دوشنبه ۲۹ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۸۷
قاچاق گسترده حيوانات در سراسر جهان
دي اچ ال به مقصد انقراض
خريد و فروش حيوانات و اعضاي آنها سومين تجارت پرسود غيرقانوني جهان پس از مواد مخدر
و تسليحات است
001824.jpg
اينجا بازار خرافات است. دستان خشك شده گوريل كوهستان به همراه ديگر اقلا م درمان هاي سنتي در بازار عرضه مي شوند.
عليرغم تمام تلاش هايي كه در جهت مبارزه با قاچاق جهاني حيات وحش صورت مي گيرد، هنوز توفيق زيادي حاصل نشده. تجارت قاچاق حيوانات و اعضاي آنها، همچنان روز به روز رونق بيشتري مي يابد.
به گزارش سرويس خبري سازمان ترافيكTRAFFIC كه بر امر تجارت غيرقانوني حيوانات نظارت دارد، علي رغم همه تلاش ها، هنوز توفيق چنداني در كاهش تجارت حيات وحش و اعضاي بدن آنها حاصل نشده است.
جان ماريس - يكي از كاركنان محيط زيست آمريكاي جنوبي - گفت: «شايد خيلي ها ندانند. اما خريد و فروش حيوانات و اعضاي آنها سومين تجارت پرسود غيرقانوني جهان پس از مواد مخدر و تسليحات است.»
واسطه ها، دلال ها و نيز قاچاقچيان، اغلب، كالاي خود را آزادانه در فروشگاه ها يا از طريق اينترنت، مستقيما به مصرف كننده مي رسانند! مسير قاچاق، جاده هاي بي در و پيكر و نفوذپذير مرز مكزيك و ايالات متحده به داخل ميامي است كه كانون هرگونه تجارت قانوني و غيرقانوني بين آمريكاي شمالي و جنوبي به شمار مي رود.
خوزه سارني ميلو - وزير محيط زيست برزيل- مي گويد: «فقط قاچاقچيان مقصر نيستند. دولت ها نيز مقصرند. كشورهاي توسعه يافته برا ي برخورد با اين مشكل بايد بهتر عمل كنند.» او يادآور شد كه فقر، عامل عمده قاچاق حيوانات است« مردم تهيدست و بي چيز ساكن در نواحي دورافتاده آمازون اغلب، چاره اي جز روي آوردن به اين قبيل كارها ندارند. شايد يكي از راه هاي مقابله با قاچاق حيات وحش و اعضاي آنها از بين بردن فقر جان خراش در اين نواحي است.»
به گفته يكي از مديران محيط زيست كه آشنايي گسترده اي با تجارت حيوانات دارد، امروز تقريبا ۴۰ درصد ترافيك قاچاق بين المللي حيات وحش و اعضا در ترافيك قاچاق مواد مخدر گره خورده است. قاچاقچيان مواد مخدر دارند كار خود را بسط مي دهند و كم كم به قاچاق حيوانات روي مي آورند!
كوين جي. هال، خبرنگار ميامي هرالد، ديدار خود از يكي از بازارهاي خريد و فروش حيوانات را چنين توصيف مي كند:« به نظر مي رسد حيواناتي كه به فروش مي رسند كاملا رام و مطيع اند. چرا؟ شايد به خاطر گرسنگي و رنجي است كه در دوران اسارت در قفس هاي تنگ تحمل كرده اند. پرهاي رنگارنگ و زيباي ماكاوها (طوطي هاي زيباي آمريكاي جنوبي ) به روغن موتور آغشته شده و چنان به هم چسبيده است كه امكان پرواز را از اين پرندگان كم نظير سلب كرده است. جالب اينجاست حتي اگر پليس موفق شود اين موجودات نگون بخت رادر مسير خطرناك و غير قانوني قاچاقچيان، نجات دهد، آنها پس از آزادي، سر از باغ وحش ريودژانيرو در مي آورند.
قاچاقچيان در آمريكاي جنوبي از رشد تجارت قانوني سود مي برند. كارشناسان ضد قاچاق مي گويند مارهاي كوچك، قورباغه ها، مامورلك ها و عنكبوت ها اغلب از طريق شركت هاي حمل ونقل مثل(فدرال اكسپرس، يونايتد سرويس و دي.چ.ال(DHL) به اقصي نقاط جهان حمل مي شوند. سرويس هاي سريع السير پستي موفق، در كمترين زمان ، خبر حيات وحش را از ريودژانيرو، ليما، پرو، كيوتو، اكوادور و ... به شهرهاي مختلف آمريكا مي رسانند.
اسناد جعلي
قاچاقچيان براي حمل حيات وحش از روش هاي مختلفي استفاده مي كنند و يكي از روش هاي معمول، ساختن مدارك جعلي است. حيوانات در معرض خطري كه از حيات وحش، صيد شده، معمولا با اسناد جعلي به عنوان گونه هايي كه در اسارت به دنيا آمده و رشد كرده اند به صورت قانوني وارد ايالات متحده مي شوند. در مورد طوطي ها و پرندگان كمياب وگرانبها نيز روش جالبي وجود دارد. بي هوشي دارو و چسب كاري نوك و پاهايشان و سپس جاسازي درون لوله هاي پلاستيكي. محموله به اين صورت در چمدان و ساك به آمريكا و كشورهاي ديگر حمل مي شود.
البته دستگاه اشعه ايكس در فرودگاه ها، كار رد كردن پرندگان و خزندگان با چمدان را مشكل كرده، پس قاچاقچيان روش ديگري را برگزيده و تخم پرندگاني مثل «ماكاو» را كه هر كدام هزاران دلار قيمت دارد را در كمربندهاي مخصوصي جاسازي كرده و به وسيله افراد وارد مي كنند.
قوانين سنتي بازار
تجارت جهاني حيات وحش مثل هر تجارت ديگري، وابسته به قانون عمومي «عرضه و تقاضا» است. هرچه كالاي مورد نظر متقاضي بيشتر و عرضه  كمتري داشته باشد، گرانتر است. اگر كالاي مورد نظر ماكاو(Hyacinth macaw) باشد، قيمتش در ايالات متحده ۶۰ هزار دلار است، اگر لاك پشت دريايي تيغه خيشي(Plowshare tortoise) ماداگاسكار يا اژدهاي كومودو اندونزي باشد قيمتش خيلي بالاتر است. به طور كلي، هر چه حيوان كمياب تر باشد، قيمتش بيشتر است. حيواناتي كه نام آنها جزو ليست حيوانات در معرض انقراض است و تحت پوشش «قانون گونه هاي در خطر انقراض» آمريكا قرار دارند، تعدادشان بالغ بر ۵ هزار است. اين حيوانات قيمت سرسام آوري دارند كه البته به نفعشان نيست. كنوانسيون تجارت بين المللي گونه هاي جانوري و گياهي در معرض خطر (CITES) توسط ۱۵۴ كشور جهان امضا شده است. ۵ هزار گونه ليست شده در آمريكا عملا جزو حيوانات حفاظت شده اين كنوانسيون هستند. با اين همه، وضعيتي كه بر بازار پررونق تجارت گونه ها حاكم است نشان مي دهد كه اين قوانين بيشتر روي كاغذ خودنمايي مي كنند تا در پهنه گسترده جنگل ها، صحراها، درياها، كوه ها و ... مرزها.
جان وب، معاون اداره حقوقي حيات وحش و منابع دريايي آمريكا، گفت: «اگر كلكسيونر هستيد و مي خواهيد بدانيد چه حيواناتي گرانتر و ارزشمند تر هستند، ليست كاملي از آنها وجود دارد.» او در واقع به همين ۵هزار گونه در معرض انقراض اشاره مي كند.
بازار مدرن 
باور كنيد. اينترنت هم به كمك آمده و كار تجارت غيرقانوني حيوانات را تسهيل كرده. كافي است ظرف چند دقيقه جست وجو، حيوانات كمياب، زيبا و خارق العاده را پيدا كنيد چه فروشنده و چه خريدار آن باشيد.يك سايت اينترنتي به نامExotic Hobbyist كه خود را «راهرويي به جهان كلكسيونرهاي حيوانات كمياب» مي داند، بازار بزرگي از حيوانات جور واجور است. از «تنبل»هاي آمريكاي جنوبي گرفته تا «گوريل» هاي پشت نقره اي. در اين سايت قاچاقچي ها كمتر از قانون مي ترسند. اگر چهCITES از تجارت حيات وحش جلوگيري مي كند، كشورهاي مختلف نيز هر يك به نسبت علاقه خود به محيط زيست وحيات وحش، مجازات هاي ويژه اي در نظر گرفته اند. تعداد كمي از كشورها مجازات زندان بيش از يك سال براي اين جرايم در نظر گرفته اند و بقيه به مجازات هاي نقدي بسنده مي كنند.
مارس ايل ييتر، عضو مركز قانون گذاري حيات وحش در ژنو مي گويد:«مردم  به سادگي جرايم نقدي را مي پردازند و همچنان به كار خود ادامه مي دهند. جريمه نقدي نمي تواند كارساز باشد.»
در ايالات متحده براي قاچاقچيان جرايم و مجازات هاي نسبتا سنگيني در نظر گرفته شده است. با اين حال قضات مي كوشند در كنار اتهام قاچاق حيات وحش، جرايمي چون همدستي و توطئه را نيز به دست اندركاران نسبت دهند تا امكان صدور احكام سنگين تري باشد.اما در برزيل، در قلب تجارت، قوانين شديدي اعمال نمي شود، فقط جريمه و به ندرت، حبس به مدت يك سال يا كمتر. يكي از دلسوزان حيات وحش در برزيل مي گويد: «قانون، نه تنها وسيله اي براي ترساندن قاچاقچي ها و جلوگيري از جرم نيست، بلكه دعوت كننده است! انگار ما به مردم مي گوييم بفرماييد...»

به همين ارزاني
سوپ باله نهنگ ، ۵ دلا ر
معصومه صفايي 
دايان آنچه را كه چشمانش مي ديد باور نمي كرد. پاهايش قدرت حركت نداشتند. نزديك شدن، جرات مي خواست، چطور مي توانست باور كند، گوريلها قتل عام شده بودند. گوريل هايي كه «دايان فاسي»، سي سال در كنارشان غذا خورده بود، خوابيده بود و زندگي كرده بود و... امروز تنهاي تنها بدون هياهوي پرشور آنها در سكوت مي گريست. به هر جا نگاه مي كرد خون بود و لاشه، جلوتر رفت، در چشمان بهت زده گوريل ها تنها يك چيز مي ديد. راهي را كه در پيش گرفته، ادامه دهد. دست ها و سرهاي گوريل ها بريده شده بود تا در بازارها حتي بازارهاي جهاني معامله شود. كار بومي ها بود، مي خواستند به اصطلاح زهر چشمي از دايان - حامي بزرگ گوريل ها- بگيرند. دايان فاسي سرانجام به دست همان بومي ها كشته شد.
اما بعد از آن، همچون گذشته، دستان گوريل ها، باله نهنگها، عاج فيل ها، شاخ كرگدن ها، پوست كروكوديل ها و دندان نيش ببرهاي بسياري بريده شد. انجمني شكل گرفت به نامCITES و قوانيني در آن تنظيم شد مبني بر ممنوعيت قاچاق حيوانات و اعضاي بدن آنها. همين طور سازماني به نام ترافيك، شكل گرفت كه منحصرا به قاچاق حيوانات اختصاص داشت. ميزگردها برگزار شد، سمينارها شكل گرفت، قراردادها بسته شد، پروتكل ها امضا شد، سران كشورها رفتند و آمدند، اما همچنان مي كشند و مي برند.
شوربخت، مثل نهنگ 
نهنگي صد و سي تني با طناب بالا كشيده مي شود ولي آن را داخل كشتي نمي آورند، كشتي سنگين خواهد شد، گوشتش هم كه به درد نمي خورد، ارزش ندارد! تنها باله پشتي آن با اره برقي بريده شده و نهنگ در دريا رها مي شود. جانور عظيم باشكوه بر اثر خونريزي جان مي دهد و حالا رشته هاي كلاژني موجود در باله پشتي اش، كاسه سوپي پنج دلاري است. غذاي اشرافي آسياي جنوب شرقي كه تنها در رستوران هاي شيك سرو مي شود.
روز نحس كرگدن 
كرگدن زره پوش نر جوان كه روزگاري حتي يك پشه هم حق ورود به قلمرواش را نداشت، بي حركت در گوشه اي نشسته، كنه و زالو و مگس از سر و رويش بالا مي رود. چرا حركتي نمي كند؟
شكارگران قاچاق و فروشندگان اعضا ي بدن حيوانات - اين تجارت كثيف - شاخ او را بريده اند. اما زنده مانده و اكنون بايد تا آخر عمر را با زجر بگذراند و ذره ذره بميرد! از شور بختي او، مردم آسياي جنوب شرقي و بعضي از ديگر نقاط جهان، شاخ پودر شده او را درمان عقيمي مردان مي دانند. باوري غلط كه نسل به نسل منتقل شده و جان هزاران كرگدن را گرفته است.
او ظاهرا شانس آورده كه شكارچي ها او را نكشته اند، از خونريزي هم نمرده. اما شاخ او كه در فصل جفت گيري مهمترين سلاح براي مقابله با نرهاي ديگر است و بابويي كه توليد مي كند ماده ها را جذب مي كند، ديگر وجود ندارد. او تنها و رانده شده در گوشه اي افسرده و منزوي ، مثل يك لاشه، وارفته و منبع تغذيه حشرات و رشد انگل ها شده است. كاش در همان روز نحس، به دست قاچاقچي ها كشته شده بود.
دشمن طاووس آمد...
بوي بدي در هوا پيچيده. اگر كمي اطراف را جستجو كنيد قطعا لاشه اي خواهيد يافت، شايديك گرگ پيرمرده باشد. جلوتر مي رويد جثه اش آنقدر بزرگ است كه از دور به راحتي مي بينيدش، هرچند كه در فاصله چند صدمتري است، نزديك و نزديك تر مي شويد. حيوان بزرگي اينجاست. فيلي عظيم  اما آرام و بي تكان. بر خلاف هميشه نمي گريزيد. مي دانيد كه ديگر از خودنمايي، غرش ، چرخش خرطوم و تكان گوش هاي بزرگ بادبزن مانند خبري نيست. فيل مرده است، اين يكي را براي عاج كشته اند: دشمن طاووس آمد، پر او !
مجسمه فيلي باشكوه، تراشيده شده از عاج بر روي شومينه ويلايي شيك و گرانقيمت - چقدر پرافتخار؛ ميهمان ها با تحسين و شگفتي آن را خواهند نگريست. مهم نيست كه بزرگترين پستاندار روي زمين به خاطر آن مرده است...
پوست زنده ها بهتر كنده مي شود!
پوست كروكوديل ها زنده زنده كنده مي شود. چرا كه اگر اول كشته شوند پوستشان سخت از بدن جدا خواهد شد. جسد بدون پوست كروكوديل بيچاره هنوز جان دارد و تكان مي خورد. كدام چشم طاقت نظاره اين صحنه ناراحت كننده و خونين را دارد؟
و حالا كيف دستي اين خانم كه از پوست كروكوديل ساخته شده، با پالتوي پوست پلنگي كه به تن دارد، قطعا او را عاشق حيات وحش خواهد نماياند. اين خانم در بين دوستانش به دوستدار حيوانات معروف است.
دندان ببر
ببري شكيل و پرشكوه تكه تكه مي شود تا پوستش پالتو، پنجه هايش خشك و دندانهايش گردن آويزي شود براي حفظ آدم ها از بلا. آنها عقيده دارند دندان ببر برايشان شانس مي آورد. بر اساس آخرين پژوهش ها تعداد بسيار كمي ببر سيبري - بزرگترين گربه سانان جهان - و تعداد باز هم كمتري ببر بنگال در وحش باقيمانده است. زماني جرج شالر پرسيد: به راستي چه مي شود اگر روزگاري جنگل هاي هند ببر با شكوه را فراموش كنند؟ آيا طبيعت بدون ببر تصور كردني است؟
و هنوز گوريل هاي بي دست و سر ...
منظره گوريل  ماده اي كه دستش را به تازگي بريده اند، به راستي تكان دهنده و غير قابل توصيف است. فرزند دوماهه اش، همچنان در آغوش مادر شير مي خورد و هر از گاهي به عادت هميشگي براي جلب توجه مادر، دندانهايش را روي هم مي سايد، اما مادر همچنان آرام خوابيده. دستان خشكيده مادر در بازار فروخته شده ودر آب جوش پخته خواهد شد. چرا كه مي گويند اكسير جواني است.
در اين سرزمين شوم، و اينجا حق حيات يك موجود چقدرحقير است. يك گوريل كوهستان كه شايد تنها صدتاي آنها در جهان باقي مانده باشد، به اين ارزاني؟!
نهنگ ها درد آلود، كرگدن ها تنها، فيل ها آرام، كروكوديل ها خون آلود، ببرها در سكوت و گوريل ها بي صدا مي خوابند - براي هميشه.

فتوگالري فيلي
WWF كه پيش از اين راجع به آن گفته ايم نام اختصاري صندوق جهاني حيات وحش است. اين صندوق كه بسياري از اعضاي اصلي آن جزو نام آورترين شخصيت هاي مقوله حيات وحش و محيط زيست در سطح جهان هستند، داراي اعضاي بسيار زيادي در سطح جهان است و روز به روز ابعاد كاري آن گسترش بيشتري مي يابد.
از آنجا كه بسياري از خوانندگان علاقه مند ما خواستار درج اطلاعات بيشتر راجع به اين سازمان ها و نحوه همكاري و استفاده از اطلاعات آنها هستند، از اين پس به طور متناوب شما را با سايت ها و مراكز اطلاع رساني زيست محيطي آشنا خواهيم ساخت و تا آنجا كه برايمان مقدور باشد نحوه استفاده از اطلاعات اين مراكز و عضويت در آنها را به اطلاع خواهيم رساند.
از آنجا كه فيل، اين عظيم الجثه ترين پستاندار روي زمين، مورد علاقه اغلب دوستداران حيات وحش است، به تازگي كمپاني دوربين سازي«كنون»، فتوگالري تازه اي به وجود آورده كه از طريق آن كاربران مي توانند عكس هاي متنوعي از حيات وحش و از جمله فيل ها براي استفاده به عنوان كاغذ ديواري دسك تاپ كامپيوتر خود در اختيار داشته و هر عكسي را كه خود پسنديدند براي دوستان نيز ارسال كنند.
آدرس: «»wwf -canon photogallery

يك هفته در بيابان
001548.jpg
جف استراد، قسمت آخر
امروز يك سمور كاج هم آمد توي پناهگاه و وضع من را بررسي كرد و رفت. صورت هايشان خيلي شبيه بچه گربه است. اگرچه او زياد دور و اطراف را نگشت ولي چون اين سمورها كه به آنها «دله» هم مي گويند، موجودات خيلي كنجكاوي هستند، ممكن است بازهم برگردد. زماني كه من و سو يكسالي را در بيشه زندگي مي كرديم يك جفت سمور كاجي بيرون كابين ما درست زير توده برف مقابل محوطه اي كه اجاق چوبي مان را ساخته بوديم، لانه كردند. آنها روي برآمدگي جلوي پنجره مي نشستند و تكه گوشت هايي را كه برايشان مي انداختيم مي خوردند. حدس مي زنم كار زيادي ندارم جز اينكه در پناهگاهم چمباتمه بزنم و منتظر صبح بمانم. هوا خيلي پرباد، مرطوب و سرد است. حداقل حسن اش اين است كه پشه ها را مي تاراند.
زماني بعد
توفان چنان وحشي و خيس است كه حتي جعبه ها و ساك هاي دوربين و لوازم را جلوي ورودي پناهگاه روي هم تلنبار كرده ام. بي خيال ساك و كارتن! لازم است چند زماني ديگر بدون هيپوترمي (افت دماي بدن) زنده بمانم. چندتن سرشاخه خزه و گل به پناهگاه افزوده ام،  بنابراين فكر مي كنم الان خيلي بيشتر ضدآب شده است.خب، فعلاً كه به اين پناهگاه چسبيده ام، زنده ماندنم به همين پناهگاه وابسته است. سرما و باد و باران بدتر از آن است كه انتظار داشتم و پناهگاهم نفوذپذيرتر از آنكه فكر مي كردم. اما به نظرم بتوانم شب را بدون دچارشدن به هيپوترمي به صبح آورم. آنگاه از اينجا بيرون خواهم رفت!! اميدوارم!
فردا
به هر صورت فردا به سراغم مي آيند. همه چيز رو به راه خواهد شد. اما تجربه قرارگرفتن در شرايط زنده ماندن، علي رغم اينكه مطمئن بودم هيچ اتفاق خاصي برايم نخواهد افتاد و اگر خطري جدي پيش بيايد به سرعت مي توانم دوستان را خبر كنم (راستي يادم رفت بگويم كه يك تلفن ماهواره اي براي رويارويي با چنين موردي ته ساك دارم!)، براستي دشوار و سازنده بود. يك چيز ديگر را هم بگويم: اين تجربه به من آموخت كه هميشه چيزها چنانكه در كتاب «هنر زنده ماندن» نوشته شده پيش نمي آيد و درهرحال ابتكار عمل است كه در شرايط زنده ماندن حرف اول را مي زند. چيز ديگري كه اين يك هفته به من فهماند اين بود كه فهميدم چقدر همسرم و بچه ها را دوست دارم و يك شب، يك ساعت، يك دقيقه حتي، در كنار آنها بودن چقدر شيرين و ارزشمند است. راستي يك چيز ديگر: هرگز سعي نكنيد خود را در شرايط زنده ماندن، شرايط مرگ و زندگي، قرار دهيد. اميدوارم خواندن خاطره من برايتان به اندازه كافي سودمند بوده باشد و نخواهيد چنين تجربه اي را تكرار كنيد.

حيات وحش ايران
۹ - گربه جنگلي
001827.jpg
001830.jpg
گونه: Felis chaus
خانواده :FELIDAE
راسته :CARNIVORA
رده :MAMMALIA
اين يكي، ديگر كمياب و ناياب نيست هرچند كه اخيراً جمعيتش خيلي نسبت به گذشته كم شده است. گربه جنگلي را در اكثر نقاط ايران بخصوص جنگل ها و بوته زارهاي بلند و انبوه و نيزارهاي مجاور تالاب ها و رودخانه ها، حتي در مزارع ذرت و نيشكر نيز مي توانيد ببينيد. يعني در تمام ايران به جز مناطق بياباني شرق خراسان، مركز ايران و مناطق آذربايجان و كرمانشاه. طول بدنش از ۶۰ تا ۹۰ سانتي متر است و وزنش از ۵/۲ تا ۱۲ كيلوگرم است. به طور معمول بي آزار است اما آنقدر با شهامت هست كه با قدرت از بچه هايش دفاع كند و اگر در شرايطي قرار بگيرد كه بچه هايش را در خطر ببيند به انسان حمله مي كند. مشخصه آن، نوارهاي سياهي است كه بر روي دم و دست و پايش وجود دارد پس مواظب باشيد آنرا با سياهگوش اشتباه نگيريد.

تنفس در فارس
001833.jpg
تالاب هاي خشك و نيمه خشك فارس، نفسي مي كشند. بعد از روزهاي پرباران ماه هاي اخير و مناسب تر شدن وضعيت اقليمي اين استان، وسعت و عمق آب اين تالاب ها دو برابر افزايش يافته است به طوري كه تالاب هايي از قبيل اوژن، پريشان، كافتر، طشت و بختگان و مهارلو كه طي چند سال گذشته به دليل خشكي بيش از اندازه به شدت پسروي داشتند، در بعضي مواردتا ۵۰ درصد وبيشتر جبران كم آبي داشته اند. ايسنا به نقل از مجيد ابدي مدير كل حفاظت محيط زيست فارس گفت: بيش از ۵ هزار از پرندگان مهاجر از قبيل فلامينگو، پليكان، انواع غازها، چنگرها، اردك ها و پرندگان كنار آبزي بومي و ميهمان وارد تالاب هاي فارس شده اند.

تاسيس دانشكده جهانگردي
001836.jpg
خودتان را آماده كنيد. مدير گروه مديريت جهانگردي دانشگاه علامه طباطبايي گفت: «درصورت موافقت مسوولان دولتي،  دانشكده جهانگردي تاسيس مي شود.»
دكتر محمدرضا فرزين، در گفت وگو با خبرنگار ما،  با اعلام اين مطلب افزود: «اين موضوع با رياست دانشكده مديريت و حسابداري و رييس دانشگاه علامه طباطبايي در ميان گذاشته شده كه مورد موافقت نيز قرارگرفته است.» تنها مشكل در تاسيس اين دانشكده، حمايت يك نهاد دولتي براي واگذاري فضاي مربوط به اين كار است؛ زيرا مباحث نرم افزاري آن و تعريف دوره در گروه جهانگردي دانشگاه علامه طباطبايي انجام شده است.

دستگيري سه باند شكار قاچاق
001839.jpg
از ابتداي ماه جاري تاكنون سه باند شكارچي متخلف حرفه اي در استان كرمان كه برخلاف مقررات، مبادرت به شكار ۸ راس حيوان وحشي حمايت شده از قبيل آهو و كل و بز كرده بودند دستگير شدند.
در جريان دستگيري اين شكارچيان قاچاق، سه قبضه اسلحه شكاري مجاز و غيرمجاز دوربين دار و يك قبضه اسلحه جنگي و تعداد زيادي فشنگ شكاري و جنگي و ساير وسايل شكار نيز كشف و ضبط شد و البته لازم به توضيح است كه اين اكتشافات با همكاري مردم محلي طبيعت دوست و توسط ماموران اداره كل حفاظت محيط زيست استان كرمان انجام گرفت.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |