Hamshahri Newspaper

گروه ورزشي: «او يك پديده است.» آخر چطور مي توانم به او رشك ببرم؟ خودم به مديران باشگاه توصيه كردم، او را بخرند. ريوالدو پيش از اين كه براي آخرين بار وارد رختكن ميلان شود و پيراهن راه راه تيم را بر تن كند، چنين كاكا را توصيف كرده بود: يك پديده، يك ستاره نوظهور.
در حقيقت كمتر كسي گمان مي برد اين هافبك هجومي بيست و يك ساله، چنين ريوالدوي پرآوازه را به كناري بزند و حتي روي كاستاي شهره را هم نيمكت نشين كند و خود، انسان دردانه اي گرانبها در ميانه ميدان ميلان خوش بدرخشد.
هوش سرشار، غناي تكنيكي لاتين و سرعت كاكا در بازيهاي دشوار سري A كه مدافعان به عادت دير پا ساق پاي مهاجمان رقيب را نشانه مي روند و به هيچ مرد هجومي فرصت خوديابي نمي دهند، كاكا را به يكي از اركان اساسي كاموري هاي ميلان تبديل كرده است. در واقع در روزگاري كه ميلان به رغم وجود ستاره هاي نامدار فراوان نمايش هاي ملال آوري از خود ارائه مي دهد. اين تك خال جوان است كه بر چهره خاكستري تيم رنگي نو مي نشاند تا جايي كه حتي پله هم لب به تحسين او گشوده: «او واقعاً عالي بازي مي كند. شايد از اين روي بود كه از وفق يافتنش با فوتبال ايتاليا و تأثير شگرفي كه بر آن نهاده، به شگفت نيامدم.»
پيش تر از حضور كاكا، سرزمين چكمه اي، ستاره هاي بزرگي را به خود ديده، از ميشل پلاتيني تا زين الدين زيدان، همه گاه بوده اند مرداني كه با حركات اعجاب آور خود دلدادگان فوتبال در ايتاليا را به وجد بياورند اما حتي چنين افسانه هاي مانايي هم به پنج ماه زمان براي جا افتادن در فوتبال ايتاليا زمان نياز داشتند. اما هنوز ديرگاهي از پيوستن كاكا به زمره سن سيرو نگذشته كه او وراي روي كاستا و ريوالدو، جاي خود را در ميان قلب هاي هواداران باز كرده.
شايد وجود دارودسته برزيلي هاي بي شمار در ميلان- كافو، ديدا، سرجينيو و كمي پيش تر ريوالدو- به اين آغاز دلنواز ياري رسانده. به هر روي دست كم ريوالدو، دوست و مشاور ديرين كاكا، از اين درخشش زود هنگام سودي جز ترك سن سيرو، به كف نياورد.
كامل در اوان جواني
آميزه اي از سرعت، موقعيت سنجي، قابليت بهره جستن از هر دو پا، جايگزين هاي هوشمندانه و كيفيت ارسال پاسهاي تماشايي، همه كاكا را به يك هنرمند بزرگ تبديل كرده اند، بازيكني كه به مانند مجسمه اي پرداخته ميكل آنژ، كامل و بديع مي نمايد، او حتي در چنين سن كمي هم يك بازيكن كامل و بي بديل است، تا جايي كه در ميان مجموعه اي كه با شوچنكو، اينزاگي، پيرلو، سيدورف، نستا و مالديني سامان يافته او بيش از تك تك چهره هاي ديگر چشم ها را خيره كرده است. بي شبهه، درگيرودار شرايط اقتصادي امروزه ميلان با پرداخت تنها شش ميليون پوند به سائوپائولو براي جذب كاكا، سود سرشاري را از آن خود كرده است. آدريانو گالياني، مدير ميلان پيرامون او مي گويد: «سه سال پيش، نماينده ما در ميلان كاكا را يافت و پس از تماشاي يكي دو بازي او، تصميم گرفتيم يكسره زير نظر بگيريمش و روند پيشرفت اش را بازيابيم. آن روزها هجده سال بيشتر نداشت اما در چنان سطحي بازي مي كرد، چنان زبده مي نمود كه كمتر بازيكني را مي شد با او قياس كرد.»

گالياني در قبال جار و جنجال هاي شكل گرفته پيرامون ديويد بكام اظهار كرده بود ميلان هرگز تيمي نيست كه شيوه بازيش را با مردان انگليسي سازمان دهد اما در مقابل، آنچلوتي پرشمار مرداني را از سرزمين برزيل در اختيار دارد و شايد همين امر كه در طول ساليان با پود ميلان در هم تنيده شده، مهم ترين حربه مديران باشگاه براي جذب كاكا بوده است.
در واقع وقتي كه لئوناردو، ستاره روزهاي دورتر ميلان به سائوپائولو بازگشت، پيامي را هم براي هموطن جوانش در جيب داشت، او در تابستان ۲۰۰۱ به كاكا اطمينان داد گالياني در پي جذب او است اما براي پوشيدن پيراهن روسونري، شايد كمي زمان لازم مي بود.
با وارد شدن رومن آبراموويچ به عرصه فوتبال، داستان جريان تازه اي گرفت. چلسي به گونه اي جدي در حال قانع كردن مسئولان باشگاه برزيلي بود. اما كاكا كه ياران بسياري در سن سيرو داشت، پيشنهاد چلسي را رد كرد تا با دستمزد كمتري به ميلان بپيوندد، امري كه به زعم گالياني، به سادگي فراموش نخواهد شد.
از رويكردي ديگر، ميلان هم كه آسيمه سر، نگران تكاپوي آبراموويچ و ديگر بزرگان گستره قاره سبز براي جذب كاكا بود، يك سال زودتر از آن چه پيش تر اعلام شده بود او را از سائوپائولو خريد تا آبراموويچ، به گونه اي ضمني موجبات فزوني گرفتن قدرت ميلان را فراهم آورده باشد.
آنچه بعدها در ايتاليا پا گرفت هم صوابي تصميم كاكا را آشكار ساخت، چه، در روزهاي آغازين زندگي در اروپا، همه گاه ريوالدو او را به سان برادري كوچك تر همراهي مي كرد و با جاي جاي شهرش آشنا مي كرد و ديگر برزيلي ها، در پناه الفتي ميهن دوستانه، در رساندن ياري به او مضايقه نمي كردند.
پيشينه اي متفاوت
برخلاف بسياري از بازيكنان بزرگ برزيل، كه از ميان مردم فقير و پابرهنه ها سربرآوردند، تحت لواي دلسوزي هاي پدري كه پيشه مهندسي اختيار كرده بود و مادري كه رياضي درس مي داد، داستان هميشگي پسركي فقير كه به اوج شهرت و محبوبيت مي رسد، براي كاكا روي نداد. شايد همين پشتوانه و سياق زندگي بود- كه به زعم گالياني- سبب شد او چنين زود با شيوه زندگي در ايتاليا و نحوه بازي در كالچو بسازد.
به هر جهت اين روزها، در دوراني كه ميلان به بازي بر محور كاكا عادت مي كند، آنچلوتي يك دغدغه دارد: فرا رسيدن بازيهاي مقدماتي المپيك آتن. همان گونه كه ميلان به هافبك خود وابسته شده، كاميابي تيم زير بيست و سه سال برزيل هم با حضور كاكا در هم تنيده شده است. از دست دادن او براي مدتي قريب يك ماه و سپس بازگشت بازيكني كه حضور در چنين مسابقات مهمي، چه از بعد جسماني و چه از لحاظ رواني، او را به فرسايش برده نمي تواند براي آنچلوتي دلخوش باشد. ظاهراً حتي گفتگوهاي پنهاني هم نتايج قانع كننده اي در برنداشته و ميلان بايد يك ماهي را بدون شهزاده خود سر كند؛ مردي كه از آمريكاي لاتين براي رنگ بخشيدن به دنياي خاكستري ميلان، روانه سن سيرو شده.