يكشنبه ۹ شهريور ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۵۳
در گفت وگو با نمايندگان مجلس عنوان شد:
شرايط كشور عملكرد دولت
• نديمي: دولت به نسبت امكاناتش موفق بوده است 
• عظيمي: در سايه بستر تشنج زدايي كه آقاي خاتمي ايجاد كرد امكانات خوبي براي كشور ايجاد شد
001080.jpg
001085.jpg

توسعه سياسي شعار محوري دولت خاتمي بود، اما رئيس جمهور در دوره اول و بيشتر از آن در دوره دوم توجه خود را به حل مسائل اقتصادي جامعه معطوف كرد و توانست با وجود فشارهاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي متعدد و عدم هماهنگي دستگاه هاي نظام با دولت، به بخشي از اهداف اقتصادي خود جامه عمل بپوشاند. در طول هفته دولت و به منظور بررسي عملكرد اقتصادي دولت و طرح بخش هايي از كاميابي  يا ناكامي هاي دولت خاتمي و علل آن، خبرنگار پارلماني ما با دو تن از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي گفت وگويي انجام داده كه مي خوانيد.
ايرج نديمي نماينده لاهيجان و عضو كميسيون اقتصادي مجلس در مورد عملكرد اقتصادي دولت و شرايطي كه خاتمي و وزيرانش در آن اقدام به حل مشكلات كرده اند، مي گويد: دولت آقاي خاتمي به قوانين تصويب شده از سوي مجالس پنجم و ششم عمل كرد لذا ضعف ها و قوت هاي قانونگذاري هم به حساب دولت گذاشته مي شود. نكته دوم اين است كه دولت خاتمي بعضي از مسائل را در كشور حل كرده كه دولت پيشين حل نكرد. مثلاً در دولت هاي پيشين تا توانستيم قرض گرفتيم و يا قرض هايمان را نمي داديم و تا مي توانستيم نفت مي فروختيم و پيش فروش و مانند آن داشتيم و يا پروژه تعريف مي كرديم. اما اين دولت بايد پروژه هاي نيمه تمام ملي و استاني تعريف شده را انجام مي داد و قرض ها را با جرايم تأخير و مانند آن پرداخت مي كرد. مطلب ديگري كه بايد در نظر گرفت اين است كه اين دولت با فشار بيشتري روبه رو بوده است زيرا به هر صورت اين دولت حرف هاي جديد مي زد و در مقابل حرف هاي جديد هم مقاومت مي شود. در حالي كه در برابر دولت هاي پيشين مقاومتي نبوده است و نوعي هماهنگي بين آنها وجود داشت. مثلاً حوزه هاي علميه از دولت پيشين حمايت مي كردند در حالي كه از اين دولت كمتر حمايت مي شد. اين دولت از جهت يارانه ها و كارهاي 
خدمات رساني به مردم بهتر عمل كرده است. در نشستي كه ديروز با آقاي خاتمي داشتيم ايشان اشاره كردند كه به بنياد شهيد و جانبازان و مانند آن ما چقدر كمك كرديم و ديگران چقدر كمك كردند. ما هر سال چقدر رشد داشتيم و ديگران چقدر، ضمن اين كه بعضي دستگاه ها به دولت خاتمي ماليات نمي دهند يعني ۸۰ ميليارد تومان ماليات اين دستگاه ها مي شود كه نمي دهند، اما مي بينيد كه درصد رشد اقتصادي افزايش بي سابقه اي دارد. به عنوان مثال اگر بودجه بنياد جانبازان سال اول چند ميليارد تومان است و الان به صد ميليارد تومان مي رسد، چگونه اين رشد ايجاد شده است؟ و يا اگر يارانه ها از نظر وزن، قيمت و كميت و كيفيت حفظ شده، به چه صورت بوده است؟ و يا اگر مثلاً ۶ تا ۱۰ ميليون تن گندم از خارج خريداري مي شد الان به دو ميليون تن رسيده و يا شكنندگي ماليات و عوارض در صنعت اكنون به چه صورتي درآمده است؟ و يا اگر در صنوف و نهادهاي مدني ساماندهي نداشتيم ولي الان به آن رسيده ايم چه فايده اي دارد؟ و يا فرصت هايي كه ما در دنيا داشتيم به خصوص در بحث گفت وگوي تمدن ها و به دليل ديپلماسي مخالفان از آن استفاده نكرديم، چه كسي مقصر است؟ يا اگر بحران هاي مختلفي در اين كشور ايجاد شده و بر اقتصاد و سرمايه ما اثر گذاشت، چه دست هايي در كار بوده است؟ به نظر من علي رغم همه اشكالاتي كه مي توان به همه دولت ها گرفت و يا مثلاً مي شود به همه وكلا، روحانيون، دانشگاهيان و... گرفت، كه اين مطلب جديدي نيست و به ما و شما هم مي شود اشكالاتي وارد كرد، ولي در مجموع عملكرد اقتصادي دولت مثبت بوده است. بايد توجه كرد كه آيا جواناني كه الان وارد بازار كار مي شوند با ده سال پيش برابرند؟
وقتي در اول انقلاب هر كسي فكر مي كرده اگر فرزند بيشتر داشته باشد بيشتر به اسلام و مسلمين خدمت مي كند، آيا تقصير آقاي خاتمي است كه آنها اكنون ۲۰ ساله شده و وارد بازار كار مي شوند؟ اگر مي بينيم هزاران شغل در رابطه با آنها توليد نشده دولت مقصر است؟ بنابراين به نظر مي رسد در بررسي عملكرد دولت مقداري بي انصافي مي شود. دولت به نسبت امكاناتش موفق بوده است، مثلاً مجلس پنجم براي كاهش تصدي گري دولت قانون وضع كرده و مي گويد سازمان چاي را بايد واگذار كنيد. حالا بنده و دولت در فكر اين هستيم كه چطور اين را نگه داريم. كارخانه دار و چايكار را چطور راضي كنيم. چاي را چه كنيم؟ قاچاق و صنايع تبديلي را چه كنيم؟  اينها ديگر تصميماتي نيست كه از آنها بگذريم، من گمان مي كنم كساني كه سعي مي كنند سياه نمايي كنند و اساساً نقطه توفيقي براي دولت قائل نشوند در حقيقت زير پاي خودشان را خالي مي كنند.
براي بررسي عملكرد دولت بايد ديد كه آنها چقدر اختيارات و چقدر امكانات داشته اند، من معتقدم به نسبت اختيارات و امكاناتي كه داشتند از اين بيشتر هم جواب نمي داد. هر كس هم بود به همين اندازه مي توانست كار كند. البته مي توان شق القمر كرد. يعني مي شود هرچه داريم خرج كنيم تا مردم بخورند. به عنوان مثال الان به دولت فشار آورده مي شود كه از هر ۱۰۰ تومان درآمد، ۷۰ تومان تحت عنوان يارانه، حقوق و دستمزد به مردم داده شود. براي ۳۰ تومان بقيه هم هر سال بهانه اي طرح مي كنيم مثلاً يك سال مي گوييم ۱۳۰۰ ميليارد تومان بنزين بخريم يا نان را به قيمت پارسال بدهيم. همه اينها خوب است ولي ديگر نمي توانيد از دولت طرح هاي آب، راه، گاز و... را بخواهيد. چرا؟ چون بيشتر درآمد صرف هزينه هاي جاري شده است. بنابراين من گمان مي كنم با ۹۶ هزارميليارد تومان كل بودجه نمي توان شق القمر كرد. اگر مي خواهيد بودجه اضافه شود بايد فكرهاي جديد كنيد. يكي از راه هاي جديد جلب توريست است. اگر مي خواهيد توريست به مملكت بيايد بايد تغيير تفكر بدهيد، با اين نگاهي كه شما داريد توريست به كشور نمي آيد چون مي خواهيد از دم در توريست را مثل خودتان كنيد. مي گويد آمده ام براي خودم زندگي كنم. تو مي گويي مثل من باش. تو آزادي را از اول مي خواهي از او بگيري، فشارهاي مختلفي به او وارد مي كني. حال شما مي خواهيد سرمايه گذاري شود؟ آن هم در كشوري كه سرمايه گذار خارجي را جاسوس مي داند! و يا مي گويد زمين را اجاره ندهيد. خوب معلوم است كه آنها نمي آيند. بنابراين اگر مي خواهيم مثل ديگران باشيم بايد مثل آنها باشيم، نمي شود شما بگوييد من مي خواهم همه قوانين خود را پياده كنم و هيچ انعطافي نداشته باشم و به بهانه ارزش ها هرچه نظر شخصي من است حاكم كنم و بعد هم توقع داشته باشيم مثل ديگران بهره ببريم نمي شود، ما منطقه آزاد داريم امارات هم منطقه آزاد دارد. در منطقه آزاد ما محدوديت ها پشت سر هم است ولي آنجا اين طور نيست. شما از جهت بهره بانكي و هزاران مسأله ديگر با آنها فرق داريد. از جهت ميزان سرمايه گذاري، تملك دارايي و... محدوديت داريد، لذا با توجه به همه اين شرايط دولت بسيار موفق عمل كرده است.
001090.jpg

پروژه پارس جنوبي مهمترين دستاورد دولت خاتمي
عظيمي نماينده شيراز و نايب رئيس كميسيون انرژي نيز در مورد عملكرد اقتصادي دولت معتقد است: مهمترين نكته اي كه در بخش اقتصادي مي توانيم به آن اشاره كنيم اين است كه در سايه بستر تشنج زدايي كه آقاي خاتمي ايجاد كرد امكانات خوبي براي كشور ايجاد شد كه از بعضي سرمايه هاي خارجي استفاده كنيم. در اين قسمت مشخصاً مي توانيم توسعه ميادين گازي پارس جنوبي را نام ببريم و توسعه اي كه در بخش پتروشيمي كشور صورت گرفت. در شرايط كنوني فكر مي كنم بزرگترين اتفاق صنعتي كه در كشور ما رخ مي دهد همين پروژه هاي پارس جنوبي است كه بدون استثنا تمام صنايع كشور اعم از سبك و سنگين و صنايع الكتريكي يا الكترونيكي را تحت تأثير خود قرار داده است و در حد خود توانسته تمام كشور را متأثر كند. بنابراين از اين بابت عملكرد دولت مثبت ارزيابي مي شود. نكته قابل توجه ديگر ثبات نرخ ارز است كه در سايه اين ثبات به ثبات پولي و ريالي در كشور هم دست پيدا كرديم. اگرچه به دليل ثبات نرخ ارز صادركنندگان ما متضرر مي شوند و در نتيجه توليدكنندگان كشور ضرر مي كنند ولي با طرحي كه از طرف دولت پيشنهاد شد و به تصويب مجلس هم رسيد، صندوق حمايت از صادركنندگان تشكيل شد تا ضررهايي كه از آن بابت ممكن است متوجه صادركنندگان شود جبران گردد. ولي ثبات نرخ ارز در درازمدت محسناتي دارد. از جمله اين كه صادركنندگان تلاش مي كنند كيفيت كالاي خود را بالا ببرند تا بتوانند به يك بازار رقابتي شديدتري وارد شوند و در نتيجه آمادگي بهتري پيدا مي كنيم تا وارد بازار جهاني شويم و در آينده به wto بپيونديم. از جمله اقدامات قابل ذكر ديگر اين كه در طول يكي دو سال گذشته به خصوص در سال گذشته عمده لوايح اقتصادي از جمله لايحه اصلاح قانون ماليات ها، لايحه تجميع عوارض به مجلس آمد و تصويب شد. اين قوانين بسترهاي بسيار خوبي هستند كه مطمئناً زمينه مناسبي را براي رشد اقتصادي فراهم مي كنند.

عضو كميسيون برنامه و بودجه:
رسيدگي به برنامه چهارم توسعه  دو مرحله اي مي شود
001075.jpg
از مهمترين دستاوردهاي دولت در اجراي برنامه پنج ساله سوم توسعه، حفظ ارزش پول ملي و نرخ برابري آن با دلار و افزايش رشد اقتصادي ۴/۷ درصدي بوده است.
اين مطلب را محمدرضا خباز، عضو كميسيون برنامه و بودجه در گفت وگو با خبرنگار پارلماني ما عنوان كرد.
وي نقاط قوت و ضعف عملكرد دولت در اجراي برنامه سوم توسعه را بدين گونه تشريح كرد: اولين فصل فرابخشي برنامه پنج ساله سوم توسعه، بخش اصلاح ساختار اداري است. اين بخش آن قدر مهم است كه در اولين فصل قرار گرفته است. من معتقدم در اين قسمت دولت موفقيت چنداني نداشته است؛ به دليل اين كه فقط چهار وزارتخانه را در هم ادغام كرديم. وزارتخانه هاي جهاد و كشاورزي با هم و وزارتخانه هاي صنايع و معادن را با هم. كار ارزشمند ديگري انجام نشده است، البته مي گويند شوراي عالي اداري در حال انجام دادن كارهايي است ولي تا به حال چيزي ارائه نشده است. هدف دوم برنامه شكست انحصارات در بعد اقتصادي است، در اين قسمت هم دولت موفقيت چشمگيري نداشته يعني شكست انحصارات به آن معني اي كه در قانون پيش بيني شده كه بخش خصوصي وقتي وارد صحنه مي شود احساس كند كه در مقابلش غول اقتصادي نيست و مي تواند با بخش دولتي رقابت كند، چنين حالتي هنوز به وجود نيامده است. يعني هر كسي كه مي خواهد به بخش خصوصي وارد شود احساس مي كند كه در مقابل يك حريف قدرتمند با پشتوانه اقتصادي دولتي قوي قرار دارد و لذا جرا‡ت به صحنه آمدن را ندارد. هدف ديگر برنامه كه در آن موفقيت دولت بين ۳۰ تا ۴۰ درصد ارزيابي مي شود، واگذاري شركت هاي دولتي و كارخانه ها به بخش خصوصي است.
وي ادامه داد: با اين كه دولت قدم هايي برداشته و شوراي عالي فعال است ولي فرهنگ واگذاري هنوز در كشور ما به وجود نيامده است. تعدادي از وزرا از اين كار شانه خالي مي كنند و به قانون عمل نمي كنند. حتي به دستور العمل ها و تأكيدات رئيس جمهور هم عمل نمي كنند.
اين است كه در اين بخش شوراي عالي كه متشكل از وزير اقتصاد و دارايي، وزير دادگستري، رئيس كل بانك مركزي و رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي است تشكيل مي شود و من به عنوان نماينده مجلس در اين شورا ناظر هستم.
خباز گفت: احساس مي كنم كه دولتي ها هنوز در پس فكرشان اقتصاد دولتي است. شعار بخش خصوصي را مي دهند ولي به آن باور ندارند. مي گويند كه ما به سوي خصوصي سازي مي رويم ولي از اين كه بخش خصوصي رشد كند خوشحال نيستند درصورتي كه ما بايد خوشحال باشيم كه بخش خصوصي از راه حلال كسب درآمد كند و مالياتش را هم به دولت بدهد و بخش تصدي را هم از دوش دولت كم كند كه متأسفانه هنوز فرهنگ اقتصاد دولتي بر دستگاه هاي ما حاكم است زيرا آنها از اين كه امپراطوريشان كوچك و از اين كه امر تصدي آنها محدود مي شود ناراحت به نظر مي رسند. ما حتي در سال گذشته و امسال بودجه دستگاه هاي دولتي را به واگذاري وصل كرديم و گفتيم اگر واگذاري كرديد و درآمد داشتيد هزينه كنيد وگرنه هزينه نكنيد، باز هم نكردند.
وي در ادامه اعلام كرد: سال گذشته ۶۰۰ ميليارد تومان و امسال بيش از ۱۴۰۰ ميليارد تومان از بودجه را به واگذاري شركت ها وصل كرديم كه دولت مجبور باشد شركت هايش را واگذار كند كه اين بخش ناكام ماند. بخش ديگري هم كه دولت در آن ناكام بوده، اين است كه سرمايه گذاري دولتي را به حداقل برساند. متأسفانه الان همه اوراق مشاركتي كه مي فروشند تماماً با سرمايه گذاري دولت است. به عبارت ديگر از يك طرف مقدار كمي به بخش خصوصي واگذاري مي شود ولي از آن طرف دولت به سرعت به سمت دولتي كردن اقتصاد مي رود، در دنيا هم ثابت شده كه اقتصاد دولتي نتيجه ندارد و عاقبت محكوم به شكست است. اقتصاد دولتي ما هر چقدر هم كه قوي باشد به اندازه اقتصاد شوروي نخواهد بود. اين ها بخش هاي ناكام دولت است.
خباز معتقد است: در بعضي بخش ها خوشبختانه دولت كاميابي هاي خوبي داشته كه قابل تقدير است، به عنوان مثال درحفظ ارزش پول  ملي موفق بوده است، ما در برنامه پنج ساله سوم توسعه پيش بيني كرديم كه در سال ۸۲ دلار مي تواند به ۱۴۰۰ تومان برسد اما الان ۸۳۴ تومان است، به اين ترتيب دولت توانسته با برنامه ريزي درست ارزش پول ملي را بالا ببرد و اين كار ارزشمندي است. دوم اين كه دولت تا حدودي در سال ۸۰ و ۸۱ تورم را مهار كرد. البته امسال در مقايسه با سال گذشته كمي از دستش رها شد. ميانگين تورم سالانه ما بعد از انقلاب ۲۵ درصد بوده است كه به نظر من دولت به موفقيت نسبي براي مهار تورم دست يافته كه قابل تقدير است.
او افزود: در مورد فراهم كردن زمينه سرمايه گذاري خارجي ها در ايران دولتي ها كمك كردند و ما توانستيم قانون حمايت از سرمايه هاي خارجي را بعد از ۴۷ يا ۴۸ سال تصويب كنيم، نخستين قانون حمايت از سرمايه هاي خارجي در سال ۱۳۳۴ تصويب شده بود. از موفقيت هاي ديگر دولت در برنامه  پنج ساله سوم تصويب قانون تجميع عوارض بود كه خدمت بسيار مهمي را به توليدكنندگان انجام داد. توليدكنندگان نزديك به ۵۳ الي ۵۴ مورد عوارض پرداخت مي كردند كه دولت همه را يكي كرد. هم آنها را راحت كرد و هم كشور را از رفت و آمدهاي اداري نجات داد. اصلاح قانون ماليات ها نيز خدمت ارزنده اي به مجريان مالياتي و كارمندان دولت بود. اميدوارم دولت در يكسال و نيم باقيمانده از برنامه سوم بتواند عقب افتادگي هاي خود را جبران كند.
وي گفت: يكي ديگر از ناكامي هاي دولت در بخش اشتغال بوده است، در برنامه پنج ساله سوم توسعه با پيشنهاد خود دولت آورده ايم كه سالانه بايد ۷۶۰ هزار رديف شغلي جديد ايجاد كنيم. سال هاي اول ۳۰۰ يا ۴۰۰ هزار ايجاد شد، حالا مي خواهند در سال آخر يك ميليون شغل به وجود بياورند، مانند دانش آموزي كه در طول سال درس نخوانده و براي شب امتحان گذاشته است، معلوم است كه شب امتحان خيلي دير است كه خودش را برساند.
يكي ديگر از موفقيت هاي دولت افزايش رشد اقتصادي بود. ما پيش بيني كرده بوديم كه رشد اقتصادي به ۶ درصد برسد ولي مي دانيد كه امسال اين رشد به ۴/۷ درصد رسيده است كه اين كار فوق العاده اي بود كه دولت انجام داده است.
خباز درخصوص اين پيشنهاد بعضي از نمايندگان كه برنامه پنج ساله سوم به هفت سال تبديل شود تا دولت بتواند عقب ماندگي هاي خود را در اين برنامه جبران كند، گفت: من معتقدم بايد كاري انجام دهيم كه در همه دنيا مرسوم است،  برنامه ها يا ۵ ساله است يا ۱۰ ساله و يا ۲۰ ساله، اگر بخواهيم يكسال يا دو سال به آن اضافه كنيم مشكلات ديگري ايجاد مي شود، يكي از مشكلات اين است كه به مسؤولان اجرايي گفته مي شود هر برنامه اي را كه نتوانستيد اجرا كنيد بدانيد كه باز يك يا دو سال به آن اضافه مي كنيم. من اعتقاد دارم كاري كه در حال حاضر كميسيون برنامه و بودجه و دولت در مورد برنامه چهارم انجام داده و به يك توافقي رسيده ايم ادامه يابد، ضمن اين كه سال آخر هر دوره مجلس سال بلوغ قانونگذاري است به همين دليل بود كه دولت و مجلس قانع شدند از بلوغ مجلس ششم استفاده كنند، چون اگر اين كار الان انجام نگيرد سال آينده مجلس تازه تشكيل مي شود كه آن بلوغ لازم قانونگذاري را ندارد. سال بعد هم كه دولت عوض مي شود كه آن هم دولت و رئيس جمهور جديد است.
وي ادامه داد: ما براي استفاده از بلوغ دولت و مجلس و در عين حال در نظر گرفتن برنامه هاي دولت و مجلس آينده تصميم گرفتيم تصويب برنامه چهارم را دو مرحله اي كنيم تا هم اين مجلس از بلوغش استفاده كند و هم مجلس آينده دستش براي تصويب برنامه چهارم باز باشد، لذا اكنون درصدد تصويب چشم اندازها، استراتژي ها و راهبردهاي برنامه چهارم هستيم و موارد جزئي در مجلس هفتم تصويب خواهد شد. به عبارت ديگر مجلس ششم فونداسيون برنامه چهارم را مي سازد و ادامه برنامه با مجلس هفتم است.

يادداشت
طرح نظام صنفي
عده اي از نمايندگان مجلس به دليل ناكارآمدي سازمان تشكيلات صنفي موجود، عدم تناسب مسؤوليت ها و اختيارات تشكيلات صنفي، يكساني مقررات تشكيلاتي براي كل كشور (كه موجب تضييع حقوق مناطق محروم و كم جمعيت مي شود)، عدم قبول مسؤوليت توسط تشكيلات نظام صنفي براي ساماندهي و نظارت كامل بر واحدهاي صنفي و همچنين با توجه به گذشت بيش از بيست و يك سال از تصويب متن اصلي قانون نظام صنفي و تغييراتي كه در ساير قوانين و مقررات اقتصادي و اجتماعي به وجود آمده است، لزوم بازنگري در قانون نظام صنفي را با ارائه طرحي در آذرماه سال ۱۳۸۰ در دستور كار مجلس شوراي اسلامي قرار دادند.
اين طرح كه پس از رسيدگي هاي لازم در كميسيون هاي مربوطه و انجام صدها نفر ساعت كارشناسي، هم اكنون در صحن علني مجلس در حال بررسي و تصويب است يقيناً يكي از قوانين كليدي كشور براي ساماندهي به امور اصناف بوده و مي تواند به بهبود و رونق فضاي كسب و كار در كشور دامن زند.
اميد مي رود كه با تصويب نهايي اين طرح اهداف ذيل در جامعه محقق شود:
- كالاها و خدمات با كيفيت بهتر، هزينه كمتر و در كوتاه ترين زمان در اختيار مردم قرار گيرد.
- تصدي گري دولت تا حد ممكن كاهش يابد و تنها از سوي دولت نظارت اصولي اعمال شود.
- حاكميت مردم تثبيت شده و جامعه مدني توسعه يابد.
- هم پوشاني كامل ميان قوانين موجود برقرار شود و يك قانون واحد، همه جنبه هاي فعاليت ها را پوشش دهد.
- قوانين معارض و محدود كننده از ورود به ساحت فعاليت افراد و واحدهاي صنفي بازداشته شود.
- به تخصص بها داده شود و امكان آموختن از استاد كاران فراهم آيد.
- سرمايه گذاري تشويق شود و راه ورود سرمايه هاي جديد به صورت گسترده گشوده شود.
- اشتغال زايي فعاليت هاي صنفي هر چه بيشتر افزايش يابد.
- ورود اصناف به فعاليت هاي مالي و تجاري درآمدزا مجاز شود.
- امكان ارزآوري و ورود به بازارهاي جهاني و مجازي فراهم آيد.
- اعتبار و امكانات بسنده به بخش خصوصي فعالي اعطا و راه مشاركت آنها در اجراي برنامه هاي دولتي هموار شود.
- اشخاص ثالث از دخالت در امور اصناف بازداشته شوند.
- انجام كليه امور مربوط به اصناف تسهيل شود.
- مبارزه با قاچاق از نطفه آغاز و راه ادامه حيات آن مسدود شود.
- عدالت ميان افراد و واحدهاي صنفي برقرار و انحصارها شكسته شود.
- شفافيت كامل در تعاريف و دامنه پوشش قانون به وجود آيد.
- دست يافتن به معيشت مطلوب براي افراد صنفي ممكن شود.
- امنيت اصناف و خريداران كالاها با دريافت كنندگان خدمات آنها به اشتراك تأمين شود.
- امكان گسترش دامنه فعاليت و بزرگ شدن واحدهاي كوچك فراهم آيد.
آنچه جالب توجه مي نمايد اين كه مجلس شوراي اسلامي ظرف دو هفته گذشته ۷ طرح و لايحه صرفاً اقتصادي را مورد بحث و بررسي قرار داده است كه از جمله آنها طرح نظام صنفي است. طرحي كه تصويب آن مي تواند به تحولي در ساماندهي امور اصناف كشور منجر شده و در ادامه اصلاحات ساختار اقتصادي كه طي دوران دولت آقاي خاتمي انجام گرفته، جامعه را به سوي اقتصادي پويا و پررونق راهبر باشد.

ديدگاه
زياندهي آشكار و سودآوري پنهان
برات الله صمدي راد
در خبرها خوانديم كه سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور با تصويب شوراي اقتصاد، مبلغ ۵۱ ميليارد و ۶۰۰ ميليون ريال را به عنوان كمك زيان سال ۱۳۸۲ به شركت قطارهاي مسافري رجا پرداخت مي كند. اين درحالي است كه متوليان بخش مسافري راه آهن معتقدند شركت رجا در سال گذشته بابت جابه جايي ۳/۱۴ ميليون مسافر حدود ۵۲ ميليارد تومان هزينه جاري داشته است كه با مقايسه درآمد حاصل از فروش كه معادل ۳۴ ميليارد تومان بوده حدود ۱۸ ميليارد تومان زيان داده است كه معادل ۵۲ درصد درآمد است. از ۸/۱۰ ميليارد تومان يارانه اي كه شوراي اقتصاد براي سال ۸۱ تصويب و ابلاغ كرده است نيز تنها دو ميليارد تومان وصول شده و اميدي به پرداخت مابقي آن وجود ندارد.
همان طور كه بارها در رسانه ها نيز اعلام شده بخش  حمل و نقل ريلي مسافري در اغلب كشورهاي دنيا همواره با زيان مواجه بوده است. با اين تفاوت كه در كشورهاي پيشرفته سالانه يارانه هاي بسياري را به اين بخش تزريق مي كنند، در حالي كه در كشور ما حمايت يارانه اي نيز به طور جدي نسبت به اين بخش اعمال نمي شود. به عنوان مثال طبق آمارهاي UIC ارائه شده در سال ۱۹۹۹، كمك هاي دولتي به راه آهن كشور آلمان ۸/۱ ميليارد دلار بوده است. براساس همين گزارش در كشور ايتاليا نيز مبلغ ۴/۳ ميليارد دلار در سال ۱۹۹۹ به حمل و نقل ريلي اختصاص داده شده و در كشور فرانسه نيز بيش از ۹/۲ ميليارد دلار به صورت يارانه به راه آهن پرداخت شده است. يا شوراي فدرال سوئيس به منظور پيشبرد پروژه هاي راه آهن سالانه ۳/۱ ميليارد دلار هزينه مي كند كه ۳۳۰ ميليون دلار از محل افزايش قيمت بليت راه آهن سراسري، ۳۸۰ ميليون دلار از طريق وام بانكي، ۲۳۰ ميليون دلار از محل افزايش قيمت گازوئيل و سوخت منازل و ۳۷۰ ميليون دلار از محل افزايش ماليات بنزين و سوخت خودروها تأمين مي شود.
به نظر مي رسد چنانچه دولت خدمتگزار و مجلس محترم عزم جدي براي توسعه بخش حمل و نقل ريلي دارند مي بايست تمهيدات عملي تري را در اين زمينه اتخاذ كنند.
اگر دولت بتواند به تعهدات خود در قبال پرداخت كمك زيان به رجا عمل كند، مجلس نيز در هنگام تصويب بودجه و ماده ها و لوايح بايد عنايت بيشتري بر اين بخش داشته باشد. بخش حمل و نقل ريلي در نگاه كلان اقتصادي به دليل ايمني و آسايش بيشتر، مصرف سوخت كمتر، آلايندگي كمتر محيط زيست و ديگر مزاياي نسبي و مطلق، سودآور است. به طوري كه اگر دولت يارانه هاي كلان مصرف سوخت و واردات بنزين را با سرمايه گذاري در بخش ريلي كاهش دهد و نسبت به اصلاح اولويت بندي در زيربخش هاي حمل و نقل تجديدنظر كند، تحولات خوبي را در توسعه اين بخش شاهد خواهيم بود.
در اين ميان گرچه تلاش نمايندگان محترم مجلس در كاهش قيمت ها ستودني و قابل درك است اما حذف بند >ت< تبصره ۱۴ لايحه بودجه تقديمي دولت كه براساس آن به دولت و وزارت راه و ترابري اجازه داده مي شد تا >بابت هر تن- كيلومتر جابه جايي بار ۵ ريال از صاحبان كالا عوارض اخذ و به شركت رجا و سازمان حمل و نقل و پايانه هاي كشور< كمك كند قابل توجيه نيست.
طبق گزارش هاي موجود تنها ۴ درصد از متقاضيان سفر امكان استفاده از قطارها را دارند و اين در حالي است كه در هر سال ۲۰ هزار كشته و صدهزار مجروح حاصل تصادفات جاده اي در كشور است. در همان حال بودجه جاده و توليد اتومبيل در كشور به طرز شگفت آوري رو به افزايش است. از آن سو وزير محترم راه و ترابري اعلام مي كنند كه ۵۰ فرودگاه از ۵۶ فرودگاه غيراقتصادي است كه به نظر ما ساخت آن نه بر مبناي اصول كارشناسي بلكه به دليل فشارهاي سياسي انجام گرفته است لذا همه اين عوامل تمهيدات و راهكارهاي عملي تر و كارشناسانه تري مي طلبد تا به تدريج شاهد توسعه و ارتقاي وضعيت بخش حمل و نقل ريلي كشور باشيم.

اقتصاد
بازرگاني
بيمه
گزارش
|  اقتصاد  |  بازرگاني  |  بيمه  |  گزارش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |