دوشنبه ۱۵ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۷۳
گفت وگو با كامبيز اسدي كارگردان نمايش خاطرات يك دزد
دنياي مطرودين تئاتر
000510.jpg
گفت و گو : بهار برهاني
عكس : مسعود پاكدل
دزدانه! اين بار دزدانه به تئاتر شهر بايد رفت، دزدانه بايد از پله هاي ورودي خورشيد پائين رفت و به اجراي دزدانه اي از ۵ نمايشنامه «ژان ژنه» نمايشنامه نويس شهير فرانسوي چشم دوخت.
خاطرات يك دزد (يك رپرتوار) نمايشي است از «كامبيز اسدي»، كارگردان جوان تئاتر كه با انتخاب ۵ اثر از ژان ژنه و كلاژ آنها پشت سر هم خلق شده است. هرچند حدود ۵/۲ ساعت دزدانه ديدن اين اثر كاري طاقت فرساست اما گستردگي انديشه هاي ژان ژنه و فشردگي اين نمايش چيزي است وسوسه انگيز كه هر رهگذري را براي سركشي تحريك مي كند. آنچه در پي مي آيد گفت وگويي است با «كامبيز اسدي» براي روشن شدن تاريكي هاي همين اثر.
* به عنوان اولين سؤال بگوييد براي چه ۵ نمايش از ژنه را يكجا به روي صحنه برده ايد؟
- اين اجرا دومين قسمت از تريلوژي فرانسه من است. در حقيقت پيش از اين نيز دو نمايش از «ساموئل بكت» را يكجا به روي صحنه برده بودم و در آينده نيز مي خواهم نمايشي از نمايشنامه نويسان معاصر فرانسوي (البته منظورم نمايشنامه نويسان دهه نود اين كشور به بعد است) را به روي صحنه ببرم، البته بايد بگويم هنوز هيچ نمايشنامه خاص و يا نمايشنامه نويسي را انتخاب نكرده ام. به هر حال پس از اجراي نمايش آخر بازي فكر مي كردم كه بايد به سراغ «ژنه» بروم. آنچه برايم اهميت داشت ربرژنه به موضوع قتل در نمايشنامه هايش بود. به همين دليل نيز سوژه اصلي يعني قتل در نمايشنامه «سياه ها»... انتخاب شده است.
* آيا با توجه به برجسته كردن موضوع قتل در نمايش هاي ژنه ترتيب چينش نمايش ها پشت سر هم به اين شكل انتخاب شده است؟
- ترتيب كاملاً براساس محدوديت هاي صحنه برگزيده شده است. سياه ها و «بالكن» عمداً در ابتدا و آخر كار گنجانده شده اند زيرا سياه ها تنها نمايش ژنه است كه براي ورود تماشاگر در آن فكر شده است و اين كار ترتيب و مراسم خاصي دارد. به همين ترتيب در نمايش بالكن نيز براي خروج تماشاگر از سالن فكر خاصي توسط ژنه مطرح شده است. بنابراين، اين دو نمايش بايد در اول و آخر كار قرار مي گرفتند. اما در مورد سه نمايش ديگر بايد بگويم با توجه به تحرك خيلي زياد بازيگران مرد در نمايش سياه ها بايد بازيگران اين نمايش استراحت مي كردند تا بتوانند دوباره تجديد قوا كنند. بنابراين بعد از سياه ها نمايش كلفت ها را روي صحنه اجرا كردم كه اصلاً بازيگر مرد نداشت. پس از كلفت ها اين بار نوبت بازيگران زن است كه استراحت كنند بنابراين نمايش تحت مراقبت شديد توسط بازيگر مرد اجرا مي شود و بازيگران زن استراحت مي كنند. در واقع بايد بگويم به عنوان يك كارگردان خيلي مهم است كه به اين گونه مسايل توجه داشته باشم. در واقع بايد همواره در نظر داشته باشم بازيگر چقدر انرژي دارد و تا چه حد مي تواند از بدن خود براي اجرا كار بكشد و الي آخر.
* به نظر مي رسد زبان و گويش بازيگران در طول نمايش علي الخصوص نمايش كلفت ها مرتب دچار تغيير مي شود، اين تغييرات به چه علتي است؟
- اين اتفاق خيلي ساده مي افتد. هنگامي كه بازيگران در روي صحنه در حال اجراي مراسم و آئين هستند، ذات مراسم و آئين  آنان را مجبور به استفاده از زباني غير از زبان روزمره مي كند. زيرا در حال ايجاد يك ارتباط و پيوند ماورايي هستند. هيچ جادوگري نمي گويد: «فلنگ رو ببند» بلكه با زباني وهم انگيز صحبت مي كند. اما بايد توجه داشت پس از تمام شدن مراسم همه چيز عادي مي شود. بنابراين زبان بازيگران نيز بايد روزمره و عادي شود.
* در «چهار ساعت در شتيلا» بازيگر مرد شما در حال بازي كردن بود، در صورتي كه بازيگر زن به روخواني متن به شكل يك گزارشگر اكتفا مي كند، علت اين امر چيست؟
- چيزي كه اتفاق افتاده است اين است كه ژنه در اصل نمايشي به نام چهار ساعت در شتيلا ندارد. اين نمايش در حقيقت گزارش ژنه از سفرش به بيروت و سپري كردن چهار ساعت از عمرش در شتيلا است. بنابراين من دقيقاً سعي كردم فقط اصل روايت را در اجراي خودم داشته باشم. در اين گزارش دو نفر حضور دارند «ژنه» و «ليلا شهيدي» كه گزارشگري است كه ژنه را دعوت كرده است. ليلا يك دوست است و چون گزارشگر است بنابراين به كار خود يعني گزارش كردن مي پردازد و خيلي عادي با مسأله روبه رو مي شود و ژنه نيز كه از دنياي تئاتر برخاسته است، طبق عادت خود به بازي مشغول است.
* برگرديم سراغ كلفت ها، مادام در اين نمايشنامه از نقشي كليدي برخوردار است. اما در اجراي شما حضور محسوسي ندارد، حذف وي به چه علت بوده است؟
- مادام از نمايش من حذف نشده است، بلكه شيوه نمايش آن دگرگون شده است. در واقع اين برداشت من از اين نمايش است. در اين اجرا مادام با توجه به ماسكي كه مي زند حالت به شدت ماورايي تري از ديگر اجراهاي كلفت ها كه ديده ايد پيدا مي كند. در متن اصلي كه ژنه نوشته است، توجه اصلي به يك مراسم آفريقايي بوده است. در اين نوع مراسم كه به هنگام دشمني و جنگ دو قبيله با يكديگر اجرا مي شود، افراد قبيله اي كه دشمن قبيله ديگرند، يكي از اعضاي خود را با پوشاندن ماسك به هيبت رئيس و يا جادوگر قبيله دشمن بدل مي كنند و سپس به شكلي نمادين وي را مي كشند. اين همان نكته اي است كه در اين اجرا نيز از آن استفاده شده است. يعني من در اصل مراسم يا آيين آفريقايي را در اين اجرا به روي صحنه مي برم.
* آيا به همين دليل نيز از ميزانسن هايي با فرم هاي آئيني سود مي بريد؟
- سعي كردم، در ميزانسن ها از اشكال مقدس اديان مختلف سود ببرم، به همين دليل از فرم صليب زياد استفاده مي شود. همچنين از فرم هاي بودايي نيز بهره زيادي برده ايم و در يك قسمت فرم بودا را بازسازي مي كنيم.
* چه برداشتي باعث شد تا سبك اجرا در اين پنج نمايش دگرگون شود؟
- هر نمايش براي خود يك سبك اجرايي دارد. نمي توان هر پنج نمايش را با يك سبك اجرا كرد زيرا اين كار باعث خسته شدن تماشاگر مي شود. در واقع با توجه به زمان طولاني اين اجرا فكر كردم اجرا را آنچنان آكنده از تصوير كنم كه تماشاگر ديگر وقت فكر كردن نداشته باشد. در نتيجه مرتب سعي كردم تا آنجا كه جا دارد سبك اجرا را عوض كنم. هر قسمت از خاطرات يك دزد استقلال خود را دارد بنابراين نگاه كردم ببينم در هر قسمت چه سبك اجرايي مناسب است و بر همان اساس حركت كردم.
* براي چه بالكن كاملاً با ماسك اجرا مي شود؟
- در بالماسكه آدمهايي كه بازي مي كنند ماسك مي زنند. در بالكن هيچ كس شخصيت واقعي خود را بازي نمي كند. در واقع همه چيز در بالكن فانتزي است. بايد اقرار كنم خيلي جاها به جاي اين كه فكر كنم سعي كردم ببينم از چه چيزي خوشم مي آيد و همان را بر روي صحنه پياده كنم. مخاطب حتماً براي آنچه ارائه كرده ام دليلي پيدا مي كند. من در كليت خاطرات يك دزد، به شكلي فرماليستي با اثر برخورد كرده ام و به همين شكل براي مثال دليل منطقي ندارم كه چرا چهار ساعت در شتيلا قبل از تحت مراقبت شديد اجرا نشده است. من كاملاً حسي و رواني با اين مسأله برخورد كرده ام و تنها چيزي كه رعايت كرده ام محدوديت هاي صحنه اي بوده است. اگر صحنه ۵ متر عريض تر مي بود ترتيب صحنه و اجراي من عوض مي شد. خيلي از قسمت هاي كار به شكل كاملاً اتفاقي بوجود آمده است. مثلاً همين موسيقي شروع كار به شكل اتفاقي درست ۲۴ ساعت قبل از شروع اجرا به كار اضافه شد، در حالي كه مفهوم كار من در آن نهفته است.
* در نهايت براي چه اثر خود را در سالن خورشيد به روي صحنه برديد؟
- فضاي سالن خورشيد همانند يك دخمه است كه احتمالاً به دنياي مطرودين تئاتر تعلق دارد. من هم در حال حاضر هر دو سه سال يكبار مي توانم كار كنم. كار سال ۸۱ من هيچ گاه امكان اجرا پيدا نكرد. در آن زمان قصد اجراي «نه من» از ساموئل بكت را داشتم اما آقاي پاكدل پس از ديدن كار با اجراي آن مخالفت كرد. به هر صورت گمان مي كنم اين سالن با اجراي من هماهنگ بود.

خبر
۴۸ نمايش درجشنواره تئاتر فجر
000522.jpg
نمايش هاي پذيرفته شده جهت شركت در بيست و دومين جشنواره بين المللي تئاتر فجر اعلام شد. عناوين ۴۸ نمايش  پذيرفته شده به اين شرح است:
۱- گوش كن، آناهيتا اقبال نژاد. ۲- رابعه، حسين سحرخيز.۳- اين كدوم پنجشنبه است، حميدرضا آذرنگ.
۴- ميم، حامد محمدي طاهري. ۵- رعنا، سپيده نظري پور. ۶- تيغ كهنه، نادر برهاني مرند. ۷- زمستان، هما روستا.
۸- روباه و انگور، معصومه تقي پور. ۹- سه خواهر، اكبر زنجانپور. ۱۰- روز بعد ۱۳۴۲، بهروز غريب پور.
۱۱- ليلي و مجنون، امير دژاكام. ۱۲-تريلوژي وانيك، سهراب سليمي. ۱۳- پيرسگ خرفت، داود دانشور.
۱۴- بي شير و شكر، حميد امجد. ۱۵- دخمه شيرين، قطب الدين صادقي. ۱۶- اسم، محمد رحمانيان. ۱۷- ۳۱/۶/۱۳۷۷، عليرضا نادري. ۱۸- عصر معصوميت، حسن معجوني(مشروط). ۱۹- اتاق گريم، رويا كاكاخاني(مشروط). ۲۱- يك دروغ زيبا، سيدعلي شجره(مشروط). ۲۲- يك فيلم كوتاه، فهيمه سياحيان (مشروط). ۲۳- انكار، آرش دادگر، حميدرضا نعيمي(مشروط). ۲۴- امپراطريس ويرانه ها، مينا ابراهيم زاده(مشروط). ۲۵- مادر بزرگ، يك مقدمه، حميد پور آذري(مشروط). ۲۶- عروسك فرانسوي(بادها براي كه مي وزند) ندا هنگامي (مشروط). ۲۷- هي مرد گنده گريه نكن، جلال تهراني(مشروط). ۲۸- يكي از خيلي ها، شراره پورخراساني(مشروط). ۲۹- اهالي ماه، جواد پيشگر(مشروط). ۳۰- مي بوسمت با اشك، محمد عاقبتي(مشروط). ۳۱- زرد،ايوب آقاخاني(مشروط).
۳۲- اعترافات مرد برزخي، رضا حامدي خواه(مشروط).
۳۳- گل هاي شمعداني، محمد يعقوبي(مشروط).
۳۴- پرنده باز باغ عشق،سيماتيرانداز (مشروط). ۳۵- آئين فاطيما، علي روئين تن (مشروط). ۳۶- شكلك، كيومرث مرادي (مشروط). ۳۷- رقصي چنين، محمد رضائي راد(مشروط).
۳۸- غول زنگي و قلعه سنگباران، شكرخدا گودرزي(مشروط). ۳۹- خانه من اينجاست، مينا حبيلي(مشروط). ۴۰- زوج عجيب، نرگس هاشم پور(مشروط). ۴۱- گالري خياباني، ارژنگ فرخ پيكر(مشروط). ۴۲- بيگانه اي در خانه، سعيد شاپوري(مشروط). ۴۳- چشم هايش مي خندد، حسين پارسائي (مشروط). ۴۴- با دهان بند سكوت، رضا حداد (مشروط). ۴۵- سه خانه كوچك، مهرداد راياني مخصوص (مشروط). ۴۶- سوگ سياوش، پري صابري. ۴۷- خر تو خر، نصرالله قادري. ۴۸- زمين صفر، آتيلا پسياني.

يك سال انتظار براي اجرا
000525.jpg
تقريباً يك سال پيش نمايش «يرما» نوشته فدريكو گارسيالوركا به كارگرداني گلرخ ميلاني به مدت ۱۱ شب در تالار سايه تئاتر شهر به روي صحنه رفت.
از آنجا كه اجراي اين نمايش با جشنواره تئاتر فجر مصادف شد قرار بر اين شد كه پس از جشنواره اين نمايش با توجه به موفقيت هايي كه در مدت ۱۱ شب اجراي خود به دست آورده بود در تالار چهارسو به روي صحنه رود اما با گذشت نزديك به يك سال هنوز اين اتفاق رخ نداده است.
قرارداد گيشه اين نمايش براي ۳۰ اجرا بوده است.
گلرخ ميلاني، كارگردان اين نمايش با اشاره به پيگيري هايش براي اجراي دوباره اين نمايش گفت: چندي پيش پس از مراجعه به بخش شكايات وزارت ارشاد نامه اي از سوي اين بخش به مركز هنرهاي نمايشي ارائه شد مبني بر اين كه به چه دليل جلوي اجراي اين كار گرفته شده است.
وي با اظهار تأسف از اين كه تاكنون هيچ جوابي به نامه ارشاد داده نشده گفت: ۱۰ ماه است كه مدام مي گويند سالن مي دهيم و حتي آخرين بار آقايان شريف خدايي، حسين مسافر آستانه و دكتر بني  اردلان عنوان كردند كه در سالن نمايشي نياوران اين نمايش را اجرا كنيم و براي ۲۳ مهرماه به ما نوبت تمرين و اجرا دادند كه گرچه بي نتيجه ماند هنوز به ما جواب «نه» نداده اند.وي با اشاره به نوع قرارداد گيشه اين نمايش گفت: عنوان مي كنند چون قرارداد گيشه است هر لحظه مي توانيم جلوي اجراي آن را بگيريم اما چه كسي ديده است كه جلوي كارهاي موفق گرفته شود.
وي با طرح اين پرسش كه دليل اين همه تبعيض چيست به هزينه هاي بسيار بالاي چاپ پوستر و بروشور و دكور اين نمايش اشاره كرد و گفت: عنوان مي شود بودجه تئاتر اندك است چرا با صرف اين همه هزينه جلوي اين كار گرفته مي شود در حالي كه مي توانست جوابگو باشد.
ميلاني گفت: در مدت ۱۰ روز فروش نمايش ۹۶۸ هزار تومان بود كه پس از كسر ماليات شهرداري، مابقي فروش ميان گروه تقسيم شد با اين حال هنوز جوابگوي دستمزد بازيگران نيستم و شرمنده آنان شده ام.
وي سپس با تشريح شرايط نابسامان فعاليت در محيط هاي هنري گفت: چه كسي پاسخگوي زيان روحي، جسمي و مادي ماست آن هم در شرايطي كه بسياري از بازيگراني كه مدتها از صحنه تئاتر دور بوده اند با اين نمايش دوباره روي صحنه رفتند و گرچه اين نمايش فصلي بسيار بد و با قيمت بليت ۲۰۰۰ تومان اجرا مي شد، هر شب سالن ما پر از تماشاچي بود و همچنان اين پرسش برايم باقي است كه چرا جلوي اجراي كار ما گرفته شد. پرسشي كه هنوز پاسخ آن را نيافته ام.
بابك محمدي مسئول تئاتر فرهنگسراي نياوران در گفت وگويي با خبرنگار تئاتر ايسنا عنوان كرده بود كه نمايش يرما نمي تواند در سالن تئاتر اين فرهنگسرا اجرا شود. وي با اشاره به چند منظوره بودن سالن فرهنگسراي نياوران افزوده بود: ما تنها مي توانيم به نمايش هايي نوبت اجرا بدهيم كه از مدتها پيش با ما هماهنگ كرده باشند چرا كه گاه به دليل تداخل چند برنامه شاهد بي نظمي هاي بسياري هستيم و بنابر اين نمي توانيم به اين نمايش نوبت اجرا بدهيم.

تئاتر جهان
چيتي چيتي بنگ  بنگ در صحنه تئاتر
به دنبال بازسازي سينمايي فيلم مشهور «چيتي چيتي بنگ بنگ» نسخه تئاتري آن در صحنه تئاترهاي لندن با بازي «جيسون دوناوان» به روي صحنه خواهد رفت.
دوناوان در ميانه دهه ۸۰ ميلادي وقتي در نقش اسكات رابينسون در سريال تلويزيوني همسايه ها ظاهر شد به شهرت رسيد. وي در سال ۱۹۸۸ به عرصه موسيقي روي آورد و آلبوم «ده دليل خوب» را به بازار عرضه كرد كه به مدت سه هفته پرفروش ترين آلبوم موسيقي بريتانيا بود. آلبوم ديگر وي كه دوسرايي با «كايلي مينو» بود با نام «مخصوص تو» در ماه ژانويه ۱۹۸۹ در صدر فروش موسيقي بريتانيا قرار گرفت و براي مدت دو سال هيچ آلبومي نتوانست ركورد فروش آن را بشكند. بازگشت وي به عرصه تئاتر از سال ۱۹۹۶ تاكنون بسيار موفق بوده است.
پايان روزهاي خوش
سرانجام اجراي نمايش «روزهاي خوش» ساموئل بكت در صحنه هاي برادوي به پايان مي رسد. اجراي اين نمايش كه توسط پترهال كارگرداني شده بود از ۳۱ ژانويه متوقف مي شود.
روزهاي خوش درباره زني ميانسال به نام ويني است كه آدم ايده آل گرايي است كه با دشواري هاي زندگي واقعي با لبخند روبه رو مي شود. در پرده اول اين نمايش ويني از كمر به پايين فلج است ولي از دست هايش براي ادامه زندگي معمولي خود بهره مي جويد. اما در پرده دوم اين نمايش ويني ديگر از گردن به پايين فلج است اما با اين وجود همچنان اين ناتواني اش را نمي توان در طي تك گويي هايش بر روي صحنه دريافت، تنها بازيگر ديگر اين نمايش همسر ويني است.
000519.jpg

جمع آوري اعانه پرفروش ترين نمايش را مشخص كرد
نمايش «رقابت كولي سال» كه اعلام كرده بود به نفع مبارزه با ايدز بليت مي فروشد توانست با فروش ۳۳۶۰۰۰۰ دلاري خود طي شش هفته ركورد جديدي را در برادوي ثبت كند.
در هفته گذشته پس از اين نمايش، نمايش «پسري از شهر اوز» با فروشي معادل ۹۹۸ ۶۳۲ دلار طي يك هفته قرار داشت.
نمايش «پسري از شراوز» با بازي «هوگه جك من» بر عرصه برادوي اجرا مي شود.
«موافشانه» نيز با فروش ۳۰۳۰۲۴ دلاري خود طي هفته گذشته توانست جايگاه سوم را به خود اختصاص دهد. جايگاه بعدي هفته گذشته نيز در اختيار نمايش «شبح اپرا» با فروش ۹۶۴ ۱۵۵ دلار بود. به اين ترتيب مي توان هفته گذشته را يكي از هفته هاي خوب برادوي دانست.
درگذشت تهيه كننده تئاتر هاي برادوي در تنهايي
تهيه كننده مشهور تئاترهاي برادوي لوئيس ام آلن در روز هشتم دسامبر گذشته در ۸۱ سالگي درگذشت.
وي كه طي دوران فعاليت خود به دريافت جايزه توني نيز مفتخر شده بود، در روز ۲۷ ژوئن سال ۱۹۲۲ به دنيا آمده بود. اتفاقي در دوره سربازي وي طي جنگ دوم جهاني باعث آشنايي وي با رابرت وايت هد و ورود وي به عرصه تهيه كنندگي تئاتر در برادوي شد.
000516.jpg

وايت هد در ماه ژوئن سال ۲۰۰۲ دو هفته بعد از آن كه به او به خاطر يك عمر فعاليت هنري جايزه توني اعطا شد درگذشت.
اعتراض معلولين به تغيير صندلي هاي تئاتر
معلولين انگليس در شهر لانلي اعلام كردند كه سينماها و تئاترهاي اين شهر را بايكوت كرده اند. اين اقدام آنان در پي تعويض صندلي هاي اين تئاترها و سينماها بدون در نظر گرفتن ضوابط لازم براي راحتي حضور اين دسته از افراد در سالن هاي سينما و تئاتر انجام شده است. پيش از اين براي افراد
000513.jpg

ناتوان در سالن هاي سينما و تئاتر اين شهر تعداد ۱۰ جايگاه مخصوص وجود داشت، اما با تعويض صندلي ها اين تعداد به ۳ عدد كاهش پيدا كرده است.
اعضاي گروه معلولين لانلي معتقدند اين اقدام به معني خانه نشين كردن آنان و عدم رعايت حقوق انساني شان است .

هنر
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |