يك خبر ديگر از روسيه داريم و آنهم اينكه در روسيه حدود 800 هزار نفر آلوده به بيماري ايدز وجود دارد.
واديم پاكروفسكي دانشمند عضو آكادمي علوم پزشكي روسيه از وجود 780 هزار نفر آلوده به بيماري ايدز در اين كشور خبر داد.
وي در گفتگو با خبرنگاران گفت: شاخص افراد آلوده به بيماري  ايدز در سال هاي 1999، 2001 و۲۰۰۲ به ترتيب از 4/21 نفر به 2/123 و 9/158 نفر در سال افزايش يافت. به گفته وي، اين شاخص در نه ماهه اول سال جاري ميلادي به 176 نفر رسيده است.
به گفته پاكروفسكي در زمان حاضر تنها يك هزار نفر از بيماران و افراد آلوده به ويروس ايدز براي درمان و معالجه از بودجه فدرال استفاده مي كنند. اين درحالي است كه حداقل دو هزار نفر ديگر نياز فوري به اين بودجه دارند. در همين حال دولت روسيه با جدي گرفتن هشدارهاي كارشناسان قصد دارد بودجه برنامه هاي تشخيص و درمان بيماران ايدزي در سال آينده ميلادي را به 396 ميليون روبل افزايش دهد. نخستين مورد بيماري ايدز در روسيه در سال 1987 به ثبت رسيد و اين بيماري در زمان حاضر در 88 منطقه از 89 منطقه روسيه وجود دارد. بيشترين تعداد افراد آلوده به بيماري ايدز در استان مسكو، سنت پطرزبورگ استان هاي سوردلوفسك، اورنبورگ، سامارا و ايركوتسك ثبت شده است. بر اساس اطلاعات سازمان بهداشت جهاني درزمان حاضركشوري كه در آن بيماري ايدز به ثبت نرسيده باشد وجود ندارد و بيش از 40 ميليون نفر از ساكنان كره زمين آلوده به اين بيماري هستند.

۴ ورزشكار
اين سومين پرونده اي است كه طي يك سال گذشته در عالم ورزش باز مي شود و اتفاقا هر سه اين پرونده ها در عالم مستطيلي فوتبال مطرح شده اند. پس از ناصر محمد خاني و مجاهد خذيراوي اين بار نوبت يكي ديگر از ستاره هاي مشهور فوتبال است كه مسير دادگاه و زندان را طي كند. البته به اين سه نفر يك واليباليست را هم 
اضافه كنيد.
۳ احضاريه 
دوشنبه هفته گذشته اين بازيكن نامدار در منزلش واقع در ميدان نور دستگير شد. منابع مطلع مي گويند اين بازيكن پس از آنكه سه بار احضاريه برايش فرستاده شد بازداشت شده است. طي تماسي كه با اطرافيان وي داشته ايم آنها مدعي شده اند كه مسوولان باشگاه معتقدند اين بازيكن از احضاريه هاي خودش مطلع بوده است.
اتهام اثبات نشده 
اتهام اين بازيكن يك رسوايي اخلاقي است كه هنوز به اثبات نرسيده است. اين خبر در شرايطي به بيرون درز كرد كه قرار نبود نشريات آن را منتشر كنند اما... به هر حال نكته ديگري هم هست. اگر اين آدم، فوتباليست مشهوري نبود، اين ماجرا چقدر مهم و با ارزش بود؟

پرونده اخير يك فوتباليست سرشناس، از جهاتي مشابه دو پرونده »فوتبالي« مشهور سال هاي اخير است. جنبه منكراتي موضوع و حضور جنس مخالف در آن، مهم ترين شباهت است. شباهت مهم ديگر بهره گيري قهرمانان ورزشكار از شهرت فراگير خود براي برقراري ارتباط هاي نامشروع است. يك شباهت ظريف هم اين است كه هر سه پرونده زماني مطرح شده اند كه قهرمانان مذكور در حاشيه زندگي ورزشي خود به سر برده و از كشاكش عرصه هاي ورزشي به دور بوده اند.

پرونده نخست زماني رخ داد كه آن فوتباليست جنوبي تيم لاجوردي پايتخت مدت ها بود كه به دليل مصدوميت نه تنها در مسابقات و تمرينات تيمش شركت نداشت، بلكه عملا ارتباطش با اين باشگاه قطع بود. دوره اوج آن مربي تيم ارغواني نيز مدت ها بود كه سپري شده و وي فقط به عنوان يك كمك مربي معمولي و در حالي كه در ميان نسل جديد طرفداران تيمش چندان هم مورد توجه نبود، روزگار را سپري مي كرد. فوتباليستي نيز كه اخيرا متهم شده و چندروزي را در زندان قصر گذرانده است، مدت هاست كه از يك مصدوميت مزمن رنج مي برد و پيش بيني شده دست كم تا يك سال ديگر به عرصه ورزش باز نمي گردد. البته ظاهرا ماجراي منجر به بروز اتهام براي او از مدت ها پيش آغاز شده، اما ايراد اتهام و تشكيل پرونده و زنداني شدن در زماني رخ داده كه او همچون دو فوتباليست متهم سلف، در متن ورزش حضور نداشته است. اينكه چرا قهرمانان ورزشي بعضا به دام اينگونه اتهامات در مي غلتند و چرا براي بسياري از ورزشكاران شهرت نه دستمايه اي براي ارتقاي موقعيت اجتماعي و بلكه صرفا ابزاري براي جبران محروميت هاي بسيار معمول است، نكته اي است كه واشكافي آن مجالي ديگر را مي طلبد اما پرونده اخير و گشودن دو نكته را به ويژه براي مديران ورزشي و متوليان و مدعيان مسائل جوانان ضروري مي نمايد. نكته اول ضرورت تمركز بيشتر مديران باشگاه ها بر اوقات غير ورزشي ورزشكاراني است كه بعضا براي استخدام آنها هزينه هاي بسيار گزافي را متحمل شده اند. مساله اين است اغلب وقتي اين جواناني كه پله شهرت را يك شبه پيموده اند، به حال خود رها مي شوند، آن كار ديگر را مي كنند كه هم ممكن است سرنوشت خودشان را به تباهي بكشد و هم الگوي بدي باشد براي صدها هزار نوجواني كه روياي همه خواسته هاي قابل تحقق را تا پيش از اين در سيماي آنها مي ديده اند. چاره كار آيا اين است كه باشگاه براي هر ورزشكار گرانقيمت يك نگهبان 24 ساعته بگمارد؟ يا اينكه آنقدر آنهار ا در مسابقه و تمرين غرق كند كه وقت براي هيچ كار ديگري نداشته باشند؟قطعاً چاره منطقي تر ارتقاء شخصيت اين ورزشكاران به گونه اي است كه بدانند به عنوان يك قشر برجسته اجتماع چه چيزي زيبنده آنهاست وچه چيز نيست و اقبال بلند شهرت و محبوبيت را به آساني از كف ندهند. اما مسئله اين است كه ظاهرا هيچكدام از باشگاه هاي وزرشي ما سازوكاري را كه بتواند چنين اثر فرهنگي را بر ذهن و شخصيت يك ورزشكار جوان بگذارد، ندارند. بگذريم از اينكه ظاهراً محيط برخي از باشگاه ها خود عاملي براي تشديد بدآموزي ها و كجروي هاي اخلاقي است و در اين محيط ها ممكن است جوان تازه به دوران رسيده آنچه را هم كه خانواده و والدين در گوشش خوانده اند، فراموش كند.اما نكته مهم ديگر، نبود فرصت هاي متنوع و مناسب تفريح و فراغت در شهر است. نحوه گذراندن اوقات فراغت اصولاً تابعي از شخصيت،  تربيت و آموزش هاي قبلي فرد و البته ميزان درآمد اوست. افراد با ارتقاء موقعيت اجتماعي به تفريحات متفاوتي روي مي آورند، فرضاً فردي كه قبلاً در اوقات بيكاري فقط تلويزيون تماشا مي كرده حالا ممكن است به تماشاي تئاتر روي بياورد، يا فردي كه هرازچندگاهي جمعه ها به كوه مي رفته، ممكن است به طور جدي به اكوتوريسم، اسكي ، هابكينگ و... روي بياورد. درباره فوتباليست ها ماجرا اين است كه درآمد و موقعيت اجتماعي آنها ناگهان تغيير مي كند، اما شخصيت آنها نه. در نتيجه نحوه گذران اوقات فراغت آنها بعضاً از چارچوب هنجارهاي اخلاقي جامعه خارج مي شود: مثل همه پولدارهاي تازه به دوران رسيده اي كه به دام اعتياد و به ويژه مصرف ترياك مي افتند.به هر روي، پرونده »فوتبالي« اخير، نه يك حادثه دور از انتظار، بلكه نمايه اي از زندگي اجتماعي معمول ماست كه در زير پوست شهر همچون رودخانه اي رونده و عميق جريان دارد.

از اندونزي خبر مي رسد كه 180 تن از نمايندگان مجلس اندونزي مظنون به فساد مالي هستند.
سخنگوي دادستان كل اندونزي اعلام كرد حداقل 180 تن از نمايندگان مجلس محلي و منطقه اي در اين كشور مظنون به فساد مالي هستند.
به نوشته روزنامه جاكارتاپست، »يحيي رحمان« گفت: عده اي بالغ بر 161 تن از قانونگذاران شهري و منطقه اي مظنون به فساد مالي و تحت تحقيق و بازجويي هستند و 19 تن ديگر تاكنون محاكمه شده اند.
وي افزود: از آنجا كه اين آمار بر اساس گزارش هاي تنها 18 دفتردادستاني سراسر كشور است، ممكن است بيشتر باشد. رحمان شمار قانونگذاران شهري و منطقه اي مظنون دراستان سوماتراي غربي را 117 نفر اعلام كرد.
يك گروه شفاف سازي بين المللي مستقر در برلين ماه گذشته با انتشار فهرستي از كشورهايي كه مقامات آنها دچار فساد مالي هستند، اندونزي را در ميان 133 كشور در رديف 122 جدول قرار داده بود.

ماجرا از وقتي آغاز شد كه مادر مرحوم شاكي اين پرونده سه ماه پيش از اين، در بيمارستان پاسارگاد تهران در تختي بستري مي شود كه كنار تخت فرشته.ك قرار داشت و فرشته پس از شنيدن درددل هاي اين مادر بيمار با او طرح دوستي مي ريزد و در نقشه اي زيركانه مدعي مي شود كه مي خواهد جاي خواهر و حتي مادر مرحوم شاكي را نيز پر كند.
يك حلقه تمام برليان طلاي سفيد، مارك مظفريان به ارزش يك ميليون تومان، دو حلقه ازدواج پدر و مادر شاكي، چهار حلقه انگشتر متفرقه، يك گردنبند قديمي تمام الماس با گوشواره و انگشترش، دو حلقه طلاي سفيد و زرد، يك قاب ساعت طلا، مقداري طلاجات فانتزي، يك زنجير بلند طلاي قديمي و دو النگوي بچه گانه قديمي.
»مرسده« شاكي پرونده درباره اين سرقت گفت: روز سرقت ساعت 20/8 صبح به اتفاق دختر دايي ام به بهشت زهرا سر خاك مادرم رفتم. پرستار دو فرزندم به همراه آنها و فرزند دختر دايي ام در منزل بودند.ساعت 30/10 به منزل رسيدم. در آن لحظه »نگار.ج« پرستار بچه ها سراسيمه جلوي منزل آمد و گفت: »در غيابتان خانمي كه خود را قاسمي معرفي مي كرد به اينجا آمد و خود را دوست شما معرفي كرد. من او را در مراسم ختم انعامي كه براي مادر مرحومتان گرفته بوديد ديده بودم، او براي ديدن شما آمده بود. پس از صرف چاي بدون توجه به حرف هاي من به اتاق خواب شما رفت و پس از ده دقيقه بيرون آمد و از خانه خارج شد.بعد از شنيدن حرف هاي پرستار به اتاق خوابم رفتم. كليه طلاجات من و پدر و مادرم- كه به تازگي به رحمت خدا رفته اند- در يك جعبه درون يك كيف سامسونت در اتاق خواب نگهداري مي شد.در كيف باز بود و طلاها در محل خود نبود. به پرستار گفتم شخصي به نام قاسمي نمي شناسم و مشخصات خانمي كه به اينجا آمده بود را گرفتم كه مشخصات خانم فرشته.ك را به من داد.با فرشته تماس گرفتم و از او پرسيدم كه صبح به منزل من آمده بود و شخصي به نام خانم قاسمي مي شناسد؟ فرشته گفت كه از صبح خانه ا ش را ترك نكرده و شخصي را هم به اين نام نمي شناسد. تلفن را روي آيفون زدم و پرستار گفت كه اين صداي خانم قاسمي است. از فرشته به بهانه اينكه حالم خوب نيست خواستم به منزلم بيايد، اما او گفت براي چه بيايم و نيامد. من هم به علت سرقت از او شكايت كردم.
و اما بشنويد حرف هاي فرشته را : من روز سرقت ساعت 30/8 از خواب بيدار شدم. شوهرم براي خريد بيرون رفت. من هم نهار درست كردم و نيز به مرتب كردن خانه مشغول شدم. مرسده ساعت 11 با من تماس گرفت و گفت كه صبح به خانه اش رفته ام و اينكه آيا شخصي به نام قاسمي را مي شناسم يا نه. او بعد از چند ساعت با منزل مرسده تماس مي گيرد و به دختر او كه گوشي را جواب مي دهد مي گويد كه مي خواهد با نگار.ج صحبت كند. مرسده گوشي را روي آيفون زده و حرف هاي او را گوش مي دهد.فرشته به نگار مي گويد وقتي از من سوال كردند چه بگويم كه حرفمان دو تا نشود.
به گفته نگار.ج خانم قاسمي يا همان فرشته. ك وقتي به منزل مرسده آمده بود آرايش غليظي داشت. اما روي ليواني كه آن خانم چاي خورده اثر رژ لب نمانده بود. با اين خانم هم در ختم انعام حدود سه ساعت از مهمان ها پذيرايي كردند. در اين صورت هم، پرستار مطمئنا اسم آن خانم را بايد مي دانست.نگار.ج ريز طلاهاي به سرقت رفته را به آگاهي اعلام كرده بود. اما طبق گفته هاي مرسده، چون طلاها ارثيه مادري اش بوده حتي نزديك ترين افراد به او هم ريز طلاها را نداشتند. مرسده مطمئن بود كه پرستار ريز طلاها را ندارد.نگار.ج و فرشته.ك باقرار كفالت آزاد هستند و پرونده براي صدور راي آماده ارائه به دادگاه است.

تحقيقات قضايي روي پرونده كلاهبرداري بزرگ در مجتمع مسكوني اركيده هنوز در مراحل اوليه قرار دارد و اين در حالي است كه افشاي جزييات تازه اي از اين پرونده افراد جديدي را در مظان اتهام قرار داده است.
در شرايطي كه بسياري از مالباختگان، بهرام قديري مديرعامل شركت مشاوران ساخت چهار صفه را مسوول مستقيم اين كلاهبرداري مي دانند، تحقيقات نشان داده است همه امضاهاي پاي قراردادها متعلق به اين متهم نيست و سه فرد ديگر نيز به نمايندگي از چهار صفه اقدام به تنظيم و عقد قرارداد با مالباختگان كرده اند.
در حال حاضر علاوه بر بهرام قديري افرادي به نام »ع.الف« و »م« نيز در رديف متهمان كلاهبرداري بزرگ قرار گرفته اند و امضاهاي آنان شناسايي شده است.
همچنين امضاي فرد ديگري نيز پاي تعدادي قرارداد وجود دارد كه هنوزصاحب آن مشخص نيست و در واقع اين متهم تاكنون توانسته است خود را از معركه دور نگه دارد و مانع مطرح شدن نامش در پرونده اي كه در شعبه دوم بازپرسي شهر ري تحت رسيدگي قرار دارد، شود.
در اين ميان عليه 20 بنگاه دار كه به عنوان نمايندگي هاي شركت چهار صفه اقدام به پيش فروش واحدهاي مجتمع اركيده كرده اند، نيز دادخواست هاي متعددي تنظيم شده است و تعدادي از آنان پس از احضار يا جلب، به سوالات بازپرس حسيني درباره نقش خود در اين كلاهبرداري پاسخ داده اند و در حال حاضر اكثر آنان با قيد ضمانت و سپردن وثيقه آزاد اما با اين وجود هنوز تعدادي از بنگاه داران فراري هستند و حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي در صدد است تا آنان را وادار كند خود را معرفي و تسليم مقامات قضايي و انتظامي كنند.
بهرام قديري كجا است 
بنا به اطلاعاتي كه يكي از مالباختگان در اختيار ما قرار داده است بهرام قديري هم اكنون در كشور آمريكا زندگي مي كندو قصد دارد خانه مسكوني خود در اين كشور را به فروش برساند اما هنوز از انگيزه او براي اين كار خبري در دست نيست.
از سويي شواهد و اخبار موجود حكايت از آن دارد كه قديري در آمريكا از زندگي مرفه اي برخوردار است به گونه اي كه او هم اكنون دو دستگاه بنز سواري به عنوان خودروي شخصي خريده است.
يكي از نكاتي كه نشان مي دهد قديري پيش از فرار از كشور نقشه كلاهبرداري بزرگ را طراحي و پيش فروش مجتمع اركيده را از ابتدا با همين نيت آغاز كرده بود، اطلاعات كذبي است كه وي از خود به خريداران واحدها ارائه مي داد.
به عنوان نمونه قديري به تمام مشتريان خود گفته بود در دانشگاه صنعتي شريف به عنوان استاد، تدريس مي كند حال آن كه بنا به اسناد موجود در اين دانشگاه وي تا به حال نه به عنوان عضو هيات علمي و نه استاد حق التدريس با هيچ يك از دانشكده هاي صنعتي شريف همكاري نداشته است.
كميته پيگيري 
هم اكنون مالباختگان با تشكيل »كميته پيگيري« در تلاش هستند تا با آزمودن راهكارهاي گوناگون به مطالبات خود دست يابند و ضرر و زياني را كه متحمل شده اند جبران كنند.
هدف اصلي »كميته« اين است كه شركت چهار صفه يا مالك مجتمع اركيده را وادار به عمل به تعهدات خود كند تا حداقل 1100 نفر از مالباختگان بتوانند آپارتمان هايشان را تحويل بگيرند.
از طرفي مجتمع اركيده در بخشي از يك زمين بزرگ به مساحت 43 هزار متر واقع شده است و مالك اين زمين و مجتمع مي تواند براي جبران خسارات ساير شاكيان پرونده، مجتمع آپارتماني ديگري احداث كند و آن را به مالباختگان تحويل دهد. اين موضوع يكي از پيشنهادهاي كميته پيگيري براي حل معضل پيش آمده است و چنانچه دستگاه هاي قضايي وانتظامي نيز در اين راه به آنان كمك كنند، پرونده كلاهبرداري بزرگ سريع تر به انجام مي رسد.
پشت سنگر مردم 
فرماندار شهرري در آخرين اظهارنظر خود پيرامون پرونده مجتمع اركيده گفت: كلاهبرداران براي رسيدن به اهداف خود پشت سر مردم سنگر گرفته اند و مي خواهند از آب گل آلود ماهي بگيرند.
محمدرضا آذرنيا افزود: »تحقيقات انجام شده حاكي از اين است كه كلاهبرداران اين پروژه برخي از افراد آگاه و ناآگاه را تحريك به تجمع غيرقانوني مي كنند.«
وي خاطرنشان كرد: مالباختگان بايد هوشيار باشند تا آب به آسياب كلاهبرداران ريخته نشود، زيرا آنان با هوچي گري، جوسازي و تحريك مالباختگان به برگزاري تجمع و ايجاد اغتشاش، سعي دارند اذهان عمومي را منحرف و مسوولان را به اتخاذ تصميم عجولانه وادار كنند.
فرماندار ري خاطرنشان كرد: با دستگيري برخي از عواملي كه مردم را تحريك به بستن خيابان و بزرگراهها مي كردند مشخص شد كه بخش زيادي از اين تحركات را خود كلاهبرداران براه انداخته اند تا مسوولان را از پي گيري اصل ماجرا منحرف كنند.
وي افزود: شوراي تامين شهرستان ري، از زمان اطلاع از اين موضوع، هشت جلسه تشكيل داده است و اعضاي آن، بيشتر از مسووليت قانوني خود، براي گرفتن حق مردم،  شبانه روز تلاش كرده اند.
»آذرنيا« در پايان نشست شوراي تامين، درجمع مالباختگان مجتمع مسكوني اركيده نيز خطاب به تعدادي از معترضين گفت: كساني از اموال شما كلاهبرداري كرده اند و ما هم به عنوان وظيفه براي گرفتن حقوق شما تلاش مي كنيم.وي خاطرنشان كرد: اگر بنا باشد مشكلات بوجودآمده را كه دو شخص حقيقي براي خود بوجود آورده اند به خيابان بكشيم و نگذاريم خدمتگزاران مردم،  وظيفه قانوني خود را عمل كنند، اين جفا به ساير مردم و كساني است كه براي گرفتن حق شما از كلاهبرداران تلاش مي كنند.

هشدار
بازپرس پرونده مجتمع مسكوني »اركيده« به پيش خريدكنندگان مسكن هشدار داد و از آنها خواست تا هنگام عقد قرارداد تمام پيش بيني هاي لازم را انجام دهند.بازپرس حسيني به خبرنگار ما گفت: هيات دولت در رابطه با نحوه پيش فروش آپارتمان ها مصوبه اي دارد كه طبق آن چگونگي عقد قرارداد و پرداخت پول به مالك مشخص شده است و رعايت اين مصوبه در جلوگيري از كلاهبرداري هاي اينچنيني بسيار موثر است.وي افزود: افراد بايد پيش از عقد قرارداد، از سابقه كار مالك اطلاعات كاملي كسب و براي تنظيم قرارداد با حقوقدانان و اشخاصي كه در اين زمينه آگاهي كافي دارند، مشورت كنند.

پليس ژاپن اخيرا درپي افزايش تبهكاري خارجيان، نسبت به حضور خارجياني كه بصورت غيرقانوني در كشور فعاليت مي كنند حساس شده و نيروي خود را براي دستگيري آنها بسيج كرده است.
آخرين گزارش منتشرشده از سوي اداره مهاجرت ژاپن نشان مي دهد كه افزون بر 220 هزار خارجي به صورت غيرقانوني در اين كشور حضور دارند.
حدود 30 هزار تن از اين خارجيان غيرقانوني افرادي هستند كه به صورت قاچاق وارد كشور شده اند.پليس ژاپن در نيمه نخست سال جاري 2003 ميلادي به همراه اداره مهاجرت اين كشور توانسته است 18 هزار و 579 خارجي غيرقانوني را بازداشت و از كشور اخراج كند.گزارش اداره مهاجرت نشان مي دهد كه اتباع كره جنوبي، چين و فيليپين در رده هاي نخست تا سوم اتباع كشورهاي خارجي هستند كه به طور غيرقانوني در ژاپن حضور دارند.اداره مهاجرت ژاپن قصد دارد كه با افزايش شمار نيروهاي خود و آسانتركردن مراحل قانوني و اداري اخراج خارجيان غيرقانوني، از شمار اين افراد در كشور بكاهد.

از روسيه خبر مي رسد كه درحوادث مختلف از جمله تصادف،درگيري و همچنين قتل عمد در بيست و چهار ساعت اخير، 11 نفر كشته و دو تن ديگر مجروح شدند. مثلا در 24ساعت گذشته بر اثر برخورد يك خودرو سواري با يك كاميون در منطقه»تور« روسيه پنج سرنشين سواري جان باختند. علت بروز اين حادثه سبقت غير مجاز سواري مرسدس بنز حامل پنج نفر از اتباع ليتواني ذكر شده است. در همين روز يك افسر وابسته به نيروهاي ويژه روسيه»آمون« در درگيري با يك شورشي در جمهوري كاباردينا بالكاريا جان باخته است. در اين درگيري كه در جريان عملياتي ويژه براي بازداشت شورشي مذكور روي داد اين فرد نيز جان باخت. گزارش ديگري از گروزني حاكي است كه در درگيري افراد پليس چچن با يك گروه شورشي در تاسيسات يك خط نفتي در منطقه اكتبر گروزني دو افسر جان باختند. در جريان اين درگيري دو نفر ديگر از افرادپليس و برخي از شورشيان كه از محل درگيري متواري شدند، مجروح شدند. به گفته سخنگوي وزارت كشور چچن از آغاز سال جاري ميلادي تا كنون و در نتيجه درگيري با شورشيان 138 نفر از افسران اين وزارتخانه كشته و 285 تن ديگر از آنان مجروح شدند. روزنامه ماسكووسكي كامسا مولتس چاپ مسكو در گزارشي از يافتن دو جسد در اين شهر خبر داد.يكي از اين اجساد كه فاقد سربود متعلق به فردي است كه به وسيله دوست ولگرد 19ساله خود به قتل رسيده است. قاتل پس از جداكردن سر دوستش پيشنهاد فروش آن را به 250 دلار مي داد. وي كه گفته مي شود دچار بيماري رواني است ساعاتي بعد به وسيله پليس بازداشت شد.

از سلمان بيرجند خبر مي رسد كه بيش از 500 هزار متر پارچه قاچاق در مناطق شرقي كشور كشف شده است. ماموران قرارگاه استاني سلمان بيرجند موفق شدند بيش از 500 هزار متر پارچه قاچاق را طي چندروز گذشته در مناطقي از استان هاي خراسان و سيستان و بلوچستان كشف كنند.
ماموران اين قرارگاه در ايست و بازرسي سهل آباد نهبندان در استان خراسان و نصرت آباد زاهدان در استان سيستان و بلوچستان موفق شدند طي چند مرحله عمليات گشت و بازرسي اين مقدار پارچه را كشف كنند.
علاوه بر آن ماموران اين قرارگاه طي اين مدت در مناطق ياد شده بيش از شش تن چاي۱۴،تن كريستال، 209 كيلوگرم قفل، 35 دستگاه دوربين، 17هزار لامپ برق، 1025 دستگاه صوتي و تصويري، 505 عدد رقص نور و مقادير زيادي مواد غذايي و پوشاك كشف كردند. اقلام كشف شده كه ارزش آن بيش از صدها ميليون ريال مي باشد به همراه متهمان تحويل مراجع ذي صلاح شده اند.