شنبه ۲ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۳۳
حرف اول
هميشه هم قرار نيست، موضوع گزارش يك اتفاق باشد. گاهي يك بلوف، يك برنامه ريزي، تصويب يك قانون و تصوير آنچه كه پس از اجراي قانون اتفاق خواهد افتاد، مي تواند سوژه اي ناب براي يك گزارش باشد.
اين گزارش تصويري بود از آنچه كه در صورت اجراي قانون جديد راهنمايي و رانندگي اتفاق مي افتد و تصويري كه از نگاه شهروندان تهراني، قلم خورده است.

وقتي عابران پياده جريمه مي شوند
تمام تحريريه را گشتيم تا يك كفش سالم پيدا كنيم كه شماره كف اش مشخص شد اما دريغ از يك كفهِ سالم. با تقدير از يك همكار محترم در سرويس ايرانشهر و كفش 170 هزار توماني اش 
000280.jpg
عابران پياده حداكثر تا 15 آذرماه فرصت دارند نسبت به اخذ پلاك و يا تعويض پلاك خود اقدام كنند. پس از اين تاريخ نداشتن پلاك هم جزو تخلفات راهنمايي و رانندگي محسوب شده و مشمول اخذ جريمه مي شود.
مقررات جديد راهنمايي و رانندگي در خصوص تخلفات ترافيكي از پانزدهم آذر در شهرهاي بزرگ اجرا مي شود. بر اساس اين مقررات كه تحولي بزرگ در نظام راهنمايي و رانندگي محسوب مي شود، عابران پياده هم در صورت ارتكاب تخلف ترافيكي جريمه خواهند شد. اين قانون مشمول موتورسواران و دوچرخه سواران نيز مي شود. با وضع اين قانون جديد تصور مي كنيد به غير از صدور پلاك براي شهروندان محترم شهرهاي بزرگ چه راهكار ديگري براي به اجرا در آوردن ضوابط اين قانون وجود دارد؟!
يادداشت شماره كفش
ميدان وليعصر، اول خيابان كريمخان از هميشه شلوغ تر است.مسافران براي گرفتن تاكسي تا وسط خيابان جلو آمده اند. مسافركش شخصي قبل از اينكه بخواهد توقف كند و به كنار خيابان بيايد، 5 مسافر گلوله مي شوند روي صندلي هاي آن. تاكسي پشت سرش مدام بوق مي زند و مسافري وامانده از سوار شدن، ميان خودروهاي در حال حركت وول مي خورد تا شايد يك تاكسي گير بياورد و مامور راهنمايي و رانندگي مستاصل او و ديگر عابران را به كنار خيابان هدايت مي كند.
«آقا! از پانزدهم اگر براي گرفتن تاكسي تا وسط خيابان بيايي و ترافيك را مختل كني، ماموران مي توانند جريمه ات كنند.»
(مي خندد) «لابد شماره كفشم را يادداشت مي كنند.»
براي او باوركردني نيست. چگونه مي توانند او را جريمه كنند. او آزاد است. هر وقت دلش بخواهد، بپرد وسط خيابان و رانندگان هم موظفند هميشه مراقب هر حادثه احتمالي باشند.
يك برنامه درازمدت 
يك شهروند نمونه. حتي اگر به او بخندند و خودروي ديگري هم در خيابان نباشد، تا پيش از سبز شدن چراغ از تقاطع عبور نخواهد كرد. اين خانم با صبوري منتظر سبز شدن چراغ است.
«اين كار نياز به برنامه ريزي درازمدت دارد. بايد از مهد كودك  ها شروع كرد. بايد از همان زمان به بچه ها احترام به قوانين راهنمايي و رانندگي را ياد داد. مثلا ببينيد در كشورهاي پيشرفته چطور بيشتر مردم به قوانين احترام مي گذارند. چون از كودكي ياد گرفته اند بايد از خط عابر پياده رد شوند و يا پشت چراغ قرمز منتظر بمانند.» و جريمه عابران پياده ؟ «آن هم نياز به برنامه ريزي بلندمدت دارد. بايد براي همه مردم كارت شناسايي... يا شماره ملي صادر شود. آن وقت اگر كسي خلافي مرتكب شد، شماره ملي او يادداشت شده و برايش قبض جريمه صادر شود. به هر حال هم آموزش و هم جريمه احتياج به كار و برنامه ريزي دارد. نمي شود الان قانون وضع كرد و 15 روز ديگر انتظار داشت همه مردم قوانين را رعايت كنند.»
خالكوبي هاي جديد
«راهي ندارد. مگر آنكه همه مردم موظف شوند وقتي به خيابان مي آيند، پلاكشان را به گردنشان آويزان كنند. در اين صورت شناسايي افراد و صدور قبض جريمه براي ماموران راهنمايي و رانندگي ساده است. اگر هم حمل پلاك سخت بود، مردم مي توانند شماره هاي پارچه اي خود را مثل فوتباليست ها پشت كت يا مانتويشان بدوزند.
اين كه كاري ندارد.» اين را يكي از همكاران شوخ طبع تحريريه توصيه مي كند. وقتي پاسخ مي شنود، اگر كسي تقلب كرد چه؟ جواب ديگري در آستين دارد و في الفور مي گويد: «بايد قانوني تصويب شود تا همه مردم را موظف كند، شماره خود را روي پيشانيشان خالكوبي كنند!»
جريمه نقدي 
خانم جواني وقتي در برابر اين پرسش قرار مي گيرد «راهنمايي و رانندگي مي خواهد عابران پياده را جريمه كند. به نظر شما اين كار چگونه قابل انجام است؟» اولش فكر مي كند قصد دست انداختنش را داريم: «جدي...! لابد بايد كارت شناسايي يا چيزي مثل اين همراه داشته باشيم.» پس با لحني جدي ادامه مي دهد: «اگر كارت شناسايي نداشتيم... قرار است جريمه را نقدي بگيرند؟»! اما اجراي طرح به شكل نقدي يك اشكال كوچك دارد، اگر شخصي به اندازه جريمه نقدي پول همراهش نبود، پليس چه بايد بكند؟ اين پرسش را يكي از دوستان به راحتي پاسخ مي دهد: «كيفي، كتي يا ساعتي گرو مي گذاري! مگر همين حالا گواهي نامه را پيوست برگ جريمه نمي كنند. ساعت طرف را هم مي توان پيوست برگ جريمه كرد.»
دوربين هاي تشخيص هويت
«چرا راهنمايي و رانندگي براي اجراي اين طرح از دوربين هاي كنترل ترافيك استفاده نمي كند.»
اين هم راهكاري است كه يكي از شهروندان محترم ارائه مي دهد. به اعتقاد او همانطور كه در كشورهاي پيشرفته با دوربين هاي كنترل سرعت و كنترل تخلف از قوانين ، سرعت غير مجاز و عبور از چراغ قرمز كنترل مي شود، در ايران هم با دوربين  هاي كنترل ترافيك مي توان چهره هاي اشخاص متخلف و در نتيجه هويت آنان را تشخيص داد و سپس قبض جريمه را به خانه آنان فرستاد.
شهروندان محترم متخلف مراقب باشند، هنگام عبور از چراغ قرمز و عبور از محل هاي ممنوع و اتوبان ها يا از كلاه آفتابي استفاده كنند و يا با دست صورت خود را بپوشانند.
«كلاغ پر » از همه عملي تر
تهران برخلاف هميشه آرام است. خيابان ها از رهگذراني كه به جاي پياده رو در سواره رو به دنبال تاكسي خالي مي دوند، خالي است. در اتوبان هاي پرتردد هم از عابران پياده اي كه از روي گاردريل به اين طرف مي پرند هيچ اثري نيست. اول صبح است و ماموران راهنمايي و رانندگي سوت به دهان، عابران پياده اي را كه تخلف كرده و جريمه شده اند، كلاغ پر مي دهند. هم ورزش مجاني است هم تنبيه و آموزش قوانين راهنمايي و رانندگي. جمعيت «كلاغ پرروها» در ابتداي خيابان ها و دور ميادين و تقاطع هاي پر رفت و آمد، انبوه تر است.
اين پيشنهاد شايد عملي ترين راهكار براي كاهش تخلفات عابران پياده باشد. به ويژه آنكه هنوز شماره و كارت ملي براي همه مردم ايران و يا حداقل شهروندان شهرهاي بزرگ صادر نشده است و به اين دليل شناسايي اشخاص حتي از روي شناسنامه نيز به دليل تشابه هاي اسمي بي شمار چندان عملي نيست. از آن گذشته نمي توان از مردم انتظار داشت هميشه كارت ملي خود را به همراه داشته باشند و يا شماره خود را حفظ كنند. با اين حساب راهكار ديگري براي اجراي اين قانون جديد عملي به نظر نمي رسد. شايد با اين روش بتوان مردم را ملزم كرد، تنها در ايستگاه هاي تاكسي منتظر تاكسي بمانند.
جريمه 25 هزار توماني عابران 
راهنمايي و رانندگي از اجراي مقررات جديد خود در خصوص ميزان جريمه و انواع تخلف خبر داد. اين مقررات جديد از 15 آذرماه به اجرا در آمده و شامل 171 مورد تخلف مي شود كه به تصويب هيات وزيران رسيده است. بر اساس مقررات جديد علاوه بر رانندگان خودروها، عابران پياده، دوچرخه سوارها، موتورسوارها، اسكيت سوارها و مسافران نيز جريمه خواهند شد. در اين قانون به عبور عابر پياده از محل هاي غيرمجاز، توجه نكردن به اخطار پليس، پياده و يا سوار شدن به خودروي در حال حركت و ريزش مواد سوختي به عنوان موارد جديد تخلفي عنوان شده است. ميزان جريمه در قانون جديد از يكهزار تومان تا 25 هزار تومان خواهد بود. در اين قانون هيچ اشاره اي به روش هاي اجرايي آن نشده است، موردي كه به نظر مي رسد مسوولان بايد پيش از به اجرا در آمدن قانون به آن پاسخگو باشند.

بوروكراسي ممنوع!
000272.jpg
بوروكراسي كه مي دانيد چه مفهومي دارد؟معني آن همان كاغذ بازي رايج در جامعه و ادارات دولتي وغير دولتي است. شما مي   خواهيد سندي را بگيريد و با آن كارتان را انجام دهيد اما اينقدر از پله هاي اداره بالا و پايين مي رويد كه فراموش مي كنيد كار شما نيازمند فقط و فقط يك امضاء است. روزنامه «گاردين» درباره قانون تازه انگلستان مي نويسد: «مسوولان دولتي در بريتانيا قانوني را تصويب كردند كه ديگر كسي حق ندارد مراجعين را شامل اين قانون بكند. در واقع اگر فردي از ارگاني  شكايت كند كه اين عده او را در هزارتوي بوروكراسي گير انداخته باشند، آن سازمان با جرايم بزرگي روبرو مي شود.»
اگر قرار باشد اين قانون را در تهران پياده كنيم، شايد تمام سازمان هاي دولتي و غير دولتي تعطيل شوند! باور كنيد.

چهار ميليون موتور فرسوده
000286.jpg
مي دانيد كه يكي از مسبب هاي آلودگي در سطح شهر و كشور، موتورسيكلت هايي هستند كه به دليل عدم رعايت مسائل فني، بر ميزان آلودگي هوا مي افزايند.
حميد تبيانيان عضو انجمن صنايع همگن موتورسيكلت اعلام كرد: «حدود 5/5 ميليون دستگاه موتورسيكلت در كشور تردد مي كند كه طبق معيارهاي جهاني بيش از چهار ميليون دستگاه آنها فرسوده محسوب مي شود.» وي مي گويد: «موتورسيكلت هاي فعلي از نظر فناوري مربوط به 25 سال قبل است و مصرف سوخت آنها 2 تا 4 ليتر در هر 100 كيلومتر. در حالي كه طبق استانداردهاي جهاني اين ميزان 5/1 ليتر در هر صد كيلومتر است.» هم اكنون مصرف 90 درصد موتورسيكلت هاي كشور بيش از 2 ليتر در هر يكصد كليومتر است.

سنگ انداختن و خسارت ميليوني
000282.jpg
فكر مي كرديم ماجراي سنگ پراني به قطارها مربوط به دوران كودكي ما بوده و ماجرا ديگر منسوخ شده است.
اما روابط عمومي راه آهن شمال اعلام كرد: طي 45 روز گذشته بر اثر 30 مورد سنگ پراني - بخوانيد سنگ انداختن- 29 ميليون ريال ، زيان به قطارها واردآمد.
بر اثر اين سنگ پراني ها روز سه شنبه 41 جام شيشه قطار شكسته شد.
بيشترين آمار اين سنگ پراني ها در حد فاصل ايستگاه هاي قائمشهر و ساري است و بر اثر آن دو مسافر از ناحيه سر و چشم مصدوم شدند.
در ضمن راه آهن شمال از رسانه  ها خواسته تا در اين زمينه فرهنگ سازي كنند!

اطلا ع رساني يا فروش اطلا عات
از من بپرس خونت كجاست 
000276.jpg

كجا برويم؟ چگونه برويم كه زمان كمتري را تلف كنيم؟ و حتي چطور برويم كه هزينه هاي كمتري را متحمل شويم؟ اينها سوالاتي است كه مركز اطلاع رساني ايران با نصب كيوسك زرد رنگ در 6 ميدان كليدي شهر تهران سعي كرده است، به آنها پاسخ دهد.

از من بپرسيد
در انتهايي ترين قسمت ميدان وليعصر به سمت شمال، در انحناي پياده رو عريض شمالي - غربي ميدان، در كنار بساط دست فروشان، درست پشت اتاقك راهنمايي و رانندگي كه يك نفر به عنوان پاسخگو هميشه در آنجا حضور دارد و تازگي حضورش را مي توان حس كرد. اثري از دودزدگي ناشي از ايستادن در ميدان پر رفت و آمدي به نام وليعصر هنوز بر پيكره اش نقش نبسته است، تيغ رهگذران بر بدنه آن هنوز جملات يادگاري حك نكرده است، فرسوده نيست، تر و تازه، شاداب و جوان و با رنگي براق و روشن ايستاده است. اولين چيزي كه بيش از همه نظرت را به خود جلب مي كند پلاك سفيدي است كه آن را مثل گاو پيشاني سفيد ميدان كرده است. «از من بپرسيد» بي ريا و ساده، جمله اي كه بار محتوايي آن عميق تر از سه كلمه اي است كه در ذهن ظهور مي كند. «كوچه نور بخش كجاست؟»، كتاب سفيد مسيرها را باز مي كند و بعد از چند ثانيه عابر را به سمت مقصد هدايت مي كند. «دستگاه كپي كجا هست؟»، «يكي، دو تا خيابون بالاتر، يك مغازه فتوكپي هم تو بلوار كشاورز نرسيده به خيابون فلسطين.» اين جملات از سوي پسر جوان بيست ساله اي كه مسووليت كيوسك مركز اطلاع رساني ميدان وليعصر را دارد در پاسخ به پرسش هاي متعدد رهگذران، بيان مي شود.
يك گام مثبت 
نصب كيوسك هاي اطلاع رساني مركز كنترل ترافيك، به منظور اطلاع رساني ترافيكي در سطح شهر تهران، از سوي شهرداري با همكاري مركز كنترل ترافيك از چند ماه قبل در ترمينال شرق، ترمينال غرب، ترمينال جنوب، ميدان انقلاب، ميدان هفت تير و ميدان وليعصر صورت گرفته است و قرار است تا تعداد آن افزايش يابد.
نصب و راه اندازي اين كيوسك ها در نقاط كليدي و پرترافيك شهر، علاوه بر اينكه نيازهاي اطلاعاتي افراد را برطرف مي كند، سعي دارد در راستاي ضرورت هاي تمركزگزيني در حيطه اطلاع رساني، با بهره گيري از انواع روش هاي ممكن روز، چه به صورت مكتوب و در قالب بولتن، كتاب راهنما و نقشه شهري و چه به صورت الكترونيك و با بهره گيري از اينترنت، گام هاي مثبتي را بردارد.«نامي» مدير مركز اطلاع رساني ايران، هدف از اجراي اين پروژه را اطلاع رساني سريع در زمينه ترافيك شهري، تسهيل در امر عبور و مرور وسايل نقليه و كاهش زمان هاي از دست رفته در مسافرت هاي درون شهري عنوان مي كند.
وي معتقد است مردم با مراجعه به اين كيوسك ها مي توانند ضمن اطلاع از وضعيت ترافيك شهر تهران، اطلاعاتي نظير استفاده از وسايل جايگزين، راهنماي خيابان ها، مساجد، بيمارستان ها، داروخانه ها، مسيرهاي اتوبوسراني، ميني بوسراني، تاكسيراني، ايستگاه هاي مترو، مراكز تفريحي، تجاري، خدماتي و بسياري از اطلاعات مورد نياز ديگر را به صورت رايگان و در قالب نقشه، بانك هاي اطلاعاتي مكتوب و الكترونيكي، كاتالوگ و بروشور تهيه نمايند.
فر وش اطلاعات خوب است 
پيش از راه اندازي كيوسك هاي اطلاعاتي وعده داده شده بود كه اين مراكز به سيستم هاي رايانه اي مجهز خواهند بود و با اتصال به شبكه هاي ترافيكي اينترنتي، گزارش لحظه به لحظه اي از كليه نقاط پرترافيك و پرتردد شهري را به مسافران ارائه مي دهند. با وجود اينكه اين مساله هنوز در اين كيوسك ها تعبيه نشده، اما مراجعاتي كه به آنها صورت مي گيرد قابل توجه است، اين مساله با حضور 15 دقيقه اي در داخل آن كاملا محسوس است. به طوري كه مرد جوان كه مسووليت دكه ميدان وليعصر را به عهده دارد، معتقد است فروش اطلاعاتي نظير كتاب طلايي كرج، كتاب سفيد، كتاب اول و خطوط و نقشه ها بسيار خوب است و به طور معمول ميانگين 50 هزار تومان تا 80 هزار تومان در روز اين محصولات تنها در همين كيوسك به فروش مي رسد. اين در حالي است كه در دكه هايي كه در ترمينال ها قرار دارد اين مساله بيشتر است. به نظر مي رسد نصب اين دكه هاي اطلاعاتي علاوه بر مرتفع ساختن نياز به كسب اطلاعات روزانه، نوعي اشتغال زايي را نيز براي قشر بيكار جامعه به همراه داشته است.
خواسته يا ناخواسته احتمالا براي يك بار هم كه شده دچار اين حالت شده ايد: آدرس يك شركت كه قرار است كار جديدي در آنجا به شما محول شود، قرار با يك دوست دوران مدرسه كه حالا مدير يكي از مدارس گمنام شهر شده است و يا حتي مراجعه به مطب پزشك. اين حالت براي شهروندي كه در كلان شهري به نام تهران زندگي مي كندكاملا طبيعي به نظر مي رسد.نكته جالب اينجاست كه حالت گم گشتگي در خيابان هاي تهران درست زماني كه فرصت كم و مكان از اهميت خاصي برخوردار است، شكل و فرم جدي به خود مي گيرد.
گسترش خيابان ها، شهرها، مدفون شدن كوچه ها و مكان هاي ريزنقش و كوچك در برج هاي بلند و رنگ و وارنگ و يا حتي آزادراه ها و اتوبان هايي كه براي كاهش بار ترافيكي تعبيه شده اند و گاهي عبور اشتباه از فرعي هاي همين آزادراه ها و بزرگ راه ها، سر درگمي بسيار بزرگي را به همراه دارد.
در گذشته به دليل تعداد اندك خيابان ها و كوچه ها و محدوديت مرزي تهران از يك سو و اصالت و قدمت ساكنان آن از سوي ديگر ساكنان شهر كمتر دچار سردرگمي ناشي از عدم يافتن برخي از مكان هاي مورد نياز خود مي شدند، اما امروز تعداد افرادي كه هاج و واج به دنبال آدرس و نشاني مقصد مورد نياز خود مي گردند كم نيستند.
خلا ئي كه پر نمي شود
دادن اين اطلاعات به شهروندان كه كدام مسير، آنها را سريع تر به مقصد مي رساند و اساسا چگونه به مكان مورد نظر برسند كه وقت و هزينه كمتري را به همراه داشته باشد، در حل يكي از معضلات كلان شهري به نام تهران نقشي اساسي دارد. پس نگران نباشيد؛ از اين به بعد از كيوسك زرد رنگ اطلاع رساني بپرسيد، آنها جواب مي دهند.
به نظر مي رسد تعداد اندك اين كيوسك ها در ابرشهري مثل تهران و پاسخگويي به شيوه سنتي چهره به چهره در اين باجه ها، باز هم خلا ء اطلا ع رساني تهران را پر نخواهد كرد.
000278.jpg

از خودم بپرس 
«از كي بپرسم؟» «از خودم بپرس» اين كلمات برايتان آشنا نيست؟ مسابقه هفته را كه يادتان هست؟ منوچهر نوذري و مابقي ماجرا. ولي اين جا استوديوي برگزاري اين مسابقه نيست. اما همان سوال تكرار مي شود. از كي بپرسم؟ از من بپرس(بپرسيد). شما در ذهنتان اين سوال را مي كنيد و باجه هاي تازه زرد رنگ شهرداري جوابتان را مي دهند. هر اطلاعاتي را كه مي خواهيد، در مورد مسيرهاي شهري از اين باجه دريافت مي كنيد. كافي است برويد جلوي يكي از اين باجه ها -حتي لازم نيست براي ديدن آقايي كه آنجا نشسته روي پنجه پا بلند شويد و كفش نويتان خراب شود- از متصدي اين باجه ها بپرسيد كه مثلا چطور مي توانيد از ميدان هفت تير برويد به ميدان خراسان. تازه يك مزيت ديگر هم دارد؛ جلوي اين باجه ها خبري از صف- اين مشكل لا ينفك جامعه ما - نيست و كف كفش بغل دستي شما واكسي نمي شود.

در شهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
حوادث
درمانگاه
سفر و طبيعت
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |