دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۲
شماره ۳۲۲۱- Nov. 10, 2003
ورزش
Front Page

و سپس يك سوءقصد
مريم دري منش: او در ابتداي دهه نود كاملاً غيرقابل شكست بود تا اينكه يك ضربه چاقو باعث توقف موفقيت هايش شد. مونيكا سلز از احساسش، اشتفي گراف، والدينش و نيز عشق به تنيس مي گويد:
000976.jpg

* خانم سلز، الان ده سال از زماني كه از سوي يكي از طرفداران ديوانه اشتفي گراف مورد حمله قرار گرفتيد مي گذرد، در ظاهر فقط جاي زخم كوچكي ديده مي شود، از اين ضربه چاقو چه اثري در درون بدنتان باقي مانده است؟
- اين پيشامد شكاف عظيمي در روند موفقيت هاي من ايجاد كرد. به خاطر اين سوء قصد بهترين سال هاي زندگيم را از دست دادم. اين را مطمئنم، ولي تصور نمي كنم كه اثري از آن به جاي مانده باشد. صادقانه بگويم: تمام اين جريانات هنوز كمي برايم مضحك است. من تنها ورزشكاري هستم كه چنين اتفاقي برايش مي افتد. ولي ديگر اصلاً نمي خواهم فكرم را متوجه وقايع هامبورگ كنم، واقعاً برايم دوران خوبي نبود. اين سوءقصد مرا به يكباره نزد بسياري از مردم محبوب تر كرد، حتي كساني كه هرگز به تنيس علاقه اي نداشته اند،  وقتي دوباره شروع به تنيس كردم مردم مي گفتند: «آيا عجيب نيست كه اين دختر بيچاره دوباره تنيس بازي مي كند؟» نمي دانم آن موقع با چه اعصابي با مردم روبرو مي شدم، من فقط مي خواهم كه مردم مرا همانگونه كه هستم دوست بدارند و خصوصيات خوب و مثبتي را كه پدر و مادرم به من داده اند را ارج نهند.
* چرا به عنوان يك دختر بچه شيفته تنيس شديد؟
- من زماني در يوگسلاوي بزرگ شدم كه در آنجا كسي به غير از «ميما ياسه ويچ» قابل تحسين نبود. در شهر من «نووي ساد» فقط چهار زمين تنيس در فضاي آزاد وجود داشت و هيچ سالن تنيسي در كار نبود و من تا هفت سالگي ام در هيچ سالني تنيس بازي نكرده  بودم ، بلكه در زميني در پارك كنار خانه مان بازي مي كردم.
* يعني تنيس را در يك پارك ياد گرفتيد؟
- آن موقع ما در يك آپارتمان در كنار فضايي سبز زندگي مي كرديم. پدرم كاريكاتوريست بود و در زمان جواني در پرش سه گام فعاليت مي كرد و هميشه ورزش مهمترين مسئله زندگي او بود. من تنيس را در پارك كنار خانه شروع كردم و توپ را به ديوار خانه مي زدم. كارم از صبح تا شب همين بود. شانس آوردم كه همسايه ها از سروصداي دائمي من شكايت نمي كردند. وقتي بعدها در فلوريدا خانه مي ساختيم،  براي من از همه مهمتر اين بود كه يك ديوار بزرگ آنجا باشد كه بتوانم توپها را به آن بزنم. هنوز هم خوشحال مي شوم اگر در تورنمنت ها يك ديوار وجود داشته باشد. خيلي از مردم به خاطر اين موضوع به من مي خندند و در اين خصوص از مربي ام «بيلي جين كينگ» سئوال مي كنند. وقتي ما براي تمرين دنبال فضاي سبز مي گرديم، او اول مي پرسد: «آيا اينجا براي مونيكا ديوار هست؟» اين ديوار به من اطمينان مي دهد. من تنيس را با يك ديوار آغاز كردم. اين نوع بازي را ازهمه بيشتر دوست دارم. مي توانم هدفون بگذارم و به موزيك مورد علاقه ام گوش دهم و كاملاً با خودم تنها باشم و توپ هم مرتباً برمي گردد. هيچ كس هم در طرف مقابل نيست كه تو را ناراحت كند، ديوار از همه بهتر است.
* مطمئناً براي پيروزي هاي بزرگ شما دلايل ديگري نيز وجود دارد؟
- كسي چه مي داند كه اين دلايل چيست،  بعضي چيزها به يك نفر داده شده است. من روي تقويت فكر يا شخصيتم كار نكرده ام. من از آن افرادي نيستم كه همه چيز را تا آخرين جزئيات تجزيه و تحليل مي كنند. من هر چيز را همانگونه كه هست مي پذيرم. اين مسئله دقيقاً در مورد تنيس هم صدق مي كند. من بهترين بازي ام را ارائه مي دهم و سعي مي كنم عيناً همانطور كه تمرين كرده ام بازي كنم. هرگز به مسائل روانشناسي وارد نمي شوم. تنيس بازي كردن با پدرم خيلي خوب بود. او مي دانست چگونه از تنيس لذت ببرد. معذلك علاقه من به تنيس باعث مناقشات و اختلاف نظرهاي شديد در خانواده شد. مادرم نمي خواست من تنيس باز شوم. او مي خواست با او به خريد بروم و مثل يك دختر عادي زندگي كنم و با دخترهاي ديگر دوست باشم. برعكس پدرم مي گفت: «وقتي مونيكا دوست دارد چهار يا پنج ساعت تمرين كند، پس تصميم نهايي او اين است.»
* پدرتان به همراه شما در مركز توجهات قرار دارد. مادرتان چه نقشي در تيم بازي مي كرده است؟
- مادرم بزرگترين پشت گرمي خانواده بود. من تركيبي از هر دوي آنها هستم. گاهي به شدت عصباني مي شوم، مثل پدرم و سپس دوباره كاملاً تودار مثل مادرم. اوائل مادرم با تنيس مخالفت مي كرد، او مي گفت: «اين همه سفر، مسابقات دائمي، تو يك دختر بچه هستي. چه مي خواهي بشوي؟» ولي بعد مادرم مرا در تنيس اوپن آمريكا و تورنمنت كاليفرنيا همراهي كرد و حالا ديگر علاقه اي ندارد كه از من مراقبت كند و دنبالم بيايد. او امروز زندگي خودش را دارد و سه تا سگ دارد كه تمام روز را به مراقبت از آنها مي پردازد.
* شما در ميان يك اقليت خاص در يوگسلاوي بزرگ شده ايد، گاهي اوقات مجبور بوديد با نامهاي ديگر مسافرت كنيد، چون از حمله افرادي با تفكرات سياسي ديگر مي ترسيديد، چگونه مليت رسمي و واقعي خود را اعلام مي كرديد؟
- اصلاً نمي خواهم راجع به مشكلات صحبت كنم. من متولد مجارستان هستم و مجاري زباني است كه در خانه صحبت مي كنيم. در واقع من خودم را يك فرد بين المللي مي دانم، هنوز دوستاني دارم كه با آنها به زبان يوگسلاوي صحبت مي كنم و الان در آمريكا زندگي مي كنم. فكر مي كنم تلفيقي از هر سه كشور هستم. ترك كردن دوستانم و آمدن به آمريكا آسان نبود. همه آنچه در سال هاي بعد اتفاق افتاد اثرات عميقي در من به جا گذاشت كه هميشه باقي مي ماند، ولي ديگر دوست ندارم در مورد آنها صحبت كنم. من در شهر خودم بودم و خانواده و دوستانم را مي ديدم. وقتي تنيس را كنار بگذارم وقت بيشتري را با آنها سپري خواهم كرد.
000978.jpg

* زندگي در آكادمي بوله تيري كاملاً دنياي ديگري بود. آيا تغيير مكان برايتان سخت بود؟
- هميشه سخت است كه يك نفر در جواني محيطي را كه به آن عادت دارد ترك كند. در خانه تحت حمايتي ولي يكدفعه همه چيز عوض مي شود. زبان يك مسئله بغرنج است، سيستم مدرسه كاملاً طور ديگري است و از طرف ديگر شانس هاي بزرگي را مي بيني كه به تو روي مي آورد. براي من اين معني را داشت كه مي توانم در زمستان تنيس بازي كنم. تصورش را بكنيد! من و زولتان به يك اردوي تمريني شش ماهه آمديم. آن موقع دوازده سالم بود. هيچگاه اين همه مدت از والدينمان دور نبوديم. ما در آپارتمان كوچكي در شهر زندگي مي كرديم و بزرگتري نبود كه از ما مراقبت كند. در واقع چيز ديگري را به خاطر نمي آورم غير از اينكه در مدرسه خيلي چيزها يادگرفتم و خيلي تنيس بازي مي كردم، طوري كه هميشه خسته بودم.
* بعضي از شاگردان نيك بوله تيري، جيم كورير يا آندره آغاسي، گاهي با اين مربي خودخواه مشكل داشتند، رفتار شما با او چگونه بود؟
- آندره نسبت به من ارتباط نزديك تري با نيك داشت. او آن زمان اغلب داخل زمين بود و هر دويشان مدت زمان زيادي را در مسابقات با يكديگر سپري مي كردند. نيك با من تمرين مي كرد،  فقط همين،  گاهي اوقات مبهوت مي شدم، چون بعضي از مردم ادعا مي كنند كه نيك مربي من مي باشد. تنها مربي كه من داشته ام پدرم بوده است. وقتي كارم را در آكادمي شروع كردم بازي ام مرتباً بدتر شد، به كري كانينگهام باختم، كسي كه قبلاً  خيلي راحت شكستش داده بودم. تنها كسي كه بازي مرا مي فهميد و مي توانستم در مورد آن با او صحبت كنم پدرم بود.
* پدرتان توانايي خود به عنوان مربي تنيس را از كجا به دست آورده بود؟
- او بازي را خيلي دقيق تحليل مي كرد. من نفرت دارم از اينكه فيلم بازي ها را ببينم ولي او مي خواست كه من اين كار را انجام دهم. او قبل از هر مسابقه به دقت حريفان مرا تحت نظر مي گرفت. او علاقه داشت كه با فيلم هاي ويدئو كار كند. او بازيكن خيلي خوبي نبود ولي تمريناتش در زمين و احساس مسئوليتش عالي بود. وقتي يك تمرين سنگين را انجام مي دادم فكر مي كردم كه ديگر كافي است ولي براي او كافي نبود. او مي خواست بازهم تمرين كنم و هميشه مي خواست كه تمرينات بدنسازي نيز انجام دهم ولي من علاقه اي به اين كار نداشتم.
* رشد كردن و بزرگ شدن در انظار مردم خوبي ها و بدي هايي دارد،  مي توانيد بگوئيد در مورد شما چگونه بود؟
- خوبي آن اين است كه تجربيات زيادي به دست مي آيد و كساني را مي بيني كه اكثر مردم هيچ وقت با آنها برخورد نمي كنند. بدي آن نيز اين است كه اگر محتاط نباشي، گاهي اوقات اوضاع كاملاً عوض مي شود. در چنين موقعيت هايي پيدا كردن دوستي كه بتوان به او اعتماد كرد آسان نيست. زندگي به عنوان يك تنيسور حرفه اي برايت نظم به همراه مي آورد. اين كليد تمام كارهايي است كه انجام مي دهي. ورزش تنيس به من انضباط را ياد داد.
* قبل از سوءقصد در روتن بام هامبورگ بسياري از مردم از شما به عنوان «ستاره تنيس» ياد مي كردند، حق با آنها بود؟
- آن موقع مسائل عجيب و غريبي اتفاق افتاد. براي مثال در سال ۱۹۹۱ به خاطر يك مصدوميت نتوانستم در ويمبلدون بازي كنم. مطبوعات از اين موضوع داستان هاي بزرگي ساختند. براي اولين بار قدرت رسانه ها را احساس كردم. در روزنامه ها نوشته بودند: «او فكر مي كند كه از ورزش تنيس مهمتر است.» روزنامه نگاران مي گفتند من بيشتر دوست دارم يك ستاره تنيس باشم تا يك تنيسور عادي، و نوشتند كه من از شريك تمريني ام باردار شده ام. اين مسائل واقعاً ناراحتم مي كرد. از يك طرف من دختري ۱۶ ساله بودم كه در قله دنياي تنيس قرار داشتم. از طرف ديگر لباس هاي مدروز را مي پوشيدم و بيرون مي رفتم. چيزهايي هم مي گفتم از قبيل اينكه: «يك لامبورگيني براي خودم خواهم خريد.» اين فقط يك آرزو و رويا بود. يك بار آن را ديده بودم و فكر مي كردم چقدر عالي بود اگر يكي مثل آن را داشتم.
* گابريلا ساباستيني تنها بازيكني بود كه پس از سوءقصد در سال ۱۹۹۳ موافق بود كه رنكينگ همانطور باقي بماند تا شما در صدر بمانيد. چه فكري مي كرديد وقتي ديگران مدت كوتاهي پس از آن حادثه خيلي عادي به تنيس پرداختند؟
- براي من روشن بود كه در دنياي تنيس هيچ دوستي وجود ندارد. ديگران فقط در كمين هستند كه مكان اول را تصاحب كنند، فرقي نمي كند چگونه. آنها همين كار را مي كردند. ولي من از آنها ناراحت نيستم. رفتار گابي خيلي روي من اثر گذاشت،  گابي به شهرت،  موفقيت و پول فكر نمي كرد، بلكه خيلي ساده من را به عنوان يك انسان مراقبت مي كرد. براي انجام چنين كاري بايد قوي بود و شخصيت داشت.
* در آن موقعيت احساس مي كرديد كه اشتفي گراف به قدر كافي همدردي نمي كند، آيا او را بخشيده ايد؟
- چه بايد بگويم؟ ما به جهت اين اتفاق هميشه با هم ارتباط پيدا كرده ايم. اين اتفاق موفقيت هاي او را تغيير داد،  همينطور موفقيت هاي مرا. ما از آن به بعد به راه هاي مختلفي رفته ايم. وقتي يكديگر را مي بينيم، با هم صحبت مي كنيم ولي اين صحبت ها عميق نيستند. من خوشحالم كه او با آندره خوشبخت است.
* شما پس از بازگشت ديگر هرگز به قدرت و توان سابقتان نرسيديد، چرا اينطور است؟
- اكثر اوقات به اين موضوع فكر مي كنم. وقتي در سال ۱۹۹۵ دوباره شروع به بازي كردم، همه چيز به طرزي غيرمنتظره خوب پيش مي رفت. بالاخره دو سال و نيم بود كه اصلاً راكت به دست نگرفته بودم. پس از پيروزي در ملبورن در سال ۱۹۹۶ مصدوميت كتفم پيش آمد و تنها مدت كمي قبل از مسابقات پاريس توانستم تمرين كنم. آن بدترين اوپن فرانسه زندگيم بود. سپس فينال اوپن آمريكا را از دست دادم و پايم مصدوم شد. روز كريسمس هم خبر رسيد كه پدرم به سرطان معده مبتلاست. دو سال بعدي براي من خيلي سخت بود. ولي عشق به تنيس نجاتم داد. نمي گويم اگر پدرم هنوز زنده بود شماره يك دنيا بودم ولي مي دانم كه اگر او تمام مدت حاضر بود موفقيت هايم طور ديگري جريان پيدا مي كرد. او پدر من، بهترين دوستم و مربيم بود.
* آيا چيزي در زندگيتان وجود دارد كه بتوانيد با همان علاقه شديدي كه به تنيس داريد به آن بپردازيد؟
- اين بزرگترين دغدغه من در آينده است. من عاشق اسب هستم. شنا و بچه ها را دوست دارم و دلم مي خواهد با آنها كار كنم، بايد كاري انجام بدهم. نمي توانم فقط در خانه بنشينم يا به خريد بروم . دلم مي خواهد برنامه داشته باشم. وقتي وارد دنياي تنيس شدم خيلي علاقه داشتم يك ستاره شوم. ولي يك موقع ديگر ستاره نيستي، آن وقت مي تواني راحت كناره گيري كني. تنها چيزي كه در مورد آن فكر مي كنم اين سئوال است كه آيا چيزي وجود خواهد داشت كه روزي آن را به اندازه تنيس دوست داشته باشم؟
افتخارات مونيكا سلز
* ۹ بار قهرماني گرنداسلم،  شامل ۴ بار اوپن استراليا(۱۹۹۶-۱۹۹۳-۱۹۹۲-۱۹۹۱)
* ۳بار اوپن فرانسه (۱۹۹۲-۱۹۹۱-۱۹۹۰)
* ۲بار اوپن آمريكا (۱۹۹۲-۱۹۹۱)
* فيناليست ويمبلدون در سال ۱۹۹۲.
* او در ادامه در مسابقات اوپن استراليا با ۳۳ پيروزي در بين مردان و زنان ركورددار است.
* سه پيروزي در جام مسترز (۱۹۹۲-۱۹۹۱-۱۹۹۰)
* شماره يك سابق در رنكينگ جهاني، اولين بار در تاريخ ۱۱/۳/۱۹۹۱
* سه قهرماني فدكاپ (۲۰۰۰-۱۹۹۹-۱۹۹۶) با آمريكا
* در مجموع ۵۳ عنوان تورنمنت هاي جهاني، اولين قهرماني در تورنمنت: ۱۹۸۹ در هوستون و آخرين آن در سال ۲۰۰۲ در مادريد
* پنج قهرماني جام توكيو به عنوان يك آمريكايي(۹۸-۹۷-۹۶-۹۲-۱۹۹۱).

پژوهش - ورزش
000980.jpg

نتايج يك پژوهش حاكي از آن است كه حضور معلمان ثابت كلاس ها به جاي معلمان تربيت بدني در ساعت ورزش موجب شده است تا بيشتر دانش آموزان مدارس دوره ابتدايي از آثار مثبتي كه درس تربيت بدني در زمينه هاي مختلف (ذهني، رواني و بدني) دارد، بي بهره باشند.
نتايج تحقيقات دكتر عباسعلي گائيني دانشيار دانشگاه تهران و رسول حمايت طلب كارشناس ارشد دانشگاه تهران كه به مقايسه وضعيت آمادگي جسماني دانش آموزان دوره ابتدايي مدارس داراي معلم تربيت بدني با مدارس فاقد معلم تربيت بدني، پرداختند،حاكيست: تمرينات بدني بدون رعايت اصول علمي نه تنها آثار قابل توجهي بر آمادگي جسماني ندارد بلكه ممكن است اثرات زيانباري نيز براي دانش آموزان بويژه دانش آموزان ابتدايي كه از ساير دوره هاي تحصيلي آسيب پذيرترند، داشته باشد.
بنابراين، بهتر است درس تربيت بدني توسط معلمان واجد شرايط كه تخصص لازم را در زمينه تمرينات بدني دارند، تدريس شود. در اين پژوهش، به منظور آمادگي جسماني ۱۲۸ دانش آموز پسر كلاس پنجم ابتدايي كه ۶۴ نفر آنها داراي معلم تربيت بدني و ۶۴ نفر ديگر فاقد معلم تربيت بدني بودند، با استفاده از آزمون هاي دو ۵۴۰ متر، دراز و نشست، كشش بارفيكس، دو ۹*۴ متر و انعطاف پذيري مورد سنجش قرار گرفت.
نتايج اين بررسي حاكي از آن است ميزان استقامت عضلات شكم و چابكي در دانش آموزان داراي معلم تربيت بدني (با ميانگين ۶۳/۳۷ مرتبه) نسبت به دانش آموزان فاقد معلم تربيت بدني (با ميانگين ۰۹/۳۷ مرتبه) در وضعيت بهتري قرار داشت. همچنين، ميزان استقامت قلبي، تنفسي، استقامت عضلات كمربند شانه اي و انعطاف پذيري اين اختلاف بارز و معنادار نبود و هر دو گروه در يك سطح قرار داشتند. اين نتايج مي افزايد: ميزان آمادگي عمومي بدن دانش آموزان داراي معلم تربيت بدني نسبت به دانش آموزان فاقد معلم ورزش بهتر بود.
پژوهشگران خاطر نشان كرده اند: يكي از عواملي كه موجب افزايش آمادگي بدني دانش آموزان مي شود، فعال بودن آنها در كلاس درس تربيت بدني است. بنابراين كسي كه اين درس را تدريس مي كند، بايد به وسيله روش هاي مختلف، علاقه دانش آموزان را نسبت به فعاليت هاي بدني افزايش دهد. در بخشي از اين پژوهش آمده است: يكي از شيوه هايي كه منجر به علاقه مندي كودكان به فعاليت بدني مي شود، اجراي مهارت هاي حركتي توسط معلم است، زيرا كودكان در اين سنين (ابتدايي) مهارت هاي حركتي را بيشتر به وسيله تقليد مي آموزند اما به علت آشنايي اندك معلمان ثابت كلاس، بعضاً ضعف و بالا بودن سن و محيط روباز و نامناسب مدرسه براي معلمان زن كه قادر به اجراي اين گونه مهارت ها نيستند، سبب مي شود تا دانش آموزان كمتر،  مهارت هاي حركتي را بياموزند.

سايه روشن ورزش

ركوردي تازه براي فوتبال اروپا
000984.jpg

پيروزي  ۸ بر سه  تيم  فوتبال  «موناكو» فرانسه  در برابر تيم  «لاكرونا» اسپانيا در جدول  ركوردهاي  تاريخ  فوتبال  اروپا ثبت  شد.
تيم  فوتبال  موناكو يكي  از سه  نماينده  فوتبال  فرانسه  در مسابقات قهرماني  باشگاههاي  اروپا روز چهارشنبه  در ورزشگاه  خود تيم  «لاكرونا» از اسپانيا را با نتيجه  ۸ بر سه  شكست  داد.
اين  مسابقه  چهارمين  بازي  اين  تيم  در چارچوب  اين  پيكارها بود.
تيم  موناكو در بازي  رفت  در خانه  حريف  با نتيجه  يك  بر صفر شكست  خورده بود.
آخرين  پيروزي  پر گل  در ديدارهاي  قهرماني  باشگاههاي  اروپا مربوط به پيروزي  تيم  رئال  مادريد اسپانيا در برابر تيم  «اينتراخت  فرانكفورت » در سال  ۱۹۶۰ ميلادي  در شهر «گلاسكو» بود.
در اين  ديدار كه  بازي  نهايي  اين  جام  بود سفيد پوشان  رئال  مادريد بانتيجه  هفت  بر سه  پيروز شدند و جام  قهرماني  اروپا را تصاحب  كردند.

جام ياريگين را از دست داديم
000982.jpg

معراج مژده - مسابقات بين المللي كشتي «جام ياريگين»  روسيه با قهرماني «روديگوئز» كوبايي به پايان رسيد اما عليرضا رضايي كه براي حضور در اين جام اعلام آمادگي كرده بود، در شب برگزاري اين مسابقات در مشهد برابر ياسر نورزايي قرار گرفت.
پيش از اين قرار بود تا حيدري و رضايي به عنوان مدال آوران سنگين وزن كشتي ايران در رقابت هاي جهاني، به مسكو اعزام شوند، اما حيدري پرداختن به مسايل زندگي را بر حضور در اين جام ترجيح داد و تنها رضايي آماده حضور در ميدان بود.
رضايي خبر نداشت كه مشكل هميشگي كشتي اجازه حضور در اين جام را به او نمي دهد و مانند بسياري از سفرهاي ديگر ويزاي وي آماده نشد. اين در حالي بود كه فاتح چپكر اوغلو، كشتي گير ترك عضو باشگاه صنام تهران كه چند روز پيش در تهران حضور داشت، به راحتي در مسابقات حاضر شد و بر كورتانيدزه نيز غلبه كرد تا از اين ميدان بزرگ بي بهره نماند، چيزي كه رضايي از لمس آن بي نصيب ماند.
با گذشت دو ماه از مسابقات جهاني نيويورك، تمامي مدعيان كشتي جهان در حال آماده سازي خود براي حضور در رقابت هاي المپيك هستند و اينك ميادين مختلف را تجربه مي كنند، اما از دو مدل آور ايران يكي به دنبال تأمين آينده خود بود و ديگري در انتظار.
فدراسيون بايد جست وجو كند كه چرا ويزاي كشتي گيراني از مناطق دور و نزديك جهان نظير كوبا آماده و مهيا مي شود اما رضايي از جام ياريگين باز مي ماند، فرصتي كه شايد تا المپيك ديگر تكرار نشود و رضايي رويارويي با مدعيان جهاني را فقط در المپيك تجربه كند. اما المپيك جاي كسب تجربه نيست و بايد تنها در انديشه مدال بود.
درس ديگري كه كشتي گيران ايراني بايد از جام ياريگين بياموزند، حضور كورتانيدزه، موسل بز و ساير سرمايه هاي سنگين وزن جهان در مسكو بود كه بدون توجه به ميزان آمادگي خود تنها در انديشه آتن بودند و در آنجا شكست خوردند تا راه  مدال المپيك هموارتر شود، نكته اي كه رضايي پس از شكست در برابر مك كوي به آن واقف شد اما حيدري تمايلي نداشت تا نتيجه اي احتمالاً ناخوشايند در برابر رقباي ديرينه اش رقم بخورد. در چند سال اخير كورتانيدزه مرد تمامي ميدان هاي بين المللي بوده كه شركت در اين مسابقات شكست هاي فراواني را براي وي به همراه داشت اما نتيجه  اين شكست ها ربودن دو طلاي پياپي جهان از حيدري بوده است.
به هر تقدير فرصتي ديگر را به واسطه مشكل بزرگي براي ما و كوچك براي سايرين (گرفتن ويزا) از دست داديم اما اگر رسيدن به آرزوي رئيس فدراسيون يعني قهرماني در المپيك را خواهانيم، بياييم و با برنامه فراتر از گذشته عمل كنيم و مدير مقتدري كه بتواند كشتي گير را مجاب به حضور در ميادين مختلف كند را براي كادر تيم ملي كشتي آزاد در نظر بگيريم تا سربازان آزاد ما همانند فرنگي كاران گوش به فرمان باشند و در حسرت طلاي المپيك نمانيم.

اماكن ورزشي دانشگاه تهران
كليه اماكن و سالن هاي ورزشي دانشگاه تهران جز به تأئيد شوراي عالي ورزش اين دانشگاه، حق تغيير كاربري ندارد. مهندس عليرضا نصيري، مديركل تربيت بدني دانشگاه تهران با اعلام اين مطلب گفت: در جلسه اي كه با حضور رياست دانشگاه تهران، معاونين طرح و برنامه و دانشجويي در شوراي عالي ورزش دانشگاه تهران برگزار شد، چگونگي استفاده از اماكن ورزشي اين دانشگاه در سال تحصيلي جديد مورد بحث قرار گرفت و قرار شد هيچ يك از اماكن و سالن هاي ورزشي اين دانشگاه جز با نظر شوراي عالي ورزش حق هيچ گونه كاربري براي اموراتي غير از ورزش را نداشته باشند. وي ادامه داد متاسفانه در بسياري از دانشگاه ها و مراكز آموزشي كشور ا مكان هاي ورزشي براي فعاليت هاي دانشجويان استفاده درستي نمي شود. حتي در بسياري از بخش ها زمين هاي فوتبال به پاركينگ اتومبيل ها تبديل شده و يا در آنها فعاليت هاي فرهنگي انجام مي شود، به همين دليل، سياستي اتخاذ كرديم تا اماكن ورزشي دانشگاه تهران فقط براي فعاليت هاي ورزشي دانشجويان استفاده شود و جلوي هرگونه سوء استفاده از اين اماكن در دانشگاه ها گرفته شود.

خبرها و نگاه ها

رونالدو بايد سكوت كند
كلارنس سيدروف، هم تيمي سابق رونالدو در اينتر از اين برزيلي خواست تا ديگر در مورد بازگشت به سن سيرو حرفي نزند.
رونالدو روزهاي اخير اعلام كرده بود، علاقه اي به بازگشت به سن سيرو ندارد. اين اظهارنظر رونالدو براي سيدروف خوشايند نبود. مرد هلندي ميلان در كنفرانس مطبوعاتي در اين باره گفت: «رونالدو حقيقتاً بايد ياد بگيرد كه چگونه سكوت كند. او دوست من است اما بهتر است دست از وعده دادن بكشد و به قول هايي كه تاكنون داده عمل كند. رونالدو با قلب هواداران فوتبال بازي مي كند و اين موضوع صحيح نيست.»
رونالدو پس از اخراج كوپر از نراتزوري، گفته بود، هميشه امكان بازگشت به سن سيرو وجود دارد در حالي كه چند روز پيش از شرايط آرماني مادريد و علاقه نداشتن به بازگشت به ايتاليا خبر داد.
هواداران اينتر به خون رونالدو تشنه هستند آنها براي ديدار رئال مادريد و اينتر در ليگ قهرمان لحظه شماري مي كنند.
000986.jpg

«مرد پيوند زن»
سربابي رابسون، پيرمرد محبوب نيوكاسل از كلوديو رانيري به سبب هدايت بدون نقص چلسي پس از خريد اين باشگاه توسط بيليونر روسي تمجيد كرد. اين روزها رانيري به دليل سيستم چرخشي كه در چلسي به كار مي گيرد، به مرد پيوند زن شهرت يافته است!
سربابي در مورد رانيري گفت: «فكر مي كنم كلوديو رانيري كار بسيار ارزنده اي در چلسي انجام داده، نبايد به او چنين لقبي داد. او مردانش را در هر ديدار هوشيارانه انتخاب مي كند. بهتر است بگويم او گروهش را انتخاب مي كند. اين مرد را دوست دارم، او فوق العاده و سرحال است. ببينيد به چه راحتي زبان انگليسي را ياد گرفت! هميشه آرزو داشتم زماني كه در بارسلونا بودم مانند كلوديو كه اكنون به راحتي انگليسي صحبت مي كند، اسپانيايي حرف بزنم! البته اين آرزوي هر مربي است كه مردي مانند آبراموويچ را پشت سر خود ببيند. زمان بسيار مناسبي براي ورود اين مرد روسي به چلسي بود. او آرزوهاي چلسي را دوباره زنده كرد. هر بازيكني كه خريد براي باشگاه مفيد بود. ورون، ماكلله، پتي و لامپارد قدرت بي نظيري به آبي ها داده اند.»

خداحافظي ياغي
آريل اورتگا، ستاره تيم ملي آرژانتين در جام جهاني ۹۸، پس از مشكلاتي كه با فنرباغچه پيدا كرده، مي خواهد براي هميشه از دنياي فوتبال خداحافظي كند.
بازيكن سابق ريورپلات طبق تصميم فيفا، بايد ۱۱ ميليون دلار براي فسخ قراردادش به باشگاه استانبولي بپردازد. اورتگا فصل گذشته، جاي ثابتي در فنرباغچه نداشت و به آرژانتين بازگشت تا شانس خود را بار ديگر در ريورپلات آزمايش كند. اما اين تصميم اورتگا با جريمه ۱۱ ميليون پوندي بابت فراموش كردن قراردادش همراه شد. اكنون اين بازيكن تصميم گرفته كه براي هميشه دنياي حرفه اي را كنار بگذارد: «تصميم خود را گرفته ام. ديگر فوتبال بازي نمي كنم! چند ماه گذشته در مورد اين مسأله خيلي فكر كردم. به زودي وارد۳۰ سالگي مي شوم و ديگر نمي توانم ادامه بدهم. اين تنها كاري است كه مي توانم انجام بدهم. البته به جز فوتبال هنر ديگري ندارم. اين تصميم ديگران بود كه من را كنار گذاشت.»
000988.jpg

حمايت ونگر از هادل
آرسن ونگر، سرمربي آرسنال، معتقد است، گلن هادل سرمربي اخراج شده تاتنهام، به زودي هدايت تيمي را برعهده خواهد گرفت.
هادل كه زماني مسئول هدايت تيم ملي انگلستان بود از محبوبيت زيادي در جزيره برخوردار نيست. اما رهبر فرانسوي هايبري كه زماني مربي هادل در موناكو بود، هنوز به شاگرد پيشين خود ايمان دارد: «آنچه در هادل ديده ايم، زيركي، اقتدار و آينده نگري است. متأسف شدم كه اين چنين شغلش را در ابتداي فصل از دست داد. اما فكر مي كنم خيلي زود باز مي گردد. پيش از رفتن به تاتنهام، هادل در ساوتمهپتون عملكرد خوبي داشت. اما هميشه بازگشت به باشگاه سابق براي يك مربي دشوار است. موضوعي كه سبب ناكامي گلن شد نمايش ضعيف گروهش از ژانويه تا مه بود. هنگامي كه مربي هستي، ابتداي هر فصل در موقعيت متزلزلي قرار مي گيري.»
آرسنال اين هفته در داربي بزرگ شهر لندن به مصاف تاتنهام مي رود.

|  اقتصاد  |   سياست  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |