گزارشي از طرح انتخاب رؤساي دانشكده ها توسط اعضاي هيأت علمي
گامي در جهت استقلال دانشگاهها
فريال طهماسبي
دانشگاهيان ايران از اينكه به زودي در هواي تازه اي تنفس خواهند كرد آشكارا شادمانند. گرچه هنوز همانها خواسته هاي فوري و متفاوت دارند، ولي اين مانع از اين نيست كه در برابر انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها، واكنش ساده و هيچ انگاره اي نشان دهند.
دانشگاهيان در طول ساليان گذشته همواره گفته اند مي خواهيم رئيس دانشكده يكي از ميان خودمان باشد، كسي كه پشتوانه اش، آراي هيأت علمي است و نه سليقه رئيس دانشگاه.
پيش بيني مي شود با انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها، شور و نشاط در اين نهاد علمي افزايش يابد و نيازهاي صنفي و آكادميك دانشجويان و استادان در مدت زمان كوتاهتري تأمين شود، مهم تر از آن، اين كه دانشگاهيان از اين پس، احساس مي كنند استقلال بيشتري دارند.
بر اساس آئين نامه تصويب شده در مرداد ماه سال جاري، تعداد نامزدهاي هر دانشكده، متناسب با تعداد اعضاي هيأت علمي است. پس از برگزاري انتخابات در گروه ها و شوراي دانشكده ها، رؤساي دانشكده ها نسبت به معرفي نامزدهاي انتخاب شده به رئيس دانشگاه اقدام مي نمايند.
البته چنين تحولي در روند انتخابات در دانشگاههاي ايران، با توجه به ساختار دولتي آنها انجام مي شود. در كشورهايي چون انگليس و آمريكا كه ساختاري خصوصي دارند، انتخاب رؤساي دانشگاه ها به نحو ديگري است. هر ساله، مشخصات و ضوابط خاص يك رئيس دانشگاه از طريق رسانه هاي گروهي اعلام مي شود. سپس هيأت امناي هر دانشگاه، اسامي نامزدهاي داوطلب را براي انتخاب رئيس دانشگاه مورد بررسي قرار مي دهد.
اگرچه در ايران، تغيير انتخاب رؤساي دانشكده ها، روند جديدي را در مسير نظام آموزشي عالي رقم زده است، ولي مثل هر تغيير ديگري، داراي نقاط قوت و ضعف خاص خود مي باشد.
دكتر منصور غلامي رئيس دانشگاه بوعلي سينا همدان با اشاره به اين كه در شرايط فعلي، دانشگاه هاي كشور، از نظر تعداد اعضاي هيأت علمي رشد فزاينده اي داشته اند، تأكيد مي كند: «انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها، مي تواند بر همكاري ميان هيأت علمي در انتخاب افراد مطلع، مدير و توانمند در سمت رؤساي يك دانشكده بسيار مؤثر باشد.»
وي به توسعه مشاركت ميان اعضاي هيأت علمي اشاره كرده و آن را مهمترين دستاورد اين طرح مي داند. چرا كه معتقد است، براي انتخاب شدن رؤساي دانشكده ها، اعضاي هيأت علمي بايد با يكديگر مشورت كنند و بر اساس شور و مشورت خود، بهترين ها را بر پايه موازين علمي برگزينند.
از سويي دكتر غلامي، به افزايش مسئوليت پذيري رؤساي دانشكده ها كه به اين طريق انتخاب مي شوند نيز تأكيد مي كند و اظهار مي دارد: «رؤساي دانشكده ها وقتي به طريق انتخابي برگزيده مي شوند، مسئول پذيرتر مي شوند، چرا كه يك نوع تعهد و الزام در مقابل همكاران خود كه همان اعضاي هيأت علمي هستند، ا حساس خواهند كرد. اگر چنين الزامي در جهت انجام امور جاري و اداري دانشكده ها نيز به كار رود، منشأ آثار خوب خواهد شد. لذا اين مي تواند در جميع جهات مؤثر افتد. از طرفي نيز اعضاي هيأت علمي خود را متعهد مي دانند تا با فردي كه با مشورت خودشان، او را انتخاب كرده اند، همكاري و مشاركت كنند و در برنامه ريزي و اجراي طرح هاي آموزشي و پژوهشي، رئيس دانشكده را ياري دهند. اين همكاري دوجانبه مي تواند بستر بسيار مؤثري در زمينه توسعه مشاركت هاي بعدي در مقطع علمي، آموزشي و پژوهشي باشد.»
تغيير به سمت مشاركتي در مديريت
افسر افشار نادري، استاد جامعه شناسي، در توضيح جوانب مختلف اين روند مي گويد: «انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها، مي تواند يك نوع مديريت مشاركتي در كل دانشگاه ايجاد كند. به اين صورت كه اگر تا به حال مديريت به شكل انتصابي بوده، هيچ نوع مشاركتي ميان عده اي از اعضا ديده نمي شده است. در حالي كه در روند انتخابي، اعضاي هيأت علمي با مشاركت و مشورت ميان خود، رؤساي دانشكده ها را برمي گزينند و اين خود گام مهمي در جهت توسعه مديريت مشاركتي است.»
وي در ادامه تأكيد مي كند: «تنها انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها، در پيشرفت روند علمي دانشگاه ها مؤثر نيست و بايد موازين چنين انتخابي نيز بر اساس اصول درست و مناسب علمي و ارتباطي باشد. به اين ترتيب كه اعضاي هيأت علمي بايد همواره اين نكات را در انتخاب رؤساي دانشكده ها مد نظر قرار دهند كه سوابق آموزشي و تحصيلي رئيس منتخب بسيار مهم است و از آن مهمتر بايد به مهارت ارتباطي او نيز توجه داشته باشند، چرا كه رئيس دانشكده بايد بتواند ارتباط خوبي را بين اساتيد و دانشجويان برقرار كند و اين مهمترين مهارتي است كه بايد مورد توجه اعضاي هيأت علمي در انتخاب رؤساي دانشكده ها، قرار گيرد.»
اگرچه در ادامه تحولات ساختاري آموزش عالي، تمركززدايي و ارتقاي مديريت علمي، گامي بس مؤثر برداشته شده است، ولي همچنان توجه بيش از پيش را براي اصلاح اركان خود مي طلبد.
دكتر حسن شريفي، مدير كل پشتيباني امور پژوهشي و برنامه ريزي، در اشاره به نكات قوت آن، كه همانا استفاده از تجارب مفيد و مؤثر و مشاركت اعضاي هيأت علمي در انتخاب مديران دانشكده هاست، توضيح مي دهد: «چنين انتخاباتي، مثال هايي از تمرين هاي دموكراسي در نظام آموزش عالي جامعه ماست كه به تدريج مي تواند در سلسله مراتب ديگر، تكرار شود. ولي بايد همواره در نظر داشت كه از وقوع يك سري اتفاقات از جانب رئيس دانشكده جلوگيري شود. به اين معنا كه چون رئيس دانشكده از طرف عده اي رأي دهنده انتخاب مي شود، نبايد بعد از انتخابات اعتباري از سوي او به رأي دهندگان تعلق گيرد، تا در انتخابات بعدي تأثير گذارد.»
وي در ادامه يادآور مي شود كه هر چه سطح آگاهي و هوشياري اعضاي هيأت علمي افزايش يابد، كمتر نكات غير آيين نامه اي در انتخابات نظام آموزشي پيش خواهد آمد.
به نظر مي رسد روند انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها، مي تواند سرآغازي جهت افزايش انگيزش اعضاي هيأت علمي در نظام تصميم سازي و تصميم گيري مراكز علمي باشد، ولي به شرط آن كه بسياري از موازين در انتخاب يك رئيس رعايت شود.
افشار نادري به چند جانبه بودن آموزش اشاره كرده و با در نظر گرفتن همه تخصص ها مي گويد: آموزش از طريق توجه به همه جوانب مي تواند مفيد باشد، لذا اعضاي هيأت علمي با مجموعه مهارتها و تخصص هاي خود مي توانند يك مجموعه جامع تري از بهترين رؤسا را ارائه دهند.»
طرح انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها شايد بتواند همچنين بر افزايش ضريب انتقادپذيري رؤساي دانشكده ها نيز مؤثر باشد.
لذا هرگونه انتقادي را از جانب دانشگاهيان و اعضاي هيأت علمي كه منتخب خود آنها هستند، مي پذيرند و اغلب در امور خود جميع پيشنهادها و انتقادات را دخيل مي كنند. اين روند مي تواند از نظر علمي، بوروكراسي عقلاني را تقويت كند. بر خلاف وضعيت انتصابي بودن افراد، كه در آن معمولاً بوروكراسي شخصي از وزن بيشتري برخوردار است و در سلسله مراتب قدرت بر اساس نظرات و پيشنهادهاي شخصي خواهد بود. در حالي كه در بوروكراسي عقلاني، از آنجا كه انتخابات از طريق نهادها انجام مي شود، سلسله مراتب تشكيل شده نيز نهادينه بوده و كليه انتقادات نيز از سوي يك نهاد مشخص اعمال مي شود. همين موجب پيشرفت و توسعه سلسله مراتب و تشكيلات در يك مجموعه مي گردد.
مشاركت دانشگاهيان در انتخاب رؤساي دانشكده ها، از سويي ديگر مي تواند در استقلال دانشكده ها مؤثر باشد و اعتماد به نفس بيشتري را براي انجام وظايف محوله به دانشگاه ها اعطا كند.
گامي در جهت استقلال
دكتر حسين نادري منش، كارشناس دانشگاهي، استقلال دانشگاهها را در اين روند مشروط به همكاري و هماهنگي خود دانشگاهيان دانسته، مي گويد: «اگر اعضاي هيأت علمي، رؤساي برگزيده و مناسبي را براي دانشكده ها انتخاب كنند و اين كار بدون اختلاف انجام شود، مي تواند گامي در جهت استقلال دانشگاه ها باشد، ولي اگر در انتخاب رؤسا ميان اعضاي هيأت علمي، اختلاف نظري حاصل شود كه منجر به تنش شود، نه تنها موجب استقلال دانشگاهي نمي شود، بلكه نظم و امنيت دروني خود دانشگاه را نيز مختل خواهد كرد.»
وي در ادامه تأكيد مي كند:« در تصويب چنين روندي، بيشتر جنبه مشاركت ميان اعضاي هيأت علمي مطرح است تا استقلال دانشگاه. هر چه مشاركت ميان اعضا بيشتر شود و همكاري و تبادل آرا در انتخاب يك رئيس دانشكده تقويت گردد، پيشرفت و توسعه سطوح مشاركتي و آموزشي و پژوهشي دانشگاه افزايش مي يابد.»
همچنين دكتر غلامي نيز در تأييد چنين مشاركتي معتقد است: «اين فرايند مي تواند در توسعه مديريت و تقويت آن در سطوح مختلف مؤثر باشد. در واقع شايد چنين روندي آنچنان به استقلال دانشگاه نينجامد، ولي در مديريت و مشاركت اعضاي هيأت علمي و توسعه بينش آنها، بسيار موثرتر خواهد بود.»
دكتر محمدحسن عباسي، رئيس دانشگاه صنعتي اصفهان نيز در توضيح اين موضوع مي گويد: «البته در بحث استقلال دانشگاه، پارامترهاي مختلفي مطرح است و نمي توان تنها با اتكا به يك پارامتر (انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها) چنين نتيجه اي را انتظار داشت. اگر استقلال يك دانشگاه مد نظر است، مي بايست دانشكده هاي آن نيز، در چهارچوب مقررات و برنامه هاي دانشگاه حركت كنند، تا در اثر يكسونگري و همگرايي جميع دانشگاهيان، به استقلال دانشگاه كمك كند. طبعاً هنگامي كه رؤساي دانشكده ها از جانب اعضاي هيأت علمي انتخاب شوند، در انجام فعاليتها تعهد بيشتري احساس كرده و همين خود موجب پيشرفت امور دانشگاهي خواهد شد.»
وي در ادامه به حمايت اعضاي هيأت علمي از رؤساي دانشكده ها در اين فرايند اشاره كرده، اظهار مي دارد كه وقتي اعضاي هيأت علمي، فردي را به عنوان رئيس دانشكده برمي گزينند، يقيناً چون منتخب خود آنهاست، او را از نظر فكري و عملي نيز حمايت خواهند كرد و مشاركت دوجانبه اي ميان آنها پديد خواهد آمد.
هر چند كاستي ها و نواقصي چند در روند سيستم انتخابي به چشم مي خورد، ولي اين موضوع مانع از اين نخواهد بود كه در جهت رفع چنان نواقصي هيچ تلاشي نشود .
هم اكنون بعضي از رؤسا ي دانشكده ها از جمله در دانشگاه صنعتي شريف به همين طريق برگزيده مي شوند،و اين روش از سي و پنج سال پيش يعني آغاز كار اين دانشگاه متداول شد. تجربيات مثبت و منفي دانشگاه صنعتي شريف در اين زمينه بايد مورد توجه دست اندر كاران اين طرح باشد ولي با توجه به ويژگي هايي چون: جنبه جلب مشاركت خوب دانشگاهيان و حمايت و تعامل دوسويه ميان مديران و اعضاي هيأت علمي، اگر تمامي رؤساي دانشكده ها بر اين اساس انتخاب شوند، يقيناً شاهد دستاوردهاي پربارتري در حوزه آموزشي و پژوهشي خواهيم بود.
دكتر غلامي نيز در اشاره به اهميت اجراي طرح انتخابي شدن رؤساي دانشكده ها معتقد است: «براي بارورتر كردن هر چه بيشتر حوزه ها و عناصر علمي در دانشگاه ها مي بايست در بالا بردن مجموعه توانمنديهاي تمامي دانشگاهيان سعي و تلاش خاص مبذول داشت و با تصويب آيين نامه هاي مربوطه بستر چنين انتخابي را فراهم كرد.»
|