سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۴۱
جاده هاي منتهي به مرگ
000826.jpg
انواع خطر در جاده ها
از 300 تن از رانندگان درباره مجموعه اي متنوع از خطرات مهلك جاده ها نظرسنجي كرديم. در اينجا پنج مورد از موارد »شديدا» يا »بسيار» خطرناك به همراه درصد تخميني خطر آن آورده شده است:

لغزندگي جاده ها در هنگام باران ۷۶%
دشواري ديد در هنگام باران ۷۱%
دشواري ديد در تاريكي شب ۶۷%
سطح جاده هاي بد تعمير شده ۶۱%
فقدان علائم راهنمايي در جاده ها۶۰%
راه هاي خطرناك
هميشه بزرگ ترين مخاطرات را چرخ ها نمي سازند.
»اكتبر 2002 در يك صبح دل انگيز پاييزي، سندي جانسون 46ساله و مادرش به جاده اي در جهت شرق نورس وارد شدند. آن روز سندي و دان، شوهر 57ساله اش، قرار بود بيست و سومين سالگرد ازدواج خود را جشن بگيرند.
مادر و دختر قلاب يدك كش را از ماشين باز كردند، چرا كه يدك كش براي حمل بار سيب در مزرعه به كار مي آمد نه در جاده. در فاصله اي نه چندان دور در نزديكي تقاطعي در مسير 310، سندي چراغ چشمك زن قرمز و تابلوي ايست را ديد و بعد از آن مادري را با دو فرزندش كه مشغول هل دادن ماشين بودند.
همان زمان هم يك شورلت بليزر قرمز داشت با سرعت 55مايل در ساعت(100كيلومتر در ساعت) از سمت ديگر مي آمد. ظاهرا تقدير آن بود كه در اين جا، تصادفي سندي را به دنياي ديگر پرتاب كند، آنچه ماند جمجمه شكافته، ستون فقرات داغان، ريه ها و قلب بيرون افتاده بود، كمي آن طرف تر هم مادر 71ساله اش با گردن شكسته نفس هاي آخر را مي كشيد. دان در خانه مشغول تدارك جشن بود كه صداي تلفن بلند شد. پليس گشت از يك بزرگراه آن طرف تر بدترين خبرهاي ممكن را به دادن داد. او مي گويد: »فقط يك لحظه... در همان يك لحظه تمامي زندگي و عشقم دود شده و به هوا رفته بود.»
دان مطمئن بود كه سندي راننده محتاطي است، به همين دليل سوال هايش بي جواب بود. پس به سراغ تقاطع جهنمي رفت و اسناد و مدارك را زير ورو كرد و فهميد كه از سال 1990 تا 1999 ، حدودا 70 تصادف در اين نقطه روي داده است. اداره حمل ونقل اوهايوODOT))نيز در طول 13سال، سرپرستي 6تحقيق در اين مورد را به عهده گرفته بود كه نتيجه كار گزارشي 50صفحه اي بود به تاريخ آگوست 2001، يعني بيش از يك سال قبل از آن لحظه  اي كه زندگي و عشق دان به هوا رفته بود. نتيجه تحقيقات، موردي ساده را نشان مي داد: مشكل اصلي وجود خانه اي در كنج خيابان بود كه در حدود 25درصد از ديد مناسب را كور كرده بود و نصب چراغ راهنمايي مي توانست تقريبا 80درصد از ميزان تصادفات را كاهش دهد اما در تقاطع علائم به خوبي ديده نمي شد. در آوريل 2002، بنا به پيشنهادODOT ، درخواست خريد و ويران كردن خانه به تصويب رسيد، اما در زمان تصادف سندي، طرح مورد نظر هنوز در حد نوشته روي كاغذ بود، چرا كه به دليل اندازه و موقعيت شبكه بزرگراه ها انجام سريع كار ممكن نبود. حالا نوبت دان بود كه وارد صحنه شود و نبردي را آ غاز كند كه نتيجه اش بالا بردن سطح ايمني تقاطع بود، به هر حال انگيزه ها و اوضاع عوض شده بودند. از اواسط دسامبر يك چراغ راهنمايي موقتا نصب و بنا شد كه يك چراغ راهنمايي چند زمانه نيز به آن اضافه شود.
حقيقت آن است كه چنين تصادف هايي در تقاطع ها بسيار شايع است. بنا به گزارش هاي اداره ترافيك بزرگراه هاي آمريكا (MHTSA) تقريبا نيمي ازتصادفات سال 2001 در تقاطع ها رخ داده بود يعني چيزي در حدود 7/2 ميليون تصادف در يك سال. البته تقاطع ها را نمي توان تنها عامل مخاطره آميز دانست. در 4ميليون مايل (2/7كيلومتر) جاده سراسر آمريكا، خطرات بي شماري در انتظار رانندگان و اتومبيل هايشان است. مثلا پروژه هاي غيراستاندارد و جاده هاي خارج از رده، نگهداري نامطلوب راه هاي عمومي، كمبود علائم و چرا غ هاي راهنمايي و پايين بودن سطح ايمني جاده ها.
در حقيقت خريد اتومبيل سالم وخوب كاري آسان است. رانندگي محتاطانه هم امكان پذير است،اما هنوز خطري در كمين است: جاده خود دشمني خطرناك است.
گفته مي شود هزينه ها سرسام آور است، چپ ها سنگ اندازي مي كنند و استفاده از جاده ها روز به روز در حال افزايش است. در سال 2000،ميزان حمل ونقل آمريكايي ها 7/2 ميليارد بوده است، يعني 20درصد افزايش نسبت به سال 1993. تازه عذرو بهانه نيز زياد است:هميشه مي توان گناه را به گردن راننده ها انداخت.
مدير ملي سياست ترافيك سالم(AAA) مي گويد كه تا سال 2020، حدود 40ميليون از گواهينامه هاي رانندگي در دست رانندگان بالاي 65 سال خواهد بود و چه كسي است كه نداند اين سن براي پشت فرمان نشستن چه خطرها كه ندارد.
تقاطع هاي خطرناك 
مجله »ريدرز دايجست» در گزارشي اعلام كرد: »جاي شگفتي است كه اغلب تصادفات در جاده هاي معيوب رخ مي دهد و گزارش ها فقط به رانندگان خطاكار اشاره مي كنند.» نتيجه اين مي شود كه از سال 1998تا۲۰۰۰، در نتيجه تصادفات 24067 نفر كشته مي شوند كه۲۵ درصد اين موارد در تقاطع ها و جاهايي است كه خطوط درهم مي روند؛ در نقطه هاي كور و جاهايي كه علائم ناكافي و نامناسب اند.
حدمجاز سرعت بالا رفته است و بسياري از مردم قادر نيستند كه نظير دهه 1960، موارد پيچيده را تشخيص دهند مثلا سرعت قانوني و مجاز براي چرخش به سمت چپ. در اوايل 1996،AAA ميشيگان همكاري اي را براي كاهش ميزان تصادف هاي مرگبار در تقاطع ها با سازمان هاي شهري ديترويت آغاز كرد.بخش بزرگي از اين برنامه شامل اضافه كردن خطوط و علائم مختص سمت چپ جاده بود.
بخش ديگر برنامه افزايش اندازه چراغ هاي راهنمايي از 20 سانتي متر به 30 سانتي متر بود، همچنين بقيه علايم و تابلوهاي بالاي هر خط و اضافه كردن فاصله اي تماما قرمز، نتيجه آن شد كه در تقاطع هاي ديترويت ميزان تصادفات 47 درصد كاهش يافت، اين نتايج بالاخص در 130 تقاطع در 2 شهر چشمگير بودAAA . ميشيگان اميدوار است كه تا آخر سال 2004، تمامي 300 تقاطع مشكوك بدين شيوه بازسازي شوند.
قانون بد
آخرين جشن سپاسگزاري بود. چادساتن 17 ساله و بهترين دوستش، در جاده اي در بخش جنگلي تگزاس مي رانند كه ناگاه گوزني به داخل جاده پريد و تصادف به وقوع پيوست. ماشين به سمت راست كمانه كرد و بعد به چپ منحرف شد و 1200 متر پايين تر با نرده هاي كنار جاده تصادف كرد و البته نرده ها شكستند و ماشين سقوط كرد و بعد از آن كه 4 بار معلق زد، متوقف شد. تدابير امنيتي افزايش يافت اما چاد ديگر مرده و دوستش نيز ضربه جبران ناپذيري خورده بود. جالب آنكه در زمان تصادف، هر دو نفر كمربندهاي ايمني را بسته بودند.سپرهاي محافظتي كنار جاده عامل واضح و روشن اين حادثه بودند. پدر چاد خاطرنشان كرد كه 30 سال پيش، دولت فدرال استفاده از چنين حفاظ هاي ناامني را ممنوع كرده بود، البته در جاده هاي با سرعت بالا و پرازدحام و جاده اي كه چاد را به مرگ رساند دو خصوصيت بالا را نداشت؛ به همين دليل از حفاظ هاي قديمي و دست دوم در اين جاده استفاده شده بود. در سال 2002 يعني 3 سال بعد، اداره حمل و نقل تگزاس حفاظ هاي تمامي جاده ها را با حفاظ هاي استاندارد تعويض كرد. بدون آنكه عامل سرعت يا ترافيك جاده را در نظر بگيرد؛ اما به هر حال پدر چاد هنوز به مرگ پسرش فكر مي كرد.
گويا مخاطرات تمام نشدني اند: جاده هاي باريك، پيچ هاي تند و شانه هاي خاكي كم، در چنين شرايطي حتي غلتيدن تكه سنگي از ارتفاع كم در كنار جاده نتايج فاجعه باري به همراه خواهد داشت. وحشت راننده همان و هدايت ماشين به سمت ديگر همان: چنين خطاهايي مشكلات ديگري به بار مي آورند.
علائم مغشوش 
هميشه آن جاهايي كه با كمبود علائم راهنمايي مواجهند، يا آنجا كه مجموعه اي آشفته از اين علائم وجود دارند، خطر تصادف پرسه مي زند: رانندگان ناگهان ترمز مي كنند تا علائم را بخوانند يا تغيير جهت دهند، يا از خروجي خارج شوند يا به راهشان ادامه دهند، راه ها يكديگر را ناگهان قطع مي كنند و تصادف رخ مي دهد.
علائم رانندگي در هنگام شب اهميت بيشتري دارند. گرج اسپرتز، مهندس سازمان فدرال ايمني بزرگراه هاي »دنور» مي گويد: بيشتر نشانه هايي را كه هنگام رانندگي مطمئن نياز است، به سختي مي شود ديد.
بخش ديگري ازمشكلات در بيشتر جاده ها، به ويژه در مناطق روستايي، به علت علائم خارج از رده و بسيار قديمي است: نوشته هاي محو شده، غير واضح خصوصا در هنگام بارندگي. فقط پس از تصادف است كه مي شود فهميد علامت راهنمايي چه مي گفته است.
پياده ها
شب نوزدهم دسامبر 2002 بود. لارنس ساليوان 56 ساله پس از باران، سوار ماشين هوندا سيويك خود شد. در جاده بين مانسفيلد ماساچوست مي راند آن هم با سرعتي پايين تر از حد مجاز. بعد صدايي شنيد و تكاني را حس كرد، چيزي شبيه برخورد و بعد ترمز با صداي بلند. پياده شد و فهميد با 2 پياده تصادف كرده است: يك زن 78 ساله و پسر 45 ساله اش، كه شام خود را در رستوران ايتاليايي آلبرتو خورده بودند و آرام آرام به سمت ماشين كاروان خود مي رفتند.
با استناد به گزارش پليس در مجازات ساليوان تخفيف داده شد: هيچ نشانه اي دال بر خطاي راننده موجود نبود وچندين شاهد ديگر نيز گواهي دادند كه قادر به ديدن پياده ها نبودند. در آن مسير نه پياده رويي بود، نه تقاطع و نه هيچ چيز ديگر. تنها روشنايي هم از رستوران آلبرتو بيرون مي آمد. جاده شلوغ بود وتردد عابران زياد، اما نه از پياده رو خبري بود، نه از هيچ چيز ديگري كه ايمني را افزايش دهد.
بيشتر اوقات پياده  ها تقصيركارند و طبق گزارش ها از سال 1998 تا 2001، 1700 نفر بر سر بي توجهي جان خود را از دست داده اند. بيشتر پياده ها فكر مي كنند راننده همين كه تصميم بگيرد مي تواند ماشين را متوقف كند. مساله نور و روشنايي را هم نمي توان ناديده گرفت، به قول معروف پوشيدن لباس تيره در يك منطقه كم نور و در تاريكي شب، يعني آن كه طرف دنبال دردسر مي گردد. 75 ساله ها بايد بدانند كه نسبت به 25 سالگي شان، براي ديدن شيئي واحد، 3 برابر روشنايي بيشتر لازم دارند.
انيكدان جانسون سازماني را بنيان نهاده است به نام سندي جانسون و تلاش مي كند به رانندگان در مورد خطرات جاده ها چيزهايي بياموزد. او مي گويد: »بايد سيستم بزرگراه ها را از نو به راه انداخت، طوري كه خطاي ساده راننده به يك فاجعه دردناك تبديل نشود.» او همچنين در نظر دارد در سرتاسر كشور يك پايگاه داده اي فعال از مخاطرات تقاطع ها داير كند.او درباره نبرد خود مي گويد: »ما بايد تصادفات مرگبار و فاجعه آميز را ريشه كن كنيم، قبل از آنكه آنها ما را از سر راه بردارند.»
منبع- Readers Digeast: معصومه اصغرزاده سهيلي

هال كارپ

پكن
000828.jpg
وزارت بازرگاني آمريكا اعلام كرد كه دستگاه هاي تلويزيون ساخت چهار شركت چيني به كمتر از قيمت عادلانه در آمريكا فروخته مي شود و به همين دليل بايد بين 28 تا 46 درصد براي آنها تعرفه مالياتي وضع كرد.اين اقدام البته باعث تعجب و خشم مقامات مسوول در وزارت بازرگاني چين شد. آنها اعلام كردند چنين اقدامي، نمونه بارز تبعيض شديد و رفتار غير عادلانه در اقتصاد آزاد است. به همين دليل اعزام يك هيات بازرگاني از چين به آمريكا براي خريد پنبه، گندم و سويا كه قرار بود ماه آينده صورت بگيرد، پس از اين كه هفته گذشته آمريكا اقدام به محدود كردن واردات منسوجات چين و بستن تعرفه براي واردات تلويزيون كرد، لغو شد. دولت آمريكا تحت فشار شديد توليدكنندگان واتحاديه هاي كارگري داخلي قرار دارد تا عليه چين اقدام كند.

آمستردام
000830.jpg
وقتي مخترع يك اسلحه بسيار معروف و مرگبار آرزو مي كند جهان به صلح و آرامش دست يابد، معلوم است آش خيلي شور شده كه صداي آشپز را هم درآورده است. مخترع اسلحه كلاشينكف كه از آن به عنوان مرسوم ترين، متداول ترين و مرگبارترين اسلحه در قرن بيستم ياد مي كنند، يعني ميكائيل كلاشينكف اعلام كرده است كه ترجيح مي دهد بميرد تا شاهد چنين جهان پر از جنگ و خونريزي نباشد. او اعلام كرده كه سياره زمين به زودي به يك جاي غير قابل سكونت تبديل خواهد شد، اي كاش مي شد سياستمداران، مشكلات شان را با مذاكره و گفتگو حل كنند تا اينكه وارد كار زار جنگ شوند. آقاي كلاشينكف 84ساله اعلام كرده كه هنگام اختراع اين اسلحه هيچگاه به ذهنش خطور نمي كرده است كه اين تعداد انسان توسط اسلحه ابداعي او كشته شوند. خوب خيلي از آدم هاي خطا كار در اواخر زندگي بدجور نادم و پشيمان مي شوند. به نظر مي رسد در اين چند سال آخر، عذاب وجدان بدجور سراغ آقاي كلاشينكف آمده است.

پنوم پنه
000832.jpg
ويتنام، ميزبان بزرگترين كنفرانس آسيايي صنعت رايانه است. اين همايش با حضور بزرگترين متخصصان فناوري و مقامات دولتي در آسيا، اقيانوسيه، اروپاو آمريكا در ويتنام افتتاح شد. در اين همايش بيش از 600 شركت كننده شامل مديران اجرايي ارشد از شركت بزرگIT ،I.B.M اينتل، هولت- پاكارد و مايكروسافت در خصوص اجلاس سه روزه سازمان صنعت رايانه آسيا - اقيانوسيه به توافق رسيدند. كشورهاي استراليا، بنگلادش، ژاپن، هند، اندونزي، هنگ كنگ، مالزي، ميانمار، نپال، نيوزلند، پاكستان، فيليپين، سنگاپور، كره جنوبي، سريلانكا، تايوان، تايلند و ويتنام، اعضاي اصلي اين سازمان هستند.

جهانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |