هر آموزشگاه،فقط استادان خود را برترين مي داند اما اين استادان در ساير آموزشگاهها ديده مي شوند.
مرجان نماينده
تا همين چند سال پيش يكي از موضوعاتي كه دانش آموزان در مورد آن انشا مي نوشتند، اين بود كه «علم بهتر است يا ثروت» و ازآنجا كه دانش آموزان فكر مي كنند تنها با درس خواندن و دانش اندوزي است كه مي توان به همه جا و همه چيز رسيد، با منطق كودكانه خويش علم را برتر از ثروت مي دانستند؛ ولي اين روزها قضيه تغيير كرده است. ديگر اگر بپرسند علم بهتر است يا ثروت، يك علا مت سؤال بزرگ در ذهن ها نقش مي بندد كه به راستي «علم بهتر است، يا ثروت؟» مگر بدون داشتن ثروت مي توان در راه به دست آوردن علم و دانش موفق بود؟
تامين هزينه هايي كه براي خريد كتب درسي و حضور در كلا سهاي مختلف تقويتي مصرف مي شود، از عهده هر خانواده اي بر نمي آيد. بنابراين شايد به لحاظ معنوي بتوان علم را برتر از ثروت دانست ولي در دنياي امروز براي پيشرفت در راه علم بايد پول زيادي خرج كرد. خانواده ها براي تحصيل فرزندانشان از شروع دوره ابتدايي تا اتمام دبيرستان هزينه هاي زيادي را صرف خريد كتاب و لوازم التحرير مي كنند. پس از اتمام دوره دبيرستان هم مهمترين دغدغه جوانان و خانواده هايشان ورود به دانشگاه است. براي رسيدن به اين هدف نيز بايد هزينه هاي زيادي را صرف كرد. با رقابت شديد ميان متقاضيان احتمال قبولي بسياركم است. با اين حال تلا ش براي راهيابي به دانشگاه همچنان ادامه دارد. هزينه هايي كه براي حضور در كلا سهاي كنكور بايد پرداخت متفاوت است. قيمت متوسطي كه امروزه در آموزشگاه ها براي هر درس دريافت مي شود بين ۲۰ تا ۳۵ هزار تومان است. اين هزينه ها به ۷۰۰ هزار تا حتي يك ميليون تومان در سال هم مي رسد. اين مبلغ نسبت به درآمد اكثر خانواده ها بسيار بالا ست و برخي مجبورند به خاطر هزينه هاي گزاف از ادامه تحصيل در مقاطع بالا تر صرف نظر كنند.
آذر نصرآبادي كه در مرحله اول كنكور هنر موفق به كسب رتبه شده بود، مي گويد: اگر كسي بخواهد در دانشگاه قبول شود بايد حتماً پول زيادي خرج كند. گرچه در آن صورت هم معلوم نيست قبول مي شود يا نه. اگر هم بخواهي رشته هنر را در دانشگاه دولتي بخواني، هزينه اش زياد مي شود، واي به اينكه در دانشگاه آزاد بخواني. من خودم نخواستم فرم دانشگاه آزاد را بگيرم چون اگر قبول هم مي شدم، نمي توانستم بروم پس به دليل هزينه هايش صرف نظر كردم. به طور خلا صه براي رسيدن به اهداف خود حتماً بايد پول داشته باشيم تا با رفتن به كلا سهاي مختلف بتوانيم در دانشگاه موفق شويم.
سميرا قنبرپور، دانشجوي رشته موسيقي در يكي از دانشگاههاي غيردولتي تهران مي گويد: حضور در اين كلا سها خيلي خوب است. سطح معلومات را بالا مي برد ولي از آنجا كه سؤالهاي هنربيشتر سليقه اي است و مربوط به اطلا عات عمومي هنر مي شود و كمتر به اطلا عاتي كه هنرجو در كتابها مي خواند بستگي دارد، بنابراين مسأله كمي سخت مي شود. من در مدت ۳ سال كه پشت كنكور ماندم حدود ۲ ميليون تومان پول به كلا سهاي مختلف آمادگي كنكور دادم.
مريم معتمدي امسال قصد ثبت نام در كلا سهاي كنكور را داشت ولي به دليل هزينه هاي زياد از اين كار صرف نظر كرده است. او مي گويد: قصد داشتم در كلا سهاي كنكور ثبت نام كنم ولي قيمت دوره ۹ ماهه آن در حدود ۶۰۰- ۷۰۰ هزار تومان بود. به همين دليل فقط در برنامه هاي كنكور مكاتبه اي شركت كردم كه هزينه آن حدود ۱۲۰ هزار تومان شد.
محمود محمدي از دانشجوياني كه امسال موفق به ورود به دانشگاه شده است ، مي گويد: جايي كه من براي آمادگي در كنكور ثبت نام كرده بودم نسبت به ديگر جاها مبلغ كمتري دريافت مي كرد يعني ماهانه ۵۰۰۰ تومان بابت كلا سها و ۲۰۰۰ تومان براي آزمون ماهانه پرداخت مي كردم. بازدهي آن هم نسبت به اين قيمت خوب بود ولي در عوض نه تراز داشت و نه مشاوره.
محمود محمدي گفت: اغلب اين كلا سها بازدهي خوبي ندارند و براي هر كاري از شاگردان پول مي گيرند. درواقع هميشه به دنبال فرصت و بهانه اي هستند كه مبلغي را جهت ارائه يك برنامه جديد از دانش آموزان دريافت كنند.
ياسمن مظلومي، دانشجوي دانشگاه آزاد گفت: در كلا س كنكور ثبت نام نكردم زيرا بسيار گران بود . اما در كنكورهاي مكاتبه اي ثبت نام كردم كه هر دو هفته يكبار برگزار مي شد و مبلغي حدود ۱۵۰هزار تومان هم پرداخت كردم. در كل بد نبود چون بعداز هر كنكور مشاوره داشت و در درسي كه ضعيف بوديم استادي معرفي مي كردند و دفتري به نام دفتر برنامه ريزي ارائه كرده بودند كه از روي آن كار مي كرديم . البته بابت آن مبلغ جداگانه اي را دريافت مي كردند.
علي نريمان كه در كنكور امسال موفق نشده بود، گفت: در يكي از آموزشگاهها ثبت نام كردم كه هر هفته كنكور برگزار مي كرد و ما مجبور بوديم همزمان با درسي كه خوانده مي شد دروس قبلي را هم دوره كنيم ولي هر بار بابت يك اقدام جديد علا وه بر شهريه مبلغي دريافت مي كردند. در كل تمام برنامه ها و اقدامات تازه آنها براي به دست آوردن پول به نفع خودشان است.
وي افزود: ما بچه هايي داشتيم كه در حدود دو ميليون خرج كلا سهاي مختلف كردند. آخر هم درآن رشته اي كه دوست داشتند قبول نشدند. بنابراين تمام خرجي كه كردند به هدر رفت.
نكته جالب توجه در آموزشگاههاي علمي اساتيد مشترك چند آموزشگاه است و اين كه هميشه مسؤولا ن اين آموزشگاه ها اساتيد خود را برترين اساتيد در سطح تهران مي دانند. بازهم جالب است كه توضيح مي دهند، اساتيد ما جزو بهترين اساتيد كنكور در تهران يا اساتيد تيزهوشان هستند و ... و يا اينكه هر ساله براي ثبت نام در دوره جديد كلا سهاي خود اسامي قبول شدگان كنكور گذشته را مي نويسند تا تبليغي براي كار خودشان شود و مطلب اينجاست، كه با وجود اين اسامي و اين همه ليست در آموزشگاهها پس آنهايي كه در كلا سها شركت كردند و رتبه نياوردند و يا قبول نشده اند چه كساني هستند؟آيا تنها راه ورود به دانشگاه، رفتن به كلا سهاي كنكور است؟
باز هم جالب است كه برخي از مسئولين اين آموزشگاهها، واحد خود را معتبر و آموزشگاههاي ديگر را غير حرفه اي يا بدون اعتبار مي دانند.
بنابراين هميشه شركت در كلا سهاي كنكور دليل بر قبولي در دانشگاه نيست. شايد درصدي از احتمال موفقيت مربوط به حضور در كلا سهاي كنكور باشد؛ اما بيشتر به درس خواندن خود محصل بستگي دارد. هر ساله بعد از اعلا م نتايج كنكورنام كساني را در اخبار مي شنويم كه در بدترين شرايط مالي بهترين رتبه را در كنكور كسب كرده اند. اما اين موارد استثناء هستند. پس شركت در كلا سهاي كنكور و پرداخت پولهاي كلا ن تنها راه قبولي در دانشگاه نيست. مي توان با ثبت نام در كتابخانه هاي عمومي و استفاده از كتابهاي آنها در بسياري از هزينه ها صرفه جويي كرد. چرا كه پس از شكستن سد كنكور نيز بايد هزينه هايي را براي ادامه تحصيل دردانشگاه پرداخت كه اگر اين دانشگاه غيردولتي باشد مبالغ زيادي هم جهت شهريه بايد پرداخت.
نمي توان تصور كرد همه آنهايي كه درس مي خوانند صبحها سر از بالش قو بر مي دارند. گاهي برخي از دانشجويان براي ادامه تحصيل مجبور به اشتغال در شيفت مخالف كلا سهاي خود هستند تا بتوانند مخارج تهيه كتاب و يا گاهي اجاره خوابگاههاي دانشجويي را بپردازند.
اين حكايت همچنان ادامه دارد و خواهد داشت، آنچنان كه براي ادامه تحصيل هميشه بايد پول خرج كرد. مشكلا تي كه دانش آموزان و دانشجويان قبل و بعد از ورود به دانشگاه با آن روبرو مي شوند، بسيار سؤال برانگيز است . گراني كتابهاي درسي، خوابگاههاي دانشجويي و شهريه هاي گزاف كه از طرف مراكز آموزشي دريافت مي شود همه و همه اين سؤال را در ذهن ايجاد مي كند كه به راستي «علم بهتر است يا ثروت»؟