پديده فروشگاه هاي صد توماني
فقط با يك «صد توماني»!
دقت كنيد جنس هاي ارزان لزوما هميشه با كيفيت نيستند. آنها صرفاً به دليل ارزاني مصرف كننده را مجاب مي كنند به جاي مصرف كوتاه مدت، در بلند مدت چند سري از آنها را بخرد
اجناس اين فروشگاههابه قرار زير هستند: جاسوئيچي، وسائل كوچك آشپزخانه، سفره يك متري، صابون، فندك، نخ آرايش، تسبيح، شانه، جوراب زنانه، مجسمه هاي كوچك گچي، خودكار، مداد، پاك كن، دفترچه هاي يادداشت، دستگيره، تيغ، خودتراش، دفتر، كش مو، مسواك، دستمال كاغذي، دستمال جيبي ، اسباب بازي هاي كوچك و برچسب هاي مختلف يخچال
|
|
فرهاد قلي زاده
اگر سري به مناطق مركزي و جنوبي شهر بزنيد و يا گذرتان به ميدان انقلا ب تهران بيافتد فروشگاههايي مي بينيد كه اجناس صد توماني مي فروشند. شايد در نگاه اول مساله پرستيژ خود را مطرح كنيد و وارد اين فروشگاهها نشويد. ولي اگر كمي دقت كنيد ممكن است به اين نتيجه برسيد همين لوازم را در سوپر محلتان به چند برابر قيمت خريداري مي كنيد. بله كمي دقت كنيد و وارد شويد.
چند سالي است فروشگاههايي شروع به فعاليت كرده اند كه در چرخه سرمايه گذاري كشور هزينه هاي چنداني را طلب نمي كنند، اجناس و محصولا ت عرضه شده در اين فروشگاهها با قيمت هاي اندك و به قول گردانندگان اين نوع مغازه ها، مناسب شرايط فعلي اقتصاد خانواده است. اين فروشگاهها كه علا وه بر تهران در شهرهاي ديگر نيز داير شده اند با شعار ارزان فروشي پا به بازار گذاشته اند و از اين راه اقبال نسبي شهروندان را براي خود به ارمغان آورده اند.
مي توان اين مغازه هاي ارزان فروشي را در ميادين بزرگ مركزي و جنوبي شهر مشاهده كرد و اگر بخواهيد شاخص ترين مغازه هاي اين چنيني را مشخص كنيد شايد مغازه هاي صد توماني شاخص تر باشند.
اجناس و كالاها
وجه مشترك اجناس اين فروشگاهها قيمت يكسانآنها است چيزهايي از قبيل: جاسوئيچي، وسائل كوچك آشپزخانه، سفره يك متري، صابون، فندك، نخآرايش، تسبيح، شانه، جوراب زنانه، مجسمه هاي كوچك گچي، خودكار، مداد، پاك كن، دفترچه هاي يادداشت، دستگيره، تيغ، خودتراش، دفتر، كش مو، مسواك، دستمال كاغذي، دستمال جيبي ، اسباب بازي هاي كوچك و برچسب هاي مختلف يخچال و اساسا كالا هايي كه مي توان آنها را به گونه اي توليد و عرضه كرد كه قيمت فروششان صدتومان در بيايد. هرچند كه كالا هاي عرضه شده از كيفيت مناسبي برخوردار نيستند و ممكن است مصرف آنها نتايج ناگواري را پيش بياورد، ولي بايد پذيرفت بخشي از جامعه هرچند بخشي كوچك- به سوي اينگونه كالا ها گرايش پيدا كرده و روزانه قسمتي از سياهه خريد خود را به اين اجناس اختصاص مي دهند.
وارد شويد
اكبر كريمي، صاحب يكي از اين فروشگاهها با اشاره به اينكه پنج سال است در اين حرفه فعاليت مي كند مي گويد: همه محصولا ت ارزان هستند و البته سود كمتري هم دارند، اما اين امكان را به مردم مي دهند اجناس بيشتري بخرند. ما در اين برهه انتظار زيادي از مردم نداريم، مشكلا ت مردم را درك مي كنيم، به زحمت خرجمان در ميآيد، ولي راضي نيستيم جنسي را كه مي توان با سود اندك و قيمت پايين براي مردم تهيه كرد ، گران بفروشيم.
وي در ادامه مي افزايد: مدت ها در بازار گشتيم و دريافتيم مي توان بعضي از اجناس را با قيمت ارزانتري به دست مردم داد. جنس هاي بسياري ديديم تا بتوانيم اجناسي با قيمت يكسان و پايين تهيه كنيم، سود حاصله از اين اجناس را كم كرديم تا بتوانيم بيشتر و متنوع تر عرضه كنيم، اجناس را خودمان تهيه مي كنيم و برخي را خودمان مي سازيم. مي بينيد گرچه اجناس عرضه شده متنوعند ولي بالا ترين آمار فروش ما را لوازم التحرير تشكيل مي دهد. اينجا نزديك صد نوع جنس وجود دارد با قيمت يكسان و ارزان، صد تومان، كه قدرت را به مشتري ها مي دهد بيشتر و ارزا نتر اقلا م مورد نيازشان را به دست آورند.
او با خاطرنشان كردن مشكلا ت و موانعي كه بر سر راه تهيه اين اجناس وجود دارد مي گويد: اجناسي كه اينجا به فروش مي رسد با زحمت بسيار به دست ميآيد. با اين وجود ما سعي مي كنيم مشتريانمان را از كيفيت و نوع جنس راضي نگه داريم. او در مورد كيفيت نازل برخي از محصولاتش مي گويد: اينكه اجناس با كيفيت بدعرضه مي شوند و يا از مواد نامناسبي توليد مي شوند تا حدودي واقعيت دارد. ولي ما اجناسي هم داريم كه از كيفيت قابل قبول و مناسبي برخوردارند. به هر حال صد تومان، صدتومان است، نه بيشتر.
حسين در حال بررسي يك شانه۱۰۰ توماني مي گويد: علت گرايش مردم به اين گونه اجناس و فروشگاهها اين است كه اين اجناس از كمترين اهميت برخوردارند و اگر هم اهميت داشته باشند به اندازه اي نيستند تا بتوان پول زيادي بابتشان پرداخت. وي پول شانه را پرداخت كرده و ادامه مي دهد: وقتي كسي در وضعيت نامناسب اقتصادي به سر مي برد نمي تواند به جاي صد تومان ۷۰۰ تومان براي يك شانه بپردازد، مي تواند؟
محمدي نيا، فروشنده دو، سه سالي است در اين كار سرمايه گذاري كرده، او با خنده مي گويد: مي شود گفت اين نوع ارزان فروشي ها استفاده از شرايط سخت اقتصادي و تورم موجود است. كار ما سود آنچناني ندارد ولي بايد در مجموع گفت: سودش آن قدر هست تا اجاره خانه، اجاره فروشگاه و هزينه هاي زندگي را بپردازيم و يا از نظر اقتصادي يقيناً به صرفه است كه چند سال پاي اين كار، خود من و ديگران ايستاده ايم. وي به قدرت خريد و توانايي اقتصادي مردم اشاره كرده و مي افزايد: به هر حال بايد چنين مراكزي به وجود ميآمد تا طبقات بسيار كم درآمد هم مثلا براي هديه دادن چيزي را بخرند.
احساس نمي كنيد پولي خرج كرده ايد
رحمان پور آذربايجاني است، چند بار از اين مغازه ها ديدن كرده است، و مي گويد: لزومي ندارد براي امثال تيغ، شانه، خودكار و چيزهايي از اين قبيل بيشتر پول بدهيم، اين قيمت ها در حد ارزش محصولا ت عرضه شده هستند، نه بيشتر، نه كمتر. وي در ادامه به علت اصلي گرايش مردم به خريدن كالا هاي صد توماني پرداخته و مي گويد: اينكه مردم كالا هاي صدتوماني بخرند ناشي از تورمي است كه كشور را فرا گرفته و تا زماني كه اين تورم جاري است از اين قبيل فروشگاهها هم وجود خواهند داشت و مطمئن باشيد مراكز ارزان فروش ديگري هم پا خواهند گرفت.
اكبريان نيز بعد از خريد خود از مغازه علت اصلي استقبال مردم را ارزان بودن كالا ها بيان كرده و مي افزايد: صدتومان چيزي نيست، هر چند اكثر اجناس كيفيت كمتري دارند و اين تا حدي آدم را بي ميل مي كند كه دوباره از اين فروشگاهها خريد كند، اما نكته اين است كه احساس نمي كنيد پولي خرج كرده ايد. دقت كنيد قيمت يك ساندويچ چند برابر صدتومان است؟ با آن بيسكويت هم نمي توانيد بخريد.
آهنچي كه در بين گفتگوي من و اكبريان آمد، مي گويد شناساندن ماهيت آنها باري از دوش مردم برنخواهد داشت هرچند كه في نفسه طرح اين مسائل مي تواند مردم را بيشتر به فكر وادارد. او مي گويد: اكثر مردم توان مالي ندارند تا كالا هاي مرغوبتري را تهيه كنند. به همين علت به نظر مي رسد اين مغازه ها بهترين مكاني هستند كه مردم با توجه به وسع مالي شان خريد مي كنند هرچند كه اين فروشگاهها آن قدر هم كه از ظاهرشان پيدا است نمي توانند بيشترين تعداد كالا هاي مورد مصرف مردم را به خود اختصاص دهند. ما بايد قبل از اينكه گراني به وجود بيايد برنامه ريزي درست و حسابي مي كرديم تا با چنين پديده هايي روبه رو نباشيم. وي همچنين در ادامه مي افزايد: درست است كه اجناس قابل توجهي نيستند ولي قيمت بعضي از اجناس واقعاً خيلي پايين است و اين نبايد ما را گول بزند.
كاظم زاده نزديك يك سال است وارد اين كار شده ، او كه به ظاهر راضي به نظر مي رسد با اشاره به ارزان بودن كالا ها و سود كمترشان مي گويد: مردم دوست دارند پول كمتري براي اجناسي كه مي خرند بپردازند. شما همين فردا اگر بياييد پيكان صفر را به جاي شش ميليون، دو سه ميليون بفروشيد، آنها علا وه بر يكي، دو تا و شايد سه تا بخرند. مي خواهم بگويم مردم هرچقدر كه كالايي ارزان تر باشد، علا وه بر مقدار مورد نياز خود مقداري هم اضافه تر مي خرند.
كاظم زاده در ادامه مي افزايد: سعي مي كنم تا آنجا كه از توانم بر ميآيد برخي كالا ها مثل دستگيره، دفترچه هاي يادداشت، مجسمه هاي كوچك و امثالهم را با كيفيت بهتري توليد كنم و به همين قيمت بفروشم. البته تنها چيزي كه به آن نياز دارم فروش بالا ي اين نوع كالا ها است كه مرا به توليد بيشتر با كيفيت بهتر ترغيب مي كند چرا كه توليد انبوه يك نوع كالا ي خاص به ارزان تر شدن آن كمك زيادي مي كند و موجب پايين آمدن قيمت مي شود.
او خاطرنشان مي كند تسهيل كار مردم مدنظر ماست. آنها پيش از اين براي اينكه به چنين اجناسي با همين قيمت و در كل با قيمت هاي پايين تري دست پيدا كنند مجبور بودند ساعت ها وقت خود را صرف كرده و كل بازار را زيرورو كنند. ما در واقع كار مردم را آسان كرده ايم، آنها با مراجعه به اين فروشگاه به مقصود خود رسيده و از صرف چندين ساعت وقت، پيشگيري مي كنند. از چانه زني هاي رايج در بازار هم خبري نيست. بيشتر خريداران ما از قشر پايين و كم درآمد و البته جمعيت قابل توجهي از طبقه متوسط و كارمندان و دانشجوياني كه بيشترشان شهرستاني هستند، مي باشند.
آيا خريد ارزان به صرفه است؟
تقي پور، فروشنده ديگري كه چند سالي است وارد بازار ارزان فروشي ها شده و بنا به گفته خودش يك مغازه صد توماني هم در زادگاهش داير كرده مي گويد، اين كار سرمايه كمي مي خواهد، البته ناگزير به اين كار شدم. وي در ادامه مي افزايد: دانشگاه را كه تمام كردم بيكاري آزارم مي داد، خدمت سربازي را كه به اتمام رساندم با سرمايه اندكي كه توانستم از پدر بگيرم شروع به اين كار كردم. بد هم نيست. حداقل مي توانم خرج خودم و خانواده ام را در بياورم. علا وه بر اين در هر كدام از مغازه هايم يكي دو نفر هم از اين راه نان مي خورند. در اصل اين كار علا وه بر اشتغال زايي براي خودم، براي چند نفر ديگر هم مفيد واقع شده است. در حالي كه اگر به اميد پيدا كردن شغل مناسب تحصيلا تم مي نشستم حالا حالا ها نه توانايي اقتصادي براي ازدواج كردن داشتم و نه جرات آن را كه بتوانم به چنين امري فكر كنم.
وي همچنين با اشاره به اين كه نبايد در انتظار سرنوشت، دست روي دست گذاشت و كاري نكرد، مي گويد: وقتي كه تصميم گرفتم اين كار را شروع كنم مي دانستم ريسك مي كنم ولي بايد قاطع مي بودم. تقي پور مي افزايد: در اين دوره و زمانه با صد تومان نمي شود حتي يك بسته آدامس گرفت در حالي كه ما در اين مغازه قسمتي از خريدهاي مردم را به خود اختصاص مي دهيم و آن هم با قيمت چشمگير هر كالا صدتومان، يعني هر كس بخواهد ده نوع از كالا هاي مورد نيازش را از اين مغازه تهيه كند فقط به هزار تومان نياز دارد در حالي كه اگر همين كالا ها را بخواهد از جاي ديگري بخرد چندين برابر قيمت بايد بپردازد.
وي در پايان تصريح مي كند: از برخي مشتري ها شرمنده ام كه نمي توانم اين كالا ها را با كيفيت مناسبي با همين قيمت عرضه كنم. اگردست من بود بهترين نوع جنس را با نازل ترين قيمت به مشتريان مي فروختم. احمدي يار يكي از رهگذران در ميدان انقلا ب پيرامون فروشگاههاي ارزان فروشي مي گويد: وجود اينگونه مغازه ها در بازار حداقل نشانگر چند نكته است يكي اينكه آگاهي مردم نسبت به كالا ها آن قدر بالا نيست يعني كيفيت كالا ها آن قدر هم براي مردم مهم نيست كه قيمت كمتر و ارزان بودن آنها اهميت دارد يعني مردم تمايل دارند كه كالا هاي بيشتري با پرداخت كمترين پول به دست آورند. ثانيا، هنوز در بازار اجناسي داريم كه به دور از دسترس مسئولا ن، ناظران و بدون مهر استاندارد توليد و توزيع مي شوند. سوم اينكه وجود اين مغازه ها احتمالا ناشي از تورم اقتصادي است و استقبال از اين فروشگاهها تا حدي صحت اين نكته را مي رساند. مردم بيشتر بايد آگاه باشند و به مسائل، واكنش بهتر و عاقلا نه اي را از خود بروز دهند.
وي در ادامه مي افزايد: اگر از نظر اقتصادي هم نگاه كنيد فكر نمي كنم به صرفه باشد چرا كه استفاده از يك تيغ با كيفيت بهتر هر چند گرانتر، چند برابر مناسب تر از اصلا ح با اين تيغ ها است كه در هر اصلا ح دو تيغ مصرف مي شود. اين تيغ ها برش كمتري دارد و همين امر باعث مي شود كه صورت آدم راز خم و زيلي كند. وي همچنين در پايان با اشاره به نقش موثر رسانه ها در آگاه كردن مردم مي افزايد: اميدوارم روزي برسد كه ما ديگر نياز كاذبي به نام پرداخت پول كمتر در قبال كالا ي بيشتر نداشته باشيم بلكه قيمت مناسب و كالاي خوب را تجربه كنيم و اين تجربه با ارزان فروشي ها به دست نميآيد.
مهدي موسوي، كارشناس اقتصادي مي گويد: طبعا دليل اصلي توجه و گرايش مردم به كالا هاي صدتوماني، ارزان بودن آنها است. اگر به صورت كلا ن به اين مساله نگاه كنيم، در مي يابيم كه اين امر موجب شده مردم از حساسيت بالاي اقتصادي برخوردار نشوند و صرفه بلند مدت اقتصادي را براي رفتارهاي اقتصادي خود در نظر نگيرند. وي در ادامه با اشاره به اين كه خريد يك خانم و آقا از يك فروشگاه هم يك نوع رفتار اقتصادي محسوب مي شود، اضافه مي كند: بايد به مردم ياد دهيد در مورد خريد كالا ها با دقت و وسواس بيشتري نگاه كنند و وسواس خاصي را در انتخاب اجناس و كالا هاي مورد نياز خود به خرج دهند اين عمل نه تنها باعث مي شود كه چنين فروشگاههايي برچيده شوند بلكه توليدكنندگان داخلي را وادار مي كند كيفيت كالا هاي خود را به حد و اندازه حساسيت هاي مردم و در نتيجه استانداردهاي جهاني نزديك تر كنند يعني هرچقدر مردم در انتخاب كالا هاي مصرفي و مورد نياز خود سختگير باشند به همان اندازه هم بر توليدكنندگان فشار وارد مي شود كه كالا هاي خود را با كيفيت مناسب و بهتري به بازار عرضه كنند و در نتيجه رقابت بين توليدكنندگان از لحاظ كيفي براي جلب مشتريان بيشتر، خود به خود شكل مي گيرد. مسلما تنها چيزي كه مي تواند در پويايي اقتصادي يك جامعه نقش موثر و به سزايي ايفا كند همين رقابت سازندگان كالا ها با همديگر است و مردم هم بايد به اين درك و آگاهي برسند كه چگونگي انتخاب آنها تا چه اندازه مي تواند در اقتصاد جامعه موثر واقع شود.
با توجه به آنچه كه فروشندگان، خريداران، شهروندان و كارشناسان مي گويند شايد كالا هاي صد توماني ارزان هم نباشند، كالا هايي كه اصطلا حا صد توماني ناميده شده اند برخلا ف تصور ما در هنگام استفاده بدني (مثل صابون ، مسواك، تيغ، شانه و برس و ....) عامل ايجاد تبعات منفي در بدن هم هستند و مصرف كننده ملزم به خرج هزينه هاي بسيار گزاف براي رفع اين تبعات است. جنس هاي ارزان لزوما هميشه با كيفيت نيستند. آنها به دليل عدم كيفيت مناسب و بازدهي نامعقول مصرف كننده را مجاب مي كنند به جاي مصرف كوتاه مدت خويش چند سري از آنها را خريداري كند.
|