دكتر ناصر كرمي
اينكه «در هركجا از ايران، چقدر احتمال زلزله وجود دارد؟» شايد در اين روزها سوال بسياري ازمردم باشد. نقشه پهنه بندي خطر نسبي زمين لرزه در ايران، به اين سوال پاسخ مي گويد: پاسخي كه البته حتي از آنچه كه در ذهن داريم، نگران كننده تر است.
اين نقشه همچنانكه در راهنماي آن ذكر شده، «ملاك عمل» تمامي برنامه هاي سياستگذاري مسكن و شهرسازي در امور مرتبط با مقاوم سازي و خطر زلزله است. به همين خاطر، در طراحي و ترسيم آن، همچنانكه انتظار مي رود مستندات علمي و دقت هاي فني پيچيده اي اعمال شده است: «در بازنگري نقشه قبلي و تهيه نقشه پهنه بندي جديد، كوشش شده است تا ضمن استفاده از روش هاي نوين برآورد خطر زمين لرزه، از نقشه هاي زمين ساختي، زمين شناختي، لرزه زمين ساختي، نقشه هاي هم شتاب زمين لرزه، پهنه بندي لرزه اي، نقشه هاي حاصل از تفسير داده هاي مغناطيسي هوابرد و گزارش ها و نقشه هاي مربوط كه در دسترس بوده اند، استفاده شود.
افزون بر آن، نقشه هاي تهيه شده و مطالعات اعضاي كميته (منتشرشده و منتشر نشده) نيز به كار گرفته شده است. براي تعيين پهنه هاي با خطر زمين لرزه متفاوت علاوه بر مواردي كه در پيوند با خطر زمين لرزه اند، عوامل ديگري مانند اهميت شهرها، تمركز جمعيت در سازه هاي مهم و حساس و... كه در خطر پذيري موثرند مد نظر قرار گرفته اند و به همين دليل در برخي موارد به ويژه در ايالت لرزه زمين ساختي زاگرس، با وجود اينكه داده هاي در دسترس و تحليل هاي انجام شده نشان مي دهند كه مي توان برخي محدوده هاي كوچك با خطر نسبي متوسط را از پهنه با خطر نسبي بالا تفكيك كرد، از اين عمل خودداري شده است. در هر صورت اين نقشه توسط زير گروه زمين ساخت ازكميته دائمي بازنگري آيين نامه طراحي ساختمان ها در برابر زلزله تهيه شده است و از اين پس ملاك عمل خواهد بود.»
جايي كه بم هست
در نقشه مي بينيم كه بم در جايي واقع است مابين «پهنه اي كه خط نسبي زلزله در آنها زياد و متوسط است» از اين حد بالاتر هم مناطق قرمز روي نقشه هستند كه خطر زلزله در آنها بسيار زياد اعلام شده است. زلزله هاي بزرگ طبس، بويين زهرا و رودبار دراين منطقه رخ داده اند .
بر اساس آنچه كه اين نقشه مي گويد، خطر نسبي وقوع زلزله در بم خيلي زياد نبوده است.
به واقع بم روي پهنه اي واقع است كه حدود هفتاد درصد از خاك كشور از نظر احتمال وقوع خطر زلزله شرايطي مشابه با آن را دارند. از ۳۰ درصد مابقي ده درصد مناطق قرمز هستند با احتمال بسيار زياد وقوع زلزله و فقط ۲۰ درصد از خاك كشور كمتر از بم با خطر زلزله روبه رو است... بله... فقط ۲۰ درصد!
جايي كه تهران هست
تهران روي منطقه قرمز قرار دارد. همچون مناطقي همچون آبيك، بوئين زهرا، رودبار و اين سوتر، طبس. با خطر زلزله «بسيار زياد» و البته بيشتر از بم. شجاع باشيم!
مناطق امن
لابد مي پرسيد كه جاي امن كجاست جايي كه بتوان خوابيد بي آنكه بيم فرو ريختن سقف در شبانگاه وجود داشته باشد؟ چاله مركزي لوت از اين نظر، بزرگترين منطقه امن است. اما مي دانيد لوت كجاست؟ جغرافيدان ها به آن شعبه كره ماه در زمين مي گويند. به اين خاطر كه تنها منطقه مطلقا فاقد حيات در سراسر كره زمين است. قلب لوت جايي است كه در آن حتي يك باكتري هم وجود ندارد. اينجا به خاطر آنكه تنها منطقه كره زمين است كه در آن دماي ۶۰ درجه ثبت شده، گرمترين نقطه و قطب حرارتي كره زمين به شمار مي رود (در مقابل قطب هاي شمال و جنوب كه قطب هاي برودتي هستند.) اينجا همچنين منطقه وزش باد صد و بيست روزه سيستان است. بادي گرم و سوزان كه حتي شغال ها و كفتارها نيز از مقابل آن مي گريزند.
منطقه مركزي دشت كوير و كوير بزرگ جنوب خور و بيابانك تنها مناطق امن ديگر هستند. شرايط زيستي در اين دو منطقه نيز البته خيلي با كوير لوت متفاوت نيست. آنچنان كه در اين دو منطقه نيز رسيدن به يك كاسه آب قابل نوشيدن، شايد مستلزم طي كردن ده ها كيلومتر مسافت از ميان بيابان هاي تفتيده و خشك باشد.
به كجا برويم؟
اگر ساكنان شهرهاي بزرگي مثل تهران، كرج، قزوين، تبريز و ... كه خطر وقوع زلزله در آنها بسيار زياد است، بخواهند جلاي زادبوم كنند، به كجا بايد بروند؟ گفتيم كه در هشتاد درصد ديگر از پهنه كشور كه خطر وقوع زلزله در آنها كمتر از شهرهاي پيش گفته است، به سرزمين هايي مي رسيم كه خطر زلزله در آنها از جايي مثل بم، اگر بيشتر نباشد، كمتر هم نيست. پس كجا برويم؟
مي شود به ايجاد محدوديت براي گسترش شهرها و مناطقي كه خطر زلزله در آنها بسيار زياد است، فكر كرد. اما در هر حال باز هم حداكثر جمعيت ايران در همين مناطق مستقر خواهند بود. شايد وقت آن رسيده باشد كه اساسا تصور خود از مفهوم خانه، سكونت، استقرار و ... را تغيير دهيم. شايد لازم باشد كه به طراحي يك معماري جديد فكر كنيم. همان كاري كه ژاپني ها كردند و بالاخره هم موفق شدند با لرزه خيزي اين كشور كنار بيايند.
براي دستيابي به اين معماري جديد شايد مجبور شويم خيلي هزينه بپردازيم، خيلي از عادت هاي مان را تغيير دهيم و خيلي خوشباشي هاي فعلي مان را كنار بگذاريم، اما چاره اي جز اين نداريم: سيماي شهرها و خانه ها در ايران بايد تغيير كند، خيلي هم سريع، نه وقتي كه تهران هم ناچار شود تجربه اي را از سر بگذراند، كه بم با گوشت و پوست و استخوانش لمس كرد.