۱- اين تنها زمين فوتبال بم است. اجساد روي نقطه كرنر خوابيده اند، جايي كه توپها به سمت دروازه مي رفتند. مرده ها از اينجا به سوي گور مي روند.
۲- آلبوم عكس خانواده اي ۴ نفره. فرزند كوچك خانواده، همان كه تصويرش را مي بينيد در آغوش مادر طعم مرگ را چشيد.
۳- بازمانده اي از كانون نگهداري بچه هاي بي سرپرست بم. نگاه اش خيره به پيكرهاي سرد دوستاني است كه روي زمين خوابيده اند.
۴- ساعت ۱۷:۵ بامداد. ساعت ديواري صاحب خانه ۳ دقيقه عقب بود.
اين دقايق را به آن اضافه كنيد و ساعت شوم زلزله بم را به خاطر بسپاريد.
۵- تنها فروريختن قسمتي از ديوار روي ماشين كافي بود تا تبديل به ورقه آهني شود. شما به انسان هايي فكر كنيد كه زير ساختمان مانده اند.
۶- مي گويند اگر خانه هاي بم قديمي نبودند فاجعه اي رخ نمي داد. اين ساختمان جديدترين پاساژ بم است. از كمر خم شده. راه گريزي از اين فاجعه نبود.
۷- اين فروشگاهي است كه تا همين چند روز پيش محل رفت و آمد توريست ها بود.
محل فروش صنايع دستي در ارگ قديمي بم.
۸- ارگ قديم بم را در غروب ببينيد. كسي ديگر از رنگ جذاب آسمان و تصوير بم كارت پستال نمي سازد.
۹- بيمارستان بم تخريب شده. ده ها تخت مثل اين در حياط چيده شده اند.
شما انسان هاي خوشبختي هستيد كه پشت سر اين پسر را نمي بينيد. قسمتي از سر كنده شده بود.
۱۰ - در شهوي كه از ابتدا تا انتها يك شكل است بايد نام مكانها را از روي تابلوهاي افتاده تشخيص دهيد . خيابان تختي ويرانه اي شبيه به ويرانه هاي ديگر.
۱۱ - اين جنازه ها از عروسي مي آيند . زن ميگفت ديشب ايجا جوانها دور هم جمع شده بودند حنا بندان بود .
۱۲ - آخرين درسهاي خانم معلم در دبيرستان دخترانه مهديه اين آخرين درس مدتها روي تخته مي ماند . دستي براي پاك كردن نيست .