجاوز ، آدم كشي يا استفاده از مواد مخدر در صورتي كه از سوي بزرگسالان صورت گيرد نيز جرم تلقي مي شود. ساير موارد، خلافهاي خاص نوجوان محسوب مي شوند. اين اعمال شامل نقض مقررات رفت و آمد در اماكن يا اوقات خاص ، فرار از مدرسه ، فرار از خانه ، تكرار جرم (اصلاح ناپذيري) و مصرف مواد الكلي است. علاوه بر اين ، بزهكاري به خودي خود واژه اي است حقوقي و نه روانشناختي ، آنچه در مكان و زمان معيني بزهكاري تلقي مي شود ، ممكن است در جاي ديگر قانوني تلقي شود. در ايران آمار محكومين قضايي در سال ۱۳۶۲ نشان مي دهد كه از مجموع ۳۳۵۰۸ مورد ۱۳۶۵۲، مورد آن يعني بيش از يك سوم در سنين ۱۵ سالگي تا ۲۴ سالگي بوده اند. گزارش اداره بهداشت مدارس از دانش آموزاني كه اختلالات عاطفي و رواني داشته اند حاكي از اين است كه بزهكاري رقم بيشتري را به خود اختصاص داده است (سالنامه آماري كشور ، ۱۳۶۲، مركز آمار ايران)
علل بزهكاري
چه عواملي سبب مي شود تا يك نوجوان بزهكار شود؟ در حالي كه عوامل زيستي ممكن است نقش داشته باشد اما بيشتر صاحب نظران در تبيين هاي خود به عوامل اجتماعي و روان شناختي اشاره مي كنند.
عوامل اجتماعي
جامعه شناسان و به معناي گسترده تر متخصصان علوم اجتماعي به عوامل مستقيم و غيرمستقيم محيط (تراكم جمعيت ، وضع سكونت ، آلودگي هوا ، ...) توجه كرده اند. نقش شرايط اجتماعي و تعارضاتي كه در چارچوب آن به وقوع مي پيوندد ، انكارناپذير است. معذالك نه مي توان بزهكاري را تنها بر اساس عوامل اجتماعي بررسي كرد و نه يافته هاي مستقل اين زمينه با زمينه هاي قبلي همواره هماهنگ است.
بررسيها نشان مي دهد وقتي كه در جامعه اي ثبات و پايداري اجتماعي وجود نداشته باشد ، بيكاري ، فقر يا پاره اي از شرايط غيرعادي و ناسازگاري عمومي در جامعه رواج داشته باشد ، ميزان بزهكاري رو به افزايش مي گذارد. به عكس ، هر قدر جامعه به سوي پايداري سوق داده شود ، ميزان بزهكاري كاهش مي يابد. در حقيقت مجموعه مطالعات اجتماعي نشان مي دهد كه بسياري از بزهكاران ، در واقع آسيب ديدگان بهنجار يك جامعه نابهنجارند. يعني افرادي هستند كه از نظر رواني ، طبيعي و بهنجارند ولي بدين علت كه جامعه وضع نابهنجار دارد دست به بزهكاري مي زنند.
طبقه اقتصادي
فقر يكي از عوامل مهم انواع انحرافات ، از جمله دزدي و انحراف جنسي در مردم ، به ويژه كودكان و نوجوانان است. فقر بي گمان به وجود آورنده سختيها و ناملايماتي است كه اگر نتوان با آنها مبارزه كرد ، خواه يا ناخواه انسان را به زانو در مي آورد. بيشتر محروميتها و برآورده نشدن تمايلات كه موجب عدم اطمينان اجتماعي مي شود ، ناشي از عوامل فقر است و نمي توان آن را ناديده گرفت. بيكاري ، كمبود مواد غذايي و پوشاك ، بي سوادي و عقب افتادگي ، جهل و خرافات، عدم بهداشت كافي و انواع بيماريهاي روحي و جسمي و حتي در سطح جهاني، جنگ ها و خونريزيها ، ريشه در نيازهاي مادي و ترس از فقر دارد. هنگامي كه ترحم و انساندوستي در طبقات بالاي اجتماع ، به علت نفع پرستي و حرص و ولع براي رفاه بيشتر فراموش مي شود ، نمي توان از طبقات محروم انتظار دوستي و رحم و شفقت داشت. بيكاري ، ولگردي و گدايي ، كه ناشي از فقر خانواده هاست ، از عوامل مؤثر در انحراف و گرايش به بزهكاري ، دزدي و مانند آن مي باشد و افراد را به سوي اعمالي مي كشاند كه هيچ گاه توانايي انجام آن را نداشته اند. فقر فرصت تحصيل و مطالعه و كار و رشد استعدادها را از خانواده هاي بي بضاعت مي گيرد و موجب اختلاف در سطح درآمد و فرهنگ مي شود و از علل پريشاني خانواده ها و بزهكاري در فرزندان است. فقدان مسكن ، زندگي در زاغه ها يا اتاقهاي مخروبه و كثيف ، سوء تغذيه و بهداشت نيز كه با فقر ، ارتباط دارند از عوامل مهم بزهكاري به شمار مي آيند.
روابط والدين و نوجوان
احتمال مي رود مهمترين عامل مؤثر در بزهكاري ، روش تربيتي نارسا يا اختلال در شبكه ارتباطي خانواده باشد. تقريباً تمام پژوهشها نشان داده اند والديني كه با كودكان خود مهربان نيستند يا آنهايي كه از نظر رواني يا فيزيكي از فرزندان خود سوءاستفاده مي كنند ، بيشتر احتمال دارد كه فرزنداني بزهكار داشته باشند (آندرو، ۱۹۸۸، پاپرني و ريشر، ۱۹۸۹). افزايش احتمال بزهكاري در خانواده هايي وجود دارد كه:
۱) والدين از روشهاي انضباطي بسيار سخت گيرانه يا بسيار بي بند و بار و فريبنده استفاده مي كنند.
۲) شيوه انضباطي به جاي آنكه مبتني بر استدلال باشد مبتني بر تنبيه بدني است.
۳) والدين نسبت به فرزندان خود به جاي آنكه گرم و صميمي و عاطفي باشند ، بي توجه ، غافل و تمسخركننده هستند (لوبر، ديشين ۱۹۸۸). آشكار شده است كه كودكان بزهكار رابطه بسيار ضعيفي با پدران خود داشته و آنها را به عنوان الگوهاي غيرقابل پذيرش ارزيابي مي كنند. خانواده هاي كودكان بزهكار اغلب فاقد پدر بوده يا پدر از خانه غيبت داشته و اين در حالي است كه بزهكاري با جدايي و طلاق در خانواده همبستگي دارد ، با اين حال بايد توجه داشت كه حداقل يك مطالعه نشان داده است بروز بزهكاري در خانواده هاي سالم [سالم از اين نظر كه هم پدر و هم مادر حضور دارند] كه كشمكش عاطفي شديدي بين والدين وجود دارد ، بالاتر از خانواده هاي تك والدين است كه روابط گرم و صميمانه اي بين والد و كودك وجود دارد.
روابط با همسالان
همان طور كه گفته شد همانند سازي شديد با همسالان يا وابستگي به آنها ، صرف نظر از طبقه اجتماعي- اقتصادي ، عامل مهمي در بزهكاري است. نوجواناني كه توسط والدينشان مورد طرد قرار گرفته اند براي كسب حمايت و تأثير به سوي همسالان كشانده مي شوند. چنين نوجواناني در مدرسه ضعيف هستند و به دنبال افرادي مي گردند كه مانند خودشان باشند. آنها نياز دارند كه با چيزي يا كسي سازگاري نشان دهند و به خودشان ثابت كنند كه خوب هستند ، زيرا همواره مورد ناكامي و بي مهري قرار گرفته اند. از اين رو احتمال دارد كه دست به اعمال ضد اجتماعي بزنند و همديگر را براي اين اعمال مورد تشويق قرار دهند. براي مثال گزارش شده است متغيري كه رابطه نزديكي با رفتار بزهكارانه دارد ادراك نوجوان از اين مسأله است كه دوستانش ، بزهكاران حرفه اي هستند (گلد ، ۱۹۶۹).
عوامل روان شناختي
بزهكاري با صفات روان شناختي مختلفي همراه است كه برخي از آنها عبارتند از هوش كمتر از متوسط (اما نه عقب ماندگي) ، سطوح بالاي خشم دروني و رفتار پرخاشگرانه ، ناشكيبايي ، نياز به هيجان ، فقدان هم حسي با ديگران و سطوح پايين استدلال اخلاقي. ثابت شده است كه بزهكاران نسبت به غير بزهكاران عزت نفس پايين تري داشته و از نوجواناني كه مشكل عاطفي دارند عزت نفس بالاتري دارند.
عوامل ديگري كه با ميزان بالاي بزهكاري همراه است عبارتند از ، تغييرات سريع اجتماعي ، مهاجرت ، زندگي در شهرهاي شلوغ و پرجمعيت و نيز تماشاي مكرر برنامه هاي خشونت بار. برخي فيلمهاي تلويزيوني از عوامل ديگر بروز رفتار ضد اجتماعي است اما سؤالي كه مطرح مي شود اينكه چه چيزي تعيين مي كند تا رفتار ضد اجتماعي در نوجوانان تشديد يابد و يا در بزرگسالي مجرم شوند؟ به نظر مي رسد كه فقط آن كودكان و نوجواناني كه رفتار ضد اجتماعي قابل توجهي دارند احتمال مي رود كه در دوره بزرگسالي مجرم شوند. بسياري از روان شناسان معتقدند كه شروع زودرس رفتار بزهكارانه نشان دهنده رفتار ضد اجتماعي شديد و طولاني مدت خواهد بود. از قبل اعتقاد بر اين بود كه سه علامت در اوائل كودكي- ايجاد آتش سوزي ، شب ادراري و آزار حيوانات- نشان دهنده رفتارهاي ضد اجتماعي در سالهاي آينده خواهد بود. با وجود اين ، مرور عوامل پيش بيني كننده دقيق تري در اين زمينه هستند كه برخي از آنها عبارت است از جنگجو بودن ، جار و جنجال به راه انداختن ، داشتن مشكلاتي در مدرسه و گريز از مدرسه و ناتواني در سازگاري با ديگران.
درمان و پيشگيري از بزهكاري
روشهاي درماني بسيار زيادي براي درمان و كاهش بزهكاري مورد استفاده قرار گرفته است كه اهم آن عبارتند از ، روان درماني فردي و گروهي ، خانواده درماني ، اصلاح رفتار ، تحليل تقابلي ، كارآموزي ، تفريح و مطالعه كتاب. در زير به شرح نكاتي كه در پيشگيري ، نقش بيشتري دارند مي پردازيم.
كوشش براي بركنار نگه داشتن نوجوانان از ارتكاب جرم در شرايطي كه رفتار همسالان نوجوان ، رفتار بزهكارانه او را تشويق مي كند بي ثمر است. حتي آن برنامه هاي درماني كه به طور موقت تأثير مثبت به جاي مي گذارد ، اثر درازمدت نخواهد داشت. بايد به جاي نصيحت يا اندرز براي دوري گزيدن از رفتار بزهكارانه به وي رفتارهايي آموزش داده شود كه در موقعيت هاي زندگي مورد تقويت قرار گيرند. يا وقتي همين فرد به كاري گمارده شود ، بايد شرايطي فراهم گردد كه تحت آن فرد احساس اطمينان كند و تجارب خود را با ديگران در ميان بگذارد ، عقايد خود را صميمانه ابراز دارد و راههاي جديد درك زندگي را كشف كند.
در پژوهشها نشان داده شده است كه خانواده هاي نابهنجار در مقايسه با خانواده هاي بهنجار ساكت بوده و دخالت مثبت كمتري در امور يكديگر مي كنند ، كمتر فعالند و اعضاي اين خانواده ها از نظر صحبت كردن حق يكساني ندارند. هدف درمان در چنين شرايطي از ديد «پاترسون» عبارت است از افزايش كنش متقابل بين اعضاي خانواده. وقتي سطح تقويت متقابل اعضاي خانواده هايي كه پسران پرخاشگر دارند تغيير مي يابد ، از تعداد رفتارهاي مشكل آفرين آنان كاسته مي شود.
رفتار بزهكارانه نوجوانان بزهكار معلول تجربه ناكافي يادگيري اجتماعي آنان است ، يعني محيط گذشته اين نوجوانان ، آموزشها ، سرمشقها و بازخوردهاي لازم براي يادگيري رفتارهاي مناسب را فراهم نكرده است. لذا كمبود رفتارهاي مناسب نوجوان را مجبور مي سازد تا به افراد منحرف همسال خود متكي شود و اين افراد نيز آموزشها و سرمشق هايي براي نوجوان فراهم مي آورند كه مشكلات رفتاري او را توسعه مي دهند. بدين منظور لازم است كه نقصهاي رفتاري نوجوان برطرف شود. به همين دليل بايد برنامه اي تدوين كرد كه هدف آن ايجاد مهارتهاي اجتماعي چون آداب معاشرت ، طرز درست برخورد با ديگران، مهارتهاي تحصيلي و عادات بهداشت شخصي است. يك شيوه برخورد با بزهكاري ، به نام تغيير جهت خوانده شده است. هدف چنين برنامه اي دور كردن نوجوانان بزهكار از دستگاه قضايي و متوجه ساختن آنها به رشته خدمات گوناگون است كه از جانب كارگزاران مختلف ارائه مي شود. اين برنامه اميدوار است كه با تدارك مهارتهاي مناسب و جلوگيري از اطلاق برچسب به اين افراد از بازگشت آنان به بزهكاري بكاهد. كانونهاي كوچك مي تواند جانشيني براي بازداشت باشد و ايجاد مراكز كوچك درماني روزانه ، راه حل ديگري است كه به جاي نگهداري بزهكاران در مؤسسه ها به كار مي آيد.
نوجوانان بزهكار احساس مي كنند كه كسي آنان را دوست ندارد و خود را بي ارزش مي دانند. عشق ورزيدن و محبت كردن به اين كودكان ، از نيازهاي ضروري است.
در پيشگيري از بزهكاري بايد علت آن را شناخت. مهمترين آن اخلاق پدر و مادر است كه بايد به مسايل اخلاقي اهميت بدهند و در رفتارشان نمايان سازند تا كودك و نوجوان به طور غيرمستقيم از رفتار آنان نكات اخلاقي را ياد بگيرد. والدين بايد به نوجوانان خود قضاوت اخلاقي در مورد رفتارها را آموزش دهند و خود نيز به آن عمل كنند.
زندگي در محله هايي كه تراكم جمعيت در آنها زياد است ، فشار فوق العاده اي به والدين نوجوان وارد مي كند. پس وجود امكان سرگرمي ، استراحت و تفريحات سالم براي نوجوانان از اهميت فراواني برخوردار است. شركت در مسابقات ورزشي ، رفتن به پارك و ترتيب دادن مسافرتهاي دسته جمعي ، رفتن به باشگاههاي ورزشي ، تفريحي ، فرهنگي و علمي و مجامع ديني مي تواند از بروز بزهكاري جلوگيري كند.
والدين بايد در رفتارهاي خود به نكات زير توجه داشته باشند:
- با كودك و نوجوان ارتباطي گرم و عاطفي برقرار كنند.
- براي نوجوان ارزش قائل شوند و از به كار بردن صفاتي كه بي ارزشي را القاء مي كند پرهيز كنند.
- در حل مسايل به جاي پرخاشگري برخورد منطقي داشته باشند تا براي نوجوان الگو شود.
- با نوجوانان به شيوه بسيار دوستانه و دادن آزادي در اظهار نظرشان رفتار نمايند.
- از تنبيه نوجوان خود پرهيز كنند و از پاداشهاي مناسب در مقابل رفتارهاي مطلوب استفاده نمايند.
زهرا دانايي فرد
|
|
|
بازخواني حوادث جاده اي در ايران
جاده هاي مرگ ؛۱۸۹ هزار قرباني در يكسال
|
|
خودرو با سرعت شگفت انگيزي در حركت است تا فردا شب كه عروسي خواهرزاده رضا است و او كه به عنوان بزرگ خانواده بايد در آن مجلس حضور داشته باشد حاضر شود، همراهان داخل خودرو از جشن و شادماني كه در پيش است با هم سخن مي گويند، رضا نخستين فرزند خواهرزاده است كه بايد فرداشب حجله عروسي برپا كند و مراسم عروسي او شادي و شادماني را به اردوي همه فاميل بازگرداند.
خودرو پس از آنكه مسير نيشابور - سبزوار را طي كرده در مسير طولاني سبزوار به شاهرود راه مي پيمايد و پس از توقف در قهوه خانه بين راهي زيدر به ۷۰ كيلومتري شاهرود رسيده است. اعضاي خانواده داخل خودرو مي گويند اگر كمي سريع تر برويم شام را در تهران در خانه خواهرزاده خواهيم بود. در اين رؤيا اتومبيل طي مسير مي كند كه به يكباره جاده يك طرفه به جاده دو طرفه تبديل مي شود و از آن سوي جاده خودروهايي كه مسير تهران - مشهد را درمي نوردند از راه مي رسند، روياهاي فرداشب، جشن عروسي، شادماني و شادي به يكباره فرو مي ريزد و غم و اندوه به اردوي مسافران شادي رخنه مي كند، بلي خودرو پيكان به زير كاميون مي رود و پنج سرنشين خودرو پيكان در يك چشم به هم زدن جان مي بازند، تنها از خودرو پيكان يك نفر به بيمارستان شاهرود منتقل مي شود كه پيش از آنكه معالجات پزشكان بر وي تأثير گذارد ، كودك دو ساله نيز به جمع چهارسرنشين خودرو مي پيوندد و راهي ديار باقي مي شود.
حوادث غمبار جاده اي
هر سال در ايران نزديك به ۲۰۰ هزار نفر در جاده ها كشته و زخمي مي شوند و ميزان تصادفات رانندگي در ايران ۲۰۰ برابر بيشتر از استاندارد جهاني است. اين رقم متأسفانه هر سال نسبت به سال قبل روند فزوني به خود مي گيرد به طوري كه سال گذشته (۱۳۸۱) در ايران ۱۸۹ هزار و ۲۴۹ نفر در جاده ها كشته و زخمي شدند كه از اين تعداد ۱۶۷ هزار نفر مجروح و بيش از ۲۱ هزار نفر كشته شدند.
از سوي ديگر با تكيه بر مطالعات موجود هر روز ۱۱۰ نفر در حوادث رانندگي در ايران جان مي بازند.
محمود رئوفي مديركل دفتر حمل و نقل وزارت كشور درباره شمار رو به فزوني حوادث جاده اي مي گويد: بر اساس گزارش پزشكي قانوني ۶۵ درصد كشته هاي ناشي از ضربات وارده به سر و گردن و سينه بوده كه در صورت استفاده از كمربند ايمني مي توانست اين رقم بسيار كمتر از اين باشد.
وي همچنين مي گويد: درصد قابل توجهي از درآمد ملي كشور بر اثر اين حوادث از بين مي رود، به طوري كه بين چهار تا پنج هزار ميليارد ريال از اعتبار كشور صرف درمان مجروحين حادثه هاي رانندگي مي شود.
رئوفي با ذكر اينكه شمار تصادفات جاده اي ايران به هيچ وجه قابل مقايسه با ديگر كشورهاي پيشرفته نيست مي افزايد: در كشورهايي مثل انگلستان با پنج برابر خودرو و همين ميزان ترافيك ميزان كشته هاي جاده اي آن ها در سال ميلادي ۱۹۹۹ تعداد سه هزار و ۵۰۰ نفر بوده و يا در تركيه و پاكستان وضعيت آنها به مراتب بهتر از ايران است.
دبير شوراي عالي ترافيك كشور بر اين باور است كه تهديد منابع انرژي، تهديد منابع انساني و تهديد زيست محيطي از عوامل تهديدزا در بخش حمل و نقل كشور است.
چرايي تصادفات رانندگي
چرا حوادث رانندگي در ايران به نسبت ديگركشورها بسيار بالا و روند آن با تأسف فراوان رو به فزوني است.
كارشناسان در اين باره معتقدند عامل انساني، جاده و وسيله نقليه در بروز حوادث رانندگي دخيل هستند اما اينكه كداميك بيشترين سهم را دارند به مديريتي بازمي گردد كه اين مشكلات را سامان مي دهد.
مهندس احمد محمدخاني از كارشناسان ترافيك بر اين باور است :جاده ها يكي از عوامل بروز حوادث در ايران هستند. وي مي گويد: متأسفانه سازه هايي كه در جاده هاي ايران به كار برده مي شود از استحكام و ايمني لازم برخوردار نيست و علاوه بر آن مهندسان در بكارگيري ابزار و ملزومات ساخت جاده ها متأسفانه به شرايط اقليمي منطقه كمتر توجه مي كنند ،به همين خاطر جاده ها زودتر از موعد پيش بيني شده فرسوده مي شوند و در بروز حوادث نقش قابل توجهي را ايفا مي كنند.
وي همچنين مي گويد: اغلب جاده هاي خارج از شهرها در دنيا دوبانده هستند و كمتر جاده اي را مي توان سراغ گرفت كه به صورت يك بانده و دوطرفه باشد و با توجه به اينكه امكان توسعه دوبانده كردن اغلب جاده هاي كشور وجود دارد اما اين اقدام با سرعت عمل انجام نمي شود كه اگر همت جدي براي به حداقل رساندن حوادث در جاده ها وجود داشته باشد مي توان حداقل در مسير پر رفت و آمد تهران - مشهد چنين كاري را به نتيجه رساند.
برخي ديگر از كارشناسان نقش وسايل نقليه را در بروز حوادث جاده اي پررنگ مي دانند. محمود رجبي اقتصاددان و از مطلعين صنعت خودروسازي مي گويد: عمر مفيد تمام خودروها در تمام كشورها حداكثر پنج سال است اما در ايران هنوز اتومبيل هايي با عمر ۳۰ سال در جاده هاي بين شهري جولان مي دهند، چگونه ما به خودروسواران اجازه مي دهيم اتومبيلي با عمر بيش از ۲۰ ساله را در جاده به حركت درآورند بعد از آن سو انتظار داشته باشيم اين وسيله نقليه فارغ از مشكلات و نقص هايي كه هر لحظه در انتظار آن است بتواند مسير را خالي از حادثه و خطر طي كند.
اين مطلع صنعت خودروسازي همچنين مي گويد: عمر قطعات موجود در خودروها و زمان استفاده از آن در مواردي اعلام مي شود اما صاحبان خودرو تا زماني كه اتومبيل شان از حركت نايستد نسبت به تعويض قطعه اقدام نمي كنند.
به همين خاطر برخي از حوادث كه به سراغ خودروسواران مي آيد ناشي از سهل انگاري آنها در تعويض به موقع قطعات اتومبيل است.
عوامل جاده اي و خودرو دو عامل بسيار تأثيرگذار در بروز حوادث جاده اي هستند اما آنچه كه اغلب افراد از زيربار مسئوليت آن شانه خالي مي كنند و حاضر به پذيرش قصور خود نيستند عوامل انساني در ايران است كه بسيار پررنگ و تأثيرات آن مخرب و شكننده است.
مجتبي حسن پور جامعه شناس در اين باره مي گويد: اصولاً مردم ايران به سختي حاضر به پذيرش قصور خود در حوادث و تصادفات رانندگي هستند و همين روحيه موجب مي شود كه در پي اصلاح رفتار غلط خود حين رانندگي نباشند.
وي مي گويد: اغلب خودروسواران سرعت مجاز اعلام شده بر تابلوهاي راهنمايي جاده ها را رعايت نمي كنند اگر هم از آنها بپرسي كه چرا مراعات قوانين راهنمايي و رانندگي را نمي كنيد در پاسخ مي گويند اين قوانين مربوط به جاده هاي ۲۰ سال پيش و خودروهاي فرسوده اي است كه در جاده ها حركت مي كردند اما اكنون با خودرويي كه بر روي صفحه آن سقف سرعت ۲۰۰ كيلومتر سرعت را نشان مي دهد نمي توان با سرعت ۸۰ كيلومتر رانندگي كرد.
وي در پاسخ به پرسش اينگونه افراد مي گويد اگر بر صفحه كيلومتر خودرو سقف ۲۰۰ كيلومتر به چشم مي خورد اين سقف براي جاده هايي تعريف شده كه استاندارد باشد نه جاده هاي غيراستاندارد و خطرساز.
اين جامعه شناس همچنين بر اين باور است كه مردم هنوز به پليس به عنوان حافظ جان و به عنوان يك عامل هشداردهنده و آگاهي رساننده نمي انديشند به طوري كه در همين بزرگراه هاي تهران با ديدن پليس كمربند ايمني را مي بندند و به محض دور شدن از جلو چشمان پليس كمربند را برمي گيرند و به زعم خود از قيد و بند اين وسيله ايمني رها مي شوند.
حسن پور مي افزايد: اين همه هشدارهاي پليس مبني بر استفاده از كمربند ايمني در جاده ها به چشم مي خورد اما افراد چنين هشداري را جدي نمي گيرند و با وجود آنكه اغلب از همين زاويه دچار حادثه مي شوند اما باز قوانين را زيرپا مي گذارند.
صحبت هاي اين جامعه شناس را با يكي از مسئولان راهنمايي و رانندگي كشور در ميان مي گذاريم وي درباره علت رويگرداني مردم از توجه به قوانين راهنمايي و رانندگي مي گويد: از زماني كه اطلاعيه ها و آگهي هاي هشداردهنده و آموزشي از طريق تلويزيون پخش شده است به نسبت تعداد خودروهايي كه به شبكه افزوده مي شود تعداد حوادث به مراتب كمتر شده است.
وي مي افزايد: با اين وجود اگر در پي كاهش حوادث جاده اي هستيم بايد مردم آموزش ببينند اطلاعات استفاده از وسايل نقليه را از طريق رسانه ها دريافت كنند و تلويزيون هم به عنوان يك رسانه فراگير در اين ميدان پيش از ديگر رسانه ها نقش آفريني كند.
حل معماي تصادفات مرگبار در ايران
اينكه مي توان شمار تصادفات جاده اي را در ايران كاهش داد و روند نزولي را در سال هاي آتي شاهد بود به همت مردم از يك سو و مسئولان از سوي ديگر بازمي گردد.
احمد خرم وزير راه و ترابري در اين باره معتقد است :براي رسيدن به حد مطلوب از نظر جاده به ۸ هزار و ۵۰۰ كيلومتر اتوبان نياز داريم تا از اين پس شاهد كمترين حوادث مرگبار رانندگي در جاده هاي كشور باشيم.
وي مي افزايد: در حال حاضر ۴ هزار و ۵۰۰ كيلومتر اتوبان در كشور وجود دارد كه سه هزار و ۵۰۰ كيلومتر آن بزرگراه است و حدود دو هزار كيلومتر از اين بزرگراه ها بايد به اتوبان تبديل شود.
وزير راه و ترابري دوبانده كردن جاده هاي كشور را محملي براي كاهش تصادفات و دستيابي به ايده آل ياد مي كند اما دبير ستاد ملي نهضت سبز هم در اين باره نظراتي دارد كه شنيدني است: درختكاري در حريم راهها از آثار ضايعات انساني ناشي از سوانح حوادث رانندگي در جاده ها و تلفات مربوط به آن مي كاهد.
وي ابراز عقيده كرد زيباسازي، ايجاد فضاي سبز و درختكاري در حريم جاده ها، اثرات قابل توجهي در حفظ محيط راه ها و كاهش تصادفات، تلفات انساني و هزينه هاي مربوط به حفظ ونگهداري راه و حريم آن دارد.
سخن پاياني
در هر كشوري با قوانين متقن، محكم و قابل دفاع تلاش دارند از حوادث و ناگواري هايي كه براي شهروندان به بار مي آيد بكاهند، اما در ايران اكنون با تأسف فراوان روند تصادفات جاده اي فزاينده، نگران كننده و دهشتناك است.
اين در حالي است كه در بسياري از كشورها متناسب با تغيير و تحولاتي كه در ذائقه هاي مصرف، تغيير خلق و خو، وسايل نقليه جديد و اقليم متفاوت به چشم مي خورد، تغييراتي در قوانين بوجود مي آورند اما در ايران اين تغيير بيشتر در جهت تنبيه خلافكار اعمال مي شود وتلاش براي روز آمد كردن قوانين اقدامي صورت نمي گيرد.
اين در حالي است كه در كشورهاي پيشرفته قوانين آنها متناسب با تغييراتي كه در انسان، جاده و وسايل نقليه پديده مي آيد متحول مي شود. به عنوان مثال وزير راه و ترابري فرانسه اخيرا اعلام داشت :اعمال قوانين جديد رانندگي تلفات جاده اي در فرانسه را تا حد ۱۹ درصد كاهش داده است.
وي گفته است در ماه ژوئيه گذشته حوادث رانندگي در جاده هاي بين شهري اين كشور ۵۳۵ كشته بر جاي گذاشت كه اين رقم نسبت به ۶۶۱ قرباني در مدت مشابه سال گذشته ميلادي ۱۹ درصد كاهش نشان مي دهد.
در كشور اتريش نيز قوانين متناسب با تغييرات لازم در جاده ها و وسايل نقليه تغيير مي كند به طوري كه در اين كشور با تغيير قوانين اصلاحي در شش ماه از سال تنها ۵۱۵ نفر در جاده ها جان باخته اند. عباس اسدي
|
|
|
سازمانهاي غير دولتي خودجوش، در حفظ حيات اجتماعي ـ بخش پاياني
ريشه ها و پيشينه نهادهاي خودجوش
مشاركت سنتي در فعاليت هاي اجتماعي در كشور ما، به مانند بسياري از كشورهاي ديگر شامل مجموعه اي از همياريها و تشريك مساعي گروهي از مردم يا يك جامعه به منظور رفع معضلات و ناهنجاري ها و به تبعيت از عرفهاي رايج و مرسوم و سنت هاي مذهبي بدون هيچ گونه اجبار و انقياد به قانون و مقررات مكتوب و مصوب است. نمود چنين مشاركتي از ديرباز در تمامي جوامع تا به امروز به درجات مختلف مشاهده مي شود.
تشريك مساعي در جوامع سنتي بيشتر بر پايه امور توليد كشاورزي و دامداري بوده و در مشاركت هاي سنتي كسب وجهه و آبروي اجتماعي و تشفي رواني و در عين حال رسيدن به اهداف حياتي و استمرار معاش براي مشاركت دهنده و مشاركت گيرنده مطرح بوده است. اين نوع تشريك مساعي در ميان آحاد جامعه به شكل خود جوش و نهادي شكل گرفته و دولت ها هيچ نقشي در هدايت و سازماندهي امور آنان نداشته و مسئوليت انجام تمام كارها بر عهده اعضا اين گروهها قرار دارد. همكاري و مشاركت سنتي خاصي بين آنها وجود نداشته و ساخته و پرداخته جامعه بوده است. شايان ذكر است روحيه سازماندهي در مشاركت سنتي بسيار بالا بوده و وظايف توسط اعضا به خوبي ايفا مي شده است.
نهادهاي خود جوش مردمي از جنبه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ... از زمانهاي دور و به صورت يك سنت پسنديده در كشورها وجود داشته است كه در طي زمان به اشكال مختلف نمود يافته و بعضاً نيز سير تكاملي را طي نموده است.
شايان ذكر است به دليل شرايط طبيعي حاكم بر كشور و وجود اقليم هاي مختلف در پهنه كشور، ساختار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي متفاوتي در كشور شكل گرفته است كه به تبعيت از اين تفاوتها، نهادها، سنت ها و عرفهاي مختلفي ظهور يافته اند كه عمده اين جنبه ها بر محور همكاري و تعا ون مردم استوار مي باشند.
در شهرها و روستاهاي كشور از ديرباز همكار ي مردمي به صورت خودجوش به عنوان يك ارزش وجود داشته است. كمك هاي مردم در عروسي ها، جشن ها، عزاداري ها و آبياري نمونه هايي از تعاون مردم در گردش امور بوده اند. هر چند بسياري از اين سنن به دليل تحولات برآمده ناشي از مدرنيته شدن رنگ باخته اند. اما در مورد مشاركت در فعاليت هاي سنتي اين موضوع مصداق نداشته و هنوز اين مسأله عليرغم تحولات اجتماعي در كشور بويژه در جوامع روستايي به صورت گسترده مشاهده مي شود.
مروري بر تجارب جهاني
بررسي الگوهاي تطبيقي مردم سالاري در كشورهاي مختلف جهان تفاوت هاي آشكاري را در بين آنان نمايان مي سازد. الگوهاي مشاركت و مردم سالاري در كشورهاي توسعه يافته اي نظير سوئد، نظام تصميم گيري در آلمان، هسته هاي نظارت بر كيفيت كار در ژاپن و ... مبين تفاوت در نحوه مشاركت در اين جوامع است.
آلمان يكي از كشورهايي است كه فعاليت گروهي و سازمان يافته در آن به عنوان فرهنگ جاري مطرح است. شوراهاي محلي در اين كشور با رأي عامه مردم تشكيل شده و در عرصه هاي گوناگون مديريتي حضور دارند.
در عين حال سازمانهاي دولتي موظفند كه حداكثر تلاش خود را براي جلب مشاركت مردم مصروف داشته و به آنها نزديك گردند. تجارب مشاركتي در كشور آلمان به سطح دخالت مردم در ارائه طرحها نيز گسترش يافته است به طوري كه وقتي پيش نويس طرح آماده گرديد، سازمان مجري موظف به گردآوري نظرات و آراء مردم، سازمانهاي غيردولتي و نهادهاي گوناگون است.
مشاركت در كشورهاي در حال توسعه
هر چند مشاركت سياسي در ساختار قدرت در كشورهاي در حال توسعه در سطح پاييني قرار دارد اما مشاركت در فعاليتهاي اجتماعي در اين كشورها بسيار سازمان يافته بوده و ضامن دوام و بقاي اين جوامع است. گزارشها از مناطق روستايي در جوامع در حال توسعه به خوبي صحت اين ادعا را اثبات مي نمايد.
مالزي يكي از كشورهاي در حال توسعه است كه تجارب موفقي در زمينه مشاركت دارد. در سال ۱۹۷۶ براي اولين بار مشاركت مردمي در اين كشور در برنامه هاي توسعه مطرح گرديد.
به دنبال آن موضوع مشاركت روند تكاملي را طي نمود و ضمن پيش بيني تمهيدات لازم براي بهره برداري از نظريات مردم در طرح هاي ساختاري، كميته اي در سطح ايالتي تشكيل گرديد تا تمامي اعتراضات و نظريات مردم را نسبت به برنامه هاي توسعه درمنطقه جويا شود.
هند به عنوان يكي از پرجمعيت ترين كشورهاي جهان، از جمله كشورهايي است كه تجارب بسيار موفقي در زمينه مشاركت اقشار مختلف جامعه دارد. بويژه شكل گيري نهادهاي غيردولتي براي حفاظت از محيط زيست بارزتر از ساير سازمانهاي غيردولتي است. كه از آن جمله مي توان به جنبش چيكو اشاره نمود كه در آن نهضت كاشت درختان و اعمال فشار براي نگهداري از درختان به شدت از سوي سازمانهاي غيردولتي دنبال گرديد. در ايالت هيماچل پرداش نيز هنگامي كه يك بانك با هدف شروع پروژه هايي براي برنامه ريزي كشت و كار درختان، ايجاد شد، با تكيه بر مشاركت هاي مردمي توانست گروههاي مردم را در كشت و كار مزارع خصوصي فعال نمايد. اين فعاليت به حدي موفقيت آميز بود كه سازمان مذكور در برنامه ريزي هاي بعدي براي افزايش نقش زنان روستايي به طور ويژه و مردم محلي به طور عام توجه بيشتري را مبذول داشت.
جنبش سبز كنيا نيز از ديگر تلاشهاي موفق در زمينه بهره گيري از مشاركت هاي مردمي و سازمانهاي غيردولتي براي توسعه فضاي سبز است. اين جنبش از سال ۱۹۷۷ آغاز گرديد كه در آن گروه كوچكي، از اعضاي شوراي ملي زنان كنيا اجراي طرح هاي درختكاري را برعهده گرفتند كه در طي ۱۴ سال جنبش توانست بيش از هزاران قلمستان تأسيس كند كه در آن زنان در ازاي دريافت دستمزد به پرورش قلمه هايي مي پرداختند كه در ميان كشاورزان و نهادهاي عمومي نظير مدارس و كليساها توزيع مي شد و بدين ترتيب ضمن ايجاد اشتغال، سطح جنگل ها به ميزان قابل توجهي افزايش يافته و توانستند بر بسياري از معضلات زيست محيطي از جمله خاك چيره گردند.
چنين تجاربي با توجه به پيشينه نهاد هاي خود جوش در كشور مي تواند بستر مناسبي را براي ارتقاي مشاركت هاي مردمي و استفاده از قابليت هاي تشكل هاي غيردولتي براي فعاليت هاي مختلف در كشور فراهم نمايد.
مريم غفاري
|
|
|
نهادهاي متولي امور آزادگان تجميع مي شوند
|
|
گروه اجتماعي: نماينده ولي فقيه در امور آزادگان گفت: بر اساس قانون برنامه سوم توسعه، تجميع نهادهاي متولي امور ايثارگران با نظر مقام معظم رهبري در دستور كار قرار گرفته و تا كنون روند نسبتا مناسبي را طي كرده كه اميدواريم در آينده به نتيجه نهايي رسيده، به مجلس شوراي اسلامي ارائه شود.
حجت الاسلام والمسلمين ابوترابي، نماينده مردم قزوين در مجلس شوراي اسلامي كه به مناسبت چهاردهمين سالگرد ورود آزادگان سرافراز به ميهن اسلامي سخن مي گفت، افزود: بسياري از شركتهاي حوزه اقتصادي آزادگان با مديريت «ستاد رسيدگي به امور آزادگان» و با حضور جمعي از اين افتخارآفرينان، روند فعاليت خود را ادامه داده و اخيرا ستاد، در جهت حضور و مشاركت اين قشر در حوزه مذكور، نمايندگاني از استانها را با حضور و راي آزادگان در مديريت حوزه اقتصادي انتخاب كرده است.
وي اعلام كرد: در كنار اين حركت، «مؤسسه اقتصادي و خودكفايي آزادگان» كه با نظر مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيدعلي اكبر ابوترابي تاسيس شده بود، كار ارزشمند خود را ادامه داده و ثمره اين حركت، مالكيت ۵۱ درصد شركت «مينو» است كه گزارش آن توسط مديرعامل مؤسسه بزودي ارائه خواهد شد.
نماينده ولي فقيه در امور آزادگان همچنين از برگزاري «همايش سراسري آزادگان» در ۲۶ مرداد ماه جاري خبر داد و افزود: هدف از برگزاري اين همايش، تحكيم پيوند با آرمانهاي بنيانگذار كبير جمهوري اسلامي ايران، تجديد بيعت با رهبر معظم انقلاب اسلامي، اعلام حضور در صحنه دفاع از انقلاب و ارزشهاي والا و گرانبهاي آن در برابر تهديدات استكبار جهاني به سركردگي آمريكا و مزدوران داخلي اش و پاسخ به دعوت رهبر معظم انقلاب اسلامي در سال نهضت خدمت رساني به مردم است.
وي حضور شركت كنندگان در همايش سراسري آزادگان در كنار مرقد ملكوتي حضرت امام خميني (ره) و تجديد بيعت با بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي، ارج نهادن به منزلت شهيدان، نشست آزادگان با مسئولين استانها و بازگويي خاطرات اسارت از زبان آزادگان را از برنامه هاي ديگر گراميداشت سالروز ورود آزادگان به كشور برشمرد و تصريح كرد: هيچ دستگاهي توانايي تجليل و تقدير از تلاش، ايثار و مجاهدت ايثارگران انقلاب اسلامي كه در دوران اسارت متحمل سختي هاي فراوان شدند را نخواهد داشت، اما بايد نهايت تلاش و قدرداني در اين زمينه انجام شود.
حجت الاسلام والمسلمين ابوترابي، همچنين با گراميداشت ياد حجت الاسلام والمسلمين سيدعلي اكبر ابوترابي، سيد كاروان افتخارآفرين اسرا، گفت: آنچه كه مي تواند فقدان وي را اندكي جبران كند، آزادگاني هستند كه در طول سالها همنشيني در سلولهاي تاريك اسارت، با وي سنخيت اخلاقي و فكري پيدا كردند.
|
|
|
وزير بهداشت:
پزشكان متخصص نظريه دولت را در مورد زهرا كاظمي تأييد كرده اند
ايرنا: وزير بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي در خصوص تحقيقات پزشكان متخصص برروي پرونده زهرا كاظمي خبرنگار ايراني كه تيرماه فوت كرد، گفت: اين پزشكان كه روي پرونده مرگ زهرا كاظمي تحقيق كرده اند، همگي همان نظريه اوليه دولت را تأييد كرده اند.
وي در هفته گذشته با تعدادي از پزشكان متخصص در خصوص اين پرونده جلساتي داشته است .
مسعود پزشكيان كه ديروز پس از پايان جلسه هفتگي هيأت دولت با خبرنگاران گفت و گو مي كرد، افزود: ما به اين مساله از ديد علمي نگاه كرديم و از نظر علمي نمي تواند ديدگاه هاي افراد مختلف تفاوت زيادي با يكديگر داشته باشند.
خبرنگار ديگري درخصوص علت تعطيلي ۱۸ دانشكده مامايي دانشگاه آزاد اسلامي سئوال كرد كه وزير بهداشت پاسخ داد: اين امر تنها مختص به دانشگاه آزاد نبوده است .
به گزارش خبرنگار گروه سياسي ايرنا، پزشكيان افزود: وزارت بهداشت به صورت ادواري نظارت هايي را روي مراكز آموزش پزشكي دارد كه بر اساس قوانين در خصوص استاندارد بودن آنها نظر مي دهد.
وي تأكيد كرد: اين امر هرگز به دانشگاه آزاداسلامي خلاصه نشده و مراكز دولتي نيز تحت نظارت وزارت بهداشت هستند.
در ضمن ما تلاش خود را براي منطبق كردن مراكز آموزش پزشكي با استانداردها و اصول اوليه ،از سيستم هاي دولتي شروع كرديم و به بيشتر آنها اجازه پذيرش دانشجو نداده ايم .
وزير بهداشت اظهار داشت : طبيعي است كه اگر مراكز آموزشي شاخصه هاي اصلي اين كار را نداشته باشند دانشجوياني كه از اين مراكز وارد جامعه مي شوند نمي توانند براي سلامت مردم تلاش كنند و نمي توان با جان انسانها بدون داشتن حداقل آموزش مورد نياز، بازي كرد.
|
|
|
معاون اول قوه قضائيه:
هيچ شناسنامه اي در كشور جعل نشده است
گروه اجتماعي: معاون اول قوه قضاييه گفت: علي رغم وجود جاعلين سند در كشور، خوشبختانه تاكنون هنوز هيچ مورد جعل اصل شناسنامه گزارش نشده است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، حجت الاسلام والمسلمين مروي، ديروز در «همايش معاونين آمار و انفورماتيك و حقوقي سجلي و رؤساي ادارات ثبت احوال كلانشهرها» با اشاره به ازدياد آمار جاعلين سند افزود: دقت، مراقبت و نظارت سازمان ثبت احوال بر جلوگيري از جعل شناسنامه، قابل تقدير است.
وي افزود: سازمان ثبت احوال، علي رغم اين كه تاكنون مظلوم، غريب و ناشناخته بوده، اما در حال حاضر روز به روز به سمت پيشرفت و توسعه در حركت است.
معاون اول قوه قضاييه با اشاره به اين كه صدور كارت شناسايي ملي از سوي سازمان نيز قدم بسيار مثبتي در راه توسعه ثبت احوال كشور است، خاطرنشان كرد: بر اين اساس همچنين توجه به علم نسب و تهيه شجره نامه سادات در شناسنامه براي حفظ شجره آنها نيز نيازمند تدابير و برنامه ريزيهاي لازم مسئولان امر است.
وي در پايان با اشاره به رابطه مناسب و برنامه ريزي شده ميان دستگاه قضايي و سازمان ثبت احوال گفت: مسئولاني كه توان مديريتي را در عرصه هاي مختلف جامعه ندارند، براي جلوگيري از ازدياد خرابيها، بايد از همان ابتدا عدم توانايي خود را اعلام كنند.
|
|
|
تأمين اجتماعي ۲۱۴۰ ميليارد تومان از دولت طلبكار است
گروه اجتماعي: مدير عامل سازمان تامين اجتماعي ، ميزان طلب اين سازمان از دولت را تا سال گذشته ، مبلغ دو هزار و ۱۴۰ ميليارد تومان اعلام كرد و گفت كه دولت تاكنون بودجه كافي براي پرداخت آن نداشته است .
دكتر «محمد حسين شريف زادگان » روز چهارشنبه در حاشيه بازديد از ايرنا افزود: براساس مصوبه هيأت وزيران ، اين سازمان ، بخشهايي از املاك ، كارخانجات و اموال دولت را جايگزين اين طلبها خواهد كرد.
وي توضيح داد: در هر صورت دولت موظف است بابت اين طلبها به تامين اجتماعي پول پرداخت كند و جايگزين شدن پول با كالا، مشكلاتي را در تبديل و يا اداره بعضي از اين كارخانجات بوجود خواهد آورد.
وي تنوع اين اموال را از مشكلات تامين اجتماعي دانست و اظهار داشت : البته برخي از اين مشكلات سازمان را نيز گرفتار محاكم قضايي مي كند.
دكتر شريف زادگان ادامه داد: دولت ۴۵۰ ميليارد تومان از طلبهاي تامين اجتماعي را از طريق همين اموال پرداخت كرده است اما با لغو بعضي از مصوبه هاي دولت در محاكم قضايي ، پرداخت اين طلب نيز منتفي شده است .
وي با توضيح اينكه دولت تمايل به پرداخت طلب سازمان داشته ولي بودجه كافي در اختيار ندارد، گفت : چون اين طلب بايد از طريق پول نقد پرداخت شود، ما هم تلاش مي كنيم اين جريان به فرصتهاي مناسبي براي تامين اجتماعي تبديل شود. دكتر شريف زادگان اضافه كرد: اموال و كارخانجاتي را كه بابت طلب در اختيار سازمان قرار گرفته ، از طريق سازمان سرمايه گذاري و با مديريت علمي به سودآوري خواهيم رساند. وي در پاسخ به اين سئوال كه اگر سازمان تامين اجتماعي در مورد وصول برخي طلبها به نتيجه نرسد، به چه مرجعي رجوع مي كند؟ پاسخ داد: اين مساله را خود دولت بايد حل و فصل كند، مجلس ساز و كار لازم را تعبيه كرده و در تبصره ۵ بودجه ، اين اختيار به دولت داده شده تا اين كار به سرانجام برسد.
|
|
|
يك كيلو و ۶۰۰ گرم هروئين در معده ۳ قاچاقچي
شيراز - خبرنگار همشهري: ماموران منطقه انتظامي فارس در چند روز گذشته
۳ نفر را در ارتباط با حمل يك كيلو و ۶۰۰ گرم هروئين دستگير كردند.
اين مقدار هروئين در معده آن سه نفر به شيوه انباري حمل مي شد.
قاچاق انباري مواد مخدر كه پنهاني ترين و در عين حال خطرناك ترين نوع حمل مواد افيوني است در موارد روبه تزايدي به مرگ عامل حمل منجر شده است.
در اين شيوه افرادي عموما با دستمزدي كم اجير مي شوند تا با بلعيدن بسته هاي كوچك پلاستيكي حاوي مواد مخدر، آن را از مبدأ به مقصدي طولاني برسانند.
در اين روش بسيار پيش آمده كه فعل و انفعالات شيميايي و فيزيكي معده منجر به تركيدن بسته هاي پلاستيكي شده است كه نهايتا مرگ حامل را به ارمغان مي آورد.
|
|
|
مسافران غيرقانوني خروج از كشور در دريا غرق شدند
ايسنا: يك فروند قايق مسافربري در ماهشهر استان خوزستان به همراه ۲۴ مسافر غيرمجاز كه قصد خروج از كشور را داشتند، در منطقه پايانه بندر امام(ره) به علت نامعلوم غرق شدند.
به گزارش ايسنا از ۲۴ نفر مسافر يادشده، ۱۵ نفر توسط مأموران انتظامي نجات پيدا كرده، ۸ نفر مفقود و يك نفر نيز فوت كرده است.
|
|
|
اختصاص سي ميليارد ريال اعتبار دولت براي فراغت جوانان
|
|
گروه اجتماعي: دولت براي پوشش برنامه هاي اوقات فراغت در برنامه سوم توسعه ۳۰ ميليارد ريال اعتبار اختصاص داده كه در سال جاري حدود ۲۰ ميليارد ريال آن به بخش هاي غيردولتي براي پوشش اين برنامه ها اختصاص يافته است.
به گزارش ستاد خبري نخستين كنگره ملي تشكل هاي غيردولتي جوانان، رحيم عبادي رئيس سازمان ملي جوانان، در گفتگو با جوانان عضو تشكل هاي غيردولتي با بيان اين مطلب افزود: كشور ما در دو دهه انقلاب اتفاقات مهمي ازجمله پديده رشد جمعيت، تحولات بين المللي و ورود به دنياي مجازي را پشت سر گذاشته است كه اين مسايل باعث بروز مشكلات بسياري شده است.
وي يادآور شد: بسياري از مسايل جوانان به موضوعات روز جهان بر مي گردد، ولي تعدادي از مسايل مربوط به كشور خودمان است، كه بايد شناخت واقعي و علمي نسبت به تحولات دوران جواني و خواسته هاي جوانان صورت گيرد و تصوير واقعي و متناسب با شاخص هاي علمي به مسئولان ارائه شود.
وي افزود: وظيفه اصلي سازمان ملي جوانان ارائه اين تصوير است تا نيازهاي جوانان شناسايي و براي توجه به اين خواسته ها و مطالبات اقدامات موثر صورت گيرد. تعدادي از وزارتخانه ها و نهادهاي دولتي مسئول اجراي برنامه ها در حوزه جوانان هستند و وظيفه سازمان ملي جوانان فقط برنامه ريزي و مطالعه در مورد اين نيازها است.
عبادي در ادامه اظهار داشت: تشكل ها و نهادهاي غيردولتي نيز با توجه به ظرفيتهاي بسيار بالا از لحاظ كيفي بسيار اثرگذار هستند و با مسايل و نيازهاي جوانان از نزديك آشنا هستند.در ادامه اين جلسه نيز پرسش و پاسخ اعضاي تشكل هاي غيردولتي جوانان با رئيس سازمان ملي جوانان برگزار شد.
رحيم عبادي رئيس سازمان ملي جوانان در پاسخ به سئوال يكي از تشكل ها گفت: نگاه سياسي به مسايل جوانان مصلحت سازمان ملي جوانان نيست و نگاه ابزاري به جوانان نهايت ساده انديشي است و جوانان نبايد اجازه دهند كه با اين ديد به آنها نگريسته شود. راه ماندگاري تشكل هاي غيردولتي حفظ استقلال و پرهيز از واردشدن به مناقشات سياسي است.
از سوي ديگر مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي در اين همايش گفت: استفاده از ظرفيتهاي موجود در كشور بويژه فعاليت موثر و مثبت سازمانهاي غيردولتي، دولت و مسئولان را به حركت و تلاش در جهت توجه به مطالبات آنان وادار مي كند.
«الهه كولايي» در نشست آموزش و توانمندسازي «نخستين كنگره ملي تشكل هاي غيردولتي جوانان» افزود: با وجود حركتها و فعاليتهاي موثر سازمانهاي غيردولتي، نسبت به ديگر كشورهاي جهان عقب هستيم و با توجه به پتانسيل هاي موجود از ظرفيتها به خوبي بهره برداري نشده است. كولايي اظهار داشت: براي توانمندسازي تشكل هاي غيردولتي بايد ظرفيتهاي قانوني و ميزان تسهيلات و منابع مالي شناسايي و دستگاهها و نهادهاي دولتي نيز از توانمنديها و ظرفيتهاي تشكل هاي غيردولتي آگاه شوند تا براي اين نيازها و ظرفيتها برنامه ريزي صورت گيرد.
|
|
|
خشونت با معتاد اشتباه است
|
|
گروه اجتماعي: رفتار خشونت آميز با معتاد يك اشتباه است، بايد به او فهمانيد كه از اعتيادش متنفر هستيد نه از خودش.
جواد وفامهر در همايش «برخورد با عضو معتاد» در فرهنگسراي جوان با بيان مطلب فوق افزود: بايد به فرد معتاد در خانواده آگاهي و شناخت داد تا بداند كه خانواده با او مشكلي ندارد بلكه آنان با اعتيادش مشكل دارند.
وفامهر با انتقاد از رفتار خشونت آميز خانواده افزود: نبايد با فرد معتاد مثل يك دشمن رفتار و او را از مهر و محبت خانواده محروم و از خانواده طرد كرد. اولين و مهمترين گام براي بازگشت معتاد به زندگي، آگاهي و شناخت است. وي قطع امكان دسترسي به موادمخدر را در مرحله بعد از آگاهي، لازم دانست.
اين كارشناس تصريح كرد: معتاد هيچ گاه دوست ندارد طلاهاي همسرش را بفروشد و خانواده نبايد اين رفتار را به شخص معتاد و خود واقعي او نسبت دهد بلكه اين رفتار برخاسته از ويژگي اعتياد اوست.
وي ترس، احساس تنهايي و درماندگي را از جمله عوامل اصلي گرايش به اعتياد ذكر كرد و اظهار داشت: اين خلأها ممكن است ريشه در دوران كودكي فرد معتاد داشته كه فرد و خانواده از آن آگاهي ندارد.
وفامهر افزود: فرد معتاد چون احساس شادي، نشاط، امنيت، شجاعت نمي كند با روي آوردن به مشروبات الكلي و مواد مخدر سعي در سرپوش گذاشتن كمبودهايش دارد و با پناه بردن به اعتياد به صورت كاذب احساس لذت مي كند.
وي با بيان اينكه باورها و اعتقادات معتاد هميشه در تضادند تصريح كرد: اعتياد معتاد را به انتظار كشانده و او را نيازمند موادمخدر كرده و اعتياد را در چهره اش نمايان و چهره تخريبي خود را نشان مي دهد.
وفامهر زمان ترك اعتياد را بعد از مرحله شناخت و آگاهي دانست و گفت: فرد معتاد بعد از پي بردن به بيماري و عوارض آشكار آن پي به درمان مي برد و از اين زمان مي تواند درمان را شروع كند.
|
|
|