تاريخچه وتحولات آب تهران در عصر قاجاريه از نگاه خارجيان ــ (بخش پاياني)
ميرابها آدم هاي بانفوذ محله هاي تهران
|
|
اشاره: همچنان كه در بخش نخست يادآوري كرديم، گزارشي كه مي خوانيد، از منابع گوناگون بويژه نوشته ها، يادداشت ها و خاطرات خارجياني فراهم آمده كه به هر دليل در روزگار قاجاريه، از تهران ديدن كرده اند. موضوع گزارش وضعيت تأمين و توزيع آب شهر تهران در آن دوره مي باشد. حتي المقدور سعي شده است كه شيوه نگارش، نثر و حتي در مواردي رسم الخط راويان خاطرات محفوظ بماند. در تهيه اين گزارش بنا به فهرستي كه مؤلف از منابع ارائه داده است، از يادداشتها و خاطرات اشخاصي همچون كنت لوران، ژوبر، پ، ام، فيو دوركوف، كرزن، پولاك ياكوب ادوارد، بنجامين ساموئل گرين، ويلز، فوريه، ليدي شيل، بردووستون و ... كه به دليل مأموريت سياسي و يا جهانگردي در تهران حضور داشته اند، استفاده شده است.
در دوران حكومت محمد شاه براي انتقال آب به منازل در تمام خيابانها مجاري زيرزميني به وسيله تنبوشه كشيده شده بود و از آن مجاري تنبوشه هاي فرعي به حوض هاي داخل خانه ها راه يافته بود.
«بارون فيودوركورف» تنها كسي است كه از وجود تنبوشه براي انتقال آب تهران سخن گفته و در كتب ساير اروپاييان كه از تهران ديدن كرده بودند مطلبي در اين باره به چشم نمي خورد بنابراين گمان مي رود كه بعدها از تنبوشه براي جابه جايي آب استفاده نشده است و يا چون تنبوشه ها در زيرزمين قرار داشته آنان تصور كرده اند كه اين خطوط ادامه همان قنات هايي است كه با كندن در زمين ايجاد شده بود. اين مجاري براي انتقال آب باران و فاضلابهايي كه از شستن شهر و آبپاشي حاصل مي شده، نيز به كار مي رفته است در نتيجه جويها به سهولت مي گرفته و براي پاك كردن مجدد آنها در بسياري ازجاهاي خيابان مجبور بودند سوراخهايي ايجاد نمايند. اين كار براي عبور و مرور چارپايان و مردم مشكلاتي ايجاد مي كرد. هر چند حيوانات باركش شهري به اين وضع عادت داشته اند و با احتياط از كنار آن سوراخها مي گذشتند اما حيواناتي كه از روستاها و ساير نقاط مي آمدند و بار سنگيني داشتند بخصوص شترها اغلب به اين چاله ها مي افتادند و پايشان مي شكست. مخصوصاً هنگامي كه برف و باران اين سوراخها را از نظر ناپديد مي كرد عبور و مرور براي جانوران بسيار خطرناك مي شد، در اين هنگام افراد عنان اسب را سست مي كردند تا حيوان بتواند با دست راه درست را پيدا كرده و از خطر اجتناب نمايد.
تعداد اين سوراخها در تهران زياد بود. هم در وسط بازار نيمه تاريك ، از آنها ديده مي شد و هم در ميان پررفت و آمدترين كوچه ها و خيابانهاي شهر. حتي در مقابل سفارت انگليس نهر سر پوشيده وجود داشت كه آن از سه محل سوراخ شده بود و اين سوراخها همچنان تله وار در كمين مچ پاي عابران گيج، شترهاي سربه هوا و قاطرهاي پرحوصله و خرهاي بانمك و كوچك و اسبهاي مغرور و سركش بود و هر مچ پايي كه طعمه آنها مي شد بي درنگ مي شكست.
با توجه به آسيب ها و خساراتي كه اين چاله ها به مردم وارد مي آورد آنان نه تنها اقدامي در جهت بستن سطح سوراخها در معابر به عمل نمي آوردند بلكه شهروندان تهراني اگر خود و يا حيواناتشان در درون چاله مي افتادند و صدماتي مي ديدند حق شكايت نداشتند زيرا از به كار بردن احتياط لازم غفلت كرده و به همين دليل مقصرشناخته مي شدند. به هر حال در زير تهران هزاران نهر و قنات جاري بود كه آبها را از كوهستان به تهران مي رساند و اين شبكه انتقال با وجود مشكلاتي كه براي مردم اين شهر داشت آب را به محله ها و تك تك خانه مي برد. علاوه بر آن باغات را نيز مشروب مي ساخت و مالكان آن با سرفرازي آب جاري را به ديگران نشان مي دادند و با صداي بلند مي گفتند: «عجب آب صاف و پاكي است! بهترين آب تهران است.»
تقسيم آب در تهران
تقسيم آب در تهران و توزيع آن بين اهالي در هر مرحله توسط ميراب و نفرات زير دست او صورت مي گرفت. آنها با چند مشت خاك جريان آب را از سوراخي كه در پاي هر ديوار براي اين منظور ساخته شده بود تغيير داده و به باغچه و آب انبار مشتركين خود هفته اي يك بار و يا بنابر استطاعت مالي اشخاص هفته اي چند بار سرازير مي ساختند.
با توجه به نياز مردم تهران براي تأمين آب جهت آشاميدن و رفع مايحتاج زندگي روشن است كه ميرابها از اهميت خاصي نزد شهروندان برخوردار بودند و برقراري ارتباط با آنان مي توانست در جاري نمودن آب خوب و كافي در وقت مناسب به حوض و آب انبار خانه ها و مزارع مؤثر باشد.
اهميت آب در دوران قاجار با توجه به كمي آن بخصوص در فصل تابستان دقت در تقسيم آب را مي طلبيد و غفلت از آن و زياده خواهي برخي از مردم موجبات درگيري ميان آنان را فراهم مي ساخته است. در اينجا به مطالبي از ليدي شيل در اين زمينه اشاره مي شود: «۲۷ مه ۱۸۵۰ م امروز اتفاقي افتاد كه ما را كاملاً به قدر و قيمت آب در مملكت ايران واقف نمود. به اين ترتيب كه دو باغبان همراه با سه تن از سربازان ايراني محافظ در ورودي سفارتخانه دوان دوان خود را به اتاقي كه ما در آن نشسته بوديم افكندند و من متوجه شدم كه يكي از باغبانها مشتي از موهاي ريشش را كنده شده بود در دست دارد و يكي از سربازان نيز دستمالي روي دهانشان گرفته كه نشان مي داد دندانهايش شكسته است. لباسهاي همه آنها از بالا تا پايين پاره پاره بود و اردشير پيرمردي كه ريشش كنده شده بود مدام فرياد مي زد براي نگهداري باغ وزير مختار كشته شدم. مردم اين چه رفتاري است كه با باغبان وزير مختار مي كنند كاملاً معلوم بود كه به خاطر آبياري باغ سفارتخانه اين معركه به پا شده است. هر هفته به مدت دو روز و دو شب نوبت آب سفارتخانه ماست كه بايد به وسيله يكي از همين قناتها آب مورد لزوم به سمت سفارتخانه جاري شود ولي چون آب اين قنات ها بايد پس از عبور مسافتي در حدود يك مايل و نيم در ميان جويهاي مختلف و محلات لبه تشنه تهران به ما برسد كه البته امر مشكلي است و براي جلوگيري از انحراف مسير آب محافظين متعددي قدم به قدم در سر راه مي گذاشتيم تا مواظب باشند كه در بين راه آب به سوي ديگري هدايت نشود و دست نخورده به مقصد برسد مسلم است كه اين كار به آساني انجام پذير نبود و مي بايستي تمام تمهيدات لازم را به كار بست تا در نوبت آب به آن دسترسي يافت و گرنه به مجردي كه يكي از محافظين غفلت كند يا از سر پست خود دور شود و يا اين كه به طريقي سبيل او را چرب كنند، آنگاه جريان آب تغيير مي كند و هر كس كه زورش برسد براي پر كردن حوض و آب انبار خود به تكاپو مي افتد كه نتيجه آن بي آب ماندن سفارتخانه و عدم استفاده از جيره نوبتي آب خواهد بود.
بعضي ها براي استفاده كامل از آب مجرايي در زير زمين از محل جوي تا حوض منزل خود تعبيه كرده اند تا بتوانند به اين وسيله تمام جريان آب را از جوي به داخل منزل هدايت كنند والبته با توجه به حياتي بودن مسأله آب و نياز همگاني به آن، اين گونه سوء استفاده از آب مورد احتياج مردم باعث ناراحتي ديگران مي شود و غالباً كار را به زدو خورد مي كشاند و نمونه آن همين بلايي بود كه بر سر باغبانها و محافظين سفارتخانه ما آمد. در اين باره عرضحالي به عنوان شكايت و درخواست تنبيه مقصرين واقعه مزبور تهيه كرديم تا ديگر از آن پس چنين حوادثي رخ ندهد و باغ سفارت عليا حضرت ملكه از تشنگي نسوزد و البته لازم مي نمود كه براي حصول نتيجه دنبال كار رها نشود.»
استفاده از آب
گذشته از آب قناتهايي كه به صورت سرپوشيده وارد تهران مي شد و درگيريهايي كه بر سر بهره مندي نابجا از آن روي مي داد، بعضي از قناتهايي كه به تهران مي رسيد به شكل نهرهاي باز (جوي) در مي آمدند كه در دو طرف خيابان جاري بودند و در عين حال درختهاي سر راه خود را آبياري مي كردند. اين آبهاي جاري در حاشيه خيابانهاي تهران در عين حال كه از هر حيث آلوده و كثيف بود به اين شهر شادابي مي بخشيده است. سپورهاي شهرداري از همين آبهاي حاشيه خيابانها براي همه كار استفاده مي كردند. آنها مشكهاي خودشان را پر از آب كرده و از آن براي آبپاشي شهر استفاده مي كردند البته گاه و بيگاه از همين آب به لب تشنگان مي نوشاندند ودعاي خير مي شنيده و احتمالاً انعامي دريافت مي كردند در طول مسير آبي كه درحاشيه خيابان جاري بود دسته دسته زنان و كودكانشان كنار هم نشسته و سرگرم شست و شوي ظرف و لباس بودند.
يكي از اروپايياني كه ساكن كلوپ انگليس واقع در بالاي خيابان علاءالدوله (به آن خيابان سفارتخانه نيز مي گفتند) بوده مشاهدات خود را از جوي آبي كه از زير پنجره اتاقش مي گذشت چنين بيان مي كند: «اين جوي درگوشه اي از خيابان سر از قناتي در مي آورد كه آب آن مستقيماً از كوه مي آيد. وقتي آب از قنات خارج مي شود فراوان و خنك است نهري است زلال اما هنگام عبور از شهر ماجراهاي فراواني برايش پيش مي آيد. صبح اول وقت مهتر ها اسبها را به آنجا مي آورند و دركف نهر نگه مي دارند تا تيمار و نظافت كنند و ضمناً فرشهاي بسيار كثيف را كه پر از گرد و خاك و حشرات گوناگون هستند به آنجا آورده و در نهر پهن مي كنند و بعد با پاي برهنه آنها را لگد مال مي كنند و آب جوي از اين كثافتها سياه مي شود، با اين وصف پايين تر اشخاص موقر و سنگين مي آيند ودو زانو نشسته از همين آب نظافت مي كنند گردن و بازو و دهان و دندان خود را مي شويند. كمي پايين تر عده اي ديگر كه باز هم مردمي سنگين و موقر مي نمايند عين اين عمل را تقليد مي كنند در حالي كه قسمت بالا شويندگان قالي همچنان سرگرم كار خود هستند.
آب و بيماري
شيوه انتقال آب به تهران و چگونگي توزيع آن به خانه ها و بي توجهي مردم به رعايت بهداشت و پاكيزه نگه داشتن آب آشاميدني سبب بروز بيماري در تهران مي شده است كه خسارت جاني سنگيني را بنا به نوشته هاي اروپايياني كه در تهران بوده اند در پي داشته است.يكي از عواملي كه باعث شيوع بيماري مي شده است، شستشوي لباسهاي آلوده بيماران در آبهاي جاري بود كه پس از گردش در جويها به حوض و آب انبار خانه ها ريخته مي شد و مردم از همان آب براي آشاميدن استفاده مي كردند و بيمار مي شدند. به خاطر اين كه آب در گردش بود بيماري با سرعت منتقل مي شد و آلودگي تمام شهر را در بر مي گرفت. در اين باره آمده است مسافري كه از مشهد به تهران آمده بود مقداري از لباسهاي يك پيرمرد را كه در آنجا يا بين راه مرده بود با خود همراه داشت. او موقعي كه به تهران رسيده بود آنها را در جوي آب روان شسته بود و پس از مدتي كوتاه بيماري وبا در خانه هاي مجاور و بعضي نقاط دور دست بروز كرده و مردم را به هلاكت رسانده بود. هر چند به خاطر شيوع بيماري وحشتناك وبا و جلوگيري از گسترش بيماري در سطح وسيع تري از تهران لباسشويي در جوي آب حاشيه گذرگاهها در بخشهايي از شهر ممنوع شد و با جديت از آن جلوگيري به عمل آمد اما بعضي مردم توجهي بدان نداشتند. چنين به نظر مي رسد بي توجهي مردم به رعايت مسائل بهداشتي و خودداري از شستن لباسها در آب جويها ناشي از اين بود كه آنان معتقد بودند آب روان پاك است.
نگهداري آب
با در نظر داشتن مشكلاتي كه براي انتقال آب به تهران وجود داشت، شهروندان تهراني نمي توانستند هر روز از آب جاري قناتها براي مصارف روزمره خود استفاده نمايند، بنابر اين آنان مجبور به نگهداري و ذخيره آب بودند. به همين منظور معمولاً در منازل حوضهاي روبازي ساخته مي شد كه مردم آب خوردن خود را در آنها نگهداري مي كردند. آب حوضهاي منازل در فصل تابستان مي بايست به دليل تابش آفتاب بر سطح آنها بسيار نامطبوع و ناسالم بوده باشد بنابراين به نظر مي رسد مردم تهران در اين فصل بيشتر از آبي كه در آب انبارها ذخيره مي شده استفاده مي كردند.
آب انبارهاي عمومي تهران در مسير آب جويها قرار داشت كه مقدار زيادي آب را در داخل خود در طول ماهها و گاه يك سال جاي مي داد و اين آب توسط سقاها به وسيله مشك به مغازه ها و يا به وسيله كوزه ها به خانه ها رسانده مي شد.
آب بها
در بررسي آثار بر جا مانده از بيگانگان كه در دوره قاجار مدتي را در تهران بسر برده اند در مي يابيم عده اي از ثروتمندان قنات خصوصي داشتند و آب را به وسيله آن براي استفاده خود از خارج از تهران جهت مصارف شخصي انتقال مي دادند. بنابر اين آنها به طور دائم از آب جاري بهره مند بودند و آب پيوسته از فواره هاي زييايي به آسمان بلند مي شد و اين امر نشانه تمول و تجمل آنان به شمار مي آمد و در عين حال پولي بابت آب پرداخت نمي كردند زيرا هزينه هاي مربوط به انتقال آب را خودشان متحمل شده بودند. اما عامه مردم كه امكانات و توانايي لازم را براي انتقال آب به وسيله قنات اختصاصي را نداشتند مي بايست براي استفاده از آب پول آن را پرداخت نمايند كه با توجه به مخارج زيادي كه صرف تهيه وتأمين آب مي شد رقم زيادي بوده است. بيشتر خارجياني كه در كتب خود به بهاي آب اشاره نموده اند تنها درباره گراني آن در تهران نوشته اند، ولي رقم آن را ذكر نكرده اند.
سفارتخانه انگليس نيز داراي قنات اختصاصي بود كه براي تأمين آب مصرفي اتباع اين كشور همچنين آبياري باغ سفارتخانه به كار مي رفت. كلنل شيل سفير انگليس (۱۸۴۹-۱۸۵۳ م) اجازه داده بود كه غيرساعات مورد استفاده آب به صورت هديه اي رايگان در اختيار مردم تهران گذاشته شود و علاوه بر آن يك نفر ميراب نيز براي نظارت بر امر تقسيم عادلانه آن گماشته بود. بنابراين مي توان گفت قيمت آب در تهران
نه تنها گران بلكه ثابت نيز نبوده است.
كمبود آب
كم آبي در تابستان و مشكلات ناشي از آن تنها مختص تهران امروز نيست. در دوره قاجار نيز شهروندان تهراني با اين مشكل مواجه بودند.
البته كم آبي تهران مانع از آن نبود كه صداي شرشر فواره هاي كاخ و ارگ شاهي به گوش مردم تشنه تهران نرسد. اما علت بروز اين كم آبي ها عدم اتخاذ تدابير لازم جهت حفظ و نگهداري منابع تأمين آب بود كه به نظر مي رسد به علت ضعف دانش و عدم وجود امكانات مناسب و غفلت مردم از جمله دلايل اين امر بوده است. از سوي ديگر به علت عبور آب از درون كانال هاي خاكي و مسير طولاني روباز قسمت اعظم آب به دست آمده از دل كوه در زمين نفوذ كرده يا تبخير مي شد.هر چند كه در تابستان كمبود آب مردم تهران را رنج مي داد ولي آب در طول مدت زمستان بيش از حد احتياجات مردم بود و در اين فصل كانالهاي آب تبديل به محل عبور سيلاب مي شد و براي ساكنان جنوب تهران مشكلات عديده اي را فراهم مي آورد. بنابراين به خوبي روشن است اگر در جهت مهار و ذخيره آبهايي كه در فصل زمستان به هدر مي رفت تلاش به عمل مي آمد همراه با افزايش دما، در تابستان عامه مردم دچار كم آبي نمي شدند.
رضا صفادل
كارشناس ارشد تاريخ
|