ماني راد
اينجا شماره ۴۱ ميدان سلماس است. نگارخانه طراحان آزاد و «مال فروشان».
از ۳۰ آذرماه تا ۴ دي، نمايشگاه عكاسي «حسن رجبي نژاد» در اين نگارخانه برپا شد كه مورد استقبال زيادي نيز قرار گرفت. ۲۷ تابلوي عكس سياه و سفيد در ابعاد ۰۴۶۰x سانتي متر فول فريم با حاشيه مشكي در اين نگارخانه به نمايش درآمده بود و در اين روزهاي پر از ترافيك و دود پايتخت، لحظه اي قابل تامل را بوجود آورده بود.
چقدر خوب است كه در اين روزهايي كه پايتخت شلوغ است و از هرجا صدايي بلند مي شود و فقط ماشين است و ترافيك، ناگهان در اين نگارخانه از تمام دغدغه ها فاصله بگيريم و به درون قاب هاي سياه و سفيد برويم كه حكايت از انسان ايراني دارد.
آنچنان كه از نوشته ها برمي آيد، اين مجموعه، دومين قسمت از مجموعه «انسان ايراني» است كه در نيمه دوم ۱۳۸۱ از منطقه شمال ايران و در روزهاي بازار شهرهاي آستانه اشرفيه، كوچصفهان، جمعه بازار تولم، جمع آوري شده است. رجبي نژاد مردمي را به تصوير كشيده است كه بسيار سنتي و بومي بوده و از دنياي پرازدحام شهر فاصله دارند. مردمي كه اگرچه از زندگي شهري بهره مندند، اما هنوز از فرهنگ بومي خود فاصله نگرفته اند.
رجبي نژاد با نگاهي انساني به سوژه اي مستند، مفاهيم عميقي را پيش روي مخاطبان خود قرار مي دهد. او با استفاده از تكنيك فول فريم و پيروي مطلق از چارچوب نگاتيو سعي دارد قدرت و مهارتش را در انتخاب زاويه ها و نوع نگاه به سوژه، به مخاطبان عرضه كند. او بر امكاني كه عكاسان مستند ساليان درازي براي اثبات وفاداري خويش به تصميم گيري لحظه اي عكسبرداري، تاكيد مي كردند، اصرار داشته و تمام عكس هايش را فول فريم به تماشا مي گذارد.
عكس هاي مزبور، مخاطبان خود را به سمت روايتي مي برد كه در كل مجموعه بر آن تاكيد شده است. درگيري خشن بين انسان و دام (حيوان) و يا حتي فراتر از آن يعني درگيري انسان با انسان. هنگامي كه به عكس ها نگاه مي كنيد، نوعي حس خشونت تلطيف شده اي در آثار او ديده مي شود. به تعبيري ،رجبي نژاد توانسته است با استفاده از امكانات فني لنز (وايد) و نزديكي به سوژه، چنان درآميختگي اي با سوژه پيدا كند كه حتي نتوان فاصله اي ميان سوژه يا اوبژه به وجود آورد. او با بهره گيري از نگاه خاصي كه در عكس  هايش به وضوح ديده مي شود،  شخصيتي را درپس تمام عكس هايشان مطرح مي كند.
نگاه مستندگونه او توانسته است، سوژه اي با عنوان دام (حيوان) را از منظر متفاوت به معرض نمايش بگذارد. شايد يكي از عمده دلايل جذابيت آثار او، تاكيدش بر پرداختن به مضامين انساني در قالب عكس هايي از كسب و كار مردمي به هيات مال فروشان باشد. كادربندي هاي او متوازن و موردپسند است و آنچه كه مجموعه آثارش را قابل توجه مي كند، فرارفتن از مرزهاي شهري است و توجه او به زندگي بومي مردمي كه بدور از مشغله هاي زندگي شهري روزگار مي گذرانند.
او با تاكيد بر ويژگيهاي زندگي بومي، تناقضات مختلف انسان ها را در رابطه با جامعه مطرح مي كند. زندگي اي كه اگرچه هنوز آنچنان به دام مدرنيزم نيفتاده است اما از دغدغه هاي جهان مدرن چندان هم خالي نيست. نگاه مستند او بيش از هر چيز يادآور آثار كساني است كه با استفاده از سوژه هايي نظير جنگ، به برانگيختن مفاهيم انساني مي پردازند.
اين نمايشگاه فرصتي بود تا مخاطبان از روزهاي خاكستري پايتخت، گام به فراسوي آن گذارده و در فضا و مكاني قرار گيرند كه رجبي نژاد در ارائه آن تلاش فراواني كرده است.
مال فروشان، بهانه اي مي شود تا ساعاتي را در ميدان هاي پر گل و لاي شهرهاي شمالي، به همراه عكاس همراه شويم و از نگاه او به اين جهان و اين مردم نگاه كنيم و در لابه لاي آن، حيواناتي را مشاهده كنيم كه به جبر روزگار، زخمي هميشگي بودند و آدم هايي كه ناگزير، از آنها استفاده مي برند.
اينجا مال فروشان است، شماره ۴۱ ميدان سلماس. بدون اختيار از فضاي نمايشگاه بيرون مي آيي و در ازدحام ماشين ها و آدم ها ناپديد مي شوي، بدون اينكه بخواهي حتي لحظه اي از روزهاي تهران را آنگونه كه هست تحمل كني. روزهاي خاكستري، روزهاي پر از دود و ازدحام صداهاي ناهمگون....

اگر فردوسي را دوست داريد بايد براي بدست آوردن شاهنامه اش زجر بكشيد. براي اينكه قدر اين اثر تاريخي را بدانيد اول بايد تا جايي كه مي توانيد از خرج روزانه كم كنيد. پس از مدتي پول هاي پس اندازشده را بشماريد و هرچه كم داريد از يك دوست قديمي قرض كنيد. با اين توجيه كه محبت اش را جبران مي كنيد. اگر پولتان به ۴ ميليون ريال رسيده پس اين امكان را داريد كه يك شاهنامه فردوسي كه به وسيله جلال خالقي مطلق تصحيح شده براي خودتان داشته باشيد.
جلال خالقي مطلق جديدترين تصحيح را روي شاهنامه فردوسي انجام داده كه شامل ۸ دفتر است. قيمت هر دفتر هم ۵۰ هزار تومان است.
چرا با اين قيمت؟ دليل اش اين است كه شاهنامه فردوسي در خارج چاپ شده. خالقي كه در آلمان سكونت دارد براي تصحيح شاهنامه ۴۵ نسخه شاهنامه از سراسر جهان جمع آوري كرده و از ميان آنها ۱۵ نسخه را براي تصحيح برگزيده.
از ۸ دفتر شاهنامه تا امروز ۵ دفتر آماده است و كار تصحيح ۳ دفتر باقي مانده.

اين هفته فدراسيون اتومبيل راني نتايج سومين مسابقه رالي امسال تهران را اعلام كرد. اين مسابقه كه ۲۴۰ اتومبيل در آن شركت كرده بودند، در دو رده قهرماني و همگاني برگزار شد. در اين مسابقه علاوه بر شركت كننده هاي شهرستاني خانواده هاي تهراني هم مي توانستند شركت كنند. روز مسابقه ۱۴ آذر، حسين خداپرست دبير فدراسيون كه بارش باران را مشكلي براي برگزاري مسابقه نمي داند، رعايت دقيق قوانين راهنمايي و رانندگي را از عواملي اعلام مي كند كه باعث كمتر شدن امتيازهاي منفي شركت كننده ها مي شود.
اهميت نكته اي كه خداپرست به آن اشاره مي كند وقتي مشخص مي شود كه يا شركت كننده بوده و يا در اتومبيل يكي از شركت كننده ها نشسته باشيد، وقتي كه يكي از طراحان نقشه مسابقه به ما توصيه مي كند در اتومبيلي بنشينيم كه در نيمه راه گم نشود و به خانه برنگردد، با پرس و جو اتومبيل محمد موسوي و نقشه خوانش ساسان عزيزي را انتخاب مي كنيم.
مسابقه كه از پيست ريس ورزشگاه آزادي شروع مي شود، تازه مي فهميم منظور آن طراح نقشه مسابقه چه بوده است. در اين نقشه ها معمولا اسمي از خيابان ها نيامده و بر اساس نقشه هاي كوتاهي كه مرحله به مرحله طراحي شده راننده بايد با سرعت مشخصي مسيري را طي كند. محاسبه سرعت و زمان و مسافت و پيدا كردن مسير برعهده نقشه خوان است. طي مسير اكيپ هاي كنترل، شركت كننده ها را غافلگير مي كنند و راننده ها وقتي به كنترل ها رسيدند بايد كارت خود را براي ثبت زمان و مشخص شدن طي كردن درست مسير به مسوول كنترل بدهند. يكي از مواردي كه گاه براي شركت كننده امتياز منفي دارد، ايستادن در كنار كنترلي است كه در محل غيرمجاز ايستاده است. مانند ايستادن در دور ميادين يا محدوده چهارراه ها. راننده ها بايد هنگام رانندگي ريزترين قوانين را در نظر بگيرند و مثلا اگر نوشته شده در اين خيابان از اولين خيابان سمت چپ بپيچيد، بايد خياباني را در نظر بگيرند كه اولا ورود ممنوع نباشد و ثانيا پيچيدن در آن نياز به عبور از روي خط ممتد نداشته باشد.
محمد موسوي و ساسان عزيزي گرم مسابقه اند كه خنده بلند آنها توجه مان را به سمت پاركي در يوسف آباد جلب مي كند. يكي از ماشين ها چنان گرم طي كردن نقشه است كه متوجه نشده به يك پارك وارد شده است. قيافه متعجب نگهبان پارك كه هاج و واج به آن ماشين و برچسب هاي مسابقه اش نگاه مي كندو نيمكت هاي داخل پارك، راننده را متوجه اشتباهش مي كند.
وقتي فهميديم از ۲۴۰ شركت كننده، ۱۵۵ تاي آنها بدون اينكه مسابقه را تمام كنند و به خط پايان برسند، نااميد به خانه هايشان برگشتند، تازه متوجه شديم چرا از چند روز قبل راننده ها و نقشه خوان ها خود را آماده مسابقه كرده و در مورد نقشه بحث مي كردند.
چند شب قبل از مسابقه در كافي شاپي نزديك بلوار كشاورز چند راننده و نقشه خوان جمع شده بودند و در مورد مسابقه صحبت مي كردند. راننده ها با كاپشن هاي چرم و شلوارهاي جين از نقشه خوان ها مشخص بودند. چند نفر با ماشين حساب نحوه محاسبات را مرور مي كنند و عده اي هم در مورد دستگاه تريپ مسترTrip master) دستگاهي كه مسافت و سرعت را دقيقا محاسبه مي كند) صحبت مي كنند.
در نهايت بعد از همه اين آماده سازي ها، گم شدن در خيابان ها و راندن زير باران پاييزي، فدراسيون اعلام كرد كه در سومين مسابقه رالي تهران در رده قهرماني، فرامرز پورناصر با نقشه خواني مهرداد مقسمي، پاستور مقصودي با نقشه خواني همايون كمال هدايت و امير صرافان با نقشه خواني حسين نبوي اول تا سوم شدند و در رده همگاني بابك گلستاني با نقشه خواني ساعد روستا، حميد مطلق با نقشه خواني يوسف قائمي و مراد عطايي با نقشه خواني محمد روحاني مقام اول تا سوم را كسب كردند.

پيشنهاد من اين است كه مدرك ليسانس را روي كاغذهايي چاپ كنيم كه در مدت پنج سال از بين برود.
پرمود بترا
دونوع احمق وجود دارد: يكي آنها كه مي گويند اين قديميه، پس خوبه، و دسته ديگر كه مي گويند «اين جديده ، پس بهتره».
ويليام اينچ
در جهان سه نوع افراد وجود دارند. آنهاي كه اراده مي كنند. آنهايي كه نمي خواهند اراده كنند و آنهايي كه نمي توانند اراده كنند. گروه اول تقريبا از عهده هر كاري بر مي آيند گروه دوم با اقدام به هر كاري مخالفت كرده و گروه سوم در هر كاري شكست مي خورند.
هربرت كارسون

فرزند منوچهر نوذري، در سن و سالي هنرپيشه مشهوري شد كه سينما و تلويزيون ايران به او نياز داشت. حالا اغلب نقش هايي كه براي آدم هاي ميانسال خوش تيپ نوشته مي شوند، او را در نظر دارند و نكته اي كه او را عضو ستون «مردم» مي كند، اين است كه نوذري به هيچ كدام از اين نقش ها و پيشنهادها نه نمي گويد. اين است كه اين روزها در سه سريال و پنج فيلم سينمايي جديد حضور دارد كه اغلب شان هم در مراحل پاياني توليد قرار دارند. آنهايي كه نوذري را مي شناسند، مي دانند كه او همين روند را موقع دعوت به مصاحبه هاي بي شمارش هم رعايت مي كند. يعني هيچ خبرنگاري از قرار گفت وگو با او دست خالي بر نمي گردد، آدم مثبت يعني اين.

اين جوان متولد سال ۱۳۵۵، در اين يكي دو ساله مشغول ساخت يك سري فيلم با مضموني كنجكاوي برانگيز است: زندگي نامه ارنستو چه گوارا. اين كه چه گوارا و ريش و كلاهش بين جوان هاي ايراني، يك مد زودگذر است يا واقعا آرمان ها ي عدالت طلبانه اش طرفدار دارد؛ ربطي به اين يادداشت ندارد. فعلا مساله مهم اين است كه شاهرخي موضوع خيلي پرطرفداري براي فيلمش انتخاب كرده و در سفرش به كوبا با شخصيت هاي جالبي مثل همسر و فرزند ارنستو ديدار داشته و قرار مصاحبه با فيدل كاسترو هم گذاشته كه كاسترو مريض شده و فرصت از دست رفته. كاش قرار لغو نمي شد و يكي از كاسترو مي پرسيد براي اداره كشورش در دوره حاكميت نظم نوين جهاني، چقدر به آرمان هاي همرزم سابقش وفادار مانده است.

امروز صبح آفتاب براي اينكه خودش را به شما نشان دهد، مشكل دارد. بايد گردنش را بكشد و از پشت ابرهاي تيره در آسمان شهر خودنمايي كند. صبح امروز با هوايي نيمه ابري آغاز مي شود. براي اينكه در انتخاب لباس دچار مشكل نشويد كافي است بگوييم كه دماي هواي تهران امروز صبح تنها يك درجه بالاي صفر است. البته با گذشت زمان هوا هم گرم مي شود. گرچه آسمان نيمه ابري بالاي سر شهر باقي مي ماند، اما دما در ساعت ۱۲ به ۶ درجه بالاي صفر مي رسد. وضعيت شهر به همين ترتيب پيش مي رود تا اينكه هوا تاريك شود. بعد دما پايين مي آيد. پايين و پايين تر تا به ۳ درجه بالاي صفر برسد. شما اگر مطمئن هستيد كه تا ساعت ۲۲ به خانه بازنمي گرديد،  بايد حتما چتر به همراه داشته باشيد. از ساعت ۲۲ باران تهران را خيس مي كند.
اين باران تا صبح فردا ادامه دارد اما صحبت از آب و هواي سه شنبه باشد براي روز خودش.

در پوستش نمي گنجيد!
از وقتي پدرش به او گفته بوده آماده سفر خارج از كشور باشد، آن نوجوان لاغر اندام، با استعداد و ماجراجو، به قدري به وجد آمده بود كه جز به آن سفر به چيز ديگري فكر نمي كرد. همه متوجه شادي و غرور زيادش شده بودند. به هر ترتيب زمان سفر فرا رسيد. پدر پشت لبخند معني دار خودش تلاش مي كرد اولين تجربه پسرش را هرچه بيشتر دلنشين و «شيرين» جلوه بدهد. يكباره به ياد روزي افتاد كه پدرش او را كه پسري پر شور بود ، اولين بار با خودش براي كار در سيرك به شهر ديگري برد. مي ديد كه پدرش چقدر راحت مي تواند مردم را بخنداند و خودش هم بخندند در حالي كه خنده هايش واقعي نيستند.
مترجم: مرتضي شكري

سينما
شايد هنوز داريد حسرت نديدن بعضي از فيلم ها را مي خوريد. فيلم هايي كه اكران شده بودند اما شما به دلايلي فرصت نكرديد برويد آنها را ببينيد و حالا به جاي آنها فيلم هاي ديگري اكران شده اند. در اين صورت نگاهي به اين ليست بيندازيد، شايد فيلم مورد نظرتان هنوز جايي در شهر نمايش داده مي شود. «شب هاي روشن» در سينماهاي شهر تماشا، عصر جديد ۲، فرهنگ ۱ و ايران ۲، «رقص در غبار» در سينما فرهنگ ۲، «دختري در قفس» در سينما شهر تماشا ۲، «توكيو بدون توقف» در سينما پارس ۲ و قيام، «نغمه» در آسمان آبي، «زير پوست شهر» در سينما برليان، «رز زرد» در سينما رنگين كمان، «شهرك پليس» در سينما نادر. در ضمن قرار است به زودي فيلم «بالستيك» با بازي آنتونيو باندراس و لوسي ليو در گروه سينمايي آفريقا اكران شود.
تلويزيون
بهترين برنامه امشب مطمئنا قسمت بعدي سريال كيف انگليسي است كه از شبكه يك پخش مي شود. اما امروز اين سريال ها تكرار مي شوند: ميهمان سراي جامائيكا (شبكه دو ساعت ۱۳) ، معما( شبكه سه، ساعت ۳۰/۱۳)، آژانس دوستي ( شبكه يك، ساعت ۱۵)، پزشكان (شبكه ۵، ساعت ۲۳).
اين مجموعه ها را هم مي توانيد تماشا كنيد: گروه پليس ( شبكه۵ ، ساعت ۱۳) ، سواران كوچك (شبكه ۵، ساعت ۱۹) ، فردا دير است (شبكه سه، ساعت ۱۵/۲۰)، پهلوانان نمي ميرند (شبكه دو ،ساعت ۲۱) و كيف انگليسي (شبكه يك، ساعت ۲۲).
دو تا برنامه آموزشي بامزه هم شبكه ۴ پخش مي كند؛ يكي سفر در طبيعت كه ساعت ۲۰/۱۹ پخش مي شود و ديگري لذت نقاشي و هنر نمايي هاي «باب راس»، ساعت ۱۵/۲۳.
كتاب
بالاخره چهارمين كتاب و دومين رمان ابوتراب خسروي به بازار آمد. نام اين كتاب هست «رود راوي» و تا حدي مثل رمان قبلي اين نويسنده يعني « اسفار كاتبان» پر از فضاهاي ذهني و روايت هاي پررمز و راز است. اين كتاب را انتشارات «قصه» چاپ كرده. كتاب معروف «جي.دي. سلينجر» يعني « فراني و زويي» هم به چاپ سوم رسيد. اين كتاب را نشر «مركز» چاپ كرده و ترجمه اش هم كار ميلاد ذكريا است. احتمالا كنار اين دو تا كتاب كه فضاي روشن فكرانه اي به ستون مي دهند، نام بردن از كتاب ترانه هاي شكيرا خيلي مزه مي دهد؛ كتابي كه مطمئنا مشتري هاي خاص خودش را دارد، آن هم با توجه به محبوبيتي كه اين خواننده پاپ بين جوان ها ونوجوان ها پيداكرده.
تئاتر
نمايش «خاطرات هنرپيشه نقش دوم» نوشته بهرام بيضايي كه درتالار سنگلج اجرا مي شد، بالاخره بعد از ۴۴ اجرا تمام شد. اين تئاتر را هادي مرزبان كارگرداني كرده بود. همسر مرزبان، يعني فرزانه كابلي فعلا نمايش خودش را در تالار وحدت روي صحنه برده. اسم اين نمايش «آمين» است و فقط ويژه بانوان اجرا مي شود. حجم اصلي اين كار را موسيقي ملي و محلي ايراني به علاوه حركات فرمي ويژه مناطق مختلف ايران تشكيل مي دهد. امروز يكشنبه است و اول هفته تئاتري ها، براي تئاتر ديدن روز مناسبي به نظر مي رسد.
موسيقي 
امروز هم «كنسرت بزرگ پاپ ماتريكس»، در سالن ميلاد نمايشگاه بين المللي تهران اجرا مي شود. سرپرست و تنظيم كننده اين كنسرت بهنام ابطحي است. چهار چهره ديگر موسيقي پاپ هم در اين اجراي زنده، ترانه هايشان را مي خوانند؛ جامي، اميرعبدالله (با آن لباس و سر و وضع عربي اش)، ايليا (با تره اي از موهايش كه آمده روي صورت) و محمد خاكپور. دارينوش، پاپ، بتهوون، ققنوس و خانه كتاب شهرآرا مراكزي هستند كه بليت اين كنسرت را مي فروشند.
نمايشگاه 
نقاشي هاي «كلاژ» خانم مريم خزاعي در گالري هفت ثمر به نمايش گذاشته شده اند. بيست تابلو از آثار اين هنرمند را مي توانيد در اين گالري از ساعت ۱۶ تا ۲۰ ببينيد. آدرس هم هست، خيابان شهيد مطهري، خيابان كوه نور، كوي پنجم، شماره ۲۵.
در موزه هنرهاي معاصر، امروز هم مي توانيد آثار برگزيده ششمين دو سالانه نقاشي معاصر تهران را ببينيد. درست است كه برندگان اين دوسالانه انتخاب شده اند و جايزه هايشان را هم گرفته اند، اما تماشاي اين آثار كه داوري هم شده اند خودش كلي جذاب است. ضمنا در گالري سيحون مجموعه فرهنگي نياوران، نمايشگاه «رفوزه هاي دوسالانه  تهران» برقرار است. اين جا مي توانيد از ۱۵۰ تابلو ديدن كنيد كه نتوانسته اند به بخش نهايي مسابقه بينال تهران راه پيدا كنند.

ما بچه هاي شهري، بچه هايي كه پدر و مادرشان صبح تا شب گير اين بودند كه نكند فرزندشان سرما بخورد؛ حيوان نمي ديديم كه. اين بود كه دلمان را خوش مي كرديم به جانورهايي كه بايد روي صفحه تلويزيون ببينيم.
اين طوري بود كه همگي تصميم گرفتيم طرفدار «حيوان منفي»هاي اين كارتون شويم. طرفدار گربه نره كارتون پينوكيو، شيپورچي كارتون پسرشجاع و باباي دراگو در دهكده حيوانات. با اين ببرخشن كمر باريك احساس همدلي مي كرديم و همه اش منتظر بوديم كه بالاخره بتواند بلايي سر ميشاي مهربان و پدر عاقلش بياورد. اين كه تا آخرين قسمت مجموعه آرزوي مان برآورده نشد، مهم نبود. به اين ناكامي ها عادت داشتيم.

شخصيت هاي گوسفند كتاب قلعه حيوانات اثر جرح اورول، كفر آدم را درمي آورند. آنها فكر نمي كنند؛ به طرز وحشتناكي وفادارند و هر چه را كه خوك ها مي گويند با سر دادن بع بع تاييد مي كنند. با كتاب پيش مي رويم و مسبب همه آن اتفاقات ناگوار و ذليل شدن آن انقلاب را صداي بع بع معصومانه آنها مي دانيم. گاهي وقت ها صداقت و وفاداري و معصوميتشان تحت تاثيرمان قرار مي دهد. با خودمان مي گوييم اين طفلكي ها كه گناهي ندارند. همه چيز تقصير خوك هاست و بعد يادمان مي آيد كه هر چه مي كشيم از همين صفات نيك گوسفندي است. پس به تنفرمان نسبت به اين گوسفندهاي معصوم ادامه مي دهيم.

صداي حيوانات را سال ها پيش به خاطر سپرديم. روزهايي كه به دست آوردن يك كاست از گروه پينك فلويد نياز به يافتن دوستان تازه داشت، آلبوم «حيوانات» با بدترين كيفيت ممكن به دستمان مي رسيد. صداي خوك، سگ و گوسفند. «راجر واترز» جامعه انساني را به زندگي حيوانات تشبيه كرده بود.
در دنياي پرهياهوي غرب آنها خيلي زود به فكر اين مقايسه افتادند. آن روزها ما هنوز پايبند اصالت بوديم. مدرنيته آمد و سنت و اصالت را با هم ضعيف كرد. حالا آلبوم حيوانات را بار ديگر مرور مي كنيم. از گوش سپردن به آن بيشتر لذت مي بريم!

... و فقط اين يكي كه نيست، بقيه هم هستند. از گلن فورد و بت ديويس گرفته تا هاردي كروگر و ماكسيميليان شل. عشق كارگردان هم اگر هستيد، بيلي وايلدر و فرانك كاپرا در اين ليست گير مي آيند.
اگر مي خواهيد با اين ستاره ها روي پرده بزرگ تجديد ديدار كنيد، كافي است سه شنبه ها بعدازظهر سري به سينماصحرا بزنيد، آخر برنامه نمايش دوره جديد فيلمخانه ملي ايران، آنجا برگزار مي شود. در زمانه اي كه حتي فيلم هاي روز و اكران اول، از طريق نسخهDVD و با ويدئو پروجكشن پخش مي شوند، فيلمخانه ملي ايران، تنها سازماني است كه به سنت نمايش فيلم با نسخه نگاتيو اغلب ۳۵ ميلي متري ادامه مي دهد. اگر اينجا هم تعطيل شود....