سه شنبه ۶ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۰۸
Infor.htm
آموزش Adobe Premiere
قسمت هفتم
به شما تبريك مي گوييم تا به حال شما چيزهاي زيادي در كار با برنامه پريمير فرا گرفتيد ولي در كار با برنامه پريمير شما بايد به نكات كوچك ولي بسيار مهمي توجه نماييد. اين نكات تأثير شگرفي بر نتيجه نهايي كار شما خواهد گذاشت. در اين قسمت مي خواهيم به بررسي اين نكات بپردازيم پس با ما همراه گرديد:
000038.jpg

زمان در برنامه پريمير
در ساخت كليپ هاي ويديويي زمان نقش بسيار مهم و كليدي را ايفا مي كند. در هر پروژه فيلمسازي با معين نمودن timebase زمان را به كنترل خود در مي آوريد، براي مثال timebase برابر ۳۰ به اين معني است كه هر ثانيه به ۳۰ واحد تقسيم گرديده است. زمان دقيق محل مورد ويرايش به timebase مشخص شده شما بستگي دارد. از طرفي استفاده از timebase متفاوت باعث وقوع تقسيمات زماني در محلهاي مختلف مي شود.
تقسيمات زماني در يك كليپ به وسيله Source frame rate تعيين مي گردد. براي مثال هنگامي كه از كليپ مبدأ با استفاده از دوربين ويديويي با frame rate برابر ۳۰ فريم در ثانيه تصويربرداري مي كنيد دوربين هر صحنه را در يك سي ام ثانيه ضبط مي كند. توجه داشته باشيد كه هر اتفاقي كه بين اين فواصل يك سي ام ثانيه اي رخ داده، ضبط نمي شود. بنابراين يك Frame rate بالاتر، متناسب با زمان، درجه وضوح بالاتري را فراهم مي كند.
براي پخش ثابت و آرام بايد Frame rate timebase مبدأ و frame rate پروژه، يكسان باشند. عموماً از ۲۴ Fps (فريم در ثانيه) براي ويرايش تصاوير متحرك، از ۲۵ Fps براي ويرايش تصاوير ويديويي PAL، ECAM S، از ۹۷/۲۷ Fps براي ويرايش تصاوير ويديويي NTSC و از ۳۰ Fps براي ساير تصاوير ويديويي استفاده مي گردد.
بعضي مواقع سيستم هاي زماني با هم منطبق نمي گردند. براي مثال از شما مي خواهند يك فيلم ويديويي جهت توزيع CD-ROM بسازيد به طوري كه بايد كليپ هاي تصاوير متحرك مبدأ با ضبط ۲۴ Fps با كليپ هاي ويديويي مبدأ با ضبط Fps ۳۰ با استفاده از timebase برابر ۳۰ براي Frame rate نهايي CD-ROM با حالت Fps15 تركيب شود. وقتي هيچ يك از اين تصاوير تطابق پيدا نكنند در محاسبه لازم مي شود كه برخي از فريم هاي تكراري را حذف نماييد، در نتيجه ممكن است كار خراب و غيرقابل مشاهده گردد و اين امر به timebase و Frame rate به كار رفته در پروژه بستگي دارد.
نكته: هميشه كليپ هاي خود را با همان سرعت فريمي ضبط كنيد كه مي خواهيد آن را نهايتاً ارسال كنيد. براي مثال اگر مي دانيد كه كليپ هاي مبدأ با ۳۰ Fps ارسال خواهند شد كليپ ها را به جاي ۲۴ Fps با سرعت ۳۰ Fps ضبط كنيد.
همانطور كه ذكر گرديد هنگامي كه سيستم هاي زماني با هم تطبيق نمي يابند عامل بسيار مهم تنظيم timebase است كه شما بايد براي بيشتر رسانه هاي نهايي حساس به صورت مناسب انتخاب كنيد. براي مثال اگر در حال تهيه يك تصوير متحرك هستيد كه مي خواهيد در تلويزيون پخش گردد بايد بدانيد كه مهمترين عامل در پروژه تعريف يك timebase برابر ۲۴ Fps است.
تنظيم زمان بوسيله timebase
توسط timecode شما مي توانيد شمارش فريم هاي موجود در يك پروژه فيلمسازي را تعريف كنيد. براي هر پروژه timecode را به نحوي تنظيم كنيد كه بيشترين تناسب رسانه  اي را با پروژه شما داشته باشد.
Deck ها وCamcorderهاي نوار ويديويي مي توانند timecode را مستقيما روي نوار ويديويي بخوانند و بنويسند و به شما اجازه مي دهند كه صدا و تصوير را همزمان نموده، ويرايش كنيد و يا ويرايش غير خطي انجام دهيد.
وقتي كه timebase استاندارد NTSC (برابر با ۹۷/۲۹ Fps) استفاده مي كنيد اختلاف اعشاري ۳۰ Fps بين Timecode و Timebase موجب ايجاد يك اختلاف بين زمان تداوم برنامه به نمايش درآمده و زمان تداوم واقعي آن مي شود. گرچه اين اختلاف در ابتدا كم است ولي هر چه زمان تداوم افزايش يابد مانع ايجاد يك برنامه در زمان تعيين شده مي گردد.
000040.jpg

imecode tريزش فريم يك استاندارد SMPTE (انجمن مهندسين تلويزيون و تصاوير متحرك) براي تصاوير با درجه فريم ۹۷/۲۹ Fps است كه اين خطا را از بين مي برد و زمان دقيق NTSC حفظ مي شود، وقتي از ريزش timecode استفاده مي كنيد. پريمير و فريم اول هر دقيقه را بجز دقيقه دهم، دوباره شماره گذاري مي كند، براي مثال فريم بعد از ۲۹/۵۹ بر چسب ۱:۰۰:۰۲ مي خورد. نوار فريمي از بين نمي رود زيرا ريزش فريم timecode، واقعاً سبب ريزش فريم ها نمي شود بلكه فقط شماره  فريم ها را از قلم مي اندازد. در پريمير ريزش فريم timecode به وسيله نقطه ويرگول بين اعداد در نرم افزار نمايش داده مي شود و timecode بدون ريزش، فريم را به وسيله دو نقطه روي هم بين اعداد در صفحه نمايشهاي timecode نمايش مي دهد.
تصاوير پيوسته و تصاوير ناپيوسته
يك تصوير در صفحه تلويزيون و يا مانيتور شما شامل خطوط افقي است. در اينجا بيش از يك راه براي نمايش اين خطوط وجود دارد اكثر كامپيوترهاي شخصي با استفاده از سيستم تصويري ناپيوسته مطالب را نمايش مي دهند كه اين خطوط در يك فريم از بالا به پايين قبل از اينكه فريم ديگري ظاهر شود در يك گذر به نمايش درمي آيند.
استاندارد هاي تلويزيوني از قبيل استانداردهاي PAL، NTSC و SECAM سيستم هاي تصويري پيوسته هستند. جايي كه هر فريم به دو ناحيه تقسيم شده است، هر ناحيه شامل خطوط افقي در فريم است. يك تلويزيون اولين ناحيه از خطوط متناوب را روي تمام صفحه، نمايش مي دهد و سپس دومين ناحيه را براي تكميل فضاي خالي مابين ناحيه قبلي را به نمايش در مي آورد. يك فريم تصويري NTSC تقريباً هر يك سي ام ثانيه نشان داده مي شود كه حاوي دو ناحيه پيوسته است كه هر كدام تقريباً در يك شصتم ثانيه نمايش داده مي شوند، ناحيه اي كه شامل بالاترين خط پويش در فريم است ناحيه بالايي و ناحيه ديگر ناحيه پاييني ناميده مي شوند.
وقتي كه در حال پخش يا ارسال تصوير پيوسته هستيد، اطمينان حاصل كنيد كه ترتيب نواحي اي كه تعيين مي كنيد با سيستم  گيرنده ويديويي مطابقت داشته باشد، در غير اين صورت ممكن است با پرش ظاهر شود و لبه هاي موضوعات در فريم مانند دندانه هاي شانه، شكسته نشان داده شود.
تصوير ناپيوسته
اگر مي خواهيد در يك كليپ تصويري پيوسته يك فريم را آهسته تر نمايش دهيد و يا تصوير را نگه داريد، ممكن است كه بخواهيد مانع از ناپديد شدن يا پرش تصوير با استفاده از ناپيوسته سازي فريم ها شويد اين امر موجب تبديل نواحي پيوسته در فريم هاي كامل مي شود. اگر از كليپ هاي مبدأ با پويش پيشرو (از قبيل فيلم يا انيميشن) در يك فيلم ويديويي استفاده مي كنيد، با استفاده از فرايند رندرينگ فيلد فريم ها را به فيلدهايي تفكيك كنيد به طوري كه حركت و افكت ها به صورت كاملاً پيوسته شود.

سخت افزار
Monitor نمايشگر(۱)
قسمت پانزدهم
000042.jpg

صفحات نمايشگر كه مانيتور ناميده مي شود، متداول ترين دستگاه خروجي در رايانه هاي شخصي محسوب مي گردد. صفحه نمايشگر از تعداد زيادي نقاط كوچك به نام پيكسل تشكيل شده است. هرچه تعداد اين نقاط بيشتر باشد تصوير از تفكيك پذيري (وضوح) بيشتر و در نتيجه كيفيت بالاتري برخوردار است. به طور معمول قدرت تفكيك پذيري و تعداد رنگ هاي نمايشگر به خود نمايشگر و كارت گرافيكي دستگاه بستگي دارد.
تكنولوژي نمايش
در سال ۱۹۷۰ اولين نمايشگرها بر روي رايانه هاي شخصي عرضه گرديدند. اين نمايشگرها تنها متن را نمايش مي دادند. سپس در سال ۱۹۸۱ مانيتورهاي CGA (Color Graphic (Adape توسط شركت IBM كه قادر به نمايش چهار رنگ و وضوح تصوير ۳۲۰ پيكسل افقي و ۲۰۰ پيكسل عمودي بودند عرضه گرديد. در سال ۱۹۸۴ مانيتورهاي EGA(Enhanced Graphic Adape ) توسط شركت IBM معرفي گرديد. اين مانيتورها قادر به نمايش ۱۶ رنگ و وضوح تصوير ۳۵۰*۶۴۰ بودند. شركت IBM در سال ۱۹۸۷ سيستم VGA(Video Graphic Array) را معرفي نمود، اين مانيتورها قادر به نمايش ۲۵۶ رنگ و وضوح تصوير ۸۰۰*۶۰۰ بودند. سپس توسط همين شركت در سال ۱۹۹۰ سيستم (Extended Graphics Array) XGAعرضه گرديد. اين سيستم با وضوح تصوير ۸۰۰*۶۰۰ قادر به ارائه ۸/۱۶ ميليون رنگ با وضوح تصوير ۷۶۸*۱۰۲۴ مي باشد، كه در اين صورت ۶۵۵۳۶ رنگ را نشان مي دهد. نمايشگرهاي امروزي استانداردUXGA (Ultra Extended Graphics Array ) را حمايت مي نمايند، اين استاندارد قادر به ارائه ۸/۱۶ ميليون رنگ با وضوح تصوير ۱۲۰۰*۱۶۰۰ پيكسل است.
نحوه كار صفحه نمايش
در مانيتورهاي تك رنگ يك تفنگ الكترونيكي وجود دارد كه الكترونها را با سرعت به پشت صفحه نمايش پرتاب مي كند. سطح داخلي صفحه نمايش به يك ماده فسفري آغشته است كه در اثر برخورد الكترونها به يك نقطه از اين سطح فسفري ،نور منعكس مي شود. شعاع الكتروني ايجاد شده، نقطه هاي صفحه نمايش را از چپ به راست و از بالا به پايين جاروب مي كند. مدار كنترل كننده صفحه نمايش بسته به متن يا تصويري كه قرار است نمايش داده شود، در زمان مناسب شعاع الكتروني را روشن و خاموش مي كند. اگرچه در هر لحظه شعاع الكتروني تنها به يك نقطه مي تابد اما سرعت جاروب كردن شعاع الكترونيكي به قدري زياد است كه همه نقطه هاي تصوير به طور همزمان روشن به نظر مي رسد.
در نمايشگرهاي رنگي سه تفنگ الكترونيكي با رنگ هاي قرمز، سبز و آبي وجود دارد. هر يك از نقطه ها در سطح داخلي صفحه نمايش از قطعه فسفري قرمز، سبز و آبي تشكيل مي شود. تفنگ هاي الكترونيكي نمايشگر فقط قطعه متناظر با خود را مورد هدف قرار مي دهند. در اثر برخورد شعاع الكترونيكي ،يك قطعه نوري ،همان رنگ از آن منتشر مي شود. مدار كنترل كننده صفحه نمايش بسته به رنگ نقطه ها در زمان هاي مناسب شعاع الكترونيكي هر يك از تفنگ ها را روشن يا خاموش مي كند. در اثر تركيب رنگ ها شعاع هاي نواري منعكس شده از هر نقطه، آن نقطه را به يك رنگ خاص درمي آورد، در نتيجه با تركيب حالت هاي مختلف خاموش و روشن كردن اين سه شعاع الكترونيكي و تنظيم شدت روشنايي رنگ هاي بيشتري توليد مي شود.
نكته: اغلب صفحه هاي نمايشگر از Cathodory Tube) CRT ) استفاده مي نمايند. در صورتي كه رايانه هاي Laptop و ساير دستگاه هاي محاسباتي قابل حمل ازLCD (Liquid Crتystal Display )و يا LDD((Light-emiting diode استفاده مي نمايند.
استفاده از مانيتورهاي LCD با توجه به مزاياي عمده آنان خصوصاً مصرف انرژي پايين، آنها را به تدريج جايگزين مانيتورهاي CRT گرداند.
مواردي كه در تهيه يك مانيتور مي بايست مورد توجه قرار داد:
000044.jpg

- تكنولوژي نمايش (CRT، LCD وموارد ديگر)
- تكنولوژي كابل (VGA، DVI وموارد ديگر)
- محدوده قابل مشاهده (قطر صفحه نمايش)
- حداكثر ميزان وضوح تصوير (Resolution)
- ميزان برق مصرفي
Dot Pitch-
Refresh rate -
Color depth-
تكنولوژي كابل
يك آداپتر UXGA اطلاعات ديجيتالي ارسال شده توسط يك برنامه را اخذ مي كند و پس از ذخيره سازي آنها در حافظه ويدئويي مربوط با استفاده از يك تبديل كننده ديجيتال به آنالوگ آنها را به منظور نمايش، تبديل به سيگنال هاي آنالوگ خواهد نمود. پس از ايجاد سيگنال هاي آنالوگ اطلاعات مربوط از طريق يك كابل VGA براي مانيتور ارسال خواهد شد. يك كانكتور VGA از سه خط مجزا براي سيگنال هاي قرمز، سبز و آبي و از دو خط ديگر براي ارسال سيگنال هاي افقي و عمودي استفاده مي كند.
در تكنولوژي جديد DVI(Digital (Video Interface ضرورتي به تبديل آنالوگ به ديجيتال و بالعكس نبوده و سيگنال هاي ديجيتال مستقيماً براي مانيتور ارسال خواهند شد. باتوجه به اينكه اين تكنولوژي از كارت گرافيكي خاص خود حمايت مي نمايد.
محدوده قابل نمايش
اندازه يك مانيتور با دو پارامتر مشخص مي شود: اندازه صفحه و ضريب نسبت. بيشتر نمايشگرهاي رايانه نظير تلويزيون داراي ضريب نسبت ۴:۳ مي باشند، يعني اينكه نسبت پهنا به ارتفاع معادل ۴ به ۳ است. اندازه صفحه برحسب اينچ اندازه گيري شده و معادل قطر نمايشگر است.
اندازه نمايشگرهاي Notebook اغلب كوچكتر بوده و داراي دامنه بين ۱۲ تا ۱۵ اينچ مي باشند. اندازه نمايشگر به طور معمول تأثير مستقيمي بر روي وضوح تصوير خواهد داشت، يعني يك تصوير بر روي مانيتور ۲۱ اينچ با وضوح تصوير ۴۸۰*۶۴۰ به خوبي مشاهده تصوير بر روي يك مانيتور ۱۵ اينچ با همان وضوح تصوير نخواهد بود. در نتيجه مشاهده تصوير بر روي يك مانيتور با ابعاد كوچك كيفيت بالاتري خواهد داشت.
نكته: اغلب اوقات اندازه واقعي قطر صفحه نمايش از اعداد ذكرشده كوچك تر است به عنوان مثال قطر واقعي يك نمايشگر ۱۵ اينچ ممكن است ۸/۱۳ اينچ باشد و يا قطر صفحه نمايش نمايشگر ۱۷ اينچ ممكن است حدود ۸/۱۵ اينچ باشد.

آموزش
خبر
گزارش
گوناگون
مسابقه انفورماتيك
مقاله
|  آموزش  |  خبر  |  گزارش  |  گوناگون  |  مسابقه انفورماتيك  |  مقاله  |
|   آرشيو انفورماتيك   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |