۱۰ پيشنهاد به آمريكا -بخش پاياني
راه سوم
وقتي ناتواني آمريكا در نظارت كارآمد بر مرزهاي عراق ثابت شد، ناپايداري اين سياست بيش از گذشته معلوم شد. اين كار براي نيروهاي آمريكايي در شرايطي كه سرگرم دستگيري مقامات رژيم گذشته اند، بسيار دشوار است. اين يك تضاد واقعي بود: نمي توان كشورهاي منطقه را به تغيير رژيم تهديد كرد و بعد از آنها انتظار داشت كه بي طرف بمانند و يا فراتر از آن به ايجاد ثبات در عراق هم كمك كنند. مقام هاي امريكايي پيش از جنگ بارها گفتند كه هدف آنها شكل دهي دوباره به منطقه به طور كلي است، گفتند عراق فقط شروع كار است و كشورهاي بعدي همچون ايران، سوريه يا عربستان در نوبت هستند. حماسه تغيير رژيم ،همسايگان عراق را در موضع تدافعي قرار داد و آنها خود را يا به آغوش واشنگتن انداختند و يا پز آشتي با آن را گرفتندو منتظر مانده اند تا شايد واشنگتن واقع بين تر شود و با توجه به هزينه ها و فوايد تغيير رژيم در سراسر خاورميانه از اين كار منصرف شود. رهبران اين كشور البته در پي موج روبه رشد مخالفت با اشغال عراق توسط آمريكا انگيزه پيدا كرده اند و برخي از آنها مطمئنا اين مخالفت ها را تشويق هم مي كنند. اختلافات روبه رشد ميان آمريكا و اروپا درباره عراق نيز آنها را تشويق مي كند. رهبران اين كشورها بايد با اين حقيقت روبه رو مي شدند كه نيروي اشغالگر در عراق متحد اصلي اسرائيل است و شارون دوستان نيرومندي در واشنگتن دارد. درهم آميختگي موضوع عراق با فلسطين از نظر اعراب، چه رهبران و چه مخالفان، دور نمانده است. به همين دليل آنها انگيزه اي براي كمك به اوضاع عراق ندارند. ناپايداري اين سياست رفته رفته روشن شد. فرماندهان آمريكايي در شمال عراق به بازرگانان محلي اجازه دادند روابط تجاري با سوريه و تركيه برقرار كنند، دولت آمريكا از سعودي ها و ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس خواسته است كه براي بازسازي عراق مشاركت مالي كنند. از سوريه خواسته شده كه در جنگ با تروريسم همكاري كند. همچنين ثابت شده است كه ايران آنقدر قدرت دارد كه برخورد نظامي با آن را دشوار كند، بويژه آنكه اين كشور با حل موقتي مسائل هسته اي خود اكنون در وضع بهتري قرار دارد.به نظر مي رسد كه آمريكا اكنون در حال اتخاذ يك سياست واقع بينانه تر است. ماهي را هر وقت از آب بگيريد تازه است.چهار عامل مهم در منطقه اي كردن موضوع عراق دخيل است:
۱- هوشياري روبه رشد فرماندهان نظامي آمريكا در منطقه و آگاه شدن آنها از اين موضوع است كه همكاري با همسايگان عراق ضروري است.
۲- كم رنگ شدن شيفتگي شوراي حكومت انتقالي عراق نسبت به آمريكا كه احزاب و جناح هاي مختلف درون اين شورا را به سوي كمك ها و مشورت هاي منطقه اي سوق داده است.
۳- حل موقتي اختلاف ميان ايران و آژانس بين المللي انرژي هسته اي يكي از عوامل مهم است: مقامات آمريكايي تا حدي لحن خود را نسبت به ايران نرم كرده اند، همچنين تهران هم از موضع همكاري درباره پرونده هسته اي اش وارد شده و شايد رفتارش را با القاعده و طالبان تندتر كرده است.
۴- مخالفت گسترده با ورود نيروهاي ترك به عراق هم روند منطقه اي كردن اين موضوع را تشديد كرده است. حتي بهترين دوستان آمريكا در عراق مخالف دخالت نظامي تركيه بودند. اين مخالفت ها يا دلايل قومي داشت يا حزبي و فرقه اي. واكنش ديگر كشورها نيز چندان حمايتي نبود. اكثر آنها فكر مي كردند كه استقرار نيروهاي نظامي تركيه در عراق مي تواند آغازگر روند كلي مداخله نظامي منطقه اي در اين كشور باشد كه اين نوعي لبنانيزه شدن اوضاع است.
وقتي يك كشور هم مرز اجازه ورود پيدا كند. ديگران هم براي اين كار جسارت مي يابند. پيام اجلاس همسايگان عراق در دمشق اين بود. عراق براي همسايگانش آنقدر مهم و آنقدر تهديدكننده است كه نمي توانند آن را به آمريكايي ها واگذار كنند. واقع بين هاي آمريكايي مي گويند: خوب چرا اين كار را نكنيم؟ اما اين واقع بين ها نيستند كه در مرحله اول خواستار مداخله نظامي شدند. مشكل عراق دقيقا اين است كه آنها كه جنگ را شروع كردند مي خواهند در تغيير و دگرگوني منطقه هم حرف اول را بزنند. برنامه اي كه در آن كشورهايي كه اكنون كمك آ نها مورد نياز است در رديف بعدي جنگ معروف به جنگ صليبي براي دمكراسي قرار دارند. تغيير جهت از آن مسير تهاجمي به سياستي كه مبتني بر آشتي است براي نظريه پردازان دولت بوش آسان نيست. ائتلاف، با بي ميلي در حال تصحيح بعضي از بدترين خطاهاي خود است، اعضاي سابق ارتش عراق را دوباره فراخوانده و كارمندان بعثي را به كارهاي خود بازگردانده است. مسلح كردن پليس نيز قبول شده است و به زودي انجام مي شود. ظرفيت بعضي از مشاغل عمومي تكميل شده است، از جمله در كار احياي مدارس روند تقسيم قدرت به اندازه تابستان، بد و ناكارآمد پيش نمي رود. همه اينها درست است. اما علي رغم وجود اين نشانه هاي بهبود، مقاومت هم با هماهنگي بهتر و حرفه اي تر پيش مي رود و جسورتر هم شده است. روحانيون برجسته نجف اكنون لحني ناشكيباتر و انتقادي تر در پيش گرفته اند. تعداد سربازان آمريكايي كه در دو هفته گذشته كشته شده اند بيشتر از سه ماه پيش است. اين اكنون يك رقابت جدي ميان عراق شكل يافته و تحت سلطه آمريكا و هرج و مرج و آشوب است. اكثر عراقي ها و رهبران خاورميانه در قلب خود از پيروزي هر يك از اين طرفين احساس ناخشنودي مي كنند و به پيروزي هيچيك راضي نيستند. بنابراين اين ۱۰ پيشنهاد با هدف توصيه راه سوم ارائه شد.
|