... و انفجار بزرگ
عباس لقماني
محمد عطا در يك چت اينترنتي با رمزي بن الشيب تماس مي گيرد. او خود را به عنوان يك آلماني معرفي مي كند كه نامزدش خيال دارد به عنوان يك دانشجوي ميهمان در آمريكا تحصيل كند. او مي نويسد: سلام چيني حالت چطور است، او به آلماني مي نويسد و رمزي را كه قبلاً با هم هماهنگ كرده بودند به كار مي گيرد. او در ادامه مي نويسد، همان گونه كه مي داني و دفعه پيش هم گفتم قرار است ترم اول، سه هفته ديگر شروع شود. چيزي كه تغيير نكرده است، همه چيز مرتب است، ما اميد و آرزوهاي زيادي داريم. دو مدرسه عالي و دو دانشگاه در نظر است. همه چيز اميدوارم طبق نقشه پيش رود .حتماً امسال تابستان گرمي در پيش خواهيم داشت.
من اصلاً مايل نيستم با تو در مورد موضوعات پيش پا افتاده صحبت كنم و «نوزده» واحد براي تحصيلات مخصوص و چهار تأييديه براي اين منظور احتياج داريم. موضوعي است كه عطا آن را گوشزد مي كند. بررسي اين چت نشان مي دهد كه چهار كماندوي انتحاري در آن هنگام كامل شده بودند و تعداد آنها نيز ۱۹ نفر بود.
نيويورك -۲۹ آگوست ۲۰۰۱
اف بي آي به شدت دنبال خالد است. آنها تازه از مركز سيا در لانگ لي اطلاع يافته بودند كه نواف هم در آمريكاست. علاوه بر آن مأموران سيا فهميده بودند كه خالد در هنگام دومين سفرش به آمريكا هتل ماريوت در نيويورك را به عنوان محل اقامت خود اعلام كرده است. در اين صبح دفتر اف بي آي در نيويورك كاملاً در جريان اطلاعاتي كه در مركز اف بي آي در واشنگتن موجود است قرار مي گيرد. مأمورين دستور مي گيرند به هر طريقي كه صلاح مي دانند اين تروريست ها را پيدا كنند. هتل زنجيره اي ماريوت شعبه هاي مختلفي در منهتن دارد. آنها متوجه مي شوند كه در هيچكدام از اين هتل ها هرگز شخصي با اين نام وارد نشده است. اين كه ممكن است او با نام ديگري وارد شده باشد را مأموران چندان موجه نمي دانند و اطمينان داشتند كه او با نام اصلي اش به آمريكا سفر كرده است. مأموران اف بي آي تصميم گرفتند كه از هيچ كاري فروگذاري نكنند و خواستار كمك از واشنگتن شدند. ولي مركز اين كمك را رد كرد. به عقيده آنها جستجو براي يافتن خالد فقط به دليل شواهد بود و قضات اف بي آي عقيده داشتند كه فقط با داشتن شواهد نمي توان دست به چنين كاري زد. قانون كاملاً حدفاصل بين كارهاي جاسوسي و كارهاي پليسي را مشخص كرده است. مأموران اف بي آي نيويورك اين موضوع را اصلاً نمي توانستند درك كنند. اين كه سيا آنها را خيلي دير در جريان گذاشته بود و مدتها پس از اين كه خالد به آمريكا وارد شده بود آنها را مطلع كرده بود. براي آنها خود به اندازه كافي تعجب آور بود. اكنون حتي اف بي آي اجازه نداشت در جستجوي مردي باشد كه در حمله كشتي آمريكايي در يمن دخيل بود و حالا آزادانه در آمريكا مي گشت. يكي از كارمندان نااميدانه در پست الكترونيكي به مركز اف بي آي نوشت: روزي شخصي كشته خواهد شد چه قانون بخواهد چه نخواهد و افكار عمومي آن روز اين موضوع را درك نخواهد كرد كه چرا ما آن گونه كه بايد و شايد با تمام امكانات جلو آن را نگرفته ايم؛ فقط اميدوارم كه شوراي قضات آن موقع هم پشت حرف خودش بايستد، به خصوص آنجايي كه امنيت ما توسط اسامه بن لادن تهديد مي شود.
واشنگتن- چهارم سپتامبر ۲۰۰۱
ديك چني معاون رئيس جمهوري آمريكا، كاندوليزا رايس، مشاور امنيت ملي بوش و افراد ديگر كميته امنيت ملي با هم ملاقات مي كنند. برنامه ملاقات آنها گفتگو در مورد القاعده و افغانستان است. ولي پيش از آن كه آنها به اين دو موضوع بپردازند. هشت موضوع ديگر نيز وجود دارد كه مورد توجه آنهاست.
لانگ لي- ويرجينيا- چهارم سپتامبر ۲۰۰۱
سيا اكنون علاقه دارد كه بيشتر در مورد جريان ذكريا موسوي با اطلاع شود. موسوي كه تبعه فرانسه است، در ميناپوليس به علت يك خلاف كاري در رواديد بازداشت شده است، هنگامي كه او بدون داشتن هيچگونه تعليماتي براي آموزش در شبيه ساز بوئينگ خود را معرفي كرده بود، موضوع رواديد او برملا شد. چيزي كه بيشتر از همه مأموران سيا را به شك انداخته بود اين بود كه موسوي براي معلم پرواز خود مسلمان بودنش را كتمان كرده بود و از همه مهمتر اين كه در شبيه ساز فقط مايل بود فاصله بين فرودگاه هيترو لندن و نيويورك را تعليم ببيند.
مأمور سيا اطلاع داده بود كه اين شخص احتمالاً يك هواپيما رباست و حتي براي اطمينان در مورد موسوي اين موضوع را به تمام دفاتر سيا نيز اطلاع داده بود. در نامه اي كه سيا فرستاده بود عنوان شده بود كه هواپيمارباها در حال تنظيم برنامه اي براي ربودن هواپيما هستند و به نظر مي رسد كه آنها در نظر دارند هواپيماهايي را كه در مسير اروپا به آمريكا هستند تحت كنترل خود درآورند.
مريلند- دهم سپتامبر ۲۰۰۱
در مركز آژانس امنيت ملي (سيا) كمي دورتر از واشنگتن تمام دستگاه ها با قدرت كامل مشغول كارند. به وسيله ماهواره و پست هاي شنود در تمام دنيا در هر ساعت دو ميليون تلفن و پست الكترونيكي كنترل مي شود. در بين اين شنودها گفت و گوهاي دو مرد از افغانستان و عربستان سعودي نيز وجود دارد و شنيده مي شود كه آنها مي گويند فردا روز موعود است و آن ديگري تكرار مي كند برنامه فردا شروع مي شود. اين گفتگو به زبان عربي است؛ هنگامي كه اين گفتگو ترجمه مي شود چند روزي از نابودي برج هاي مركز تجارت جهاني گذشته است و سه هزار و شصت و شش انسان در نيويورك، واشنگتن و پنسيلوانيا بر اثر بزرگترين حمله تروريستي به آمريكا جان خود را از دست داده اند.