يكشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۱۶۶
انرژي
Front Page

دورنماي تأمين و مصرف گاز طبيعي در كشور
مصرف گاز طبيعي به عنوان يك حامل انرژي مهم در كشور درسال هاي اخير رشد فزاينده اي داشته است. از اين رو يكي از نكات مهم در مديريت بهينه منابع گازي، برنامه ريزي اصولي براي پاسخگويي به حجم بالاي مصرف داخلي گاز در كشور خواهد بود. مطلب زير علاوه بر بررسي وضعيت مصرف گاز در داخل برنامه هاي موجود براي پاسخگويي آن را نشان مي دهد.
ويژگي هاي خاص گاز طبيعي از ابعاد اقتصادي و زيست محيطي اين حامل انرژي را به عنوان يك حامل انرژي مطلوب در بخش هاي مصرف كننده انرژي كشور معرفي كرده است. به طوري كه سهم گاز طبيعي از كل انرژي مصرف شده بخش هاي مختلف اقتصادي در طول سال هاي اخير با نرخ شديدي (متوسط سالانه ۸/۹) رشد پيدا كرده است. يكي از دلايل عمده اين امر جايگزيني سوخت گاز طبيعي به جاي نفت كوره به ويژه در نيروگاه هاي برق است. اگر به طور مثال مصرف گاز در سال هاي بين ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ را بررسي كنيم درمي يابيم كه حجم گاز مصرف شده در نيروگاه ها سيرصعودي داشته است، به طوري كه در سال ۱۳۸۰ به بيش از ۲۵ ميليارد مترمكعب رسيده است. در اين سال نيروگاه هاي تحت مديريت وزارت نيرو و صنايع بزرگ، با ۱/۳۶ درصد از كل مصرف، بالاترين رقم مصرف را به خود اختصاص داده اند.
لازم به ذكر است طبق آخرين آمار موجود، در سال ۱۳۸۰ ميزان گاز طبيعي كه در داخل كشور (بدون احتساب تزريق) مصرف شده است، حدود ۸/۶۷ ميليارد مترمكعب بوده است.
در ايران بخش هاي خانگي، تجاري و عمومي قسمت اعظم مصرف كنندگان گاز طبيعي را تشكيل مي دهند (حدود ۳۳ درصد از كل گاز عرضه شده).
در بخش خانگي، گاز طبيعي به دليل تسهيلات فراواني كه براي ايجاد گرما به همراه دارد و نيز به علت نياز نداشتن به تكنولوژي پيچيده براي مصرف به سرعت جايگزين ساير انواع حامل هاي انرژي مي شود، به طوري كه هر يك از خانوارهاي شهري و روستايي به محض پيوستن به شبكه لوله كشي گاز طبيعي استفاده از ساير حامل هاي انرژي مانند نفت سفيد، گازوئيل و گاز مايع را به حداقل و يا به صفر مي رسانند.
بخش صنعت يكي ديگر از بخش هاي عمده مصرف كننده گاز طبيعي است (حدود ۱۴ درصد كل مصرف). در ايران بخش عمده گاز طبيعي مصرفي در بخش صنعت، در صنايع انرژي بري از قبيل صنايع مواد شيميايي، كاغذ، شيشه، نساجي، آهن و فولاد، آلومينيوم، مس و صنايع غذايي به مصرف مي رسد. در اين بخش، ارزاني قيمت گاز موجب شده كه واحدهاي توليدي در مصرف گاز طبيعي ملاحظه كمتري داشته باشند و سالانه شاهد افزايش نسبتاً زياد مصرف گاز طبيعي در اين بخش باشيم.
در سال هاي اخير، اقداماتي در جهت افزايش قيمت حامل هاي انرژي ازجمله قيمت گاز طبيعي با هدف كاهش مصرف بي رويه آن در بخش صنعت انجام شده است، ليكن به جهت فقدان رقابت از يك سو و عدم كنترل و نظارت مؤثر بر قيمت هاي كالاها و خدمات توليدي، فرسودگي ماشين آلات و كاربرد تكنولوژي هاي قديمي تر در توليد (كه در استفاده از آنها انرژي بيشتري به كار برده مي شود)، هرگونه افزايش قيمت گاز طبيعي در صنعت، نهايتاً از مصرف كنندگان كالاهاي صنعتي دريافت شده است و روي هم رفته اين اقدام بر كاهش مصرف گاز، تأثيرات مورد انتظار را نداشته است.
از ديگر مصرف كنندگان صنعتي گاز طبيعي، پالايشگاه هاي نفت كشور هستند. اين پالايشگاه ها براي تأمين سوخت مورد نياز برخي از واحدهاي توليدكننده حرارت (كوره ها) و همچنين براي خوراك واحدهاي توليد هيدروژن، نيازمند استفاده از گاز طبيعي هستند. در پالايشگاه هايي كه از گاز طبيعي استفاده نمي شود مطابق طراحي، گازهاي توليدي پالايشگاه، نفت گاز، نفت كوره و يا مقاديري گاز مايع براي مقاصد فوق مورد بهره برداري قرار مي گيرد. درسال ۱۳۸۰، سوخت مصرفي گاز طبيعي پالايشگاه هاي نفت به حدود ۲۹۵۶ ميليون مترمكعب بالغ شد كه نزديك به ۳/۴ درصد كل مصرف گاز طبيعي كشور را تشكيل داد.
يادآور مي شود صنايع پتروشيمي جزو آن دسته از صنايع بزرگ هستند كه داراي نيروگاه هاي برق اختصاصي هستند. صنايع پتروشيمي اراك، تبريز، بندر امام و رازي داراي مولدهاي برق گازي و صنايع پتروشيمي اصفهان وخراسان داراي مولدهاي برق از نوع بخاري و پتروشيمي هاي خارك و شيراز نيز هم از مولدهاي برق بخاري و هم از مولدهاي برق گازي بهره مند هستند. البته پتروشيمي هاي خصوصي فارابي، آبادان و شركت كربن ايران برق مورد نياز خود را از شبكه سراسري خريداري مي كند.
استفاده از گاز طبيعي در حمل و نقل
مقدار گاز طبيعي مصرفي در بخش حمل و نقل در سال ۱۳۸۰، معادل ۵/۴ ميليون مترمكعب بوده است. اين رقم شامل مصرف گاز طبيعي فشرده شده در شهرهاي تهران و مشهد است. گرچه در حال حاضر مصرف گاز طبيعي در بخش حمل ونقل بسيار ناچيز است ولي براساس سياستگذاري هاي بخش انرژي، امكان رشد سريع مصرف گاز طبيعي فشرده در بخش حمل ونقل وجود دارد. گاز طبيعي در كليه خودروها از جمله خودروهاي شخصي، كاميون، اتوبوس و ساير انواع اتومبيل ها مي تواند جانشين خوبي براي بنزين و گازوئيل مصرفي شود. وسايط نقليه گازوئيل سوز، عموماً به دليل كيفيت پايين گازوئيل و فرسودگي بيش از حد آلودگي زيادي ايجاد مي كنند. گسترش مصرف گاز طبيعي در اين زمينه كمك هاي زيادي به جلوگيري از آلودگي محيط زيست مي كند.
لازم به ذكر است گسترش مصرف گاز در بخش حمل ونقل به ساخت جايگاه هاي متعدد گازرساني براي خودروهاي گازسوز نياز دارد كه متأسفانه به نظر مي رسد تمهيدات لازم درجهت ساخت جايگاه هاي سوخت رساني كافي انديشيده نشده است.
پروژه هاي جايگزين كردن گاز به جاي ساير سوخت ها در بخش حمل و نقل عموماً توسط سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور دنبال مي شود كه از پروژه هاي در دست اقدام آنها مي توان به طرح جايگزيني يا تبديل هزار دستگاه ميني بوس و ۳ هزار دستگاه اتوبوس CNG با ميني بوس و اتوبوس هاي در حال تردد و طرح توليد و يا جايگزيني ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو سواري دو سوخته اشاره كرد.
ايجاد توازن بين توليد و مصرف گاز طبيعي
در سال هاي بعد از انقلاب مصرف گاز طبيعي در كشور رشد زيادي كرده است، پاسخگويي به چنين نيازي از دو راه امكان پذير بوده است:
۱- گسترش توان و ظرفيت توليد
به منظور گسترش عمليات گازرساني و پاسخگويي به مصرف گاز طبيعي در كشور به ويژه در سال هاي اخير برنامه هاي زيادي در دستور كار شركت ملي گاز ايران قرار گرفت كه در برخي از اين برنامه ها از تسهيلات بيع متقابل نيز بهره جسته شد. از پروژه هاي مهم اين طرح مي توان به افزايش ظرفيت پالايشگاه  فجر (كنگان)،  توسعه پالايشگاه خانگيران، احداث پالايشگاه ايلام و برنامه هاي ساخت ايستگاه هاي تقويت فشار و همچنين گسترش خطوط لوله فشار قوي اشاره كرد.
به دنبال موفقيت در اجراي طرح بيع متقابل اول گاز، در قانون بودجه سال ۱۳۸۰ نيز پروژه هاي گازرساني ديگري به همين روال به تصويب رسيد كه براساس آن قرار شد تا بيش از ۴۶۳۰ كيلومتر ديگر خط لوله فشار قوي انتقال گاز ايجاد و ۱۲ ايستگاه تقويت فشار ديگر احداث شود. در اين برنامه، مصرف نيز به موازات توليد افزايش خواهد يافت و قرار است بيش از ۱۵۰۰ واحد صنعتي، ۸ نيروگاه و ۳۲ شهرك صنعتي تحت پوشش گازرساني قرار گيرند.
بنا به محاسبات كارشناسان علاوه بر گسترش توان و ظرفيت توليد در برنامه بيع متقابل دوم، حدود ۲۸۱۳ ميليون دلار صرفه جويي ارزي ناشي از جايگزيني گاز با فرآورده هاي نفتي نيز عايد كشور خواهد شد.
طرح توسعه فازهاي مختلف پارس جنوبي (۷ فاز از ۱۴ فاز) به منظور مصرف گاز در داخل با توان توليد روزانه يك ميليارد فوت مكعب گاز نيز براي هر فاز، نيازبه مصرف گاز در سال هاي آينده را تا حد زيادي پاسخگو خواهد بود.
۲- استفاده از مخازن ذخيره سازي و كاربرد گاز ذخيره شده آنها در مواقع اوج مصرف
ذخيره سازي زيرزميني گاز طبيعي يكي از راهكارهاي عملي در راستاي تأمين گاز مصرفي در مواقع اوج مصرف است. اين امر نه تنها از طريق ايجاد جريان اضافه گاز در سيستم انتقال فعلي، (به ويژه در فصول مصرف كم) هزينه انتقال گاز را كاهش خواهد داد بلكه عامل مهمي جهت تأمين امنيت انرژي و گاز در فصول اوج مصرف و نيزتعديل ويژگي هاي فني سيستم انتقال آتي (قطر خطوط انتقال و نيز ظرفيت سازي ايستگاه هاي تقويت فشار مورد نياز) خواهد بود.
جهت افزايش ضريب پايداري سيستم عرضه گاز طبيعي، ايجاد ذخيره سازي هاي زيرزميني گاز يكي از ضروريات بلندمدت صنعت گاز ايران به شمار مي رود. بنابراين بايد در مطالعات و طراحي توسعه شبكه گازرساني هر كشور، مخازن ذخيره گاز طبيعي نيز مورد توجه برنامه ريزان قرار گيرد.
گاز طبيعي را مي توان به روش هاي مختلفي در زير زمين ذخيره سازي كرد كه اين روش ها عبارتند از:
الف) ذخيره  گاز در مخازن طبيعي تخليه شده گاز يا نفت: اين نوع مخازن در صورت داشتن ظرفيت لازم و شرايط مناسب در محل ثقل مصرف، مناسب ترين مخازن براي ذخيره سازي گاز طبيعي هستند. تبديل مخازن تخليه شده نفت و گاز به مخازن ذخيره گاز طبيعي نسبت به ساير انواع مخازن ارجح است زيرا هم اطلاعات لازم مهندسي مخازن براي تزريق گاز و بهره برداري مجدد از آنها وجود دارد و هم به علت وجود چاه ها و ساير تسهيلات از نظر اقتصادي مقرون به صرفه تر است.
ب) ذخيره گاز در سفره هاي آب زيرزميني: در مناطقي كه مخازن تخليه شده هيدروكربوري وجود ندارد سفره هاي آب زيرزميني تخليه شده منطقه در صورت داشتن شرايط لازم براي ذخيره سازي نسبت به انواع ديگر مخازن اقتصادي تر هستند. در انتخاب اين مخازن بايد درجه نفوذپذيري، ميزان تخلخل، استحكام و لايه هاي گنبدي جهت استقامت در مقابل فشار و جلوگيري از نشت گاز مورد توجه قرار گيرد و با انجام عمليات مهندسي اطلاعات لازم در اين زمينه حاصل شود.
ج) ذخيره سازي گاز در گنبدهاي نمكي: با وجود فضاهاي حفره اي در گنبدهاي نمكي، مي توان گاز طبيعي را در آنها ذخيره كرد. پس از حفر چاه در گنبد نمكي و حل نمك از طريق تزريق آب در آن و سپس تخليه آب نمك، فضاي لازم براي ذخيره سازي گاز را مي توان ايجاد كرد. براي اين امر، اولاً بايستي لايه نمكي ضخامت كافي داشته و درعمق مناسب قرارگرفته باشد؛ ثانياً آب كافي براي حل نمك در دسترس باشد.
د) ذخيره سازي گاز در مخازن قديمي زغال سنگ و يا حفره هاي معدني: در بعضي كشورها، از مخازن قديمي زغال سنگ كه ديگر قابل استفاده نيستند و شرايط لازم را دارا هستند، جهت ذخيره سازي گاز استفاده شده است. احداث اين نوع مخازن مستلزم انجام مطالعات زمين شناسي كامل است.
در حال حاضر مطالعات انجام شده در كشور نشان مي دهند كه در ايران مخازن تخليه شده گاز و يا نفت وجود ندارد و اگر هم در آينده به وجود آيد اكثراً درجنوب كشور هستند. در حالي كه عمده مصرف گاز طبيعي در مركز،شمال و غرب كشور است.
ايران از سال ۱۹۹۶ مطالعات و اقداماتي را جهت احداث مخازن گازي در لايه هاي نمكي اطراف قم در نزديكي خط لوله اول سراسري گاز و مخزن آبي يورتشا آغاز كرد و پس از مطالعات اوليه مشخص شد كه لايه نمكي اطراف قم به دليل داشتن توده هاي نمك نامناسب براي ذخيره سازي گاز مناسب نيست و لذا كليه مطالعات روي مخزن يورتشا متمركز شد. طاقديس يورتشا در ۷۰ كيلومتري جنوب شرق تهران و ۴۰ كيلومتري جنوب ورامين واقع شده است. پيمانكار اين مخزن شركت KBB آلمان است.
مطالعات امكان سنجي نشان مي دهند كه ظرفيت مفيد ذخيره سازي در ميدان يورتشا، ۵۵۰ ميليون مترمكعب در روز است. حداكثر ميزان تزريق در زمان بهره برداري مخزن ۹/۲ ميليون مترمكعب در روز و به مدت ۲۰۰ روز در فصول گرم و حداكثر ميزان برداشت ۶/۹ ميليون مترمكعب در روز و درمدت ۱۲۸ روز است. براساس پيش بيني هاي انجام شده تزريق گاز به اين مخزن از اوايل سال ۲۰۰۵ آغاز خواهد شد.
لازم به ذكر است مطالعات نشان مي دهد كه مخزن گازي سراجه نيز پتانسيل مطلوبي براي تزريق گاز به منظور ذخيره سازي به شمار مي آيد. طرح هاي مطالعاتي انجام شده روي اين مخزن نشانگر قابليت ذخيره سازي حدود ۵/۱ ميليارد مترمكعب گاز است كه مي تواند در روزهاي سرد زمستان مشكلات تأمين گاز مصرفي شهر بزرگي مانند تهران را تا حد قابل قبولي برطرف كند.
علاوه بر طرح ذخيره سازي يورتشا، طرح هاي ديگري نيز در كشور مدنظر قرار گرفته شده اند كه مطالعات برخي از آنها به دليل شرايط نامناسب مخزن متوقف شده است. اين طرح ها به شرح جدول شماره ۲ هستند.
طرح هاي ذخيره سازي زيرزميني گاز طبيعي ايران غالباً هنوز در مراحل مطالعات اوليه و امكان سنجي هستند و بنابراين جهت رسيدن به مراحل اجرايي و بهره برداري راه نسبتاً زيادي در پيش رو است.
شبكه تحليلگران تكنولوژي ايران 
جدول يك: تركيب مصرف گاز طبيعي در بخش هاي مختلف طي سال هاي ۸۰-۱۳۷۵
۱۳۸۰
۱۳۷۹
۱۳۷۸
۱۳۷۷
۱۳۷۶
۱۳۷۵
شرح/ سال
۶/۳۲
۳/۳۲
۲/۳۲
۳/۳۲
۷/۳۳
۳/۳۳
خانگي، تجاري و عمومي
۹/۱۳
۹/۱۶
۲/۱۳
۱/۱۰
۹/۱۳
۲/۱۴
صنعت
*
-
-
-
-
-
حمل و نقل
۱/۳۶
۸/۳۵
۹/۳۶
۸/۳۸
۳/۳۴
۷/۳۲
نيروگاه ها
۷/۳
۸/۳
۳/۴
۶/۶
۹/۶
۶/۷
سوخت پتروشيمي
۱/۵
۸/۳
۸/۴
۸/۳
۴
۶/۴
خوراك پتروشيمي
۳/۴
۹/۲
۷/۳
۸/۳
۴/۲
۵/۲
پالايشگاه ها
۲/۴
۴/۴
۹/۴
۶/۴
۷/۴
۵
ساير مصارف
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
۱۰۰
جمع 

رقم ناچيز
جدول شماره ۲- بررسي طرح هاي ذخيره سازي گاز
وضعيت
محل ذخيره سازي
تاريخ قرارداد
پروژه
متوقف
تبريز
۱۹۹۹
تبريز
متوقف
استان سمنان
۱۹۹۹
ايوانكي
متوقف
جنوب غرب تهران
۱۹۹۹
پرندك
اتمام مطالعات اوليه
جنوب گرمسار
۱۹۹۹
تلخه
مطالعات امكان سنجي پروژه به اتمام رسيده است و نتايج حاصل مبني بر قابليت ذخيره سازي تا حجم ۱۰۵ ميليارد مترمكعب است.
۴۰ كيلومتري شرق قم
۲۰۰۱
سراچه
مطالعات اوليه ادامه دارد
دشت مغان
۲۰۰۱
دشت مغان 

|  آب و كشاورزي  |   اقتصاد  |   انرژي  |   بازرگاني  |   بانك و بورس  |   بين الملل  |
|  رويداد  |   صنعت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |