پيش از دو حمله آمريكا به عراق (۱۹۹۰ و ۲۰۰۳) بسياري از كشورها و شخصيت هاي مستقل كوشيدند صدام حسين را از سرسختي و آمريكا را از انتقامجويي برحذر دارند.
اما آمريكايي ها در هر دو مقطع كه حكومت در دست جمهوريخواهان بود حاضر به دست كشيدن از انتقامجويي نشدند. صدام حسين نيز در هر دو مورد خيلي دير واقعيت را پذيرفت. در هر دو مورد، اطرافيان صدام حسين از جمله طارق عزيز گفتند كه روس ها و فرانسوي ها به عراق تضمين داده بودند كه با استفاده از نفوذ خود در شوراي امنيت مانع حمله آمريكا به عراق خواهند شد، اما در بار اول به ائتلاف جهاني به رهبري آمريكا پيوستند و در مورد دوم به اعتراض هاي ديپلماتيك اكتفا كردند و اقدام عملي براي جلوگيري از حمله آمريكا انجام ندادند.
مجله آمريكايي نيوزويك در آخرين شماره خود نمونه اي از تلاش هاي غير رسمي براي جلوگيري از جنگ را بررسي كرده است.
نيوزويك دريافته است كه يكي از اعضاي مهم واحد اطلاعاتي دولت بوش اوائل امسال نشستي ميان يك مقام بلندپايه پنتاگون و يك تاجر ثروتمند لبناني- آمريكايي ترتيب داده است. اين تاجر لبناني- آمريكايي قصد داشت مذاكرات پشت پرده اي را با دستياران ارشد صدام انجام دهد و مانع جنگ در عراق شود.
اين كار كه فراتر از روندهاي معمول ديپلماتيك انجام مي شد هيچگاه به جايي نرسيد زيرا بلافاصله بعد از نشست، آن بازرگان كه عمادالحق نام داشت به اين گمان كه قصد قاچاق سلاح به خارج از كشور را دارد در فرودگاه بين المللي دالاس در واشنگتن دستگير شد. مأموران گمرك آمريكا در وسائل او يك اسلحه نيمه اتوماتيك كاليبر ۴۵ يافتند. آنها همچنين دريافتند كه او كارت كاري «جيمي دورنان» از مقامات پنتاگون را در اختيار دارد. مأموران اف.بي.آي از او بازجويي كردند و بعد او را با هواپيمايي به كشورش لبنان فرستادند، چون پاسپورت ديپلماتيك لبناني داشت.
مقامات پنتاگون تأكيد داشتند كه كار اين بازرگان هرگز جدي نبوده و پيشنهاد او هم مانند بسياري از نظرات و طرح هاي بي معني بوده كه در آستانه جنگ به دولت آمريكا پيشنهاد مي شد. اما نشست ميان الحق و دورنان كه در آن زمان دستيار ويژه پل ولفوويتز معاون وزير دفاع آمريكا بود اكنون مورد توجه اعضاي هيأت تحقيق كنگره قرار گرفته است كه مشغول بررسي چگونگي رفتار دولت بوش با اطلاعات دريافت شده پيش از جنگ عراق است.
منابع خبري به نيوزويك گفتند كه هيأت تحقيق كنگره مي خواهد بداند آيا مقام هاي كاخ سفيد اين واقعه را همچون فرصتي براي اجتناب از حمله به عراق از دست داده اند يا نه؟
عده اي مي گويند اين كار سرويس اطلاعاتي مخفي است كه توسط عده اي از تندروهاي درون وزارت دفاع و خارج از نظارت كنگره انجام شده است. اما مقام هاي دولت بوش مي گويند وظيفه تعميم اطلاعاتي مخفي درون پنتاگون آگاه كردن سياستگذاران از پيشنهادها و اطلاعاتي است كه از سوي سيا و ديگر سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا ناديده گرفته شده است.
پيشنهاد صلح آميز الحق ابعاد جديدي از ديپلماسي پشت پرده اي را روشن مي كند كه برخي از مقام هاي دولت بوش در آستانه جنگ مشغول آن بودند. ماجرا اواخر سال گذشته با پيشنهاد غيرمعمول ميانجيگران سوريه اي به سيا آغاز شد. گفته مي شود كه ميانجيگران از طرف ژنرال طاهر جليل حبوش مسئول اطلاعات رژيم صدام حسين آمده بودند. عراقي ها مي خواستند مانع جنگ شوند و حاضر بودند براي آشتي با دولت بوش امتيازات زيادي بدهند، از جمله اين امتيازات دادن اجازه به نيروهاي آمريكايي براي استقرار در عراق و همچنين برگزاري انتخابات آزاد بود.
سيا قصد داشت درباره اين پيشنهاد مستقيماً با مقام هاي عراقي در چند نشست در مغرب (مراكش) گفتگو كند. اما عراقي ها هيچگاه آفتابي نشدند و سيا به اين نتيجه رسيد كه كل اين ماجرا جدي نيست.
اما تماس ها از ناحيه الحق ادامه داشت. شركت بيمه او در بيروت روابط تجاري گسترده اي در آفريقا داشت و از جمله آن مراوداتي با دولت چارلز تيلور رئيس جمهور سابق ليبريا بود. الحق با مايكل مالوف از مقامات كاركشته اطلاعاتي و كنترل صادرات وزارت دفاع آمريكا برقرار كرد.
منابع خبري مي گويند مالوف ترتيب نشستي ميان الحق و ريچارد پرل از اعضاي كميته سياست دفاعي پنتاگون را داد. پرل از مشاوران با نفوذ ولفوويتز و داگلاس فيث است. او به نيوزويك گفت، سال گذشته با الحق در چندين نشست شركت كرده و درباره موضوعات مختلفي گفتگو كرده است، در يكي از اين نشست ها بازرگان لبناني پيشنهاد كرد كه او را به عنوان مشاور استخدام كند اما پرل اين پيشنهاد را رد كرده است. پرل مي گويد در آخرين نشست خود با الحق در لندن اين بازرگان يك طرح صلح براي عراق ارائه كرد، اما پرل آن را جدي نگرفت.
مالوف همچنين يك جلسه براي ديدار الحق و دورنان ترتيب داده بود. دورنان از مشاوران ارشد ولفوويتز در ۲۸ ژانويه امسال با الحق ديدار كرده است. او اين نشست را تأييد مي كند و مي گويد كه در يك كافي شاپ در مركز واشنگتن و در كنار كلوب نيروهاي دريايي با مالوف و الحق ديدار كرده است. در اين نشست نيم ساعته الحق ادعا كرده كه مي تواند ترتيبي دهد كه حزب الله و سرويس هاي اطلاعاتي سوريه به آمريكا در عراق كمك كنند. دورنان مي گويد از آن نشست فقط همين را به خاطر دارد و چيز ديگري به ياد نمي آورد.
وي مي گويد: من فقط به حرف هاي آن مرد گوش كردم، اصلاً رويداد مهمي نبود. دورنان مي گويد كه به مالوف دستور داده اگر فكر مي كند لازم است طرح الحق پيگيري شود به مقام هاي دفاعي ديگر مراجعه كند.
اي ميل هاي پنتاگون نشان مي دهد كه در اواخر ماه فوريه، يك ماه بعد از نشست در كافي شاپ، دورنان به ديگر مقامات پنتاگون پيام هايي فرستاده تا تحقيق كنند ببينند سرويس هاي اطلاعاتي چه چيزهايي درباره بازرگان بيروتي مي دانند. دورنان در پيامي در ۲۰ فوريه نوشته است: آيا جامعه اطلاعاتي درباره بازرگان لبناني- آمريكايي كه من با او ديدار كردم چيز ديگري مي داند. اين مهم است. يك روز بعد دورنان براي دستياران اطلاعاتي پيام ديگري فرستاد و تأكيد كرد: من همين امروز پاسخ مي خواهم. لطفاً با كل بخش هاي جامعه اطلاعاتي را هماهنگ كنيد.
تحقيقات دورنان در واكنش به پيامي صورت گرفت كه مالوف در ۱۹ فوريه از الحق دريافت كرده بود و سپس به پنتاگون هم ارسال شده بود. در آن پيام الحق گزارش داده بود كه به تازگي از نشست هايي از عراق با شركت طارق عزيز، عامر سعدي و ناجي صبري بازگشته است.
آنها خواستار شركت در يك نشست محرمانه با يك نماينده بلندپايه آمريكايي شده بودند تا درباره امتيازاتي كه عراق حاضر است به آمريكا بدهد در آن نشست گفتگو كنند. از جمله اين امتيازات حمايت از هر طرحي بوده كه آمريكا براي صلح ميان اعراب و اسرائيل ارائه كند؛ همكاري با آمريكا عليه تروريست ها و دادن اولويت نخست به آمريكا در حوزه هاي نفتي عراق از ديگر امتيازات پيشنهادي عراقي ها بوده است. منابع خبري مي گويند، مالوف بعدها پيشنهادات مفصل ديگري را در اختيار پنتاگون گذاشته كه طرح استقرار پنج هزار نيروي آمريكايي در عراق و همچنين ورود افراد ديگري چون بازرسان تسليحاتي و همچنين تعهد درباره برگزاري انتخابات آزاد در آينده بسيار نزديك از جمله پيشنهادات بوده است. دورنان در پاسخ به سؤالي درباره اي ميل هاي ماه فوريه اش مي گويد: من اصلاً به اين موضوع توجهي نمي كردم، اما نگران آن بودم كه الحق نام و شماره تلفن مرا مي دانست.
مقامات پنتاگون تأكيد مي كنند، اينكه پيشنهادهاي الحق مي توانست از وقوع جنگ جلوگيري كند كاملاً بي معني است . دوري ديريتا مسئول روابط عمومي پنتاگون مي گويد: عراق و صدام در سال هاي گذشته فرصت هاي بسياري داشتند تا از جنگ جلوگيري كنند و ابزارهاي لازم براي استفاده از كانال هاي موجود براي انجام آن كار را داشتند. لازم نبود كسي از كانال هاي سؤال برانگيز براي انتقال پيام استفاده كند.
پرسش هاي مطرح شده درباره شخص الحق خيلي زود اين موضوع را تحت الشعاع قرار داد. الحق ساعتي بعد از ديدار با دورنان در حالي كه مي خواست در فرودگاه داگلاس سوار هواپيما شود، توسط مأموران گمرك آمريكا متوقف شد و بعد از گذرانده شدن از دستگاه هاي اسكنر معلوم شد كه او يك اسلحه نيمه اتوماتيك در چمدان خود دارد. الحق نتوانسته بود مجوز حمل اين اسلحه را تهيه كند و وجود اين سلاح در ساكش را هم به مأموران فرودگاه اطلاع نداده بود.
بعد از آنكه مأموران اف.بي.آي و گمرك فرودگاه به الحق اجازه دادند كشور را ترك كند و به لبنان برود، اف.بي.آي با دورنان تماس گرفت و از او خواست در جلسه اي به سؤالات آنها پاسخ دهد، چون كارت دورنان همراه الحق پيدا شده بود. دورنان به نيوزويك گفت كه كارتش را به الحق نداده است. او بعداً متوجه شد كه مالوف اين كار را انجام داده است. دورنان از دريافتن اين موضوع بسيار متعجب شد.
مأموران گمرك همچنين اسلحه دستي الحق را نيز گرفتند. يكي از اقوامش اين اسلحه را براي حفاظت شخصي به او داده بود. چندي بعد مالوف با مأموران گمرك تماس گرفت تا اسلحه را پس بگيرد.
چند هفته بعد در نيمه آوريل سال جاري گروهي از سرويس اطلاعاتي وزارت دفاع مجوزهاي بلندپايه امنيتي او در دسامبر سال ۲۰۰۱ به دليل اينكه ازدواج دومش را با شهروندي از يكي از جمهوري هاي سابق شوروي اطلاع نداده بود به صورت خودكار لغو شده بود، اما بعد از مداخله مقامات بلندپايه غيرنظامي پنتاگون توانسته بود بار ديگر موقعيتش را احيا كند.
منابع خبري مي گويند، مالوف و نزديكان او معتقدند كه مجوزهاي امنيتي او براي دومين بار به اين دليل لغو شد كه هم سيا و هم مقام هاي اطلاعاتي پنتاگون از او به دليل زير سؤال بردن برخي از تحليل هاي رسمي و همچنين نقش او در معرفي الحق به دورنان عصباني بودند. دشمنان او در دستگاه اطلاعاتي مي گفتند كه اين كار مالوف مدركي است كه نشان مي دهد مالوف و ديگر تندروهاي پنتاگون در پوشش سيا عمليات انجام مي دهند. اما نزديكان مالوف مي گويند كه او مقام هاي بلندپايه اطلاعاتي را از همه مراوداتش با الحق درباره طرح صلح پيشنهادي عراق و سوريه كاملاً بي اطلاع گذاشته بود.
مالوف اكنون از پنتاگون خارج شده و در حقيقت به نوعي مرخصي بلندمدت (با حقوق) رفته است و در پاسخ به سؤالات نيوزويك حاضر نشد در اين باره سخن بگويد.
بعد از آنكه اخبار مربوط به ماجراي اسلحه الحق در دو روزنامه محلي آمريكا چاپ شد تلويزيون الجزيره قطر اين موضوع را گزارش كرد. سپس الحق مورد حمله مردان مسلح در لبنان قرار گرفت.
يك مقام بلندپايه اطلاعاتي آمريكا مي گويد: در آستانه جنگ افراد مختلفي پيام هايي فرستادند مبني بر اينكه عراقي ها تمايل به مذاكره دارند. اين پيام ها از طريق سرويس هاي اطلاعاتي خارجي دولت هاي ديگر و طرف هاي سوم، بعضي شارلاطان ها و عوامل مستقل منتقل شده بود. در آخر ما متوجه شديم كه هيچ يك از آنها در موقعيتي نبودند كه به توافق نزديك به آنچه مورد قبول آمريكا باشد، دست يابند.
نيوزويك
ترجمه: اردلان متين