فرهنگ، اقتصاد، سياست در فضاهاي عمومي حمل و نقل شهري
زندگي روزمره جمع اضداد
|
|
جان بردي
برگردان : حميد ذاكري
اشاره:
فضاها ي حمل و نقل عمومي فرصتي يگانه براي مشاهده برش هاي متنوع و حايز اهميتي است كه جامعه را مي سازند. به علاوه، با سوار شدن به اتوبوس يا مترو، طبيعت پيچيده جامعه بر ما آشكار مي شود
استفاده از فضاي اجتماعي وسايل نقليه عمومي به ما اين امكان را مي دهد كه نه تنها ديگران را مشاهده كنيم، بلكه در فضايي مشترك با آنها
سهيم شويم
آنچه در پي مي آيد مقاله اي است در رابطه با فضاهاي عمومي حمل و نقل شهري و اهميت آن در زندگي روزمره. همان طور كه در مقالات گذشته خوانديم، زندگي روزمره اساس خرسندي و نيكبختي آحاد جامعه را تشكيل مي دهد.
در مقاله حاضر، نويسنده به اهميت فضاهاي حمل و نقل عمومي، مثل اتوبوس ها، مترو، ترن هاي بين شهري و حومه اشاره و آن را از ديدگاه هاي مختلفي مورد نقد و بررسي قرار مي دهد.
جان بردي، نويسنده، دكتراي علوم سياسي و از اعضاي موثر هيات علمي دانشكده علوم سياسي دانشگاه بركلي است.
مي توانم مايل ها و مايل ها برانم:
اتومبيل ها، اتوبوس ها، متروها و سياست فضاهاي عمومي
ايزولاسيون يعني اينكه انسان بتواند خود را در يك اتومبيل شخصي از ديگران جدا سازد و اختيار حركاتش دست خودش باشد و اينكه انسان اين باور را كه محيط پيراموني او فقط و فقط ابزاري براي دست و پا بستن و سلب حركت اوست كنار بگذارد...
ريچارد سنت ، »سقوط انسان اجتماعي«
وقتي روغن ماشين را عوض كردم و احساس كردم پاكيزه شده ام، فهميدم كه به ماشينم چسبيده ام و به جزيي از آن تبديل شده ام.
اين ماشين را هشت ماه قبل از يك دوست قديمي خريدم. اولين اتومبيلي است كه در عمرم صاحب شده ام. مدت هاي طولاني بود كه از خريد اتومبيل طفره مي رفتم، بخشي به دلايل مالي، اما بيشتر به دلايل سياسي. در امتناع از خريد اتومبيل و استفاده از دوچرخه براي رفت و آمد، نوعي پرستيژ و وضعيت سياسي احساس مي كردم. بنزين مصرف نمي كردم، گاز هدر نمي دادم و بدين ترتيب قدمي در راه محيط زيست برمي داشتم. به علاوه، با پرداخت دقيق و وظيفه شناسانه كرايه اتوبوس به حمل و نقل عمومي كمك مي كردم و سرانجام با امتناع از مالكيت اتومبيل شخصي، احساس مي كردم در برابر فرهنگ ديوانگي اتومبيل حاكم بر آمريكا مقاومت نشان مي دهم. با افتخار سوار اتوبوس مي شدم.
من بيشتر ايام نوجواني ام را در مراكز شهري گذرانده ام، واقعيتي كه پروژه سياسي ضد اتومبيل من را پايه ريزي كرده است. ناحيه خليج سانفرانسيسكو به ويژه باعث سياستي از اين نوع است. برخلاف بسياري از ديگر نواحي آمريكا، اين ناحيه سيستم حمل و نقل عمومي نسبتا خوبي دارد. بسياري از شهرها و حومه اين ناحيه توسط راه آهن به هم متصل اند. اين سيستم حمل و نقل ريلي BART (حمل و نقل سريع ناحيه خليج) ناميده مي شود. سانفرانسيسكو از سيستمي متشكل از اتوبوس ها، كرايه هاي شهري و اتوبوس هاي برقي كه 24 ساعته سرويس دهي مي كنند، نيز برخوردار است. مجموعه اي كه واقعا در آمريكا كمتر وجود دارد. تا همين اواخر، وسايل نقليه مختلف شهري، امكان هر گونه تحركي را به من مي داد و مي توانستم همه نيازهاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي خود را برآورده كنم. گفتم »تا همين اواخر«، به دليل اينكه كسر بودجه اخير روي برخي از توانايي هاي شهري تاثير گذاشته است.
از آنجا كه به تازگي از يك سفر درازمدت به آلمان بر مي گشتم و تمام مدت سفر را در برلين به سر برده بودم، اين كمبود وسايط نقليه بسيار شاخص مي نمود. برلين شهري است با امكانات تردد شهري بسيار وسيع. در برلين امكان هر گونه رفت و آمد با وسايل نقليه عمومي به هر نقطه شهر و حومه، به صورت 24 ساعته وجود دارد. اين امكانات طوري طراحي شده كه شخص هيچ نيازي به استفاده از وسيله نقليه شخصي ندارد و مجموعه اي از تراموا، اتوبوس و تريل سرويس سريع ترين امكانات رسيدن از هر نقطه به نقطه ديگر را در اختيار مي گذارد. امكانات برلين را در كمتر جايي در جهان مي توان ديد و به همين دليل وقتي به سانفرانسيسكو برگشتم دلم براي هواي برلين و حمل و نقل شهري اش پر مي زد.
به همين دليل بود كه اتومبيل شخصي خريداري كردم، مي خواستم آن امكان جنبش و جابه جايي اي را كه در برلين داشتم دوباره به دست آورم. به لحاظ عقيده سياسي ام خطا كرده بودم و براي آنكه احساس گناه خود را كمي فرو نشانم عهد كردم كه خيلي كم از اتومبيل استفاده كنم و همچون گذشته اتكاي اصلي ام به دوچرخه، اتوبوس و ترن باشد و بيشتر احتياجات خود را از اين راه تامين كنم. بله، اما اين عهد و پيمان يك روز بيشتر طول نكشيد. به زودي با ماشينم به هر جا مي رفتم و همرنگ ديگران شده بودم. امكان جا به جايي درآمريكا به راستي تابع اين ضرب المثل است: اگر ماشين داري مي تواني سفر كني.
تازگي نگاهي به كيلومترشمار اتومبيلم انداختم و متوجه شدم كه بيش ازچهار هزار مايل با آن راه رفته ام. از آنجا كه سفر طولاني و بيرون شهر نداشته ام، اين رقم نشان مي دهد كه براي انجام فعاليت هاي روزمره اقتصادي، سياسي و فرهنگي ام چقدر در شهر پس و پيش رفته ام. اين رقم چيز ديگري را هم مشخص مي كند: اينكه چه مقدار وقتم را تنها در اتومبيل گذرانده ام بدون اينكه در ميان جمع و در تماس با مردم باشم. اين فقدان تجربه سفر در جمع، نه فقط شخصي، بلكه عميقا سياسي نيز هست.
اتوبوس، مترو و ترن، فضاهاي اجتماعي منحصر به فردي هستند كه خارج از دسته بندي فضاهاي عادي ما قرار مي گيرند. به عنوان مثال، آنها به لحاظ ماهوي، سياسي نيستند. محققا، دولت و مقامات شهري از فضاهاي موجود در اتوبوس ها و ترن ها براي تبليغ و ارائه اطلاعات در زمينه مسائل مبتلا به عمومي، نظير بهداشت و سلامت همگاني، دارو، تميز نگه داشتن محيط زندگي و... استفاده مي كنند. اما از جهتي، حضور تمايلات و اراده جمعي در وسايل حمل و نقل عمومي محدود است. به علاوه، فعاليت سياسي، چنان كه ما معمولا تفسير مي كنيم، به ندرت در اين فضاها رخ مي دهد. ما فضاهاي ديگري را براي سخنراني هاي سياسي، جلب آرا و انتشار عقايد سياسي محفوظ داشته ايم.
اين فضاها همچنين از ديگر مقولات نيازمند فضا، مثل تحولات اقتصادي و شهري (كشوري) جدا افتاده اند. به عنوان بخشي از سيستم حمل و نقل جامعه، اتوبوس ها، متروها و ترن ها بي ترديد نقش مهمي در توليد و توزيع اقتصادي ايفا مي كنند. مي توان رابطه مشابهي بين حمل و نقل عمومي و فعاليت شهروندي آحاد جامعه نشان كرد. امكان جابه جايي فراهم آمده به واسطه وسايل حمل و نقل عمومي مطمئنا گرفتاري هاي شهري شهروندان را تسهيل مي كند، اما فضاهاي حمل و نقل عمومي ميزبان ماهانه تجمعات جمعيت هاي مختلف (نيروهاي امدادي محلي، كليساها، طرفداران محيط زيست و حمايت حيوانات) نيستند.
بيشتر ما - كساني كه سوار اتوبوس وترن مي شويم -از فضاهاي حمل و نقل عمومي با آخرين سرعت ممكن مي گذريم. در يك اتوبوس هرگز با دقت به اطراف نگاه نمي كنيم و تاملي كه در يك موزه يا پارك از خود نشان مي دهيم در يك قطار برقي نشان نمي دهيم. ضمنا هيچ وقت براي پر كردن اوقات فراغت سوار اتوبوس يا وسيله عمومي ديگر نمي شويم و ترجيح مي دهيم به تئاتر يا استاديوم فوتبال برويم. رابطه ما با فضاهاي حمل و نقل عمومي، ابزاري و وابسته به موقعيت است. ما از اين فضاها در شرايط خاص، به عنوان ابزاري براي مقاصد سياسي، اجتماعي و اقتصادي ظاهرا مهم تر و با مفهوم عميق تر استفاده مي كنيم.
نمي خواهيم بگوييم كه فضاي حمل و نقل عمومي فاقد ارزش جوهري است. اتوبوس ها، ترن ها و متروها فضاي اجتماعي منحصر به فردي هستند كه مي توان آنها را فضاهاي تنوع اجتماعي ناميد. در معدودي از ديگر فضاهاي اجتماعي اعضاي گروه هاي مختلف نژادي، طبقاتي و ... جمع مي شوند و در يك زمان در يك فضا قرار مي گيرند. آنچه حايز اهميت است اينكه نه تنها افراد، گروه ها و نژادهاي مختلف در اين محيط ها گرد مي آيند بلكه فعاليت هاي مختلفي هم در جريان است. در اين فضاها مردم مي خوابند، مي خوانند، با يكديگر حرف مي زنند، آشنا مي شوند، ديگر مسافران را اذيت مي كنند، منفعل مي نشينند، تقاضاي تغييرات مي كنند، به اين طرف و آن طرف نگاه مي كنندچيزهاي كوچك مي دزدند و حتي با خودشان صحبت مي كنند. بر خلاف يك بازار، جايي كه مردم براي فعاليت عمومي مصرفي گرد مي آيند، تركيب فعاليت ها در اتوبوس كاملا متنوع و تصادفي است. شما با سوارشدن به يك وسيله نقليه عمومي، هرگز نمي دانيد چه چيزهايي خواهيد ديد و با چه صحنه هايي مواجه خواهيد شد. مردمي كه سوار وسيله نقليه عمومي مي شوند، هر يك مشغول فعاليت هايي هستند، آنها با همان دلمشغولي ها وفعاليت ها سوار مي شوند و نيز با اهداف گوناگوني كه در ذهن دارند. عده اي به سركار مي روند، حال آنكه گروهي ديگر در راه فعاليت هاي فرهنگي و اوقات فراغت خود، از فضاي حمل و نقل عمومي استفاده مي كنند. بعضي ها فقط در حال سفرند و هيچ مقصد خاصي ندارند، و بعضي در پي انجام يك وظيفه يا فعاليت سياسي هستند.
چرا اين تنوع تا اين حد قابل اهميت است؟ چون ما را با بعضي از تجربه هاي بنيادين اجتماعي آشنا مي سازد. نخست، حضور آن همه انسان گوناگون با افكار و عقايد و اهداف گوناگون، مجموعه اي كه روي هم رفته»ما« و از مجموع ما، جامعه را مي سازد. البته، اين مجموعه نمايي كامل از جامعه نيست. مي دانيم كه طبقات و گروه هاي خاصي از مردم بيش از ديگران از وسايل نقليه عمومي استفاده مي كنند ولي اين دليل بي اهميت يا كم اهميت بودن فضاهاي حمل ونقل عمومي در آشنايي و شناخت كلي با طبقات و ديدگاه هاي مختلف اجتماعي نيست. اين فضاها فرصتي يگانه براي مشاهده برش هاي متنوع و حايز اهميتي است كه جامعه را مي سازند. به علاوه، با سوار شدن به اتوبوس يا مترو، طبيعت پيچيده جامعه بر ما آشكار مي شود. و سرانجام اينكه، استفاده از فضاي اجتماعي وسايل نقليه عمومي به ما اين امكان را مي دهد كه نه تنها ديگران را مشاهده كنيم، بلكه در فضايي مشترك با آنها سهيم شويم. اين تجربه هاي بنيادين- مشاهده ديگران، درك ديدگا ه هاي مختلف، دريافت پيچيدگي فعاليت هايي كه ديگران دست در آن دارند، مشاركت در فضايي مشترك- بخش هايي از مواد خام سياست را تشكيل مي دهند.
من در اتوبوس وترن ها خيلي آموخته ام. سوار شدن به حدود چهل اتوبوس براي رفت و برگشت به محل كار وخانه، به من امكان داد تا نوع شهري كه در آن زندگي مي كردم - ميلواكي - و رنگ هاي غالب آن را مشاهده كنم. من از سرويس افراد كم درآمد در ناحيه شرقي براي رفتن به محل كارم استفاده مي كردم و آپارتماني ارزان در مركز شهر اجاره كرده بودم. درآمد و شدهايم با اتوبوس بين دو نطقه غربي و شرقي، بسياري از مسايل و مشكلات و ويژگي هاي شهر را دريافتم. در برلين، يك بار سوار ترني شدم كه نيمي از آن پر بود از سرتراشيده هاي نئونازيست. در آن هنگام در پروژه پژوهشي مربوط به سياست مهاجرت آلمان، نژادپرستي و تبعيض نژادي كارمي كردم و ديدار سرتراشيده ها مي توانست پژوهش را به صورت تجربي پيش ببرد.
در مبحث فضاهاي عمومي حمل ونقل شهري ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد و شايد عده اي اين فضاها را آزاردهنده و توام با صدمات فيزيكي تلقي كنند. از اين حيث هم برلين مثال زدني است. در جريان سخت ترين خشونت هايي كه نسبت به مهاجران اعمال مي شد- اوايل دهه - 1990- اغلب حمله ها در سيستم حمل ونقل عمومي شهري صورت مي گرفت. حمله ها آنقدر متعدد و تمايل مسوولان به حفاظت كساني كه مورد حمله قرار مي گرفتند آنقدر كم بود كه اغلب پناهندگان و مهاجران ترجيح مي دادند پس از تاريك شدن هوا از اين وسايل استفاده نكنند. در اين قضيه، حضور در فضاي اشتراكي منبع خطرجاني بود.
به طور كلي آنچه قابل تامل است اين كه، چنانچه افرادي در محيط هاي همگاني با پستي و بي فرهنگي حضور مي يابند، ارزش هاي فراوان اين محيط ها را نفي نمي كنند. آنچه مهم است ايمن سازي اين فضاهاست. چنانچه اين فضاها را از دست دهيم فرصت با هم بودن، فرصت ديدار طبقات اجتماعي و بسي فرصت هاي ديگر را از دست مي دهيم. در اينجا يك سوال اساسي نيز قابل طرح است، اگر ما زيرساخت هايي كه فعاليت سياسي شهروندي را حمايت مي كند و مواد خامي كه سياست را ممكن مي سازد از دست بدهيم، چه نوع فعاليت سياسي برايمان باقي خواهد ماند؟در اينجا من نمي خواهم به اين سوال پاسخ گويم، اين خود نياز به مقاله اي ديگر دارد. در عوض مي خواهم نگاهي خوش بينانه به فضاهاي تنوع اجتماعي داشته باشم. مهم است بدانيم كه چرا اين فضاها مهم هستند و بدانيم هر حاكميتي كه در گسترش اين فضاها همت نمي كند، به شهروندان ستم روا مي دارد. اين فضاها بايد راحت تر و از طريق عمل سياسي احيا شوند. و همانطور كه در جمله اول مقاله از زبان روزنامه »بي گاردين« آوردم، گروه هايي هستند كه هم اكنون براي گسترش و در دسترس همگان بودن اين فضاها مي جنگند. اين روزها زياد سوار وسايل نقليه عمومي نمي شوم، هنوز به ماشينم چسبيده ام، اما جاذبه و تازگي اتومبيل شخصي در من از بين رفته است. يافتن پاركينگ مشكل عمده اي است. احساس مي كنم روز به روز تمايل بيشتري به سوار شدن در وسايل نقليه عمومي و لذت بردن از اشتراك فضا با ديگران و حضور در كنار آنان پيدا مي كنم.
|
|
لندن
در خبر استانبول، از ركود صنعت جهانگردي در تركيه خبر داديم، اما اين ركود ظاهرا هيچ دخلي به كشوري مثل انگليس ندارد. چرا كه درآمد سالانه جهانگردي در اين كشور 76 ميليارد دلار برآورد شده است، كه رقمي واقعا استثنايي است.
با وجود ضربات سختي كه حوادث يازده سپتامبر به صنعت جهانگردي در سراسر جهان وارد كرده است، با اين حال جهانگردي پنجمين صنعت درآمدزاي انگليس شمرده مي شود. در حال حاضر 1/8 ميليون انگليسي در اين صنعت به طور مستقيم مشغول به فعاليت هستند كه در نوع خود بسيار جالب است.
حوادث يازده سپتامبر، بيماري سارس، تب برفكي و جنون گاوي از عوامل تهديدكننده صنعت جهانگردي انگليس در چند سال اخير هستند. با اين حال جهانگردي توانسته است، پس از صنعت كشاورزي و چند صنعت ديگر همچنان درآمدزا باشد.
|
|
نيويورك
IT يكي از مهم ترين پديده هاي چند سال اخير است كه بسياري معتقدند فلسفه وجودي پديده اي به نام كامپيوتر در سال هاي اخير به خاطر وجود آن است. شهرهاي الكترونيكي از چنان رشد و نفوذي در سال هاي اخير برخوردار شده اند كه كارشناسان اين حوزه، نپيوستن به آن را معادل با عقب ماندگي تكنولوژيك يك كشور مي دانند.اخيرا سازمان ملل هشدار داده است؛ كشورهايي كه از مزاياي اقتصادي تجارت الكترونيك بي بهره هستند، بايد هر چه سريع تر خود را به اين قافله برسانند. فقر مالي، بهداشتي، بيسوادي و خطوط ضعيف اينترنتي عواملي است كه بسياري از ملت ها را از مزاياي اقتصاد پيشرفته بي بهره كرده است.سازمان ملل گفته است كه تجارت الكترونيك عنصري نيرومند براي پييشرفت است كه كشورهاي فقير بايد به آن روي آورند. توسعه اين فناوري مي تواند به ايجاد مشاغل، پيشرفت اقتصادي و حتي ايجاد بازارهايي براي فروش محصولات كشاورزي كمك كند.
|
|
ابوظبي
به زودي دومين مرحله پروژه پاكسازي هواي آلوده در ابوظبي به اتمام مي رسد. ابوظبي كه در چند سال اخير مشكلات مرتبط با آلودگي هوا را به خوبي حس كرده است، در دو سال گذشته برنامه هاي كوتاه مدت و بلندمدتي براي رفع آلودگي هوا تدارك ديده است، كه طبق گفته مسوولان دومين مرحله اين پروژه در حال انجام است.ابوظبي در مرحله اول، پاكسازي هواي شهري را مد نظر داشت تا سلامت شهروندانش بيش از گذشته به خطر نيفتد. در مرحله بعدي مقامات مسوول به فكر حفظ آب هاي خليج فارس افتادند كه به خاطر نشت نفت كش ها و لوله هاي نفت در خطر آلودگي جدي قرار دارد. حفظ جان آبزيان كم ياب و صنعت ماهي گيري از ديگر اهداف اين مرحله پاكسازي آب و هوايي است. در چند سال گذشته به خاطر مشكلات ناشي از آلودگي نفتي، بسياري از ماهيان و ميگوهاي خوراكي كه درآمد سالانه زيادي براي كشورهاي حاشيه خليج فارس داشتند، از بين رفتند.
|
|
استانبول
يكي از تبعات حوادث پس از 11 سپتامبر، ركود بي سابقه مساله جهانگردي در كشورهاي اروپايي است، به خصوص كشورهايي كه اقتصاد آنها تا حدود زيادي مبتني بر اين صنعت است.
تركيه يكي از اين كشورهاست كه به خاطر چند انفجاري كه در سال جاري در شهرهاي مهم آن رخ داده است، با ركود بي سابقه اي مواجه شده است. به گونه اي كه طبق آخرين آمار 25 درصد كاهش درآمد داشته است كه براي يك صنعت، ركورد بسيار خطرناكي است.
با اين حال، القاعده، بن لادن و صدام حسين، ديگر چند تروريست صرف نيستند، بلكه آدم هايي هستند كه با چند اقدام خود مي توانند اقتصاد يك كشور را دچار چنين شوك هاي عظيمي كنند. اما بدون شك صنعت جهانگردي بيش از همه بخش هاي اقتصادي به خون اين اشخاص تشنه است.
|
|
لس آنجلس
تازه ترين نسخه از برنامه»آفيس« شركت مايكروسافت، به كاربران امكان مي دهد تا نامه هاي الكترونيكي-Email - را بفرستند كه در زمان تعيين شده به شكل خودكار از بين برود.
عرضه اين برنامه به منظور افزايش امنيت نرم افزارهاي مايكروسافت صورت مي گيرد. مايكروسافت اعلام كرده است كه كاربران با برنامه جديد خواهند توانست. تعيين كنند كه چه كساني امكان خواندن پيام الكترونيكي را داشته باشند. همچنين كاربران با استفاده از اين برنامه مي تواننند از ارسال مجدد نامه ها به ديگران(forwarding) جلوگيري كنند. اين نرم افزار جديد به خصوص براي شركت هايي طراحي شده است كه نمي خواهند اطلاعات حساس آنها به بيرون درز كند. شركت مايكروسافت اعلام كرده كه برنامه »آفيس 2003«، به كاربران امكان خواهد داد تا نامه هاي الكترونيكي خود را زماندار كنند، يعني نامه ها پس از مدت مشخص شده خود به خود حذف خواهند شد.
|
|
توكيو
ژاپني ها امسال توانستند عنوان خودروي برگزيده سال را از آن خود كنند.
خودروي »تويوتا پيروس« كه بيشترين ميزان توليد را در جهان دارد و پرفروش ترين اتومبيل جهان محسوب مي شود، از سوي مجله »موتور ترند« به عنوان خودروي سال 2004 برگزيده شد.
»كوين اسميت«، سردبير مجله موتورترند در اين باره گفته است: پيروس، خودرويي است توانمند و راحت كه رانندگي با آن راحت و لذت بخش است و از نظر سوخت نيز بسيار اقتصادي است.
اين خودرو به راحتي قادر است در حين حركت سوخت خود را از بنزين يا گازوئيل به برق تغيير دهد. ميزان مصرف سوخت اين خودرو براي هر 60 مايل تنها يك گالن است. قيمت خودروي ياد شده در بازار جهاني 20 هزار دلار است.
|